مذاکره در اسلو میان چهار حزب کردستان ایران با نمایندگان جمهوری اسلامی
نمایندگان دولت ایران و چهار حزب کردی در اسلو دیدار کردهاند. جزئیات ناروشن است و به ویژه تهران در این باره سکوت کرده است . ماجرا چیست؟ برگزاری "کنگره مشاهیر کرد" ارتباطی با مذاکره دارد؟
در آستانه سالروز ترور عبدالرحمان قاسملو، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران در وین اتریش، چهار حزب عضو مرکز همکاری احزاب کردستانی در نروژ با نمایندگان جمهوری اسلامی بر سر میز مذاکره نشستند. واسطه گفتوگو یک سازمان غیردولتی نروژی است که از دو سال قبل برای نشاندن احزاب کردستانی مخالف جمهوری اسلامی ایران و دولت ایران دست به کار شده است. هرچند عمر ایلخانیزاده، دبیرکل حزب کومله زحمتکشان کردستان، یکی از احزاب حاضر در این نشست، در مصاحبهای با تلویزیون «روداو» مذاکره با جمهوری اسلامی را تکذیب کرد اما مرکز همکاری احزاب کردستانی تاکنون واکنشی به فاش شدن این موضوع نشان نداده است. هدف از این گفتوگوها چیست و آیا میتوان به آن خوشبین بود؟
یکشنبه ۹ تیر دو حزب کومله زحمتکشان کردستان و دمکرات کردستان ایران اعلام کردند، سپاه پاسداران به پایگاههایشان در اقلیم کردستان عراق حمله کرده است. این حمله در شرایطی صورت گرفت که خبرهایی غیر رسمی مبنی بر مذاکره میان احزاب کردستانی مخالف جمهوری اسلامی و جمهوری اسلامی نیز منتشر شد. خبرهایی که یک منبع مطلع نزدیک به مرکز احزاب کردستانی در گفتگو با «زمانه» وقوع آن را تائيد کرد.
دو حزبی که پایگاههایشان در منطقه «چومان» هدف شلیک ایران قرار گرفته بود، خبر انجام مذاکره را تا پیش از گفتگوی عمر ایلخانیزاده با تلویزیون «روداو» رد یا تایید نکردند. دو حزب دیگر یعنی حزب دمکرات کردستان و کومله کردستان ایران هم همانند کومله زحمتکشان کردستان و حزب دمکرات کردستان ایران، سکوت پیشه کردند.
در سکوت این چهار حزب، ابراهیم علیزاده، دبیر سازمان کردستان حزب کمونیست ایران، یا آنطور که گاهی در رسانهها مطرح میشود "کومله کمونیست"، در گفتوگو با بخش کردی تلویزیون "کومله" خبر رایزنی برای گفتوگو و گفتوگو میان چهار حزب و دیپلماتهای جمهوری اسلامی را تائید کرد.
او گفت که نمایندگان این سازمان غیردولتی نروژی با کومله کمونیست نیز دیدار و گفتوگو داشتند و این حزب شرطها و خواستههایش را برای گفتوگو بیان کرده است.
علیزاده شامگاه پنجشنبه ۱۳ تیر هم در گفتوگو با تلویزیون «روداو» کردستان عراق، بار دیگر رایزنی برای گفتوگو میان جمهوری اسلامی و احزاب کردستانی را تائید کرد. او گفت که حزبش یکبار با اعضای سازمان غیردولتی نروژی در آلمان گفتوگو کرده است، اما نمیتواند نامی از این سازمان به میان بیاورد.
علیزاده که پیشتر گفته بود، حزب متبوعاش به دور نهایی گفتوگو فراخوانده نشده، اما اطلاع دارد که چهار حزب دیگر با دیپلماتهای جمهوری اسلامی دیدار و گفتوگو کردهاند، بار دیگر اصل خبر را تائید کرد اما این بار گفت که از محتوای مذاکرات اطلاعی ندارد.
آیا مذاکره واقعیت دارد؟
یک منبع مطلع که نخواست نامش فاش شود، به زمانه گفت که میانجی این گفتوگوها سازمان غیردولتی نروژی "نورِف" (NOREF − Norwegian Centre for Conflict Resolution) است.
این سازمان خود را یک «بنیاد غیردولتی مستقل که برای حل مسالمت آمیز اختلافهای مسلحانه» از مسیر «دیپلماسی غیررسمی» فعالیت میکند،تعریف کرده است. در سایت این سازمان غیردولتی به همکاری تنگاتنگ آن با وزارت امور خارجه نروژ اشاره و حل مناقشه در کلمبیا و فیلیپین از دستاوردهای آن عنوان شده است.
آزاد شریفی، روزنامهنگار ساکن در نروژ که مسئله را پیگیری کرده، به زمانه میگوید که نمیداند مذاکرهای میان نمایندگان جمهوری اسلامی و حزبهای کردستانی صورت گرفته یا نه، اما این سازمان از حدود دو سال قبل رایزنی و گفتوگو با حزبهای مستقر در اقلیم کردستان عراق برای گفتوگو با دولت ایران را آغاز کرده است.
به گفته او، نمایندگان این سازمان طی حدود دو سال گذشته به صورت جداگانه با احزاب کردستانی دیدار کرده و در دور نخست گفتوگو از آنها خواسته تا مطالبات و خواستههایشان را بیان کنند.
این مسئله را علیزاده نیز تائید کرده است. او گفته که سازمان غیردولتی نروژی پپس از شنیدن خواستهها و نظرات حزبهای کردستانی، موضوع را به نمایندگان جمهوری اسلامی اطلاع داده، «اما جوابی نگرفته است».
با وجود بیپاسخ ماندن خواستههای احزاب کردستانی، چهار حزب عضو سازمان همکاری احزاب کردستانی با مذاکره با سازمان غیردولتی و جمهوری اسلامی ادامه دادند. سازمان کردستان حزب کمونیست ایران اما آنطور که علیزاده گفت، به ادامه مذاکره «فراخوانده نشد» و اصراری هم برای حضور در مذاکرات ندارد.
آزاد شریفی میگوید که هنوز مطمئن نیست که مذاکرهای میان دیپلماتهای ایران و نمایندگان حزبها صورت گرفته یا نه، چرا که هیچ یک از چهار حزب حاضر در مذاکره در این باره اعلام موضع نکردهاند.
عمار گلی، سردبیر سایت خبری «روژ» در گفتوگو با زمانه، میگوید که حداقل یک دور گفتوگو میان نمایندگان چهار حزب کردستانی و دیپلماتهای جمهوری اسلامی با میانجیگری یک سازمان غیردولتی نروژی انجام شده اما از محتوای مذاکرات بیخبر است.
به گفته گلی؛ سازمان غیردولتی نروژی پیش از مذاکره میان نمایندگان ایران و احزاب، برای دیپلماتهای ایرانی و هیات نمایندگی احزاب کردستانی یک کارگاه شیوه مذاکره هم برگزار کرده است.
مذاکره برای چه؟
آزاد شریفی میگوید که پیشنهاد مذاکره به دنبال بازدید سالانه سازمانهای غیردولتی نروژی از اردوگاههای احزاب مستقر در اقلیم کردستان عراق مطرح شده است.
«آنها هر سال از اردوگاههای احزاب بازدید میکنند، در جریان همین بازدیدها به احزاب میگویند که تا چه زمانی میخواهید این وضعیت را داشته باشید؟ اگر پیشنهادی برای حل مسئله باشد، حاضر به گفتوگو هستید؟».
از دل همین پیشنهاد هم طرح میانجیگری میان ایران و حزبهای کردستانی مستقر در اقلیم کردستان بیرون آمده است.
طرحی که به دنبال یافتن راهکاری برای پایان دادن به منازعه مسلحانه میان حزبهای کردی مخالف جمهوری اسلامی و دولت ایران است.
علیزاده در دو گفتوگوی تلویزیونی گفت که در دیدار با نمایندگان سازمان میانجی، پیششرطهایی برای گفتوگو مطرح شده است. او یکی از پیششرطها را پایان دادن به سرکوب و زندانی کردن فعالان سیاسی و مدنی در کردستان و آزادی فعالیت نهادهای صنفی و سیاسی عنوان کرد. شرط دوم هم به گفته او، برطرف شدن موانع بازگشت فعالان سیاسی و مدنی تحت تعقیب به ایران بود.
