استثناء ویروسیشده
جورجو آگامبن فیلسوف ایتالیایی در یادداشت کوتاهی نوشت که حکومتها بهبهانه ویروس کرونا نوعی وضعیت استثنائی برای اداره امور ایجاد کردهاند. پاسخ کوتاه ژانلوک نانسی، فیلسوف فرانسوی به او
جورجو آگامبن فیلسوف ایتالیایی ۲۶ فوریه در یادداشت کوتاهی نوشت که حکومتها بهبهانه ویروس کرونا نوعی وضعیت استثنائی برای اداره امور ایجاد کردهاند. آنچه میخوانید، پاسخ کوتاه ژانلوک نانسی، فیلسوف فرانسوی به اوست. نانسی میگوید که استثناء پیش از شیوع کرونا، ویروسی و جهانگیر شده و حکومتها صرفاً مجریان غمزده آن هستند. تسویهحساب با حکومتها به این بهانه بیش از آنکه تأملی سیاسی باشد، مانوری است برای منحرفکردن اذهان.
جورجو آگامبن، دوست قدیمی من، میگوید که کروناویروس تفاوت چندانی با یک سرماخوردگی ساده ندارد. فراموش کنید که برای سرماخوردگی «عادی»، ما واکسن تستشده داریم. و البته همین واکسن هم هر سال باید با جهشهای ویروس تطابق داده شود. با وجود این، سرماخوردگی «عادی» هنوز آدمهای زیادی را میکشد. شکی نیست ویروس کرونا که هنوز واکسنی برای آن وجود ندارد، آشکارا بسیار کشندهتر است. تفاوت (بنا به منابعی شبیه به منابع آگامبن) ۱ به ۳۰ است. و این اصلاً اختلاف کوچکی به نظر نمیرسد.
جورجو میگوید که حکومت از هر بهانهای برای برقراری وضعیت استثنائی دایم استفاده میکند، بیتوجه به اینکه تماسها و اتصالات تکنیکی میان تمام گونهها (جابهجاییها، انواع نقل و انتقالات، عرضه یا انتشار مواد و مانند آن) همراه با رشد جمعیت افزایش مییابند. جورجو توجه نمیکند که در جهانی که شدت تماسها به حدی بیسابقه رسیده، استثناء به قاعده بدل میشود. و البته در کشورهای ثروتمند، رشد و تکثیر جمعیت معادل افزایش طول عمر و افزایش تعداد سالخوردگان و به طور کلی، افراد در خطر است.
اشتباهی در کار نیست: امروزه کل تمدن بشری در شک و گمان بهسر میبرد؛ در این مورد جای هیچ شکی نیست. ما با نوعی استثناء ویروسیشده –بیولوژیک، انفورماتیک، فرهنگی— رویارو شدهایم که جهانگیر شده و همه ما را گرفتار کرده است. و حکومتها جز مجریان غمزده آن نیستند و تسویه حساب با آنها بیش از آنکه تأملی سیاسی باشد، مانوری است برای منحرفکردن اذهان.
یادم نرفته است که جورجو یک دوست قدیمی است. متأسفم که پای خاطرهای شخصی را به میان میکشم، اما هرچه باشد، قصد ندارم از مشارکت در تأمل و تدبیری عمومی کنار بکشم. حدود سی سال پیش، پزشکهای معالجم تجویز کردند که عمل پیوند قلب انجام دهم. جورجو یکی از معدود کسانی بود که توصیه کرد که به حرف آنها گوش نکنم. اگر به حرف او گوش کرده بودم، احتمالاً تا حالا مرده بودم. آدم ممکن است اشتباه کند. بههر حال، جورجو یکی از جانهای سرشار از نیکی و ظرافتی است که هنوز هم میتوان او را –بیهیچ طعنه و کنایهای— استثنائی نامید.
منبع: FICCIÓN DE LA RAZÓN
بیشتر بخوانید:
نظرها
حامی
فارغ از این استدلالهای دیگر آگامبن درست باشد یا خیر،ولی او بدرستی به رویه دولتها از اتفاقات و رخدادهای طبیعی و... توجه دارد که بوسیله آن میخواهند یک شرایط تعلیق حقوق را ایجاد نمایند، و حتی آن را تاجایی که میتوانند تمدید نمایند و عملا تبدیل به یک وضعیت دوفاکتو و یا حتی دائمی شوند، آگامبن را باید از این زاویه نگاه کرد، او روی حکومت زور/بی قانون حکومتهایی که در لوای قانون و همچنین مستمسکهایی که اجازه اقداماتی فراتر از قانون را میدهد،کار کرده و متوجه هیست که حکومتها از این وضعیتها چگونه سود میبرند، حالا اینکه کمی برای بیان نظرات دیگرش دچار سوگیری یا حتی اغراق شده به این تذکر بر نمیگردد