● نظرسنجی
در یک انتخابات آزاد به چه کسی رأی میدهید؟
نتایج یک نظرسنجی در میان طبقه متوسط
عمار ملکی − نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که در میان طبقه متوسط ایران، حسن روحانی کمترین اقبال را در یک انتخابات آزاد خواهد داشت و رضا پهلوی، نسرین ستوده و میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای سه گرایش سیاسی «انحلالطلب»، «تحولخواه» و «اصلاحطلب» بیشترین طرفدار را در میان پاسخ دهندگان دارند.
نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که در میان طبقه متوسط ایران، حسن روحانی کمترین اقبال را در یک انتخابات آزاد خواهد داشت و رضا پهلوی، نسرین ستوده و میرحسین موسوی به عنوان کاندیدای سه گرایش سیاسی «انحلالطلب»، «تحولخواه» و «اصلاحطلب» بیشترین طرفدار را در میان پاسخ دهندگان دارند.
مقدمه
همزمان با دوران ثبت نام و تایید صلاحیت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در ایران، این سؤالات برای بسیاری از ایرانیان مطرح است که:
- اگر انتخابات در ایران، شرایط یک انتخابات دموکراتیک و آزاد را داشته باشد، گزینههای مطلوب رأی دهندگان چه کسانی هستند و مردم به کدام افراد و گرایشات سیاسی اقبال بیشتری نشان میدهند؟
- آیا حسن روحانی که بعنوان کاندیدای جناح اصلاحطلب/اعتدالگرا در انتخابات حضور دارد، در یک انتخابات آزاد هم گزینه مطلوب بخش وسیعی از رأی دهندگان خواهد بود؟
- آیا تمامی مردم ایران را میتوان به طرفداران اصلاحطلبان و محافظهکاران فروکاست؟
- در میان آن بخش از مردم ایران که تعلق خاطری به جناح محافظهکار حکومت ندارند، چند گرایش سیاسی وجود دارد و پایگاه رأی هر یک از این گرایشها چه میزان است؟
متاسفانه هیچ نظرسنجی مشخص و معتبری تاکنون به این سؤالات نپرداخته که به جز دوگانه اصلاحطلب و محافظهکار (اصول گرا) چه گرایشهای سیاسی/اجتماعی دیگری در ایران امروز وجود دارند و پایگاه اجتماعی هر یک از آنها چه میزان است. حتی متاسفانه در نظرسنجیهایی که موسسات نظرسنجی خصوصی در خارج کشور انجام دادهاند (مانند نظرسنجی آی پز)، تنها افراد مربوط به دو جناح داخل حکومت مورد ارزیابی و انتخاب قرار میگیرند. از سوی دیگر، مشکل اصلی برای انجام نظرسنجی در یک ساختار استبدادی و بسته، بی اعتمادی پاسخ دهندگان است چرا که آنها بدون اطمینان از ناشناس ماندن، نمیتوانند نظرات خود را آزادانه بیان کنند.
اصلاحطلبان و محافظهکاران همه مردم ایران نیستند!
با تحلیل آماری و مقایسهای نتایج انتخابات دهههای اخیر، تخمینی از میزان پایگاه رأی دو گرایش سیاسی اصلاحطلب و محافظهکار به دست آمده است. نتایج این تحلیلها نشان میدهد که جناح محافظهکار که به دیدگاههای رهبری جمهوری اسلامی نزدیک است و بخش عمده قدرت در ساختار سیاسی کشور را در دست دارد، حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد پایگاه رأی در سراسر کشور دارد. این میزان شامل تمامی گرایشات نیروهای محافظهکار یا اصولگرا (از اصولگرایان میانه رو تا نیروهای مذهبی تندرو) میشود. از طرف دیگر جناح اصلاحطلب/اعتدالگرا هم تقریبا از همین میزان پایگاه رأی ۲۵ درصدی برخوردار هستند. به نظر میرسد این دو جناح بر روی هم چیزی نزدیک به ۵۰ درصد رأی دهندگان را تشکیل میدهند و نیمی دیگر از رأی دهندگان ایرانی به هیچ یک از این دو گرایش تعلق ندارند اگر چه شاید در شرایطی به کاندیداهای یکی از این دو گرایش رأی بدهند.
بر مبنای شواهد اجتماعی و سیاسی موجود در جامعه، این نظریه را میتوان مطرح کرد که به جز دو گرایش محافظهکار و اصلاحطلب، حداقل دو گرایش سیاسی دیگر هم در جامعه وجود دارد: «تحولخواهان» و «انحلالطلبان» (سرنگونی طلبان). برخلاف دو گرایش محافظهکار و اصلاحطلب که هر دو بر حفظ و استمرار نظام جمهوری اسلامی تاکید دارند، انحلالطلبان خواستار حذف یا انحلال نظام جمهوری اسلامی هستند. اما گرایش تحولخواه دغدغه اصلیاش حفظ یا حذف نظام جمهوری اسلامی نیست و بر تحقق مطالبات مدنی و حقوق بشری ایرانیان تاکید دارد. تحولخواهان معتقدند که نه میتوان تحقق مطالبات مدنی را فقط به انحلال جمهوری اسلامی موکول کرد و نه اینکه تحقق آنها را به حفظ جمهوری اسلامی مشروط کرد.
