تورم مصرفکننده در ایران: ۱۱ برابر عراق و افغانستان، ۳ برابر ترکیه
سبد خرید و مصرف یک خانواده سهنفره در ایران در پایان فروردین ۱۴۰۰ حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان گرانتر از همین سبد با همین اقلام در اسفند ۱۳۹۹ است. به بیان دیگر تنها در فاصله یکماه هزینههای خانوار ایرانی چنین رشد کمرشکنی داشته است.
گرانی و تورم در ایران چنان ابعاد پیچیدهای پیدا کرده که برای درک وضعیت باید بازه آماری را به هفته کاهش داد. رشد قیمتها چنان شتابان است که تورم سبد خانوار را میتوان به صورت هفتگی بررسی کرد.
در حالی که آمار تورم نقطهبهنقطه در ابتدای فروردین ۱۴۰۰ نشان میداد که میانگین سبد مصرف خانواده در یک سال گذشته ۵۰ درصد گران شده است، برخی اقلام اساسی در این سبد تا ۱۵۰ درصد افزایش قیمت داشت.
حال ببینیم که از ابتدای فروردین تا انتهای فروردین همین قیمتها چقدر رشد کرده است. ایلنا گزارش داده است که تنها ظرف یک ماه گذشته، روغن مایع و جامد ۳۵ درصد، نان ۵۰ درصد، شکر ۷۲ درصد، مرغ ۲۲ درصد، گوشت قرمز ۹ درصد و برنج ۱۱ درصد گران شده است.
بنابراین با احتساب این دادهها، سبد خوراکیها برای خانواده ۳,۳ نفره، یک میلیون و ۱۷۰ هزار تومان گران شده است.
ایلنا در گزارشی که از سبد معیشت در یک ماه گذشته تهیه کرده از آمارهای رسمی و قیمتهای دولتی استفاده کرده است. در همین گزارش اعلام شده است که این قیمتها چیزی نیست که مردم در بازار با آن مواجه میشوند. فاصله میان نرخهای آماری با نرخهای واقعی در ایران در برخی اقلام حتی به ۴۰ درصد هم میرسد. معنای این تفاوت آن است که مرکز آمار ایران برای محاسبه تورم از نرخهایی استفاده میکند که برخی از آنها تا ۴۰ درصد کمتر از آن چیزی است که مغازه جنب مرکز آمار ایران به مصرفکننده میفروشد.
سفرههایی خالیتر از ۱۳۹۹
شاخص تورم مصرفکننده در ایران در یک ماهگذشته وضعیتی بغرنجتر از قبل یافته است. فرامرز توفیقی، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها و از مذاکرهکنندگان کارگری دستمزد در این باره میگوید:
«در فررودین ۱۴۰۰، تورم مصرف کننده ۴۸,۷ بوده است، این رقم را باید با کشورهای همسایه قیاس کنیم تا عمق مسأله خود را نشان دهد، این نرخ ۱۱ برابر عراق، ۱۱ برابر افغانستان و ۳ برابر ترکیه است، با این قیاس، راحتتر میتوان قضاوت کرد که تا چه میزان بحران معیشت جدی است.»
ایلنا در گزارش خود از تورم فروردینماه نوشته است که گرانیها در همه سطوح اوج گرفته و به معیشت کارگران حمله کرده است. حمل و نقل به طور متوسط ۳۰ درصد (۲۵ تا ۳۰ درصد افزایش نرخ تاکسی در شهرهای مختلف و ۳۰ درصد افزایش بلیت مترو در تهران) گران شده است، نرخ مسکن، درمان و آموزش نیز در حال افزایش یافتن است اما ملموسترین افزایش قیمتها در بخش خوراکیهاست که گرانیها را هفتگی و روزانه، طبقهی کارگر با پوست و جان خود لمس میکند.
