محرومیت عالیه مطلبزاده از حق تماس تلفنی به دلیل طرح شکایت علیه سلول انفرادی
گفتوگو با صدرا عبداللهی
عالیه مطلبزاده، عکاس و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین به دلیل طرح شکایت درباره نگهداری متهمان در سلول انفرادی از امکان تماس تلفنی محروم شده است. او در دوران حبس بارها بازجویی شده و نامهها و بستههای پستیاش تحویل داده نمیشود.
عالیه مطلبزاده، عکاس، فعال حقوق زنان و نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات که در زندان اوین دوران حبس خود را سپری میکند، به دلیل ثبت دادخواست و طرح شکایت درباره نگهداری متهمان در سلول انفرادی و اعمال شکنجه سفید، از حق تماس تلفنی محروم شده است.
صدرا عبداللهی، همسر عالیه مطلبزاده در گفتوگو با زمانه این قطع تماسهای تلفنی را نگرانکننده و در نتیجه روندی برای اعمال فشار بر زندانیان سیاسی و خانواده آنها میداند.
گفتوگوی زمانه با صدرا عبداللهی را بشنوید:
صدرا عبداللهی به زمانه میگوید روز چهارشنبه هشتم اردیبهشت منتظر تماس تلفنی هفتگی عالیه مطلبزاده بوده اما از او خبری نشده است:
«آن روز عالیه در ساعت معمولی که برای زنگ زدن است تماس نگرفت و مجبور شدم به خانواده همبندیهایش زنگ بزنم و بپرسم که آیا آنها تماسی با زندانیانشان داشتهاند یا نه. آنها گفتند که از داخل زندان طبق معمول تماس داشتهاند و متوجه شدم این عدم تماس تنها مربوط به عالیه است و نهایتا عالیه بعد از چند ساعت زنگ زد و گفت من از کارت دوست دیگری برای تماس استفاده میکنم. اولین نکتهای که گفت این بود که روز دوشنبه دادخواستش در اعتراض به موضوع حبسهای انفرادی و شکنجه سفید را به دفتر زندان تحویل داده است.»
به گفته صدرا عبداللهی احتمالا دلیل قطع تماسهای تلفنی عالیه مطلبزاده طرح دادخواست علیه اعمال سلول انفرادی بوده است. هنوز به صورت رسمی در این باره هیچ اطلاعی به عالیه مطلبزاده داده نشده اما او به همسرش گفته نامهای آماده کرده و روز شنبه تلاش میکند از طریق مسئولان زندان موضوع قطع تماسهای تلفنی را پیگیری کند:
«به هر صورت وقتی اختلالی وجود دارد اگر اتفاقی باشد، فقط با یک یا دو شماره تلفن پیش میآید ولی زمانی که همه شماره تلفنهایی که عالیه روی کارتش دارد قطع شده و با هیچکدام نمیتواند تماس برقرار کند، یعنی ایجاد مانع شده است.»
در تاریخ ۱۱ اسفند ماه ۱۳۹۹، شماری از فعالان سیاسی و مدنی که طی مدت زمان بازداشت و زندان سابقه تحمل سلول انفرادی را داشتند، با حضور در دفتر قضایی نسبت به نگهداری متهمان در سلولهای انفرادی طرح شکایت کردند و این دادخواست را به ثبت رساندند. در همبستگی با این اقدام، ۱۷ تن از زندانیان سیاسی-عقیدتی در زندانهای اوین و رجاییشهر، یکم اردیبهشت ماه با حضور در دفاتر بند این زندانها شکایتی مشابه را طرح کردند. در این دادخواست زندانیان با استناد به رأی وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، نگهداری زندانیان در سلول انفرادی را «مصداق بارز شکنجه» و امری غیرقانونی دانستند و خواهان رسیدگی به این موضوع شدند.
عالیه مطلبزاده نیز دوشنبه هشتم اردیبهشت ماه شکایت خود علیه سلول انفرادی را به دفتر دادستانی زندان اوین تحویل داده است.
مطلبزاده مرداد ماه ۱۳۹۶ توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ماشاالله احمدزاده، به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به سه سال حبس و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» به یک سال حبس محکوم شد. این حکم در مهر ماه ۱۳۹۶ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر عینا تأیید و با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی (تجمیع احکام)، دو سال زندان برای او قابلیت اجرایی پیدا کرد.
