ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

• دیدگاه

موافقان و مخالفان حمله نظامی به ایران در اسرائیل

اکبر گنجی – منفعت ملی ایران در احیای برجام است. اگر مذاکرات هسته‌ای به توافق منتهی نشود و شکست بخورد، در آن صورت احتمال جنگ به شدت افزایش می‌یابد، جنگی که در آن اسرائیل آمریکا را با خود همراه خواهد کرد.

اسرائیل بازیگر اصلی پرونده هسته‌ای ایران بوده و هست. این موضوع به پیش از انقلاب و زمان شاه باز می‌گردد که محمد رضا شاه پهلوی نه تنها سودای اتمی شدن ایران را در سر می‌پروراند، بلکه به طور علنی در مصاحبه با لوموند از تمنای دست یابی ایران به بمب اتمی سخن گفت.

با پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و استقرار جمهوری اسلامی با شعارهای ضد اسرائیلی، مواضع و اقدامات اسرائیل علیه ایران تشدید شد. در سال ۲۰۰۱ اسرائیلی ها- به خصوص شارون- به دولت بوش می‌گفتند که به جای عراق اول باید به ایران حمله نظامی کند.

اسرائیلی‌ها از دهه ۱۹۹۰ میلادی خطر ایران هسته‌ای را گوشزد می‌کردند. از اریل شارون تا نفتالی بنت، تمامی نخست وزیران اسرائیل ایران را مسئله اول و آخر خود به شمار می‌آوردند. نتانیاهو در دوران ۱۲ ساله نخست وزیری اعلام کرد که اسرائیل فقط یک مسئله دارد: ایران، ایران، ایران. او برای عدم دستیابی به توافق هسته ای- علیرغم دعوت دولت اوباما و عدم دیدار اوباما با او- به آمریکا سفر کرد و در کنگره آمریکا سخنرانی کرد و از آنان خواست که به هر شیوه‌ای که شده مانع توافق شوند. بدین ترتیب او کار را تا مقابله با رئیس جمهور بزرگترین حامی مالی (کمک بلاعوض سالانه ۴ میلیارد دلاری) و نظامی اسرائیل پیش راند.

نتانیاهو ترامپ را به شدت تشویق به خروج از برجام کرد و ترامپ که مدعی است که تمامی رؤسای جمهور آمریکا به اندازه او (و دامادش) به اسرائیل خدمت نکرده‌اند، از برجام خارج شد.

جو بایدن در رقابت‌های انتخاباتی وعده داد که در روز اول ریاست جمهوری بدون هیچ پیش شرطی به برجام باز گردد. اما بایدن چنین نکرد و مذاکرات هسته‌ای لرزان در پایان سال اول ریاست جمهوری او همچنان ادامه دارد. در اسرائیل هم نتانیاهو رفت و نفتالی بنت به جای او نخست وزیر اسرائیل با یک دولت به شدت لرزان ائتلافی شده است.

اسرائیل اینک چه موضعی دارد؟

اختلاف مقامات اسرائیلی در مورد حمله نظامی به ایران جدی است. ایران باید به این اختلاف واقعی به چشم یک فرصت بنگرد. فرصتی که منافع ملی ایران را تأمین سازد. بازگشت به برجام هر گونه بهانه‌ای را از جنگ طلبان اسرائیلی می‌ستاند. در آن صورت آمریکا هم عضو برجام خواهد بود و مخالف حمله نظامی.

رهبران اسرائیل اگر چه همگی صد در صد دشمن ایران و مخالف برنامه هسته‌ای آن هستند، اما در مورد شیوه‌های مقابله با ایران اختلاف نظر دارند. از این منظر می‌توان آنها را به دو گروه تقسیم کرد: ستیزه جویان طرفدار حمله نظامی و مخالفان حمله نظامی.

۱. ستیزه جویان طرفدار حمله نظامی

اول- نفتالی بنت نخست وزیر اسرائیل: اگر بنا بر حمله به ایران باشد، او نقش مهمی در تصمیم‌گیری درباره آن خواهد داشت. او حتی در راست افراطی بودن از نتانیاهو بسیار جلوتر است. بنت، به عنوان وزیر جنگ اسرائیل، در ۱۱ فوریه ۲۰۲۰ گفت: «وقتی که اختاپوس با بازوهایش به شما حمله می‌کند، شما نباید فقط به حمله متقابل به بازوهای آن بپردازید، بلکه باید سعی کنید که او را از سر خفه کنید. یک چنین تاکتیکی شامل ایران هم می‌شود، سال‌های زیادی است که ما با "بازوهای" ایران در لبنان و سوریه و نوار غزه جنگیده ایم، اما تمرکز کافی در ضعیف کردن خود ایران نکرده ایم. اکنون ما روشمان را عوض کرده، و در جهت ضعیف کردن اختاپوس ایران از طریق اقدامات اقتصادی، دیپلماتیک، اطلاعاتی و همچنین نظامی و سایر برخورد‌ها با آن مقابله می‌کنیم.»

بنت در ۲۲ جولای ۲۰۲۰ در مصاحبه با شبکه "آی ۲۴ نیوز" گفت: «برای چند دهه بین ما و ایران جنگ بوده، فقط آن‌ها به میدان آمدند که ما را بزنند. آن‌ها به ما از طریق دست نشانده هایشان، حزب الله و حماس، حمله کردند بدون این که هزینه‌ای بپردازند. در حدود دو-سه سال پیش من نظریه اختاپوس را مطرح کردم که ما باید این خون و خون ریزی را بر علیه این دست نشانده‌ها متوقف کنیم، وتمرکز خود را متوجه خود این اختاپوس، سر اختاپوس، که ایران است بسازیم. فکر می‌کنم که این راه و جهت درستی است که در پیش گیریم. من به هیچ چیز به خصوصی هم اشاره نمی‌کنم.»

ارتقا به مقام نخست وزیری این فرصت را به او داده است تا اهداف خود را عملی سازد. یک مانع مهم این است که او قصد ندارد روابط ش با دولت بایدن را مانند روابط تیره نتانیاهو با دولت أوباما- که بایدن هم معاون او بود- سازد. به همین دلیل تیم مشترکی در بالاترین سطح با دولت بایدن تشکیل داده تا اقدامات علیه ایران را تا حد ممکن با اجماع پیش برند و علیه همدیگر موضع گیری آشکار نکنند.

