روایت خشونت: شوهر زن آبادانی او را از سقف آویزان میکرد
روایت دردناک زنی اهل آبادان که شوهرش او را بارها شکنجه کرده اما فرزندانش همچنان تحت حضانت پدر هستند.
عکسهای زنی از آبادان در رسانهها منتشر شده که خبر از اعمال شدیدترین خشونتهای فیزیکی و روانی بر او دارد. این زن که پرستو ناوردی نام دارد، اکنون جدا از همسرش زندگی می کند اما فرزندانش همچنان تحت حضانت پدر هستند.
طبق گزارشی که سایت ترنج منتشر کرده، همسر این زن به شیشه اعتیاد شدید دارد و پس از هر بار مصرف زن را با شدیدترین روشها، شکنجه و آزار جنسی داده است. بر اساس نظریه پزشکی قانونی، به خاطر شکنجههایی که با همدستی پدر و داماد شوهر صورت گرفته یکی از چشمان پرستو کاملا نابینا شده و یکی دیگر در شرف نابینایی است. گوشهای او نیز از بین رفته است. شوهر پرستو به دفعات او را به سقف آویزان کرده به گونهای که دچار ضایعات شدید نخاعی شده است.
اما با وجود نظریه پزشکی قانونی و حضور پیدرپی پرستو در شعبه اول بازپرسی آبادان و همچنین وجود وکیل هیچگونه قرار بازداشتی برای شوهر پرستو صادر نشده و دو فرزند خردسال حاصل این ازدواج، دختر ۹ ساله و پسر ۷ ساله همچنان با پدری که به شیشه اعتیاد دارد زندگی میکنند.
بر اساس گزارشها، پس از افشای این خشونت، حمید مرانی دادستان، پرستو را احضار و او را تهدید کرده که چرا از خود فیلم گرفته و منتشر کرده است.
زنان ایران، بیپناه در قانون
خشونت علیه زنان در ایران فراگیر است و به شکلهای مختلف اعمال میشود. گرچه از آن به عنوان یک آسیب اجتماعی یاد میکنند، اما در حقیقت خشونت ساختاری و سیستماتیک به زنان در ایران، نخست از سوی بسیاری از قوانین اعمال میشود. قوانین تبعیض و آمیز و نابرابر در حوزه شخصی و اجتماعی، نخستین زمینههای اعمال خشونت علیه زنان را فراهم میکنند.
قوانین ایران، زن را از یک فرد دارای حقوق انسانی به موجودی که در خانواده تعریف میشود تنزل داده و موقعیت و جایگاه زن را به حاشیه برده و محدود کرده است. قانون از ریاست مرد در خانواده صحبت میکند، تعریفی که مولد خشونت علیه زنان در خانواده ایرانی ست.
مجاز بودن ازدواج کودکان در ایران، تبعیضهای قانونی برای اشتغال و تحصیل، محرومیت زنان از حقوق اساسی در زمینه ازدواج و طلاق و سرپرستی فرزندان و کنترل پوشش و رفتار زنان با حمایت قانون، تنها نمونههایی از خشونت ساختاری و قانونی علیه زنان در ایران هستند.
ماده ۱۱۰۲ قانون مدنی ایران میگوید که زن و شوهر مکلف به حسن معاشرت با یکدیگر هستند که این حسن خلق شامل رفتار و گفتار میشود.
در ماده ۱۱۱۵نیز آمده است اگر بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی، مالی یا شرافتی برای زن باشد، زن میتواند مسکن علیحده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد و مادام که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است، نفقه برعهده شوهر خواهد بود.
ماده ۱۱۹ قانون مدنی هم میگوید که طرفین عقد ازدواج میتوانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بکنند. مثل این که شرط شود هرگاه شوهر، زن دیگری بگیرد یا در مدت معینی غایب شود یا ترک انفاق کند، یا علیه حیات زن سوءقصد یا سوءرفتار کند که زندگی آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.
بر اساس ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، در صورتی که دوام زوجیت برای زن موجب عسروحرج باشد میتواند به دادگاه مراجعه کند و تقاضای طلاق کند؛ در صورت اثبات عسروحرج دادگاه زوج را اجبار به طلاق میکند.
عسروحرج بر اساس این ماده عبارت است از «بهوجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه کند و تحمل آن مشکل باشد. مانند ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه و ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار مستمر زوج که برای زوجه قابل تحمل نباشد.»
لایحه «تأمین امنیت زنان در برابر خشونت» است که قرار بود در دو حوزه خشونتهای اجتماعی علیه زنان و خشونتهای خانگی با همکاری مرکز امور زنان و خانواده و مرکز پژوهشهای مجلس تدوین شود همچنان بیسرانجام مانده است.
این لایحه با تغییر نام به لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» ۱۴ دیماه سال گذشته توسط دولت حسن روحانی تصویب شد و برای اینکه وجاهت قانونی پیدا کند ۲۵ دیماه برای بررسی به مجلس شورای اسلامی فرستاده شد.
طبق آنچه در لایحه حفاظت از زنان در برابر خشونت آمده، هرگونه اعمال و رفتاری که به دلیل «جنسیت یا موقعیت آسیبپذیر یا نوع رابطه» موجب وارد آمدن آسیب و زیان به جسم، روان، شخصیت یا حیثیت زنان یا به سبب آن محدودیت و محرومیت از حقوق و آزادیهای قانونی را برای آنها به دنبال داشته باشد، «خشونت» تلقی میشود.
نظرها
نظری وجود ندارد.