• دیدگاه
تقلب ۸۸: معضل خامنهای یا الزام عذرخواهی خاتمی؟
اکبر گنجی- خامنهای میداند که بدون روشن شدن حقیقت، پرونده تقلب ۸۸ هیچگاه بسته نمیشود. به همین دلیل نیازمند اعتراف و عذرخواهی خاتمی و دیگران است تا این پرونده ملی را مختومه سازد.
آیت الله خامنهای در ۶/۵/۹۲ در پاسخ یکی از دانشجویان معترض به رفتار رژیم درباره حوادث سالهای ۷۸ و ۸۸ گفت: "من خواهش میکنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح میکنید، مسئله اصلى و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئله اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیرنجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟...
در انتخابات سال ۸۸، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟
صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند؟ در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟
اگر خداى متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههاى مردم به جان هم مىافتادند، میدانید چه اتفاقى مىافتاد؟ مىبینید امروز در کشورهاى منطقه، آن جاهایی که گروههاى مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقى دارد مىافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایاى سال ۸۸، این مسئله اصلى است؛ این را چرا فراموش میکنید؟ "
صورت مسئله از نظر رهبر جمهوری اسلامی کاملاً روشن است. او به صراحت میگوید:
الف- در جلسات خصوصی میگویند تقلب در انتخابات ۸۸ صورت نگرفته است.
ب- با اردوکشی خیابانی کشور را تا لبه پرتگاه پیش بردند.
پ- باید عذرخواهی کنند.
میرحسین موسوی و مهدی کروبی نمیتوانند مخاطب بخشی از این مدعا باشند. آن دو نه تنها در هیچ جلسه خصوصیای وقوع تقلب را انکار نکردهاند، بلکه به دلیل ایستادگی بر مدعای خود همچنان در حصر قرار دارند. اما سید محمد خاتمی به طور قطع یکی از مخاطبان این مدعا است.
بدین ترتیب، راه بازگشت خاتمی به نظام همچنان مسدود باقی خواهد ماند و او را به مراسم تنفیذ و تحلیف راه نخواهند داد. حداقل بدون عذرخواهی علنی، آشتی صورت نخواهد گرفت. اما حداکثری هم در کار است.
این فرض را در نظر بگیرید: خاتمی به طور علنی عذرخواهی کند. آیا در این صورت راه گشوده خواهد شد؟ هیچ تضمینی در کار نیست. ممکن است تازه یقه او را بچسبند که پس چرا به خیابانها اردوکشی کرده و تعداد زیادی را به کشتن دادید؟ مجروح کردید؟ زندانی کردید؟ و ...
اگر گفته شود که کشتن و مجروح و زندانی و شکنجه کردن کار حکومت بوده نه معترضان، خواهند گفت که همه اینها پیامد "اردوکشی خیابانی" شما بوده است. اگر راهکار قانونی را پی میگرفتید و مردم را به اعتراض به خیابانها نمیکشاندید، آن پیامدها پدیدار نمیشد. حال که به دروغ بودن مدعای تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ اعتراف کردید، باید حساب پس داده و عواقب آن را هم پذیرا شوید.
اگر- به فرض محال- خاتمی به طور علنی عذرخواهی کند، کار بر موسوی و کروبی نیز بسیار دشوار خواهد شد و آنان را از موضع ستم دیده خارج میکند. گویی خامنهای حق داشته با آنان که چنان کردهاند، چنین کند.
خامنهای توپ را به زمین خاتمی و چهرههای شاخص اصلاحطلب انداخته است. خاتمی که حتی یک بار از وقوع تقلب در انتخابات ۸۸ سخن نگفته است، اینک باید مطابق دستور کار سیاسی خامنهای عمل کند. یعنی: یا در وضعیت فعلی باقی بمانید که حتی پس از پیروزی در انتخابات ۹۲ شما را به حکومت و مدیریت راه نداده و در وضعیت سرکوب قرار خواهید داشت، و یا به طور علنی عذرخواهی کنید تا شاید راهی گشوده گردد.
