سازمان تأمین اجتماعی توان پرداخت تنها نیمی از حقوق و مستمری را دارد
بحران به یک قدمی بزرگترین سازمان بیمهگر ایران رسیده است. بدهی بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت که بنایی هم برای پرداختش وجود ندارد در کنار تراز منفی ماهیانه ۴ هزار میلیارد تومانی، بخشی از بحران را نشان میدهد. با این حال وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی میگوید خوشحال است که حقوق و مستمریّها پرداخت شده است.
حجت عبدالملکی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی روز پنجشنبه ۲۵ فروردین از تراز منفی ۴ هزار میلیارد تومانی ماهیانه سازمان تأمین اجتماعی خبر داد. او در اینباره گفت:
«سال گذشته را در حالی به پایان بردیم که متوسط ماهانه ۴ هزار میلیارد تومان کسری داشتیم که سالانه ۴۸ هزار میلیارد تومان میشود و عدد وحشتناکی است.»
به طور متوسط، تعهدات مستمری و پرداخت ماهیانه سازمان تأمین اجتماعی به بیمهشدگان حدود ۸ هزار میلیارد تومان است. بنا به گفته وزیر کار حالا مشخص شده است که این سازمان تنها قادر به تأمین نیمی از این مبلغ است و مابقی آن با کسری تأمین میشود.
بحران تأمین منابع برای پرداختهای مستمر در سال گذشته دستکم دو بار خبر ساز شد. یک بار آنقدر آش شور شد که دولت مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی را از کار برکنار کرد. از قضا برکناری محمد رضوانیفر ، یک پرده از وضعیت ناتراز بودجه در سازمان تأمین اجتماعی بود که احتمالاً با شدت بیشتری در سال جاری هم ادامه خواهد داشت.
محمد رضوانیفر ، مدیرعامل سابق شستا روز شنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۰ به صورت ناگهانی برکنار شد. اما رضوانیفر چه کرده بود؟ براساس اطلاعیه هیأت مدیره شستا، طبق بودجه سنواتی سال ۱۴۰۰ وزارت کار، کل منابع مورد نیاز سازمان تأمین اجتماعی برای انجام تعهدات بیمهای و درمانی، حدود ۲۷۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی و مصوب شده بود که سهم شستا در تأمین این منابع با اخذ نظر شستا در زمان تدوین و تصویب بودجه از محل سود سهام سازمان در شستا، معادل ۱۴ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان یعنی حدود ۵ درصد منابع مورد نیاز سازمان در سال ۱۴۰۰ است. به عبارت دیگر، ماهیانه ۱۲۱۶ میلیارد تومان آن (معادل حدود ۵ درصد) از محل تعهدات شستا تأمین میشود.
براساس روایت برکنارکنندگان مدیرعامل شستا، پرداخت این سهم ۵ درصدی چند ماه به تعویق افتاده و به همین دلیل «یک چالش مهم در پرداخت حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران سازمان تأمین اجتماعی ایجاد شد.»
رضوانیفر پس از برکناریاش با خبرگزاری فارس وابسته به سپاه پاسداران مصاحبه کرد و گفت او نباید از سود سهامداران شستا میگذشت و پول آنها را صرف حقوق بازنشستگان میکرد:
«شما میخواهید حقوق بهحق بازنشستگان را بپردازید، باید به روشهای دیگری تأمین منابع میکردید و دلیل نمیشود چون میخواهید حقوق بهحق یک عده را بدهید، حقوق عده کثیری از سهامداران شستا را تضییع کنید.»
با این حال عبدالملکی مدعی شد که سال ۱۴۰۰ پرداختها تأخیر نداشت و سازمان تأمین اجتماعی موفقیتهایی هم داشته است:
«هیچ حقوقی به تأخیر نیفتاد و ثانیاً یک میلیون و ۱۰۷ هزار بیمه شده جدید در سال گذشته به مجموعه بیمه شدگان تأمین اجتماعی اضافه شد.»
وزیر کار همچنین از برنامه جدیدش برای پوشاندن کسری ۲۰ هزار میلیارد تومانی سال گذشته و جبران آن سخن گفته است. برنامهای که جزئیات آن اعلام نشده و احتمالاً قرار است از طریق اصلاحات پارامتریک در سن بازنشستگی و کاهش پوشش بیمهای جبران شود.
موضوع مهم دیگر درباره سازمان تأمین اجتماعی، بدهی انباشته دولت است. براساس اظهارات مسئولان بازنشستگی دولتها در ۴۰ سال گذشته، در پی تسویه بدهکاریهای خود به سازمان تأمین اجتماعی نبودهاند؛ نه سه درصد سهم دولت برای بیمه کارگری، نه سرانه درمان کارگران و نه سهم کارفرمایی ۲۳ گروه بیمه شده خاص که ماهی ۳۵۰۰ هزار میلیارد تومان هزینهتراشی برای سازمان میکند، هیچ کدام پرداخت نشده است.
هماکنون بدهی دولت به صندوق تأمین اجتماعی به سطح بیسابقه بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده است. در سال ۱۴۰۱ دولت ردیف بودجهای برای بازپرداخت دیونش به این بزرگترین سازمان بیمهگر تعیین نکرده است. عبدالملکی هم در مورد این موضوع سکوت کرده است. هنوز مشخص نیست دولتی که بازپرداخت بدهی تکلیفی خود به سازمان تأمین اجتماعی را در بودجه سنواتی ۱۴۰۱ قرار نداده است چگونه میتواند راهی برای کاستن از بدهی بیابد.
نظرها
فرهاد - فرهادیان
حکومتی که یک سازمالن کارگری را غصب می کند باید تمام خسارتهای مرتب برآنرا بپردازد فقط بدهی حال حاضر نیست که تامین اجتماعی را ورشکسته کرده است برداشتهای مختلف از انباشته ی این صندوق همچنین فروش موسسات زیان ده دولتی به تامین اجتماعی و حتی تحمیل بسیاری از هزینه هائی که دولت خودش باید تامین می کرده است به گردن تامین اجتماعی تحمیل کرده است جانبازان و معلولان و بسیاری از حمایتهای اجتماعی مه دولت خودش باید تامین می کرده و از همه مهمتر مدیران فاسدی که با دزدی و اختلاس اموال تامین اجتماعی را مداوما حیف و میل می کنند و ... همه ی اینها بدلیل غصب یک نهاد کارگری توسط حکومت اسلامیست که در آن غصب حرام است . حال این حکومت نه تنها نباید مدعی باشد بلکه باید تمام خسارتها را پرداخت نماید هم اکنون کارگران بازنشسته و بیماران تامین اجتماعی بدلیل این سیاستها با شدت زیادی تحت فشاری قرار گرفته اند که این حکومت فاسد بدانها تحمیل کرده است