آزادسازی قیمتها و تشدید فقر غذایی
پیش از آزادسازی نرخ ارز و حذف یارانه کالاهای خوراکی ۴۱ درصد جمعیت ایران به لحاظ سلامت و مواد غذایی فقیر بود و حالا انتظار میرود جمعیت فقیر و گرسنهای که چاره کار را در شورش دیده و میبیند، بیشتر شده باشد.
تورم ساختاری سالها است که واقعیتی پررنگ در اقتصاد ایران است و آمارها نشان میدهد که در سالهای پس از انقلاب به جز در دو مقطع کوتاه نرخ تورم همواره دو رقمی بوده است. در ماههای اخیر و پس از آزادسازی نرخ ارز، تورم مواد غذایی از مرز هشدار هم عبور کرده است. مرکز آمار ایران نرخ تورم نقطهای مواد غذایی در تیرماه امسال را بالای ۹۰ درصد دانسته است. این وضعیت باعث شده که حتی نهادهای رسمی همچون وزارت بهداشت درباره گرانیهای اقلام غذایی و کاهش قدرت خرید مردم و آثار سوء آن بر سلامت جامعه به خصوص در استانهای محروم هشدار دهند. شواهد و گزارشهای منتشر شده نشان میدهد که سرانه مصرف اقلام اصلی غذایی در ایران کاهش یافته و مواد غذایی بیکیفیت جایگزین آنها شده که تبعات بلندمدتی بر سلامت جامعه به خصوص فرودستان به جا خواهد گذاشت.
تبعات آزادسازی نرخ ارز بر اقلام غذایی
گرانی اقلام و مواد غذایی در ماههای اخیر نه فقط باعث شده که برخی اقلام از فروشگاهها و سوپرمارکتها حذف شوند بلکه فراتر از آن کاهش خرید مردم باعث تعطیلی سوپرمارکتها هم شده است. پیش از گرانیهای اخیر و در میانه سال گذشته، رئیس اتحادیه سوپرمارکت و مواد پروتئینی گفته بود که افزایش قیمت کالاهای مصرفی و کاهش قدرت خرید مردم باعث شده تا میزان فروش این صنف به حداقل برسد و در این شرایط ۲۰ درصد سوپرمارکتهای تهران تعطیل شدهاند.
تبعات آزادسازی نرخ ارز آن هم در وضعیتی که بخشهای زیادی از جامعه با مشکلا حاد معیشتی روبرو بودند حالا کمکم بر زندگی و سفره مردم قابل مشاهده است. مدیرعامل اتحادیه تعاونیهای لبنی اخیرا گفته است که پس از آزادسازی قیمتها مصرف سرانه لبنیات به کمتر از نصف رسیده است. او گفته که در این چند ماه محصولات لنبی در کارخانهها دپو شدهاند و شیر خام به سمت واحدهای شیرخشک سرازیر شده و سرانه مصرف لبنیات از ۱۲۰ کیلو به ۴۰ تا ۵۰ کیلو کاهش یافته در حالی که طبق برنامه ششم توسعه قرار بوده به ۱۸۰ کیلو متوسط جهانی برسیم.
از سوی دیگر، دبیر انجمن تولیدکنندگان ماءالشعیر گفته که با گرانیهای اخیر نوشیدنیها از سبد مصرف بسیاری از خانوارها فاصله گرفته اما نکته قابل توجه آنکه در ماههای اخیر میزان مصرف نوشیدنیها از جمله نوشابه از مصرف شیر بیشتر شده و او نیز این مسئله را تایید کرده است: «شواهد بازار بر این موضوع صحه میگذارد چراکه قیمت یک بطری ۱٬۵ لیتری نوشابه حداکثر ۱۶ تا ۱۸ هزار تومان است در حالی که نرخ یک بطری شیر یک لیتری ۲۸ تا ۳۰ هزار تومان است پس همین قیمت تاثیر خود را در میزان خریدها میگذارد.»
آمارهای منتشر شده نشان میدهند که میزان مصرف میوه و سبزیحات نیز به طرز چشمگیری کاهش یافته است. رئیس اتحادیه بارفروشان از کاهش شدید مصرف میوه در ماههای اخیر خبر داده و علت اصلی آن را کاهش قدرت خرید مردم دانسته است. مصرف گوشت و محصولات پروتئینی نیز به همین وضعیت دچار است. یکی از اعضای اتحادیه تهیه و توزیع گوشت گاوی اخیرا گفته است که خریدها نسبت به گذشته حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد کاهش داشته و این کاهش مصرف نسبت به سال گذشته حدود ۱۰۰ درصد ریزش کرده است.