اصلاحطلبان معمولا این ادعا را مطرح میکنند که بیشترین پایگاه رأی را در جامعه دارند و معمولا به پیروزی خود در انتخاباتی که میزان مشارکت بالا باشد استناد میکنند. بسیاری از اصلاحطلبان مدعی هستند که رهبران اصلاحطلب، محبوبترین شخصیتهای سیاسی در ایران هستند.[1] اما واقعیت این است که به دلیل آزاد نبودن انتخابات در جمهوری اسلامی، هیچ گاه امکان وزنکشی سیاسی واقعی میان گرایشهای سیاسی مختلف وجود نداشته است. به همین دلیل طرفداران تحولخواهان و انحلالطلبان اگر بخواهند در انتخابات رأی دهند، مجبورند به کاندیدای اصلاحطلبان رأی دهند در حالیکه کاندیدای اصلاحطلبان کاندیدای مطلوب آنها نیست.
به منظور پاسخ به سؤالات بالا و رمزگشایی از گرایشهای سیاسی موجود در میان مردم و تخمین پایگاه رأی هر یک از گرایشهای سیاسی «غیر محافظهکار»، یک نظرسنجی اینترنتی طراحی و انجام شد. در این مطلب یافتههای مهم و جالب توجه این نظرسنجی ارایه و مورد بحث قرار میگیرند (مشخصات نظرسنجی و نمونه آماری در پیوست ۱ ذکر شده اند).
یافتههای نظرسنجی: رضا پهلوی، نسرین ستوده و میرحسین موسوی محبوبترین کاندیداها
هدف از این نظرسنجی یافتن پاسخ این سؤال است که در میان پایگاه رأی «غیر محافظهکاران»، مردم در یک انتخابات آزاد به چه کسی رأی میدهند و کاندیدای مطلوب آنها کیست؟
بدین منظور هفت شخصیت شناخته شده انتخاب شدند که متعلق به سه گرایش سیاسی اصلاحطلبان، تحولخواهان و انحلالطلبان باشند.[2] محمد خاتمی، حسن روحانی و میرحسین موسوی بعنوان کاندیداهای اصلاحطلبان/اعتدالگرایان؛ فریبرز رییس دانا، احمد زیدآبادی و نسرین ستوده بعنوان کاندیداهای تحولخواهان و رضا پهلوی بعنوان کاندیدای انحلالطلبان درنظر گرفته شدند.
محمد خاتمی شخصیت محوری جریان اصلاحطلبی، میرحسین موسوی یکی از رهبران نمادین جنبش سبز و با گرایش چپ مذهبی، حسن روحانی شخصیت محوری اعتدالگرایان، فریبرز رییس دانا فعال سیاسی با گرایش چپ غیر مذهبی، احمد زیدآبادی شخصیت سیاسی لیبرال - سکولار مذهبی، نسرین ستوده فعال حقوق بشر با گرایش ملی و سکولار و رضا پهلوی فعال سیاسی انحلالطلب در لیست کاندیداها قرار گرفتند و البته گزینه انتخاب «کاندیدای دیگر» هم برای پاسخ دهندگان وجود داشت.
۸۵ درصد پاسخ دهندگان به یکی از کاندیداهای معرفی شده رأی دادند و حدود ۱۵ درصد، کاندیداهای دیگری را بعنوان کاندیدای مطلوب خود عنوان کردند. اکثر «کاندیداهای دیگر» که پاسخ دهندگان ذکر کردند، به لحاظ گرایش سیاسی، نزدیک به یکی از کاندیداهای معرفی شده بودند و در دسته بندی سه گرایش سیاسی فوق جای میگرفتند (اطلاعات بیشتر در پیوست ۲). بدون لحاظ کردن کاندیداهای دیگر و با در نظر گرفتن نمونه آماری شامل ۹۱۶ پاسخ دهنده که به یکی از کاندیداهای معرفی شده رأی داده اند، در ادامه یافتههای نظرسنجی شرح داده میشود.
نمودار ۱ میزان درصد رأی هر یک از هفت کاندیدا را نشان میدهد. همانطور که ملاحظه میشود، رضا پهلوی با ۳۳٪ و حسن روحانی با ۴,۴٪ دارای بیشترین و کمترین میزان رأی بعنوان کاندیدای مطلوب پاسخ دهندگان هستند. نسرین ستوده با ۲۰,۵٪، میرحسین موسوی با ۱۷٪، محمد خاتمی با ۱۳,۳٪، فریبرز رییس دانا با ۵,۹٪، احمد زیدآبادی با ۵,۸٪ آرا به ترتیب در رتبههای دوم تا ششم قرار دارند. نکته بسیار قابل تامل این است که این نظرسنجی نشان میدهد در یک انتخابات آزاد، حسن روحانی در رقابت با دیگر کاندیداها از کمترین اقبال برخوردار خواهد بود. از طرف دیگر میزان رأی کاندیداها نشان میدهد که هیچ یک از کاندیداها دارای اکثریت مطلق نیست. تجمیع آرای کاندیداهایی که در یک گرایش قرار میگیرند (کاندیداهای همرنگ در نمودار ۱) نشان میدهد که این سه گرایش دارای پایگاه رأی تقریبا یکسانی هستند (نمودار ۲).