این پیششرطها بدون پاسخ مانده و آنگونه که شریفی میگوید، چهار حزب دیگر هم خواستههای مشخصی برای آغاز گفتوگو داشتند:
«در بیانیهای که به سازمان نروژی دادند اعلام کردند که به جمهوری اسلامی بیاعتماد هستند، گفتوگوها باید علنی باشد و جمهوری اسلامی به صورت رسمی بپذیرد و اعلام کند که با احزاب کردستانی برای حل مسئله کرد، گفتوگو میکند».
شریفی اما میگوید که نمیداند این شرطها پذیرفته شدند، یا آنطور که علیزاده میگوید، بیپاسخ مانده است.
یکی دیگر از خواستههای چهار حزبی که در همچنان در مذاکره حضور دارند، توقف درگیری و حمله نظامیان ایران به پیشمرگههای این احزاب بوده است، خواستهای که حمله به پایگاه دو حزب در نهم تیر نشان داد که نادیده گرفته شده است. در چنین شرایطی چه دلیلی برای گفتوگو وجود دارد و آیا واقعا جمهوری اسلامی خواستار گفتوگو برای پایان دادن به منازعهای چهل ساله است؟
عمار گلی، سردبیر «روژ» در این باره میگوید:
«مذاکره لزوما خواست جمهوری اسلامی نیست. حکومت دنبال آن است که در یک دور مذاکره خوانش احزاب کردستانی از وضعیت سیاسی ایران و شرایط منطقه را به دست بیاورد. مثلا میخواهد بداند که مواضع این احزاب در صورت حمله نظامی خارجی به ایران چیست، و آیا این احزاب در حمله خارجی مشارکت میکنند.»
عمار گلی معتقد است که جمهوری اسلامی در این مذاکرات هیچ وقت امتیازی نمیدهد، همانطور که در مذاکرات ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ با حزب دمکرات کردستان ایران امتیازی نداد، بلکه تحلیلش از وضعیت کردستان را تدقیق کرد و بر اساس آن وضعیت امنیتی در کردستان را به گونهای که خواست پیش برد.
آزاد شریفی هم شرایط منطقه و اوضاع ایران را در «مذاکره احتمالی» مؤثر میداند و میگوید:
«جمهوری اسلامی به لحاظ اقتصادی در ضعیفترین وضعیت ممکن قرار داد، اما بازهم وضعیت به گونهای نیست که حاضر به آنچه که «باج دادن» میداند، باشد».
شریفی هدف جمهوری اسلامی از مذاکره احتمالی را «اعلام هشدار به احزاب کردستانی» میداند:
«جمهوری اسلامی در یک شرایط عادی احزاب کردی را اینقدر قدرتمند نمیبیند که بخواهد پای میز مذاکره بیاید. این مذاکره میتواند یک هشدار باشد در باره آینده. میخواهد موضع احزاب را که بعضی از آنها رابطه نزدیکی هم با آمریکا دارند، در باره احتمال حمله نظامی به ایران بداند و به آنها هشدار بدهد که در صورت حمله نظامی فکر نکنند که خبری است».
آیا پای حکومت اقلیم کردستان در میان است؟
پس دلیل احزاب که هم به جمهوری اسلامی به دلیل رفتارش در گذشته اعتمادی ندارند و هم برای تغییر رژیم در تهران با دولتها و گروههای مختلف رایزنی میکنند، برای نشستن با نمایندگان جمهوری اسلامی بر سر یک میز چیست؟
عمار گلی «تحلیل اشتباه از وضعیت ایران» را یکی از دلایل مذاکره میداند و میگوید:
«ممکن است تحلیل احزاب کردستانی حاضر در مذاکره این باشد که جمهوری اسلامی در شرایط ضعیفی قرار دارد و آماده دادن امتیاز است و احزاب هم چیزی برای از دست دادن در مذاکره ندارند».
او اما این تحلیل را نادرست میداند و معتقد است که مذاکره نتیجهبخش نخواهد بود:
« نه احزاب کردستانی مانند سالهای ۵۷ تا ۶۰ و یا ۶۷ که جنبش مردمی در کردستان قدرتمند بود، قدرت دارند و نه جمهوری اسلامی در موضع ضعف است که بخواهد زمان بخرد و وضعیت را به نفع خودش تغییر بدهد.»
عمار گلی احزاب کردستانی مستقر در اقلیم کردستان عراق را «ضعیف» میداند و میگوید: «آنها با تعدادی نیرو در اقلیم کردستان عراق که هر از گاهی برای تبلیغ به کردستان ایران میروند، در مذاکره دست پر ندارند.»
آزاد شریفی نیز بر همین باور است. او اما فشار حکومت اقلیم کردستان را هم در تصمیم احزاب برای مذاکره احتمالی، بیتاثیر نمیداند:
«حکومت اقلیم به احزاب فشار میرود. اقلیم با ایران رابطه دارد و نشان داده که با فشار ایران، برای احزاب محدودیتهای بیشتری اعمال میکند.»
به گفته شریفی جمهوری اسلامی پیش از این با نفوذ در اقلیم کردستان، برخی از اعضای حزبهای کردستانی را ترور کرد.
آخرین نمونه افشاء شده ترور نیروهای وابسته به احزاب مستقر در اقلیم کردستان عراق در یلدای ۱۳۹۵ رخ داد. نیروهای جمهوری اسلامی شامگاه ۳۰ آذر، محل برگزاری جشن شب یلدا حزب دمکرات کردستان (حدک) را منفجر کردند. در جریان این انفجار حداقل یک تن کشته و ده تن زخمی شدند.
تیر سال۱۳۹۷نیز اقبال مرادی، فعال حقوق بشر و پدر زانیار مرادی که به دست جمهوری اسلامی اعدام شد، در کردستان عراق با شلیک سه گلوله به قتل رسید. پنج ماه پیش از آن، اسفند ۱۳۹۶، هم صلاح رحمانی عضو حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا) به همراه فرزندش با انفجار یک خودرو بمبگذاری مجروح شدند. سازمانهای حقوق بشری و دو احزاب کردستانی جمهوری اسلامی را مسئول این ترورها دانستند.
تهران یا واشنگتن؟
مذاکره پنهانی میان چهار حزب دمکرات کردستان ایران (حدکا)، حزب دمکرات کردستان (حدک)، کومله زحمتکشان کردستان و کومله کردستان ایران و جمهوری اسلامی در شرایطی فاش شد که حداقل دبیران دو حزب کومله کردستان ایران و دمکرات کردستان ایران طی دو سال گذشته بارها با به دیدار مقامهای ارشد دولتهای مخالف جمهوری اسلامی رفته و از آنها خواستهاند تا در براندازی جمهوری اسلامی به مخالفان کمک کنند.
حزب دمکرات کردستان ایران از سه سال قبل اعلام کرد نیروهای پیشمرگ این حزب در چارچوب برنامهای که خود "راسان" نامیدند برای ارتباط بیواسطه با مردم به داخل کردستان ایران باز میگردند. از آن زمان درگیری میان سپاه پاسداران و پیشمرگههای این حزب افزایش یافته است.
عبدالله مهتدی نیز علاوه بر حضور در نشست گروههای مخالف جمهوری اسلامی، با وزیر امور خارجه امریکا نیز دیدار کرده است.
رهبر حزب کومله کردستان ایران که پیش از این خبر تائید نشدهای مبنی بر دیدارش با رضا پهلوی نیز منتشر شده بود، به تازگی با صدور اطلاعیهای، به صورت تلویحی از جنگ و حمله نظامی دفاع کرده و هرگونه جنبش ضد جنگ را «به نفع جمهوری اسلامی» دانسته است.
حال اما فاش شدن خبر مذاکره پنهانی با جمهوری اسلامی تناقضهای درونی حزب و رهبران آن را نمایانتر کرده است. چندی پیش شماری از اعضای سازمانی حزب کومله به دلیل اعتراض به مواضع غیرشفاف و مذاکرههای پنهانی رهبران حزب با دولتهای مختلف، از این تشکیلات کناره گرفتند.
یک منبع آگاه که نخواست نامش فاش نشود، میگوید که پس از افشای مذاکره احزاب با جمهوری اسلامی، اختلاف نظر میان پیشمرگهها و رهبران افزایش یافته است. به گفته او طی روزهای آینده احتمالا احزاب با ریزش نیرو و جدایی پیشمرگهها و حتی برخی از اعضای رده بالا روبرو خواهند شد.
