مروری بر تحلیلها: ماشه چکانده شد، اما (هنوز) خبری نیست
در تحلیل هاآرتص و سرمقاله نیویورکتایمز درباره اقدام آمریکا استدلال شده که توسل واشنگتن به مکانیسم ماشه با بیتوجهی جهانی روبرو شده است.
مکانیسم ماشه یا بازگشت خودبهخودی تحریمهای بینالمللی علیه ایران به جدیدترین نقطه زورآزمایی تهران و واشنگتن بدل شده است. ایران آن را بینتیجه و در عین حال خلاف قوانین خوانده و از کشورها خواسته به ادعای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی از سوی آمریکا بیتوجه باشند.
ایالات متحده اما تحریمهای جدیدی وضع کرده و دونالد ترامپ، رئیسجمهوری این کشور در دستوری اجرایی اعلام کرده است که تحریمهای بینالمللی علیه ایران بازگشتهاند و دولت او اجازه نخواهد داد «ایران بقیه جهان را با عرضه تازه موشکهای بالستیک و سلاحهای متعارف به خطر بیندازد» ــ اشارهای به تلاش برای حفظ تحریمهای تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی که اکتبر منقضی میشود.
با وجود این، تحلیلگران بسیاری میگویند که تلاش آمریکا بیفایده است و حتی بسیاری از متحدان این کشور نیز از بازگشت تحریمهای بینالمللی یا ادعای قانونیبودن توسل واشنگتن به مکانیسم ماشه حمایت نکردهاند. تحلیل روزنامه اسرائیلی هاآرتص و سرمقاله روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز که در زیر مرور میشوند، به همین نکته اشاره میکنند.
👈🏽 مکانیسم ماشه: آمریکا منزویتر میشود یا ایران؟
👈🏽 جمهوریخواهان آمریکا: ماشه را بچکانیم، ماشه را نچکانیم
▪️ ترامپ خواهان تحریمهای جدید علیه ایران است. جهان به او دهنکجی میکند ــ زوی بارئل
تحلیلگر مسائل خاورمیانه روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» در یادداشتی با اشاره به تلاش دولت ترامپ برای بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران از طریق مکانیسم ماشه، آن را شکستخورده تصویر میکند.
به باور زوی بارئل، ترامپ به جای اینکه از سوی کشورهای جهان حمایت شود، با دهنکجی آنها روبرو شده. او به موضع پنج قدرت باقیمانده در توافق ــ آلمان، بریتانیا، روسیه، چین، فرانسه ــ اشاره میکند که میگویند واشنگتن با خروج از برجام در ۲۰۱۸ موقعیت قانونیاش برای استفاده از مکانیسم ماشه را از دست داد.
زوی بارئل دلیل اصلی اقدام دولت ترامپ را به انتخابات پیشروی ریاستجمهوری آمریکا مربوط میداند:
«این حرکت به نظر بخشی از تلاشهای ترامپ برای اثبات استعداد حیرتانگیزش در سیاست خارجی به رأیدهندگان در آستانه انتخابات نوامبر است اما طرح مورد نظر او خلل و حفرههای متعددی دارد.»
تحلیلگر خاورمیانه هاآرتص سپس برای اشاره به این خلل و حفرهها به نمونه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس میپردازد:
«قطر در عین میزبانی از بزرگترین پایگاههای نظامی ایالات متحده در خاورمیانه، مهمترین شریک اقتصادی ایران است و این دو همراه با یکدیگر روی بزرگترین میدان گاز طبیعی خلیج فارس کار میکنند.
یا حتی امارات متحده عربی که به تازگی قراردادی با اسرائیل امضا کرد. امارات سال جاری برای شرکتهای ایرانی مجوز صادر کرد تا فعالیتهایشان در دوبی را احیا کنند و تقریباً تمام محدودیتها بر صدور ویزا برای صاحبان کسب و کار ایرانی را برداشت و ایرانیها در حال خرید هر چه بیشتر املاک و مستغلات در امارات هستند و به بازسازی صنایعی کمک میکنند که در دوسال گذشته آسیب دیدهاند.
عمان، دیگر نامزد امضای قرارداد با اسرائیل، روابط نزدیکی با ایران دارد و به عنوان میانجی ایران با ایالات متحده و عربستان سعودی نقش ایفا میکند.
ترکیه نیز که خرید نفت و گاز طبیعی از ایران را متوقف کرده، هنوز تجارت و دیگر پیوندها را با تهران نگه داشته.
عراق که تجارت سالانهاش با ایران به ۱۲ میلیارد دلار میرسد، در مورد برق و آب و گاز طبیعی به ایران وابسته است و به شبهنظامیان شیعه تحت حمایت تهران اجازه میدهد درون قلمرویش فعالیت داشته باشند. علیرغم سیاست پروآمریکایی نخستوزیر مصطفی الکاظمی و مخالفتهای عامه مردم با حضور ایران در عراق، بغداد بدیل دیگری ندارد زیرا ایران خط حیات اقتصادیاش است.
آیا این کشورها که متحدان خوب واشنگتن هستند، باید زیر دست دولت ترامپ رنج بکشند؟ آیا ایالات متحده پایگاههایش از قطر و عمان را برخواهد چید؟»
تحلیلگر هاآرتص سپس به حمایت چین و روسیه از ایران میپردازد و دست آخر مقالهاش را با این نتیجهگیری به پایان میرساند:
«رهبر قدرتمندترین کشور جهان در حال توئیتکردن برای پیروزی در انتخابات نوامبر است و به همه طرف بمبی میاندازد. حالا این کارها جبههای علیه متحدان اروپایی و رقبای قدرتمندی همچون روسیه و چین ایجاد کرده، چون ترامپ در حال بدل کردن ایران به یک رقیب در موضع ضعف [underdog] است که باید از آن در برابر جنون او محافظت کرد.»
