خشونتِ بیشتر برای نجات نظام خشونت
جنگ نابرابری در خیابانها در جریان است. معترضان اغلب با دست خالی. مأموران با همه تجهیزات. معترضان اگر مجروح شوند جرأت نمیکنند به بیمارستانها مراجعه کنند. مأموران اگر خراش بردارند، جانباز محسوب میشوند.
تنها ٢٠ سال دارد، به قول خودش تعداد ساچمههای که در بدنش جا خوش کردهاند، بیشتر از سالهاییست که زندگی کرده است. گردن، بازو، دست و پاهایش را نشانم میدهد و با معصومیت یک دختر نوجوان میگوید:
«یک هفته پیش بهم شلیک کردند. همه جای بدنم پر از ساچمه است. نیروهای حکومت شرف ندارند. مستقیم تیراندازی میکنند. این اواخر از تیر جنگی هم استفاده میکنند. خدا نکنه دستشون بیوفتی، شش هفت نفری با باتوم و لگد میریزن سرت. پیر و جوان و مرد و زن هم سرشون نمیشه، همه رو میزنن. جلو چشم خودم، هفت نفر ریختن سر یه پیرمرد، نجاتش دادیم، ولی طفلک نای راه رفتن نداشت. اینجا کسی جرات نمیکنه بیمارستان بره. مامورها همه جا هستند فوراً بازداشتت میکنن. به این خاطر مجبوریم خودمون کار دوا و درمان رو انجام بدیم.»
خشونتِ نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی تنها در باتون و تیراندازی با تفنگ ساچمهای و پینتبال خلاصه نمیشود. از شروع قیام «ژینا»، صدها فیلم و تصویر از خشونت افسارگیسختۀ ماموران انتظامی در فضای مجازی دستبهدست میشود. تیراندازی مستقیم، ضربه زدن به سر، لگد به شکم، زیرگرفتن با ماشین، شلیک گازاشکآور به خانهها، کودککشی، بازداشت با ضرب و شتم در منزل، ربایش معترضین و... از روشهای ماموران امنیتی جمهوری اسلامی برای سرکوب معترضان است. با وجود این، مسئولین حکومتی از برخورد آرام همراه با دلسوزی نیروهای انتظامی میگویند. عباس مقتدایی، نائب رئیس کمسیون امنیت ملی مجلس، در گفتوگو با خبرگزاری حکومتی فارس اظهار داشته: «پلیس ایران در جریانهای اخیر نشان داد که خشونتگرا نیست و خویشتنداری بجا و به موقع را یک اصل میداند و در عین حال بسیار مقتدر و کارآمد است.» اما شاهدان چیز دیگری میگویند. خشونت پلیس ایران یا آنگونه که در بین معترضین وصف میشود، وحشیگری پلیس، فراتر از حد تصور است، چراکه به توصیه رهبر انقلاب اسلامی، روحالله خمینی (٢٥ آبان ١٣٦٠) «حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر، ولو امام عصر باشد، اهمیتش بیشتر است.»
خشونتِ قانونی
در یکی از ویدیوهایی که ۲۲ مهر در فضای مجازی منتشر شد چهار پلیس زن و یک سرباز، یک معترض زن در تبریز را درمیان فریادها و دست و پا زدنهایش، روی زمین میکشانند. تقلای زن به جایی نمیرسد و با ضرب و زور او را در پشت ون نیروهای امنیتی سوار میکنند. در ویدیویی دیگر (٢١ مهر) نیروهای امنیتی سوار بر ماشین، مستقیم به معترضانِ خیابان کمربندی بانه (استان کردستان) شلیک میکنند. ویدیویی دیگر(٢٣ مهر)، شماری از ماموران لباس شخصی و مسلح را نشان میدهد که یک فرد بازداشتی در مشهد را، در حالی که او را کتک میزنند، با زور در صندوق عقب خودرویی میاندازند. ویدیویی دیگر مامور لباس شخصی را با اسلحه کمری نشان میدهد که به همراه چند تن، دختر معترضی را در خیابان میربایند. صدها ویدیوی دیگر تصاویر آزار و اذیت و شکنجه معترضان به دست یگان ویژه را نشان میدهند.
