فقر، آنچه حاصل «غنیسازی» بوده است
بار گرانی بر دوش اقتصاد، جامعه، فرهنگ، امنیت و محیط زیست کشور. تنشهای منطقهای و مسابقه تسلیحاتی. در گفتوگو با چهار صاحبنظر این موضوع را بررسی کردیم.
پروژه «غنیسازی» اورانیوم به عنوان بخشی از یک سودای اتمی، نتایج فاجعهبار خود را نشان داده: تنش در روابط ایران و جهان، مسابقه تسلیحاتی در منطقه، انزوای ایران، تحریم اقتصادی کشور، همبسته با آن گسترش فقر و از سوی دیگر غنی شدن مافیای سودبرنده از قاچاق و تحریم. بعد از پنج سال از برجام چه باقی ماند؟ امید میرفت که برجام عقلانیت را به رژیم ایران تحمیل کند و از طرف دیگر گشایشی در وضع اقتصادی کشور پدید آید. اما این امید هم زایل شد. عدهای هنوز بر این گمان هستند که برنامه اتمی به خودی خود اشکالی ندارد و خیلی هم مفید است، مشکل به مجریان آن برمیگردد. آیا چنین است؟ آیا ایران اصولاً به غنیسازی اورانیوم نیاز دارد؟
در پادکست زمانه این پرسشها را در گفتوگو با مهران مصطفوی (پژوهشگر)، فرج سرکوهی (نویسنده)، منیره برادران (نویسنده و از زندانیان سیاسی دهه ۱۳۶۰) و شهلا شفیق (جامعهشناس) به بحث گذاشتیم. میشنوید:
برنامه غنیسازی هستهای ایران عملاً در سال ۱۳۶۶ با یک دستگاه سانتریفیوژ که علی اکبر ولایتی، وزیر خارجه وقت با هواپینای اختصاصی از پاکستان به تهران آورد آغاز شد. سانتریفیوژ آلودگیهای اتمی داشت. درصد غنای آلودگی سانتریفیوژ موجب شک آژانس بین المللی انرژی اتمی شد. برنامه هستهای ایران با بدگمانی آغاز شد و با بدگمانی جامعه جهانی هم ادامه پیدا کرد. مهران مصطفوی در سیاست هستهای ایران سه مرحله را شناسایی کرده است: مرحله نخست از اواخر جنگ ایران و عراق تا سال ۱۳۸۲ که برنامه هستهای ایران محرمانه تلقی میشد و مرحله دوم که بر شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» تکیه داشت و سرانجام مرحله آخر: برجام. او معتقد است:
«ایران از غنیسازی و تمایل به ساخت راکتور آب سنگین فقط به عنوان یک ابزار برای پیشبرد مقاصدش استفاده میکند. این مقاصد اقتصادی و برای تولید انرژی نیست بلکه جمهوری اسلامی ایران قصد دارد از آن برای توازن قوا در منطقه و با غرب استفاده کند.»
با این حال جمهوری اسلامی ایران اما همچنان ادعا میکند که برنامه هستهای یک برنامه ملی است. فرج سرکوهی با این ادعا اینگونه مخالفت میکند:
«اقتصاد کشور ما متاسفانه بر صادرات نفت و گاز متکی است. به نفع منافع ملی ماست که در خلیج فارس صلح و ثبات برقرار باشد. اوارنیوم غنیشده به چه درد ما میخورد؟ مگر آنکه بخواهیم بمب اتم بسازیم. مصرف دیگری در جامعه برای اورانیوم غنیشده نداریم.»
بشنوید:
با خروج آمریکا از برجام و با اعلام سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران، وزارت خزانهداری آمریکا مجموعهای از بیش از هزار شرکت و فرد را تحت تحریم اقتصادی قرار داده است. صادرات نفت ایران هم به ۷۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته است. با این حال تحریمها نه تأثیری در رفتار جمهوری اسلامی در خاورمیانه گذاشته و نه ایران برای حصول یک توافق تازه که دربردارنده فعالیت موشکی سپاه و نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی باشد پای میز مذاکره آمده است. در اثر فشار حداکثری دولت ترامپ ریال بیش از ۷۰ درصد از ارزش خود را از دست داد. تبعیضهای اجتماعی سبب خیزشهای اجتماعی شد. جنبش خستگان. حرکت بدنها در خیابانها. سرکوب. با افزایش ۲۰۰ درصدی قیمت بنزین اعتراضات در آبان ۹۸ بالا گرفت. اینترنت قطع شد و خامنهای دستور کشتار داد و بعد هم اعلام پیروزی کرد.