برای این هدف بنت به واشنگتن رفت و با بایدن دیدار کرد. باراک راوید در ۲۷ اوت ۲۰۲۱ در «اکسیوس» نوشت که بنت در دیدار با بایدن راهبرد خود علیه ایران را با عنوان «مرگ با هزاران ضربه چاقو» مطرح کرد. راهبردی که بنت به بایدن ارائه داده شامل مقابله با ایران از طریق ترکیب اقدامات کوچک بسیار در جبهه‌های متعدد نظامی و دیپلماتیک است که این اقدامات به جای یک حمله شدید به ایران است. یک مقام اسرائیلی گفت که بنت شرایط کنونی میان اسرائیل و ایران را همانند شرایط میان آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در جریان جنگ سرد توصیف کرد. بنت به بایدن تاکید کرد که آمریکا و اسرائیل باید ستیزه جویی‌های منطقه‌ای ایران را علاوه بر برنامه هسته‌ای این کشور به جعبه بازگردانند و در این راستا، وی از بایدن خواست تا نیروهای آمریکایی را از عراق و سوریه خارج نکند و مقام‌های اسرائیلی درباره رویکرد بایدن در این جبهه ابراز خوشبینی کرده‌اند. بنت به بایدن گفت که مخالف بازگشت آمریکا به برجام است چون اثرگذاری این توافق با توجه به نزدیک شدن تاریخ انتهای برخی محدودیت‌های ایران و همچنین پیشرفت‌های هسته‌ای این کشور از بین رفته است.

با این که در این دیدار و پس از آن، بایدن و دیگر اعضای دولت او بارها اعلام کرده‌اند که هرگز اجازه نخواهند داد که ایران به بمب اتمی دست یابد، اما بنت کار خود را دنبال می‌کند. او حتی به طور آشکار اختلاف رویکردش با بایدن را بر ملا کرد و گفت که به دنبال حمله نظامی به ایران است.

نفتالی بنت در ۲۳ نوامبر ۲۰۲۱ گفت : «اشتباهی که ما بعد از امضای برجام در سال ۲۰۱۵ داشتیم دوباره تکرار نخواهد شد. با همه سر و صدا‌ها قبل از[امضای توافق]، آن [توافق] مانند قرص خواب عمل کرد. اسرائیل[در اجرای] وظایف خود خوابش بُرد. ما خودمان را با موضوع‌های دیگری مشغول کردیم. ما از این اشتباه خواهیم آموخت. ما آزادی عمل خود را حفظ خواهیم کرد.»

گویی حمله نظامی به کشورها به وظیفه اسرائیل تبدیل شده است. وظیفه‌ای که مدتهاست با ترورها، خرابکاری‌های انفجاری و نفوذ در ایران در حال انجام است.

دوم- ژنرال بنی گنتز وزیر دفاع اسرائیل: او هم نقش مهمی در تصمیم گیری دارد. او با نتانیاهو دولت ائتلافی تشکیل داد و قرار بود نوبتی نخست وزیر شوند، اما نتانیاهو به وعده خود عمل نکرد و چهارمین انتخابات ظرف ۲ سال برگزار شد و به دنبال آن با بنت دولت ائتلافی تشکیل دادند و به دنبال نخست وزیری است.

به تازگی گانتز، رئیس موساد و تعداد دیگری از مقامات بلند پایه اسرائیل به واشنگتن رفتند تا دولت بایدن را راضی کنند دست از بازگشت به برجام بشوید. به دنبال آن، همه رسانه‌های اسرائیل، از جمله هاآرتص- نوشتند بنی گتنز به ارتش اسرائیل دستور داده است برای حمله نظامی به ایران آماده شود. یک مقام ارشد امنیتی اسرائیل در ۲۰ آذر گفت که بنی گنتز، وزیر دفاع این کشور، در دیدارهای روز ۱۸ آذر با مقامات ارشد آمریکا در واشنگتن، دولت جو بایدن را از «جدول زمانی» ارتش اسرائیل برای حمله به اسرائیل آگاه کرد. این مقام افزوده است که آمریکا قصد اسرائیل برای حمله نظامی به ایران را «وتو نکرد.» رسانه‌های اسرائیل نوشتند که احتمالا این مقام «ارشد امنیتی»، خود بنی گنتز باشد. مقام بلندپایه اسرائیلی به رسانه‌های کشورش گفته است که آمریکا نیز به خوبی درک می‌کند که ایران دارد با زمان «بازی می‌کند.»

در آوریل ۲۰۱۲ ژنرال بنی گنتز که رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح اسرائیل بود، گفت: ایران سلاح هسته‌ای نخواهد ساخت. اما او اینک یک سیاستمدار و وزیر دفاع اسرائیل است و در انتظار نخست وزیری است. لذا در ۲۵ اگوست ۲۰۲۱ گفت: «ایران فقط ۲ ماه با سلاح هسته‌ای فاصله دارد

چهار ماه از این ادعای کاذب به قصد فریب گذشت و ایران حتی اگر بخواهد، سال‌ها با تولید سلاح هسته‌ای فاصله دارد. در فضای راست افراطی اسرائیل که نتانیاهو- رهبر حزب اپوزیسیون "لیکود"- دائماً دولت بنت را متهم می‌کند که مخالف حمله نظامی به ایران است، گنتز برای نخست وزیری باید مواضع کارشناسانه نظامی اش را تغییر دهد. به گزارش تایمز اسرائیل ۱۳ دسامبر ۲۰۲۱، نتانیاهو در جمع اعضای فراکسیون پارلمانی حزب لیکود گفت:

 «گزارشی از روزنامه نیویورک تایمز را دیدم که نوشته بود اسراییل از عملیات و طرح‌های خود در خصوص [حمله نظامی به] ایران، ایالات متحده را مطلع می‌کند.» این "اشتباهی فاحش" است. «بر کسی پوشیده نیست که دولت کنونی [اسراییل] مخالف حمله به ایران است. به همین خاطر وعده بنت و لاپید به مطلع ساختن ایالات متحده پیش از حمله و سیاست آنها مبنی بر "عدم غافلگیری"، در واقع دعوت به خنثی کردن هرگونه عملیات موثری است که قادر به متوقف ساختن برنامه هسته‌ای باشد.»

