بلای جنگلخواری و آتش بر پیکرِ زاگرس
فریبا دانشمهر − آتشسوزیهای گسترده در حالی روی میدهد که تاکنون هیچ جلسه یا ستادِ بحرانی برای مقابله با آنها از سوی مسئولانِ شهرستانی و استانی تشکیل نشده است. همچون همیشه، این نیروهای مدنی و مردمی و دوستداران محیط زیست بودند که پیش از همه خود را به محل رساندند تا آتش را مهار کنند. نیروهای رسمی منابع طبیعی اغلب دیرتر میرسند و تعدادشان بسیار کمتر است.
تنها در هفته اخیر، جنگلهای قهلای (قله) مریوان بیشتر از ۴ بار و از قرار معلوم به صورتِ عمدی به آتش کشیده شده است. در یک ماه گذشته هم بیشتر از ۱۰ بار جنگلهای همین قله از نقطههای مختلف طعمه آتش شده است.
هر بار نیروهای مردمی و مدنی سعی کردند آتش را مهار کنند. اما بدون امکانات و منابعِ لازم برای این کار، آتش زبانه میکشد و مسیرِ خود را طی میکند.
نظری رایج در میان اهالی این است که این آتشسوزیها نمیتواند اتفاقی، ناشی از گرمایش شدید یا بیاحتیاطی و امثالِ آن باشد. هنوز نقطهای خاموش نشده، از نقطهای دیگر جنگل را به آتش میکشند. پرسش این است که: چه کسانی و با چه هدفی دست به چنین تخریبی میزنند و دامنه اقداماتِ تخریبگرانه و ضدِ انسانی و ضدِ محیطزیستی آنها چقدر است؟
قهلا در آتش
از ابتدای تابستانِ ۱۴۰۱، تاکنون نزدیک به ۲۰ بار، جنگلهای اطرافِ قهلای مریوان در کام آتش رفته است. این قله که نقشِ یک پارکِ جنگلی و گردشگری را هم در مریوان ایفا میکند، در مقامِ یک دژ و قلعه در حکومتهای محلی و ایالتی تاریخ معاصر کردستانی یک یادگار تاریخی است.
تعداد و محدوده آتشسوزیها گویای آن است که آنها نمیتوانند اتفاقی باشند. آتشسوزیها اغلب در محوطههایی جنگلی رخ میدهد که به منطقههای مسکونی و زمینهای قولنامهای یا باغها و زمینهای کشاورزی متصلاند. یعنی در موقعیتِ غربی محله کانیچنار و روستای بهییله، پشتِ دانشگاه پیامنور، محوطه اطرافِ خود اداره منابع طبیعی، سیانجی شهرداری، اطرافِ ترخانآباد و تپههای مشرف به «گلزار شهدا» و ترمینال قدیم.
آتشسوزیهای مردادِ امسال هم در همان نقاطِ پیشین روی داد. برآورد میشود که تنها در هفته گذشته ۲۰ هکتار از جنگلهای بلوط قله مریوان در آتش سوخته باشد. علاوه بر درختان، حیاتِ جانوری این جنگلها هم در آتشسوزیها آسیب دیده از جمله چندین سگ که طی چند روز گذشته گرفتار آتش شدند و سوختند. آثارِ جانوران و حشرههای ریزتر قابل مشاهده نیست. اما قطعا شمارِ زیادی از آنها هم در آتش سوختهاند.
بیتوجهی مسئولان؛ مردمِ مسئولیتپذیر
آتشسوزیهای گسترده در حالی روی میدهد که تاکنون هیچ جلسه و یا ستادِ بحرانی برای مقابله با آنها از سوی مسئولانِ شهرستانی و استانی تشکیل نشده است همچون همیشه، این نیروهای مدنی و مردمی و دوستداران محیط زیست بودند که پیش از همه خود را به محل رساندند تا آتش را مهار کنند. نیروهای رسمی منابع طبیعی اغلب دیرتر میرسند و تعدادشان بسیار کمتر است.
در آتشسوزیهای چند روز گذشته قله، چند نفر از نیروها و دوستداران محیط زیست دچار حادثه شدند و صدمه دیدند. آتش از چند جای مختلف روشن شده بود و از چند جهتِ مختلف پیشروی میکرد. در چنین شرایطی حفاظت از خود، برای مهارکنندگان آتش دشوارتر است.