انحلالطلبان و تحولخواهان نیمی از جامعه ایران را تشکیل میدهند
در یکی دیگر از سؤالات نظرسنجی، از پاسخ دهندگان خواسته شد تا کاندیداها را بر مبنای ترجیح اول، دوم، سوم و ترجیحات بعدی رتبه دهند. با در نظر گرفتن نظرات پاسخ دهندگان درباره اینکه انتخاب دوم و سوم آنها در میان کاندیداها چه کسانی هستند، فرضیه وجود سه گرایش سیاسی مستقل اصلاحطلب، تحولخواه و انحلالطلب در جامعه ایران مورد تایید قرار گرفت. جدول ۱ نشان میدهد که طرفداران هر یک از کاندیداها چه کاندیداهای دیگری را بیشتر از همه به عنوان انتخاب دوم و سوم خود ترجیح میدهند.
بر طبق جدول ۱، کسانیکه به رضا پهلوی رأی داده اند، نسرین ستوده را بیش از دیگر کاندیداها بعنوان انتخاب دوم یا سوم خود در نظر گرفتهاند. نکته قابل توجه این است که در میان کسانی که به رضا پهلوی رأی ندادهاند، کمتر کسی او را به عنوان انتخاب دوم یا سوم خود در نظر گرفته است. بیشترین میزان رأی به رضا پهلوی به عنوان انتخاب دوم یا سوم، در میان رأی دهندگان به نسرین ستوده دیده میشود.
رأی دهندگان به احمد زیدآبادی، نسرین ستوده را بیش از دیگران به عنوان ترجیح دوم یا سوم خود انتخاب کردهاند. طرفداران نسرین ستوده هم بعد از او احمد زیدآبادی را به عنوان کاندیدای مطلوب خود در نظر گرفتهاند. رأی دهندگان به فریبرز رییس دانا هم احمد زیدآبادی و نسرین ستوده را بیش از دیگران به عنوان انتخاب دوم و سوم خود معرفی کردهاند.
بیشترین انتخاب دوم کسانی که به محمد خاتمی رأی داده اند، میرحسین موسوی و بیشترین انتخاب سوم آنها حسن روحانی بوده است. به همین ترتیب بیشتر کسانی که به میرحسین موسوی رأی داده اند، ترجیح دومشان محمد خاتمی و ترجیح سومشان حسن روحانی است. همچنین کسانی که به حسن روحانی به عنوان انتخاب اول رأی داده اند، انتخاب دوم و سوم شان به ترتیب محمد خاتمی و میرحسین موسوی بوده است.
یافتههای بالا نشان میدهد که بطور معناداری هفت کاندیدای معرفی شده در سه دسته مستقل قرار میگیرند: رضا پهلوی در دسته انحلالطلبان؛ نسرین ستوده، احمد زیدآبادی و فریبرز رییس دانا در دسته تحولخواهان؛ و محمد خاتمی، میرحسین موسوی و حسن روحانی در دسته اصلاحطلبان.
با تجمیع آرای کاندیداهای این سه جریان میتوان وزن و پایگاه اجتماعی این سه گرایش سیاسی را در میان پاسخ دهندگان تخمین زد. نمودار ۲ میزان رأی سه گرایش سیاسی اصلاحطلبان، تحولخواهان و انحلالطلبان را در نمونه آماری نشان میدهد. همانطور که مشاهده میشود، این سه گرایش سیاسی دارای پایگاه رأی تقریبا همسانی هستند و هر کدام حدود یک سوم کل پایگاه رأی مورد مطالعه را تشکیل میدهند.
همانطور که در ابتدای مطلب ذکر شد، جامعه آماری هدف این نظرسنجی بخشی از مردم ایران است که گرایش سیاسی به غیر از گرایش محافظهکاران دارند. با در نظر گرفتن اینکه محافظهکاران چیزی حدود ۲۵ درصد پایگاه رأی در کل کشور دارند، جامعه هدف این نظرسنجی حدود ۷۵ درصد «غیر محافظهکار» جامعه ایران بوده است. اگر نتایج این نظرسنجی را بتوان با احتیاط به جامعه آماری تعمیم داد، در نتیجه هر یک از این سه گرایش سیاسی تقریبا دارای ۲۵ درصد پایگاه رأی در جامعه ایران هستند.
با بررسی دقیق تر انتخابهای دوم و سوم رأی دهندگان همچنین میتوان فهمید که تحولخواهان از یک طرف با اصلاحطلبان و از سوی دیگر با انحلالطلبان همسایگی دارند، درحالیکه انحلالطلبان و اصلاحطلبان کمترین اشتراک را با یکدیگر دارند. از سوی دیگر میدانیم که به لحاظ سیاسی، اصلاحطلبان در همسایگی با محافظهکاران قرار دارند. شکل زیر رابطه چهار گرایش سیاسی در جامعه ایران را نشان میدهد.