خاتمی و اصلاحطلبان چه خواهند کرد؟ آیا بی حرکت در زمین میایستند در حالی که توپ در مقابل پای آنان است؟ آیا هیچ راهی برای انداختن توپ به زمین آیتالله خامنهای وجود ندارد؟ آیا باید بازی را کاملاً باخته- از نظر ساختار سیاسی، نه پایگاه اجتماعی- به شمار آورند؟
البته از یک جهت حق کاملاً با خامنهای است. اگر تقلبی صورت نگرفته و سبزها/اصلاحطلبان- آگاهانه یا نا آگاهانه- دروغ گفتهاند، اعتراف و پوزشخواهی شرط لازم صداقت و حقیقتطلبی است.
اما اگر در انتخابات "تقلب موثر" صورت گرفته باشد، آیتالله خامنهای کاملاً محکوم بوده و عذرخواهی علنی حداقل کاری است که باید صورت دهد.
آیا اساساً هیچ راهی برای بررسی صدق و کذب مدعای تقلب وجود دارد؟ راهی که برای طرفین قابل قبول بوده و به نتایج آن کاملاً ملتزم باشند؟ تا حدی که من میفهمم، چنین راهی وجود داشته و خاتمی میتواند ابتکار عمل را در دست گرفته و توپ را به زمین خامنهای بیندازد.
خاتمی با پیشنهادات زیر میتواند ابتکار عمل را در دست بگیرد:
یکم- بازشماری کل آرای چهار استان کردستان، بلوچستان، آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی؛ و تطبیق اطلاعات ته برگها با اطلاعات ثبت احوال (کارت ملی). اگر نتیجه بازشماری با نتایج اعلام شده یکسان بود، حق با خامنهای است و خاتمی و موسوی و کروبی و... باید عذرخواهی کنند، اما اگر "تقلب موثر" صورت گرفته بود، نه تنها کلیه زندانیان سیاسی- از جمله رهنورد، موسوی و کروبی- باید آزاد شوند، بلکه آیتالله خامنهای باید به طور علنی از همه مردم و خصوصاً ستمدیدگان عذرخواهی کرده و مسائل به نحوی جبران شود.
دوم- مدعیان اصلی تقلب- موسوی و کروبی- باید به عنوان متهم بتوانند از مدعای خود دفاع کنند. نمیتوان متهم را از حق دفاع محروم کرد. ۴ سال دشنامگویی، تهمتزنی و دروغگویی انجام گرفته و دیگر هیچ دشنام و دروغ و تهمتی باقی نمانده است که بخواهد تکرار شود.
بهترین کار، آوردن آن دو به صدا و سیما است تا با شواهد و قرائن از مدعای خود دفاع کنند. اگر این امر برای آیتالله خامنهای ناپذیرفتنی است، میتواند آن دو را در دادگاهی علنی محاکمه کرده تا در برابر مردم بتوانند از مدعای خود دفاع کنند. چند سال زندان، بدون تفهیم اتهام، محاکمه، دفاع از خود و صدور حکم در کدام نظام حقوقی موجه به شمار میرود؟
اگر خاتمی توان ورود به چنین میدانی را داشته باشد و به عنوان یک سیاستمدار اصلاحطلب این دو راهکار قانونی را مطرح سازد، توپ در زمین حکومت قرار خواهد گرفت. دیگر خامنهای یک تنه در مقام شاکی، دادستان و قاضی نمیتواند مدعی شود که "حق با من است، چون قدرت در دست من است".
آیتالله خامنهای میداند که بدون روشن شدن حقیقت، این پرونده هیچ گاه مختومه نخواهد شد. به همین دلیل نیازمند اعتراف و عذرخواهی خاتمی و دیگران است تا به راحتی بتواند این پرونده ملی را مختومه سازد.
