تخریب سایت هستهای فردو: تناقضها و ضرورت راستیآزمایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی
الاهه نجفی ـ حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران از ژوئن ۲۰۲۵، زنگ خطر نقض قوانین بینالمللی و تهدیدات زیستمحیطی را به صدا درآورده است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، هرچند نگرانیهایی را ابراز کرده، اما واکنش محتاطانه او و آژانس، با تأکید بر نبود نشت آلودگی، پرسشهایی درباره شفافیت و بیطرفی این نهاد ایجاد کرده است. آیا گزارشهای آژانس مبتنی بر بازرسیهای دقیق است یا این رویکرد، خطرات بلندمدت برای ایران و منطقه را نادیده میگیرد؟

اشخاصی در تاریخ ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ به آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در وین، اتریش وارد میشوند، در حالی که جلسه هیئت مدیره بهصورت غیرعلنی برگزار میشود. در این جلسه، رافائل گروسی، رئیس آژانس، اعضای هیئت را پس از حملات اسرائیل به ایران، از جمله تأسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز، مطلع کرد. (عکس از جو کلامار / خبرگزاری فرانسه)
حملات هوایی اخیر به تأسیسات هستهای ایران، از جمله سایت کلیدی فردو، که از ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ آغاز شده، نگرانیهای جدی درباره نقض قوانین بینالمللی و خطرات ایمنی هستهای به دنبال داشته است. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، بهعنوان مسئول نظارت بر ایمنی و امنیت تأسیسات هستهای جهان، در مرکز این بحران قرار دارد. اکنون که تأسیسات فردو، نطنز و اصفهان هدف قرار گرفته، وظایف آژانس برای راستیآزمایی ادعاها و پیشگیری از فاجعه زیستمحیطی اهمیتی دوچندان یافته است.
گروسی در بیانیهها و مصاحبههای اخیر خود بارها بر لزوم حفاظت از تأسیسات هستهای تأکید کرده و نسبت به پیامدهای حملات هشدار داده است. با این حال، گزارشها درباره خسارات، بهویژه در تأسیسات نطنز، حاکی از آن بود که تا آن زمان نشت مواد شیمیایی یا رادیواکتیو به محیط زیست رخ نداده، هرچند خطر چنین فاجعهای اکنون با توجه به حمله شنبه ۲۲ ژوئن/یکم تیر آمریکا به نطنز، اصفهان و فردو احتمال وقوع فاجعه را تشدید کرده. این برداشتها، که عمدتاً در رسانهها بازتاب یافتهاند، هنوز بهطور کامل بر بازرسیهای میدانی یا نمونهبرداریهای دقیق استوار نشدهاند. مقامات ایرانی ادعا می کنند که مواد هسته ای را پیش از حمله آمریا از تأسیسات مورد هدف خارج کرده بودند.
مدیریت این بحران از سوی گروسی نهتنها برای جلوگیری از آسیبهای زیستمحیطی بلندمدت به ایران و منطقه حیاتی است، بلکه آزمونی برای اعتبار نظام حقوق بینالملل محسوب میشود. آژانس اکنون موظف است با اعزام تیمهای بازرسی به سایتهای هدف، پایش تشعشعات، و ارائه گزارشهای شفاف به شورای حکام، حقیقت را روشن کند. هرگونه تأخیر یا محدودیت در دسترسی به تأسیسات، از جمله فردو، میتواند اعتماد جهانی به نقش بیطرفانه آژانس را تضعیف کند. در این مقطع حساس، عملکرد گروسی و آژانس میتواند سرنوشت این بحران و آینده نظارت هستهای بینالمللی را رقم بزند.
بیانیههای گروسی
گروسی در دو بیانیه مختلف، بهطور خاص به آسیبهای وارده به تأسیسات هستهای ایران پرداخته است:
گروسی در این بیانیه، آسیبهای وارده به چندین سایت هستهای از جمله نطنز، اصفهان، خنداب، مرکز تحقیقات هستهای تهران و کارخانه کرج را توصیف کرد. او جزئیات زیر را ارائه داد:
نطنز: زیرساختهای برق (شامل ایستگاه زیرساخت، تأمین برق اصلی، ژنراتورهای اضطراری و پشتیبان) تخریب شده و سالن اصلی آبشار سانتریفیوژ با مهمات نفوذگر زمینی مورد حمله قرار گرفته است. آلودگی رادیولوژیکی داخلی (ایزوتوپهای اورانیوم، فلورید اورانیل، هیدروژن فلورید) گزارش شده، اما سطح تابش خارج از سایت طبیعی باقی مانده است.