آرای حسن روحانی در سال ۹۲ از سبد رأی چه کسانی آمده است؟
در این نظرسنجی، حدود ۵۰ درصد پاسخ دهندگان اعلام کردهاند که در انتخابات سال ۹۲ به روحانی رأی دادهاند. با توجه به اینکه مشخص شد حسن روحانی کاندیدای مطلوب اکثریت شرکت کنندگان در نظرسنجی نیست، حال سؤال این است که روحانی رأی خود در سال ۹۲ را از پایگاه رأی کدام گرایش یا گرایشات سیاسی کسب کرده است؟ همانطور که در نمودار ۳ مشاهده میشود، نتایج نظرسنجی نشان میدهد که تنها ۷.۳ درصد از کسانیکه به روحانی در سال ۹۲ رأی دادهاند در یک انتخابات آزاد هم به او رأی خواهند داد.
روحانی بیشترین میزان رأی خود را در سال ۹۲ از کسانی کسب کرده است که در یک انتخابات آزاد به میرحسین موسوی یا محمد خاتمی رأی میدهند. جالب توجه است که بر طبق نتایج نظرسنجی، روحانی حدود ۲۰ درصد از آرای خود در سال ۹۲ را از کسانی دریافت کرده که در یک انتخابات آزاد به رضا پهلوی رأی خواهند داد. همچنین روحانی حدود ۲۶ درصد از آرای خود را از پایگاه رأی تحولخواهان (مجموع آرای طرفداران ستوده، زیدآبادی و رییس دانا) کسب کرده است؛ یعنی از ۳۷ درصد آرای روحانی (از کل واجدین) در سال ۹۲، حدود ۱۰ درصد آن از طرفداران تحولخواهان و حدود ۷ درصد آن از پایگاه رأی انحلالطلبان بوده است.
پاسخ دهندگان در انتخابات ۹۶ چه خواهند کرد؟
نمودار ۴ تصمیم پاسخ دهندگان درباره مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری امسال را نشان میدهد. حدود ۳۲ درصد از پاسخ دهندگان گفتهاند که در انتخابات شرکت میکنند و حتما به روحانی رأی میدهند. ۳ درصد دیگر از پاسخ دهندگان هم حتما در انتخابات شرکت میکنند اگرچه مطمئن نیستند به چه کسی رأی میدهند. یعنی در مجموع ۳۵ درصد مطمئن هستند که در انتخابات ۹۶ شرکت خواهند کرد. از سوی دیگر حدود ۴۰ درصد پاسخ دهندگان گفتهاند که یقینا در انتخابات ۹۶ رأی نخواهند داد. بیش از ۲۳ درصد از پاسخ دهندگان هم هنوز تصمیم قطعی درباره شرکت یا عدم شرکت در انتخابات نگرفتهاند و ۱.۵ درصد هم گفتهاند که رأی باطله (اعتراضی) میدهند.
اگر فرض کنیم نمونه آماری این نظرسنجی معرف بخش عمدهای از ۷۵ درصد پایگاه رأی «غیر محافظهکاران» در ایران باشد، در نتیجه تا زمان انجام این نظرسنجی حدود ۲۶ درصد واجدین تصمیم گرفتهاند به روحانی رأی دهند و حدود ۳۰ درصد واجدین تصمیم دارند که در انتخابات رأی ندهند. روحانی برای پیروزی در دور اول انتخابات نیازمند جذب بیش از ۱۰ درصد آرای تحولخواهان و انحلالطلبان است چرا که محافظهکاران غیر از حدود ۲۵ درصد آرای سنتی خود، ممکن است بتوانند با استفاده از نارضایتی اقتصادی بخشی از معیشت خواهان حدود ۵ تا ۱۰ درصد آرای آنها را جذب کنند. در این صورت روحانی برای پیروزی در انتخابات باید بتواند علاوه بر پایگاه رأی ۲۵ درصدی اصلاحطلبان، بیش از ۱۰ درصد از آرای دو گرایش سیاسی دیگر را هم با خود همراه کند تا بتواند مانند سال ۹۲ پیروز انتخابات شود.
آیا یافتههای این نظرسنجی قابل اعتماد است؟
نمونه آماری این نظرسنجی را قطعا نمیتوان معرف کل جامعه آماری مورد هدف دانست چرا که مشخصات پاسخ دهندگان نشان میدهد که آنها بیشتر معرف بخش خاصی از جامعه ایران هستند؛ کسانی که از طبقه متوسط شهرنشین و تحصیلکرده ایرانی هستند و البته به اینترنت دسترسی دارند. این بخش جامعه اگر چه معرف کل جامعه ایران نیست، اما میتوان گفت بخشی مهم و تاثیرگذار از جامعه ایران است که میتواند افکار دیگر بخشهای جامعه را به ویژه در دوران انتخابات جهت دهد. از سوی دیگر، نمونه آماری این نظرسنجی تنوع موجود در میان طبقه متوسط ایران را شامل شده است.