یکی از معترضان در سنندج میگوید:
«عین آدمخوارها رفتار میکنند. سرسوزن رحم و شرافت ندارن. روزهای اول گاز اشکآور رو فقط سمت ما شلیک میکردن، اما الان به خانهها و مغازها و ماشینها هم شلیک میکنن. اثر گازاشکآور تو فضای بسته بیشتره. پیر و جوان و کودک هم نمیشناسنه. هرچیزی که سر راهشون باشه رو میشکنن و نابود میکنن. خیلی خشن هستند. شوکر، باتوم، اسلحه، جلیقه ضد گلوله، کلاه ایمنی و زره دارن. ما هم دست خالی هستیم. اسلحه سنگین ما کوکتل مولتوف و پاره سنگه که اونم از وقتی که آنها شروع به تیراندازی کردن استفاده کردیم.»
خشونت نیروهای امنیتی به دستور مستقیم رهبر جمهوری اسلامی، علی خامنهای، صورت میگیرد و تنها به اعتراضات اخیر ختم نمیشود. او در سخنرانی ٢٦ فروردین ١٣٧٩ گفت:
«خشونت یعنی کشتن، کتکزدن، زندانی کردن. خشونت قانونی خوب است. آنجایی که حکومت اسلامی در مقابل اغتشاش قرار میگیرد بایستی با خشونت رفتار کند.»
اما خشونت جمهوری اسلامی فقط شامل معترضان نمیشود. جانبرکفان علی خامنهای این روزها هر حرکتی را به مثابه تهدید علیه کلیت نظام میبینند. ویدیویی در شهر بابل مرد مسنی را نشان میدهد که بدون آنکه اقدام خاصی انجام داده باشد، در حین بازی شطرنج، توسط شلیک نیروهای انتظامی زخمی شده است. ویدویی دیگر، زوج جوانی را نشان میدهد که مورد اصابت گلوله ساچمهای یا پینتبال لباس شخصیها قرار میگیرند.
یکی از شهروندان در مورد خشونت نیروهای حکومتی در اعتراضات شنبه شب (٢٣ مهر) مهاباد میگوید:
«مهاباد رسماً جنگ نابرابر مردم و نیروهای امنیتی بود. بیشتر نیروها کلاشنیکوف داشتد و از پشت بام مساجد و ادارات به مردم شلیک میکردند. چراغ تمام کوچهها را خاموش کرده بودند و تو مدرسهها، مساجد و ساختمانها کمین کرده بودند. حتی با زور و تهدید رفته بودن داخل خونۀ مردم و از آنجا تیراندازی میکردن. همون دقایق اول به من و چند نفر دیگر شلیک کردن. این بار از ساچمههای نمره پنج استفاده میکردن. درد این ساچمهها بیشتر است، تا رباط، شاهرگ و عصب سیاتیک نفوذ میکند و آدم را از پا میاندازد. به جاهای حساس بخورد حتماً میکشد. از همه نقاط شهر صدای کلاشینکوف میآمد و مستقیم به خانهها شلیک میکردن. فرقی بین معترضان و غیره وجود نداشت. هرچی و هرکی سر راهشان بود میزدند.»
