از انتخابات مجلس ملی فرانسه و جوردن باردلا، بخت اول نخستوزیری چه میدانیم؟
انتخابات فرانسه برای اولین بار ممکن است به همزیستی میان رئيس جمهوری و نخستوزیری از احزاب مخالف هم منجر شود که یکی در نتیجه نارضایتی از دیگری به قدرت رسیده است. جردن باردلا، مهاجر ۲۸ سالهای که بدون سابقه در حکومتداری چشم به مقام نخستوزیری دوخته کیست؟
رای دهندگان فرانسوی یکشنبه ۳۰ ژوئن/ ۱۰ تیر برای انتخاب ۵۷۷ نماینده مجلس ملی به پای صندوقهای رأی رفتهاند. بهنظر میرسد فرانسه وارد یک دوره سیاسی جدید خواهد شد.
سوال اینجاست که با توجه به تحولات اخیر، اکنون چه چیزی در خطر است و چه انتظاری میتوان از نتیجه این انتخابات داشت؟
آنچه برآورد میشود این است که با توجه به نتایج نظرسنجیها امانوئل مکرون، رئيس جمهوری فرانسه از این انتخابات متحمل ضررهای بزرگی شود و فرانسه شاهد ظهور یک نخستوزیر راست افراطی باشد. خود او بود که بعد از شکستی سخت از حزب راست افراطی مارین لوپن در انتخابات پارلمان اروپا در ۹ ژوئن، خواستار برگزاری انتخابات شد.
آخرین نتایج نظرسنجیها نشان میدهد که احتمالاً روند پیروزی راست افراطی در این انتخابات هم ادامه پیدا کند: حزب راست افراطی «مجمع ملّی» با ۳۶ درصد آرا پیشتاز است. پس از آن ائتلاف چپگرای «جبههی مردمی نوین» با ۲۸,۵ درصد دوم است و ائتلاف میانهروی حاکم «با هم» با ۲۱ درصد در جایگاه سوم قرار دارد.
اگر نتایج نظرسنجیها با نتایج انتخابات منطبق باشد، صرف نظر از اینکه چه کسی انتخاب میشود، مکرون مجبور خواهد شد قدرت را با نخستوزیری از راست افراطی تقسیم کند.
انتخابات فرانسه چگونه برگزار میشود؟
رایگیری از ساعت ۶ صبح به وقت گرینویچ آغاز شده است و انتظار میرود در ساعت ۱۶ به وقت گرینویچ در بیشتر نقاط کشور به پایان برسد. اما شعب اخذ رای در پاریس و سایر شهرهای بزرگ تا ساعت ۱۸ به وقت گرینویچ باز خواهند بود.
برای کسب اکثریت در مجلس ملی، یک حزب یا ائتلاف، به ۲۸۹ کرسی یعنی کمی بیشتر از نصف کرسیها نیاز دارد.
برای حکم تأیید هر یک از ۵۷۷ کرسی که در روز یکشنبه ۳۰ ژوئیه صادر میشود، دو شرط لازم است: اول اینکه مشارکت رای دهندگان باید حداقل ۲۵ درصد باشد و دوم، یک نامزد باید اکثریت مطلق آرا را به دست آورد.
در سیستم چند حزبی مانند فرانسه، این معمولاً به این معنی است که بسیاری از رقابتها، به دور دوم رأیگیری کشیده میشود که اینبار هم تاریخ ۷ ژوئیه برای آن تعیین شده است. فقط آن دسته از نامزدهایی که حداقل ۱۲,۵ درصد آرا را در دور اول کسب کرده باشند می توانند در دور دوم شرکت کنند.
چه چیزی انتخابات این دوره را متفاوت میکند؟
به طور سنتی، انتخابات مجلس ملی بلافاصله پس از انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود و بنابراین همان جهتگیری رأیدهندگان را بازتاب میدهد. در نتیجه غالباً نخستوزیر از همان حزب سیاسی رئیسجمهور است و هر دو مقام یک سیاست را دنبال میکنند. بهدنبال تحولات اخیر اما وضعیت در شرایط کنونی فرانسه تغییر کرده و برای اولینبار در ۲۲ سال گذشته این کشور با شرایطی روبهروست که در آن یک رئيس جمهوری عمیقاً نامحبوب باید در کنار دولتی که از قضا با رأی نارضایتی علیه خود مکرون انتخاب شده است، حکومت کند.
