از هزینههای حکمرانی ولایی: زندگی و اقتصاد خطرخیز
خورشید شَعیری − بحران اشتغال و معیشت، رکود اقتصادی طولانی مدت، سرخوردگی جوانان، بحران منابع طبیعی و از دست دادن تنوع زیستی و فروپاشی اکوسیستم: اینها عنوانهای شماری از نابسامانیها در کشور در نتیجه حکمرانی بد هستند.
به نظر شما چه چیزهایی اقتصاد ایران را در سالهای آینده تهدید میکند؟
احتمالا اگر چشمتان را ببندید و بخواهید به این پرسشِ پاسخ دهید، برخی پاسخها با جوابهای مجمع جهانی اقتصاد، یکی خواهد شد:
- بحران اشتغال و معیشت
- رکود اقتصادی طولانی مدت
- بحران منابع طبیعی
اما مجمع جهانی اقتصاد دو فاکتور ترسناک و پرریسک دیگر را هم برای اقتصاد پیشروی ایران برشمرده است:
- سرخوردگی جوانان
- از دست دادن تنوع زیستی و فروپاشی اکوسیستم
مواردی که احتمالا کمتر توجهمان را جلب میکند اما یکی از پر ریسکترین گذارههای اقتصادی ایران هستند. کاهش سن مهاجرت به زیر ۳۰ سال، کاهش اهداف تبلیغات شرکتهای مهاجراتی و هدف قرار دادن دورههای دبیرستان در اروپا، ترجیح هر کشوری به جز ایران برای زندگی، افزایش آگهیهای مهاجرت به ترکیه و نرخ فرار سرمایه از کشور، تاییدی بر پر ریسک بودن «سرخوردگی جوانان» برای اقتصاد ایران در دوره پیش رو است.
ریسک یعنی چه؟
ریسک به لحاظ لغوی زیانخیزی و خطرخیزی معنا میدهد. اما ریسک بالا برای کشورها به چه معناست؟ ریسکهای بـالا آن دسـته از مخاطراتـی هسـتند کـه ثبـات کشـور را تهدیـد میکننـد، منجـر بـه خروج سرمایه میشوند و سرمایهگذاران خارجی را برای ورود سرمایه بـه کشور بیانگیزه میکنند، رکود، تورم یا ترکیبی از هـر دو مـورد ایجاد میکنند، رفاه اجتماعی را کاهش میدهند و بـا تبعات اجتماعی، روانی، فرهنگی بـرای جامعه همراه میشوند.
رصد مهاجرت
به تازگی «رصدخانه مهاجرت ایران» که زیرمجموعه دانشگاه صنعتی شریف است و با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایران فعالیت میکند، آماری منتشر کرده که نشان میدهد: بیش از چهل درصد استادان، دانشجویان، محققان، پزشکان، پرستاران و فعالان استارتاپی در حوزههای مختلف «میل به مهاجرت» دارند و بیشتر آنها مشکلات موجود در کشور را از دلایل مهم و بزرگ این تمایل و تصمیم خود اعلام کردهاند.
این مخاطرهای ست که تا امروز کمتر به آن پرداخته شده اما به آسانی میتواند ایران را با بحران کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص روبهرو کند.
براساس گزارش پیشگفته، در سالنامه مهاجرتی ایران در سال ۱۴۰۰ و براساس تحلیل آمار دریافتی از اداره كل گذرنامـه در بـازه زمانـی سـال ۱۳۸۰ تـا مـرداد ۱۳۹۹ از میان «دارنـدگان مـدال در المپیادهـای دانشآمـوزی» ۵۶,۶ درصد، از بین «مشمولان بنیـاد ملی نخبگان» ۶۹,۱ درصد و از میان افـراد «حائـز رتبههـای یـک تـا هـزار» آزمـون سراسـری ۷۸,۳ درصد هنوز داخـل کشـور هستند. (منبع)
بین گروههـای مـورد بررسـی، بـه ترتیـب المپیادیها بـا ۳۷,۲ درصـد، مشـمولان بنیـاد بـا ۲۵,۵ درصـد و رتبههای یـک تا هـزار آزمون سراسـری بـا ۱۵,۴ درصد بیشـترین درصد افـراد مقیم خـارج را به خـود اختصـاص دادهاند.
همچنین ۴,۴ درصـد از المپیادیهـا، ۳,۷ درصـد از مشمولان تحـت پوشـش بنیـاد و ۲,۶ درصـد از رتبههـای برتـر کنکـور که پیشـتر از کشـور خـارج شـده بودند، بـه ایران بازگشـتهاند.
دانشآموزان نخبه المپیادهای دانشآموزی بیشترین میزان مهاجرت علمی را دستکم در یک دهه گذشته داشتهاند که برای بیشتر آنها، مهاجرت برای تحصیل، به سکونت و زندگی در خارج از کشور منجر شده است.