کنگره مشاهیر کرد و مذاکره یک برنامه امنیتی است؟
تهران هم تا به حال نه خبر مذاکره را تائید کرده نه رد. همزمان با این شایعه، دو خبری که در رسانههای تحت کنترل حکومت در داخل منتشر شده یکی حمله به مقر دو حزب کومله زحمتکشان و حدکا در روز یکشنبه ۹ تیر بود و دیگری خبر برگزاری "کنگره مشاهیر کرد" در سنندج، کنگرهای که با بازگشت مظهر خالقی، خواننده کرد، پس از چهل سال به ایران همراه شد و مسئولان دولتی آن را «حرکتی در راستای همگرایی ملی» دانستند.
همزمانی کنگره مشاهیر کرد در سنندج و فاش شدن خبر مذاکره میان دولت ایران و چهار حزب کردستانی مستقر در اقلیم کردستان عراق به ظاهر اتفاقی است، اما سلیمان بایزیدی، روزنامه نگار کُرد ساکن تورنتو کانادا در صفحه فیسبوکش برگزاری کنگره سنندج را «یک برنامه امنیتی» برای «آرام کردن اوضاع» خوانده است. او مدعی شده که موضوع برگزاری کنگره در نشست میان چهار حزب کردی و نمایندگان جمهوری اسلامی در اسلو، پایتخت نروژ، هم مطرح شده و حتی نمایندگان ایران از احزاب خواستهاند تا شخصیتیهایی که علیه جمهوری اسلامی مبارزه مسلحانه نکردهاند، را برای تجلیل به کنگره معرفی کنند.
به نوشته بایزیدی، در دیدارهای مقدماتی برگزاری کنگره، رایزن فرهنگی ایران در اربیل حضور داشته و از حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق نیز برای حضور چهرههای سرشناس کمک خواسته شده است؛ درخواستی که به حضور مظهر خالقی انجامیده است.
آیا مذاکره نتیجهبخش خواهد بود؟
حکومت ایران و حکومت اقلیم کردستان عراق تا به حال در قبال خبر مذاکره سکوت کردهاند. چهار حزب حاضر در گفتوگو با حکومت ایران هم با وجود حمله به مظهر خالقی به دلیل بازگشت و حضور در کنگرهای که به گفته آنان «با هدف جلوگیری از نفوذ احزاب کردی برگزار شده»، سیاست سکوت پیشه کردهاند.
احزاب کردی مذاکرات متعددی با حکومت اسلامی داشتهاند. قتل عبدالرحمن قاسملو رهبر حزب دمکرات کردستان ایران به دست عوامل حکومت در جریان انجام یک مذاکره در وین رخ داد و به مثال هشداردهندهای در مورد شیوه برخورد نظام ولایی با مخالفان خواهان گفتوگو شد.
آیا این بار، شرایط منطقه و موقعیت ایران، مذاکره را نتیجهبخش میکند و آنطور که حزبهای کردی خواستهاند، مسئله کرد در ایران به رسمیت شناخته میشود؟ عمار گلی با این نظر مخالف است و میگوید: «مذاکره نتیجه بخش نخواهد بود و حکومت ایران امتیازی نخواهد داد».
آزاد شریفی هم همین نظر را دارد و معتقد است که حکومت ایران میخواهد از طریق مذاکره به حزبها هشدار بدهد که اجازه تکرار آنچه که در زمان حمله به عراق رخ داد را نمیدهد و اگر جنگ درگیرد آنها باید میان تهران و واشنگتن یکی را انتخاب کنند.
در همین زمینه:
نظرها
كاكو
ظاهرا براى پر كردن صفحه دست به دامان هر جاندارى برده حتى مخالفان قسم خورده احزاب كوردستان و كوردستان. ... خود مخالف سرسخت اين احزاب است. تحليلهايتان آبكى و بسيار خام هستند. تنها زمانى اين مخالفان ميتوانند اينگونه مطمئن بگويند مذاكره صورت گرفته، كه سندى دال بر حقانيت آن ارائه بدهند. خبرنگارى هم عجب بازار پر رونقى شده است.
مسعود
مذاکره میان کردستان و ایران معنای خاص یا طولانی مدتی نمی تونه داشته باشه کردها استقلال می خوان ایرانی ها سایه این خواسته رو هم با تیر می زنن ایران نمی تونه کوتاه بیاد کردهام نمی خوان کوتاه بیان جدا شدن یک وجب از خاک ایران به معنای تکه پاره شدن همه ایرانه همون طرح معروف که دیگه قاعدتا همه باید بدونید حتی اگه علیه ایران توفیقی داشته باشند و دست عراق هم کوتاه باشه ترکیه به عنوان یک عضو ناتو ثابت کرده که ابایی از قتل عام شهروندان نداره تو همین همه پرسی اخیر استقلال کردستان هم که دیدید آمریکا و اروپا چطور پشت کردها رو خالی کردن، فقط اسرائیل موند که اون هم خیلی مرد باشه تمبون خودشو نیگه داره
Asad
جمهوری اسلامی باثبات ترین حکومت منطقه است. در همه ی کشورهای که جمعیت کردی دارند، آشوب و جنگ و دعواست. کردستان ایران که ماشا الله چندین حزب مسلح دارد، از ابرقو هم آرام تر است. مردم کردستان ایران ، مردم آذربایجان ایران، مردم عرب ایران ، مردم ترکمن ایران و مردم بلوچ ایران مثل سایر مردم ایران، مردمی آشتی جو و خردمند هستند. در هیچ کجای ایران، با همه ی دسیسه های قدرت های ثروتمند منطقه ای و بزرگترین قدرت های نظامی جهانی، آشوبی نیست . احزاب کردی ایرانی از نظر تحول ذهنی از مردم کردستان ایران عقب افتاده اند. مردم کردستان ایران از نظر ذهنیتی بسیار و بسیار پیش افتاده تر از مردم کردستان دیگر کشور ها هستند. شما آمریکا هم که باشی، اگر بتوانی کردها را بر علیه صدام و بشار و ارذوغان بشورانی، هرگز اما قادر نخواهی بود توده های مردم کرد را در هیچ کجای این جهان بر علیه ایران بشوارنی. نام ایران در قلب تمامی کردهای جهان نامی بس عزیز است. زبان و فرهنگ کردی پدر و مادر زبان فارسی و فرهنگ ایرانی است.
Bahram
همیشه و به ناحق در ادوار گذشته که خواسته ای مدنی مطرح شده، انگ جدایی طلبی به کورد و کوردستانی زده شده است. بدین معنی که صورت مساله رو پاک کردن و هر خواسته ای رو در ابتدا به ساکن در نطفه خفه کردند. موضوع فقط شامل حال حکومت جمهوری اسلامی نیست و به مخالفان به ظاهرِ این حکومت نیز بر می گردد. تا زمانی که افکار سیاستمداران و به ظاهر آنانی که داعیه روشنفکری دارند، مطابق با اصول و خواسته ی انسانی دیگر جوامعِ ایرانی نباشد، هیچ حکومتی در ایران کنونی و پس از جمهوری اسلامی هم موفق نخواهد شُد.
آنتی فاشیست
به مزدورای سایبری رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی ایران باید گفت که یواش یواش جیرتون ته میکشه و باید یه فکری به حال خودتون بکنید. این رژیم به دست کارگرا و زحمتکشای کورد و تورک و بلوج و عرب و فارس سرنگون میشه و اونوقت میفهمید که رژیم چقدر ثبات داشت. فعلن که پاسدارای جمهوری اسلامی تمبوناشون توسط اسرائیل تو سوریه میاد پایین و رژیم هم جیکش در نمیاد. تمامیت ارضی خواهای فاشیستی که با سرکوب و ترور و شکنجه ملتها رو مستعمره خودشون میکنند و اونها رو فارسیزه میکنند، از تاریخ درس بگیرند. همونطور که نادر افشار و آقا محمد خان قاجار ملت گرجستان را قتل عام کرده و به زن و بچه اونا تجاوز کردن و با زور شمشیر میخواستن اون ملت رو شیعه بکنن، دست آخر با کمک کاترین روس برای همیشه از ایران جدا شد. یا حق ملتهای دیگه رو برسمیت میشناسید یا اینکه اینها هم راه گرجستان رو میرن.
احمد
جناب اسد اگر ج.ا. با ثبات ترین است پس چرا از سایهء خودش هم میترسد و همه چیز در ایران تبدیل به مسلهء امنیتی می شود (از سیل و محیط زیست تا مطالبات صنفی گارگران و دانشجویان,...). شما مثل اینکه تاریخ مبارزات مسلحانه در کردستان و سه اعتصاب عمومی موفق در آنجا (به رهبری کومله, سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) را از یاد برده اید. آیا تا به حال چیزی به نام آتش زیر خاکستر شنیده اید.
