فهمیدن پیوندهای بین ادعاها
تفکر هوشمندانه − مهارتهایی برای فهم و نوشتار انتقادی (بخش ۱ از فصل ۴)
متیو الن − گزارهها چگونه با هم ترکیب میشوند تا چیزی را به اثبات برسانند؟ دلیل آوردن چه ساختارهایی دارد؟
پیوند دادنِ ادعاها شامل دو فرآیندِ متمایز است. این دو فرآیند متمایز در دیاگرامِ ساختارِ تحلیلی با نمادهای + و ↓ علامتگذاری شدهاند. فرآیندِ اول عبارت است از پیونددادنِ بین گزارهها و دیگر گزارهها؛ فرآیند دوم عبارت است از پیونددادنِ بین گزارهها و نتیجه. برای فهمیدنِ این پیوندها باید آنها را عمیقتر بکاویم؛ نخست تحلیلی را که پشتِ چنین ارتباطهایی خوابیده مشخص کنیم و بعد بفهمیم که چگونه میتوان آنها را بهدرستی در فُرمتِ ساختار تحلیلیْ بازنمایی کرد. البته، در عمل، این فرآیندِ بازنمایی اغلب به ما اجازه میدهد تا تفکرمان را روشن و واضح مطرح کنیم.
این فصل سه موضوعِ اصلی را پوشش میدهد:
۱. به این نگاهی خواهیم انداخت که گزارهها چگونه با گزارههای دیگر همکاری میکنند تا دلیلی را به نفعِ نتیجه ثابت کنند. آنچه ما در ساختارِ تحلیلیْ «دلیل» میدانیم، میتواند محتاج به ادعاهای بسیاری باشد تا تمامِ پیچیدگیهای آن دلیل را بیان کنند و توضیح دهند. این ادعاها روی هم رفته، زنجیرهای از گزارههای وابسته را شکل میدهند.
۲. این بحث را گسترش خواهیم داد و نشان میدهیم که چگونه درون گروهِ گزارهها یک گزاره هست که سایرِ گزارهها را به نتیجه پیوند میزند، و/یا یک گزارهای هست که تعریف [نتیجه] را بیان می کند و گزارههای دیگر را توضیحپذیر میسازد.
۳. به نحوهی پیوندزدن بین گزارهها و نتیجه نگاهی خواهیم انداخت تا بهتر بفهمیم که چگونه گزارهها از نتیجه پشتیبانی میکنند.
گزارههای وابسته
بهکارگیریِ گروهی از گزارهها
«دلیل»ِ نتیجه معمولا دربرگیرندهی ایدههای پیچیدهی زیادی است. دلیل احتمالا نیازمندِ بیش از یک گزاره است تا همهی این ایدهها بتوانند بیان شوند. همهی این گزارههایی که به یک «دلیل»ِ خاص مرتبط هستند، به یکدیگر «وابسته» هستند و بنابراین در دیاگرام هم باید آنها را در یک خط نشان داد و به هم پیوند زد. وابستگی یکی از وضعیتهای کلیدیِ ادعاها است که در فصل دو بررسیاش کردیم: گفتیم که درونِ یک ادعا نیز ارتباطی درونی بین دو (و گهگاه بیش از دو) ایده برقرار است.
در ادعای زیر، دو بخشِ سازنده وجود دارد، الف و ب:
اینترنت (الف) مقدارِ اطلاعاتی را که در دسترسِ پژوهشگران قرار میگیرد افزایش داده است (ب).
حالا فرض کنید ما همین ادعا را برای بحثکردن در مورد ادعای دیگر به کار میگیریم:
اینترنت (الف) مقدارِ کاری را که پژوهشگران انجام میدهند افزایش داده است (ج).
ادعای اول فقط بهواسطهی یک ادعای سوم به نتیجه مرتبط میشود:
مقدار بیشتر اطلاعاتی که در دسترس پژوهشگران قرار میگیرد (ب)، مقدارِ بیشتر کاری که پژوهشگران باید انجام دهند (ج)
با کنار هم گذاشتنِ این دو ادعا، ارتباطِ درونی بین «اینترنت» و «اطلاعاتِ بیشتر» (الف-ب) با ارتباطِ بین «اطلاعاتِ بیشتر» و «کارِ بیشتر» (ب-ج) ترکیب شده است تا ادعایِ نتیجه را («اینترنت منجر به کار بیشتر شده است» (الف-ج)) ایجاد کند. اهمیت این دو گزارهای که با هم ترکیب شدهاند، روشن است: اکثر مردم میپندارند که نتیجهی «احتمالی» برای ادعای «اینترنت مقدارِ اطلاعاتی را که در دسترسِ پژوهشگران قرار میگیرد افزایش داده است» آن خواهد بود که کارِ پژوهشگران «آسانتر» میشود، ما فقط با ترکیبِ گزارهها است که میتوانیم از دیدگاهِ مخالف پشتیبانی کنیم.