سوم- ژنرال ایال زامیر از فرماندهان ارشد نیروهای دفاعی اسرائیل: به گزارش اسرائیل هیوم ۱۲ دسامبر ۲۰۲۱، ژنرال زامیر در ۱۱ دسامبر ۲۰۲۱ در یک سخنرانی در فلوریدا آمریکا در کنفرانس شورای آمریکایی- اسرائیلی گفت اگر ایران به وضعیت گریز هسته‌ای برسد، اسرائیل به ایران حمله نظامی خواهد کرد. وی افزود: «اسرائیل توانایی حذف برنامه هسته‌ای ایران را دارد. من برنامه‌ها را دیده ام.» او اضافه کرد: ایران تنها در صورتی تلاش‌های خود برای ساخت بمب اتمی را متوقف خواهد کرد که با یک تهدید بازدارنده مواجه شود. آمریکا هم قصد و هم توانایی این را دارد که این کار را در مقابل ایران انجام دهد اما اگر چنین نکند، اسرائيل توانایی انجام این کار را دارد. «ما فعالیت‌هایی در سوریه انجام دادیم که بسیاری حتی از آن خبردار هم نیستند. ایران قصد داشت نیرویی شبیه حزب‌الله در سوریه ایجاد کند و ما تاکنون توانسته‌ایم از این امر جلوگیری کنیم. البته این مبارزه همچنان ادامه خواهد داشت.»

اسرائیل هیوم در ادامه به نقل از مقام‌های اسرائيلی گزارش داده که از نظر امکانات، آمریکا بهتر می‌تواند حمله به ایران را انجام دهد. یک منبع آگاه امنیتی اسرائيلی گفت: «آنچه برای ما یک جنگ خواهد بود، برای ایالات متحده تنها یک عملیات است. آمریکا به خوبی می‌داند که ایران تمایلی برای احیای توافق ندارد، اما آنها هنوز تا رسیدن به یک تصمیم برای اتخاذ عملیات نظامی علیه ایران فاصله دارند. آمریکایی‌ها ترجیح می‌دهند در همراهی با جامعه بین‌الملل و از جمله چین و روسیه و به صورت مرحله‌ای اقدام کنند. بر این اساس آنها در صورت شکست مذاکرات ابتدا فشارهای اقتصادی و سیاسی را بر ایران افزایش می‌دهند و سپس به سراغ گزینه نظامی خواهند رفت.»

چهارم- هماهنگی اسرائیل با آمریکا در حملات نظامی به ایران: نیویورک تایمز ۱۱ دسامبر ۲۰۲۱ به نقل از منابع آگاه گزارش داد اسرائیل قبل از دو حمله مخفیانه (حمله به تاسیسات تولید سانتریفیوژ تسا در نزدیکی کرج در تاریخ ٢ تیر و حمله به انبار موشکی مخفی سپاه در غرب تهران در ۵ مهر) «با آمریکا مشورت کرده بود.» بر اساس گزارش این روزنامه که شامل مصاحبه با چند مقام آمریکایی و اسرائيلی است، دولت اسرائيل معتقد است حملات به تاسیسات کرج باعث کند شدن روند توسعه برنامه هسته‌ای ایران شده و ایران را به میز مذاکرات کشانده است. مقامات آمریکایی به نیویورک‌تایمز گفته‌اند که بررسی گزینه نظامی و تحریم‌ها، تلاش برای آرام کردن اسرائيلی‌ها و همچنین سیگنالی به ایران بود که نشان دهد صبر واشنگتن برای دستیابی به توافق احیای برجام در حال تمام شدن است.

خبرگزاری رویترز در ۱۸ آذر به نقل از یک مقام ارشد آمریکایی نوشته بود انتظار می‌رود آمریکا و اسرائیل درباره تمرین‌های نظامی احتمالی برای نابودی تاسیسات هسته‌ای ایران رایزنی کنند. این گزارش افزوده است که برگزاری این قبیل رزمایش‌های نظامی به عنوان بدترین سناریو برای نابودی تاسیسات هسته‌ای ایران برنامه‌ریزی شده و به خواست رهبران آمریکا و اسرائیل در صورت «شکست دیپلماسی» محقق خواهد شد.

روزنامه تایمز اسرائيل اخیرا گزارش داده بود که نیروهای دفاعی اسرائیل قرار است در بهار سال آینده یک تمرین نظامی گسترده برای «شبیه‌سازی حمله به برنامه هسته‌ای ایران» بر فراز دریای مدیترانه انجام دهند.

این تمرین نظامی، یکی از بزرگترین رزمایش‌هایی خواهد بود که تاکنون توسط نیروی هوایی اسرائیل برگزار شده است و شامل ده‌ها هواپیما از جمله جنگنده‌های اف-۳۵، اف ۱۵، اف ۱۶ و هواپیماهای جاسوسی و جت‌های سوخت گیری خواهد بود.

۲. مخالفان حمله نظامی

برخی نظامیان بلند پایه اسرائیل مخالف حمله نظامی این کشور را به ایران هستند. برخی آن را بی فایده به شمار آورده و برخی نگران پیامدهای جنگ هستند. برخی هم صرفاً با محکوم کردن ترامپ که با تحریک نتانیاهو از برجام خارج شد پرداخته و می‌گویند خروج آمریکا از برجام موجب پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران و در آستانه هسته‌ای قرار گرفتن ایران شد و این به زیان اسرائیل تمام شد.

اول- اهود باراک نخست وزیر اسبق اسرائیل: به گزارش تایمز اسرائیل ۶ دسامبر ۲۰۲۱، باراک خروج یکسویه آمریکا از برجام را "توهم آمیز" به شمار آورد و نوشت: خروج آمریکا از برجام «یک تصمیم متوهمانه بود که به ایرانی‌ها اجازه داد به سرعت در جهت تبدیل شدن به یک کشور در آستانه‌ی هسته‌ای شدن، پیش بروند.» او نوشت: این اشتباه سپس با شکست اسراییل در تهیه "طرح بی در قالب یک عملیات نظامی " با آمریکا تشدید شد. باراک به بخش خبر کانال ۱۲ اسراییل نیز گفت: « با احتیاط می‌گویم که مشخص نیست اسراییل و آمریکا در حال حاضر یک برنامه عملی قابل اجرا دارند که بر اساس آن اگر دستور اجرا صادر کنند صبح که از خواب بیدار می‌شوید فاصله ایران با سلاح هسته‌ای را ۳ سال خواهید دید.» او که نتانیاهو و ترامپ را مقصر اصلی پیشرفت کنونی برنامه هسته‌ای ایران می‌داند گفت: « در سال ۲۰۱۵ آنها مرتکب یک اشتباه تاریخی شدند. توافق وحشتناک بود و این یک راز نیست. اما از لحظه‌ای که این توافق (برجام)امضا شد، به واقعیت تبدیل شد، ما نمی‌توانیم در یک فانتزی زندگی کنیم. در سال ۲۰۱۸ نخست وزیر اسراییل از رییس جمهوری آمریکا خواست که از برجام خارج شود، در حالی که بقیه اعضای گروه 1+5 در این توافق باقی ماندند و ایران هم به بهانه خروج یکجانبه آمریکا و بازگشت تحریم‌ها، برنامه هسته‌ای خود را سرعت بخشید. امروزه احتمال اعمال زور آمریکا علیه ایران تقریبا صفر است. اینها چیزهایی است که در مورد جدی بودن برخی از چیزهایی که شنیده می‌شود تردید ایجاد می‌کند.»