امانوئل دوپوی، رئیس «مؤسسه چشم انداز اروپایی و مطالعات امنیتی» در این زمینه به شبکه الجزیره گفت:
این آغاز راه جدیدی برای حکومت و پایان دستور کار ریاست جمهوری خواهد بود. «ماکرونیسم» (منش سیاسی ماکرون) در حال حاضر تقریباً فروپاشیده است و به طور کامل از انتخابات خارج خواهد شد.
آیا این پایان کار مکرون است؟
مکرون اولین بار در سال ۲۰۱۷ با موجی از حمایت به قدرت رسید. در آنزمان او متعهد شد که یک ائتلاف میانهرو ایجاد کند و چپ و راست میانهرو را کنار هم قرار دهد. اما طولی نکشید که گوش مردمِ در حاشیه، از حرفهای او خسته شد. اصلاحات اقتصادی او برای لیبرالهایی که قبلاً از او حمایت کرده بودند، بیش از حد جناح راستی بود و در عینحال بسیاری از رای دهندگان راست و چپ شیوه حکومتش را بیش از حد مستبدانه تلقی کردند.
این انتخابات ممکن است پایانی بر نمایش انفرادی او باشد.
یکی از واضحترین نشانههای انزوای او جنبش جلیقه زردها در سال ۲۰۱۸ بود؛ جنبشی که با خشم کارگرانی کمدرآمد از افزایش مالیات بر سوخت شروع شد و به جنبشی گستردهتر علیه رئیسجمهوری تبدیل شد. اقدام او برای افزایش سن بازنشستگی به مدت دو سال هم به چالشهای داخلی بزرگی علیه او انجامید و آتش اعتراضها را شعلهور کرد.
او در سال ۲۰۲۲ برای دومین دوره به مقام ریاست جمهوری انتخاب شد اما این انتخاب را هم تحلیلگران به ترساندن رأیدهندگان از تصاحب صندلی ریاست جمهوری از سوی راست افراطی، نسبت میدهند تا جذب آرای مردم. اکنون به نظر میرسد تاکتیک رأی دادن به مکرون از ترس مارین لوپن، بسیاری را خسته کرده است.
مسیر «مجمع ملی» تا صندلی قدرت: عادیسازی تصویر راست افراطی
مارین آن پرین لوپن، رهبر پارلمانی حزب راست افراطی مجمع ملی فرانسه در طول دو دهه گذشته به طور دقیق استراتژی به اصطلاح «اهریمنزدایی» و به زبانسادهتر عادیسازی حزبش را پیش گرفته است. این استراتژی گسترش پایگاه مردمی حزب و در عینحال تعدیل گفتمان رادیکال آنرا دنبال کرده و تلاش کرده از افرادی که باعث ریزش رأیدهندگان حزب شدند، فاصله بگیرد.
نام حزب «مجمع ملی» مدتهاست با نژادپرستان بدنام و توهینهای بیگانههراسی و یهودستیزی گره خورده است. پدر مارین لوپن، ژان ماری لوپن یک بار بهدلیل گفتن اینکه اتاقهای گاز نازیها «جزئیاتی از تاریخ هستند» به اتهام سخنان نفرتانگیز محکوم شد و در سال ۲۰۱۵ از حزب اخراج شد. لوپن در عوض جناح راست میانهرو را متقاعد کرد که تهدیدی برای دموکراسی نیست و وارد زمینههایی شد که بهطور سنتی نزدیک به چپ افراطی و بهویژه حزب کمونیست بودند و وعده سیاستهای رفاه اجتماعی و اعمال محدودیتهای شدید برای مهاجران داد.
باپتیست راجر-لاکان، تحلیلگر سیاسی و مورخ درباره اقبال به راست افراطی در فرانسه گفته است که بسیاری از رأیها به «مجمع ملی» در واقع رأی مخالفت و اعتراض به سیستمیست که احساس میکنند آنها را از آنچه استحقاقشان است به نفع دیگران، عمدتاً «خارجیها» محروم کرده است.
در حال حاضر کاندیدای اصلی این حزب برای نخستوزیری کشور، جردن باردلا، مردی ۲۸ ساله و خوشپوش است از حومه شهر میآید و هم در خیابانها و هم در تیکتاک دهها هزار دنبالکننده دارد. او هیچ تجربهای در زمینه حکومتداری ندارد.
سمت دیگر ماجرا احزاب چپ میانه اند که تحت یک جبهه مردمی جدید متحد شده اند. مهمترین دلیل حمایت از آنها را شاید بتوان در حمایت از آرمان فلسطین در بحبوحه جنگ غزه بوده جستجو کرد؛ موقعیتی که چپها را در میان رایدهندگان جوان و جامعه مسلمان محبوبتر کرد.