احمد
آقای مسعود استراتژی و تاکتیک "کومله", سازمان کردستان حزب کمونیست ایران ترویج و گسترش همبستگی طبقاتی کارگران ایرانی در مقابله و مبارزه علیه ج.ا. است. نه صحبتی از "جدا" شدن است و نه احتیاجی به هیچ نوع کمک خارجی. کردستان تا به حال سه اعتصاب عمومی موفق را پشت سر گذاشته است. که تمامی اینها فقط تمرینی است برای اعتصاب عمومی که در سراسر ایران سازماندهی خواهد شد و ج.ا. را سرنگون خواهد کرد. موفق باشید.
چرا
در روزهای گذشته خبر مذاکره بین احزاب روژهلاتی مستقر در باشور کردستان با جمهوری اسلامی منتشر شده است این مذاکره با میانجیگری یک NGO در نروژ انجام شده است احزاب مرکز همکاری های احزاب کردستان ایران مذاکره مستقیم با جمهوری اسلامی را انکار کرده است اما عمر ایلخانی زاده دبیرکل کومله زحمتکشان که عضو مرکز همکاری های احزاب کردستان ایران است در گفتگو با روداو تائید کرده است که مذاکره غیرمستقیم و با واسطه با جمهوری اسلامی وجود دارد افکار عمومی روژهلات کردستان در شبکه های اجتماعی خصوصا در تویتر این سوال را برجسته کرده اند که اگر این احزاب خواهان براندازی جمهوری اسلامی هستند ، پس چرا با رژیم مذاکره میکنند و یا خواهان مذاکره هستند؟ و اگر مذاکره میکنند پس چرا شعار براندازی سرمیدهند؟
فواد
در طی ۴۰ سال گذشته کردستان در ایران سنگری تسخیر ناپذیر و تیغی تیز در چشم آخوندها بوده است. کردستان از اولین مناطقی در ایران بود که هیچ وقت به آخوندها اعتمادی نداشت و تمامی انتخابات ج.ا. را تحریم کرده است. از مبارزهء مسلحانه ای توده ای علیه ج.ا. تا اعتصاب های عمومی موفق در کردستان, این سنگر همواره نمونه و مدلی مثبت برای کل ایران بوده است. متاسفانه سنت مبارزاتی در کردستان استثنایی است که بسیار به ندرت (ترکمن صحرا,...) در ایران تکرار شده است. اما با تمام این تفاصیل فرهنگِ مبارزاتیِ کردستان اولگویی میتواند باشد برای کل ایران: یک مدل و الگوی عملی, امکان پذیر, قابل اعتماد و قبل دوام.
بهمن جوادی
پس از ۴۰ سال مقاومت و مبارزهء پیوسته در کردستان شاید بتوان خصوصیات این سنت و فرهنگ مبارزاتی را در چند نکته خلاصه کرد: ۱) تاکید بر خودجوشی و خود سازماندهی مردم, سازماندهی از پایین به بالای جنبش های اجتماعی در کردستان (محیط زیست, زنان, حقوق کودکان,...) بر پایهء مشورت و مشارکت کنشگران این جنبشها. ۲) سازش ناپذیری این جنبشها در مقابله با ج.ا., اما در عین حال استفاده کردن از تمامی امکانات اصلاحی یا انقلابی برای پیش بردن اهداف خاص خود. ۳) کثرت و چندگانگی کنشگری اجتماعی؛ بدون هیچگونه اغراق کردستان تنها منطقه ای در ایران می باشد که در ۴۰ سال گذشته, هر سال روز "اول ماه مه" را بدون انقطاع, در شهرها و روستاهای آن بزرگداشته اند. اما چنین پیگیری و تسلسلی فقط مختص به جنبش کارگری در کردستان نیست و می بینیم که از جنبش مستقل زنان, تا جنبش حفظ محیط زیست, تا حقوق کودکان,...رنگین کمانی از جنبشهای اجتماعی مختلف سپهر جمعی کردستان را در ۴۰ سال گذشته ملون کرده است. پس از ۴۰ سال شاید مهمتر از تمامی این خصوصیات کلی فرهنگ مبارزاتی در کردستان, این نکته باشد که اکنون این فرهنگ مبارزاتی (سازماندهی از بالا به پایین و مشورتی, سازش ناپذیری سیاسی در عین حال استفاده از تمامی ظرفیت های اصلاحی, تنوع و گوناگونگی مبارزات) تا حدود زیادی سراسری و تبدیل به فرهنگ مبارزاتی در کل کشور و فرهنگ سیاسی ایران گشته است. که از دیماه ۹۶ ,"اصلاح طلب, اصولگرا, دیگه تمومه ماجرا", به این سو ما به صورتی روزمره شاهد این واقعیت می باشیم. کردستان پیشرو و پیشگام انقلاب اجتماعی و اصلاح اجتماعی در ایران است. همانگونه که کردستان سوریه و ترکیه پیشگام و پیشروی انقلاب و اصلاح در سوریه و ترکیه می باشند.
فرزاد کمانگر
برای معلم و شهید خلق فرزاد کمانگر زیر خاک در خواب نمیمانی ای برادر، ای رفیق قلبت میشوند که بهار پا میگیرد و تو چون همراه باد خواهد آمد... ویکتور خارا
فواد مصطفی سلطانی
قسمتی از متن سخنرانی #کاک_فواد_مصطفی_سلطانی در #مهاباد (تابستان ۱۳۵۸) "در مورد چگونگی ایجاد اتحادیه دهقانان مریوان" البته یک مطلب دیگر را هم بگویم: به دلیل همان سابقه مبارزاتی تحول دیگری نیز در مریوان پیش آمد و آن اینکه در واقع در میان روشنفکران افرادی پرورده کرد که نه تنها محصول مبارزات روشنفکری بودند بلکه تا حدودی بخاطر جنبش دهقانی تجاربی نیز بدست آوردند. آنها با دهقانان در هم آمیخته و به میانشان رفته بودند. در این پروسه فرهنگ و زبان دهقانان را یاد گرفته بودند، بعضی از فرزندان روستائیان پرورده شده و سنتی ایجاد شده بود. بویژه پارسال تقریبا در همین ایام بود که آخرین بار زحمتکشان روستای دارسیران با خانوادههایشان دار و ندار خویش را جمع کرده و بسوی عراق کوچ کردند. تعدادی از روشنفکران شهر در این جریان کمکهای زیادی کردند. به میان آنها رفته و کارهای تدارکاتی شان را بر عهده گرفته بودند. زحمتکشان دارسیران به مرز کوچ کرده و روشنفکران شهری از زمینهای زراعتیشان مواظبت نموده و گندمها را درو کرده و از محصولاتشان مراقبت کرده و در روستا نگهبانی میدادند. همین همکاری باعث آشنایی عدەای از روشنفکران با مبارزات دهقانی گردیده و پرورده می شدند. عدەای نیز از نظر تئوریک و مطالعه مایه چندانی نداشتند اما بدلیل حضور عینی در مبارزات شناخت و تجارب کسب کردند. اکنون روشنفکر شهری قادر است در میان دهقانان فعالیت کند، اینها در مجموع عواملی مثبت بودند. برگرفته از کتاب: #کاک_فواد_مصطفی_سلطانی تدوین و گردآوری: رفقا ملکه و رضا و حشمت مصطفی سلطانی
غلام کشاورز
رفیق جانباخته غلام کشاورز،روز چهارم شهریور 1368 در لارانکای قبرس توسط تروریست های جمهوری اسلامی در مقابل چشمان مادر و برادر و همسرش ترور شد. مجلۀ آگونِ قبرس 28 آگوست 1989 گزارشی در مورد ترور رفیق غلام کشاورز نوشت: پنج شلیک با یک سلاح. ساعت 21 و 15 دقیقه. پنج پوکه 7.65 میلی متری. کیسه ای با خشاب. 7 گلوله باقی مانده. اشیائی که کنار پله های یک ساختمان، در پانزده متری محل قتل پیدا شده اند. یاد عزیز رفیق غلام کشاورز ، رزمنده و پیکارگر کمونیست گرامی و راه سرخ و انقلابی اش پر رهرو باد.