دوم- وزیر جنگ سابق، رئیس سابق ستاد ارتش و رئیس سابق موساد: توماس فریدمن در نیویورک تایمز ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱ نوشت: «تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از برجام در سال ۲۰۱۸ - تصمیمی که مایک پمپئو وزیر امور خارجه او و بنیامین نتانیاهو نخست وزیر سابق اسرائیل، به شدت از آن حمایت کردند، یکی از احمقانه ترین، ضعیف‌ترین و بی نتیجه‌ترین تصمیمات امنیت ملی ایالات متحده در دوران پس از جنگ سرد بوده است. این تنها مدعای من نیست و بسیاری بر این دیدگاه هستند. "موشه یعالون" که در زمان امضای برجام وزیر دفاع اسرائیل بود و به شدت با آن مخالفت کرده بود، در کنفرانسی در هفته گذشته گفت: "به همان اندازه که برجام بد بود، تصمیم ترامپ برای خروج از آن - با تشویق نتانیاهو - بدتر بود." یعالون تصمیم ترامپ به خروج از برجام را "مهم‌ترین اشتباه در عرصه سیاست خارجی و امنیتی دهه گذشته" درباره ایران دانست. دو روز بعد، ژنرال "گادی آیزنکوت" فرمانده ارشد نظامی اسرائیل در زمانی که ترامپ از توافق خارج شد، اظهارات مشابهی را ارائه کرد. او گفت: "تصمیم ترامپ به خروج از برجام ایران را از همه محدودیت‌ها رها کرد و برنامه هسته‌ای آن را به یک موقعیت بسیار پیشرفته تر سوق داد." آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اخیرا گزارش داد که ایران ذخایر هگزافلوراید اورانیوم غنی‌شده‌ای را جمع‌آوری کرده است که کارشناسان مستقل هسته‌ای تخمین می‌زنند برای تولید اورانیوم با خلوص نظامی برای یک بمب هسته‌ای در کمتر از سه هفته کافی است. تا زمانی که ترامپ از برجام خارج شد- با وجودی که بازرسان بین المللی تاکید داشتند ایران همچنان به آن پایبند است- زمان نقطه گریز ایران برای تولید مواد شکافت پذیر کافی برای سلاح هسته‌ای یک سال بود و ایران موافقت کرده بود که این توافق را حفظ کند. اما حالا موضوع هفته‌ها مطرح است؛ مقامات آمریکایی معتقدند هنوز یک سال و نیم یا دو سال طول می‌کشد تا ایران یک کلاهک قابل تحویل تولید کند. اما این (توجیه) تنها برای آسودگی خاطر است.»

ایلای لیک در واشنگتن پست ۳ دسامبر ۲۰۲۱ نوشت: اخیراً روزنامه اسرائیلی هاآرتص در گزارشی نوشته است، وزیر جنگ سابق، رئیس ستاد ارتش سابق و رئیس سابق سازمان جاسوسی اسرائیل اذعان داشته‌اند که دونالد ترامپ رئیس جمهور پیشین آمریکا کورکورانه از توافق هسته‌ای با ایران خارج شد. هیچ‌کدام از این مقامات اسرائیلی در آن زمان چنین حرفی نزده بودند. استدلال ساده‌ای در پس این نتیجه‌گیری وجود دارد. ترامپ از برجام خارج شد و تحریم‌های اقتصادی را برگرداند اما ایرانی‌ها مقاومت کردند. ایران در ابتدا با سرعتی پایین و سپس با سرعتی بالا شروع به افزایش ذخایر اورانیوم کرد، سانتریفیوژ‌های خود را تقویت کرد و برنامه هسته‌ای خود را توسعه داد. اکنون مقامات اسرائیلی می‌گویند بهتر بود توافق حفظ می‌شد.

مخالفت‌ها به این ژنرال‌ها محدود نمی‌شود. رسپانسیبل استیت کرافت ۳ نوامبر ۲۰۲۱ هم نوشت که دنی سینترینوویچ که از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۶ ریاست بخش تحقیقات و تحلیل اطلاعات نظامی اسرائیل در رابطه با ایران را بر عهده داشت، اخیرا موضع گیری نتانیاهو در مخالفت با توافق هسته‌ای ایران را یک «شکست» توصیف کرده است. موشه یعلون، وزیر دفاع سابق اسرائیل، نیز در این رابطه که خروج آمریکا از برجام «اشتباه» بوده، با بن اسرائیل موافق است. و گادی آیزنکات، رئیس پیشین ستاد نیروهای دفاعی اسرائیل، گفته که خروج آمریکا از توافق و عقب نشینی ایران از تعهداتش برای اسرائیل «یک اتفاق منفی خالص/ضرر صرف» بوده است.