در دادنامه صادره، مصداقِ اتهاماتِ مطرح شده علیه عالیه مطلبزاده، «راهاندازی و شرکت در کارگاههای توانمندسازی زنان در خارج از کشور (گرجستان)» عنوان شده است.
مطلبزاده در نهایت ۲۰ مهر ماه ۱۳۹۹ با احضار قبلی برای تحمل حبس به بند نسوان زندان اوین منتقل شد. او در حالی به زندان برده شد که قبل از آن تحت عمل جراحی قرار داشت و نیازمند مراقبتهای پزشکی بود.
فشار مضاعف علیه عالیه مطلبزاده در دوران حبس
سازمان زندانها، نیروهای امنیتی و سیستم قضایی به روشهای مختلفی زندانیان سیاسی را تحت فشار قرار میدهند و به همین جهت سپری کردن دوران حبس برای زندانیان سیاسی بسیار متفاوت با یک زندانی عادی است. برای مثال در ماههای گذشته بسیاری از زندانیان سیاسی را بر خلاف ماده ۵۱۳ آیین دادرسی کیفری به زندانهای شهرهای دیگر تبعید کردند.
از سوی دیگر صدرا عبداللهی به زمانه میگوید عالیه مطلبزاده طی شش ماهی که برای تحمل حبس به زندان اوین منتقل شده، تاکنون چهار بار مورد بازجویی قرار گرفته است. این بازجوییها با توجه به اینکه عالیه مطلبزاده به دادگاه رفته، حکم دریافت کرده و دوران محکومیتش را سپری میکند، کاملا غیرقانونی است:
«عالیه در زندان چهار مرتبه بازجویی شده که دو مورد از این بازجوییها در بند ۲۰۹ زندان اوین اتفاق افتاده و دو مورد دیگر در حفاظت اطلاعات داخل زندان. علاوه بر اینها یک بار هم به صورت گفتوگوی تلفنی با او تماس گرفتند. در تمام این موارد عالیه تأکید کرده این یک روند غیرقانونی است اما آنها گفتهاند این یک گفتوگوست نه تهدید. عالیه به آنها یادآوری کرده اگر تهدید نیست چرا شما اظهار میکنید که ممکن است پرونده جدید باز شود، یا در روند مرخصیهایی که احتمالا بعدا قرار است اعطا شود تأثیر داشته باشد یا آزادیهای مشروطی که باید مراجعی با آن موافقت کنند ...، این یک روند غیرقانونی است که تصمیم دارید من را نسبت به موضوعی مجبور یا تهدید کنید.»
به گفته صدرا عبداللهی در یکی از بازجوییها به عالیه مطلبزاده گفته شده این صحبتها پیرو یک بیانیه است و از او خواسته شده تا علیه این بیانیه موضعگیری کند:
«به عالیه گفتند این بیانیه را تکذیب کن ولی او گفته من اینجا نه رسانه دارم که آن بیانیه را شنیده یا دیده باشم نه به اینترنت دسترسی دارم که بدانم این بیانیه چیست. زمانی که من به موضوعی دسترسی ندارم چگونه میتوانم آن را تأیید یا تکذیب کنم؟»
بخش دیگری از بازجوییهای عالیه مطلبزاده در مورد سوابق و دورههای مختلف کاری او بوده؛ به صورت مشخص درباره مقاطعی که او نایب رئیس انجمن دفاع از آزادی مطبوعات و دبیر سرویس عکس مجله «ایران فردا» بود. علاوه بر این موارد در مورد دوستانش مورد بازجویی قرار گرفته است و هیچکدام از این موارد مربوط به پروندهای نیست که او بابت آن به تحمل سه سال زندان محکوم شده.
صدرا عبداللهی در ادامه میگوید:
«به گفته عالیه از دید بازجوها این موضوع گفتوگو محسوب میشود اما او نگاهش این بود که بازجوییهای جدیدی در حال شکل گرفتن است. در حالی که فردی داخل زندان دوران محکومیتش را طی میکند و هیچ موضوع جدیدی هم رسما اعلام نشده، به نوعی تحت فشار قرار دادن است که میتواند تهدیدی برای هر نوع آسیب رساندن محسوب شود. این موضوع باعث نگرانی عالیه شده.»