در سمت مقابل اما راست افراطی قاطعانه از اسرائیل در محکوم کردن «قتلعام در خاک اسرائیل» - (اشاره به حمله هفتم اکتبر حماس) حمایت کرده و همزمان به ژان لوک ملانشن، رهبر حزب چپگرای «فرانسه تسلیمناپذیر» نیز حمله میکند زیرا او حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائيل را «تروریسم» نخوانده است؛ مسئلهای که در درون ائتلاف چپها هم محل اختلاف است.
پیروزی راست افراطی چه معنایی برای فرانسه دارد؟
جدیترین پیامد پیروزی «مجمع ملی» در جبهه داخلی خواهد بود. بهعنوان مثال این حزب میگوید چپها مشکل یهودیستیزی دارند و همزمان تمرکز خود را بر مهاجران و مسلمانان معطوف کرده است. فرانسه خانه بزرگترین جامعه مسلمان اروپاست و خانوادههای مسلمانی در فرانسه زندگی میکنند که چندین نسل آنها در این کشور بهدنیا آمده و بزرگ شدهاند.
در حالیکه باردلا مشخص نکرده که برای مبارزه با «ایدئولوژیهای اسلامی» چه قانون خاصی را دنبال خواهد کرد، او قبلاً گفته بود که حزبش برای ممنوعیت پوشیدن حجاب اسلامی در مکانهای عمومی و تسهیل بستن مساجد تلاش خواهد کرد.
سوای مسئله گرفتن نوک پیکان سیاستگذاریها به سمت مسلمانان، حزب «مجمع ملی» اولویت اصلی خود را اتخاذ کنترلهای مرزی سختگیرانه، لغو شهروندی از طریق تولد - رویهای که قرنهاست از طریق آن به کسانی که در فرانسه از پدر و مادر خارجی متولد شده اند شهروندی اعطا شده - و همچنین به همهپرسی گذاشتن «ترجیح ملی» قرار داده است. «ترجیح ملی» سیستمی است که به موجب آن یک فرد از حقوق تامین اجتماعی مستثنی میشود مگر اینکه پاسپورت فرانسوی داشته باشد.
نظر به بیگانههراسی عیان راست افراطی، خروجی انتخابات میتواند برای تمام کسانی که در فرانسه «خارجی» محسوب میشوند و تبار اروپایی ندارند تبعات سنگینی بههمراه داشته باشد.
سیاست خارجی مجمع ملی
در صحنه سیاست خارجی باردلا برخی از مواضع سنتی حزب را ملایم یا معکوس کرده است. او میگوید که متعهد به حمایت نظامی از کیف است و در عینحال به اتهامهای منتقدان درباره ارتباط برخی اعضای حزب با کرملین نیز جواب درخوری نداده است.
با این حال، با توجه به موضع تزلزلناپذیر ماکرون در مورد جنگ در اوکراین و نقش فرانسه به عنوان ستون اتحادیه اروپا، یک دولت تحت رهبری باردلا که چندان متعهد به اروپا نباشد، تغییر چشمگیری را رقم خواهد زد.
باردلا روز دوشنبه ۲۹ ژوئن/۹ تیر در یک کنفرانس خبری گفت که با اعزام نیروهای فرانسوی و تسلیحات دوربردی که اوکراین را قادر میکند داخل خاک روسیه را هدف قرار دهد، مخالف است.
یک نظریه این است که در هر صورت، تصاحب مقام نخستوزیری از سوی راستافراطی تنش زیادی بین فرانسه و اتحادیه اروپا ایجاد خواهد کرد و «مجمع ملی» برخلاف راست افراطی ایتالیا یعنی «برادران ایتالیا» به رهبری جورجیا ملونی، به سمت موافق اروپا و ناتو حرکت نکرده است.
نظریه دیگر اما این است که اگر راست افراطی در انتخابات فرانسه پیروز شود، ممکن است در نهایت مواضع خود را به سمت تنش کمتر تعدیل کند چون میخواهد طولانیتر بازی کند و هدف نهاییاش تصرف ریاست جمهوری در سال ۲۰۲۷ است.
جردن باردلا، ستاره راست افراطی فرانسه که به صندلی نخست وزیری چشم دوخته است، کیست؟
او رهبر ۲۸ ساله حزب «مجمع ملی» و «نورچشمی» لوپن است. او به همه لبخند میزند و با همه سلفی میگیرد. در شبکه اجتماعی تیکتاک ۱,۳ میلیون دنبالکننده دارد و مدام پست میگذارد.