سوم- ژنرال اسحاق بن اسرائیل: اسحاق بن اسرائیل بیش از چهار دهه در زمینه‌های مرتبط با امنیت ملی اسرائیل فعالیت داشته است. او به عنوان یک افسر جوان، برنامه ریز اصلی حمله موفقیت آمیز اسرائیل به رآکتور هسته‌ای عراق بود. او بعداً به عنوان رئیس اطلاعات نیروی هوایی و به عنوان فرمانده نسخه‌ی اسرائیلی آژانس پروژه‌های تحقیقاتی پیشرفته دفاعی آمریکا (دارپا) فعالیت کرد، جایی که بر توسعه سیستم‌های تسلیحات استراتژیک نظارت داشت. بن اسرائیل به عنوان یک غیرنظامی، اولین دفتر ملی سایبری اسرائیل را تأسیس کرد و به عنوان مشاور بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر سابق فعالیت کرد. او در حال حاضر یکی از روسای مرکز ابتکار ملی هوش مصنوعی اسرائیل است. او همچنین ریاست آژانس فضایی ملی اسرائیل را برعهده دارد. اسحاق بن اسرائیل در مصاحبه ۷ دسامبر ۲۰۲۱ با بلومبرگ گفت: که قبلاً به نتانیاهو و در آغاز کار به بنت گفته است که با بازگشت آمریکا به برجام مخالفت نکنند. اما این دو به توصیه او گوش نکرده و به دنبال نابودی کل تأسیسات هسته‌ای ایران بودند و هستند. اما بن اسرائیل می‌گوید: «برای انجام این کار خیلی دیر شده است. شاید ۱۰ سال پیش، این امکان وجود داشت، اما امروز تمام تکنولوژی مورد نیاز برای تولید بمب در اختیار ایرانیان قرار دارد. تنها سوال این است که آیا ایران تصمیم خواهد گرفت که به این روند ادامه دهد یا خیر؟ در حال حاضر فقط موضوع زمان انجام این کار مطرح است.» بن اسرائیل می‌گوید به دلیل نظارت‌های فوق العاده آژانس بین المللی انرژی هسته ای- ناشی از توافق برجام- ما اطلاعات فراوانی از تأسیسات هسته‌ای ایران داریم و از منظر نظامی قادر به نابود کردن آنها هستیم، اما «اگر ما یکی از تاسیسات هسته‌ای ایران را تخریب کنیم، تهران می‌تواند ظرف یک یا دو سال آن را بازسازی و فعال کند. البته، با توجه به عدم وجود بازرسی ها، پایگاه‌های جدیدی وجود دارد که ما کمتر در مورد آن‌ها اطلاعات داریم. واقعیت این است که اسرائیل دیگر نمی‌تواند پروژه هسته‌ای ایران را نابود کند.» به همین دلیل متقاعد کردن ترامپ توسط نتانیاهو برای خروج از برجام بدترین اشتباه استراتژیک در تاریخ اسرائیل بود. اکنون بازگشت آمریکا به برجام باید اساس سیاست اسرائیل شود. «اسرائیل باید دکترین اولیه‌ی خود را که متعهد به جلوگیری از دستیابی دشمنان منطقه‌ای به سلاح هسته‌ای است، کنار بگذارد.....این استراتژی جدید مستلزم پایان دادن به سیاست ابهام هسته‌ای و شفاف سازی کامل توانایی‌ها و مقاصد خود برای دشمن است.» بدین ترتیب اسرائیل رسماً باید به داشتن چند صد کلاهک هسته‌ای اعتراف کند و با فرض ایران اتمی سیاست بازدارندگی در پیش گیرد. دولت بنت باید با دولت بایدن همکاری کند.

یک هفته قبل از این مصاحبه، زِوی بارئِل در هاآرتص ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱ نوشت: «تحریم‌ها به خودی خود سیاست‌های ایران را تغییر نداده‌اند. این کشور بیش از ۴۰ سال است که تحت رژیم تحریم‌ها قرار دارد. حتی فشار حداکثری اعمال شده توسط دونالد ترامپ نیز هیچ تغییری در آنها ایجاد نکرد. ایران در سال ۲۰۱۵ توافق هسته‌ای اولیه را با باراک اوباما امضا کرد زیرا در او شریکی یافت که تمایل داشت نگرانی‌های این کشور را درک کند و با نسخه‌ای [از توافق] موافقت کند که نیازهای ایران را برآورده نماید. ایران حتی زمانی که ترامپ به عنوان رئیس جمهور [آمریکا] انتخاب شد به این توافق پایبند بود و یک سال پس از خروج او از برجام نیز منتظر ماند. با این حال، [ایران] هرگز نگفت که از توافق خارج می‌شود. انتخاب شدن جو بایدن و عزم او برای بازگشت به توافق هسته‌ای این فرصت را برای ایران فراهم کرد تا به میز مذاکره بازگردد. فرض اسرائیل این است که ایران اکنون قصد دارد زمان بخرد تا بتواند به غنی سازی اورانیوم و ساخت بمب ادامه دهد. اگر چنین است، پس چرا ایران مذاکرات را از سر می‌گیرد؟ آیا این کشور نگران شهرت خود است که مبادا جامعه بین‌المللی آن را به خاطر نقض این توافق سرزنش کند و توجیهی برای حمله نظامی به آن ارائه دهد؟.....تلاش‌های اسرائیل برای متقاعد کردن آمریکا جهت ادامه تحریم‌هایش مبتنی بر این است که بایدن قصد ندارد شریک یک حمله نظامی باشد. بنابراین، استدلال اسرائیل مبنی بر اینکه ایران یک کشور در آستانه اتمی است و نیازمند پاسخ نظامی فوری بدون منتظر شدن برای نمایش بمب‌های [اتمی خود] در برخی رژه‌های نظامی است، با تقاضای [افزایش و حفظ] تحریم یا واقعیت همخوانی ندارد.»

درست در همان روز خبر مهم دیگری منتشر شد. بن کسپیت در المانیتور ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱ نوشت که یک دیپلماتیک اسرائیلی به من گفت: «بیشترین شرمندگی آن است که هر گاه تهدید ایران را به آمریکایی‌ها گوشزد می‌کنیم، به ما می‌گویند "شما از جان ما چه می‌خواهید؟ همین شما بودید که ترامپ را متقاعد کردید که از توافق هسته‌ای خارج شود، نتانیاهو این کار را کرد. بعد ایرانی‌ها هم شروع به نقض توافق کردند. اگر امروز به اینجا رسیده ایم، تنها علتش همین است".»

چهارم- ژنرال اویو کوکوی رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح اسرائیل: به گزارش تایمز اسرائیل در ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱، چند ماه بعد از انتخاب حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، ژنرال اویو کوکوی، رئیس وقتِ امور جاسوسی و اطلاعاتی ارتش اسرائیل و رئیس فعلی ستاد مشترک نیروهای مسلح اسرائیل، در گزارشی به بنیامین نتانیاهو نوشت که یک چرخش مهم استراتژیکی در ایران در حال وقوع است. او نوشت که ایران به سوی اعتدال حرکت می‌کند، و آماده مذاکره با غرب برای محدود کردن برنامه هسته‌ای خود است. نتانیاهو نه تنها این گزارش را رد کرد، بلکه در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل گفت: «وقتی راجع به برنامه هسته‌ای ایران صحبت می‌کنیم، تفاوت آنها این است: احمدی‌نژاد گرگی در لباس گرگ است و روحانی گرگی در لباس گوسفند.»

