مذاکرات وین ــ آیا برجام احیاشدنی است؟
گفتوگو با مهران براتی
مذاکرات در وین برای احیای برجام آغاز شده است. سرانجام آن چه خواهد بود؟ مهران براتی، کارشناس امور بینالملل معتقد است پس از نشست وین شاید تنشها کمی رفع شود اما موانع برای دستیابی به توافق زیاد هستند.
پس از ماهها تنش و انفعال در قدم برداشتن به سوی احیای «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام)، کمیسیون مشترک برجام به ریاست اتحادیه اروپا و حضور نمایندگان چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایران در وین از سه شنبه، ۱۷ فروردین آغاز شد و اولین نشست نیز به پایان رسید.
آیا دیگر میتوان به احیای برجام و رفع تنشهای بین ایران آمریکا خوشبین بود؟ آیا سیاستهای داخلی ایران و آمریکا تاثیری در حاصل رایزنیهای احیای برجام خواهد داشت؟ آیا سیاست فشار حداکثری ترامپ بر حکومت ایران شکست خورده است؟ موضع "اپوزیسیون" چیست؟
زمانه این پرسشها را با مهران براتی کارشناس امور بینالملل و معاون سیاسی شورای مدیریت گذار در میان گذاشته است.
نشست وین و دورنمای برجام
ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این نشست را یک دستاورد مثبت روبه جلو ارزیابی کرد و از آمادگی آمریکا برای لغو تحریمهای ناسازگار با برجام خبر داد. همزمان سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه و رئیس هیأت ایران نیز نشست را سازنده قلمداد کرد.
عراقچی، چهارشنبه ۱۸ فروردین در وین در جمع خبرنگاران گفت جلسات کارشناسی در قالب دو کارگروه تشکیل میشود و وظیفه آنها این است که مجموعه اقداماتی را که آمریکاییها باید انجام بدهند تا رفع کامل تحریمها در یک مرحله صورت بگیرد را مشخص کنند.
معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران در نشست کمیسیون تأکید کرده که «رفع تحریمهای آمریکا، اولین و ضروریترین اقدام جهت احیای برجام» است و ایران «آمادگی کامل دارد به محض رفع تحریمها و پس از راستیآزمایی آن، اقدامات جبرانی هستهای خود را متوقف کرده و به اجرای کامل برجام بازگردد».
این در حالی است که رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و سرپرست هیأت آمریکایی در وین روز سهشنبه قبل از آغاز نشست کمیسیون مشترک برجام به شبکه رادیویی «انپیآر» گفت ایالات متحده نگران برنامه موشکهای بالستیک ایران است و وقتی پرونده هستهای آن مشخص شد، مذاکره درباره فعالیت منطقهای ایران را آغاز میکند.
مالی با تأکید بر اینکه «میخواهیم درباره همه این مسائل مذاکره کنیم»، اصرار مقامهای جمهوری اسلامی بر رفع کامل تحریمها را نشانه جدی نبودن تهران در بازگشت به برجام دانست.
ایران انتظار دارد یک هزار و ۶۰۰ مورد تحریم از سوی آمریکا لغو شوند. نیمی از این تحریمها در زمان ترامپ اعمال شد. اما برخی از این تحریمها به گفته آمریکا علیه کارنامه حقوق بشری و مداخلات منطقهای ایران است و نه برنامه هستهای.
موانع متعددی بر سر راه لغو تحریمها وجود دارند. استیون ارلانگر، گزارشگر ارشد نیویورکتایمز عدم اعتماد متقابل، خواست ایران برای لغو تمام تحریمها، شک به صلحآمیز بودن برنامه جمهوری اسلامی، بندهای موسوم به "بندهای غروب" در توافق و نیز سیاست داخلی ایران را موانع احیای برجام میشمارد. ارلانگر درباره عدم اعتماد مینویسد:
«اعتماد مسأله بزرگی است... آیتالله [خامنهای] با تردید و دودلی با توافق ۲۰۱۵ با "شیطان بزرگ" موافقت کرد. خروج آقای ترامپ از توافق تنها بر بیاعتمادی آقای خامنهای افزود.»
