اعتراضات آبان: احکام اعدام در آستانه اجرا
وکیلان پرونده سعید تمجیدی، امیرحسین مرادی و محمد رجبی خواهان اعاده دادرسی هستند. قوه قضاییه میگوید «اعدام نکنید» علیه مردم ایران و در خدمت اهداف آمریکاست.
با تأیید حکم اعدام سه بازداشت شده در ارتباط با اعتراضات آبان ۹۸ در دیوان عالی کشور، این حکمها برای اجرا به دایره اجرای احکام رفته است. مصطفی نیلی، وکیل دادگستری و یکی از وکیلانی که در این پرونده اعلام وکالت کرده، در توییتی تأکید کرده که با استفاده از ظرفیتهای قانونی نظیر اعاده دادرسی و اعمال ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، تقاضای توقف اجرای حکم و نقض رأی را خواهند داشت.
در ۴۸ ساعت گذشته صدها هزار کاربر فارسی زبان در شبکههای اجتماعی در واکنش به تأیید خبر حکم اعدام سه تن از بازداشت شدگان آبان ماه و همچنین ابتلای نرگس محمدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان زنجان به کرونا، از مقامات قضایی ایران خواستند تا ضمن لغو حکم اعدام این بازداشت شدگان، به وضعیت نرگس محمدی در زندان رسیدگی شود.
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه اما این درخواست شهروندان را «بهرهبرداری سیاسی جریان ضد انقلاب» و «پروژهای در خدمت دولت آمریکا» توصیف کرد.
در متن منتشر شده از سوی پایگاه اطلاعرسانی ستاد حقوق بشر قوه قضاییه آمده است:
«[این اقدامات] بهرهبرداری سیاسی از سیاهنمایی وضعیت حقوق بشر در ایران در آستانه تصمیمگیری شورای امنیت سازمان ملل درباره اتمام تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی است و این اقدامات نیز نه از سر دلسوزی برای جان شهروندان ایرانی بلکه پروژهای در خدمت دولت آمریکاست.»
از سوی دیگر اما پس از آنکه خبرگزاری فارس خبری مبنی بر دستور رئیس قوه قضاییه برای اجرای ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری منتشر کرد، روابط عمومی قوه قضاییه با صدور اطلاعیهای این خبر را تکذیب و اعلام کرد اگر وکلای متهمان درخواست اعمال ماده ۴۷۷ کنند، رسیدگی میشود:
«مرکز رسانه قوه قضائیه ضمن تکذیب این خبر اعلام کرد همچنانکه روز گذشته سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری اعلام کرد، ممکن است در فرایند قانونی اجرای احکام، دادرسیهای فوقالعاده مانند اعمال ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری چه در این پرونده و چه در سایر پروندهها نتیجه پرونده را توأم با تغییر کند. بنابراین در این پرونده نیز در صورت وصول درخواست، قوه قضائیه طبق روال قانونی به آن رسیدگی خواهد کرد اما تا کنون درخواستی از جانب وکلای متهمین واصل نشده است.»
پس از انتشار این اطلاعیه خبرگزاری فارس هم خبر خود را تصحیح و همین اطلاعیه را جایگزین کرد.
مصطفی نیلی اما اعلام کرد که امروز بر اساس وقت قبلی به دادسرای ناحیه ۳۳ رفته و شروع به مطالعه پرونده کرده است.
بر اساس توییت منتشر شده از او در حساب کاربری توییترش، پرونده بر اساس تشریفات آیین دادرسی کیفری به اجرای احکام فرستاده شده است.
نیلی همچنین نوشته است:
«برای اجرای حکم بایستی تشریفات قانونی طی شود که هنوز اقدامی برای آن انجام نشده است و با استفاده از ظرفیتهای قانونی نظیر اعاده دادرسی و ماده ۴۷۷ تقاضای توقف اجرای حکم و نقض رای را خواهیم داشت.»
او پیشتر ابراز امیدواری کرده بود که بتوانند با درخواست اعاده دادرسی، این حکم را نقض کنند:
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه اما اعلام کرده که صدور حکم اعدام برای دو تن از این بازداشت شدگان، ارتباطی با اعتراضات سراسری آبان سال ۹۸ ندارد و به دلیل «اقدامات مجرمانه» و «تهدید امنیت شهروندان» صادر شده است:
این گزارش در مورد حکم اعدام نفر سوم توضیحی نداده است.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی در حالی سعی در وارونهنمایی حقیقت دارد که ابوالقاسم صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران روز سوم اسفند ۹۸، امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی، از بازداشتشدگان اعتراضهای آبان را به اتهام «مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران» به اعدام محکوم کرده است.
