وضعیت در اوکراین زیر سایه جنگ ــ گفتوگو با روزنامهنگاری از شرق اوکراین
ایوان بوختیاروف، روزنامهنگار ۳۳ ساله در سیورودونتسک در لوهانسک ساکن است و مشکل اصلی مردم را فقر میداند. او که پاسخهایش به پرسشهای زمانه درباره تنشها با مسکو با احساسات ملیگرایانه در هم آمیخته، میگوید: «اکنون اوکراین برای حمله روسیه آماده است. چقدر آماده؟ همان قدر آماده که داوود در برابر جالوت.»
بر اساس گزارش رسانهها و سازمانهای اطلاعاتی غربی، روسیه نزدیک به ۱۳۰ هزار نیرو در مرزهای اوکراین همراه با تجهیزات نظامی سبک و سنگین حاضر کرده و هر لحظه ممکن است حمله جدیدی به مرزهای این کشور را آغاز کند.
کشورهای غربی تحت هدایت ایالات متحده آمریکا به روسیه هشدار داده اند که حمله به اوکراین با تحریمهای شدید مواجه خواهد شد. آنها قول کمک تجهیزاتی به کییف داده اند و شماری نیرو به کشورهای عضو سازمان پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) در شرق اروپا و نزدیک به اوکراین اعزام کرده اند.
روسیه قصد حمله را تکذیب کرده اما به غرب اخطار داده که نباید با گسترش ناتو به کشوری همچون اوکراین، نیروهایش را به مرزهای روسیه بیاورد. ولادیمیر پوتین رئیسجمهوری روسیه میگوید به دنبال تأمین امنیت روسیه در برابر گسترش حوزه نفوذ غرب است.
پوشش رسانهای بحران بین روسیه و غرب بر سر اوکراین ــ که در بحران پرونده هستهای ایران نیز با یکدیگر حضور دارند ــ اشاره چندانی به وضعیت داخل اوکراین نمیکند. ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین تا کنون تلاش کرده از گسترش هراس در میان جمعیت جلوگیری کند و به اندازه غرب، در مورد خطر جنگ سخن نمیگوید. با وجود این، آن طور که یک روزنامهنگار اوکراینی به «زمانه» میگوید، در داخل کشور مردم منتظر حمله روسیه بوده اند و هستند و برای آن آمادگی دارند.
ایوان بوختیاروف، روزنامهنگار ۳۳ ساله در سیورودونتسک ساکن است. سیورودونتسک در استان لوهانسک اوکراین واقع است. پس از اعلام جمهوری خلق لوهانسک به دست جداییطلبان تحت حمایت روسیه، سیورودونتسک هنوز در بخش تحت کنترل دولت اوکراین است و به طور موقت به عنوان مرکز استان لوهانسک برگزیده شده.
این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
زمانه: اوکراین برای مدتی تیتر اصلی تمام رسانههای جریان غالب غربی است. اما این پوشش عظیم چندان به خود مردم اوکراین نپرداخته. بنابراین پرسش اول این است: وضعیت واقعی مردم داخل اوکراین چگونه است؟ چه آنهایی که در دونباس هستند، چه آنهایی که در پایتخت، ...؟ مشکلات و مطالبات اصلی چیست؟
ایوان بوختیاروف: مسأله اصلی اوکراین فقر است. در شرق اوکراین، این مسأله به طور خاصی حاد است. بنابراین مردم اغلب چندین شغل دارند یا برای پول درآوردن به خارج از کشور (غالباً به اتحادیه اروپا) میروند. کارهای بدون قرارداد رواج زیادی دارند. مردم برای کاهش مالیاتی که پرداخت میکنند، خود را کارآفرین خرد معرفی میکنند در حالی که این چنین نیست. در کییف پایتخت درآمدها بیشتر است اما هزینهها و قیمتها هم به مراتب بیشترند.
تلاشهای حکومت برای افزایش درآمد مالیاتی غیرقابل درک هستند. برای مثال، کسبوکارهای خرد علیه تلاشهای حکومت برای افزایش کنترل بر درآمدهای آنها معترضند و برنامهنویسها هم از افزایش نرخ مالیات آنها.
دونباس از ۲۰۱۴ به دو قسمت تقسیم شده: یکی تحت کنترل اوکراین و دیگری تحت کنترل گروههای نیابتی روسیه. این دو بخش را خط مقدم جنگ از هم جدا میکند که از ۲۰۱۵ تغییر واقعیای نکرده. با وجود این، خصومتها و تنشها به طور دائم افزایش یافته و نظامیها و گاه غیرنظامیها را به کام مرگ کشانده. یعنی یک جنگ شبهمنجمد است.
