«عنکبوت مقدس» در جشنواره فیلم کن: جنایت مقدس در تار و پود «نظام»
فیلم جنایی و مهیج ایرانی، پرونده قاتل زنجیرهای مشهد را با نگاهی تازهتر و کاملتر روایت میکند. برخلاف روایت سینمایی دیگری از این فیلم که در ایران اکران شده، علی عباسی تلاش میکند ساز و کار پلیس و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی را هم نشان دهد.
۲۰ سال پس از قتل ۱۶ کارگر جنسی توسط یک قاتل زنجیرهای در مشهد، علی عباسی روایتی تخیلی و عجیب از دستگیری و محاکمهی او میسازد. این فیلم در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد.
«عنکبوت مقدس» داستان یک قاتل زنجیرهای است. این فیلم علیرغم به کارگیری برخی از زمینههای بسیار آشنا، روایت را فراتر از حد معمول میبرد. این اثر چیزی بیش از داستان محاکمه و دستگیری است، و طرز تفکر قاتل از این جنایت را که از روی خودخواهی یک مرد انجام شد را تا پلیس و ظابطان و محاکم قضایی جمهوری اسلامی و عرصهی رسانهها گسترش میدهد.
«عنکبوت مقدس» ساخته علی عباسی، فیلمساز مهاجر ایرانی یک درام-هیجانی و جنایی بر اساس واقعیت است که داستان سعید حنایی، یک کارگر ساختمان ایرانی را که در مطبوعات «قاتل عنکبوتی» لقب گرفته، روایت میکند. او در سال ۱۳۸۰ به اتهام قتل ۱۶ کارگر جنسی در شهر مشهد دستگیر و به دلیل ادعای انجام یک مأموریت مقدس برای پاکسازی شهر از فحشا، به یک قهرمان مردمی در جناح راست مذهبی تبدیل شد.
سعید حنایی پیش از این سوژهی مستند «و عنکبوت آمد» و فیلم بلند «عنکبوت» که به تازگی در ایران در حال اکران است هم بوده است.
مهدی بجستانی در روایت سینمایی علی عباسی نقش سعید را بازی کرده است؛ یک کارگر ساختمان عصبی و ناسازگار که در صحنهای او را در حال کوباندن پتک عظیمی به دیوار میبینیم. او از جانبازان جنگ ایران و عراق در سالهای دههی ۶۰ است و خود را به خاطر تبدیل نشدن به قهرمانی بزرگتر، یا شهید نشدن، تحقیر میکند. اما زنی که در مرکز فیلمنامه قرار میگیرد، یک روزنامهنگار محقق و خیالی اهل تهران است. رحیمی (با نقش آفرینی زهرا امیر ابراهیمی) به مشهد میرود تا این پروندهی قدیمی را رمزگشایی کند. البته نظر او و نظر فیلم این است که پلیس به طور قابل توجهی در دستگیری قاتل کوتاهی کرده است زیرا پلیس، قوه قضاییه و خود مجرم، همگی بخشی از یک ذهنیت مردسالارانه هستند که نه تنها این زنان را شایسته زندگی نمیدانند بلکه معتقدند این زنان ریشه فساد هستند و با حذف آنها جامعه به سمت و سوی اسلامیتری حرکت خواهد کرد.
در فیلمی که در حال حاضر به کارگردانی ابراهیم ایرجزاد از همین ماجرا در ایران در حال اکران است، در یک روایت مسطح فیلم با چگونگی شروع قتلها و همچنین وقوع چند قتل به طور خلاصه اشنا میشویم و سپس فیلمساز در کنار آن نگاهی دارد به آنچه در زندگی شخصی سعید حنایی گذشته و در پایان شتابزده و ناگهانی به دستگیری او و واکنش اطرافیان و قاضی پرونده به طور خلاصه میپردازد. تمام بار داستانی فیلم نه بر عهده نویسنده و کارگردان اثر بلکه به عهده چالشبرانگیز بودن خود داستان واقعی گذاشته شده است. بر خلاف «عنکبوت مقدس» دستگاه قضایی جمهوری اسلامی به کل کنار گذاشته میشود.