یکی از وکلای پرونده این سه زندانی سیاسی نیز همزمان با صدور حکم اعدام علیه آنها اعلام کرده بود که موکلانش بابت اتهام انتسابی «مشارکت در سرقت مسلحانه مقرون به آزار در شب» تنها به حبس محکوم شدهاند.
- بیشتر بخوانید: محکومیت سه تن از بازداشت شدگان آبان به اعدام و شلاق
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه اما در گزارش امروز خود بدون اشاره دقیق به پرونده امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی، اعلام کرده که این سه زندانی سیاسی از بابت اتهامات «اقدام به سرقت مسلحانه» و «تهدید امنیت شهروندان» به اعدام محکوم شدهاند.
این گزارش به دنبال واکنش شهروندان ایرانی با هشتگ «#اعدام-نکنید» به نشست خبری سخنگوی قوه قضاییه که از تأیید احکام اعدام سه نفر در ارتباط با اعتراضات آبان ۹۸ در دیوان عالی کشور خبر داده بود، منتشر شده است.
غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه جمهوری اسلامی روز سهشنبه ۲۴ تیر اعلام کرد که دیوان عالی کشور حکم اعدام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی، سه نفر در ارتباط با اعتراضات آبان ۹۸ را تأیید کرده است.
چند ساعت قبل از آن، سحرگاه در زندان ارومیه، حکم اعدام صابر شیخ عبداللە و دیاکو رسولزادە، دو زندانی سیاسی کُرد نیز که از سال ۸۹ بازداشت و زندانی شده بودند اجرا شد. در واکنش به این خبرها بود که شهروندان ایران توفان توییتری اعدام نکنید را به راه انداختند.
توییتر در ایران فیلتر است و با این حال مسئولان به تقلا افتادند و بر اساس دادههای نتبلاکز سرعت اینترنت در ایران را مختل کردند اما با وجود همه این تمهیدات هشتگ «اعدام نکنید» ترند اول ایران و یکی از ۱۰ ترند اول جهان شد.
- در همین زمینه: شهروندان ایرانی با یک صدا: اعدام نکنید
ستاد حقوق بشر قوه قضاییه اما در بخش دیگری از گزارش خود با تکذیب خبر ابتلای نرگس محمدی به بیماری کرونا در زندان زنجان، واکنش کاربران به این خبر را «موج اینترنتی رسانهای» از سوی جریانات رسانهای ضدانقلاب قلمداد کرد.
این ستاد از دستگاه قضایی کشور خواست با اطلاعرسانی شفاف و به موقع، «اجازه میدانداری را به جریانات رسانهای ضدانقلاب» ندهد.
تکذیب خبر ابتلای نرگس محمدی در زندان زنجان از سوی مقامات قضایی در حالیست که این زندانی سیاسی به تازگی با انتشار نامهای از درون زندان اعلام کرده علیرغم ابتلا به ویروس کرونا، مسئولان زندان از دسترسی او به رسیدگی پزشکی جلوگیری کردهاند.
محمدی در نامه خود نوشته که از طریق این نامه «شکایت قانونی خود را از مقامات قضایی اعلام میدارد.»
به دنبال انتشار این نامه، جمعی از زندانیان سیاسی سابق و خانوادههای زندانیان سیاسی فعلی، شامگاه دوشنبه ۲۳ تیر با راه اندازی کارزاری با عنوان «نه به شکنجه با کرونا» ضمن ابراز نگرانی خود از وضعیت نامطلوب نرگس محمدی در زندان، خواستار آزادی فوری همه زندانیان سیاسی در ایران شدند.
فعالان این کارزار اعلام کردند فعالیتهای خود را با تمرکز بر وضعیت نرگس محمدی، فعال حقوق بشر زندانی شروع کرده و به تلاش برای اطلاعرسانی در خصوص دیگر زندانیان سیاسی ادامه خواهند داد.
غلامحسین اسماعیلی اما در نشست خبری روز ۲۴ تیر ماه با «شایعه» قلمداد کردن خبر ابتلای نرگس محمدی به کرونا، گفت این خبر را تأیید نمیکند.
شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل اما در واکنش به این گفتههای سخنگوی قوه قضاییه با انتشار مطلبی در کانال تلگرام خود از اسماعیلی خواست با یک خبرنگار مستقل به زندان برود و از شرایط زندانیان بند زنان زندان زنجان گزارشی مصور تهیه کند که نشان دهد چه کسی دروغ میگوید.
- در همین زمینه
نظرها
حیدر
اعدام نکنید! مرگ و تباهی بس است! نه به اعدام! نه به جمهوری اسلامی! نه به خامنهای! نه به روحانی! نه به رژیم آخوندی! نه به فرماندهان فاسد و ولایی سپاه! نه به قوه فاسد و جنایتکار قضاییه!
سارا مسلمان سابق و ضد اسلام از تهران
خلق همه یسکره نهال خدایند هیچ نه برکن تو زین نهال و نه بشکن دست خداوند باغ و خلق دراز است بر خسک و خار همچو بر گل و سوسن خون بناحق، نهال کندن اوی است دل ز نهال خدای کندن برکن گر نپسندی هم که خونت بریزند خون دگر کس چرا کنی تو به گردن؟ این چکامه ای ست از ناصر خسرو که بیش از هزار سال پیش نوشته. من بیشرفان برقدرت اعم از اصلاحطلب و اصولگرا و خصوصا آیت الله ها و و روحانیت همه خونخو.ار نوشتم و این بیت را تکرار می کنم که: گر نپسندی هم که خونت بریزند خون دگر کس چرا کنی تو به گردن؟ ای بیشرفان بر قدرت ۱۴۰۰ سال است که سر می برید، به قول بیهقی خپه (خفه) می کنید، سر به نیست می کنید، تیرباران می کنید، به قول قرآن این دستوالعمل قتل و جنایتتان زجر کش می کنید، و در این ۴۲ سال که تاج سر تمامی جنایتهای این ۱۴۰۰ سالتان است٬ از هیچ جنایتی از تجاوز و ازاله بکارت و لواط و سربریدن و تیرباران و حمامهای بیشمار خون و شکنجه گرفته تا جنایتهائی که تصور هیچ جنایتکاری به آن حد و مرز نرسیده پرهیز نکرده اید. بترسید، بترسید و بترسید از آن روزی که در کمین است. عقده ها انبار و فشرده شده ذو طاقت سوز شده اند، خشم ها وارد مرحله فوران رسیده اند. اگر یادتان باشد روزی روزگاری همین جوانانی که امروز شعارشان مرگ بر اسلام و مرگ بر قرآن و مرگ بر روحانیت است و مرگ بر...می گفتند : وای اگر خمینی حکم جهادم دهد، ارتش عالم نتواند که جوابم دهد! بدانید ای بیشرفان من و برادرم یکی از آنها بودیم. همین جوانان در بند شما و پدران و مادرانشان از همینها بودند اما شما چنان تجاوزی به فرهنگ و تمدن و تاریخ و هنر ما کردید که ما ذات و سرشت و طبیعت ای دین ضد بشریتان را آزمودیم. و حالا بدانید که به دستور آئین و فرهنگ و تاریخ و تمدنمان چنان به خیابان خواهیم آمد که اینبار مزدوران و اوباشان و ارازل توی بیشرف، ای آخوند، ای روحانی، ای مداح، ای طلبه، ای اسلام، ای تشیع، ای قرآن نمی توانید جوابمان دهید. حیف از آن دائی و پسر عموی من که رفتند به خیال خودشان برای ایران جنگیدند و خودشان را به کشتن دادند. در صورتی که گذشت زمان نشان داد که سگ صدام حسین شرفش از شماها بیشتر بود. و حالا سگ ناتنیاهو شرفش از شما بیشتر است. جنایاتی را که شماها با ما می کنید آنها هرگز با فلسطینیان نکردند و نخواهند کرد. مرگ بر همتان باد
Faryad
