دست پلیس در خون، این بار در اسفراین
قتل عباس مینباشی، جوان اسفراینی با تیراندازی پلیس از سوی دادستان نظامی خراسان شمالی تأیید شده. این ماجرا پس از مورد مشابه قتل مهرداد سپهری، با هشتگ «جوان اسفراینی» داغ شده است.
خشونت افسار گسیخته پلیس که به مرگ شهروندان انجامیده، سر خط خبرها در ایران است و مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است. هنوز ماجرای مهرداد سپهری که در مشهد به قتل رسید داغ است که قتل عباس مینباشی، جوان اسفراینی با تیراندازی پلیس از سوی دادستان نظامی خراسان شمالی تأیید شد. این ماجرا با هشتگ «جوان اسفراینی» در توئیتر داغ شده است.
مجتبی زارع، دادستان نظامی خراسان شمالی با اشاره به فیلم منتشرشده در شبکههای اجتماعی در خصوص به قتل رسیدن یک شهروند ۳۷ ساله توسط پلیس در شهر اسفراین، ضمن تأیید این رویداد اعلام کرد با شکایت اولیای دم، پروندهای برای بررسی بیشتر ماجرا گشوده شده است.
طبق شواهد موجود در فیلمی که روز شنبه سوم آبان در شبکههای اجتماعی منتشر شد، دو مأمور نیروی انتظامی در یک پیادهرو با فردی که روی زمین افتاده درگیر هستند و او را مورد ضرب و جرح قرار میدهند:
به گفته شهروندی که از این ماجرا فیلمبرداری کرده، پلیس، فرد مضروب را با تیر زده است.
شهروند مقتول، عباس مینباشی ۳۷ ساله و اهل شهرستان اسفراین معرفی شده است.
خبرگزاری میزان به نقل از مجتبی زارع، دادستان نظامی خراسان شمالی از ثبت شکایتی با عنوان «تیراندازی منجر به قتل» از سوی خانواده مقتول در دادسرای نظامی این استان خبر داده و گفته تحقیقات در زمینه این پرونده ادامه دارد:
«با توجه به اهمیت موضوع و ادعاهای اولیای دم متوفی، طی تماس تلفنی در حضور اولیای دم از مدیرکل پزشکی قانونی استان درخواست کردیم تا با دقت و سرعت جسد کالبدگشایی و علت فوت و نوع صدمههای وارد شده مشخص شود.»
به گفته زارع دستوراتی در چند بند به ضابطان قضایی برای بررسی نحوه مرگ مقتول داده شده تا محل درگیری را دقیقاً بررسی و فیلم دوربینهای مداربسته موجود در محل را جمعآوری و ارسال کنند:
«همچنین درباره دستور قضایی تعقیب و تیراندازی، صورتجلسات تنظیم شده و مشخصات مأموران دخیل در ماجرا از مراجع ذیربط استعلام شده است.»
این دومین مورد از قتل شهروندان توسط مأموران نیروی انتظامی است که در چند روز اخیر خبرساز میشود.
شامگاه شنبه سوم آبان هم یک ویدئو کوتاه از برخورد خشن پلیس با یک شهروند در شهرک حجت مشهد در شبکههای اجتماعی و رسانهها منتشر شد. در این ویدئو کوتاه مأمور پلیس دستهای فرد بازداشت شده را به یک میله بسته و به صورت او اسپری فلفل میپاشد و به او شوکر میزند. این فرد به دنبال این ماجرا جان خود را از دست میدهد.
خانواده فرد بازداشت شده که هویت او مهرداد سپهری اعلام شد، گفتهاند که او به دلیل خفگی ناشی از اسپری فلفل فوت کرده است.
یک روز پس از این رویداد، مهدی اخلاقی، دادستان نظامی خراسان رضوی از تشکیل یک پرونده قضایی برای پیگیری این قتل و همچنین بازداشت مأمور پلیس خبر داد.