دنی سیرینوویچ، که در آن زمان دستیار کوکوی و مسئول تحلیل اهداف استراتژیک ایران بود، در مصاحبه ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱ با تایمز اسرائیل گفت که سیاست اسرائیل درباره ایران شکست خورده است، و از اینکه کشور او تغییر استراتژیک ایران در دوران روحانی را جدی نگرفت ابراز تاسف کرد. او گفت که حملات اسرائیل به داخل ایران حد اکثر برنامه هسته‌ای را چند ماه عقب خواهند انداخت و اضافه کرد: «ما باید یک سیاست واقع بینانه درباره ایران داشته باشیم. نه اینکه ما سختگیر به نظر بیاییم و دائماً فریاد بزنیم "ایران بد است، ایران بد است" را می‌فهمم. ولی وقتی ما خواسته‌های غیر واقع بینانه داریم، کسی ما را به عنوان طرفی که به بحث بین المللی درباره این موضوع کمک می‌کند جدی نمی‌گیرد. اسرائیل می‌خواهد ایران هیچ گونه غنی سازی نداشته باشد. این مثل این می‌ماند که بخواهیم هیچ کس در دنیا کوید-۱۹ نگیرد.»

پنجم- سازمان جاسوسی ارتش اسرائیل: سازمان جاسوسی و اطلاعاتی ارتش اسرائیل در ۹ فوریه ۲۰۲۱ در گزارشی اعلام کرد که نه تنها ایران دستکم ۲ سال با تولید سلاح هسته‌ای فاصله دارد، بلکه رهبران ایران تصمیم نگرفته‌اند که بمب را بسازند.

ششم- سرلشکر تمیر هیمن مدیر جاسوسی و اطلاعاتی ارتش اسرائیل: سرلشکر تمیر هیمن، مدیر جاسوسی و اطلاعاتی کنونی ارتش اسرائیل در ۳ اکتبر ۲۰۲۱ گفت : «حجم اورانیوم غنی شده در ایران بالا رفته است که نگران کننده است. ولی، در همان حال، جوانب دیگر امور هیچ پیشرفتی نداشته است، نه در حوزه سلاح هسته‌ای [پیشرفت داشته ا‌ند]، نه در امور مالی، و نه در هیچ جنبه دیگر..... بر طبق آخرین برآورد ما ایران جهت برنامه خودرا تغییر نداده است. آنها در حال پیشرفت به سوی تولید سلاح هسته‌ای نیستند. شاید این در آینده‌ای دور باشد.»

اسرائیل: شاه و خامنه‌ای

شاه در فوریه ۱۹۷۴- پس از امضای قرارداد اتمی با فرانسه، در مصاحبه با روزنامه لوموند گفت: «روزی نه چندان دور» و حتی «شاید زودتر از آنچه گمان می‌رود ایران صاحب بمب اتم خواهد بود.» ریچارد هلمز- سفیر آمریکا در ایران به دستور دولت اش با شاه ملاقات کرد و نظرش را درباره مصاحبه با لوموند جویا شد. شاه گفت، اگر یکی از کشورهای منطقه به بمب اتمی دست پیدا کند، آنگاه «چه بسا که منافع ملی کشورهای دیگر هم اقتضا کند» که در پی بمب اتمی بروند. اسدالله عَلَم، عالیخانی و رئیس سازمان انرژی اتمی شاه نیز تأئید کرده‌اند که شاه به دنبال بمب اتم بود.

شاه در چند سال آخر حکومت انتقادهای بسیار تندی از اسرائیل می‌کرد. اردشیر زاهدی سفیر شاه در آمریکا نیز از فلسطینی‌ها دفاع می‌کرد و ناقد اسرائیل بود. به همین دلیل- به گفته شاه- این هم بر نزاع اسرائیل با ایران می‌افزود. اما مهمترین موضع گیری، مصاحبه شاه با مایک والاس بود. مصاحبه‌ای که اینک نیز بسیار رادیکال و شجاعانه به شمار می‌رود. شاه در این مصاحبه- سه دهه قبل از استفان والت و جان مرشایمر- گفت که لابی اسرائیل در آمریکا بر دولت و کل رسانه‌های مهم این کشور- از جمله نیویورک تایمز و واشنگتن پست- سیطره دارد و آنها منافع اسرائیل را پیش می‌برند. شاه به عَلَم گفت به سفیر اسرائیل در تهران بگوید که من می‌دانم که همه حملاتی که علیه من در کنگره آمریکا و رسانه‌های آمریکا می‌شود، اقدامات و تحریکات اسرائیل است. برخی گفته‌اند که رفتن شاه به سوی بمب اتمی و مخالفت هایش با اسرائیل، در سرنگونی او نقش داشته است.

برقراری روابط دوستانه با آمریکا در راستای منافع ملی ایران است. از دشمنی ایران و آمریکا فقط و فقط رقبا و دشمنان ایران سود برده و می‌برند. هر کس به فکر ایران و ایرانیان است، باید این مسئله بزرگ را حل کند. این نیز بخشی از استفاده از فرصت از سوی ایران است.

اما نوبت که به جمهوری اسلامی رسید، اسرائیل به طور آشکار حملات نظامی اش را دنبال و افشا کرد. رونن برگمن - روزنامه نگار اسراییلی- در کتاب "برخیز و اول بکش" به تاریخچه ترورهای اسرائیل پرداخته و نشان می‌دهد که این دولت بیش از ۱۸۰۰ ترور در خارج کشور انجام داده است. به نوشته او، اسرائیل در ایران نیز ۱۲ نفر از دانشمندان هسته‌ای و موشکی ایران را ترور کرده است. در کنار ترورها، هر از گاهی یکی از مراکز هسته‌ای و موشکی ایران را منفجر می‌سازد.