شبِ مدادها
نیروهای سرکوبگر علی خامنهای از هیچ خشونتی در راستای حفظ نظام پرهیز نمیکنند. در روزهای گذشته حمله به دانشآموزان، بازداشت و قتل تعدادی از آنها چهرۀ بیرحم جمهوری اسلامی را بیشتر از پیش آشکار کرده است. چهارشنبه٢٠ مهر هلن احمدی، دختربچۀ ٧ ساله، اهل بوکان، در راه برگشت از مدرسه مورد شلیک مستقیم نیروهای امنیتی قرار گرفت و کشته شد. در همین روز، نیروهای امنیتی به مدرسۀ شاهد در اردبیل یورش بردند که بعد از بازداشت تعدادی از دانشآموزان، دستکم یک دانشآموز با نام اسرا پناهی کشته میشود. به گزارش خبرگزاری ههنگاو نیروهای حکومتی شنبه ۲۲۳ مهر به سوی شماری از دانشآموزان در شهر بوکان تیراندازی کردند. این تیراندازی منجر به زخمی شدن چند دانشآموز شده که دستکم حال یکی از آنها به شدت وخیم گزارش شده است. یورش نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی بیشباهت به ماجرای «شب مدادها» (١٦ سپتامبر ١٩٧٦) در آرژانتین نیست. در این شب پلیس آرژانتین طی عملیاتی با رمز «شب مدادها» به خانۀ دانشآموزان معترض هجوم برد تا صدای آنها را برای همیشه خاموش کند. بهنظر میرسد جمهوری اسلامی برای حفظ خود از تکرار تاریخ هیچ ابایی ندارد. در روزهای گذشته تعداد بسیاری از دانشآموزان در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدهاند. سن بیشتر این دانشآموزان زیر ١٦ سال گزارش شده است. با توجه به سرعت تحولات در ایران هنوز آمار دقیقی از میزان سرکوبها منتشر نشده است. اما به گفتۀ خبرگزاری حقوق بشری هرانا، تا روز ٢٤ مهر ١٤٠١، تعداد ٢٤١ نفر از معترضان جان باختهاند که از این تعداد، ٣٢ نفر کودکاند.
دفاعِ قانونی
اگرچه توانایی نیروهای انتظامی به مراتب بیشتر از مردم است، اما معترضان نیز بیکار نماندهاند و دربرابر تیر و باتوم آنها مقاومت میکنند. در هفتههای گذشته تصاویری از دفاع قانونی (مشروع) معترضان دربرابر وحشیگری نیروی انتظامی و بسیج در فضای مجازی دست به دست میشد. دفاع قانونیای که به هیچ وجه شدت خشونت نیروهای انتظامی را ندارد. در این ویدیوها، معترضان بعد از گوشمالی دادن لباس شخصیها آنها را رها میکنند. حتی در مواردی خود مردم، معترضان را به آرامش دعوت میکنند. نفرت مردم روزبهروز از نیروهای سرکوبگر بیشتر میشود، با این وجود حسن اشتری، فرمانده فراجا، ۱۶ مهر گفته بود:
«طبق نظرسنجیهای انجام شده علاقه مردم به نیروهای انتظامی افزایش یافته است.»
اظهارات حسن اشتری با انتقادت گستردهای از سوی کاربران شبکههای اجتماعی و معترضان در خیابان روبرو شده است. نظرسنجی که اشتری به آن استناد میکند مشخص نیست کی، کجا و به چه صورتی انجام شده است. یکی از معترضان میگوید:
«نظرسنجی فرمانده فراجا، شامل ما مردم نمیشود. منظور ایشان از مردم، خانوادۀ خودش و همین بسیجیها و نیروهای حکومتی است. اینها هیچوقت مردم برایشان اهمیتی نداشته است تا ازشان نظرخواهی کنند. اگر نظر مردم برایشان اهمیت دارد چرا ول نمیکنند بروند؟ مردم آنها را نمیخواهند. یک ماه است با فریاد و نفرت میگوییم حکومت اسلامی، خامنهای، آخوندها، سپاهیها و بسیجیها را نمیخواهیم. حرف مردم، تنفر و انزجار از جمهوری کودککش اسلامی است. ما از قاسم سلیمانی، حسین سلامی، ابراهیم رئیسی، از اصولگراها و اصلاحطلبها و بیشتر از همه، از علی خامنهای متنفریم، این حرف مردم است. خیابان خودش نظرسنجی میکند. اینها خودشان را به نفهمی زدهاند. با دروغ و کلک میگویند مردم مشکلی با ما ندارند و این اعتراضات کار آمریکا و اسرائیل است. مردم نه گوششان به حرف آمریکا و اسرائیل و انگلیس است، نه به تهدیدها و وعدههای علی خامنهای و حاکمان بیرحم جمهوری اسلامی. مردم برای عزت و احترام خودشان قیام کردهاند. دستی در کار نیست، خودمانیم و خودمان.»