شعری از اسماعیل خویی برای کردستان
با این همه اعدام [پیشکش به مردمِ کردستان] "رهبر", که کنون دچار سرسام شده ست, وز بی خردی دشمنِ اسلام شده ست, با این همه اعدام, ببیند فردا کاسلام و نظامِ اوست کاعدام شده ست نهم مه ۲۰۱۰ بیدر کجای لندن
کردستان
اینجا تندر سکوت می کند آنگاه که از آسمان گذر دارد زیرا که آذرخش را هردم برق سلاح پیشمرگه کرد بیرنگ میکند و یار او- چریک مجاهد یا رفیق فدائی، برقله در کنار او سنگر دارد اینجا مرگ آئینان- به آرزوی خود، به گور می رسند در خاک با سخاوت خرم دینان اینجا نگاه دختر کرد هم در دمی که شاهینی بی شفقت میشود کز قله کمین در راستای ماشه و مگسک – دلشکار – بال میگشاید تصویری از تصور زیباترین غزلواره ست آری، نگاه دختر کرد وقتی نگاه دیگر او آنسوی پلک بسته، شهابی آبی است که در هفت آسمان عشق به دنبال یک ستاره ست – «نه! خواهران اندوه، نه! ما مرگ هیچ کسی را دوست نمیداریم اما …» و طرح خوشترین حماسه همانا شکیب مادر کرد است هم در دمی که دیگربار پیشانی ی پسر را می بوسد و گریه اش نمی گیرد آری شکیب مادر کرد وقتی که می داند دیگر می داند فرزند او برای چه می میرد – «نه، خواهران سوک، نه! من هم دلم میسوزد دل من هم از سنگ نیست اما فرزند من فریب نخورد فرزند من برای مردن زنده نبود فرزند من برای زیستن مرد.» اینجا مردم می جنگند با آرمان شادی، آزادی، آبادی، برای سرزمینی که حالیا مثل دلم غمگین است، دربند است، ویران است اینجا، اینجا…. نگاه کنید این سرخ، این تپنده پرخون را نگاه کنید این قلب انقلاب، این قلب انقلابی ایران است اسماعیل خوئی پنجم اردیبهشت ٦١ – تهران _________________ برگرفته از کتاب «در نابهنگام – کارنامه ٢ اسماعیل خوئی»، نشر باران، سوئد ١٩٩١
شعری ازعزیز از دست رفته فرزاد کمانگر
شب، شلاق، شعر، شکنجه دیریست مثل ستاره ها چمدانم را از شوق ماهیان تنهایی خودم پر کرده ام ولی، مهلت نمی دهند که مثل کبوتری، در شرم صبح پربگشایم. با یک سبد ترانه و لبخند، خود را به کاروان برسانم. اما، من عاقبت از اینجا خواهم رفت شب بود نه از آن شب ها که "گلاویژ" خود را در آینه "سراب نیلوفر" به نظاره نشسته باشد نه از آن شب ها که فرهاد در کنار بیستون به خواب رفته باشد. شب بود نه از آن شب ها که "پرتو"، به دنبال ساقی "ارمنی" شعر هایش، از "سرتپه" و "سه ی فاطمه" آواره کوچه ها و کوچه خیابان های کرمانشاه شده باشد نه از آن شب ها که بیستون با صدای طنبور به وجد و سماع افتاده باشد از آن شب هایی بود که زخمه تار " اسماعیل مسقطی" هوس پرشان کردن "مینا"ی آوازهایش را نداشت. از آن شب هایی بود که طاق بستان آواز "گل و ناو شوباخان" "لرنژاد" را در کرمانشاه انعکاس نمی داد. شب بود. نه ماه بود نه ستاره، نه آسمان، نه ابر. فقط دیوار بود. تاریک شبی بود و اتاقکی تنگ و تاریک و نمور با دری کوچک که از سویی به آینده و از سویی دیگر به گذشته باز می شد. و من شعری را با دیوار ها زمزمه می کردم. تق و تق در آشفته کرد رویای شبانه ام را و به هم ریخت قافیه لالایی های نانوشته مادرم را که زمزمه می کردم.
شب، شلاق، شعر، شکنجه
"چشم ها پایین تر، چشم بند ببند. دستها جلو، دستبند. راه بفت." از سلول کوچکم کشان کشان بیرون آوردند. راه را بلد بودم بهتر از نگهبانی پیری که مثل در و سلول ها فرسوده شده بودند بهتر از بازجوهایم تعداد پله های زیر زمین و زیز هواخوری را می دانستم. انگار سالها بود این زندان را زیسته بودم. هیچ حتی می توانستم جای پای زندانیان قبل از خودم را ببینم هنگام پایین آمدن از پله ها از زیر چشم بند تعداد پا های حاضران را می شمردم. ۱... ۲... ۳...۶... آمده بودند تا قدرت خود را روی یک انسان نمایش دهند. و آنگاه که می ایستادم، شعری مرا زمزمه می کرد: "خدایا من کجایی این زمین ایستاده ام..." و با اولین ضربه، ناتمام می ماند شعر. و می بستندم به تخت ... چقدر می ترسیدم... نه از درد شلاق از اینکه در قرن بیست و یک در قرن گفتگو در دهکده جهانی، هنوز کسانی با شلاق فاتحالنه بر بدن انسانی رنجور بکوبند و بخندند می لرزیدم ... نه به خاطر ضربات مشت و لگد، ترس ما از پایمال شدن ارزشهای انسانی بود در سرزمینی که منشور اخلاق برای دنیا می نویسد. وحشت برم می داشت... نه از درد شک الکتریکی، از پزشکی که معاینه ام می کرد و با نوک خودکارش برسرم می کوبید که: " خفه شو." ... " خفه شو." ... درحالی که قرنهاست که از سوگندنامه بقراط گذشته بود.
شب، شلاق، شعر، شکنجه
با صدای شلاقشان که "ذوالفقار" می نامیدند، به گوشه ای دیگر از دنیا می رفتم آنجا که دغدغه فکری انسان هایش نجات سوسمار های آفریقا و مارهای استرالیاست. آنجا که به فکر مارمولک های فلان جهنم دره در ناکجاآباد دنیا هستند. اما اینجا ... اینجا ... وای ... وای، وای. با هر ضربه "ذوالفقار"ی سالها به عقب برمی گشتم به عصر "قاجاری" به مناره ای از سر و گوش و چشم. به دهه "هیتلر" به عصر "تاتار" و "مغول" و "بربر" و باز می زدند. می زدند تا به ابتدای تاریخی که خوانده و نخوانده بودم می رسیدم. اما باز درد تمامی نداشت ... بیهوش می شدم و ساعتی بعد در سلولم به دنیا می آمدم. و چون نوزادی شروع به دست و پا زدن می کردم. و شعری مرا به خود می خواند: "تولد نوزادی را دیده ام باری همین می دانم جیق کشیدن و دست و پا زدن اولین نشانه های زندگی و زادن است." فردا شب باز صدای درد و باز ... یک می زد به خاطر افکارم. دیگری می زد به خاطر زبانم. سومی می پنداشت که امنیت ملی را به خطر انداخته ام. چهارمی می زد تا ببیند صدایم به کجای دنیا می رسد. پنجمی گستاخانه تر می زد که چرا در شهر شیرین عاشق شیرین بچه شده ام.... و حال باز شب است. از آن شب ها مدت ها گذشته. ولی به هم می ریزد هر صدایی، رویا و خواب شبانه ام را. و نیمه شب، الهه میدیا ای رویاهایم در گوشم نجوا می کند: "بخواب ای گل نه اینکه وقت خوابه. بخواب جونم که بی داری عذابه." ------------------------------------ پی نوشت: گلاویژ: ستاره صبح سراب نیلوفر: سرابی در بیست کیلومتری غرب کرمانشاهان پرتو: علی اشرف نوبتی شاعر و ادیب کرمانشاهی که شعر "ارمنی" ایشان شهره خاص و عام کرد زبانان می باشد. این شعر توسط خوانندگانی چون "کاک ناصر رزازی"، "حمید حمیدی" و ... خوانده شده است. سرتپه : نام یکی از محله های قدیمی و معروف کرمانشاه می باشد. سه ی فاطمه: یا سیده فاطمه زیارتگاهی است در کرمانشاه که نام محله ای که در آن مدفون می باشند به این نام نام گذاری شده است. اسماعیل مسقطی: نوازنده ارزنده و توانای کرمانشاهی تاز می باشند که چندی پیش دعوت حق را لبیک گفتند. لرنژاد: مرحوم حشمت اله لرنژاد از خوانندگان توانا و به نام کرمانشاهی.