نازنین بنیادی بازیگر ایرانی هالیوود میگوید اعتراض گسترده به اعدام سه جوان معترض در ایران، از جمله موضوعاتی بود که ایرانیان را متحد کرد. خانم بنیادی روز چهارشنبه به صدای آمریکا گفت: متأسفانه موضوعات زیادی نیست که ایرانیان در قبال آن متحد باشند اما در ۲۴ ساعت اخیر بیش از ۴ میلیون نفر در شبکه اجتماعی توئیتر، صدور حکم اعدام برای ۳ نفر از معترضان آبان ماه ۹۸، یعنی امیرحسین مرادی، محمد رجبی، و سعید تمجیدی را محکوم کردند. وی افزود: امیدوارم جمهوری اسلامی این صدای اعتراضات را بشنود و دست از اعترافات اجباری، زندانی کردن، و اعدام بیگناهان بردارد?!. دونالد ترامپ رئيس جمهوری ایالات متحده روز چهارشنبه در توئیتی فارسی به صدور حکم اعدام برای سه جوان معترض در ایران واکنش نشان داد و گفت: سه نفر در ایران برای شرکت کردن در تظاهرات محکوم به مرگ شده اند. اعدام آنها در هر لحظه قابل انتظار است. اعدام این سه نفر پیامی اسفناک به دنیا می فرستد و نباید انجام شود. #اعدام_نکنید امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی، و محمد رجبی سه جوان معترض آبان ماه، پیشتر به اعدام محکوم شده بودند و دیوان عالی رای آنها را تایید کرده بود. مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، روز جمعه ۲۰ تیرماه فاش کرده بود که تا این مرحله، او هنوز به عنوان وکیل اجازه ورود به پرونده را نداشته است!!!. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا چندی پیش تایید احکام اعدام سه تن از بازداشتشدگان اعتراضات مردمی آبان سال ۱۳۹۸ در ایران توسط دیوان عالی کشور را محکوم کرد. مورگان اورتگاس در پیامی در توئیتر نوشت: «گزارش شده است که این معترضان مورد ضرب و شتم قرار گرفته، از داشتن وکیل محروم بوده، و تحت فشار وادار به اعترافات اجباری شدهاند.» وی تاکید کرد که ایران باید حقوق بشر را محترم شمرده و به این اعدامها پایان دهد. روز سهشنبه ۲۴ تیر، بیش از چهارمیلیون نفر در توئیتر با هشتگهای #StopExecutionsInIran #اعدام_نکنید به صدور این احکام اعتراض کردند
اجازه ورود به پرونده سه جوان محکوم به اعدام خیزش آبان بعد از اعتراض 5 میلیون نفر به حکم صادره برای وکیل شان صادر شد
اجازه ورود به پرونده سه جوان محکوم به اعدام خیزش آبان بعد از اعتراض 5 میلیون نفر به حکم صادره برای وکیل شان صادر شد ▪️اردوی کار: دکتر بابک پاک نیا ساعتی پیش اعلام کرد: « امروز اجازه ورود به ما در پرونده #امیرحسین_مرادی و #سعید_تمجیدی و #محمد_رجبی داده شد؛ پرونده به طور کامل در اختیارمان قرار گرفت تا مطالعه کنیم؛ درخواست اولیه مبنی بر اعمال ماده ۴۷۷ را تقدیم کردیم و بعد از مطالعه کامل، لایحه دیگری خواهیم داد؛ منتظر خبر توقف اجرای حکم باشید.» ▪️همین یک توئیت حکایت روشنی است از کشتار جوانان بیگناه در دستگاه قضایی. بدون حضور وکیل محاکمه کرده اند، حکم داده اند، حکم را تایید کرده اند و فقط وقتی بیش از 5 میلیون نفر یکصدا به اعتراض برخاستند و میلیونها نفر در سراسر جهان صدای اعتراض شان را شنیدند، تازه به وکیل این جوانان اجازه دادند به پرونده دسترسی پیدا کند. ▪️انصاف بدهید اشتباه می کنیم وقتی می گوییم که دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ماشین سلاخی، جنایت سازمان یافته و آدمکشی است؟
منتظر خبر توقف اجرای حکم اعدام باشید
منتظر خبر #توقف_اجرای_حکم_اعدام باشید ▫️ وکلای سه جوان محکوم به اعدام از ارائه درخواست اولیه برای اعمال ماده ۴۷۷ خبر دادند. #اتحاد_همبستگی_ علیه_اعدام #بازداشت شدگان_آبانماه #نان_کار_آزادی_اداره_شورایی @zan_j
