طرح «توسعه چابهار»: شهرکسازی دولتی و تخریب سکونتگاه بومیان
«طرح توسعه سواحل مکران» زندگی را برای ساکنان بومی سختتر کرده است. سهم آنان از طرح، تخریب سکونتگاهها و واگذاری زمینهای کشاورزی به ارگانهای حکومتی است.
دولت جمهوری اسلامی ایران شش شهر جدید در استان سیستان و بلوچستان ایجاد میکند. روحانیون اهل سنت نسبت به تخریب سکونتگاه ساکنان این منطقه و واگذاری زمینها به نهادها و ارگانهای حکومتی معترضاند.
محسن نریمان معاون وزیر راه و شهرسازی ایران در نخستین روزهای شهریور سال جاری گفت دولت برنامه احداث شش شهر جدید در سواحل مکران را اجرایی خواهد کرد.
به گفته نریمان احداث این شهرها در راستای برنامه «توسعه سواحل مکران» و اسکان جمعیت در سواحل دریای عمان است.
او گفت که در هر یک از شهرهای جدید حداقل ۱۰۰ هزار نفر اسکان خواهند یافت.
برخی از روحانیون و فعالان اهل سنت در سیستان و بلوچستان میگویند که هدف دولت از اجرای برنامههای توسعه، تغییر بافت جمعیتی این منطقه است.
اکبر ترکان مشاور ارشد حسن روحانی پیش از این گفته بود که بر اساس طرح توسعه سواحل مکران ۵ میلیون نفر از جمعیت ایران در استانهای حاشیه دریای عمان و خلیج فارس اسکان داده خواهند شد.
در همین راستا دولت حسن روحانی در چهار سال گذشته به صورت ویژه حجم سرمایهگذاری در بندر چابهار را افزایش داده و با هندوستان برای سرمایهگذاری در چابهار تفاهمنامه امضاء کرده است.
عیسی امیری امام جمعه موقت چابهار اما گفته که طرح توسعه بندر چابهار «هویت مذهبی و ملی مردم این منطقه را هدف قرار داده است».
او از تصرف ساحل توسط ارگانها و نهادهای حکومتی به شدت انتقاد کرده و گفته است: «کجای دنیا تصرف ساحل معمول است، ساحل از آن مردم است و کسی حق تصرف آن را ندارد».
اکبر ترکان دبیر پیشین شورای عالی مناطق آزاد ایران مرداد سال جاری در یک برنامه تلویزیونی «خشک کردن حدود ۱۰ هزار هکتار از دریا» را از دستاوردهای توسعه این منطقه عنوان کرده بود.
امیری گفته است که دولت پس از تصرف بخشهایی از ساحل دریای عمان در چابهار آن را به نهادها و ارگانهای مختلف واگذار میکند: «کسانی میآیند و قسمتی از آن را به فلان اداره و قسمتی را به فلان بندر اختصاص میدهند و حق قانونی مردم را از آنان میگیرند.»
او با بیان اینکه «علما و مردم این منطقه مخالف توسعه نیستند»، گفته است: «توسعهای که در آن هویت ملی و مذهبی یک ملت از بین برود، توسعه نیست بلکه به معنای مرگ یک ملت است. ما چنین توسعهای را نمیخواهیم.»
در پیوند با همین موضوع خدابخش اسلامدوست امام جمعه رمین چابهار یک هفته پیش از تخریب سکونتگاه مردم بومی این روستا انتقاد کره بود: « منطقه آزاد چابهار روز به روز در حال پیشرفت است و برایش تبلیغات میشود اما چابهار و اطراف آن روز به روز بیشتر تخریب میشود».
او تخریب منازل مسکونی ساکنان بومی این روستا را «باعث تعجب» دانسته و از مردم خواسته بود که نگذارند حقشان ضایع شود: «هر ارگانی که برای ضایع کردن حقوق شما میآید، حقتان را از آن بگیرید».
روستای رمین یکی در شهرستان چابهار با نزدیک به چهار هزار نفر جمعیت در ساحل دریای عمان قرار دارد.
در همین رابطه وبسایت «کمپین فعالان بلوچ» به نقل از یک منبع آگاه که نامش فاش نشده، از واگذاری بیش از ۳ هزار هکتار زمین در چابهار به شرکت «خدمات فنی مهندسی ایرانیان» خبر داده است.
این منبع آگاه همچنین گفته است که بر اساس مکاتبات نمایندگان مجلس قرار است که ۵ هزار هکتار زمین کشاورزی نیز به یک شرکت واگذار شود.
