کالبدشکافی ادبی بهار عربی
عبدالله طايع، صدای همجنسگرایان در بهار عربی
مصطفی خلجی – عبدالله طایع نویسنده مراکشی بر آن است که همجنسگرایی پیش از آن که یک مسئله جنسیتی باشد، یک تابوی ذهنی و اجتماعی است.
«اعضای خانوادهام به من میگویند همجنسگرایی از ما نیست، در طبیعت ما نیست. ما مسلمانیم. ما پاکیم. همجنسگراها خدا را نمیشناسند، آنها لامذهباند.»
عبدالله طایع، که سال ۱۹۷۳ در خانوادهای فقیر در شهر ساحلی سلا در مراکش به دنیا آمده، ادبیات فرانسه را در دانشگاههای محمد پنجم رباط، ژنو و سوربن پاریس خوانده است.
انتشارات «پاریس-مدیترانه»، اولین آثار ادبی این نویسنده را سال ۱۹۹۹ در مجموعهای به نام «داستانهایی از مراکش» به همراه چند نویسنده دیگر مراکشی، همچون «سالم جی» و «محمد شکری» منتشر کرد.
سال بعد، یعنی در ۲۰۰۰، اولین مجموعه داستان مستقل این نویسنده با عنوان «مراکش من» با مقدمه «رنه دو سکاتی» نویسنده و نمایشنامهنویس فرانسوی به چاپ رسید.
در کتاب «فرهنگ نویسندگان مراکشی» درباره عبدالله طایع آمده که او با زبانی غنی که ریشه در تاریخ سرزمین مادریاش دارد، مشتاق است جهان آن سوی تنگه جبلالطارق را نیز بشناسد.
این نویسنده تاکنون هشت رمان منتشر کرده، که از آن میان میتوان به کتاب «روز شاه» اشاره کرد که در سال ۲۰۱۰جایزه ادبی فلور را در پاریس به دست آورد؛ این آثار به غیر از فرانسوی و عربی، به زبانهای مختلفی ترجمه و منتشر شده است.
تازهترین رمان عبدالله طایع به نام «بیوفاها» اکنون یکی از پرفروشهای بازار کتاب فرانسه است.
سالم جی در کتاب «فرهنگ نویسندگان مراکشی» درباره عبدالله طایع نوشته که این نویسنده با زبانی غنی که ریشه در تاریخ سرزمین مادریاش دارد، در شناخت جهان آن سوی تنگه جبلالطارق نیز بسیار مشتاق است.
اظهار علنی به همجنسگرایی
عبدالله طایع، نویسنده چهل ساله مراکشی، یکی از اولین نویسندگان معاصر عرب است که در آثارش به همجنسگرایی در جوامع عربی اسلامی میپردازد.
از میان آثار این نویسنده، چهار رمان با عنوانهای «مراکش من» (۲۰۰۰)، «سرخی فینه» (۲۰۰۴)، «ارتش نجات» (۲۰۰۶) و «اندوه عربی» (۲۰۰۸) به طور ویژه به وضعیت مردان همجنسگرا در کشورهای عربی اسلامی اختصاص دارد.
نویسنده در این رمانها، از تکگوییهای درونی برای روایت مسائل و مشکلات این اقلیت استفاده کرده است.
پیش از او، «رشید اُ» (Rachid O) این تابو را در ادبیات معاصر فرانسویزبان کشورهای عربی با کتاب «بچه فریبخورده» که سال ۱۹۹۵ منتشر شد، شکسته بود.
عبدالله طایع در مقالات و گفتوگوهایش با رسانهها، مثل لوموند و نیویورکتایمز نیز بیپرده از همجنسگرایی خود سخن میگوید.
همجنسگرایی این نویسنده وقتی بیش از پیش علنی شد که ژوئن سال ۲۰۰۷ مجله فرانسویزبان «تلکل» (مراکش آنگونه که هست) چاپ مراکش، با انتشار عکسی از عبداالله طایع روی جلد خود، تیتر زد: «همجنسگرا، خلاف و علیه همه».
عبدالله طایع: «آنها میگویند که در فرهنگ اسلامی عربی، همجنسگرایی وجود ندارد. من از همجنسگراییام حرف میزنم تا وجود چنین چیزی را به آنها نشان دهم.»
این نویسنده در گفتوگو با «تلکل» از دشمنی خانواده و جامعهاش با همجنسگرایی و عدم به رسمیت شناختن او سخن گفت.
این گفتوگو جنجال بسیاری را در جامعه مراکش ایجاد کرد. همچنین در آوریل ۲۰۰۹، او در نامهای با عنوان «شرح همجنسگرایی برای مادرم» که در همین مجله منتشر شد، درباره گرایش جنسیتی خود توضیح داد.
به عقیده برخی از منتقدان، شجاعت این نویسنده در بیان تمایلات همجنسگرایانهاش، اول از همه ناشی از فاصلهای است که او از جامعه خود گرفته، و این فاصله جغرافیایی به او قدرت نقد دقیقتر سرزمین مادریاش را بخشیده است.
همچنین انتقادهایی که عبدالله طایع در زمینه حقوق همجنسگراها در کشورهای عربی مطرح میکند، بخشی از مبارزات سیاسی و اجتماعی وی است. او میگوید همجنسگرایی پیش از آن که یک مسئله جنسیتی باشد، یک تابوی ذهنی و اجتماعی است.
در واقع، بخش مهم احساس وظیفه او نسبت به سخن گفتن از همجنسگرایی، مربوط به سکوت دیگران است. و همچنین نادیده گرفتن همجنسگراها از سوی جامعه: «آنها میگویند که در فرهنگ اسلامی عربی، همجنسگرایی وجود ندارد. من از همجنسگراییام حرف میزنم تا وجود چنین چیزی را به آنها نشان دهم.»