بر اساس آنچه دادههای رسمی نشان میدهند فقر غذایی در ماههای اخیر افزایشی محسوس داشته و مواد غذایی بیکیفیت تبدیل به بخش اصلی سبد غذایی خانوارها شده است. دبیرکل خانه صنعت، معدن و تجارت به ایسنا گفته که مصرف نان به دلیل گرانی دیگر مواد غذایی افزایش یافته است.
تشدید فقر چندبعدی
یکی از وظایف دولتها این است که در بحرانهای اقتصادی و در حالی که بخشی از جامعه با فقر شدید روبرو است، به حمایت از گروههای آسیبپذیر بپردازد اما دولتهای چند دهه اخیر در ایران فارغ از گرایشهای سیاسیشان همواره از وظایف اجتماعیشان تن زدهاند. دولت فعلی نیز در شرایطی که اقتصاد ایران با تورم شدید و طولانیمدت روبرو بود به آزادسازی قیمتها دست زد بیتوجه به آنکه بخش زیادی از جامعه قربانی قطعی جراحی مورد نظر حاکمیتِ یکدست شده خواهد شد. تصویر فقر در ایران تا پیش از آزادسازی قیمتها به حدی پررنگ بود که حتی در آمارها و گزارشهای رسمی نیز درباره آن هشدار داده میشد.
گزارشها و مطالعاتی که پیشتر توسط معاونت رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در قالب مجموعه گزارشهای اسناد پشتیبان برای تدوین برنامه هفتم توسعه منتشر شده نشان میدهد که تا پیش از گرانیهای اخیر نیز جامعه ایران دچار فقر غذایی بوده و این فقر روندی افزایشی را طی میکرده است. گرانیهای چند ماه اخیر شتاب این روند را افزایش داده و دسترسی بخش بیشتری از جامعه را به محصولات لبنی و پروتئینی کاهش داده است.
گزارش «تصویر ابعاد فقر در ایران» که از جمله گزارشهای اسناد پشتیبان تدوین برنامه هفتم توسعه در حوزه رفاه و تامین اجتماعی است و در زمستان ۱۳۹۹ توسط دفتر مطالعات رفاه اجتماعی وزارت تعاون منتشر شد، میگوید که فقر چند بعدی در سالهای اخیر روندی صعودی داشته است:
«بررسی سری زمانی وسعت، شدت و نرخ سرشمار اصلاح شده فقر نشان میدهد که فقر چند بعدی در کشور در طول ۹ سال گذشته، یعنی از سال ۹۰تا ۹۸ به طور متوسط روند نزولی داشته است. اما در برخی استانها این روند از سال ۱۳۹۷ سیر صعودی به خود گرفته است که میتوان آن را ناشی از شرایط اقتصادی مانند تحریم و تورم دانست. با توجه به اینکه این شرایط بعد از سال ۹۸ نیز ادامه پیدا کرده و البته شیوع ویروس کووید ۱۹ نیز بر بحران اقتصادی دامن زده است، میتوان برآورد کرد که فقر چند بعدی در اکثر استانها روند صعودی خود را ادامه دهد.»
دادههای به دست داده شده در این گزارش نشان میدهدکه مهمترین بعد از فقر که در طول سالهای اخیر سیری صعودی داشته، بعد تغذیه در زمینه دریافت کالری (حداقل ۲۱۰۰ کیلوکالری در روز) و پروتئین در خانوار بوده است. گزارش تاکید دارد که گرانی اقلام غذایی میتواند یکی از دلایل این وضعیت باشد. از سوی دیگر، دادههای هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار نیز نشان میدهند مصرف اقلام ضروری در طول سالهای اخیر روند نزولی داشته است. بر این اساس نویسندگان گزارش نوشتهاند که «سیاستگذاری در زمینه غذایی و تامین سبد کالا برای خانوارها خصوصا در دهکهای پایین درآمدی در شرایط فعلی بسیار حایز اهمیت بوده و میتواند شیب سیر صعودی فقر در آینده را کاهش دهد».
گزارش تاکید دارد که حدود ۴۱ درصد جمعیت کشور در حوزه سلامت و غذایی فقیر است و این رقم البته مربوط به سال ۹۸ است و انتظار میرود این آمار با توجه به گرانیهای بیسابقه اقلام غذایی در ماههای اخیر به طرز محسوسی افزایش یافته باشد.
