کردها و رفراندم ١٢ فروردین ١٣۵٨
بخش دوم
ناصر مهاجر - متن و صورتبندى پرسشى که در برابر همه ایرانیان بیش از ١۶ سال قرار گرفت، شکل بلورین خودکامگى بود، انحصارطلبى، بىباورى به کثرتگرایى و انتخاب آزادانه و آگاهانه شهروندان.
«رسیدگى فورى به مسئله کردستان» در دستور روز حکومت نبود. مسئله حاد حکومتگران اسلامى، برگزارى همهپرسى درباره نظام آینده کشور بود که در ده فروردین ١٣۵٨ برگزار مىشد.
متن و صورتبندى پرسشى که در برابر همه ایرانیان بیش از ١۶ سال قرار گرفت، شکل بلورین خودکامگى بود، انحصارطلبى، بىباورى به کثرتگرایى و انتخاب آزادانه و آگاهانه شهروندان.
پرسش کوتاه بود و پر رنگ و نیرنگ؛ اینگونه: «تغییر رژیم سابق به جمهورى اسلامى که قانون آن از تصویب ملت خواهد گذاشت.» دو پاسخ نیز بیش روى دارندگان حق راى گذاشته بودند: آرى (با برگ سبز) و نه (با رنگ قرمز).
بسیارى از تشکلهاى سیاسى کردستان و شمارى از مبارزان سرشناس آن دیار، همآواز و همآهنگ با جریانهاى سیاسى چپگرا (سازمان چریکهاى فدایى خلق ایران، سازمان پیکار در راه آزادى طبقه کارگر، جبهه دموکراتیک ملى ایران، اتحاد ملى زنان...) و روشنفکران آزادیخواه (مصطفى رحیمى، محمود عنایت، پرویز اوصیاء، هدایت متین دفترى و...) در انتقاد و اعتراض به آن همهپرسى غیر دموکراتیک برخاستند.
بخش نخست این مقاله را بخوانید:
به مثل شیخ عزالدین حسینى در بیانیهاى اظهار داشت که: «... ضمن تایید اهدافِ انقلابِ راستین ملت شریف ایران و اطمینان راسخ به مبانى و اصول اساسى اسلام، چون محتواى جمهورى اسلامى، مبهم و نامعلوم است و به ویژه از نظر حق تعیین سرنوشت و مسئله خودمختارى کردستان در چارچوب ایران آزاد و حقوق حقه سایر خلقها، نامشخص مىباشد، بنابراین تا زمانى که رسماً جواب قطعى در این مورد از طرف دولت و شوراى انقلاب اسلامى ایران اعلام نگردد، شخصاً از شرکت در رفراندام خوددارى نموده و مردم نیز با توجه به مسئولیتهاى ملى و مذهبى خود آزاد و مختارند.» [۱]
سازمان انقلابى زحمتکشان کردستان (کومله) نیز در بخش پایانى بیانیه بلندى اعلام کرد: «تا وقتى که برنامه جمهورى اسلامى صراحتاً خواستههاى دموکراتیک انقلاب ایران و به خصوص خواستِ رواى خلق کرد را مبنى بر خودمختارى کردستان در چارچوب ایران دموکراتیک به رسمیت نشناسد، ما شرکت در رفراندام را بىتوجهى به خواستههاى برحق مردم سرتاسر ایران مىدانیم. بنابراین ما در این رفراندام شرکت نخواهیم کرد.» [۲]
در پى کومله، هفت جمعیت و سازمان سیاسى دیگر کردستان نیز در نشست مشترکى اعلام کردند در رفراندام دهم فروردین شرکت نمىکنند: جمعیت دفاع از آزادی و انقلاب کردستان (سنندج)، اتحادیه خواستاران حقوق خلق کرد ایران (مریوان)، جمعیت طرفدار زحمتکشان و دفاع از حقوق ملی خلق کرد (بوکان)، ستاد مشترک نیروهای دموکراتیک (مهاباد)، جمعیت مبارزین راه آزادی و مدافع حقوق ملی خلق کرد (بانه) و جمعیت راه رهایی زحمتکشان (مهاباد). این جمعیتها بر سرشت غیردموکراتیک رفراندام انگشت گذاشتند و «نامشخص بودن ماهیت و محتواى جمهورى اسلامى، عدم رعایت حق خلقها و مخصوصاً عدم رعایت حق تعیین سرنوشت براى خلق کرد». [۳]
حزب دموکرات کردستان ایران نیز در بیانیهاى که در نهم فروردین انتشار داد، روشن ساخت که در رفراندام شرکت نمىکند. این موضع پس از مذاکرات چهل و پنج دقیقهاى «رضایتبخش» هیئت هشت نفره آن حزب به ریاست دکترعبدالرحمان قاسملو با آیتالله خمینى در هشتم فروردین گرفته شد. حزب دموکرات کردستان ایران خوددارى از شرکت در انتخابات را به دلیل «غیر دموکراتیک بودن رفراندم و روشن نبودن محتواى جمهورى اسلامى در زمینه تامین دموکراسى و تامین حقوق خلقهاى ایران» وصف کرد. [۴]