در یکی از پرسشها، از پاسخ دهندگان سؤال شد که در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ به چه کسی رأی دادهاند. پاسخ دهندگان میتوانستند از میان نام کاندیداهای اصلی انتخابات ۹۲ (روحانی، قالیباف، رضایی، جلیلی و ولایتی) یا دو گزینه «رای ندادم» و «رای باطله دادم» پاسخ خود را انتخاب کنند. در یک سؤال دیگر از پاسخ دهندگان پرسیده شد که آیا در انتخابات خبرگان در اسفند ۹۴ رأی دادهاند یا خیر.
بررسی پاسخ به این سؤالات در نظرسنجی نشان میدهد که رفتار انتخاباتی نمونه آماری، انطباق مناسبی با جامعه آماری هدف دارد. در این نظرسنجی ۵۰ درصد پاسخ دهندگان اعلام کردهاند که در انتخابات سال ۹۲ به روحانی رأی داده اند، ۴۹ درصد رأی ندادهاند و ۱ درصد هم گفتهاند که رأی باطله دادهاند. با فرض اینکه جامعه آماری این نظرسنجی ۷۵ درصد پایگاه رأی «غیر محافظهکار» بوده است، در نتیجه اگر این نمونه آماری معرف جامعه آماری باشد، باید حدود ۳۷,۵ درصد مردم به روحانی رأی داده باشند. آمار رسمی انتخابات ۹۲ نشان میدهد که حدود ۳۷ درصد واجدین به روحانی رأی دادهاند. در نتیجه نمونه آماری، تقریب خوبی از رفتار انتخاباتی جامعه آماری را نشان میدهد.
همچنین ۴۰ درصد از پاسخ دهندگان اعلام کردهاند که در انتخابات خبرگان ۹۴ شرکت کردهاند که به معنای مشارکت حدود ۳۰ درصد از پایگاه رأی «غیرمحافظهکاران» در انتخابات اسفند ۹۴ است؛ درصدی که با میزان مشارکت اعلام شده همخوانی دارد (میزان مشارکت موثر در انتخابات خبرگان حدود ۵۵ درصد بوده است که حدود ۲۵ درصد آن از پایگاه رأی محافظهکاران و حدود ۳۰ درصد آن از پایگاه رأی «غیر محافظهکاران» بوده است).
اگر چه برای داشتن تخمینی دقیق تر از پایگاه رأی گرایشات سیاسی مختلف در میان مردم ایران نیاز به انجام نظرسنجیهای بیشتر و دقیق تر است که بتواند معرف بخشهای مختلف جامعه ایران باشد، اما شواهد فوق نشان میدهد که از کنار نتایج این نظرسنجی نمیتوان به سادگی گذشت. یافتههای این نظرسنجی نوری بر جنبههای ناپیدای پایگاه رأی گرایشات سیاسی مختلف در جامعه ایران انداخته است.[3]
پیوست ۱: مشخصات نظرسنجی و نمونه آماری
- نظرسنجی به شکلی مختصر و قابل فهم طراحی شده و شامل ۹ سؤال بوده که از میان آنها سه سؤال آخر درباره مشخصات عمومی پاسخ دهندگان (میزان تحصیلات، سن و جنسیت) است.
- نظرسنجی به شکلی کاملا ناشناس انجام شده است و هیچ سؤالی که از طریق آن بتوان مشخصات پاسخ دهندگان را به دست آورد پرسیده نشده تا پاسخ دهندگان داخل ایران بتوانند با اطمینان و بدون نگرانی به سؤالات پاسخ دهند.
- پاسخ به نظرسنجی تقریبا کمتر از ۳ دقیقه زمان نیاز داشت که موجب مشارکت بالای پاسخ دهندگان در زمان کوتاهی شد.
- نظرسنجی بطور آنلاین و از طریق سایت معروف «مانکی سِروِی monkey survey» در روزهای ۲۱ و ۲۲ فروردین ۱۳۹۶ انجام شده است. هر نفر تنها یکبار میتوانست از روی دستگاه کامپیوتر یا موبایل خود در این نظرسنجی شرکت کند.
- جامعه آماری مورد هدف این نظرسنجی پایگاه اجتماعی مشخصی است که شامل سه طیف اصلاحطلبان، تحولخواهان و انحلالطلبان میشود. این نظرسنجی بطور تعمدی به گونهای طراحی و اجرا شده است که پایگاه رأی محافظهکاران را شامل نمیشود.
- حجم نمونه نظرسنجی ۱۱۱۱ نفر است.
- نظرسنجی از طریق سه شبکه اجتماعی فیس بوک، توییتر و تلگرام در دسترس مخاطبان قرار گرفت تا نمونه آماری پاسخ دهندگان داخل و خارج کشور را شامل شود.
- طبق اعلام پاسخ دهندگان، حدود ۷۵ درصد آنها از داخل ایران و حدود ۲۵ درصد از خارج کشور بودهاند. مشخصات IP پاسخ دهندگان نشان میدهد که خود اظهاری پاسخ دهندگان درباره مکان زندگی خود به میزان بالایی با واقعیت منطبق است.
- تخمین زده میشود که حدود ۶۰ درصد پاسخ دهندگان داخل کشور از تهران و بقیه از نقاط دیگر کشور بودهاند.
- طبق اعلام پاسخ دهندگان، حدود ۸۰ درصد پاسخ دهندگان از تحصیلات دانشگاهی برخوردار هستند.