اینها همه در واقع هزینههاییست که اقتصاد و جامعه ایران برای حکمرانی بد پرداخت میکند. در حالی که ظرفیت بالقوه اقتصاد ایران نیروی کار جوان است؛ خلاف کشورهای توسعهیافته که به شکل عمومی با کمبود نیروی کار مواجهاند، ایران تا کنون مازاد نیروی کار داشته است، روندی که گویا حالا معکوس خواهد شد. باید اضافه کرد، ایران دارای مازاد نیروی کاریست که تحصیلات دانشگاهی هم دارند. به گواه آمار، دانشآموختههای در سن فعال، فارغ از کیفیت تحصیلشان برای بازار کار کافی هستند اما تولید ناخالص ملی به اندازه تحصیل کردههایی که تحویل بازار کار شدهاند بزرگ نیست.
مجمع جهانی اقتصاد پیش از بحران اوکراین و اجرای سیاست حذف ارز چهار هزار و ۲۰۰ تومانی درباره پنج ریسک مهم اقتصاد ایران هشدار داده بود که حالا ممکن است، ریسکهای جدیدتری هم به آن اضافه شده باشد.
لشکر عظیم سرخوردهها
پژوهشکده اتاق بازرگانی ایران با بررسی دقیقتر گزارش مجمع جهانی اقتصاد، گزارشی با این عنوان منتشر کرده است: «تحلیلی بر شرایط اقتصاد ایران با نگاه به نتایج گزارش ریسکهای جهانی (۲۰۲۰)»
در این پژوهش برای سنجش مخاطره «سرخوردگی گسترده جوانان»، از متغیرهایی استفاده شده است کـه جنبه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد.
براین اساس نسبت نرخ طلاق به ازدواج در دهه ۱۳۹۰ بیـش از دو برابر شده و همواره روندی افزایشی سپری کرده است.
سهم هزینههای فرهنگی به هزینه کل در سبد مصرفی خانوارهای شهری در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۰ به ۰,۷ درصد و سهم هزینههای تفریح و سرگرمی به ۰,۷۶ رسیده است که هر دو کاهش محسوس نشان میدهد.
در سال ۱۳۹۹ به نسبت سال ۱۳۹۶ در مجموع حدود ۳۷۰ هزار کیلوگرام مواد مخدر و روانگردان بیشتری کشف شده است.
همچنین براساس وضعیت متغیرهای توزیع درآمد منطبق با منابع مرکز آمار ایران، رونـد متغیرهـا بهبـود پایداری نشان نمیدهد و مـواردی کـه ضریب جینی کاهـش پیدا کرده تنها بـه یک یا نهایت دو سال محدود شده و بعـد دوباره افزایش پیدا میکند. اینها میتواند از دلایل ایجاد سرخوردگی در قشر زیادی از جمعیت به ویژه جوانان باشد. هرچند میتوان فاکتورهای اقتصادی دیگری به آن اضافه کرد.
دردهای مزمن
براساس یافتههای پزشکی، درد زمانی مزمن میشود که مدت طولانی بدون درمان ادامه پیدا کند؛ حتی اگر شدت آن کم باشد. مصائب اقتصاد ایران هم در دهههای گذشته هم مزمن شده و هم بر شدت آن افزوده شده است. کاهش ارزش ریال خود میتواند ریشه در تداوم سطوح بالای تـورم، همراه با کاهش درآمدهای نفتـی و پیشبینی کاهش فعالیت بخـش خصوصی داشته باشد. کاهش ارزش پول به نوبه خود منجر به افزایش قیمت واردات و کاهش رشد اقتصادی میشود.
همچنین در بخش شاخص محیط کسب و کار مرکز آمـار (کـه نشـان دهنـده سـهولت و مناسـب بـودن هـر کشـور برای انجام فعالیتهای اقتصادی و تجاری است)، وضعیت سال ۱۴۰۰ بدتر از سال ۱۳۹۶ بوده است. پس آنچـه مشـخص اسـت اینکه تولیـد در اقتصـاد ایـران در اثـر فرآیندهایـی اتفـاق میافتـد کـه شـکننده و آسـیبپذیرند و ایـن مسئله ظرفیـت بالقـوه دچـار شـدن بـه رکودهـای طولانی مـدت را بـه همـراه دارد.
ضمن آنکه رشـد اقتصادی ایـران رونـدی نوسانی را نشان میدهد و وابسـتگی زیـادی بـه درآمدهـای نفتـی دارد و در نتیجـه هـرگونـه شـوک بـه میـزان صـادرات یـا قیمـت نفـت صادراتـی بر سرعت بـه دیگـر متغیرهـای اقتصـادی سـرایت کـرده و آثـار آن در اقتصـاد منتشـر میشـود.
از تنش آبی به بحران آبی
اما یکی از مهمترین تهدیدهای اقتصاد ایران در سالهای پیشرو بحران منابع طبیعی است.
بیـش از ۹۰ درصـد تولیـدات گیاهـی کشـور وابسـته بـه تامیـن آب و بـا انجـام عملیـات آبیـاری تامیـن میشود و در شـرایط متعـارف حداکثـر ۱۰ درصـد تولیـدات از کشـاورزی دیـم حاصـل میشـود. ایـن نسـبت در جهـان بـه ترتیـب ۳۵ و ۶۵ درصد است.