بیاعتمادی میان ایران و آمریکا دوسویه است. به گفته ارلانگر بسیاری در واشنگتن ــ چه برسد به اسرائیل و اروپا ــ ادعاهای ایران را مبنی بر اینکه هرگز به دنبال سلاح هستهای نرفته و نخواهد رفت، باور نمیکنند. با وجود این طیف لیبرال حزب دموکرات خواهان بازگشت بایدن به توافق هستهای هستند.
در این شرایط مهران براتی به کاهش تنشها خوشبین است اما موانع بر سر راه رسیدن به یک توافق را پرشمار ارزیابی میکند.
خلاصه متن گفتوگوی زمانه با مهران براتی، کارشناس امور بین الملل و معاون سیاسی شورای مدیریت گذار را در زیر بخوانید:
پس از مذاکرات سهشنبه ۱۷ فروردین در وین، ایالات متحده برای لغو تحریمهای ناسازگار با برجام اعلام آمادگی کرده است. از سوی دیگر ایران کماکان میگوید سیاست گام به گام برای بازگشت به تعهدات برجامی در کار نیست و بازگشت باید کامل باشد. به نظر شما میتوان به احیای برجام و رفع تنش ها بین ایران و آمریکا خوشبین بود؟
شاید تنشها کمی رفع شود اما بازگشت به برجام دور از تصور است. مسئله گام به گام را نیز که ایران مرتب رد میکرد به گذشته مربوط است. پس از جلسه دیروز مسئله پذیرش گام به گام بوده است. اگر ایران همین فردا به برجام ۲۰۱۵ برگردد آمریکا نخواهد توانست که تحریمهای اعمال شده دولت ترامپ را بردارد. چون این تحریمهای آقای بایدن نیستند. به ویژه پس از ریاست جمهوری ترامپ و تجدید قانونی که در زمان اوباما هم بود که طبق آن رییس جمهور باید هر شش ماه یک بار دلیل بیارود که چرا تحریمهایی را تعلیق میکند و به کنگره توضیح دهد. این قانون در ژانویه ۲۰۱۷ در دوران ترامپ تمدید شد و شکل دیگری با نام قانون «کاتسا» گرفت. در این قانون مسائل مربوط به موشکها، حضور منطقهای و تروریسم و حقوق بشر و … درج شدهاند و رییس جمهور موظف است که هر شش ماه یکبار توضیح دهد که چرا تحریمهایی را بر میدارد. آقای بایدن یا باید قانون جدیدی تصویب کند و کنگره آن را بپذیرد تا این تحریمها برداشته شوند و گرنه به این سادگی نیست.
شما به کنگره آمریکا اشاره کردید. مشکل دیگر سیاست داخلی آمریکا یا ایران است. تحلیلگران از نوعی سیاست پینگپنگی نگراناند: در ۲۰۱۵ توافق شد و در ۲۰۱۸ ترامپ از توافق خارج شد. فرض کنیم که در ۲۰۲۱ دوباره توافق بهدست بیاید و کمی بعدتر اصولگراها در ایران یا جمهوری خواهان در آمریکا قدرت را بهدست بگیرند و توافق را زیر پا بگذارند و این چرخه ادامه پیدا کند. نظر شما درباره این نگرانی چیست؟
مشکل اصلی اینجا بود که توافقنامه برجام به قانون تبدیل نشد. اگر میشد این مشکلات ایجاد نمیشد. اکنون این امکان وجود دارد که در کنگره تصویب شود. بنابراین وضع پیشین برجام نمیتواند ادامه پیدا کند.