- حدود ۸۰ درصد از پاسخ دهندگان مرد و حدود ۲۰ درصد آنها زن هستند.
حدود ۲۲٪ پاسخ دهندگان بین ۱۸ تا ۳۰ سال، ۵۰٪ آنها بین ۳۰ تا ۴۵ سال، ۲۴٪ بین ۴۵ تا ۶۰ سال و حدود ۴٪ آنها بیش از ۶۰ سال سن دارند.
پیوست ۲: کاندیداهای دیگر
اکثر اسامی که پاسخ دهندگان به عنوان کاندیدای دیگر ذکر کردند، دارای یک یا دو رأی بودهاند. نمودار زیر نام و تعداد رأی کاندیداهای دیگری که بیشترین رأی را در این نظرسنجی داشتهاند نشان میدهد.
پانویسها
[1] بطور نمونه آقای مصطفی تاجزاده اخیرا در یک سخنرانی در جمع اعضای حوزه شرق حزب اتحاد ملت اعلام کردند که «اگر در ایران انتخابات صد درصد آزاد هم برگزار شود، آقایان خاتمی و موسوی میتوانند در مقابل همه سلایق و نامزدها (از رجوی تا بنی صدر و رضا پهلوی) رأی آورند.» (منبع: صفحه تلگرام آقای تاجزاده به نام فردای بهتر)
[2] در این مطلب هر جا از «اصلاحطلبان» نام برده میشود منظور مجموعه اصلاحطلبان/اعتداگرایان است.
[3] درصورت علاقه و درخواست، این امکان وجود دارد که دادههای خام نظرسنجی در اختیار پژوهشگران قرار گیرد.
امکانهای تماس:
تلگرام: @ammarmaleki
از همین نویسنده:
نظرها
Farhad
تصحیح کنیدبه: درحالیکه انحلالطلبان و محافظهکاران کمترین اشتراک را با یکدیگر دارند.
h
عجب. بهتر بود نظرسنجی تلفنی انجام گیرد نه فیسبوکی کسانی هم که میگن از داخل ایران هستند چون فیسبوک فیلتر است باید آی پی خود را تغییر دهند در نتیجه تنها راه اینکه بفهمیم واقعن داخل ایران هستند یا خیر اظهارات خود شخص است که دروغگویی هنریست با قدمتی چندین هزار ساله. علاوه بر اینکه من با مرورگر " TORتور" 1000 بار می توانم از یک کامپیوتر رای دهم یا هزار بار یک پست را لایک یا دیسلایک کنم توصیه می کنم شما از این مرور گر استفاده کنید تا متوجه صحبت بنده شوید. اگر کاملن هم تلگرامی انجام می شد هم باز بهتر بود چون هر آیدی روی یک خط تلفن است و امکان تقلب وجود ندارد. در کل موسوی و نسرین ستوده محبوب هستند ولی با تصورات درست یا غلط من در محبوبیت رضا پهلوی مخصوصن بعد صحبت های اخیرش تطابق نداشت.
مسعود کریمی زاده
این نظرسنجی هم مانند نظرسنجی های آخوندی تنها ان کاندیدهای که مورد نظر ش را پرسش کرده است یعنی تنها از پهلوی بعنوان انحلال طلب نام برده است شخصیتهای مانند بنی صدر مریم رجوی و مسعود رجوی حمید تقوایی کوروش مدرسی را چرا حذف کرده اید چون پهلوی در مقابل اینها اصلا شانس یک درصدی هم ندارد
اميد
متاسفانه دانشمندان ما از ابزارهاي علمي با روش غلط استفاده مي كنند تا فرضيات ذهني خود رو اثبات كنند. در جاي جاي اين مطلب از كلمه "فرض كنيم" استفاده شده! خوب اگر قرار بود فرض كنيم كه نياز به نظرسنجي نبود! جدا از اينكه نظرسنجي هاي اينترنتي در اكثر موارد بي اعتبار هستن، و حتي نظرسنجي هاي علمي هم بايد به "بايس" يا گرايش افراد مورد نظرسنجي اشاره كنند.
روح اله
با تشکر از آقای عمار ملکی. جای تعجب و البته خوشحالی است که چنین نظر سنجی انتشار پیدا کرده است. چون از ابتدای کار باراک اوباما تمام غول های رسانه ای انگلیس و آمریکا در اختیار جناح اصلاح طلب و حافظ نظام سپرده شدند. بطوری که فرزندان معمم ها در آنها به خدمت گرفته شدند. خوشحالم که با ریاست جمهوری ترامپ در رسانه های امریکا (نه انگلیس) ورق تا حدودی بر گشته است.
س
نظرسنجی جالبی بود و با احساسی که من از طبقه متوسط تحصیلکرده دارم تا حد بسیار زیادی تطابق داره. اما در مورد اینکه بتوان نتیجه این نظرسنجی رو به تمام 80 درصد بخش غیراصولگرای جامعه ایران تعمیم داد به نظرم باید خیلی بیشتر تامل کرد. چون جامعه ایرانی در واقع و در عمل بسیار متشتت تر هست، اصلا اکثریت اون 80 درصد رو نمیشه طبقه متوسط به معنایی که در غرب یا در کشورهای توسعه یافته گفته میشود نامید.