طبق نظرسنجیها حزب او بیشترین سهم از رأیهایی خواهد داشت که امروز یکشنبه ۳۰ ژوئن به صندوقها ریخته میشود با اینحال او اکثریت مطلق را میخواهد تا بتواند بدون شریک حکومت کند.
جردن باردلا همانند بسیاری دیگر از راستگرایان در سراسر جهان، به رأیدهندهها قول داده که باور به کشور را احیا کند و عظمت را به فرانسه برگرداند.
مانیفست «مجمع ملی» که دوشنبه از آن رونمایی شد طرحهای او را برای نخستوزیری مشخص کرد: مهار مهاجرت «غیرقانونی»، افزایش قدرت خرید با کاهش مالیات بر انرژی و اعمال اختیارات و نظارت بیشتر بر مدارس.
همانطور که اشاره شد او همچنین تلاش کرده است به رایدهندگان اطمینان دهد که حزبش، که مواضع نزدیک به روسیه دارد، به حمایت از اوکراین ادامه خواهد داد.
انتخابات زودهنگام، مخاطرهآمیزترین قمار ماکرون، میتواند آغاز دورهای از «همزیستی» ناراحتکننده بین باردلای راستگرای تندرو که امور داخلی کشور را بهدست میگیرد و مکرون لیبرال ناظر بر امور خارجه باشد؛ جوردن باردلایی که نامزدی خود را به عنوان «تنها جایگزین» هفت سال نارضایتی از رهبری ماکرون مطرح کرده است.
باردلا که در محله سِن-سَن-دُنی، حومه پاریس بزرگ شده است، ادعا میکند که آنچه بهزعم او بیقانونی ناشی از مهاجرت کنترلنشده است را از نزدیک تجربه کرده است. محلههای طبقه کارگر در اطراف پاریس که جناح راست درباره آنها نفرتپراکنی میکند، اغلب محل زندگی بسیاری از شهروندان فرانسوی با اجداد آفریقایی هستند.
باردلا سال ۲۰۲۲ در یک راهپیمایی گفت:
من شاهد بودم که این مناطق ازدسترفته جمهوری فرانسه، تبدیل به فتوحات اسلامگرایان شده است.
باردلا خود تباری مهاجر دارد. او از پدر و مادری ایتالیایی الاصل به دنیا آمده و در یک مدرسه نیمه خصوصی کاتولیک تحصیل کرده است. باردلا در یکی از مصاحبههایش با روزنامه لوموند گفت آن مدرسه تنها جایی در سَن-دنی بود که در آن معلمها در معرض خطر اینکه صندلی به سرشان پرتاب شود نبودند.
پدرش الیویه، که از مادری الجزایری زاده شده، یک تجارت توزیع نوشیدنی را اداره میکرد و زمانی که باردلا کودک بود خانه را ترک کرد. براساس زندگینامهای که بهدست پیر استفان فورت، روزنامهنگار فرانسوی نوشته شده است، باردلا در سال ۲۰۱۲ در سن ۱۶ سالگی، پس از گذراندن سه هفته دعوا با مادرش برای اینکه به او اجازه دهد، به حزب لوپن پیوست. قبل از اینکه برای تمرکز بر حرفه سیاسی ترکتحصیل کند، برای مدت کوتاهی در دوره کارشناسی جغرافی ثبت نام کرد.
در سال ۲۰۱۴، او نماینده «مجمع ملی» در محله سِن-سَن-دُنی شد و برای اولین بار بهخاطر برکنار کردن یکی از اعضای حزب به خاطر گرویدن به اسلام، در کانون توجهها قرار گرفت. این فرد مکسانس باته، رفیق همحزبی و دوست سابقش بود که در آنزمان سمت عضویت در شورای محلی را داشت.
باردلا بعداً با کریدون شاتیلون، دختر فردریک شاتیلون، دوست و معتمد لوپن که او را به رهبر حزب معرفی کرد، رابطه عاشقانه برقرار کرد. پس از آن نورچشمی لوپن شد و در سن ۲۱ سالگی سخنگویی حزب به او سپرده شد.
در سال ۲۰۱۹ لوپن، باردلا را مسئول تدوین فهرست حزب در انتخابات اروپا کرد. مجمع ملی در آن انتخابات برنده شد و به ضداروپاها یک کرسی پارلمانی در بروکسل اعطا کرد. صعود باردلا در سال ۲۰۲۲ به بالاترین حد خود رسید؛ مارین لوپن برای تمرکز بر انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۷ کنار رفت و تاج رهبری راستگرایان افراطی فرانسه را بر سر باردلا گذاشت.