افزایش ۳۹ درصدی دستمزد در سال ۱۴۰۰ که در شرایط ایدهآل و در صورت پرداخت همه مزایا به حدود یک میلیون تومان بالغ میشود هماکنون با افزایش قیمتها در فروردین بلعیده شده است و در ماههای آینده و با تداوم تورم وضعیت معیشتی کارگران را در وضعیتی بدتر از سال ۱۳۹۹ قرار خواهد داد.
وضع کارگران در این تورم افسارگسیخته
استفاده از عبارت «تورم افسار گسیخته» برای توصیف وضع کنونی اقتصاد ایران چندان راهگشا نیست. کارگران و بخش بزرگی از طبقه متوسط در ایران در سه سال گذشته با پدیده «دستمزد گرسنگی» دست به گریبان بودهاند. دستمزد گرسنگی به وضعیتی گفته میشود که میزان مزد و حقوق فرد حتی کفاف تأمین سبد غذای او را هم ندهد. دستمزد گرسنگی وضعیتی است که در آن همه اقلام رفاهی، پسانداز و یا اقلام سرمایهای از سبد مصرف حذف میشود و جدال واقعی بر سر زندهماندن و از فقر کالری نجات یافتن است.
براساس آخرین آمار ماهیانه مرکز آمار ایران، با بررسی سبد خوراکی خانوراها که شامل ۱۶۴ قلم کالای مصرفی است، نرخ این اقلام ۴۳,۵ درصد رشد کرده، برای کالاهای غیر خوراکی و خدمات خانوار شامل ۳۱۱ قلم کالا و خدمات از رشد ۳۶,۷ درصد برخوردار شده است. نرخ تورم خوراکیها نسبت به غیرخوراکیها بیشتر بوده است. نرخ تورم خوراکیها در مناطق شهری ۳۸,۶ و در مناطق روستایی ۴۰,۶ درصد بوده است.
بیشترین رشد قیمتها در بخش خوراکی صورت گرفته است. عدم تناسب رشد درآمد و هزینه در سبد خانوار سبب شده است که انباشت تقاضا در بخش خوراکی و هزینههای حیاتی برای زنده ماندن متمرکز شود.
در آمار دیگری که در هفتههای گذشته اعلام شد، شکاف تورمی میان دهکهای درآمدی در ایران به رقم بیسابقه ۱۰ درصد رسیده است. شکاف تورمی به معنای آن است که رشد قیمتها در سبد واقعی هزینههای یک خانواده و نه سبد واحد در هر دهک درآمدی چه تفاوتی با هم داشته است.
شکاف ۱۰ درصدی در این بخش نشان میدهد که طبقه متوسط و طبقه فرودست در ایران به صورت فزایندهای از هزینههای رفاهی خود کاستهاند و آن را از سبد مصرف خود خارج کردهاند.
در دوره آماری یک سال گذشته، افزایش در سبد هزینههای خانوار با درآمدهای پایین به دلیل افزایش در قیمت اقلام بسیار حیاتی مانند خوراکی رخ داده است. این در حالی است که در دهک دهم درآمدی که بیشترین میزان درآمد را کسب کرده، بخش عمده هزینهها صرف اقلام رفاهی شده است. در همین مدت درآمد و ثروت دهکهای بالای درآمدی به دلیل مالکیت مسکن، خودرو، ارز خارجی، طلا و... نزدیک به اندازه تورم افزایش یافته است در حالی که طبقه متوسط و فرودست که عمده درآمدشان متکی به دستمزد و حقوق ماهیانه است بیشترین فشار تورمی را احساس میکنند.
نظرها
علی
حاج قاسم اگر بجای موشک و چمدان های دلار ...همین هزینه ها رو توی روستاهای محروم شهر و دیار خودش(کرمان)یا سیستان و بلوچستان و خوزستان و هزاران نقطه محروم ایران که حال و روزشان از مردم غزه و فلسطین هزاربار بدتر است میکرد بیشتر توی دلهای مردم ایران جای میگرفت...ولی...افسوس که پولهای بیت المال مردم بدبخت ایران سر از سوریه و یمن و فلسطین و عراق و افغانستان و لبنان در میاره... چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است...حرام..!