حتی در شهرهایی در دونباس که از خط مقدم دورند، مردم مشکل اصلیشان را جنگ میدانند. پایان جنگ به معنای افزایش رفاه آنها و بازگرداندن پیوندهای اجتماعی ین دوستان و آشنایانی است که آن طرف خط مقدم قرار گرفته اند.
اما اکنون تهدید روسیه مشکل اصلی برای اغلب شهروندان است. مردم به این فکرند که در صورت حمله همهجانبه روسیه چه کار کنند. سازمانها گزینههای مختلفی را برای موقعیتهای بحرانی تمرین کرده اند. همچنین تمرینهای تخلیه به سمت پناهگاه بمب جریان دارند. همچنین متخصصان امنیتی میزان تهدید را برای سازمانها و شرکتهای مختلف بررسی میکنند.
برای مثال، یک متخصص امنیتی پس از بررسی دفتر یک رسانه مستقل اوکراینی به آنها گفت: «شما اصلاً شانس نجات ندارید.» دفتر آنها در طبقه بسیار بالایی است و تخلیه به سمت زیرزمین زمان زیادی لازم خواهد داشت و وقتی کارکنان رسانه بالاخره به آنجا برسند، احتمالاً جایی برای آنها باقی نخواهد بود. زنگ خطر آتشسوزی خوب کار نمیکند و یک مشکل اصلی نزدیکی به محل قرار داشتن ساختمانهای دولتی و حکومتی است.
این به تفاوت مهمی بین وضعیت فعلی و وضعیت قبلی در ۲۰۱۴ اشاره دارد. آن زمان مقامهای روسی مقامهای اوکراینی را تهدید کردند که اگر اوکراین در کریمه مقاومت کند، در منطقه مرکزی کییف محل استقرار ساختمانهای حکومتی نیرو پیاده خواهند کرد. اما اوضاع فرق کرده و دیگر غیرممکن است بتوان تصور کرد که اوکراین در برابر روسیه مقاومت نخواهد کرد. به همین خاطر، فضا این گونه است که همه تصور میکنند مرکز کییف با خاک یکسان خواهد شد.
بسیاری از مردم بار سفرشان را برای روز مبادا بسته اند: مجموعه فشردهای از چیزهایی که برای زنده ماندن پس از تخلیه لازم دارند. مردم به طور خاص دارند غذا انبار میکنند. الان دیگر خریدن غذای خشک نیمهآماده [sukhpayok؛ یک مجموعه مواد خشک که به آسانی به صورت غذا آماده میشود؛ توریستهای طبیعتگرد در اوکراین و نیز سربازان از آن استفاده میکنند] در اوکراین غیرممکن شده ــ مردم آنها را برای چمدانهای اضطراریشان خریده اند.
▪️ انقلاب میدان تقریباً یک دهه پیش رخ داد. از آن زمان تا کنون چقدر از ایدههای انقلاب میدان محقق شده؟
گروههای بسیاری در انقلاب شرکت کردند که اوکراین میدان یا انقلاب کرامت خوانده میشود. هر یک از آنها دستور کار سیاسی خودش را داشت. اما بخشی از مطالبهها مشترک بود: ورود به اروپا، تحقیق درباره جنایتهایی که علیه معترضان رخ داد، و استعفای دولت.
یانوکویچ رئیس جمهوری وقت زمانی که فهمید نمیتواند پس از به رگبار بستن معترضان به حکومت ادامه دهد، به روسیه گریخت. دهها تن از متحداناش هم به روسیه رفتند. حکومت جدید مقرراتی وضع کرد که بر اساس آن مقامهای دولت یانوکویچ دیگر نمیتوانند مقام دولتی و عمومی داشته باشند.
جرائم علیه معترضان هم فعالانه پیگیری شدند. روند تحقیقات و نیز تلاشهای روزنامهنگاران روند رویدادها را به دقیقترین شکل ممکن کشف کرد. اغلب ماموران امنیتی مظنون به شلیک به سمت مردم به روسیه گریختند. عدهای هم به سمت مناطق اشغالی توسط شبهنظامیان گریختند. محاکمه برخی از مأموران امنیتی هنوز ادامه دارد. آدمهای بسیاری که درگیر این پروندهها هستند مخفی شده اند و اسناد محرمانه زیادی نیز در آخرین روزهای رژیم یانوکویچ نابود شده اند. این عوامل تعقیب قضائی مجرمان را پیچیده کرده است. با وجود این، باید گفت که توجه عمومی به این پروندهها بسیار بالا است و کشته شدن معترضان یک تراژدی ملی دانسته میشود. بنابراین دشوار بتوان تصور کرد که نیروهای امنیتی بار دیگر اگر روز مشابهی فرا برسد، در آن ابعاد از دستورهای جنایتکارانه تبعیت کنند.