نویسندگان این گزارش در برآوردشان از وضعیت فقر سلامت برای سال ۱۳۹۸ میگویند «استانهای تهران و یزد، خلاف سایر ابعاد فقر، در بعد سلامت و تغذیه وضعیت بدتری نسبت به بسیاری دیگر از مناطق کشور دارند. یکی از دلایل بسیار مهم این موضوع ناشی از نداشتن تغذیه مناسب و تامین نشدن کالری و پروتئین استاندارد است.»
برای نشان دادن زوایای دیگری از فقر غذایی در سالهای اخیر، میتوان دادههای گزارش رسمی دیگری را هم مرور کرد. «فقر بهداشت و سلامت در ایران» یکی از مجموعه گزارشهای فقر چندبعدی دفتر مطالعات اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی که حدودا یک سال پیش منتشر شد. این گزارش میگوید که کالری دریافتی ایرانیان از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۸ روند کاهشی داشته است و در دو سال ۱۳۹۷ و ۱۳۹۷ این روند بحرانی شده است و میزان متوسط کالری دریافتی ایرانیان به مقداری پایینتر از حداقل کالری مورد نیاز (۲۱۰۰ کیلوکالری در روز) رسیده است.
طبیعی است که در سالهای بعدی و با اوجگیری بحران اقتصادی این وضعیت بدتر هم شده باشد. گزارش میگوید در سال ۱۳۹۹، ۲٬۶ درصد ازکودکان در ایران دچار سوءتغذیه بودهاند و دو استان سیستان و بلوچستان و کهگیلویه و بویراحمد با بیشترین میزان سوءتغذیه در کودکان مواجهاند. این مطالعه تاکید داشته که: «کاهش کالری دریافتی ایرانیان و شیوع سوءتغذیه در میان کودکان از موارد بسیار نگرانکننده در ایران بوده و لزوم برنامههای حمایتی با تاکید بر تامین کالری و تغذیه را میرساند.»
زهرا عبداللهی، مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، سال ۹۸ در گفتوگو با ایلنا گفته بود که ۸ استان در کشور از ناامنی غذایی رنج میبرند و نسبت به شیوع سوءتغذیه کودکان هشدار داده بود. طبیعی است که امروز وضعیت استانهای محروم و نیز سایر استانها بحرانیتر از پیش شده است.
از شورش گرسنگان تا نمایش دلچسب فقر
این آرزوی اپوزیسیون گذشتهگرا و سلطنتطلب است که مردم ایران همواره در وضعیت قربانیانِ چشمانتظار باقی بمانند. نحوه بازنمایی فقر جامعه در رسانههای آنها، تصویر مردم درماندهای است که کیسه محقر خریدشان را جلوی دوربین نمایش میدهند و از گرانیهایی که هر روز بیشتر میشود ناله میکنند. اگر در میان این نالهها بدوبیراهی به مقامات حکومت داده شود یا ستایشی از خاندان پهلوی شود که چه بهتر. این اوج درک این رسانهها از فقر در ایران است. کیست که نداند مردم ایران سالها است با فقر و تورم ساختاری درگیرند و از مردمی که در ایران زندگی میکنند کیست که بیخبر از قیمت اقلام غذایی باشد. در رسانههای آنها اما مقابله با فقر یا آگاهیرسانی درباره آن به نمایش کیسههای خرید و تکرار مدام آن تقلیل داده شده تا به مردمی که گرفتار فقرند یادآوری شود که ما از قارهای دیگر نه تنها صدای شما را میشنویم بلکه فراتر از آن صدای شما میشویم.
کنش واقعی مردم گرسنه اما، نه نمایش کیسههای خریدی که هر روز آب میرود؛ بلکه شورش است و این کاری است که مردم در برهههای مختلف بدون داشتن رهبری خودخوانده و خودکامه انجام دادهاند و سرکوب شدهاند، نه فقط سرکوب عریان در خیابان بلکه سرکوب توسط آنهایی که شورش گرسنگان را انکار میکنند و اساسا به هیچ شورشی اعتقاد ندارند مگر آنکه در آن، بازگشتی به گذشته مجعول نمایان باشد و نقش آنها در آن از پیش مشخص شده باشد: رهبر. فقر پدیده اجتماعی پیچیدهای است و مردمِ گرسنه و گرفتار فقر برای برهم زدن وضعیتی که در آن گرفتار شدهاند نیازی به رهبری خیالی و خودخوانده ندارند بلکه در عالم واقع دست به عمل میزنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.