به گفته اخلاقی، خانواده فرد متوفی شکایت کردهاند و بازپرس دادسرای نظامی خراسان رضوی با حضور در پزشکی قانونی پس از کالبدشکافی، دستور نمونهبرداری از ریه و بررسی تأثیر اسپری بر مرگ متوفی را صادر کرده است.
انتشار این ویدئو در شبکههای خبری و اجتماعی واکنش خشمگینانه کاربران را به دنبال داشت. برخی از کاربران قتل او را با جرج فلوید، شهروند سیاهپوست آمریکایی که به دست پلیس به قتل رسید مقایسه و اظهارات علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در آن زمان را بازنشر کردند.
علی خامنهای ۱۴ خردادماه سال جاری در یک سخنرانی زنده تلویزیونی به بهانه اعتراضها در آمریکا در پی کشتهشدن جورج فلوید به دست پلیس، به تندی به دولت آمریکا حمله کرد و گفت:
«آشکارا جنایت میکنند، عذرخواهی هم نمیکنند و بعد هم میگویند حقوق بشر، انگار آن مرد سیاهی که کشته شد، بشر نبود و حقوقی نداشت.»
به دلیل پاسخگو نبودن مراجع قضایی و انتظامی و همچنین پنهان ماندن نتیجه چنین پروندههایی از دید افکار عمومی، ضرب و جرح شهروندان و تیراندازی منجر به قتل توسط مأموران انتظامی به جریانی تکرارشونده تبدیل شده است.
حدود یک ماه پیش دو جوان به نامهای علیرضا جعفرلو، متولد ۱۳۷۴، دانشجو و علیرضا گودرزی متولد ۱۳۷۲، روز ۳۱ مرداد هنگام عبور از میدان کشاورز، شاهدشهر شهریار، هدف شلیک مأموران انتظامی قرار گرفتند. در این تیراندازی، علیرضا گودرزی در جا به قتل رسید و علیرضا جعفرلو به شدت زخمی شد.
بنا بر گفته شاهدان عینی، علیرضا جعفرلو هم بر اثر ضرب و جرح مأموران، قبل از انتقال به بیمارستان جان باخته است.
هر چند انتشار ویدئوی قتل این دو جوان در شبکههای اجتماعی واکنش زیادی را از سوی کاربران به دنبال داشت، اما نتیجه پیگیریهای انجام شده در این زمینه از سوی مراجع قضایی و انتظامی شهرستان شهریار اعلام نشده است.
- در همین زمینه
نظرها
کرماشانی
قتل یک نوجوان ۱۷ ساله از پیروان دین یارسان به دست پلیس در کرمانشاه استانوایر- سایت ههنگاو از کشته شدن یک نوجوان ۱۷ ساله کرمانشاهی توسط ماموران نیروی انتظامی خبر داده است. به گزارش این سایت، ماموران نیروی انتظامی کرمانشاه روز چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۹، در محله «دولتآباد» این شهر یک دستگاه اتومبیل «پژو ۴۰۵» را به رگبار بستهاند. در نتیجه این تیراندازی، یک نوجوان ١٧ ساله به قتل رسیده و یک نوجوان دیگر به شدت زخمی شده است. هویت نوجوان به قتل رسیده، «اشکان عزیزی» اعلام و نوجوان دیگری نیز با نام «برهان عزیزی» به شدت زخمی شده است. گزارش شده که برهان عزیزی به کما رفته است و هم اینک تحت مراقبتهای ویژه پزشکی قرار دارد. این دو نوجوان اهل محله «درهدریژ» (شهرک مهدی) کرمانشاه هستند و ماموران نیروهای انتظامی به بهانه این که اتومبیل آنها پلاک نداشته است، به سوی آنها شلیک کردهاند. در هفته گذشته رسانههای ایران گزارشهای دیگری از خشونت مرگبار نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی منتشر کردهاند. در آخرین مورد، ماموران نیروی انتظامی یک جوان ۳۰ ساله سنندجی با نام «کژوان الماسی» را در شهریار به قتل رساندند.