مثالِ دیگری بزنیم، این بار مثال را در قالبِ ساختار تحلیلی مینویسیم:
۱. طبیعتِ استرالیا باید حفظ شود.
۲. طبیعتِ استرالیا بسیار زیباست.
۳. طبیعتِ زیبا، کشور را تبدیل به محلِ محبوبی برای گردشگریِ بینالمللی میکند.
۴. گردشگریِ بینالمللی برای اقتصادِ ملت بسیار سودرسان است.
۵. اگر چیزی برای اقتصادِ ملی سودرسان باشد، پس باید حفاظت شود.
اگر بادقت نگاه کنید، خواهید دید که هر کدام از این گزارهها بهتنهایی از نتیجه پشتیبانی نمیکند. برای مثال، گزارهای را که دربارهی سودآوریِ اقتصادیِ گردشگری است در نظر گیریم: این گزاره چگونه به ما کمک میکند تا بپذیریم که طبیعتِ استرالیا را باید حفاظت کنیم؟ در واقع کمکی نمیکند، مگر اینکه با گزارههای دیگر ترکیب شود. ما چهار گزارهی دیگر اضافه کردیم و فرآیندِ «پیوندزدنِ تقاطعی» را طی کردیم و ارتباطِ بین دو ایدهی یک ادعا، از طریق ادعای دیگری به ایدهی سوم و همینطور به نتیجه نشت کرد و گسترش یافت. این استدلال، دلیلی را (که توجه به سودِ اقتصادی است) برای حفاظت از طبیعتِ استرالیا ارائه کرده است. راهی که این دلیل پیموده تا منجر به نتیجهای شود، بسیار پیچیده است، اما ما فقط با یکی دو تا گزاره توانستیم آن را درنوردیم. اما در مورد اینکه بتوانیم روابطِ بین اقتصاد و طبیعت را روشن سازیم، نیاز داشتیم که چهار گزاره را (در قالبِ یک گروه) اضافه کنیم.
تمرین ۴.۱
دو استدلال یا توضیح (در قالبِ فهرستِ ادعاها) بنویسید که با ساختارِ استدلالِی زیر همخوان باشد. مسئلهای را انتخاب کنید که درباره آن میدانید یا اکنون برای شما اهمیت دارد.
بهکارگیری گزارههای مستقل
در ساختارِ تحلیلی میتوان از گزارههای تک و مجزا نیز استفاده کرد. در این حال هر کدام از این گزارهها، که دلیلی برای نتیجه فرآهم میکنند، «مستقل» از گزارههای دیگر هستند. در اینجا نسخهای دیگر از مثالِ طبیعت را میآوریم، اما اینبار هیچکدام از گزارهها وابسته به گزارهی دیگری نیست. توجه داشته باشید که در دیاگرام، سه پیکان (هر کدام نشانهی یک «دلیل» است) وجود دارد.
۱. استرالیا باید از طبیعتاش حفاظت کند.
۲. حفاظت از طبیعت، کیفیتِ زندگیِ همهی استرالیاییها را بهبود میدهد.
۳. حفاظت از طبیعت، برای اقتصاد سودرسان است.
۴. اگر از طبیعت استرالیا مراقبت شود، امکان دارد کشورهای دیگر نیز از ما پیروی کنند.
در حالی که این سه دلیل همگی به یک موضوع مربوط هستند، اما در این استدلال آنها را به طور مستقل ارائه کردهایم: هیچکدام از این ادعاها به دیگری نیاز ندارد تا بتواند استدلال را معنیدار سازد. من حتی اگر هم فکر کنم ادعای شمارهی ۳ اشتباه است، اما باز هم ادعاهای شمارهی ۲ و ۴ مرا متقاعد میکنند که ادعای شمارهی ۱ را بپذیرم. در زنجیرهی ادعاهای وابسته، اگر یکی از این سه ادعا «باطل» شده و کنار گذاشته میشد، کلِ دلیلی که زنجیرهی ادعاها بیان کرده بود نیز از اعتبار میافتاد.
حالا مثالِ قبلی را با مثالِ زیر مقایسه کنید. مثال زیر را طوری تغییر دادهایم که ترکیبی از گزارههای وابسته و مستقل باشد:
۱. طبیعت استرالیا باید حفاظت شود.
۲. حفاظت از طبیعت موجب رونقِ گردشگری میشود.
۳. رونقِ گردشگری برای اقتصاد سودآور است.
۴. حفاظت از طبیعت، کیفیتِ زندگیِ همهی استرالیاییها را بهبود میدهد.
۵. اگر از طبیعتِ استرالیا مراقبت شود، کشورهای دیگر از ما پیروی خواهند کرد.
۶. خوب خواهد شد اگر کشورهای دیگر نیز از طبیعتشان حفاظت کنند.