فساد پلیس و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی
در «عنکبوت مقدس» ساخته علی عباسی رحیمی با یک خبرنگار محلی ژولیده و خوش نیت (با بازی آرش آشتیانی) دوست میشود (یک شخصیت تخیلی یا حداقل نیمه تخیلی دیگر) که عنکبوت از تلفن عمومی با او تماس میگیرد تا مطمئن شود که اخبار شاهکارهایش به طور کامل منتشر خواهند شد. این زوج عجیب و غریب با رستمی، رئیس پلیس با تفکر جنسیتزده که دائما در حال ریشخند است صحبت میکنند؛ رستمی (با بازی سینا پروانه)، شایعات #MeToo مانندی را که پیشتر در تهران دربارهی تعرض او به ویراستارش به گوش میرسد را عمداً غلط تعبیر میکند، و در عوض معتقد است که او زنی هرزه است که رستمی میتواند بدون مجازات شدن، او را مورد آزار جنسی قرار دهد. در نهایت این سوال پیش میآید که رحیمی چگونه قرار است با این متجاوز روانی مقابله کند؟ خب معلوم است! با طعمه شدن. رحیمی باید وانمود کند که یک کارگر جنسی در خیابانی است که قاتل عنکبوتی مرتباً در آن رفت و آمد میکند. رحیمی همراه قاتل به آپارتمان او رفته و در همین حال دوست خبرنگارش مخفیانه دنبالش میرود.
این یک ابزار روایی قدیمی و کمی نامعقول است. اما چه اتفاقی میافتد اگر به دلایلی دوست روزنامه نگار رحیمی نتواند به او کمک کند و او با مردی خشن و پرخاشگر که تجربهی خشونت دارد، تنها بماند؟ رحیمی هیچ آموزشی در زمینهی هنرهای رزمی ندیده و تنها چیزی که به نظر میرسد در دفاع از خود در اختیار داشته باشد، یک چاقو است.
در اینجا یک عامل غیرقابل قبول قطعی وجود دارد، اما پردهی نهایی فیلم، که متانت وهمآور سعید و مقاومت سنگدلانه او در جایگاه متهم در دادگاه را نشان میدهد، درست تا لحظهای که کلاه اعدام را بر سرش میگذارند، به خوبی مدیریت میشود؛ هرچند، عباسی در هنری بودن این صحنه کمی افراطی عمل کرده است.
جنسیتزدگی مسئولان جمهوری اسلامی
«عنکبوت مقدس» مطمئناً در برخورد با کارکرد جنسی در حکومت دینی ایران، در مقایسه با فیلمی مانند دایره (۱۳۷۸) ساخته جعفر پناهی، بسیار بیپرواتر است. عباسی بیتردید نگرشهای وحشیانهای را که فضای خشونت علیه زنان را رقم میزنند نمایان میکند. فضایی که زنان و نه «نظام» را مقصر فساد میداند و حذف زنان را راه حل مساله میپندارد همانطور که در تمام دیگر سطوح اجتماعی حذف زنان اولین راه حل مسئولان حکومت ایران است. زنان از ادارات دولتی، ورزشگاهها و پارکها و مسابقات بین المللی و صفحه تلوزیون حذف میشوند زیرا حضور آنها تلقی شر و فساد محسوب میشود.
ساخت «عنکبوت مقدس» در خارج از مرزهای ایران و به دور از فشارهای سیاسی و سانسورهای رایج در کشور به کارگردان امکان داده است تصویر واقع گرایانهتری از وضعیت سیاسی- اجتماعی و فساد حکومت ارایه کند و صادقانهتر درباره محرومیتهای زنان و سوء استفاده از آنان حرف بزند.
نظرها
نظری وجود ندارد.