پروانه ای که با شب می رفت
من عاقبت از اینجا خواهم رفت پروانه ای که با شب می رفت این فال را برای دلم دید. دیری است٬ مثل ستاره ها چمدانم را از شوق ماهیان و تنهایی خودم پر کرده ام٬ ولی مهلت نمی دهند که مثل کبوتری در شرم صبح پر بگشایم با یک سبد ترانه و لبخد خود را به کاروان برسانم. اما٬ من عاقبت از اینجا خواهم رفت پروانه ای که با شب می رفت٬ این فال را برای دلم دید.
صدیق
در کامنتهای فوق دو مورد نوشته شده بود که بر آن شدم تا پاسخی بدانها دهم. دوستی با پنهان شدن در پشت الفاظ تجزیه طلبی و میهن پرستی، احزاب کردی را به تجزیه طلبی متهم کرده بود (بدون توجه به اساسنامه این احزاب که نفی هرگونه تجزیه طلبی سرلوحه عملکرد آنهاست). درحالیکه تجزیه طلب اعظم (جمهوری اسلامی) که دریای شمال را به کشورهای حاشیه دریای خزر بخشید از نظر این اشخاص مغفول میماند، و وجب ایشان در چنین شرایطی کار نمیکند. یا مثلاً خاک فروشی به کشورهای حاشیه خلیج فارس. از دید چنین اشخاصی دادن نفت مجانی به سوریه و ... اصلاً مهم نیست. نفت و منابع زیر زمینی و تجدید ناپذیر ایران سهم آیندگان هم هست و باید وجب شما اینها را هم محاسبه کند. حیف و میل کردن 300 میلیارد دلار برای چاه ویل هستهای برای این افراد اصلاً مهم نیست. از سوی دیگر، اگر مردمی (8 تا 9 میلیون نفری) در غرب کشور درخواست حق تعیین سرنوشت کنند، که جزو اصول مصرح حقوق بشری است، این بی سوادان بی یا بعضاً باجیره و مواجب فوراً علم دروغ تجزیه طلبی را بر سر هموطنان خود میکوبند که چرا ادعای حق خود میکنید؟ اشتباه این افراد در این است که مردم کُرد و احزاب آنها هرگز درخواست جدایی کردستان از ایران را ندارند. درخواست ما مردم کردستان و دیگر نقاط ایران از این مستبدین، رفتن آنها از ایران است (ما امیدواریم که این آقایان (معمم و کت و شلواری) و خانمها به فرزندانشان در آمریکا و اروپا بپیوندند و دست از سر ما مردم ایران بردارند!). زیرا تمامیت طلبی اینها، زندگی را نه تنها به مردم کُرد بلکه به مردم عرب و بلوچ و ترک هم تنگ کرده است. و سیاستهای غلط آنها کشور را به ورطه نابودی کشانده است. روزی رهبران ما را ترور میکنند، روز بعد به ما انگ تجزیهطلبی میدهند، هر روز بهترین جوانان ما را به اعدام و زندان محکوم می کنند. تنها یک روز نیست که خبر شلیک مستقیم به کولبران را نشنویم. اینها نشان از اقتدار نیست، اینها نشانه ضعف و استیصال یک حکومت دیکتاتوری است که حقوق ملت خود را نادیده می گیرد. دوست عزیز! جریانی که از آن حمایت می کنید، چه دوست داشته باشید چه نه، جزو سیاه رویان و در کنار جنایتکاران تاریخ قرار دارد.
مهدی
سلام قبول کنیم که در اول انقلاب اشتباهات از سوی احزاب کردانجام شد . وبا استفاده از موقعیت انقلاب وضعی نیروهای مسلح وشروع کار نیروهای مردمی ومشکلات که حکومتی بوجود آورده بود ، به جای هم دلی با دیگر مردم وبه نتیجه رساندن انقلاب با همراهی نیروهای خارج از مرزها دست به شورش وجدانی طلبی زدند و .. ودر خاک کردستان دست به قتل عام سربازخانه وعزیزان مردم وفرزندانش کشور کردند . وبعد از شروع جنگ وقول از آن هم با صدام بر سر مبارزه با کشور خودشان به جنگ در کردستان دامن زدند . وچه عزیزان را از مردم مظلوم کردستان که به علت همراهی با نظام جمهوری اسلامی ترور کردند . وصول اسلحه از صدام گرفتند. در صورتی که کردهایم عراقی با نیروهای جمهوری اسلامی با صدام می جنگیدند . امروزه هم کسی بیشتر از نظام جمهوری اسلامی حامی کردستان نیست . نه داعش به کردها (در عراق)رحم می کند، ونه هیچ کشور دیگری حامی واقعی انها ست. واین حمایت های کوچک ومقطعی برای فشار آوردن به نظام جمهوری اسلامی است. نه ارزش دیگری دارد . وبه یقین در این اوضاع واحوال بریدن از ایران وتبدیل شدن به کشور کوچکی در میان خشکی که به آب های آزاد دسترسی ندارد مشکلات کرد های عزیز وابسته کشور ایران رابیشتر می کتد که همین امنیت را هم از مردم کردستان می گیرد وزیری برای کردها نخواهد داشت . واوصاع سودان جنوبی که بهمراهی ل جداشدن وجنگهای داخلی امان آن را بریده ......... ریشه نژادی وقومیتی فارس ها بسیار به کردها نزدیک تر است تا عراقی های زمان صدام وترکیه و...... ما کردستان راهکارهایی از تن خون می دانیم ومطمئنا کردها باما هم عقیده اند . اگر غلط املایی داشتم به علت این است که قسمتی از نوشتارموقع نوشتن برایم قابل دید نبود .
سنت جنبش انقلابی کُردستان در مذاکره با دشمن
سنت جنبش انقلابی کُردستان در مذاکره با دشمن طبق سنت جنبش انقلابی کُردستان، هرشکلی از مذاکره با دشمن باید بر دو پایه اساسی استوار باشد. ۱)اعلام مذاکره به مردم ۲)انجام مذاکره با همراهی مردم. در اینجا تلاش میکنم با اتکا به اسناد تاریخی کومله و نقل مستقیم مضامین برخی از آنها، به اهمیت این ۲اصل در امر مذاکره بپردازم: ⚪️ بعد از انقلاب ۳ مذاکره اصلی میان نمایندگان جنبش انقلابی کردستان و حکومت مرکزی ایران صورت گرفت. ۱. مذکرات مهاباد با داریوش فروهر/ قطعنامه ۸ مادهای مهاباد ۲. مذاکرات نوروز خونین سنندج با طالقانی/ قطنامه ۸ مادهای سنندج ۳. مذاکرات مریوان با چمران/ نتیجه و پیامد کوچ تاریخی مریوان. در جریان آمادهسازی برای مذاکرات بعدی، حزب دمکرات تلاش کرد کومله را که تازه اعلام موجودیت کرده بود به حاشیه براند. لذا کومله طی بیانیهای تصریح کرد: "هر مذاکره یا توافق احتمالی که در آن نمایندگان ما یعنی سازمان زحمتکشان (کومله) شرکت نداشته باشد، از لحاظ عملی بیاعتبار خواهد بود." کومله احساس نگرانی میکرد که از سوی حزب دمکرات از روند مذاکرات حذف شود. این نکته را یادآوری کردم چون در جریان مذاکرات فعلی (نروژ)، بخشی از همین کومله با همان حزب دمکرات، "پژاک و کومله کمونیست" را از مذاکرات اسلو حذف کردهاند. در یکی از اسناد کومله که مربوط به آبانماه سال ۵۸ است، نکاتی حیاتی و پر اهمیت پیرامون نقش و اهمیت حضور مردم در جریان مذاکرات مطرح شده که یادآوریشان میتوانند به جریان مذاکرات فعلی کمک کند. فرازهایی از این سند عینا نقل خواهد شد:
سنت جنبش انقلابی کُردستان در مذاکره با دشمن
