قتلهای ناموسی زنان در سردشت خودکشی اعلام میشوند
در ماههای اخیر بر شمار قربانیان خشونت خانگی در سردشت افزوده میشود. قتلهای ناموسی به عنوان خودکشی اعلام میشوند. در سردشت از خانههای امن برای زنان بیسرپناه و خشونتدیده خبری نیست.
ستاره فتاحپور، رئیس شورای شهر سردشت در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) اعلام کرد زنان سردشتی از امنیت برخوردار نیستند. آنها که در معرض خشونت خانگی قرار دارند، نمیتوانند به خانههای امن مراجعه کنند، زیرا در شهر چنین مراکزی پیشبینی نشده. فتاحپور در ادامه این مصاحبه گفت:
«بر اساس گفتههای اقوام زنان سردشتی وقتی آنان از سوی خانوادهشان مورد تهدید جانی قرار میگیرند جای امنی برای پناه بردن ندارند و مراکزی نیست که به این افراد در این مورد مشاوره دهد و یا کمک کند. در قتلهای ناموسی این که خانوادهها به نوعی مقصرند یک بخش قضیه است اما بخش دیگر این موضوع به مسئولان مربوط میشود که برای این بیپناهان هیچ خدماتی که از آنان حفاظت کند وجود ندارد.»
آمنه ابراهیمی ۴۵ ساله، آگرین پردهدار ۲۷ ساله، رنگین حسننژاد ۲۸ ساله، سروه ابراهیمی ۱۸ ساله، معصومه بریاجی ۳۱ ساله، سیما ملایی ۱۹ ساله و بسیاری دیگر از زنان و دختران جوان سردشتی به خطر مشکلات خانوادگی به زندگی خود پایان دادهاند. به این تعداد از زنان باید زنانی را هم افزود که به سبب قتلهای ناموسی جانشان را از دست میدهند. یک نمونه: سونیا دهقان ۲۲ ساله که دی سال گذشته به دست پسرعمویش به قتل رسید.
گسل خودکشیخیز در غرب ایران
در برخی شهرهای مناطق غرب و جنوب غرب ایران (ایذه و باغملک، مسجد سلمان، شوشتر و اندیشمک خوزستان، دره شهر، ایوانغرب، شیروان چرداول، آبدانان ایلام، پلدختر، کوهدشت، نورآباد و الشتر لرستان و نهاوند و ملایر همدان، کنگاور، هرسین، صحنه، گیلانغرب، سرپل ذهاب کرمانشاه، سردشت، بوکان، مهاباد، سقز، بانه، پیرانشهر کردستان و آذربایجان غربی) همچون گسل زلزله، مناطق خودکشیخیز نیز ترسیم میشود. گسلی که این مناطق در درون مناطق خود به عنوان مناطق حاشیهای و فقیر و توسعهنیافته شناخته شدهاند. برخی از این خودکشیها قتلهای ناموسی است که به عنوان خودکشی جلوه داده میشود.
متولی خانههای امن سازمان بهزیستی است. اورژانس اجتماعی به تنهایی نمیتواند کاری برای زنانی که در معرض خشونت خانگی قرار دارند انجام دهد.
ستاره فتاحپور، رئیس شورای شهر سردشت در مصاحبه با خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گفت:
«آمار خودکشیها در سردشت اصلا اعلام نمیشود. متاسفانه برخی خانوادهها زنان و دخترانشان را به دلایل مختلف که بیشترش ناموسی است به قتل میرسانند اما آن را خودکشی اعلام میکنند. برادری خواهرش را به قتل میرساند و پدر خانواده حتی اجازه نمیدهد که پسرش یک شب بازداشت و زندانی شود. بلافاصله رضایت میدهد مادر خانواده هم در اینگونه موارد هیچگونه اجازه و اختیاری ندارد و حتی نمیتواند در مورد قتل جگر گوشهاش اظهارنظر کند. متاسفانه مسئولان هم که مدام شعارهایی مبنی بر رفع آسیبهای اجتماعی میدهند در عمل هیچگونه اقدامی نمیکنند.»
فتاحپور در ادامه این مصاحبه افزود:
«جلوی در شهرداری سردشت سال گذشته خانواده یک زن او را با اسلحه به قتل میرسانند و بیسر و صدا پیکرش را در روستایی به خاک میسپارند و قاتل را فراری میدهند. یا قبلتر از آنهم یک زن توسط خانوادهاش با چاقو در منزل به قتل رسید. اینها همه نمونههایی از خشونت است که باید برای آنها فکر اساسی شود. در مواردی هم زنان توسط خانوادهشان حلق آویز شده اما در بین مردم خودکشی اعلام میشود، که جای نگرانی دارد.»
بسیاری از این قتلها در اثر سوءتفاهم یا دشمنی روی میدهد.
تبعیضهای اجتمای مهمترین عامل خشونتها
اردشیر بهرامی، جامعهشناس که درباره خودکشی و قتلهای ناموسی در سردشت تخقیقاتی انجام داده، از تبعیضهای اجتماعی به عنوان مهمترین عامل این خشونتها نام میبرد:
«اگرچه در اینجا تبعیضها به مراتب بیشتر از سایر مناطق هست. به گفته شهروندان سردشتی رکود اقتصادی و بیکاری بر زندگی مردم سنگینی میکند و فشارهای اقتصادی زیادی بر زندگی مردم ایجاد شده است. امیدی به آینده زندگی با این وضعیت نیست. در اینجا بسیاری از جوانان برای یافتن شغل و درآمد به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند. عدهای از مردان جوان و میانسال برای تامین معاش و روزی فرزندانشان به "کولبری" که جان و امنیت آنها با خطرات زیادی مواجه است روی آوردهاند. برخی نیز به اعتیاد روی آورده و برخی نیز در اثر فشارهای زندگی خودکشی میکنند.»
مهتاب محبوب، فعال حوزه زنان و فمنیست هم در مورد قتلهای ناموسی میگوید:
« قتل این زنان را باید در چارچوب انسان زدایی از زنان بهطور کلی در ایران دید. از سویی در قوانین گرفتن جان زنان، بهویژه اگر مقتول از اعضای خانواده مرد باشد، مجازات متناسبی ندارد و هیچ نوع بازدارندگی ایجاد نمیکند. از سوی دیگر، دسترسی زنان به بازار کار و امکان استقلال اقتصادی و درنتیجه چشمانداز خروج از چرخه خشونت نیز بسیار محدود است.»
نظرها
نظری وجود ندارد.