یکی دیگر از معترضان میگوید:
« ما حتی برای مداوا نمیتونیم به بیمارستان بریم. تمام درمانگاهها و بیمارستانهای شهر پر شده از مامور. کافیست پات به آنجا باز شود بازداشت میشوی. حتی اگر آن لحظه بازداشتت نکنند اسم و مشخصاتت در بیمارستان ثبت میشه و بعداً میآن سراغت. یکی از آشناهامان در بیمارستان کار میکند میگوید: معترضان جرات نمیکنند بیان اونجا، فقط نیروهای امنیتی رو میآرن، حتی اگر یک خراش کوچک هم برداشته باشند مشمول جانباز میشوند، به این خاطر برای کوچکترین ضربه میآن بیمارستان و پروند تشکیل میدن. خندهداره، با اسلحه و باتوم و ماشین دنبال مردم میافتند بعد خون از دماغشون بیاد میرن بیمارستان! ما هم اگر صد تا گلوله بخوریم جرات نداریم پامون رو آنجا بذاریم. این یک جنگ نابرابر است. حتی دفاع مشروع ما را هم به عربستان و اسرائیل ربط میدهند. بسیجیها رحم ندارند، انتظار دارند ما هم بله قربان بر و بر نگاشون کنیم. غلط کردهاند! با جان و دل میجنگیم. مرگ خیلی بهتر از بندگی و بردگی در جمهوری اسلامی است.»
اگرچه نیروهای امنیتی به مراتب از امکانات دفاعی بهتر و بیشتری به نسبت معترضان برخوردارند و نیز از خشونت بالایی برای سرکوب معترضان استفاده میکنند، اما بهروز محبی نجمآبادی، نمایندۀ سبزوار، در گفتوگو با خبرگزاری حکومتی ایسنا بدون اشاره به خشونت نیروهای امنیتی اظهار داشته است:
«پلیس روزانه ٣٠ هزار ماموریت انجام میدهد که احتمال خطا هم در آن وجود دارد، همه باید از نیروهای امنیتی حمایت کنیم. این روزها ضرب و جرحی که برای پلیس رخ داده نشان میدهد که پلیس ما مظلوم واقع شده است.»
در همین راستا، چند روز پیش فرمانده انتظامی استان البرز، عباسعلی محمدیان گفته بود:
«پلیس در برخورد با اغتشاشگران نهایت سعهصدر را به کار گرفته و به هیچوجه از سلاحهای خطرناک استفاده نکرده است.»
این درحالیست که به گفتۀ شاهدان نیروهای امنیتی از سلاحهای نیمه سنگین برای سرکوب معترضان استفاده میکنند. به ادعای سازمان حقوق بشری ههنگاو، این سازمان به اسنادی دست یافته است که نشان میدهد نیروهای امنیتی در سنندج از اسلحۀ کالیبر ٥٠ برای سرکوب و شلیک به منازل شخصی استفاده کردهاند. همزمان دهها تصویر از پوکههای به کاررفته در سرکوب مردم سنندج در شبکههای اجتماعی دست به دست میشوند.
نظرها
mashang
دارن دقیقا دستورات قرآن «آیات مدنی» رو اجرا میکنند ریشهء خشونت، بیرحمی و شقاوت در ذات اسلام نهفته ست، تا فرهنگ اسلامی مستولی ست بشر روی سعادت رفاه وشادی نخواهد دید