اسرائیل با سوریه و عراق هم همین کار را کرد. مسئله مهم این است که اسرائیل عضو "ان پی تی" نیست و هیچ گونه نظارت بین المللی بر تأسیسات هسته‌ای آن صورت نمی‌گیرد. اسرائیل دارای ۲۰۰ الی ۳۰۰ کلاهک هسته‌ای است. اسرائیل در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۵ از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل به ارتکاب "جنایات جنگی» محکوم شد. در سال‌های بعد نیز شورای حقوق بشر سازمان ملل به محکومیت اسرائیل ادامه داد و به همین دلیل اسرائیل با متهم کردن شورای حقوق بشر سازمان ملل به "یهودستیزی" از آن خارج شد. اسرائیل نه تنها سرزمین‌های فلسطینی ها، بلکه بلندی‌های جولان سوریه را اشغال کرده است (امری که هر سال مجمع عمومی سازمان ملل ضمن ۶ قطعنامه آن را محکوم می‌سازد). نه تنها بسیاری از منتقدان اسرائیلی دولتشان را «دولت آپارتاید» خوانده اند، بلکه اهود أولمرت نخست وزیر وقت در سال ۲۰۰۷، اهود أولمرت نخست وزیر سابق در سال ۲۰۱۵، اهود باراک وزیر دفاع وقت در سال ۲۰۱۰، اهود باراک نخست وزیر سابق در سال ۲۰۱۷، رووین ریولین رئیس جمهور اسرايیل در سال ۲۰۱۷، جان کری وزیر أمور خارجه وقت آمریکا در سال ۲۰۱۴ و برخی دیگر از مقامات اسرائیلی گفته‌اند که اسرائیل در حال تبدیل شدن به "دولت آپارتاید" و «کشور آپارتاید» است. بخش مهمی از ایران ستیزی و ایران هراسی اسرائیل معلول به حاشیه راندن و فراموش کردن اشغال فلسطین و عدم پذیرش طرح صلح آمریکا، اروپا، روسیه و سازمان ملل مبنی بر تأسیس کشور مستقل فلسطینی در کنار کشور اسرائیل است. هیچ کس به اندازه ترامپ و دامادش در خدمت اسرائیل نبود. همه چیز را با اسرئیل بخشید و رفت. اما او نیز اعتراف می‌کند که اسرائیل هرگز زیر بار طرح صلح دو دولتی نخواهد رفت. ترامپ در مصاحبه‌ای که "اکسیوس" در ۱۳ دسامبر ۲۰۲۱ آن را منتشر کرد، گفت که دلیل شکست طرح او برای صلح بین فلسطینیان و اسرائیل این بود که «تصور نمی‌کنم بی‌بی [بنیامین] نتانیاهو علاقه‌ای به صلح داشت

درخواست لغو کلیه تحریم‌هایی که به بهانه‌های غیر هسته‌ای وضع شده اند، بازگشت به برجام را ناممکن می‌سازد. برای لغو آنها، باید در کلیه موارد اختلافی مذاکره کرد.

دولتی با این شاخصه ها، دولت سوئیس نبوده و نیست. با این همه به خود اجازه می‌دهد که به طور علنی دست به ترور در کشورها و حمله نظامی به کشورها بزند. اینک نیز به طور علنی نه تنها از ترورها و خرابکارهای خود در ایران سخن می‌گویند، بلکه از بمباران تأسیسات ایران و به راه اندختن یک جنگ سخن می‌گوید. چه کسی به یک دولت دارای صدها کلاهک هسته‌ای اجازه و حق داده است که به یک کشور فاقد سلاح‌های هسته‌ای حمله نظامی کند؟

وال استریت جورنال بگوید: «در حال حاضر به عنوان یک سازمان هیچ شواهدی نمی‌بینیم که رهبر ایران تصمیم گرفته باشد به سوی تسلیحاتی کردن» برود. برنز چالش ایران را «مسابقه سه لنگه پا» توصیف کرد: دستیابی به مواد شکافت‌پذیر، «سلاح‌سازی» از طریق قرار دادن چنین موادی در وسیله‌ای که طراحی شده باشد تا بتواند انفجار هسته‌ای ایجاد کند، و سرانجام جفت کردن آن با سامانه‌های انتقال بمب مانند موشک‌های بالستیک. «به قضاوت ما، ایرانی‌ها هنوز در آنجا کارهای زیادی برای انجام دادن دارند.»

ایمس اسکاکن، سردبیر هاآرتص، در روز ۸ دسامبر ۲۰۲۱ در مقاله‌ای در هاآرتص نوشت : «محصول صهیونیسم، که کشور اسرائیل باشد، یک کشور یهودی و دموکراتیک نیست بلکه، به طور ساده و روشن، یک کشور آپارتاید است.» او درباره جنگ با ایران هشدار داد و گفت شاید این کار ۱۰ سال پیش امکان داشت، ولی حال دیگر ممکن نیست، و «ریسک حمله به ایران این است که جنگی را در کل منطقه آغاز خواهد کرد که در آن خود اسرائیل با حمله بی‌سابقه متحد ایران، یعنی حزب الله، مواجه خواهد شد. به زبان دیگر تپانچه‌ای که اسرائیل در دست دارد اصلا گلوله ندارد.»

استفاده ایران از فرصت در راستای منافع ملی

اختلاف مقامات اسرائیلی در مورد حمله نظامی به ایران جدی است. ایران باید به این اختلاف واقعی به چشم یک فرصت بنگرد. فرصتی که منافع ملی ایران را تأمین سازد. بازگشت به برجام هر گونه بهانه‌ای را از جنگ طلبان اسرائیلی می‌ستاند. در آن صورت آمریکا هم عضو برجام خواهد بود و مخالف حمله نظامی. اما اگر مذاکرات هسته‌ای به توافق منتهی نشود و شکست بخورد، در آن صورت احتمال جنگ به شدت افزایش می‌یابد، جنگی که اسرائیل آمریکا را در آن با خود همراه خواهد کرد. البته تحریم‌های هسته‌ای باید لغو شوند و به طور عملی هیچ مانعی در برابر فعالیت اقتصادی ایران برای رشد و توسعه اقتصادی و رفاه و آسایش مردم ایران وجود نداشته باشد. تحریم‌های اقتصادی ناقض حقوق بشر بوده و فقط به مردم ایران صدمه زده و می‌زنند و درد و رنج آنها را به شدت افزایش داده‌اند. اما درخواست لغو کلیه تحریم‌هایی که به بهانه‌های غیر هسته‌ای وضع شده اند، بازگشت به برجام را ناممکن می‌سازد. برای لغو آنها، باید در کلیه موارد اختلافی مذاکره کرد. برقراری روابط دوستانه با آمریکا در راستای منافع ملی ایران است. از دشمنی ایران و آمریکا فقط و فقط رقبا و دشمنان ایران سود برده و می‌برند. هر کس به فکر ایران و ایرانیان است، باید این مسئله بزرگ را حل کند. این نیز بخشی از استفاده از فرصت از سوی ایران است.