زندان و امیدهای بزرگ
عالیه مطلبزاده تصمیم گرفته بود دوره زندان را با فعالیتهای مختلف جمعی سپری کند. به عنوان مثال وارد کردن کتاب به داخل زندان برای به روز کردن کتابخانه بند زنان زندان اوین.
صدرا عبداللهی میگوید به سفارش همسرش و با همکاری اولیه زندان، تعدادی کتاب دارای مجوز را در چند نوبت به زندان ارسال کرده اما بعد از دورهای از ورود کتابها به زندان جلوگیری میشود:
«این جلوگیری از ورود کتابها به زندان، نه گفتن هم به فرستنده بود و هم به داخل زندان. این کتابها نه فقط برای عالیه بلکه برای خود زندان است. الان چهار پنج بسته کتاب که برای نیلوفر بیانی، راحله احمدی، گیتی پورفاضل و دیگران بود برگشت خورده و در خانه مانده.»
عبداللهی علاوه بر تماسهای معمول هفتگی به همسرش در زندان نامه مینویسد و سعی میکند از طریق نامهنگاری ارتباط متفاوتی با همسرش داشته باشد؛ نامههایی که مانند داستانهای کوتاه هستند. اخیرا اما مسئولان زندان از پذیرش نامهها نیز سر باز میزنند و آنها را برگشت میدهند:
«من نامههای کلاسیک که مثلا همه مینویسند حال من خوب است، حال شما خوب است، نمینویسم. سعی میکنم قصه تعریف کنم، سوال طرح میکنم، از اتفاقات روزانه مینویسم و حتی بخشهایی را خطاب به مأموری که نامه را بررسی میکند مینویسم، آن بخشها را جدا میکنم و میگویم این بخش را برای تو (مأمور) مینویسم. انگار این موضوع زندانبانها را آزرده کرده بود که باعث شد نامهها را تحویل ندهند.»
هنگامی که عالیه مطلبزاده نسبت به ممانعت از تحویل نامهها اعتراض میکند، مسئولان زندان به او میگویند همسرت در نامهها ما را خطاب قرار میدهد و بخشی را برای ما مینویسد:
«عالیه به آنها گفته بود که خب شما نامهها را میخوانید و کنترل میکنید؛ به همین دلیل خطاب به شما مینویسد.»
صدرا عبداللهی به زمانه میگوید عالیه مطلبزاده در زندان به شدت نگران تبعیض و اختلاف طبقاتی شدید در بین زندانیان است چون شرایط یکسانی برای همه وجود ندارد و تعدادی از زندانیان از امکانات خوبی در داخل زندان برخوردار هستند، در حالی که تعدادی دیگر از چنین امکاناتی بهرهمند نیستند.
او به دغدغههای عالیه مطلبزاده در مورد زندانیان گمنام و کمتر شناخته اشاره میکند و میگوید که او که همواره سعی دارد به طرق مختلف از آنها حمایت و به آنها کمک کند.
علاوه بر این شرایط، بسیاری از موارد پروتکلهای بهداشتی که زندانیان برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا در بندها رعایت میکنند از سوی مسئولان زندان رعایت نمیشود.
عالیه مطلبزاده در این باره گفته است:
«بازدیدهای گاه و بیگاهی وجود دارد که بخشی نظامی-امنیتی است و بخشی هم اداری و سازمانی که توسط قوه قضاییه انجام میشود. در بخشی از این بازدیدها پروتکلهایی که ما در رابطه با کرونا رعایت میکنیم و به شدت هم مراقب هستیم، رعایت نمیشود، با کفش وارد بندها میشوند یا با رفت و آمدهایی که در هیچ پروتکلی گنجانده نشده است. این ممکن است هر لحظه کرونا را به داخل زندان منتقل کند.»
عالیه مطلبزاده در زندان به صورت رسمی درخواست رسیدگی مجدد به پروندهاش را هم داده بود اما این درخواست رد شد.
انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۹۹ با صدور بیانیهای خواهان آزادی فوری عالیه مطلبزاده، نایب رئیس و کیوان صمیمی، رئیس این انجمن شده بود.
عالیه مطلبزاده همچنین از اعضای کمپین یک میلیون امضا و کمپین حمایت از قربانیان اسیدپاشی است.
نظرها
نظری وجود ندارد.