عبدالله طایع معتقد است که اگر جرأت سخن گفتن از همجنسگرایی دارد، به این دلیل است که پیش از او، بزرگانی چون ابونواس، ابن حازم و ابن عربی، آزادانه درباره این موضوع حرف زدهاند. به همین خاطر، نباید تصور کرد که همجنسگرایی، پدیدهای است که از سوی غرب به جوامع عربی اسلامی تحمیل شده.
سال ۲۰۰۹،عبدالله طایع سرپرستی مجموعهای را بر عهده گرفت که از سوی انتشارات «سوی» در پاریس منتشر شد. ۵۰ هزار نسخه از این مجموعه که «نامههایی به یک جوان مراکشی» نام داشت و برای جوانان طردشده از جامعه مراکش نوشته شده بود، همراه مجله «تلکل» در مراکش به طور مجانی توزیع شد. در دسامبر همان سال، ۴۰ هزار نسخه از ترجمه عربی آن نیز باز به صورت رایگان در این کشور پخش شد.
با این حال، اظهار علنی همجنسگرایی برای عبدالله طایع، چندان هم بیدردسر نبوده است. سال گذشته وقتی دانشگاهی در مراکش او را دعوت کرد، اسلامگراهای تندرو با برپایی تظاهراتی شعارهای تندی علیه این نویسنده و همچنین همجنسگرایی سر دادند: «دانشگاه جای دانشجویان است، نه همجنسگراها»، «او عامل صهیونیسم در دانشگاههای مراکش است» و ...
با وجود این، عبدالله طایع در صفحه فیسبوک خود نوشت: «تغییرات در جهان عرب آغاز شده است. من هم مثل شما، عمیقاً معتقدم که هیچ چیز نمیتواند مانع این تغییرات شود.»
عبدالله طایع و بهار عربی
مهمترین تغییری که عبدالله طایع این روزها از آن حرف میزند وقوع «بهار عربی» است؛ اما بهار عربی مد نظر این نویسنده ناشی از طغیان «تودهها» نیست، بلکه او از تغییرات «فردی» و اعتراضات تک تک افراد سخن میگوید؛ از آن دختری که پس از بهار عربی، عکس برهنه خود را منتشر کرد، یا دختر دیگری که در مراکش در ماه رمضان کسانی را که روزه نمیگرفتند فراخواند تا در یکی از شهرهای این کشور وسط روز «جشن آزادی» برپا کنند.
عبدالله طایع معتقد است که آزادی بر دوش اقلیتهاست و اگر اقلیتها از قید و بند موجود در جوامع عربی رها شوند، در واقع تمامی جامعه به رهایی رسیده است.
به عبارت دیگر، در بهار عربیِ عبدالله طایع، فرد و اقلیت مهمترند. او معتقد است که آزادی بر دوش اقلیتهاست و اگر اقلیتها از قید و بند موجود در جوامع عربی رها شوند، در واقع تمامی جامعه به رهایی رسیده است.
به گفته عبدالله طایع، پس از بهار عربی، همجنسگراهای مقیم کشورهای عربی توانستهاند به مبارزات خود برای اینکه از «مجرم» به «شهروند» تبدیل شوند، شدت بخشند. برای مثال اکنون چندین سایت اینترنتی در کشورهای مختلف عربی، نظیر اردن، مراکش، مصر، و حتی سوریه آشوبزده، که از سوی همجنسگراهای این کشورها اداره میشوند، مشغول فعالیت در این زمینهاند.
در واقع از نظر این نویسنده، بهار عربی، دیوار ترس همجنسگراهای عرب را فروریزانده است. آنها نیز مثل بسیاری از جوانان عرب، رؤیایشان این است که هم عرب باشند و هم آزاد.
با این حال او میگوید نباید گذاشت آتشی که محمد بوعزیزی روشن کرد، خاموش شود، زیرا آن آتش اعراب را راهنمایی میکند. «انقلابهای عربی، مولود رسانهها نبود که پس از چندی با پدیدهای دیگر از بین برود. این انقلابها آنچنان عمیق است که همه جا و همه وقت در جریان است: روز، شب، در خانه تمام اعراب.»
به همین دلیل عبدالله طایع معتقد است نباید با پیروزی اسلامگراها این تصور به وجود بیاید که ثمره انقلابهای عربی فقط به قدرت رسیدن آنان بوده است. «آیا جهان عرب برای همیشه اسلامی شده است؟ آیا اسلامگراها برای همیشه پیروز شدهاند؟ انقلاب کشورهای عربی به پایان رسید؟ جواب همه این پرسشها یک کلمه است: نه.»
عبدالله طایع میگوید اسلامگراها در انتخابات پس از بهار عربی به این دلیل پیروز شدند که از دههها قبل برای سیاست سازماندهی شده بودند؛ و در این سازماندهی، دیکتاتورهای عربی، چه آنهایی که سقوط کردهاند و چه آنهایی که هنوز برسر قدرتاند، به طور مستقیم یا غیر مستقیم نقش داشتهاند.
او تأکید میکند که در این شرایط، به جای رواج ترس از اسلامگراها، جوانان، همان جوانانی که بهار عربی را آغاز کردند، به فکر تدوین ایدههای سیاسیشان باشند. «به جای اینکه در دام اسلامگراها بیفتیم، باید اعراب دوباره تکان بخورند و به خیابانها بریزند.»
عبدالله طایع از اعراب میخواهد که اینبار به جای سرنگونی دیکتاتورها، به فکر سقوط نظامهای ارزشگذاری و تبعیضآمیز بر جای مانده از دوران پیشین باشند.
نظرها
reza
متن جالبی بود