جزئیات جدیدی از مرگ شلیر رسولی؛ متجاوز دو زن دیگر را هم مجروح کرده بود
یکی از نزدیکان شلیر رسولی در گفتوگو با زمانه جزئیات جدید و روایت دقیقی از آنچه در شب حادثه بر او رفت ارائه داده است. علاوه بر شلیر رسولی، دو زن دیگر به وسیله فرد متجاوز در شب حادثه مجروح شدند.
قصد داشت به زن دیگری کمک کند، زنی که مانند خود او در محلهای فقیرنشین از شهر مریوان زندگی میکرد و قطعا انبوهی از محرومیت و تبعیض ساختاری را تجربه کرده بود. زنی که احتمالا بارها مورد خشونت و تعرض همسرش قرار گرفته و آن شب شوم با وجود بیماری [احتمالا] به دلیل خشونتهای همسرش قهر و خانه را ترک کرده بود. اما شلیر از هیچکدام از اینها خبر نداشت، با این وجود در بستر شهری کوچک چون مریوان، در فرهنگ و نظامی مردسالار وقتی زنی همسرش حضور ندارد و نصف شب وارد خانه دیگری میشود، ممکن است تهمتها و انگهای بیشماری برایش به همراه داشته باشد، اما او با منشی بلند، صرف کمک به زن دیگری همه این انگهای احتمالی را به جان خرید، و وقتی قدم به خانه همسایه گذاشت، تازه فهمید چه نقشه شومی در انتظارش بوده و برای فرار از تجاوز و خشونتی که مرد همسایه متوجه او کرده بود، راهی جلویش ندید، جز اینکه خود را از پنجره طبقه دوم خانه به بیرون پرتاب کند.
اما این همه آنچه نیست که در بامداد شنبه ۱۲ شهریور، در محله محمدی مریوان اتفاق افتاد و شلیر رسولی، تنها زن قربانی این خشونت افسارگسیخته مردانه که از جانب حکومت هم تقویت و حمایت میشود، نیست. در همان شب حادثه دو زن دیگر نیز توسط مهاجم زخمی شدند.
شاید شلیر رسولی هرگز فکر نمیکرد بعدها مردهای شهر و مقامات دولتی، اعتراضهای زنان همان شهر به خشونت و تجاوز سازمان یافته و ساختاری و فرهنگ لات پروری را مصادره میکنند و او را «شهید شرافت» مینامند، شهیدی که عاملیت او را به عنوان یک زن، یک انسان، فارغ از نگاه بازتولیدکننده سرکوب و مجیزگوییهای مردانه، نادیده میگیرد و در جایگاه «قربانیِ محض» قرار میدهد.
زنان در اعتراضهای خود پس در گذشت شلیر رسولی به درستی فریاد زدند «اعمال خشونت بر زنان عادیسازی شده است» و او نه شهید شرافت، که شهید نابرابری، خشونت عادیسازی شده علیه زنان، تبعیض، دیگریسازی و حذف زنان از پهنه خانواده تا جامعه است.
در آن شب شوم چه اتفاقی افتاد؟
یکی منبع آگاه و از نزدیکان خانواده شلیر رسولی که نخواست نامش فاش شود، در گفتوگو با زمانه روایتی دقیقی از آنچه در بامداد شنبه ۱۲ شهریور بر شلیر رسولی رفت را بازگو کرده است.
همسر شلیر رسولی کارگر گچکار است و چند روز قبل برای کار به اقلیم کردستان رفته بود. به گفته منبع آگاه زمانه آنها خانواده فقیری هستند به همین خاطر همسرش در کردستان عراق کار میکرد و شلیر به همراه مبین، پسر ۱۵ ساله و مژگان، دختر ۱۱ سالهاش در خانه تنها بودند.
مردی که قصد تجاوز به شلیر رسولی را داشت، «گوران قادری» نام دارد و همسایه روبهرویی آنهاست. سه روز قبل از شب حادثه زن گوران به منزل شلیر رسولی مراجعه میکند و در حالی که به شدت مریض بود درخواست کمک میکند.
منبع آگاه زمانه میگوید:
«زن گوران میگوید حالش خوب نبود، به همین خاطر شلیر با ماشین خودش او را به بیمارستان میبرد و شب هم او را دوباره به خانه بازمیگرداند. آن روز گوران همراه آنها نبود، کسی نمیداند کجا بود.»