پرویز از جنوب شهر تهران
با سلام مردمک در سرتاسر ایران نه تنها از این اسلام دست برداشته اند بلکه به صورتی واضح و روشن اسلام را دینی ضد بشری و ضد ایرانی میدانند. آنها دیگر قرآن این دستورالعمل قتل و آدمکشی و شکنجه را نه تنا مقدس کریم و مجید نمی دانند بلکه در بسیاری مواقع آنرزا سوزانده و نیمه سوز در کوچه و خیان و مترو رها کرده اند. از چند ماه پیش قران سوزث و ناسزا گویی و آلودن قرآن سکه رایج شده دو هفته پیش در شهر ری و جنوب تهران قرآنهائی آلوده را در کوچه ها رها ذکرده بودند پریروز در فیروزآباد و حتا در آذربایجان ًرانهائي را مردم آلوده بودند و ویدوهائی را انتشار دادند. حکومت سعی کرده تا آین قرآنهای نو را و غیر فرسوده را قرآنهای فرسوده جلوه دهد و بگوید که حتا بیسلقیگی مسئولین بوده تا بگوید این مردم عادی و بریده از اسلام نبوده اند و حتا در تلویزیون از مردم ریا کارانه دلجوئی هم شد. آنها در هین حال دست کم من که در جنوب تهران هستم می بینم که هر ده پانزده روز قرآنی مفاتیحی و یا حتا ورقی از قرآن نیمه سوز و یا آلوده در کوچه ها رها شده و حکومت در پی فاعالین این کنش هاست. در هر حال اینان می دانند تکه بزرگشان گوششان است. و قتل نوید افکاری پویا بختیاری و مهرداد سپهری نمونه ایست از این ترس. مردم آخوندها و مداحان و طلاب را زیر نظر دارند و با خشمی وصف ناپذیر در حال رصد رفت و آمد و محل زندگی آنها هستند. مردم اینها را در خواهند یافت!
"تصور کنید در بازداشتگاهها چه میگذرد..."
واکنش اسماعیل بخشی؛ کنشگر سرشناس کارگری، به جنایت تازهی نیروی انتظامی در شکنجه و کشتن «مهرداد سپهری» در مشهد: "ماموران امنیتی، وقتی در انظار عموم، بی پروا و گستاخ، با متهمین چنین رفتارهای خشن، ضد انسانی و تحقیرآمیز را به نمایش میگذارند، دیگر خودتان تصور کنید در بازداشتگاهها چه میگذرد..." اسماعیل بخشی #اثبات_شکنجه اتحاد بازنشستگان @etehad_bazn
امیر راست گفتار
بسیاری از ماموران نیروی انتظامی ادمهای عادی نیستند " مثل اینکه این شغل را برای ارضای خواسته های درونی و بیمار گونه اشان انتخاب کرده اند و برای پیدا کردن خوراک روحشان دربدر دنبال سوزه های خلافکار میگردند و با پیدا کردن هر موردی دنیا را بکام خویش میبینند! انگار در اموزشهاشان هیچ استادی با انان از قانون و حفظ حرمت ان علی الخصوص در نزد ماموران اجرای قانون سخنی نگفته است ! اینجور ادمها در همه جای دنیا یافت میشود اما این سیستم است که باید این موضوعات مهم را بارها و بارها به انان گوشزد کرده و نظارت دقیق نیز داشته باشد و در صورت احراز کار خلاف یک مامور مجازات او را پشت گوش نیندازند تا بفهمند کشور و مردم ان ارزشمندترین عناصر برای محافظت میباشند و تخلف در این زمینه مستوجب تنبیه و مواخذه است. در همین موارد اخیر میبینیم که مسئولین این جانوران اول از همه دامان شریف نیروی انتظامی را از لکه دار شدن خلاص کند که اینها استثناست و بدنه این نیرو از افراد شریفی تشکیل شده که اصلا احتیاج بدفاع ندارند! وقتی با امار و ارقام تخلافات این نیرو را در یک محدوده زمانی برایشان تشریح کنی که این غیر عادیست و در هیچ کجای دنیا نیروی انتظامی