اوکراین اکنون از همیشه بیشتر به اتحادیه اروپا نزدیک است. اوکراینیها میتوانند بدون ویزا به کشورهای اتحادیه اروپا سفر کنند. صاحبان کسب و کار اوکراینی میتوانند کالاهای خود را با شرایط مناسبی به اتحادیه اروپا صادر کنند. در سطح سیاسی هم حمایت قابل توجهی وجود دارد.
حالا که روسیه خود را کشوری در تقابل با ارزشهای غربی معرفی میکند، ادغام در اتحادیه اروپا خود به خود به معنای دور شدن از روسیه است که حالا دوباره میخواهد یک امپراتوری شود.
▪️ ما خیلی درباره دموکراسی رو به شکوفایی در اوکراین میشنویم. از سوی دیگر، گزارشهایی هم از فقدان دموکراسی وجود دارند. وقتی درباره حکومت اوکراین حرف میزنیم، چقدر میتوانیم این حکومت را دموکراتیک بخوانیم؟ چه برخوردی با اقلیتها در اوکراین میشود؟
اوکراین هماکنون فرآیندهای پیچیدهای را تجربه میکند اما این فرآیندهای پیچیده یک دولت دموکراتیک است. متأسفانه دیگر اجماع عمومی بر سر بسیاری از مسائل وجود ندارد. یا اگر این اجماع در موارد دیگر وجود دارد، ۱۰۰ درصد جمعیت را پوشش نمیدهد.
همین چند وقت پیش اوکراین پخش کانالهای تلویزیونی تحت حمایت مالی روسیه را ممنوع کرد. این کانالها از طریق آدمهای خیالی اما با پول روسیه تأمین مالی میشدند و روایتهای روسیه را تبلیغ میکردند. برخی سازمانهای روزنامهنگاری در جهان ممنوع شدن این شبکهها را حمله به آزادی بیان دانستند. اما این کانالهای تلویزیونی هیچ ربطی به روزنامهنگاری ندارند. بلکه دستگاه پخش پروپاگاندا بودند. نمیتوان مثلاً تصور کرد ایستگاه رادیویی در لندن دوران جنگ جهانی دوم بوده باشد که هر روز بریتانیا را مقصر جنگ جهانی معرفی کند یا بگوید هیتلر رهبر خردمندی است و آلمان نازی تنها از منافع خودش محافظت میکند.
روزنامهنگاران در اوکراین نماینده اردوگاههای ایدئولوژیک بسیار متفاوتی هستند. با وجود این، هیچ یک از روزنامهنگارهای اوکراینی نگفتند که بستن این شبکههای تلویزیونی تصمیم اشتباهی بود. گواه دیگری که این موضوع سرکوب مخالفان سیاسی به دست مقامات نبوده، این است که پروژههای تحقیقی بسیار نیرومندی در عرصه روزنامهنگاری اوکراین در جریان است. حکومت موضوع اغلب این پروژههای روزنامهنگاری تحقیقی است. اما مقامها تلاش نکردهاند که بر این پروژهها نفوذ کنند یا آنها را تحت تأثیر قرار دهند.
پترو پروشنکو، رئیسجمهوری قبلی اوکراین هماکنون درگیر چند محاکمه است. هنوز نمیدانیم داستان او چه طور به پایان خواهد رسید. و بسیار نگرانکننده است آن هم به این خاطر که میدانیم ویکتور یانوکویچ، رئیسجمهوری پیشین دیگر کار خود را با به زندان انداختن رقیب سیاسی اصلیاش یولیا تیموشنکو آغاز کرد. هرچند پروشنکو سیاستمدار یا بیزنسمن شفافی نبود و گاه این دو نقش را با هم خلط میکرد، زندانی کردن یک رقیب سیاسی بر اساس اتهامهای مشکوک سبقه بسیار خطرناکی برجای میگذارد.
سیاست زبانی دولت یک دلیل اصلی دیگر برای جنجالهاست. دولت اکنون استفادهی گستردهتر از زبان اوکراینی را ترویج میکند. چرا چنین نیازی وجود دارد؟ در دوران شوروی، زبان اوکراینی به طور نظاممند از رده خارج شد. سه تا از چهار پدربزرگ و مادربزرگ من اوکراینیزبان بودند اما مادر و پدرم هر دو روسزبان. به شیوهای مشابه، تمام دور و بر من شهروندان روسیزبان بودند. مدرسهام هم به روسی بود. با وجود این، دوست دارم اوکراینیزبانهای بیشتری دور و برم باشد. و دست آخر به همین دلیل هم زبانم را به اوکراینی تغییر دادم.
