کردستان: به سوی تشکلیابی مردمی
سما − روندِ قوت گرفتنِ تشکلهای موجود و همچنین فرایندِ زایشِ تشکلهای نو در جریان اعتراضها در کردستان در حال پیشروی است.
اعتراضهای اجتماعی در ایران، که در واکنش به قتلِ حکومتی ژینا (مهسا) امینی از کردستان آغاز شد همچنان ادامه دارد و به چهارمین هفتهاش نزدیک میشود. این اعتراضها یا ـ اگر کمی جسورانهتر بیاندیشیم ـ این «انقلاب» در همه جای ایران به شکلی مشابه در جریان نیست. هر منطقه ضمنِ همبستگی با کلیتِ مبارزه، ویژگیهای منحصر به فردِ خود را دارد. همچنین واکنش و نحوه رویارویی حاکمیت هم در همهجا یکسان نیست. این گزارش با نگاهی به میدان مبارزه و مقاومت و ضمنِ گفت و گو با چند فعالِ اجتماعی در شهرهای کُردنشینِ غربِ کشور، تصویری از وضعیتِ کنونی عرضه میکند.
آخرین خبرهای کردستان با تمرکز بر سنندج را در گزارش «حکومت سنندج را شبانه زیر رگبار گلوله گرفت؛ مقاومت ادامه دارد» میخوانید.
به سمتِ تشکلیابی
آخرین مشاهدات نشان میدهد که روندِ قوت گرفتنِ تشکلهای موجود، همچون تشکلِ فرهنگیان و بازنشستگان و همچنین فرایندِ زایشِ تشکلهای نو در جریان اعتراضها در کردستان در حال پیشروی است. معلمان کردستان روز شنبه ۱۶ شهریور ا۴۰۱ سرِ کلاسهای درس نرفتند و اعتصاب کردند. اکنون معلمانِ مبارز علاوه بر خواسته و مطالباتِ صنفی و عمومیشان که محرکِ آنها برای اعتراض و اعتصاب بوده، فشارِ روانی خواستههای دانشآموزانِ به ستوه آمده را هم روی خود احساس میکنند. دانشآموزان اگرچه تشکل و سازمانی برای خود ندارند، اما با جنبش همراه شدهاند.
معلمان تنها قشری نبودند که روز شنبه در اعتصاب بودند. بازاریان در شهرهای بوکان، سنندج، مریوان، جوانرود، سقز و دهگلان هم به آنها پیوستند و طی روزهای شنبه و یکشنبه مغازههایشان را بستند. اگرچه اعتصاب بازارایان در کردستان با تهدیدهای تندِ سازمانِ موسوم به «اتاق اصناف کردستان» همراه بوده، اما چنین سازمانی مشروعیت ندارد. بازاریان در حرکتهای اخیرشان به سمتِ تشکیلِ یک سازمانِ صنفی مستقل حرکت کردهاند که تصمیماتش تنها بازتابِ صنفِ خودِ آنها باشد، نه دیکتههای سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی.
در شهرِ سنندج، با تأثیرپذیری از نمونه «کانون جوانان محلات تهران» تشکلی با همین نام برای این شهر تشکیل شده و اعلامِ موجودیت کرده است. اعضای آن به شکلی پنهانی فعالیت میکنند. زمینه آن وجود دارد که فعالیتشان تأثیرگذار باشد و کانون به یک مرجعِ تصمیمگیری پیشروانه بدل شود.
خیابانهای سنندج هر شب محلِ رویارویی جوانان و نیروی سرکوب است. مناطق حاشیهای همچون نایسر و تقتقان هم حضوری فعال دارند و به شکلِ محلهای تجمعهای اعتراضی برپا میکنند. همچنین زمزمه تشکیلِ کانونهای مشابهی در دیگر شهرهای کردستان هم شنیده میشود. جوانان در کرمانشاه بدونِ اعلام و رسمیت بخشیدنِ رسانهای به چنین کانونی آن را تشکیل دادهاند. آنان در میدانِ اعتراضات حضوری مؤثر دارند و سعی میکنند زمان و مکانِ مناسبی برای تشکیلِ حلقههای اولیه اعتراض انتخاب کنند.
در مریوان زمزمه تشکیلِ کانونهای اعتراضی محلات مطرح شده و اعتراضها در حالِ محلهای شدن است. همین هم نیروی سرکوب را خسته و پریشان میکند. پس از آن که در اواخرِ هفته گذشته اعتراضها برای چند روز کمرنگ شده بود، نیروهای سیاهپوشِ ضدشورش این شهر را روانه دیگر شهرها کردند و تنها نیروی انتظامی و سپاهیها را باقی گذاشتند. روز شنبه، پس از یک روز اعتصاب، خیابانها و محلات بلافاصله به صحنه اعتراض تبدیل شد. معترضان از میدان ناری این شهر تجمع را آغاز کرده و با شعار «مرگ بر دیکتاتور» به سمت میدان سرباز به راه افتادند. نیروهای سپاه بلافاصله به معترضان حمله کردند. دستفروشان حاضر در میدان سرباز میگویند به سمت معترضان تیراندازی شده. تاکنون نامی از کشته یا زخمیهای این اعتراض منتشر نشده است.