عملکرد اینچنینی ندارد حتی در امریکا با بیش از سیصد میلیون جمعیت و انجاست که وقتی پلیس کسی را میکشد در دنیا تابلو میشود به شخص قربانی دخیل میبندند که او یک خلافکاره بالافطره" معتاد و دزد و کیف قاپ "سابقه دار" که مزاحمتهای بیشماری برای جامعه درست میکرده و با این توجیه میخواهد نظرها را از تخلف برگرداند به اینکه ناراحت نباشید چون بهر حال خیرش بشما رسیده و یک اشغال * بقتل رسیده و بنوعی طبیعت عدالت را اجرا کرده و دست خداوند متعال بالای سر این ملت خداجو هست و از انان محافظت میکند ! اصلا اجرای عدالت بشیوه غربی که اساس ان بر حسب علم و مطالعات جامعه شناسی و روانشناسی است پایه بدبختی این ملت است " شیوه حسین قلی خانی که ما پیشه کرده ایم تائید شده در کتاب فلان از عهد عتیق نشانه درستی اعمال ماست! حالا مرد میخوام که بالای این حرف حرفی بزنه! ادمی که در این جامعه دزد و کیف قاپ و خلافکار شده علتش اصلا به این نظام ربطی ندارد و در عین حال برطرف کردن این معضلات با از میان برداشتن فیزیکی انان ممکن میشود و هیچ امیدی به بازسازی این افراد و دادن شانس دوباره بر ای اصلاحشان وجود ندارد! این نیز حتما در کتاب فلان از همان عهد عتیق گفته شده و مو لا درزش نمیره!
دخو
جناب امیر راست گفتار این اجرای عدالت به شیوهء غربی شامل دوران برده داری هم می شد؟ یا آنزمان "غربی" نبودند؟ آیا اکنون که این همه نقض و سرکوب حقوق بشر در جوامع غربی هر روزه اتفاق میفتد, اینها هم بخشی از "اجرای عدالت به شیوهء غربی" است؟
امیر راست گفتار
جناب دخو : من منظورم دقیقا دفاع از شیوه غربی بطور مطلق نبود " با شما هم عقیده ام که غرب لیاقت انرا ندارد که کسی عاشق سینه چاک ان باشد و مدینه فاضله من یکی حداقل نیست" منظورم این بود که در دنیا پیشرفت وجود دارد که ناگزیر است و برگشت به گذشته هم ممکن نیست" همان مثال شما در مورد برده داری که جزو لاینفک تاریخ غرب است در ادامه به ملغی شدن برده داری بطور رسمی منتهی شد " قرون وسطی همینطور و پس از ان نوبت به متفکران و ابداع روشهای نو در هر امری رسید از جمله سیستمهای جدید اداره کشور با تکیه بر افکار متفکرینی که تا حد زیادی نواقص گذشته را تشخیص دادند و رفع کردند و راه پیشرفت بشر را گشودند ! درست در همان دورانی که ما خواب بودیم! این دقیقا صد و هشتاد درجه با طرز تفکری که در حال حاضر اداره امور ما را عهده دار شده فرق میکند " تمایل اینان بازگشت به گذشته که ممکن نیست و سرشاخ شدن با هر پدیده نو و دشمنی با غرب بدلیل عدم شناختشان از محیط جهانیست! اینکه در غرب نواقص زیادی وجود دارد حرف کاملا درستیست " اما تکلیف ما با این نواقص در غرب چیست؟ ایا باید انرا بهانه این بدانیم که اصلا بسمت غرب نظر نکنیم و بخاطر مشکلاتی که انجا وجود دارد یک نمره صفر به ان بدهیم و خلاص ؟ یا بعنوان یک انسان عاقل همه گزینه ها را بسنجیم و در صدد رفع نواقص ان باشیم؟ ایا چون غرب وجود دارد ما باید فرهنگ خودمان را بیخیال شویم یا بیاموزیم که فرهنگ اصیل ما هم در طی زمان دچار الودگیهایی شده و نیاز به پالایش دارد؟ اتفاقا فرهنگ خودمان بایستی اصلی ترین گزینه مد نظرمان باشد " فرهنگ ما هویت ماست.