تمرین ۴.۲
دو استدلال یا توضیح (در قالب فهرست ادعاها) بنویسید که با ساختارِ استدلالی زیر همخوان باشد. مسئلهای را انتخاب کنید که درباره آن میدانید یا اکنون برای شما اهمیت دارد.
نقطهضعف گزارههای مستقل
گزارههای مستقل را آسانتر میتوان ایجاد کرد، چون فقط باید برای نتیجهمان یک دلیل بیاوریم و در قالبِ یک ادعا بیاناش کنیم. اما نتیجهگرفتن از گزارههای مستقل، محکم و استوار نیست؛ گزارههای مستقل نمیتوانند پیچیدگیِ (اکثر) مسئلهها را بیان کنند و یا ممکن است مخاطب چنان باهوش و زیرک نباشد تا این پیچیدگیهای پنهان در گزارههای مستقل را بفهمد و بنابراین انتقالِ ایدههای پیچیده در قالبِ گزارههای مستقل ممکن است ناموفق باشد. در واقع، هیچ گزارهای وجود ندارد که کاملا و اصلا مستقل باشد. چیزی که ما گزارهای تک و مستقل میدانیم، در واقع از دو (یا تعدادِ بیشتری) ادعاهای وابسته تشکیل میشود؛ یا میتواند یک ادعای تک باشد که به ادعای دیگری وابسته است، ولی ما از شناساییِ آن ادعای دیگر عاجز باشیم.
در استدلالِ زیر، ادعاهای شمارهی ۲ و ۳ بهعنوان گزارههای مستقل عرضه شدهاند:
۱. طبیعت استرالیا باید حفاظت شود.
۲. گردشگری برای اقتصادْ سودآور است.
۳. حفاظت از طبیعت، کیفیتِ زندگیِ همهی استرالیاییها را بهبوبد میدهد، و ما همگی همین را میخواهیم.
با این همه، ادعای شمارهی ۲ چون گزارهی زیر را بهطور ضمنی در خود دارد، میتواند از نتیجه پشتیبانی میکند:
۴. حفاظت از طبیعت، استرالیا را به مکانِ گردشگریِ محبوبی بدل خواهد کرد.
وقتی دقیقتر به ادعای شمارهی ۳ نگاه کنیم، میبینیم که دو ادعای وابسته را به شکلِ زیرکانهای ترکیب کرده است:
۳. حفاظت از طبیعت، کیفیتِ زندگیِ همهی استرالیاییها را بهبود میبخشد.
۴. همهی استرالیاییها میخواهند که کیفیتِ زندگیشان بهبود یابد.
از نظر تکنیکی، این گزارههای «اضافی» آشکارا بیانگرِ ارتباطِ تقاطعی بین اتصالاتِ درونیِ ادعاهاست. این گزارهها اطلاعاتِ ضمنی را روشن میسازند، اطلاعاتی که در استدلالِ اصلی باید توسطِ خودِ مخاطب استنتاج شوند. به بیان دیگر، اضافهکردنِ این گزارهها[ی اضافی] اطلاعاتی را که با خود دارند از زمینهای ضمنی به متنِ واقعی انتقال میدهند. عملا، ما میتوانیم با گزارههای مستقل، ساختارهای تحلیلی را تولید و استفاده کنیم، اما بهندرت پیش میآید که این ساختارها نتیجهبخش و دقیق باشند. اینها عموما نشانهای هستند که میگویند ما در ساختارِ تحلیلی (بهعنوان زنجیرهای از گزارههای وابسته) باید اتصالاتِ بیشتری را نشان میدادیم که نشان ندادهایم. ما در فصل ۶ به این موضوع برخواهیم گشت، و در آنجا بررسی خواهیم کرد که گزارههای مستقل چگونه میتوانند کارآمد باشند وقتی مخاطب میتواند جای خالیِ گزارههای پنهان و ضمنی و اضافیای را که گزارههای مستقل به آنها وابسته هستند، در ذهنِ خود پُر کند.
ادامه دارد
◄ آنچه خواندید ترجمه بخش یکم از فصل چهارم کتاب زیر است:
Matthew Allen: Smart thinking: skills for critical understanding & writing. 2nd ed. Oxford University Press 2004
بخشهای پیشین
پیشگفتار: تفکر هوشمندانه؛ در آمدی بر سنجشگری
بخش ۱ فصل ۱: تفکرِ هوشمندانه چیست؟
بخش ۲ فصل ۱: تفکر هوشمندانه را چگونه مطالعه کنیم؟
بخش ۱ فصل ۲: ادعاها، مؤلفههای کلیدی استدلال
بخش ۲ فصل ۲: ادعا و استدلال
بخش ۳ فصل ۲: ادعا، ارزش، نتیجه
بخش ۱ فصل ۳: پیوند دادن: فرآیند کلیدی در استدلال
بخش ۲ فصل ۳: ساختار تحلیلیِ استدلال
نظرها
نظری وجود ندارد.