روسیه اکنون دائماً درباره «محافظت از حق روسزبانها در اوکراین» سخن میگوید. هرچند حقوق واقعی مردم محدود نشده و هیچ کس مردم را از استفاده از زبان روسی منع نکرده. به علاوه، باید توجه کرد که بسیاری از روسها و بلاروسیهایی که کشورشان را به دلیل تعقیب سیاسی یا دلایل دیگر ترک کردند، به اوکراین پناهنده شدند. اوکراینیزباننبودن باعث به تعویق افتادن ادغام آنها در کشور نمیشود.
یک مسأله مهم دیگر رویکرد نسبت به جامعه الجیبیتیکیو+ است. در سالهای اخیر، رژه افتخار [پراید] مشارکتکنندگان بیشتری در اوکراین پیدا کرده. و مهم است که فقط در کییف برگزار نمیشود بلکه در شهرهای کوچکتر هم برگزار میشود. اما نیروهایی وجود دارند که نمیخواهند پراید برگزار شود و گاه حتی برای اخلال در آن دست به اقدام میزنند. با وجود این، چنین تلاشهایی هر سال حاشیهایتر و حاشیهایتر میشوند.
▪️ خود شما شخصاً در مورد وضعیت و پوشش آن و نیز واکنش قدرتهای خارجی چه فکر میکنید؟
من فکر میکنم از پس وضعیت برمیآییم. فارغ از اینکه روسیه دیر یا زود چه کاری خواهد کرد یا نکرد. حتی اگر سربازهای روس همین حالا از مرزهای اوکراین عقبنشینی کنند، دوباره باز خواهند گشت. و ما برای این موضوع آمادگی داریم.
گهگاه به نظر میرسد که سیاستمداران غربی و رسانهها در حال افزودن بر آتش تنشها هستند. اما این جو بایدن نیست که انبوهی نیرو پشت مرز اوکراین آورده. سی ان ان برای بینندگاناش از ۲۰۱۴ درباره «رژیم فاشیست در اوکراین» حرف نمیزند. همه این کارها را رهبران روسیه و رسانههای روسیه انجام داده اند. پس رسانههای غربی با توجه فراوانشان به حمله احتمالی روسیه به اوکراین خدمت زیادی به ما میکنند. آنها باعث شده اند که قدرتهای غربی نتوانند کسب و کار عادی و همیشگی با روسیه را پیش ببرند و صرفاً به ابراز «نگرانی عمیق» بپردازند و تحریمهای نمادین وضع کنند.
خطر دیگر این بود که غرب بخواهد اوکراین را به حوزه نفوذ روسیه واگذار کند که هنوز چنین اتفاقی نیفتاده.
تا اینجا، غرب آشکارا گفته که در صورت افزایش تنشها، روسیه خسارتهای سنگین اقتصادی خواهد دید و وجهه بینالمللیاش خدشهدار خواهد شد، به اوکراین سلاح خواهد فرستاد اما به نفع این کشور وارد جنگ نخواهد شد. سلاحهایی که غرب و حامیانش (به طور خاص ایالات متحده و بریتانیا اما در عین حال لیتوانی، استونی، لاتویا، جمهوری چک، لهستان، کانادا و ترکیه) به اوکراین میفرستند و میفروشند، نمیتوانند توازن قدرت را به شکل بنیادینی تغییر دهند. بلکه برعکس بیان حمایتی هستند که اوکراین الان بیش از سلاح واقعی نیازمند آن است.
اگر فرض کنیم جنگ در هفتههای آتی آغاز میشود، چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ خوب، اول اینکه جنگ ۲۰۱۴ آغاز شده. آن زمان خیلی از ما گیج بودیم و نمیدانستیم چه باید کرد. اکنون اوکراین برای حمله روسیه آماده است. چقدر آماده؟ همان قدر آماده که داوود در برابر جالوت.
در هشت سال اخیر ما با این انتظار دائمی زیسته ایم که کرملین هر لحظه ممکن است بخواهد آنچه را در کریمه و دونباس آغاز کرده، پایان بخشد. شاید این بار بخواهد.
نظرها
شهروند
یک سوال ساده: حالا که صحبت از دموکراسی است چرا مشکل را با رفراندوم حل نمی کنند؟ در شرق اوکرائین از مردم بپرشند چه می خواهند. خیلی بهتر از این است که هم دیگر را بکشند.