⚪️"ما با شرکت در مذاکره و کشاندن جریان آن به میان مردم، تودهها را به بحثهای فعال و جنب و جوش سیاسی میکشانیم. تجربه مشخص مذاکرات در کردستان نشان داده است که هر جا جریان مذاکرات به میان مردم برده شده، همانجا نیز با استقبال و پشتیبانی مردم روبرو شده و آنها را به فعالیت کشانده است." ⚪️ "در تمام مذاکراتی که سازمان ما شرکت فعال داشته، همواره سعی کرده از این اصل پیروی کند و نتایج بسیار عالی هم از این روش گرفته است. قطعنامههای مهاباد و سنندج، مورد پذیرش و پشتیبانی فعال خلق کُرد و نیروهای انقلابی و آزادیخواه سراسر ایران قرار گرفتند." ⚪️ "کسانی هم که با حوادث مریوان و مذاکرات آن آشنایی دارند، به خوبی می دانند که تنها شرکت نیروهای انقلابی و منجمله کومله و در جریان گذاشتن دائمی آن با مردم اردوگاه کانیمیران و سراسر کردستان بود که نگذاشت مذاکرهکنندگان به سازش و انحراف کشده شده و پیوند بین رهبری و مردم قطع شود." ⚪️ "کشاندن جریان مذاکرات بمیان مردم باعث میشود توده مردم به نمایندگان و مذاکرهکنندگان خود اعتماد کنند. ما با کشاندن جریان مذاکرات به میان مردم، مذاکرات را از صورت 'اسرارآمیز' و 'سیاست پنهان' که تودهها خود را شایسته شرکت در آن نمیدانند و از 'یک امر مخصوص رهبران' بیرون میآوریم." ⚪️ «انتظارات فوق العادهای را که از مذاکرات در میان مردم وجود دارد، کاهش میدهیم و واقعبینی را ترویج میدهیم. ما هم خود را در معرض قضاوت و انتقاد و اصلاح از طرف تودههای مردم قرار میدهیم و هم سطح توقع آنها را بالا برده و با شیوه اصولی مذاکره آشنا میسازیم». با توجه به سنتهای مبارزاتی جنبش انقلابی کردستان درجریان مذاکرات بعد از انقلاب۵۷ که پارهای از آنها در توییتهای فوق نقل شد، هرشکلی ازمبارزه بدون ارجاع به مردم و اعلام به آنها، صرف بده بستان میان چند یک یا چند "دار و دسته" ارزیابی خواهد شد، نه مذاکره میان کُردها و حکومت ایران. «از صفحهی توییتر کاوه قریشی»
هوشنگ
جناب "مهدی" نظام جمهوری اسلامی پس از ۴۰ سال کُشت و کشتار, و غارت جان و مال مردم ایران وارد دوران زوال و انحطاط گشته. ج.ا نه تنها "حامی کردستان نیست" بلکه تا به حال نشان داده است که حتی حامی همکاران و سران و رهبران سابق خود نیز نمیباشد, نگاهی کنید به موقعیت موسوی, رهنورد, کروبی. تا خاتمی. یا بلایی که بر سر رفسنجانی آوردند. این رژیم به هیچ کس و هیچ چیز ترحمی ندارد, جز بقای خویش. مردم کردستان ۴۰ سال پیش به شناختی صحیح از این رژیم رسیده بودند و جمع بندی آنان این بود که ج.ا. را باید سرنگون کرد. حال, پس از ۴۰ سال مردم در دیگر نقاط ایران نیز به این شناخت صحیح و جمع بندی متناسب رسیده اند. در مشهد شعار میدهند: "اصلاح طلب, اصولگرا, دیگه تمومه ماجرا!". و در اصفهان کشاورزان میگویند: "الکی میگن آمریکاست, دشمن ما همین جاست!" در مورد تهمت های کذایی "جدایی طلبی" نیز خدمت شما باید عرض شود که, اساسی ترین نیروی اجتماعی در کردستان؛ یعنی "کوموله" (سازمان کردستان حزب کمونیست ایران) همواره تاکتیک و استراتژی اش بر مبنای همبستگی طبقاتی و مبارزاتی با کارگران, زحمتکشان و مردم مبارز دیگر نقاط ایران بوده است. به این معنا که, بر مبنای این سیاست سرنگونی ج.ا. نه از کانال جدا کردن کردستان از ایران, بلکه از مسیر همبستگی طبقاتی و مبارزاتی کلیت مردم ایران خواهد گذشت. سه اعتصاب عمومی موفقی که کوموله تا به حال در کردستان سازمان دهی کرده است, همگی تمرینی است برای اعتصاب عمومی سراسری و کشوری که ج.ا. را سرنگون خواهد کرد. به امید آن روز شیرین, که چندان دور نیست.
اطلاعیه کمیته مرکزی کومه له درباره موضوع مذاکره با جمهوری اسلامی
اطلاعیه کمیته مرکزی کومه له درباره موضوع مذاکره با جمهوری اسلامی در روزهای های اخیرا اطلاعات جسته و گریخته، ناروشن و مبهمی دایر بر نشست نمایندگانی از طرف “مرکز همکاری احزاب کردستان” با نمایندگان جمهوری اسلامی در رسانه های جمعی انتشار یافته است. طی این مدت رفقای کمیته مرکزی کومه له موضع رسمی ما را در این رابطه طی چند مصاحبه تلویزیونی باطلاع افکار عمومی رسانده اند. اینک با توجه به اینکه سخنگوی “مرکز همکاری احزاب کردستانی” رسما انجام چنین نشستی با نمایندگان جمهوری اسلامی را تائید کرده است، ما در این رابطه تاکید مجدد بر نکات زیر را ضروری می دانیم: • در شرایطی که جمهوری اسلامی در دام بحرانهای سیاسی، اقتصادی، آشفتگی درونی، انزوای بین المللی گرفتار شده است، در حالیکه مشروعیتش در نزد اکثریت قاطع مردم ایران مردود است و ادامه حاکمیتش زیر سوال رفته است، در حالیکه زندان و سرکوب نتوانسته است، کارگران و مردم مبارز را مرعوب کند و مبارزات اعتراضی و جنبشهای مطالباتی مدام رو به گسترش اند،در چنین شرایطی رژیم با طرح مسئله مذاکرات پنهانی، اهداف توطئه گرانه ای را تعقیب می کند، کە عبارتند از : اول، بهره برداری از شکافهای موجود در بین احزاب سیاسی فعال در کردستان و تشدید تفرقه میان آنها. دوم، ایجاد شکاف بین اپوزسیون رژیم در کردستان و اپوزسیون سراسری سرنگونی خواه، سوم، ایجاد حالت انتظار در بین مردم، به منظور جلوگیری از رشد و گسترش مبارزات توده ای در کردستان.
اطلاعیه کمیته مرکزی کومه له درباره موضوع مذاکره با جمهوری اسلامی
• ما مذاکره با دشمن را به عنوان یک اصل رد نمی کنیم. اما از نظر ما مذاکره نه می تواند بر اساس مانور و فریب بنا شود و نه بر اساس خوش باوری و توهم. مذاکره حاصل توازن قوائی است که به طرفین درگیر امکان می دهد اهداف خود را در عرصه گفتگو با شیوه های دیگری دنبال کنند. • ما هرگونه مذاکره پنهانی و به درور از چشم مردم را رد می کنیم.مذاکره نه تنها نباید شور مبارزاتی مردم را تقلیل دهد، آنها را در حاشیه و در انتظار نگهدارد، بلکه بر عکس پیشرفت هر گام مذاکرات باید امکان گسترش بیشتر مبارزه آنان را فراهم آورد. از اینرو مردم حق دارند که از جریان مذاکره ای که به زندگی و حقوق پایمال شده آنها مربوط است اطلاع داشته باشند. علنی بودن مذاکرات در عین حال به مردم نیز امکان می دهد، نیروهای مذاکره کننده را در روند مذاکرات بهتر بشناسند و محک بزنند. • جمهوری اسلامی طی ۴۰ سال گذشته آزادیها و حقوق ابتدائی مردم کردستان را با زور و سرکوب، زندان و شکنجه و اعدام، پایمال کرده است. اگر این رژیم واقعا خواهان مذاکره بر سر حقوق مردم کردستان و آزادی فعالیت احزاب سیاسی است، باید به عنوان مقدمه هر گفتگوئی گامهای عملی در راه اعاده پاره ای از حقوق پایمال و سرکوب شده مردم کردستان بردارد. بعنوان مثال زندانیان سیاسی و فعالین مدنی را آزاد کند، موانع امنیتی موجود بر سر راه فعالیتهای مدنی و ایجاد تشکلهای توده ای کارگران، زنان، جوانان ، محیط زیست، فعالیتهای فرهنگی و هنری آزاد و مستقل را در کردستان بردارد. کشتار و آزار کولبران پایان داده شود. تبعیدیانی که تحت فشارهای رژیم ناچار از مهاجرت شده اند، بتوانند در امنیت کامل به کردستان باز گردند و اموال و دارائی های مصادره شده به آنها بازگردانده شود. نیروهای رژیم اعم از ارتشیان و پاسداران صحنه شهرها و روستاها را ترک کنند و به پادگانها بازگردند.