"ترس از رقص، از شادی، از آزادی"
ترس از دستان خالی کارگران مبارز هفت تپه، ترس از سی و یک روز دلاوری در «سنگر»؛ ترس از فریاد و خشم گرسنگان، ترس از «تیر»ها و «دی»ها و «آبان»ها؛ ترس از آواز زنان؛ ترس از شکوه اندیشه و اندیشگران، ترس از شعر، از سرود؛ ترس از رقص، از شادی، از آزادی. رژیم قاتلان بزدلِ چهل سال زندان و شکنجه و اعدام، جز با زندان و شکنجه و اعدام برجای نخواهد ماند و تا این گنداب متعفن زهرآلود نخشکد و تا ریشهی این تبار شوم برکنده نشود، آنک «قصاباناند بر گذرگاهها مستقر». #اعدام_نکنید @naghd_com
محسن عمرانی
چوبه های دار را بشکنید #اعدام_نکنید #نه_به_اعدام محسن عمرانی متولد 56 هستم بعد از دوران تحصیل ابتدایی چون مدرسه راهنمایی در روستایمان نبود، برای ادامه تحصیل بناچار باید مسیر چهار الی پنج کیلومتری تا روستای کناری طی می کردیم. مسیری که در زمستان واقعا صعب العبور بود و همیشه تا نیم تنه در گل و لای و آب رودخانه فرو می رفتیم. البته من تجربه کمی در این مسیر دارم. چون از نظر جسمی ضعیف بودم، پدرم مرا به منزل عموی مرحومم برد و تحویل زن عمو (که خاله ام بود) داد. در اتاق پذیرایی قسمتی از دیوار نیم تیغه بود و حالت طاقچه داشت و قسمت بالای آن طبقه کوچکتری بود که روی آن در چپ و راست بصورت مورب دو قاب عکس گذاشته بود. فاصله قاب عکسها از هم دو متر بود و ارتفاع آنها از سطح زمین هم همین حدود. بین قاب عکسها چند شاخه گل پلاستیکی در گلدان کوچکی گذاشته بود. عکس سمت چپ عموی مرحومم بود. که برای صلح و سازش بین چند نفر که درگیر بودند اقدام کرده بود و متاسفانه کشته شد بود. از پدرم شنیدم که پدر بزرگم بعد از کشته شدن عمویم، جوان ترها را از هرگونه انتقام که در آن زمانها مرسوم بود منع می کرد و هیچ اصراری جهت اعدام قاتل نیز نداشت، همینطور هم شد! اما قاب سمت راست با پارچه گلدوزی شده ای پوشیده شده بود. با توجه به آنچه از پدر و مادرم شنیده بودم، حدس میزدم چه کسی در آن قاب بروی طاقچه زیر پارچه گلدوزی است. قدم کوتاه بود، دستم نمی رسید پارچه را کنار بزنم و مردی که زیر آن پارچه بود را ببینم. آن مرد درون قاب برای من یک قهرمان بود چون پدر و مادرم از شجاعت او در دوران بازداشت که وارطان وار لب به اعترافی بر علیه دوستانش نگشوده بود بسیار گفته بودند. البته مادرم همیشه می گفت او جوانی کم حرف بود. راستی تا یادم نرفته بگویم من زنده ی آن مرد را فقط یکبار در قاب ذهنم داشتم ولی تصویری که مات بود و چیزی را نمیشد از روی آن تشخیص داد. اما خوب یاد دارم که کودکی چهار یا پنج ساله بودم، برایم نوشابه ای باز کرد، وقتی متوجه شد که نمیتوانم نوشابه را درون شیشه بخورم، آن را درون کاسه ی بزرگی ( کاسه ای از جنس روی ، پیاله) ریخت و به دستم داد گفت بخور. داشتم می گفتم دستم نمی رسید پارچه را کنار بزنم. بعد از مدتی کم کم فکر می کردم اگر پارچه را کنار بزنم حتما آن مرد با من سخن خواهد گفت. روزی که منزل خلوت بود و تنها بودم، نی قلیان خاله برداشتم و تصمیم گرفتم پارچه را کنار بزنم و مرد درون قاب را نگاه کنم. وقتی به پای طاقچه رسیدم، جرات نکردم دستم بسوی قاب عکس