تا به حال نام این شرکت و نمایندگانی که خواستار واگذاری زمین به این شرکت شدهاند، افشاء نشده است.
بر اساس اعلام مقامهای دولتی حدود ۵۰ هزار نفر از جمعیت چابهار حاشیهنشین هستند. تابستان سال گذشته سکونتگاه بومیان روستای «مردآباد کمب» در چابهار با دستور مقامهای محلی تخریب شد.
نظرها
Recent Places
اصل توزیع جمعیت در مناطق با مزیت جذب، امری درست و راهبردی ملی ایرانی است. در تعریف مدرن ملیت (که عملا در تمام کشورهای پیشرفته دموکراتیک جهان وجود دارد)، تمام شهروندان یک کشور شامل میشود و با پذیرش تابعیت و شناسنامه یک کشور، انها موظف هستند بر قوانین کشوری گردن بنهند. در اینجا اتنیک و جمعیتها و فردیتها (گروه های قومی، مذهبی، جنسی، عقیدتی،...) بایست از حقوق یکسانی برخودار باشند، از جمله حقوق عمومی و به تبعش پذیرش مسئولیت یکایک افراد یک ملت مدرن. مانند: 1- حق بدیهی حیات، به طوری امروزه اساس مجازت اعدام به هر شکل و به هر دلیل در اکثر کشورها ممنوع است حتی برای قاتلان! و این خود نشانه پیشرفت جوامع بشری از ارزش رعایت حق حیات است. 2- حق آزادی اقامت، مهاجرت، اسکان در نقطه ای کشور، البته به شرطی که به منافع عمومی ملی و حق الناس صدمه نزند. 3- حق آزادی اشتغال، ایجاد کار برای خود و دیگران و استفاده شایستگی ها فکری و جسمی در جهت معاش که باز هم در چارچوبه مسئولیت اجتماعی و عدم اخالال و صدمه به دیگران حق آزادی انتخاب همسر و ازدواج یا مجرد بودن، آزادی سبک زندگی، که باز بایست در چارچوبه عقلانی و اخلاقی جهان شمولش یا یونیورسال باشد، که بدیهات منافاتی نداشته باشد و به حقوق مشابه متقابل دیگران آسیب نرساند. 4- احترام به خصوصیات بدهی فردی تا جایی که باز به حقوق و دیگران صدمه نزد، مانند عقیده، گرایش جنسی فردی (انتخاب بین دو فرد برای برقررای نوع رابطه عاطفی و جنسی که البته با رضایت دو فرد بالغ بدون تعهد به شخص ثالث/مجرد بودن هر دو طرف)،اتنیک، زبان مادری، تیره نژادی ، جنسیت، فولکلور...
Recent Places
من 4 مورد مهم مختصر از حقوق و مسئولیت فردی و اجتماعی مردمان تابعه یک کشور که ملیت مدرن تشکیل میدهند گفتم. تا قبل از بوجود ملیت مدرن، که از نتایج پیشرفت مدنیت و دموکراسی بوده، ملیت مدرن نبود و آنچه بود قانون شبه جنگلی زور بود، مثلا هر قومیتی و عشایری به سرکردگی رئیس قیبله و قوم و شوالیه و رزم اورانشان به هر گوشه دنیا حمله کرده و افراد قبلتر ساکن شده به قتل عام میکردند و جایگزین یمشدند، معمولا اگر قوم و قبیله مهاج بررتی یافته، از جمعیت بیشتر برخودرا بودند و یا کشتار اکثریت بومیان صورت میگرفت، و یا مهاجمان مسلط از نظر فرهنگی و تمدنی دست برتر داشتند، به کل قوم مغلوب در آن جذب میشود. بارها این رخدادها در تاریخ شده است، تسلط اقوام سامی، هندواروپایی، چینی، آلتائیک (مغول و ترک) و تغییر هویت اتنیکی مناطق وسیعی جهان گویای صدق این ادعاست. این برمیگردد به دوران پیشا ملت مدرن. در دوران معاصر هم هنوز تغییر بافت جمعییت چند مورد رخ داده است. جنگ های قومی بعد از جنگ جهانی دوم و جنگ سرد از روآندا تا یوگسلاوی... مصادیق آن است در تغییر بافت جمعیتی بومیان به شیوه شبیه پیشا مدرن صورت گرفته است.