▪️ ترامپ برای سردرآوردن از توافقهای بینالمللی نیاز به دوره آموزشی دارد ــ سرمقاله نیویورکتایمز
سرمقاله هیات تحریریه نیویورک تایمز در روز یکشنبه ۳۰ شهریور/۲۰ سپتامبر به رویارویی اخیر دولت ترامپ با ایران اختصاص داشت.
هیات تحریریه گروهی از روزنامه نگاران هستند که از اتاق خبر روزنامه جدا هستند و نظراتشان بر پایه مطالعات، نظر کارشناسان و مذاکرات شکل میگیرد.
سرمقاله نیویورک تایمز ابتدا به تاریخچه سیاست ترامپ نگاهی میاندازد: «دو سال پیش دولت ترامپ از توافق بین المللی خارج شد که در ازای اعمال محدودیتهای شدید بر برنامه هستهای ایران اغلب تحریمهای این کشور را لغو میکرد. ترامپ این توافق را که با مشقت فراوان توسط دولت اوباما و متحدان نزدیک اروپایی آمریکا حاصل شده بود، "بدترین توافق موجود" نامیده بود. از آن زمان ترامپ سعی در نابودی برجام داشته است. تحریمهای ایران را برقرار کرده و متحدان اروپایی را در صورت هر گونه معاملهای با ایران تهدید به تحریم کرده است. نفی برجام تا بدانجا جلو رفته که اینک دیگر کشورها در شگفتند که آیا به تعهدات بین المللی آمریکا تا انتخابات آتی میتوان اعتماد کرد.»
نیویورکتایمز در ادامه مینویسد: «در نمایشی خیرهکننده از گستاخی، دولت ترامپ اینک استدلال میکند که آمریکا هنوز یکی از طرفین توافق اتمی است. بر این پایه میخواهد از یکی از بندهای توافق استفاده کرده و با فعال کردن مکانیسم ماشه تحریمهای بینالمللی را بر ایران بازگرداند و مانع انقضای تحریم تسلیحاتی ایران شود. تنها یکی از طرفهای قرارداد میتواند عامل از سر گیری تحریمهای جهانی بر ایران باشد.
نظریه حقوقی وزارت خارجه چنین استدلال میکند با وجود این که آمریکا از توافق خارج شده، هنوز یکی از طرفهای آن است زیرا که در مشروح بخشی از قطعنامه شورای امنیت که در پی توافق آمده فهرست کشورهای حاضر در توافق از جمله آمریکا قید شده است. با چنین استدلالی آبی گرم نمیشود.»
در ادامه این مقاله، نیویورک تایمز نقل قول هایی از مخالفان این استدلال از جمله از یکی از معاونان سابق دبیر کل سازمان ملل و نیز جان بولتون که از مخالفان سر سخت ایران است آورده است.
جان بولتون در وال استریت ژورنال نوشته است: «خیلی خوشمزگی است که بگوییم ما به خاطر هدفهایی که دوست داریم در توافق هستیم و برای آنها که دوست نداریم، در توافق نیستیم. همین مسأله دلیل کافی است که مکانیسم ماشه را فعال نکنیم. »
در ادامه مقاله آمده که معلوم نیست چه خواهد شد. تحریمهای بین المللی نیاز به کمیته نظارتی دارند ، اما چنین کمیتهای تشکیل نمیشود مگر آنکه شورای امنیت رسما تصمیم به آن بگیرد.
در بخش دیگری به مساله رنجاندن متحدان اروپایی در این رابطه اشاره شده و آمده است ایالات متحده آمریکا که زمانی شانه به شانه فرانسه، آلمان و بریتانیا – بلکه حتی چین و روسیه - میایستاد تا ایران را به انزوا بکشاند اینک خود منزوی شده است.
در ادامه نیویورکتایمز به محنت مردم ایران که از تحریمها در رنج هستند اشاره کرده و در پایان نوشته است: مانند بسیاری از ترفندهای ترامپ، هیچ نقشه بدیلی در پس این هیاهوها نیست. امروز ایران بسیار نزدیکتر به برخورداری از توان ساخت یک بمب اتم است، نزدیکتر نسبت به روزی که ترامپ به ریاست جمهوری رسید.
نظرها
امیر راست گفتار
فرق نمیکنه که حرف مفت از دهن کی بیرون بیاد " از احمدی نزاد " رئیس جمهور چلغوز ایران باشه یا از ترامپ رئیس جمهور گنده باقالی امریکا! شنوندگان این نوع اراجیف که کشورها و افکار عمومی جهان است برایش فرق نمیکنه که کشور و مردمانش "ایران وبود و نبود ایران برایش علی السویه باشد یا دار و ندارشان وابسته و محتاج به امریکا! وقتی حرف مفت بزنند " همگان میشنوند " در موردش فکر میکنند " قضاوت میکنند و نتیجه میگیرند که باید بنحوی جلوی این یاوه گوئیها گرفته شود " اگر اقدامی نشود به خطر بر میخورد" اول حرف است و گویندگانش وقتی ببینند عکس العمل درخوری با این یاوه صورت نگرفت شجاعت این را پیدا میکنند تا رنگ واقعیتری به مزخرفاتشان بدهند! شباهت دو رئیس جمهور حرف مفت زن و بیسواد و پوپولیست و بی تجربه " یکی در ایران(احمدی نزاد) و دیگری در امریکا (ترامپ) کاملا مشهود است" هیچکدام به نتیجه دلخواهشان نرسیدند و هر دو پس از رفتنشان شرایطی را باقی گذاشتند که مرتب کردن دوباره اش شاید سالها طول بکشد!