فرهاد - فریاد
این نظر سنجی غلط است زیرا پرسش شونده شرایط واقعی موجود و شناخت نسبی اش از واقعیت روز را بنابر آرایش نیروهای سیاسی موجود می تواند به تصور درآید زیرا سایر نحله های رادیکال نمی توانند خودشان را در شرایط خفقان استبداد دیکتاتوری و فاشیزم حاکم در معرض قضاوت دیگران قرار دهند . و با توجه باینکه رسانه هائی مانند بی بی سی و رادیوتلویزیون فارسی صدای امریکا و دهها رسانه ی دیگر به نسبت در اختیار نیروهای برشمرده هستند جای تعجبی نیست که افراد پرسش شونده همان خوراک آنها را ارائه کنند . امروز بی بی سی دربست در اختیار حسن روحانی ست یا کنگره ی امریکا طرح تحرمها را بدلیل تاثیر در انتخابات ایران تا بعد از انتخابات متوقف می کنند و ... اینها نشان میدهد که برای جامعه ی ایران در شرایط خفقان فکر سازی شده و ساختار تفکری برای جامعه ایجاد کرده اند اما در شرایط اعتلای انقلابی ناگهان همه ی معادلات چنین نظر سنجی هایی به هم ریخته و داده های جدیدی جایگزین اده های سازشکار و فرسوده ی قبل خواهد شد .
رامین
لازمه اصلااهمییت بدم که این نظر سنجی درسته؟
faryad
محمد ملکی: ."....من در انتخاباتی که توسط سپاه و منصوبان ولی فقیه مهره چینی شده است شرکت نمی کنم، اگر چه بعضی خیال پردازانه می گویند شرکت در انتخابات گامی است به سوی دموکراسی! سئوال من از آنها این است شرکت در کدام انتخابات؟ انتخابات آزاد با تمام شرایط آن یا انتصابات؟ باید از این جماعت پرسید شما در این ۳۷ سال با شرکت در انتخابات نظام ولایی چقدر به آزادی نزدیک شده اید؟ خودمان را فریب ندهیم و با اعمال و رفتارمان عمر نظام ولایی را طولانی نکنیم. در پایان باید تاکید کنم که تلاش معتقدین و ملتزمین به نظام ولایی برای اینکه نشان دهند مردم ایران تنها در دو دسته اصول گرایان (بنیاد گرایان) و اصلاح طلبان (استمرارطلبان) خلاصه می شوند بزرگترین ظلم به ملت ایران است. آیا جز این دو گروه بقیه ی مردم بحساب نمی آیند و گروههای خارج از این دو دسته همه گروهک و غیرخودی هستند و هیچگونه حق و حقوقی ندارند؟ آیا به بخش بزرگی از مردم که به انتخابات شما بی تفاوت هستند و نمی خواهند در این خیمه شب بازی شرکت کنند حق اظهار نظر و نقد و انتقاد می دهید یا با برچسب های های گوناگون آنها را از میدان بیرون می کنید؟ بس کنید!
سیروان
رژیم اسلامی ایران با تمام تجهیزات غرب و شرق و هشت سال حمایت بی دریغ آمریکا و سرمایه گذاری کلان بی بی سی در هدایت افکار مردم در جهت منافع "به اصطلاح" اصلاح طلبان، هنوز توان پیش بینی هفتاد درصدی آرای مردم را ندارد، با احترام به تحقیق کنندگان این مقاله، ولی متأسفانه درصد خطای این تحقیق بسیار بالاست. به نظر من اگر شرایط آزادی در جامعه حاکم شود، بسیاری از این به اصطلاح اصلاح طلبان و لیدرهایشان باید در دادگاهی عادل محاکمه شوند و پاسخگوی بسیاری اتهامات شوند. آقای موسوی هم با تمام مصائبی که تحمل کرده اند، شاید بخشی زیادی از اشتباهات گذشته خود را جبران کرده باشند و قطعا به آغوش مردم باز خواهند گشت، ولی اینکه فرض را بر این بگیریم که دوباره مردم در یک انتخابات آزاد سکان کشور را به دست کسانی که زمانی امتحان خود را پس داده اند، بسپارند، بعید به نظر می رسد.
شاهین
با درود بر عمار ملکی گرامی! نظرسنجی مورد نظر ، هرچند دارای حرف و حدیث های زیادی است، اما در جای خود بدیع و قابل تامل است و نتایج آن را می توان نمونه ای تقریبی از دیدگاه های انتخاباتی گروه های اجتماعی- اقتصادی متفاوت دانست. اما با فرض درست بودن تقریبی نتایج این نظرسنجی، جای شگفتی دارد که چگونه بخش قابل توجهی از مردم ایران، چهار دهه پس از سرنگونی رژیم پهلوی، پسر وی را بیش از دیگر چهره ها واجد شرایط رهبری سیاسی کشور می دانند. این برای من ِ جمهوری خواه بسیار تاسف آور است که نیروهای جمهوری خواه ملی و چپ هنوز نتوانسته اند از میان خود یک چهره ی محبوب بیرون دهند که دارای بیشترین شرایط رهبری کشور در مقام ریاست جمهوری باشد. به هرحال، شخصاً اگر قرار بود کسی را انتخاب کنم، رای به دکتر عبدالکریم لاهیجی می دادم.