Recent Places
اما در برخی کشورها، چاره ای جز هدایت و کنترل جمعیت نیست. مانند ایران که با بحران حاشیه نشینی و رشد جمعیت در کلان شهرها روبور است. از طرفی ایران کشوری است تا حدودی دوره ملیت مدرن پشت سر گذاشته، هر چند کمبود دموکراسی، این ملیت یافتن مدرن را با نقص همراهش بوده است. اما نیاز به هدایت جمعیت به سمت نواحی با مزیت نسبی بهتر از لحاظ بویژه تامین آب، جز اولویتهای بقای ملت ایران است. تا قبل بحران آب و اضافه جمعیت مناطق عمدتا فارسی زبان مرکزی و حاشیه کویر مرکزی اقوام مختلف غیر فارسیز بان در تعداد میلیونی مهاجرت کرده اند و به طوری بسیاری از مناطق مسکونی فارسیز بان بافت جمعیتی شان تغییر کرد!، اکنون حتی پایتخت ایران که زمانی شهر ی کوچک فارسیز بان (تات) بود ادعا میشود اکثرا ترک زبان میلیونی هستند! از این بدهی تر که چگونه مردم غیر فارسی زبان، از حق آزادی قانونی اسکان استفاده کردند و پایتخت یک کشور تسلط قومی یافتند! تهران دویست سال پیش شهری شاید ده هزار نفری عمدتا فارسی زبان تات بود ولی امروزه ده میلیون مفر زندگی میکنند که گفته بالغ بر نیمی از آنها آدری یا ترک زبانند، قطعا آن جمعیت بومی دویست سال پیش شاید یک درصد هم نباشند!
Recent Places
بدیهی است اقوامی که طی چند قرن و حتی چند هزار سال در گوشه هایی مرزی که دست بر قضا امروزه دارای مزیت نسبی اسکانی هستند، با مقاومت همراه میشوند . آنها میترسند تغییر بافت جمعیت به نابودی هویت اتنیک و زبان مادری یا عقیدنتی شان تمام شود! البته در حالت خوشبینانه است، چرا که در پس برخی از این ابراز نگرانیها، نیات تجزیه طلبانه است. بسیاری از این ادعا ها آلوده به اغراض تجزیه طلبانه و برتری خواهان قومی است، مثلا در خوزستان برخی از قومیتهای محلی چون نابجا و ناحق، ملک مشاع ایران را جزء ارث پدری شان میدانند میخواهند - به شوه دوران پیشامدرن و به صور غیر متمدنانه و حتی جنگ افروزی و به حربه تروریسم و اسلحه- منابع خاکی و آبی و زیرزمینی و سواحل این منطقه راهبردی اقتصادی-سیاسی و ژئوپلتیک از ایران جدا کنند و کشورهای جدیدی بسازند! در سواحل مکران هم همین امتایز مهم دسترسی مستقیم بع اقیانوس هند است. مکران تنها ساحل اقیانوسی ایران است و از این لحاظ اهمیت راهبردی برای بقای ملت ایران دارد که با بحران اضافه جمیت در مناطق اغلب کویری و خشک و کم آب حاشیه کویر مرکزی روبور است. مکران به همراه نواحی زاگرش و شمال ، سه ناحیه راهبردی برای اسکان اضافه جمعیت بالغ 50 لیون نفر است. در همین سایتهای خارجی اشاره شده درآینده نزدیک ایرانیان چاره جز مهاجرت دادن اختیاری یا اجباری 50 میلیون نفر ندارد. حال 10% از این جمعیت اگر سواحل مکران اسکان یابند، باز 90% دیگر باقی میماند!