منیره برادران معتقد است بحران هستهای جمهوری اسلامی تاثیرات منفی بسیاری بر جنبشهای اجتماعی از جمله جنبش دادخواهی دارد و یکی از اهداف اصلی آن، خفه کردن صداهای داخلی به بهانه «امنیت» است:
«باید توجه داشت که برنامه هستهای در درون خودش اصولاً بحرانآفرین است. بحران هستهای بر حرکتها و جنبشهای دادخواهانه و حرمتهای مدنی مردم اثر منفی گذاشته است. یکی از اهداف جمهوری اسلامی [با تکیه بر بحران هستهای] هم این است که صداهای داخلی را در ایران خفه کند – به بهانه امنیت، ماجراجوییهای منطقهای و ایجاد ناامنی فضا را بستهتر میکند.»
شهلا شفیق، جامعهشناس در گفتوگو با زمانه سویه دیگری از پیامدهای برنامه هستهای ایران را آشکار میکند: فروپاشی اعتماد عمومی مهمترین سرمایه اجتماعی یک کشور. شهلا شفیق در این ارتباط به زمانه میگوید:
«در آغاز فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی، تعدادی در داخل نظام بحث رفراندوم را پیش کشیدند. بحثی که میتوانست گفتمانی در سطح اجتماعی به وجود بیاورد تا مردم بدانند تبعات برنامه هستهای چیست، اما به دلیل نبود آزادی بیان در ایران همه این بحثها خفه شد. در نتیجه با توجه به اینکه جمهوری اسلامی تلاش فراوانی کرد تا برنامه هستهای را یک برنامه ملی نشان دهد، اما با امنیتی کردن مسئله هستهای، اعتماد عمومی را از بین برد و حال دیگر کسی باور ندارد که این یک برنامه ملی است.»
...
خلاصه کنیم: برنامه هستهای حکومت ولایی بار گرانی است بر دوش اقتصاد، جامعه، فرهنگ، امنیت و محیط زیست کشور و همچنین تحریککننده است به تنش و مسابقه تسلیحاتی در منطقه.
بیشتر بخوانید:
نظرها
حقیقتگو
حکومت اخوندی فاشیستی که با خمینی آخوند شروع شد وهمچنان با خامنه ای آخوند ادامه دارد درحقیقت محض مردم برای چنین حکومتی ارزشی نداشته و ندارد وحتی موجودیت فیزیکی شان که برای حکومت هزینه بردار بوده است را نمی خواسته و نمی خواهد چه برسد برآنکه که تحریم ها وفقراقتصادی وبیکاری و آواره گی و بی اینده گی نسل جوان منجر شده شده ومیشود ودرحقیقت به گفته خامنه ای مردم خش وخاشاک هستد واگر مخالفتی وانتقادی هم همانند خش وخاشاک ها درو شده ومیشوند وخواهد شد ..حکومت اخوندی تنها برای اقشارآخوندها و خانواده هایشان وآقازاده ها ولشکریان سپاه وبسیج وارگان های مخوف مذهبی حکومت کرده ومی کند که درطی این چهل ساله میلیاردها دلار درگنجینه شان دارند و ازتحریم ها هم کوچکترین ترس ووحشتی ندارند فقط دراین مدتی که ثروت های هیولائی دلاری خرده دلالان و روشوه خواران افشاگری شده است که میلیونها ومیلیاردها ذلارو ضمیمه انهم تصاحب وتعرضات زمین خواری و ساختمان وویلاسازی اندوخته ثروت شان بوده است باید به ثروت کلان هیولائی میلیاردها دلاری رهبرو اقشارآخوندها و ارگان های مذهبی و سپاه وغیره اشاره کرد که همچنان صاحبان چنین ثروت هائی بوده وهستند وفقط برای مردم شعاراقتصاد مقاومتی وتحریم ها با اشک های تمساح وارانه تقدیم شان کردند ...