نیروهای مدنی و مردمی و دوستداران محیط زیست معمولا در قالبِ انجمنِ سبزِ «چیا»ی مریوان نظم مییابند و برای مهار آتشسوزیها فورا اقدام میکنند. اما پس از آتشسوزیهای اخیر در جنگلهای مریوان و نادیده گرفتنِ توصیهها و هشدارهای انجمن سبز چیا از سوی اداره منابع طبیعی شهرستان، این انجمن بیانهای صادر و کرد و اعلام کرد که:
«اطفای حریقِ جنگلها نه تنها وظیفه انجمن سبز چیا نبوده و نیست، بلکه بیتفاوتی متولیان امر سبب واکنش انجمن به این امر بوده و در این راه از سوی همان متولیان چه نامهربانیها و ناسزاهایی که نشنیده است، لذا انجمن سبز چیا صراحتا اعلام میدارد از امروز تا اطلاع ثانوی در هیچ اطفای حریقی حاضر نخواهد شد و آن را وظیفه منابع طبیعی و تمامی ارگانهای متولی و مسئول در ستاد بحران میداند.»
این واکنشی است از سوی یک جمعیتِ مسئولیتپذیرِ مردمی به نسبتِ بیمسئولیتی و فساد ساختاری به نسبتِ محیطِ زیستی که متعلق به همگان است.
حمله جنگلخواران
مشاهدات و شنیدههای میدانی نشان میدهد که به طور مشخص، آتشسوزیهای دنبالهدارِ قله مریوان، اقدامی هدفمند و عامدانه از سوی بخشهایی از مالکان باغها و زمینهای اطرافِ جنگل و سوداگرانی است که میخواهند جنگلها را با ترفندهای حقوقی به مِلکِ شخصی تبدیل کنند و آن را به دیگران بفروشند.
مهارکنندگانِ آتشِ این جنگلها مشاهده کردهاند که حتی پیش از این آتشسوزیها برخی از مالکانِ زمینهای اطراف، با اره و تبر بخشهایی از درختان را قطع کرده بودند و زمینه آتشسوزی و نابودی درختان در سطحی وسیعتر را آماده کرده بودند. این یک اقدام جدید نیست. حتی بخشهایی از محلههای مسکونی فعلی شهر مریوان که به جنگلها متصلاند، پیش از این پوششِ جنگلی بودند. این جنگلها آرام آرام و توسطِ زمینخوران قطع شدند و به صورتِ تدریجی به زمینهای مالکان پیوست شدند. حتی برخی از فضاهایی که قرار بود به پارکِ جنگلی تبدیل شود، توسط همین زمینخواران تخریب شده و نهالهای تازه کاشتِ آن را از خاک بیرون کشیدهاند تا مبادا سبز شود و برای کارِ آنها مزاحمتی ایجاد کند.
پارکِ نیمهتمامِ تپه کانیچنار از جمله فضاهایی است که مدام از جانبِ جنگلخواران مورد حمله قرار میگیرد. از نوارِ جنوبی محله نوبهار گرفته تا بافتِ بالایی شهرکِ نوروز و ترخانآباد همگی محصولِ زمینخواری و جنگلخواریهای تدریجی گذشته است. دامنه اقداماتشان به حدی است که تاکنون کسی نتوانسته مانعِ آنها شود.
در نتیجه بیتفاوتی مسئولان جنگلخواران حتی شهرکهایی مسکونی با طرح و نقشههای دلخواهشان و بدون هیچ زیرساختِ رسمی شهری بر پا کردهاند. آن هم با زمینهایی قولنامهای که سندشان در هیچ مرکزِ رسمی ثبت نشده است. حتی بسیاری از باغهای انگورِ فعلی در پایه جنگلها هم حاصلِ همین جنگلخواریهایی است که طبیعت را به مِلکِ شخصی عدهای تبدیل کرده است. آتشسوزیهای اخیر هم اقدامی تخریبگرانه در همین راستا است. با این تفاوت که این بار حمله به جنگلها آشکارا و بسیار تندتر از گذشته است.
بی مسئولیتی و بیتفاوتی
جز بازدیدِ نمایشی مدیر کل بحران استانداری کردستان، هیچ اقدامی برای برخورد با جنگلخواری و جنگلخواران و پیشگیری از نابودی کامل جنگلهای اطرافِ شهر، انجام نشده. سفرِ مدیر کل بحرانِ استان هم تاکنون هیچ نتیجه عملی و مؤثر در پی نداشته است. این بی مسئولیتیها و بیتفاوتیها نوعی چراغِ سبز رسمی به همه آنهایی است که میخواهند با به مالکیت در آوردنِ سازمانیافته منابعِ طبیعی عمومی میلیاردها تومان پول به جیب بزنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.