بدینسان شمار شایان توجهى از کردهاى ایران در رفراندام شرکت نکردند، همچون ترکمنها که آنها نیز در روزهاى آغازین سال ١٣۵٨ آماج تاخت و تاز حاکمان اسلامگرا قرار گرفته بودند. واقعیت دورىگزینى کردها از صندوقهاى راى را حاکمان به مردم نگفتند. گفتند که «... عناصر ضد انقلابى در چند شهر مانع راى دادن گروهى از مردم شدند... در سقز افراد ضد انقلابى و افرادى از دستههاى مختلف به یک دبیرستان حمله کرده و یک صندوق راى را که حاوى هزار برگ راى مردم بود، به آتش کشیدند. در مهاباد هم عدهاى از همین نوع افراد اخلالگر مانع راى دادن مردم و یا حضور مردم در حوزههاى انقلابى شدند.» [۵] درباره گنبد کاووس هم پراکندند که: «... به علت اینکه افراد اخلالگر و چند ضد انقلابى که از اهالى ترکمن و غیر ترکمن نبودند... تیراندازى مىکردند، مردم قادر از بیرون آمدن از خانهها و دادن راى نشدند.» [۶]
آنکه اما در پى واقعیت بود مىتوانست در دقیقترین، نترسترین و حرفهاىترین روزنامه آن دوران، یعنى آیندگان بخواند که: «به رغم شایعات دیروز سنندج در مورد حمله به حوزهها و نگرانى مردم، تا ظهر جمعه علائمى از تشنج در این شهر دیده نشد... هرچند که در سقز بر سر رفراندام میان گروههایى از مردم درگیرى پیش آمد... و در بانه علیه مفتىزاده راهپیمایى شد. [۷]
از ترکمن صحرا نیز گزارش شد که: «دیروز [دهم فروردین] بسیارى از ترکمنها در مناطق ترکمننشین به عنوان اعتراض به درگیرى خونین گنبد کاووس در رفراندام شرکت نکردند.» [۸]
گفتنى است که وزیر کشور، احمد صدر حاج سیدجوادى نیز پس از آگاهى از واقعیتها و جوسازىها به خبرنگاران گفت که «در پخش اخبار حوادث روزهاى اخیر بانه و سقز و دیگر شهرهاى کردستان از طریق رادیو تلویزیون مبالغه شده است و به علت گزارشهاى نادرستى که به او رسیده بود، مقدارى از نوشتههاى روزنامهها نیز اغراق آمیز بوده است.» [۹]
احمد صدر حاج سیدجوادى همچنین اعتراف کرد که «قبل از انجام رفراندوام وزارت کشور در مورد نحوهى طرح سئوالات دو طرح به شوراى انقلاب تسلیم کرد که متاسفانه هیچ کدام از آنها مورد تصویب شورا واقع نشد. در یکى از طرحها پیشنهاد کرده بودیم که نوشتهى اوراق راىگیرى از شکل مثبت و منفى به جمهورى اسلامى خارج شده و به صورت راى به جمهورى اسلامى یا جمهورى، تغییر پیدا کند. در پیشنهاد دوم ما نظر داده بودیم که سئوالات رفراندوم به شکل پاسخگویى به جمهورى اسلامى، یا انواع مختلف جمهورى، از قبیل جمهورى دموکراتیک، جمهورى سوسیالیستى و غیره طرح شود... اگر پیشنهاد ما به مرحله اجرا در مىآمد، تمام گروهها مىتوانستند در رفراندوم شرکت کنند و دیگر فکر نمىکنم مسئلهى تحریم رفراندوم پیش کشیده مىشد. پس از شرکت تمام گروهها در رفراندام و اعلام نتایج شمارش آراء، ما مىتوانستیم آمارى دقیق از تعداد کسانى که در رفراندوم شرکت داشتهاند به دست بیاوریم و بر اساس آن دقیقاً تعیین کنیم که در مجموع چند درصد از شرکتکنندگان به جمهورى اسلامى راى دادهاند...»[۱۰]
چه بسا به دلیل راست کردارى و درستى بود که پس از چند هفته احمد صدر حاج سید جوادى از سمتِ خود کناره گرفت و همچون نخستین وزیر وابسته به نهضت ملى ایران به وزیران مستعفىاى پیوست که به جبهه ملى ایران وابسته بودند.
در همین زمینه:
پینوشتها:
۱- کیهان، ٨ فروردین ١٣۵٨
۲- کیهان، ٧ فروردین ١٣۵٨
۳- پیشین
۴- اطلاعات، ٩ فروردین ١٣۵٨
۵- کیهان، ١١ فروردین ١٣۵٨
۶- پیشین
۷- آیندگان، ١١ فروردین ١٣۵٨
۸- پیشین
۹- کیهان، ١١ فروردین
۱۰- کیهان، ١١ فروردین
نظرها
نظری وجود ندارد.