بخش دیگری از حقیقت که باید مورد رسیدگی قرار گیرد، مسئله ضرب و شتم معترضان، قتل دهها تن، بازداشت غیرقانونی صدها تن، شکنجه بازداشت شدگان و ... است. آن اعمال داستانی است که جداگانه باید درباره آن نوشت.
نظرها
داوود
بادروود بر آقا یان موسوی وکروبی وسرکارخانم رهنورد که جهت اثبات حق ورای مردم این همه سختی را برخود پذیرفتند اما ستمگران وظالم هارا آرزو بدل گذاشتند که باب میل آنان رفتار کنند وبیعت با یزیدیان را نپذیرفتند ودروود بر خانواده شهدا جنبش سبز وخیل عظیم زندانیان سیاسی کودتای انتخاباتی سال 88مانند تاجزاده ونبوی و...................................ودروود بر ملت سبز ایران که برای بارچندم به حاکمان ظالن نه گفتند اما کو درس عبرت وبجای عذرخواهی ازملت انتظار عذرخواهی ازآنان را نیز دارند
محمد
اقای خامنه ای کاملا راست میگوید اصلا تقلب نشد حتی یک رای بخاطر اینکه اصلا رای شماری نشد وانکه اعلام شد رای سازی بود نه شمارش ارا.خود خامنه ای هم در همون گاف تاریخی اش گفت که چون نظر اون به نظر من نزدیک تر است اون ریس جمهوره.پرونده انتخابات هشتاد وهشت یک پرونده ملی است وباید حل شود ونسب اون به ملت ایران مثل نسبت فلسطین میمونه به مردم عرب.تا حل نشده باشه همینجور ادامه خواهد یافت وحل ان هم دست خامنه ای نیست چون اگر دست او بود تا حالا ده بار حل شده بود.اقای خامه ای باید بداند که تاریخ حسابرس بی رحمی است وچنان از علی خامنه ای حسابرسی خواهد کرد که در خوابش هم ندیده.تاریخ این را ملاحظه نخواهد کرد که نظر اون به نظرر من نزدیکتره.تاریخ با ترازوی حقیقت متقلب را رسوا خواهد کرد وارزو میکنم تا این رسوایی در زمان زنده بودن خامنه ای رخ دهد وجورشو مجتبی خامنه ای نکشد./خون نداها وسهراب ها هرگز هدر نخواهد رفت
حسین
با سلام آقای گنجی در مطلبی که در گویا نیوز منتشر شد فرمودند که سبزها برای ادعای تقلب به اندازه سر سوزنی شاهد نداشتند این گفته شما را حمل بر صداقت شما کرده ام اما گویا به این مطلبی که خود اذعان فرموده اید اعتقاد ندارید لطفا آنچه واقعا صورت گرفته یا نگرفته را روشن فرمایید
اکبر گنجی
سلام لطفا جمله مرا عینا نقل بفرمائید. گنجی
جرالد
اقای گنجی این روزها و بعد از انتخاب روحانی به عنوان رییس جمهور تعدادی از اصلاح طلبان ادعای تقلب در انتخابات را رد کردهاند و حتی گفته اند تخلف هم نشده بود .از نظر شخصی خودم این کار را حمل بر پیوستن و همنوا شدن با دولت جدید میدانم،طبقق گفته خامنه ایی که کسانی که مدعای تقلب در انتخابات را رد میکنند باید از مردم و حکومت نیز عذر خواهی کنند،به نظر شما با عکس العمل این افراد در رابطه با رد تقلب باعث ظربه خوردن جنبش سبز نمیشود؟و نباید در برابر اکثریت سبز ها هم عذر خواهی کنند؟
خامنهای از خاتمی چه میخواهد؟ | خلیج فارس
[…] مطالبات خامنهای: در ۱۱ مرداد ۹۲ در مقاله “تقلب ۸۸: معضل خامنهای یا الزام عذرخواهی خاتمی؟ ” سخنان آیتالله خامنهای را نقل کردیم که میگفت […]