ظاهرا گوران قادری زمانی که از این موضوع با خبر میشود، در شب حادثه با استفاده از همین ترفند که زنش مریض است و به کمک نیاز دارد، سعی میکند شلیر رسولی به خانه خود بکشاند:
«ساعت حدود ۲ بامداد بود که گوران به منزل شلیر میرود، سه بار در میزند ولی شلیر تصمیم نداشته در را باز کند. گوران میگوید زنش مریض است لطفا بیا کمک کن با هم او را پایین بیاوریم و به بیمارستان ببریم. شلیر پسر و دخترش را از خواب بیدار میکند تا همراه او بروند. زمانی که آنها دم در میرسند گوران پسر شلیر را به عقب هُل میدهد و نمیگذارد وارد خانه شود، سریع در را میبنند و کشیدن اسلحه شلیر را تهدید میکند. پسرش با لگد به در میزد و دخترش شروع به جیغ زدن میکند و طلب کمک میکند. با جیغهای دختر شلیر همسایهها با خبر میشوند و بیرون میآیند.
شلیر سعی میکند فرار کند، از راه پلهها بالا میرود و خود را به لب پنجره که رو به بیرون (کوچه) بوده، میرساند. داخل پنجره به پهلو میایستد تا خودش را پایین بیاندازد، همسایهها به او گفته بودند خودت را پایین ننداز ،کمکت میکنیم، گوران به سمتش میدود تا او را بگیرد، اما شلیر در همین حین خودش را به پایین پرتاب میکند و سرش به سنگهای جلوی خانه برخورد میکند.»
به گفته منبع آگاه زمانه دختر و پسر شلیر رسولی شاهد این صحنه دلخراش و پرت شدن مادرشان از پنجره بودند. همسایهها با پلیس تماس میگیرد و زمانی که پلیس سر میرسد گوران از بالای پشت بام فرار میکند و خودش را به پایین میاندازد. یکی از پاهایش به شدت صدمه میبیند، اما وارد خانهای در همان نزدیکی میشود. منبع زمانه میگوید بافت محله به گونهای است که راحت میتوان از طریق پشت بام به خانههای دیگر رفت.
به گفته منبع آگاه زمانه، گوران وقتی وارد این خانه میشود دستکم دو زن دیگر که را مجروح میکند:
«زنی که در آن خانه زندگی میکرد با من صحبت کرد، گفت ابتدا فکر کرده همسرش است و چند بار همسرش را صدا کرده، اما گوران با دست دهن او را محکم میگیرد و برایش اسلحه میکشد. فرزندانش که بیدار شده بودند از ترس جیغ میزنند. زن دیگری هم آنجا بوده و گوران با چاقو به شکم او ضربه میزند و با دسته چاقو هم چند بار به صورت زنی که به خانه آنها رفته بود، ضربه میزند. من این زن را دیدم، صورتش زخمی شده بود، فک و بینیاش آسیب دیده بود.»
گوران از آن خانه هم فرار میکند و خودش را به منزل یکی از دوستانش در آن نزدیکی میرساند. ابتدا قصد داشته سوار خودروی پیکانش شود و فرار کند، اما دوستش به او میگوید بهتر است فرار نکند، زیرا دستگیر خواهد شد:
«دوستش گفته بود به خانه من بیا. این دوست گوران گفت عمدا این کار را کرده تا فرار نکند و وقتی پلیس رسید او را تحویل بدهد. زمانی که پلیس سر میرسد به آنها میگوید گوران کجا مخفی شده است. پلیس در خانه را شکست و وقتی وارد خانه شد، دیدند که پذیرایی خانه را پر از اسپری فلفل کرده بود و خودش هم در آشپزخانه مخفی شده بود. یکی از بستگان شلیر هم همراه پلیس رفته بود، هنگام بازداشت با او درگیر شده بودند و گوران به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت، بهطوری که دستاش هم شکسته شد.»
گوران قادری، مردی که قصد تجاوز به شلیر رسولی را داشت، حدود ساعت ۳ و ۳۰ دقیقه بامداد شنبه ۱۲ شهریور یعنی یک ساعت و نیم بعد از حادثه دستگیر میشود.
همسایهها آمبولانس خبر میکنند و شلیر رسولی را به بیمارستان مریوان منتقل میکنند، اما از آنجایی که به شدت مصدوم شده بود و وضعیت جسمی نامناسبی داشت، همان شب مستقیم او را به بیمارستان کوثر سنندج منتقل میکنند. شلیر رسولی شش روز در کُما بستری بود و نهایتا در تاریخ پنجشنبه ۱۷ شهریور ۱۴۰۱ در بیمارستان جان سپرد.
پیکر شلیر رسولی، همان روز پنجشنبه ۱۷ شهریور به مریوان منتقل و در میان انبوهی از مردم شهر به خاک سپرده شد.