از همین نویسنده

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • حسنک

    هرکه ناموخت از گذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار جالب است نویسندهء محترم که از "پیروزی انقلاب!!!" و "استقرار جمهوری اسلامی" در آن واحد سخن میگوید, کماکان برای اعتبار بخشی به استدلال نخ نمای "حفظ منافع ملی ایران" دست به دامن میراث و ادعاهای همان دیکتاتوری می شود که جنبش ضد سلطنتی سرنگونش کرد. نویسندهء محترم بد نیست اگر فرصتی پیش آمد پاسخگوی تناقضات منطقی روایت "منافع ملی" شود. آیا شاه حافظ "منافع ملی ایران" (با دستیابی به بمب اتمی) بود یا نه؟ اگر پاسخ بدین پرسش مثبت است, پس جنبش ضد سلطنتی هیچ حقانیت تاریخی نداشته و سلطنت باید احیا شود, امری که نویسنده محترم سالها علیه اش قلمفرسایی کرده است. چگونه است که نظام جمهوری اسلامی که ۴۲ سال مشغول ایران زدایی و اسلام پروری در کشور بوده است, با اتکا بر یک پروژه ای هسته ای ورشکسته "حافظ منافع ملی" کشور اطلاق شده؟ اما مردم جان به لب رسیده که به خیابانها برای احقاق حقوقشان می آیند شورشیان کور و "علیه منافع ملی" حرکت کرده محسوب می شوند. این شوخی بیمزهء "منافع ملی" یکی از حقه بازی های بسیار کهنه و نخ نمای طبقات حاکم است, که در هر کشور و جامعه ای به شکلی مختلف جریان دارد. مثلا در آمریکا بودجهء نظامی کشور چیزی بیش از نیم تریلیون دلار است ۵۰۰,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰$ (بودجهء نظامی آمریکا برای سال ۲۰۲۲, معادل ۷۱۵ بیلیون دلار است) که تحت عنوان "حفظ منافع ملی" به خورد ملت داده شده و تبلیغ میشود, اما در حقیقت این پولی است که به جیب شرکتهای عظیم اسلحه سازی میرود. در حالیکه اکنون در آمریکا بخش عظیمی از خانواده های ارتشی آمریکایی امنیت غذایی ندارند و برای نان شب محتاج کمک گرفتن از بنگاه های خیریه و انبارهای غذا هستند. *** اما در حقیقت امر این آموزگاران, کارگران هفت تپه و شرکت واحد, حاشیه نشینان کشور, و زنان و جوانان ایرانی می باشند که با به کف خیابان آمدن منافع ملت را تعریف و تضمین میکنند. نه آخوندها, نه پروژه ای ورشکسته هسته ای شان * .

  • نبی

    نویسنده به طور کلی نگاه دگم و مطلق به جنگ داره، جنگ و اسرائیل و آمریکا اولویت ما نیست. جمهوری اسلامی دشمن واقعی ماست، بدون جنگ هم جمهوری اسلامی ایران رو به ویرانه تبدیل کرده، و این جنگ با ایران و مردم ایران تا جمهوری اسلامی هست ادامه پیدا خواهد کرد. موضوع مذاکره هم مثل این سریال های آبکی نقش و جذابیت خودش رو برای ما از دست داده، چه توافق بشه چه نه تفاوت مهمی در زندگی ما ایجاد نمیشه

  • سعید عرفان

    همیشه در خصوص روشهای برخورد با مانع نظرات مختلف وجود دارد که تاریخ گواه است عقلانی ترین انتخاب نشده و شرایط برتری آن نظر،حتی در لحظه اتفاقات بزرگ را رقم زده است. بسیار خوب اقای گنجی صف بندی ها را در خصوص رویارویی با ایران از داخل اسراییل بیرون کشیده اند ولی اذعان داشته باشند کفه به نفع تند روهاست .این کار ایران را دشوار میکند چون تند رویهایش کمکی به جبهه متعادل تر انان نمیکند.مگر اقبال به مردم ایران رو کند.

  • تاجرزاده

    خدمت جناب استادان گرامی آقایان عرفان و گنجی اظهار نظرات شما بسیار دقیقتر و درست تر می بود چنانکه هیت حاکمه ای کنونی را با نام حقیقی و حقوقی اش یعنی دولت جمهوری اسلامی ذکر میکردید و نه با عنوان کلی ایران. هر چند که شاید به نظر شما و برخی دیگر از دوستان در خارج از کشور چنین تمایزی مهم به نظر نرسد, اما در داخل ایران و در نزد اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران چنین تمایزی مطرح و موجود است. برای مثال شما را رجوع میدهم به سخنان دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف در استقبال از آقای رئیسی: "ما اکنون با شما نه به عنوان رییس جمهوری برآمده از آرای مردم و در بستر انتخاباتی ازاد، بلکه به عنوان نماینده‌ی حاکمیت سخن می‌گوییم.... از شما میخواهیم که هرگاه خواستید از جانب مردم سخن بگویید و یا سیاستی را به انان تحمیل کنید به یاد بیاورید که شما حاصل غیررقابتی‌ترین انتخابات طول تاریخ جمهوری اسلامی با پایین‌ترین میزان مشارکت بوده‌اید. انتخاباتی که خود محصول ساختارهای معیوب و ناکارامدی بوده که مردم را به ناامیدی از هر گونه امکان تغییر در سازکار سیاست‌گذاری در ایران کشانده است." که البته نظرات این دبیر انجمن اسلامی استثناء نیست و امروزه در ایران چنین نظریاتی قاعده محسوب می شود. انتقادهای یک فعال دانشجویی اصولگرا به ساختار "نماز جمعه" و "طرح مجلس برای محدودترکردن اینترنت" در سخنرانی پیش از خطبه‌های نمازجمعهء دو هفته پیش (در تهران) و تمایز صریح و واضحی که این خانم دانشجو بین حاکمه و مردم به طرزی مکرر اشارت داشت و ذکر "برخوردهای لجوجانه حاکمیتی که هیچ تلاشی جهت اصلاح امور نمی‌کند",....همگی نشانه هایی از شرایط کنونی حکم بر کشور است. در خاتمه بد نیست این سخنان پایانی دبیر انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف را به یاد داشته باشیم که گفته بود: "و اما کلام آخر، جناب آقای رییسی، همانطور که در ابتدا هم گفتیم، ما شما را نماینده‌ی حاکمیت می‌دانیم و لازم می‌دانیم که این هشدار را به شما بدهیم! اگر برای رهایی از وضعیت بحران زده‌ی کنونی، راه حلی عقلانی، مبتنی بر تجربه و کارآمد ارائه ندهید، از جانب مردم پاسخی دریافت خواهید کرد که شاید نه سریع و نه حتی فوری باشد اما حتما انقلابی و قاطع است." لطفآ تمایزات مابین حاکمیت و مردم ایران را به رسمیت شناخته, به طرزی نابالغانه و فرصت طلبانه آنرا از یاد نبریم. چنانکه تاریخ معاصر ایران از دوران مشروطیت تا به حال گواهی باشد, پاسخ مردم ایران به حاکمان جمهوری اسلامی نیز پاسخی انقلابی و قاطع خواهد بود. مخلص شما اساتید گرامی مصطفی تاجرزاده