دراز کنم، درست نمیدانم اما شاید عظمت آنچه در ذهنم از آن مرد ساخته بودم و یا اینکه دوست داشتم تصویرش برایم راز آلود باشد. درست نمیدانم ! اما همین می دانم که تا سال سوم راهنمایی که آنجا مدرسه می رفتم تصویر آن مرد درون قاب را ندیدم. آنچه در مورد آن قاب هیچگاه یادم نمی رود اینکه، خاله ام هرگاه روبروی آن قرار می گرفت، دستش به کمر می گذاشت و آهی می کشید، آهی کم صدا ولی از سوز جگر، من هیچگاه ندیدم خاله ام گریه کند اما شک ندارم که در پستو گریه می کرد ولی ما هیچگاه گریه او را ندیدیم. من بزرگ شده بودم قد کشیده بودم دستم به قاب روی طاقچه می رسید اما یک حس غریب به من اجازه نمیداد پارچه را کنار بزنم. شاید آن عکس بیش از اندازه برایم حرمت داشت ! داستان من و قاب عکس ادامه داشت تا چند سال بعد، قبل از نوروز در زمان گرد گیری و خانه تکانی، پارچه ی روی قاب کنار رفت من چهره ی جوانی آرام و مهربان درون قاب دیدم, شاید چند لحظه یا یک دقیقه. بزرگتر که شدم بیشتر از حکایت دستگیری و اعدام یا (زیر شکنجه جان دادن آن مرد) از زبان مادرم شنیدم. آن جوان کسی نیست جز پسر عمویم زنده یاد #ناصر که در سال شصت و سه در سن 20 سالگی به اتهام هواداری یکی از احزاب دستگیر و بعد از سه ماه بی خبری گوری سرد را به خانواده نشان دادند. اتفاقات فوق باعث گردید. همیشه با خود فکر کنم باید تا آنجا که میتوانم جهت لغو مجازات اعدام تلاش کنم. نه تنها اعدام فعالان سیاسی بلکه اعدام هر انسانی، چون اعدام نوعی قتل عمدِ بسیار بی رحمانه است. محسن عمرانی ، معلم ، بوشهر 25 تیرماه نود و نه #نه_به_اعدام #اعدام_نکنید #اعدام_زندانیان_عادی_وسیاسی_را_متوقف_کنید. @edalatxah @etehad_bazn
پیام سازمان عفو بین الملل به مردم ایران
پیام سازمان عفو بین الملل به مردم ایران: شما میلیونها بار در شبکههای اجتماعی خطاب به مقامات ایران نوشتید که سه جوان ایرانی را #اعدام_نکنید. صدای شما قدرتمند است تلاش شما جهان را تغییر میدهد عفو بینالملل همواره کنار شماست. @Iranrefugeessolidarity ***
نه به اعدام، نه به قدرت دولتی
#سرخط: نه به اعدام، نه به قدرت دولتی خلاف آنچه شاید عدهای تصور کنند، اعدام اصلاً مسئلهای حقوقی نیست. اعدام یعنی حق انحصاری حاکم بر جان اتباع، و از این جهت مسئلهای سرتاپا سیاسیست. در نتیجه، بیهوده است دستگذاشتن روی موضوعاتی مثل شفافیت دادرسی. افزون بر این، اعدام یعنی امنیتیکردن مخاطرات زندگی اجتماعی. به مدد اعدام، حاکم میتواند با تکیه بر ترس مردم از کجروی و تخطی به حیات انگلوار خود ادامه دهد و سلطهاش را بر جامعه ابدی کند. اعدام آن هستۀ وحشتزای حاکمیت است. به این ترتیب، مخالفت با اعدام اگر فقط مخالفت با این یا آن اعدام باشد - و نه با تمامیت اعدام - همچنان آن حق انحصاری و آن سازوکار امنیتیکردن را به رسمیت میشناسد. مخالفت با اعدام باید بنیاد آن حق و آن سازوکار را هدف بگیرد، و این بنیاد چیزی نیست مگر همان دولت متمرکزِ فرادست بر جامعه. انحلال مطلق اعدام را باید همچون گامی در جهت انحلال هر شکلی از قدرت سیاسی مسلط و فرادست دانست که انگلوار از جنبوجوش و حیات جامعه ارتزاق میکند. #اعدام_نکنید #علیه_مجازات_اعدام #لغو_مجازات_اعدام @sarkhatism
"و ما تماشا میکنیم..."