ری استارت
چرا توی این نظر سنجی حرفی از ری اسارت و سید محمد حسینی زده نشده؟ این نظر سنجی درست نیست. چون الان ری استارت در ایران میلیونی شده و چگونگی قانون و حاکمیت ایرانش معلوم هست اما تمام اینها هیچ برنامه و قانونی ندارند پس دوباره هممون تو گونی هستیم.
کرماشانی
نمایندۀ طرفداران فدرالیسم کجاست؟ کدامیک از اینها می تواند به فدرالی شدن ایران و احقاق حقوق ملیت ها کمک کند؟ ناخودآگاه ناسیونالیستی شما باعث شده تا حتی یک نفر از اقلیتهای ایران در این فهرست حضور نداشته باشد. هیچ کُردی در میان نامزدها نیست، تنها تُرک هم که میرحسین باشد با هویت تُرکی خود وارد نشده است. بروید و با واقعیتهای جامعۀ ایران آشنا شوید: ما دیگر به حاکمیت ملت فارس بر ملیت های دیگر رأی نخواهیم داد.
ایرانی
تجربه و مطالعه من در مورد جامعه ایران و همینطور تاریخ سیاسی صد ساله اخیر با بررسی دقیق انتخابات مجلس شورای ملی قبل از انقلاب و مجلس و ریاست جمهوری بعد از انقلاب و با کمی بررسی آماری من رو به این نتیجه رسونده که هر زمان انتخابات آزادتر برگزار شده نیروهای تحول خواه مثلا جبهه ملی قبل از انقلاب، بنی صدر و حتی مجلس اول تهران رای بالای گروه نزدیک به مهندس بازرگان و بعدها خاتمی و اصلاح طلبان متمایل به تحول خواهان در سالهای اخیر رای آوردند. در مورد محبوبیت رضا پهلوی هم من فکر میکنم چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم، در حال حاضر بالاترین رای رو در بین مردم داره، تازه این نظر سنجی از میان قشر متوسط به بالای جامعه مخصوصا از نظر تحصیلی و فرهنگی انجام شده، محبوبیت رضا پهلوی در میان اقشار کم درآمد و چندان تحصیل نکرده خیلی بیشتره، به هر حال نتایج نظرسنجی با یافته ها و مشاهدات من نزدیکی زیادی داره
محمدرضا
احیانا در کتابهای درسیتان نخواندهاید که نتایج نظرسنجی این نمونهگیری غیرتصادفی و غیرطبقهبندیشده و کاملا سوگیرانه از دوستان فیسبوکی یک فرد تحولخواه هیچ معنایی ندارد و قابل تعمیم به کل جمعیت غیرمحافظهکار ایران (و حتی جمعیت تحولخواهان ایران) نیست. حیف وقتی که گذاشتید برای تحلیل این دادههای بیمعنا و نظرسنجی غیرعلمی بیارزش. شبیه این میماند که برادران حزبالله بین رفقای خودشان در یک پایگاه بسیج در این باره نظرسنجی کنند و حسین الله کرم نفر اول شود و به کل جمعیت غیراصلاحجوی ایران تعمیم بدن.
درود بر رضا پهلوی
فقط شاهزادا رضا پهلوی
Reza
فقط شاهزاده رضا پهلوی از دارودسته این رژیم سر تا پا دروغ و ریا و نیرنگ و دزد حتی موسوی و کروبی نه نه نه تمام این نظام باید دزدی هایی که کرده پس بده حتی اگر اون سر دنیا باشه
امیر
بنظر میاد اساسا نمیشه هیچ تحلیلی را بر مبنای چنین نظرسنجی پذیرفت، مبنای غلط و اشتباه هرگز با تکنیک آماری نتیجه واقعی را تخمین نمیزند، نفوذ شخصیت ستوده و رئیس دانا با پهلوی یا خاتمی یکسان نیست، شرط انتخابات آزاد امکان نشر آزاد اطلاعات هست و وقتی امکان این وجود ندارد نظرسنجی بیمعنی است.
ابوالفضل
به عنوان کسی که در ایران هستم، دیده ام که اصلاح طلبان مظلوم ترین حزب هستند زیرا از نگاه محافظه کاران فتنه گر غرب زده و خائن خطاب می شوند و از نگاه انحلال طلبان خائن، سوپاپ نظام، همدست دزدان خوانده میشوند. ولی خوب کلا درود بر پهلوی
احمد
مطمئن هستم در روز واقعه ، اگر واقعا قرار باشد انتخاباتی آزاد و سرنوشت ساز در ایران شکل بگیرد رای شاهزاده رضا پهلوی از این هم بیشتر خواهد شد. به وضوح محبوبیت روزافزون ایشون در کشور در حال مشهده هست.
زن ناشناس
چرا اسم دکتر حسین موسویان رهبر جبهه ملی را نیاوردید ولی کوروش زعیم را اوردید؟! رای من دکتر موسویان است.