به گفته منبع آگاه زمانه مژگان، دختر شلیر رسولی بعد از شب حادثه به شدت دچار هراس و ضربه روحی شدید شده است و احساس میکند گوران (فردی که قصد تجاوز به شلیر را داشت) او را دنبال میکند و میخواهد به او حمله کند.
به گفته این منبع نزدیک به خانواه شلیر رسولی، گوران قادری از ۱۳ سالگی دارای پروندههای متعدد بزهکاری از جمله تجاوز و تعرض به زنان بوده است.
در مراسم تشییع پیکر شلیر رسولی گروههای مدنی از طیفهای مختلف حضور یافتند و پیکرِ او را تا قبرستان «بهشت مصطفی» مریوان با شعارهایی از جمله، «مرد سالاری و سرمایه, عامل این جنایت» و «از کردستان تا تهران ستم بر زنان جاری است»، همراهی کردند. درجریان این مراسم شعارها و بیانیهها بر محورِ ضدیت با مردسالاری، سیاستِ اوباشپروری، سرمایهداری و خشونت بود.
اعتراضهای گسترده زنان در شهرهای کردستان
مرگ دلخراش شلیر رسولی بار دیگر موضوع عادیسازی خشونت علیه زنان، نبود قانون حمایتی، نگاهها و فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه و قوانینی که حامی مردان آزارگر است و نیز سیاسیت «لات پروری» در شهری چون مریوان را مطرح کرد.
در شهر مریوان چندین تجمع اعتراض بزرگ از جانب زنان شکل گرفت که با مشارکت مردان همراه بود.
شنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۱، جمعی از فعالان حقوق زنان در سنندج در اعتراض به مرگ شلیر رسولی مقابل دادگستری این شهر تجمع کرده و با قرائت بیانیهای نسبت به این اتفاق واکنش نشان دادند. زنان در سنندج سیستماتیک بودن خشونت علیه زنان را امری آشکار خواندند و با اشاره به اینکه سازوکاری برای بازداشتن فرد صاحب قدرت از ارتکاب خشونت وجود ندارد، اعلام کردند در یک توافق نانوشته اعمال خشونت بر زنان «عادیسازی» شده و عواقب جدی متوجه خشونتگران نیست.
مرگ شلیر رسولی علاوه بر اعتراض گسترده زنان در شهرهای کردستان، بحثهای زیادی را نیز در شبکههای اجتماعی به همراه داشت. برخی کاربران بار دیگر ضمن محکوم کردن این اتفاق و خشونت علیه زنان، خواستار تدوین قوانین برای حمایت از زنان در برابر خشونت شدند.
برخی دیگر از کاربران «شهید شرافت» خواندن شلیر رسولی را نقد کرده و آن را به مثابه «بیشرافت تقلی کردن» افرادی دانستند که مورد تعرض، تجاوز و خشونت قرار میگیرند و تشویق آنها به خودکشی. آنچه مشخص است قربانی خشونت جنسی را هیچگاه نباید مورد شماتت و ملامت قرار داد و این موضوع میتواند رنج مضاعفی بر دوش قربانیان خشونت و تعرض جنسی باشد.
فعالان مدنی میگویند در معرض تجاوز و خشونت قرار گرفتن بسیار تجربهای هولناک است و قربانیان این تجربه ممکن است هرگز آن را فراموش نکنند و تا آخر عمر با این رنج دست به گریبان باشند، اگر قوانین سفت و سختی علیه متجاوزان و آزارگران وجود داشت، لات پروری در شهری چون مریوان از جانب حکومت حمایت ضمنی نمیشد، انگهای اجتماعی مانند لکهدار شدن پاکدامنی و شرافت زنان آنها را سرکوب نمیکرد، شلیر رسولی از پنجره خود را به پایین پرتاب نمیکرد. همچنین این انتقادها مطرح است که حکومت در قبال افراد آزارگر جدیت ندارد و دست آنها را کاملا برای هر نوع بدرفتاری در جامعه با زنان باز گذاشته و تا زمانیکه واکنشی گسترده در سطح جامعه ایجاد نشود، به این پروندهها وارد نمیشود و رسیدگی جدی نمیکند.
از آنجایی که مرگ شلیر رسولی معلول چندین عامل مختلف با محوریت ستیز با زنان است، اغراق نیست اگر مرگ دلخراش او را در راستای زنکشی در ایران بدانیم.
نظرها
سوران
بسیار ممنونم، گزارش بسیار خوبی بود! میتوان در مورد خاستگاه اجتماعی گوران(ها) در مریوان هم بسیار نوشت! فردی که محصول حاشیهنشینی است و محیط و اتمسفر سکونتگاههای رسمی نقش غیرقابلانکاری در شکلدهی او داشته!