براساس گـزارش امنیـت غذایـی، مرکـز ملـی مطالعـات راهبـردی کشـاورزی و آب اتـاق بازرگانـی، صنایـع، معـادن و کشـاورزی ایـران، از اواسـط دهـه هفتـاد بـه دلیـل نادیـده گرفتـن شـاخص اکولوژیکـی و پایـداری در برنامههـای توسـعه منابـع آب و سـیر تحـولات اجتماعـی، سیاسـی و اقتصـادی همزمان بـا بـروز پدیده تغییر اقلیم، کاهش بارندگی و افزایـش درجـه حـرارت، منابـع آب کشـور کاهـش قابـل ملاحظـهای داشته است؛ بـه گونهای کـه میتـوان گفت: ظرفیـت منابـع آبـی کشـور در شـرایط فعلـی حـدود ۱۰۰ میلیـارد متـر مکعـب بـوده و بـا برداشـت سالانه حـدود ۱۱ میلیـارد متـر مکعـب بیشـتر از میـزان ظرفیـت تجدید پذیـر آبخوانهـا، بحـران آب زیرزمینـی هم تشـدید شده است، بـه نحـوی کـه در شـرایط فعلـی بیشـتر از ۳۵۵ دشـت کشـور را بـه مناطق ممنوعـه و بحرانـی تبدیـل کـرده اسـت.
از سوی دیگر براساس پژوهشهای دانشگاهی رونـد تغییـرات سـرانه آب حاکـی از کاهـش سـریع ایـن شـاخص در ایـران است کـه بـه دلیـل افزایـش سـریع جمعیـت و کاهـش میـزان منابـع آب تجدیـد پذیـر اسـت. از اواخـر دهـه ۷۰، وضعیـت ایـران در سـطح ملـی بـر اسـاس ایـن شـاخص در شـرایط تنـش آبـی وارد شـده اسـت. (در این باره از جمله بنگرید به: کشـاورز، عبـاس؛ ملکیـان، راحلـه؛ نژنـد علـی، عاطفـه و بیگـی، اعظـم: مجموعـه اسـناد مرتبـط بـا سـند ملـی و راهبـردی تحـول امنیـت غذایـی، تبییـن وضعیـت آب کشـور، شـماره ۸؛ ۱۴۰۰.)
پس از مجمع جهانی اقتصاد، مرکز پژوهشهای مجلس هم در افق ۱۴۲۰ خود هشدار داد که سرانه منابع آب تجدیدپذیر کشور به کمتر از هزار مترمکعب به ازای هر نفر در سال خواهد رسید؛ به عبارت دیگر فقر آبی در کمین ایران است. (منبع)
براساس آن گزارش کشور در مسیر ورود به بحران آبی است. وقوع همزمان دو پدیده افزایش دما و کاهش بارندگی، عامل طبیعی تغییر فاز کشور از تنش آبی به بحران آبی است.
بر اساس گزارشِ بازوی پژوهشی مجلس، عامل دیگری هم در وقوع این شرایط نقش دارد و آن عامل انسانی است، عاملی که به مدیریت بد منابع آبی بازمیگردد. مجموع دو عامل طبیعی و انسانی به بحران آبی کشور در افق ۱۴۲۰ منجر خواهد شد.
نابودی تنوع زیستی = فروپاشی اکوسیستم
تنوع زیستی، یا زیستشناختی، به پرشماری زیستهای گوناگون در یک منطقه زیستی اشاره دارد. وقتی شمار موجودهای زنده به لحاظ نوع کم شود، از کاهش تنوع سخن میرود که نشاندهنده یک محیط زیست بیمار است.
چالشهای تنوع زیستی در کشور از این قرارند:
- تخریب و جزیرهای شدن (تکه تکه شدگی) زیستگاهها.
- رعایت نکردن حقابه تالابها و رودخانهها.
- ورود انواع آلودگیها به اکوسیستمهای آبی و خشکی کشور.
- ورود غیر اصولی و مهار نشده گونههای غیر بومی (آفتها) به کشور.
- شکار و صید غیرقانونی و وجود سلاحهای غیر مجاز.
- نبود مدیریت یکپارچه تنوع زیستی.
- کمبود آمار و اطلاعات در زمینه حیاتوحش.
- تجارت غیرقانونی گونههای جانوری به شکل زنده و یا اعضای آنها.
- بهرهبرداری بیرویه از منابع زیستی.
- تغییرات اقلیم و خشکسالیهای متوالــی.
اینها و بیشتر از این ریسکهایی هستند که اقتصاد ایران را فلج خواهند کرد. همگی محصولات حکمرانی بد به ویژه در بیش از چهار دهه گذشته هستند. هزینه این مخاطرات را مردم میپردازند: با جان و مال و سرنوشتان.
نظرها
نظری وجود ندارد.