اصفهان: چهار ساختمان از جمله آزمایشگاه شیمیایی مرکزی و کارخانه تبدیل اورانیوم آسیب دیدهاند، بدون افزایش سطح تابش خارج از سایت.
خنداب (آراک): راکتور در حال ساخت (بدون مواد هستهای) و کارخانه تولید آب سنگین هدف قرار گرفتهاند، بدون پیامد رادیولوژیکی.
تهران و کرج: آسیبهایی به کارگاههای تولید قطعات سانتریفیوژ وارد شده، بدون تأثیر رادیولوژیکی.
او همچنین هشدار داد که حمله به نیروگاه بوشهر میتواند عواقب شدیدی از جمله آزاد شدن مواد رادیواکتیو و نیاز به تخلیه گسترده داشته باشد.
گروسی بر لزوم خودداری حداکثری تأکید کرد و هشدار داد که چنین حملاتی میتواند پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) را تضعیف کند.
گروسی نگرانی عمیق خود را درباره حملات اولیه ابراز کرد و اعلام کرد که این اقدامات میتوانند به مردم و محیط زیست آسیب بزنند و دارای پیامدهای جدی برای ایمنی، امنیت و صلح منطقهای باشند. او اعلام کرد که IAEA در تماس با مقامات ایرانی است و وضعیت تأسیسات را بررسی میکند. در این زمان، نطنز تحت تأثیر قرار گرفته بود اما سطح تابش افزایش نیافته بود، در حالی که اصفهان و فوردو آسیب ندیده بودند. گروسی خواستار خودداری حداکثری برای جلوگیری از تشدید تنشها شد و آمادگی خود برای سفر به ایران به منظور ارزیابی وضعیت را اعلام کرد. او همچنین به قطعنامههای کنفرانس عمومی IAEA (GC(XXIX)/RES/444 و GC(XXXIV)/RES/533) اشاره کرد که حملات به تأسیسات هستهای صلحآمیز را نقض اصول سازمان ملل و قوانین بینالمللی میدانند.
آژانس و مسأله حفاظت
آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در زمان بحرانها نقش مهمی در حفاظت از تأسیسات هستهای ایفا میکند. یکی از وظایف اصلی آن، تضمین ایمنی و امنیت هستهای از طریق نظارت و ارزیابی وضعیت تأسیسات در معرض خطر است. در صورت وقوع بحرانهایی مانند حملات نظامی، بلایای طبیعی یا حوادث صنعتی، آژانس با اعزام تیمهای بازرسی و کارشناسان فنی، میزان آسیبدیدگی تأسیسات، احتمال نشت مواد رادیواکتیو و خطرات زیستمحیطی را بررسی میکند. آژانس همچنین استانداردهای ایمنی بینالمللی را برای پیشگیری از حوادث رادیولوژیکی تدوین و اجرا میکند و در مواقع اضطراری، توصیههای فنی برای کاهش خطرات به کشورهای عضو ارائه میدهد. برای مثال، در بحرانهایی مانند فاجعه چرنوبیل یا فوکوشیما، آژانس کمکهای فنی و هماهنگی بینالمللی برای مدیریت پیامدها فراهم کرد.
علاوه بر این، آژانس در زمان بحرانها با همکاری کشورهای عضو و سازمانهای بینالمللی، تلاش میکند تا از دسترسی غیرمجاز به مواد هستهای جلوگیری کرده و از تأسیسات در برابر تهدیدات امنیتی مانند تروریسم هستهای محافظت کند. این آژانس در صورت نقض قوانین بینالمللی، مانند حملات به تأسیسات هستهای (نظیر حملات اخیر اسرائیل به تأسیسات ایران در ژوئن ۲۰۲۵)، با انتشار گزارشهای دقیق و ارائه آنها به شورای امنیت سازمان ملل، نقش میانجی یا ناظر بیطرف را ایفا میکند. IAEA همچنین میتواند با ارائه تجهیزات حفاظتی، آموزش پرسنل و تقویت زیرساختهای امنیتی، به کشورهای درگیر کمک کند تا تأسیسات خود را در برابر تهدیدات مقاومتر سازند، و بدین ترتیب از پیامدهای گسترده انسانی و زیستمحیطی جلوگیری کند.