هرکشورخارجی که موجودیت چنین ثروت هیولائی حکومت آخوندی فاشیستی را تحلیل کند درصدد بهره مند شدن آزان برخواهد آمد بطور مثال اگرکودک ویا نوجوانی با جیب های مملو ازاسکناس راهی بازارشود مسلم است که ازدستفروش ها گرفته تابه مغازه داران درصدد جذب پولهایش برخواهند امد وانواع رقم کالاها و اسباب بازی ها و غیره به وی پشنهاد خواهند کرد ..روس وچینی ها دانسته که ثروت حکومت اخوندی چنین وچنان است ...بله نیروگاه اتمی چه موهبت هائی دارد انرژی ارزان تولید می کند ومی توانید حتی صادرکنید ..ولی برای بی نیازشدن ازسوخت ان باید دستگاه های غنی کردن اوارنیوم را ما بخرید ...پهاپادوموشک سازی هم قدرت تان را زیاد می کند لازمه آن خرید دستگاه ها و برنامه های کامپیوتری است که آنهم ما به شما می فروشیم ...وصدها مورد دیگر...ولی نگفته اند که غنی کردن اوارنیوم موجب تش افرزوی بین المللی وبوِیزه غرب خواهد شد ومنجر به تحریم ها خواهد شد ...بیش از20میلیاردلار وبلکه بیشترصرف نیروگاه اتمی بوشهرشد کجا رفت تولید برق ارزان واگربرقی هم تولید کرد چه قشونی پولش را به جیب زدند !! روس ها وچینی ها هرآنچه به حکومت آخوندی فروختند درحقیقت محض مولد بروزتنش های بین المللی وجنگ های نیابتی بوده است وبه ضرر مردم ایران بوده است...نیروگاه انرژی خورشیدی دراسپانیا را مشاهده کنید که با کمترین هزینه بیشرین تولیدات انرژی برق داشته است هم خطری که محیط زیست را تهدید کند ندارد ونه ذباله اتمی دارد - نه خطر چنوبیل را دارد...چرا درایران هرآن کس به انتقاد ازانرژی اتمی برآمد دستگیر وزندانی شد؟ چراحامیان محیط زیست درزندان ها هستند و اجازه گفتن نظرات وتحلیل هایشان را ندارند؟ روس ها وچینی ها و اقشارآخوندهای بیسوادوبی فهم وشعور نمی گذارند!!!خانواده بسیجی و پاسدار به فرزندان هایشان با مدارک تحصیلی ودانشگاهی فرمایشی افتخارمی کنند که بله انها در اموراتمی مشغول به کار هستندومشغول غنی کردن اوارنیوم هستند!!
سالار
فقر، حاصل زمامداری آخوند دزد و جنایتکار در ایران است. حاصل غنی سازی برای کشور ما چیزی نبوده جز شکستهای پی در پی آخوندها برای دستیابی به بمب اتمی. بدلیل ناتوانی حاکمان جمهوری اسلامی در سامان دادن وضعیت کشور، در برآوردن عدالت اجتماعی، در پاک زندگی کردن (از بین بردن رانت و فساد از خود و اطرافیان و هم حزبیهایشان)، رفته رفته حاکمان جمهوری اسلامی خود را در آغوش قدرتهای خارجی یافتند. به تدریج هیچ حامیای جز سپاه و کشورهای دیگر نیافتند. بهمین دلیل راهی جز دستیابی به بمب اتمی برای تثبیت قدرتشان ندارند. اما همان قدرتهایی که اینها را در آغوش خود نگهداشتهاند اجازه دستیابی به بمب اتمی را به آنها نخواهند داد. برای اینکه یک جمهوری اسلامی تضعیف شده بهتر دوشیده خواهد شد. ولی حاکمیت مغز فندقی این را نمیداند! امروز اگر چین حاضر است تا به قیمت غارت 25 ساله ایران حاکمیت جمهوری اسلامی را تحت لوای پرچم کمونیست بگیرد، فقط به این دلیل است که آمریکا فشار بسیار زیادی به اقتصاد چین وارد کرده است. وگرنه همین اندازه استخوان را هم هرگز برای جمهوری اسلامی رو نمیکردند. کسی که از مردم خود میدزدد، هرگز برای یک خارجی دوست قابل اعتمادی نخواهد بود. بهمین دلیل آنها هرگز به سران رژیم جمهوری اسلامی (که به مردم خود خیانت میکنند) اعتماد نخواهند کرد.