"بخشی از یک شعر" کاروان دیکتاتور میگذرد، دندانهای خیابانها از ترس چفت میشوند اگر گُل این است، شلاق چگونه است؟ اگر وطن این است، اسارتگاه چگونه است؟ سالهاست آبِ دهانم را قورت ندادهام که مطمئن شوم آنچه مینوشم گل و لای نیست آنها پسِ گردنِ وطنمان میزنند و ما تماشا میکنیم آنها لجن بر لباسهایمان میپاشند و ما تماشا میکنیم آنها ما را از سیبیلهایمان کشانکشان به راهپیماییها و صلابهها میبرند، و ما تماشا میکنیم... يَعْبُرُ موكبُ الدكتاتور فتصطكُّ أسنانُ الشوارعِ من الخوفِ إذا كانتْ هذه وردةً، فما شَكْلُ السوطِ إذا كانَ هذا وطناً، فما شَكْلُ الزنزانة منذُ سنينٍ لمْ أبلعْ ريقي لأتأكَّدَ أنَّ ما أشربهُ ليسَ وحولاً هم يصفعونَ أوطاننا على قفاها ونحن نتفرّجُ هم يدلقون الوحولَ على ثيابنا ونحن نتفرّجُ هم يسحبوننا من شواربنا إلى المظاهراتِ أو المقاصلِ ونحن نتفرّجُ عدنان الصائغ | شاعر عراقی برگردان: سعید هلیچی #عدنان_الصائغ #سعید_هلیچی ◼️ شاعران جهان ● @World_poets
کافری که از مسلمان بودنش در گذشته احساس شرم میکند
ای کوردلان قرون وسطایی اعدام نکنید. خون این جوانان پاک مانند سیلی خروشان رژیم عقب افتاده خامنه ای ضحاک را که به مرض روانی دچار شده از بین خواهد برد
از اینکه مسلمان زاده هستم خجالت میکشم
اعدام نکنید ای انگلهای خونخوار مردم از شما متنفرند چون شما از یک رهبر روانی و قرون وسطایی حمایت میکنید صف خود را از این بیمار روانی جدا کنید.
ب دال از تهران
خانم سارا، من فکر می کنم سر به سر درست باشه و دو سه تا پیشنهاد دیگر: خلق همه سر به سر نهال خدایند هیچ نه برکن تو زین نهال و نه بشکن دست خدا، از ز بر خلق و باغ دراز است بر خسک و خار همچو بر گل و سوسن خون بناحق، نهال کندن اوی است دل ز نهال خدای کندن برکن گر نپسندی همی که خون تو ریزند خون دگر کس چرا کنی تو به گردن؟ اما بقیه ی نوشته ات بسیار مهم است. امروز تمامی بقایای مقدسین و مقدسات در زیر نعلین وارثین و مدیران دین خونین علی و محمد و قرآن برای همیشه نابود شد. این دین و این ایمان با برهنگی کامل و شمشیر عریان و خونچکان ۱۴۰۰ سال ی بی غلاف و کشتار به قول خود متولیان این دین « بی تعارف» زن و مرد و کودک و پر و جوان برای هعمیشه در دلها قلع و قمع و ریشه کن شدند. بر آگاهان و با سوادان و دانشجویان و روشنفکران است تا نفر به نفر این مردم را نسبت به این دین و هم نسبت به فرهنگ انسانی ایرانی آگاهی د هند. بر روشنفکران و باسوادان است تا به مردم بگویند و بشناسانند که سعدی و مولوی و حافظ و خیام و رودکی و ناصر خسرو و فارابی و خوارزمی ابن سینا و... هزاران متفکری که نامهای اسلامی عربی را یدک می کشند بین شش تا هزار و چند صد سال پیش مجبور بوده اند که برای حفظ جان وانمود کنند که مسلمانند. مردم ایران باید یک بار برای همیشه از این دین نانجیب و نانجیبی خروج کنند. من بسیار متاسفم که چنین طوفان تییوتری برای کشتار بهائيان کمونیستها و دیگر باوران و همجنسخواهان به وجود نیامد. بهائیانو همجنس خواهان و کمونیستها و مجاهدین را در سکوتی مرگبار کشتند و حتا در مورد بهائيان خود بهائيان هم سکوت کردند. البته آنها مدعی سیاست گریزیند، اما حیف از جامعه ی ایران که از این بیپناهان دلجوئی و پشتیانی نکرده و گویا آنقدر از هر دین و مذهبی بیزار است که از بهائيان به خاطر دینشان که آنرا دیانت می نامند پشتیبانی نمیکند. اما انسان با هر دین و ایمان ابتدا به ساکن انسان است. در هر حال دین گریزی مردم ایران و پرخاششان و حتل توهینهاشان بر هر دین و مذهب دستاورد مهمی ست که بعد از سرنگونی حتمی این حکومت ضد انسان متعادل خواهد شد. باید شعار بعدی # آزاد کنید باشد!