عملکرد آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در قبال ایران
آژانس بینالمللی انرژی اتمی در برخی جنبهها به وظایف خود در قبال ایران عمل کرده است. برای نمونه، پس از حمله اسرائیل به تأسیسات نطنز در ژوئن ۲۰۲۵، آژانس با ارزیابی سریع آسیبها و تأیید نبود نشت آلودگی رادیواکتیو به محیط زیست، نقش نظارتی خود را ایفا کرد. همچنین، این نهاد بارها حمله به تأسیسات هستهای را نقض حقوق بینالملل دانسته و از ایران خواسته است دسترسی بازرسان را برای ارزیابی ایمنی تسهیل کند. با این حال، سکوت نسبی آژانس در محکوم کردن مستقیم اسرائیل و عدم فشار برای بازرسی از تأسیسات هستهای این کشور، مانند دیمونا، نشاندهنده استانداردهای دوگانه است. افزون بر این، گزارشهای آژانس درباره ایران اغلب بر پایه ادعاهای غربی، مانند موضوع «پاکسازی سایتهای مشکوک»، بدون ارائه مدارک مستقل تهیه شدهاند.
چگونه آژانس میتوانست بهتر عمل کند؟
آژانس میتوانست با افشای فشارهای سیاسی از سوی قدرتهای غربی، مانند آمریکا و اسرائیل، و انتشار دادههای فنی مستقل، اعتماد ایران را جلب کند. به جای تکیه بر گزارشهای یکجانبه، بهرهگیری از کارشناسان کشورهای غیرمتعهد برای بازرسی و محکومیت صریح حملات اسرائیل بهعنوان نقض قطعنامههای سازمان ملل و اساسنامه آژانس، میتوانست از عادیسازی این اقدامات جلوگیری کند. همچنین، آژانس باید گفتوگوی فنی با ایران را در اولویت قرار میداد و از صدور قطعنامههای تحریکآمیز، مانند قطعنامه ژوئن ۲۰۲۵ توسط غرب، که زمینه کاهش همکاری ایران را فراهم کرد، پرهیز میکرد. ارائه راهکارهای عملی، مانند پیشنهاد بازگشت به برجام با تضمینهای قویتر، میتوانست به کاهش تنشها و جلوگیری از تشدید بحران کمک کند. در مجموع، هرچند آژانس در مواردی مانند نظارت فوری پس از حملات عملکرد مثبتی داشته، وابستگی به غرب و عدم برخورد قاطع با اسرائیل، اعتبار آن را تضعیف کرده است. تقویت بیطرفی و تمرکز بر حل بحران به جای تشدید آن، برای بهبود نقش آژانس ضروری است.
اگر آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) بهصورت واقعی بیطرف عمل میکرد، در قبال حملات به تأسیسات هستهای ایران میبایست اقدامات فوری و قاطعی انجام میداد. آژانس میبایست بلافاصله پس از هر حمله، بیانیهای رسمی صادر میکرد که ضمن محکومیت یکجانبه این اقدام بهعنوان نقض آشکار حقوق بینالملل و قطعنامههای شورای امنیت، خواستار توقف فوری چنین حملاتی میشد. آژانس میبایست تیمهای بازرسی مستقل، متشکل از کارشناسان کشورهای غیرمتعهد، را برای ارزیابی خسارات و خطرات زیستمحیطی به محل اعزام میکرد و گزارشی شفاف از این بازرسیها در اختیار عموم قرار میداد. آژانس همچنین میبایست این پرونده را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع میداد و خواستار تحریم عاملان حملات میشد. علاوه بر این انتظار میرفت که آژانس فشار بینالمللی برای بازرسی از تأسیسات هستهای اسرائیل (دیمونا) را افزایش میداد تا استانداردهای دوگانه در نظارتهای هستهای را از بین ببرد.
در صورت اتخاذ چنین موضع بیطرفانهای، احتمال موفقیت آژانس در کوتاهمدت محدود بود، زیرا ساختار قدرت در سازمان ملل و شورای امنیت بهگونهای است که از اقدامات قاطع علیه متحدان غربی، بهویژه اسرائیل و آمریکا، جلوگیری میکند. با این حال، در بلندمدت، این رویکرد ممکن بود اعتبار و استقلال آژانس را احیا کند و آن را به نهادی قابلاعتماد برای همه کشورها تبدیل کند. همچنین، افکار عمومی جهانی و کشورهای غیرمتعهد از چنین موضعگیری مستقلانهای حمایت میکردند که میتوانست به ایجاد فشار سیاسی بر قدرتهای غربی برای تغییر رفتارشان منجر شود. اما متأسفانه، وابستگی مالی و سیاسی آژانس به کشورهای غربی باعث شده است که این نهاد نتواند حتی چنین گامهای حداقلی را بردارد و در نتیجه، کارایی و مشروعیت آن در مدیریت بحرانهای هستهای روزبهروز بیشتر زیر سؤال میرود.