Recent Places
این حداقل انتظار است که مردم سواحل مکران در جنوب بلوچستان پذیرای هم وطنان باشند. اگر بلوچ ها قصد و غرض جدایی طلبی ندارند نبایست از اسکان بقیه مردم ایران نگران شوند، چرا که این مردم در شهرهای و شهرکهای جدید اسکان میابند و نه روستاها وشههرای بلوچ نشین و از بایت اتفاق باید خوشحال باشند. چند مورد رخاب کردن خانه باید پیگری شود ولی اصل اسکان حق ملی ایرانیان است. اگر عامدا و بدون توجیه قانونی منازلی خراب شود قابل پیگری است، ولی نبایست خراب شدن تعدادی خانه حاشیه نشنی که در همه کلان شهرها اتفاق گاهی افتاده مانند مشهد و تهران... را به حساب ضدیت با بومیان تلقی کرد. اما اگر بیاند یک روستای قدیمی خراب کنند و به اجبار مردم آنجا را آوراه کنند این اعتراض به جا است. ولی زیمنهای مواد ملی، ملک مشاع ملت ایران است که دولت میتواند به نمایندگی از مردمان ملت ایران اقدام به اجاره آن به برخی شرکتها و مردم بدهد جهت اسکان یا استقرار صنایع و واحدهای تجاری و تولدی و خدماتی. ولی این واگذاری ها بایست بادقت صورت گیرد. هم رعایت حفظت از محیط زیست شود، هم در میان این مارکز اکسان جمعیتی، بیشتر سواحل آزاد باشد برای استفاده عموم. مثل مسائل شمال نشود که امروزه بخش عمده سواحل در تصرف نهادها حکومتی یا سمرایه دارهای بخش خصوصی است وساحل چندانی برای استفاده آزاد عموم مردم نمانده حتی برای شنا کردن و تفریح و گردشگری که یک ضوورت مهم برای درآمدزایی و و قطع وابستگی درآمد ارزی نفتی است. سواحل مکرام مهادل بیش نیمی سواحل شمال است. سواحل شمال ایران جمعیت بالغ 5 میلون نفر لاقل دارد، منتها شمال از بارندگی و آبو هوای خوبی برخودار است، ولی بیشتر زمینها هنوز هم کشاورزی است. در حالی سواحل مکران عمدتا خالی از سکنه و خشک و لم یرع است. اینها زمینهای ملی ایرانی هستند و ارث پدری هیچ قوم و فرد و جمعتی نیستند. استفاده آزادانه از مزیت اسکان حق عموم مردمان ایرانی است از آن بلوچ بومی تا ترک تبریزی. همه ملت ایران حق دارند از این سواحل استفاده کنند. قطعا باری اقبل سکونت کردن سواحل مکران، نیازمندصرف سرمایه گذاری و هزینه ثروت ملی ایرانیان است، مردم بومی دارند از امکانات سرمیاه گذاری و اشتغال استفاده میکنند و در اسکان هم مثل بقیه مردم ایران آزادند در شهرهای جید اسکان یابند و نباید هیچ گون تبعیضی میان بومیان ومهاجران صورت گیرد.
barahi
اگر محلات شهری قدیمی و روستای بومی قدیمی بدون ضایت مردم خراب شود، اعتراض وارد است. حتی اگر یکهو جمعیت بیشتر از بومیان در شهری قدمی اسکان داده شود باز جای تردید است. منتها طرح ایجاد چند شهرک یا شهر جدید اصلا نباید جای نگرانی باشد. تهران حدود 10 میلیون نفر جمعیت دارد در مساحت کمتر از 800 کیلومتر مربع است، به عبارتی کل آن 5 میلیون نفر که قصد است در شهرهای جدید سواحل مکران اسکان یابند را میتوان در 500 کیلومتر مربع اسکان داد. مکران در سیستان و بلوچستان شامل دوشهرستان (چابهار و کنارک) با حدود 400 کیلومتر طول ساحل است، مساحت شهرستان چابهار حدود 25 هزار کیلومتر مربع و شهرستان کنارک 11 هزار و 500 کیلومتر مربع است در مجموع حدود 26 هزار و 500 کیلومتر مربع است، تخمینی 90% اراضی این دو شهرستان خالی سکنه و بیابانی است (جزء راضی ملی ایران است) و این را از روی گوگل مپ میتواند تشخیص داد. و تنها 500 کیلومتر مربع میخواهند شهر جدید احداث کنند و بقیه 26 هزار کیلومتر همچنان خالی از سکنه با چند روستا و شهر کوچک پراکنده و وسیع برای بومیان! این همه قیل و قال راه انداخته اند برای یک حق و ضرورت ملی (توزیع اضافی جمعیت)، در حالی خود مردم بومی آنجا هم این حق را دارند در همین شهرهای جدید ساکن شوند. 85% امارت ده میلون نفری غیر بومی هستند، اگر قرار بود امارات تنها به جمعیت بومی اش متکی شود هرگز به چنین جایکاه اقتصادی و راهبردی نمیرسید. آن مناطق مکران برای توسعه اقتصادی اعم تجارت و ترانزیت و صنعت و حتی کشاورزی نیازمند یک جمعیت چند میلیونی است، در حالی جمعیت کل استان کمتر از 2 میلون نفر است. واقعا امیدوارم این طرح هر زودتر اجرا شود، هم شاهد کاهش فشار جمعتی در مناطق کلان شهرهای بحران زده مرکز فلات ایران باشیم و هم شاهد رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی سواحل مکران. ایکاش مردم بلوچ گول قوم گرایان و فرقه گرایان نخورند و دچار تعصب کاذب و خست و حسادت نشوند و در طرحهای توسعه مکران، استقبال کرده و مشارکت کنند. این شانس بزرگی است که بالاخره دولت مرکزی پی اهمیت مکران برده و میخواهد آن را توسعه دهد.