باردلا بعد از انتخابشدنش بلافاصله گفت:
وقتی ما مسئولیت آنرا بر عهده بگیریم، کشتیهای پناهجویان که توسط مافیای قاچاقچیان انسان اداره میشوند، اجازه نخواهند داشت در بنادر فرانسه پهلو بگیرند. ما از کسی دعوت نکردهایم [اینجا بیاید]. فرانسه هتل نیست.
دیدگاههای سنتی راست افراطی در یک بستهبندی جدید
باردلا به رهبری متین و خوشرو با ظاهر شسته و رفته و شیک برای راستها تبدیل شد که دستکم در ملاءعام از گافهای نژادپرستانه و لحنهای ضدیهودی همحزبیهایش فاصله گرفت و تصویری دلپذیرتر به رایدهندگان میانهرو ارائه داد.
او هنگام ارائه مانیفست حزب، همزمان که وعده وضع قوانین سختگیرانه - وغیرانسانی - علیه مهاجران میداد، خطاب به «فرانسویها» گفت:
ما پاسخگوییم، مسئولیم و به نهادهای فرانسوی احترام میگذاریم.
رایدهندگانی که با مارین لوپن و پدرش که این جبهه راست افراطی را در ۱۹۷۰ پایهگذاری کردند، ارتباطی برقرار نمیکنند، از طریق او به راستافراطی جذب شدهاند.
سباستین مایلارد، تحلیلگر اتاق فکر «چاتهام هاوس» معتقد است باردلا هم بخشی از استراتژی «عادیسازی» حزب و مواضعش است که لوپن در سالهای گذشته دنبال کرده. با اینحال گرچه «بستهبندی» دیدگاههای راستافراطی عوض و بهروز شده، خود ایندیدگاهها دستنخورده باقی مانده است.
باردلا در سخنرانیهای خود حمایت از پناهجویان را که بسیاری از آنها برای نجات جانشان خود را به فرانسه رساندهاند «کلیشههای اجتماعی» میخواند و رایدهندگان را از «اشباع خدمات اجتماعی» و «رکود هویت فرانسوی» میترساند. او قصد دارد خارجیهایی را که مرتکب جرم شده اند اخراج کند، حق ملیت را برای افراد ۱۱ تا ۱۸ سالهای که حداقل پنج سال در خاک فرانسه زندگی کردهاند لغو کند، بودجه رفاهی را با محدود کردن هزینههای اجتماعی به شهروندان فرانسوی، کاهش دهد و شهروندان دوتابعیتی را از مشاغل «حساس» در بخشهای دفاعی و امنیتی مستثنی کند.
باردلا حتی تمایل خود را برای لغو کلی دادن حق شهروندی ابراز کرده است، علیرغم اینکه کارشناسان هشدار میدهند که چنین تصمیمی جز از طریق یک همه پرسی برای بازبینی قانون اساسی قابل تصویب نیست. او قول داده که سیستم آموزشی را بازنگری کند تا «اقتدار دولتی» را به مدارس بازگرداند. این شامل مجازاتهای سختتر برای رفتار نادرست و همچنین اقداماتی برای اخراج دانشآموزان مزاحم یا قلدرها از کلاسها و انتقال آنها به مراکز ویژه جدید است. او میخواهد تلفن همراه را در مدارس ممنوع کند و استفاده از یونیفورم و شکل محترمانه «شما» برای خطاب به معلمان را احیا کند.
در بخش اقتصادی هم او متعهد شده که با بحران هزینههای زندگی مقابله کند و مالیاتهای انرژی را کاهش دهد اما مشخص نیست بودجه این اقدامها را چطور تأمین خواهد کرد.
سباستین مایلارد تحلیل میکند که هدف مکرون از فراخوان برای انتخابات زودهنگام بهجای حمایت از نارضایتی از دولت، این بوده که «مجمع ملی» را مجبور به ارائه یک طرح روشن کند. این تحلیلگر میگوید: «ماکرون از راست افراطی خواسته که ثابت کنند آیا واقعاً برای حکومتکردن آمادهاند یا نه».
او تأکید میکند این انتخابات همچنین فراخوانیست برای فرانسویها تا به این سوال پاسخ دهند که: آیا «این» چیزیست که آنها واقعاً میخواهند؟
نظرها
نظری وجود ندارد.