بحرانآفرینی راهبردی جمهوری اسلامی
بزرگترین بحرانآفرینی راهبردی جمهوری اسلامی برنامه هستهای آن است. با اینحال ایران پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، بهدلیل عدم پایبندی طرفهای غربی به تعهداتشان، بهویژه در رفع تحریمها و تضمین منافع اقتصادی وعدهدادهشده، گامبهگام محدودیتهای برجامی را کاهش داد. این اقدام هرچند واکنشی به نقض یکجانبه توافق توسط آمریکا و انفعال اروپا در برابر آن بود، اما بهانه به دست اسرائیل داد و اکنون آینده زیست بوم را تهدید می کند.
عدم پاسخگویی شفاف ایران به پرسشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) درباره آثار اورانیوم در سایتهایی مانند پارچین و تهمتن، به بیاعتمادی دامن زد. اگرچه ایران این اتهامات را مبتنی بر اسناد جعلی و فشارهای سیاسی اسرائیل و آمریکا میداند، اما امتناع از ارائه توضیحات جامع یا دسترسی کامل به بازرسان، فضای ابهام را تقویت کرد. محدود کردن دسترسی بازرسان به برخی تأسیسات پس از ۲۰۱۹ نیز، که در واکنش به قطعنامههای تحریکآمیز آژانس و تحریمها انجام شد، با روحیه همکاری کامل سازگار نیست. این اقدامات، هرچند از منظر ایران دفاعی و برای حفظ حاکمیت ملی بوده، اما به کاهش اعتماد بینالمللی و پیچیدهتر شدن مذاکرات هستهای منجر شد.
در یک نگاه
موضعگیریهای رافائل گروسی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در قبال حملات اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران، پرسشهایی درباره میزان بیطرفی و مسئولیتپذیری این نهاد بینالمللی ایجاد کرده است. اکنون حمله آمریکا به تأسیسات نظنز، فردو و اصفهان ممکن است خطراتی جدی برای محیط زیست و ساکنان منطقه به همراه داشته باشند.
بررسی عملکرد آژانس تا پیش از حمله آمریکا نشاندهنده برخی کاستیهاست. تأکید گروسی بر «عدم نشت آلودگی» بدون انتشار دادههای مستقل از نمونهبرداریهای میدانی، اعتماد به گزارشهای آژانس را کاهش داد. اکنون اما آژانس می بایست به وظایف خود عمل کند.
تفاوت در واکنش آژانس به حوادثی مانند فوکوشیما در مقایسه با حملات به تأسیسات ایران، شائبه استانداردهای دوگانه را تقویت میکند. عدم اشاره صریح به نقض قوانین بینالمللی، مانند ماده ۵۶ پروتکل اول الحاقی به کنوانسیون ژنو و قطعنامههای شورای امنیت، میتواند اینگونه برداشت شود که آژانس در برابر این اقدامات موضعی قاطع اتخاذ نکرده است. تقویت شفافیت و بیطرفی در واکنشها میتواند نقش آژانس را در حفظ ایمنی و امنیت جهانی مؤثرتر سازد.
نظرها
هموطن شما
با سلام، به نظر بنده در پاسخ به آمریکا نباید تعجیل کرد که این همان خواسته و انتظار اسرائیل است. می خواهند جنگ خودشان را به گردن آمریکا بیندازند و ما را با آمریکا درگیر کنند. به تصور من ما می بایست به خاطر حمله و اعمال خشونت از سوی آمریکا به سازمان ملل و شورای امنیت و نهادهای حقوقی جهانی و اتحادیه های منطقه ای شکایت ببریم و ضمن شکایت حقوقی خواستار پرداخت غرامت از آمریکا شویم. تا زمانی که با اسرائیل درگیریم بهتر است جبهه جدیدی باز نکنیم و تمرکز حملاتمان را بر اسرائیل بگذاریم و بعد از پیروزی بر اسرائیل می توانیم به سروقت آمریکا هم برویم. جاوید ایران ما.