تحلیلگران بسیاری میگویند که سیاست فشار حداکثری ترامپ شکست خورده است. ایران اکنون زیر یک صد هزار و ۶۰۰ تحریم است که نیمی از آنها در دولت ترامپ وضع شده است. مردم عادی در کشور متحمل رنج زیادی شدهاند. به نظر شما جامعه بینالملل برای برخورد با حکومت ایران در زمینه حقوق بشر و سرکوب داخلی چه راهی باید پیش بگیرد؟
به نظر من سیاست تحریمها از دید آقای ترامپ شکست نخورده و به هدف خود رسید. ترامپ میخواست قدرت سیاسی جمهوری اسلامی را تضعیف کند. حضور منطقهای اش را حداقلی کند. منابع مالیاش را از بین ببرد و موفق شد. جمهوری اسلامی امکان این را ندارد که به حزبالله، حماس و نیروهای نیابتی خودش در عراق و سوریه کمک مالی کند یا به حداقل رسیده. اما در زمینه حقوق بشری خیر. تحریمهای حقوق بشری آمریکا و اروپا هنوز وجود دارند. حتی در زمان اوباما نیز در جنبش آزادیخواهی ایران اوباما کمکی نکرد. ترامپ هم گفت که نمیخواهد حکومت ایران را براندازد. بلکه هدفش این بود که حکومت ایران را سر جای واقعی خودش بنشاند. اروپاییها هم دنبال همین هدف هستند. بر سر جای خود نشاندن حکومت ایران. اما مسئله حقوق بشر میماند که اپوزیسیون ایران باید برای آن تلاش کند. اگر ایران یک اپوزیسیون قوی داشته باشد و در سیاست آمریکا لابیگری کند میتواند در قانون گذاری تاثیر گذار باشد. در حال حاضر از سوی اپوزیسیون کوشش میشود که به قانون کاتسا بندهای حقوق بشری اضافه شود.
در مورد کارزار حداکثری پاسخ شما به منتقدانی که میگویند از یک طرف هدف تحریمها این است که تقابل نظامی صورت نگیرد اما ایران و آمریکا پس از خروج آمریکا از برجام به جنگ نزدیک شدند چیست؟ عدهای دیگر از منتقدان میگویند نیز تحریمها فشار اقتصادی را بر مردم افزایش داد اما تاثیری بر رفتار منطقهای یا رفتار حکومت ایران با مردم خودش نگذاشت. پاسخ شما چیست؟
آنچه به جنگ مربوط میشد خیر. ترامپ همواره گفت که خیال درگیری نظامی ندارد و در نهایت جنگی هم نشد. اما در مورد تحریمهایی که متوجه معیشت مردم ایران میشود واقعیت است. این یک شمشیر دولبه است. حکومت هرچه بیشتر منابع مالی دستش باشد و بتواند اقتدار نظامی خود را در منطقه گسترش دهد و در داخل نیروهای سرکوبگر خود را تغذیه کند، علاقه کمتری به این مسئله خواهد داشت که توجهی به حقوق شهروندی مردم داشته باشد. این چنین حکومتهای اقتدارگرا بدون فشار مالی مجبور نمیشوند به راحتی گامی در جهت انتظارات مردم بردارند و کوتاه بیایند یا فرو بپاشند. در مورد شوروی سابق هم همینطور بود. مردم ایران هم سختی بسیاری کشیدند اما اگر غرب بخواهد به مسئله حقوق شهروندی مردم ایران کمکی بکند و یا از درون حکومت گروهی بخواهند سرکوب را کمتر کنند بدون تضعیف پایههای اقتصادی حکومت بسیار احتمال کمی وجود دارد. این مسئلهای است که ما با آن روبهرو هستید و پاسخی هم برایش نداریم. از یک طرف این تحریمها باعث میشوند که وضع مردم روزبهروز بدتر شود و از طرف دیگر بدون تحریمها حکومت از نظر اقتصادی تضعیف نمیشود. حال پرسش اینجاست که آیا اگر وضعیت معیشتی مردم بدتر شود آیا قیام گرسنگان علیه حکومت استبدادی رخ خواهد داد؟
به نظر شما بهعنوان یکی از چهرههای مخالف حکومت ایران، موضع اپوزیسیون در قبال مذاکرات در جریان، باید چگونه باشد؟
موضوع اساسی اپوزیسیون میتواند این باشد که ایران به ماجراجویی اتمی پایان دهد. ایران احتیاجی به انرژی اتمی ندارد. به گفته خود دولتیها دو هزار میلیارد تومان خرج غنیسازی شده که با قراردادهای جدید هم مرتب مجبورند غنیسازی کنند و بعد پودر کنند. پس از پایان تحریمها نیز دست جمهوری اسلامی باز است که به غنیسازی ادامه دهد.
نظرها
نظری وجود ندارد.