اطلاعیه کمیته مرکزی کومه له درباره موضوع مذاکره با جمهوری اسلامی
• چنانچه این شرایط عملی شوند، آنگاه تلاشهای تفرقه اندازانه رژیم را باید خنثی کرد. در شرایط فعلی در حالیکه امکان تعیین نمایندگان مردم از طریق انتخابات آزاد مقدور نیست،اجماعی از نمایندگان همه احزاب فعال در کردستان و چهرەهای منفرد تاثیرگذار ، مبارز و خوشنام، موقتا و تا وقتی امکان جایگزینی آنها بوسیله نمایندگان منتخب فراهم می شود، می توانند این نیاز را تامین نمایند. ما نشست اخیر نمایندگان ” مرکز همکاری نیروهای کردستانی” را در این راستا نمی بینیم. تعجیل آنها برای شرکت در این نشست، بدون تامین ملزومات واقعی آن را توهم برانگیز، زیانبار و ادامه آنرا گرفتار شدن در دام توطئەهای جمهوری اسلامی می دانیم . کمیتە مرکزی کومەلە سازمان کردستان حزب کمونیست ایران ١۸ تیرماە ١٣٩٨ برابر با ٩/٧/٢٠١٩
اطلاعیه مشترک نیروهای چپ و کمونیست در مورد مذاکرات پنهانی احزاب و نیروهای ناسیونالیست کردستان با رژیم جمهوری اسلامی
اطلاعیه مشترک نیروهای چپ و کمونیست در مورد مذاکرات پنهانی احزاب و نیروهای ناسیونالیست کردستان با رژیم جمهوری اسلامی بیش از دو هفته از افشای خبر مربوط به نشست پنهانی چهار حزب و جریان ناسیونالیست کردستان ایران با مأموران رژیم جمهوری اسلامی در کشور نروژ می گذرد. این احزاب و نیروها ( حزب دمکرات کردستان ایران، حزب دمکرات کردستان، سازمان انقلابی زحمتکشان کردستان ایران و سازمان زحمتکشان کردستان) متشکل در “مرکز همکاری احزاب و نیروهای کردستان” ایران تاکنون در مورد این خبر، بیانیه رسمی منتشر نکرده اند، اما مسئول دوره ای “مرکز همکاری” خبر نشست نمایندگان این چهار جریان با فرستادگان جمهوری اسلامی را تایید کرده است. این احزاب و نیروها در شرایطی به استقبال نقشه جمهوری اسلامی برای انجام مذاکره پنهانی شتافته اند که این رژیم با یک بحران عمیق و همه جانبه روبرو است. تعمیق بحران و خطر فروپاشی اقتصادی، تنگ تر شدن حلقه تحریم های اقتصادی و تشدید انزوای بین المللی، بحران سیاسی – ایدئولوژیک و مهم تر از همه تداوم اعتراضات کارگری و توده ای رژیم جمهوری اسلامی را بیش از هر زمان دیگر در منگنه قرار داده است. رژیم جمهوری اسلامی اگر برای تضمین بقای خود گزینه “سازش قهرمانانه” با آمریکا را در پیش رو دارد، اما در برابر روند تداوم اعتراضات کارگری و توده ای و نارضایتی عمومی که ادامه حاکمیت آن را به مخاطره انداخته است راه نجاتی در پیش رو ندارد. رژیم اسلامی در حالی که از پاسخگویی به مطالبات این جنبش عظیم اعتراضی ناتوان و درمانده است، همزمان با تداوم سرکوب و بگیر و ببند فعالین جنبش های اجتماعی، به هر حیله و نیرنگ و توطئه ای برای کاهش فشار اعتراضات توده ای متوسل می شود. در چنین شرایطی نقشه رژیم برای انجام نشست پشت پرده با احزاب ناسیونالیست در کردستان دقیقا در راستای این هدف ارتجاعی و ضد انقلابی قرار دارد.
اطلاعیه مشترک نیروهای چپ و کمونیست در مورد مذاکرات پنهانی احزاب و نیروهای ناسیونالیست کردستان با رژیم جمهوری اسلامی
رژیم با بهره گرفتن از ظرفیت های سازشکارانه و ارتجاعی این احزاب و نیروها و با انجام این نوع مذاکرات و پخش خبر آن از طریق عوامل خود می خواهد مردم مبارز و حق طلب و آزادیخواه کردستان که در سالهای اخیر به اشکال مختلف با مبارزات سراسری کارگران و مردم ایران همراهی کرده اند را در حالت انتظار نگاه دارد تا بجای گسترش دامنه مبارزات خود به تغییر و تحول از بالا امید ببندند. در شرایطی که یکی از ملزومات پیشروی جنبش حق طلبانه و آزادیخواهانه توده های زحمتکش مردم کردستان تحکیم پیوند با جنبش سراسری است، رژیم می خواهد در میان جنبش اعتراضی مردم کردستان و جنبش اعتراضی سراسری تفرقه و شکاف ایجاد نماید. احزاب و نیروهای متشکل در “مرکز همکاری” بنا به ماهیت طبقاتی و اهدافی که دارند با رفتن به پای بند و بست با جمهوری اسلامی عملا به نقشه ها و اهداف ارتجاعی رژیم و به بقای آن خدمت می کنند. مرکز همکاری احزاب و نیروهای کردستان ایران در شرایطی در تقابل با منافع جنبش حق طلبانه مردم کردستان وارد بند و بست با رژیم شده اند که رژیم اسلامی بعد از چهار دهه در ضدیت و دشمنی آشتی ناپذیر خود با منافع مردم کردستان جای هیچ گونه ابهامی باقی نگذاشته است. این رژیم طی این چهل سال نشان داده که جز زبان زور علیه مردم کردستان هیچ زبان دیگری نمی شناسد و جز میلیتاریسم، تحمیل فقر و فلاکت بیشتر، تداوم اعدام ها و به گلوله بستن هر روزه کولبران و تشدید فضای سرکوب و بگیر و ببند مبارزان سیاسی هیچ پاسخی برای معضلات اقتصادی و اجتماعی، ستمگری ملی و بی حقوقی های سیاسی و فرهنگی که مردم کردستان از آن رنج می برند، ندارد.
اطلاعیه مشترک نیروهای چپ و کمونیست در مورد مذاکرات پنهانی احزاب و نیروهای ناسیونالیست کردستان با رژیم جمهوری اسلامی
ما امضا کنندگان این اطلاعیه، با توجه به شرایطی کنونی که در بالا به آن اشاره شد، هر گونه مذاکره و بند و بست با رژیم جمهوری را در تقابل کامل با منافع مبارزه طبقه کارگر و توده های زحمتکش مردم کردستان و جنبش اعتراضی سراسری می دانیم و آن را قاطعانه محکوم می کنیم. ما همراه با جنبش سوسیالیستی و آزادیخواهانه در ایران تضمین می کنیم که سیاست سازشکارانه احزاب ناسیونالیست در کردستان در قبال نقشه ها و توطئه های ضد انقلابی جمهوری اسلامی با سد آگاهی و هوشیاری کارگران و مردم زحمتکش کردستان روبرو شده و درهم خواهد شکست. طبقه کارگر و توده های زحمتکش و مردم آزاده کردستان که چهار دهه حاکمیت جنایتبار رژیم جمهوری اسلامی را تجربه کرده اند، سیاست سازشکارانه و بند و بست احزاب ناسیونالیست با رژیم اسلامی را تماما بر خلاف منافع خود می دانند. مردم ستمدیده و مبارز کردستان به خوبی می دانند امروز در شرایطی که رژیم با بحرانی همه جانبه روبرو است و روند اعتراضات کارگری و توده ای ادامه دارد تنها با تشدید مبارزه و تلاش برای گسترش پیوندهای خود با جنبش سراسری است که می توانند این نوع توطئه ها را خنثی کرده و سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و رهائی از شر این رژیم را در چشم انداز قرار دهند. پیروز باد جنبش حق طلبانه کارگران و مردم ستمدیده کردستان سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم ۱۸ تیر ۱۳۹۸ ۹ ژوئیه ۲۰۱۹ امضاها: اتحاد فدائیان کمونیست، حزب کمونیست ایران، حزب کمونیست کارگری – حکمتیست، سازمان راه کارگر، سازمان فدائیان (اقلیت) و هسته اقلیت