جامعه زنده و حاکمیتِ خسته و پریشان
نیروی سرکوب تا نقطهای را خالی کند، فورا تجمعهای ضدحکومتی شکل میگیرند. همین هم باعث شده که سرکوبگران در سراشیبی فرسودگی و خستگی مفرط قرار گیرند. آنان حدود چهار هفته است که در حالت آمادهباش کامل قرار دارند. تمام مرخصیهایشان لغو شده و خودشان هم کلافهاند. حاکمیت برای یاری رساندن به روند سرکوب در کردستان دست به دامان نیروهای دیگر شهرها شده است. مردمِ سنندج و دهگلان روز شنبه شاهد گسیلِ نیروهای سرکوب از همدان و قروه به سمتِ سنندج بودهاند. شهرِ سنندج از زمان شروع این دوره از اعتراضها هر شب شاهد اعتراضهای خیابانی بوده است.
ترفندِ دیگر حاکمیت برای خاموش کردن شعله اعتراضها در کردستان تعطیل کردنِ رسمی بود. در اقدامی بی سابقه و بدون اعلام قبلی، استاندار کردستان روز یکشنبه ۱۷ مهر را تعطیل کرد. این تعطیلی اجباری ترفندی بود برای ایجاد شکاف در فضای اعتراضی مدرسهها و دانشگاهها. این اقدامی از سردستپاچگی بود؛ گویا تنها میخواهند امروز را هر طور که هست به فردا برسانند.
دانشگاه کردستان و دانشگاه علوم پزشکی سنندج در هفتههای گذشته شاهد تجمعهای اعتراضی بودهاند. دانشجویان علوم پزشکی از اعتراضهای سراسری پشتیبانی کردند و خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند. دانشجویان دانشگاه کردستان هم از استادهایشان خواستند موضع بگیرند و به اعتراضها بپیوندند.
روشهای متنوع مبارزه
در شهرهای سنندج و مریوان شعارنویسی و دیوارنویسی به یک رویه معمول تبدیل شده است. زمان و انرژی بخشهایی از نیروهای سرکوب روزانه و شبانه صرفِ پاک کردنِ همین شعارها و نوشتنِ شعارهای حکومتی به جای آن میشود.
در شهرهای مختلف کردستان، دخترانِ نوجوان روزانه به شکلی نمادین روسری را از سر برداشته و در مقابل نیروهای سرکوب دسته به دسته راه میروند و با صدای بلند میخندند. روحیات و ارزشهای مردسالارانه در حال ریزش است. مردهای زیادی روزانه دست در دست همسرشان یا دخترانشان که روسری از سر برداشتهاند، در خیابانها قدم میزنند.
همچون سایر نقاط ایران، در کردستان هم زیر تأثیر قطعی گسترده اینترنت، کسب و کارهای مجازی دچار اختلال شدهاند و نمیتوانند همچون گذشته به فعالیتشان ادامه دهند. اما درجه سرکوب در «حاشیه» به مراتب بیشتر از شهرهای مرکزی است، هم در دنیای واقعی، هم در دنیای مجازی.
تلاش برای محدودیت ارتباطی و سانسور در چند روز گذشته تشدید شده است. برخی از وی پی انهایی که پیشتر فعال بودند، از دسترس خارج شدهاند و اینترنت خانگی را هم به طور کلی از دسترس خارج کردهاند. حتی در طی روز شنبه برای چند ساعتی اوپراتورهای تلفن همراه هم دچار اختلال شدند و امکان برقراری مطلوب تماس تلفنی هم وجود نداشت. تماس تلفنیای که بیشتر از ۵ دقیقه طول میکشید دچار اختلال میشد. قطعی گسترده اینترنت در کردستان حتی فعالیت روزانه بانکها را هم مختل کرده و بسیاری از شرکتهای خصوصیای هم که فعالیتشان وابسته به اینترنت است، با مشکلاتی جدی در زمینه فعالیتشان روبهرو شدهاند. مشکلها و رنجها فراواناند، فراخوان برای مبارزه فراوانتر. اراده به تداوم حرکت قوی است.
نظرها
ناصرالدین پروین
شما دانسته یا نا دانسته، موضوع را به قومیت ها می کشید و این همان چیزی ست که به سود آنها نیست.