نمود ترس حکومت از تئاتر و سینما در بازداشت گسترده هنرمندان
در دو ماه اخیر ۱۰۰ هنرمند ایرانی ممنوعالخروج، بازداشت و یا به احکام حبس محکوم شدهاند. در هیچ حکومتی و در جریان هیچ اعتراضاتی، دستگیری هنرمندان آن هم در این تعداد بیشمار رخ نداده است.
در حالی وارد ماههای پایانی سال ۱۴۰۱ میشویم که اعتراضات گسترده مردم و اهالی هنر و دانشجویان و فعالان صنفی و مدنی و کارگری که با کشته شدن جانخراش مهسا امینی در بازداشتگاه گشت ارشاد آغاز گشت ادامه دارد.
سالهای گذشته در این وقت سال، اهالی تئاتر و سینما خود را برای جشنوارهی فجر آماده میکردند که البته در سالهای اخیر با نظارت گسترده دولتی و محدودیت و سانسور بیش از پیش از رونق افتاده بود اما این سال، خیلی از اهالی هنر در این دو عرصه از شرکت در این جشنواره بهطور علنی یا تلویحی انصراف دادهاند و تمرکز خود را بر آزادی هنر، مخالفت با سانسور و سرکوب و همراهی با مردم در جریان اعتراضات گذاشتهاند. به عنوان مثال، شماری از هنرمندان تئاتر و سینما در اعتراض به برگزاری جشنواره فیلم کوتاه تهران در شرایط کنونی و با توجه به اعتراضات گسترده مردمی در کشور، یکشنبه، یکم آبان، در مقابل خانهی هنرمندان تهران دست به تجمع اعتراضی زدند. چند تن از زنان سینماگر، از جمله سپیده ابطحی، مینا اکبری، آزاده بیزارگیتی، شقایق دهقان، سحر زکریا، ترانه علیدوستی، دنیا مدنی، خزر معصومی و مریم یاوری در این روز عکسهای بیحجاب خود را در صفحات شخصیشان منتشر کردند. پیشتر نیز پگاه آهنگرانی، مریم بوبانی، کتایون ریاحی، شبنم فرشادجو، معصومه قاسمیپور و فاطمه معتمدآریا تصاویر بیحجاب خود را منتشر کرده بودند.
تئاتر که در سالهای پس از انقلاب بعد از موسیقی بیش از دیگر شاخههای هنری به حاشیه رانده و سرکوب شده بود، همچنان نفس میکشد و طرفه اینکه با وجود محدودیتهای گسترده برای تئاتر و نظارت مستمر بر محتوای آن و پوشش و حرکات بازیگرها، حکومت همچنان از آن میترسد و از این رو به دستگیریهای گسترده اهالی آن روی آورده است.
اسامی بازدداشتشدگان در عرصه سینما و تئاتر مطول و دسترسی ما نیز محدود است. کمیته حمایت حقوقی و قضایی از سینماگران وابسته به خانه سینما، خبر داده است که در دو ماه اخیر ۱۰۰ هنرمند ایرانی ممنوعالخروج، بازداشت و یا به احکام حبس محکوم شدهاند. در این گزارش سعی شده است مرور مختصری به کارنامه هنری آن دسته از هنرمندانی داشته باشیم که اسامی آنان رسانهای شده است. برخی از آنان در بازداشتاند و برخی با قرار وثیقه آزاد شدهاند.
۱-هنگامه قاضیانی: بازیگر سینما و تئاتر
با برداشتن حجاب خود در صفحه اینستاگرامش همدلی خود را با معترضان نشان داد و در ۲۹ آبانماه دستگیر شد. او پس از بازداشتی هفت روزه آزاد شد. نهادهای امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی، هنگامه قاضیانی را به «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» متهم کردهاند.
هنگامه قاضیانی در فیلمهایی همچون «در به همین سادگی» و «روزهای زندگی» نقشآفرینی کرده است. او حرفه خود را با بازیگری در تئاتر آغاز کرد. و پس از آن در فیلمهای متعددی بازی کرده است. او به کشته شدن کیان پیر فلک، کودک ایذهای که به دست مأموران کشته شد واکنش نشان داد و در صفحه اینستاگرامش نوشت: «به عنوان حکومت بچهکش نامتان رد تاریخ ثبت خواهد شد.»
هنگامه قاضیانی که جوایز متعددی از جشنواره فیلم فجر را در کارنامه دارد در جشنواره وارنا در بلغارستان به عنوان داور هم حضور داشته است و دستی نیز به ترجمه دارد.
ساعاتی پس از بازدداشت هنگامه قاضیانی، لیلا نقدیپری- طراح صحنه و لباس سینما- با انتشار ویدئویی بدون حجاب، از اینکه در طول دوران فعالیتش در فیلمهای مختلف به نمایش «دروغ» حجاب اجباری کمک کرده، عذرخواهی کرد و حرکت شجاعانه قاضیانی را تکرار کرد.
فیلمهایی که او طراحی صحنه و لباسشان را به عهده داشته است: گور به گور، نرگس مست، ابر بارانش گرفته، سه رخ، دشمنان، بیسر، پریدن از ارتفاع کم و چندین و چند فیلم دیگر است و نیز فیلمهای فصل بارانهای موسمی، پریسان، میخانه سبز، جای منو توی اتاق بنداز، پرویز به کارگردانی همسرش، مجید برزگر، است.
۲- مجید برزگر: کارگردان سینما و از امضاکنندگان بیانیه تفنگت را زمین بگذار
در ادامه فشارها بر هنرمندان و چهرههای مشهور که از مردم معترض در مقابل جمهوری اسلامی حمایت کردهاند، این کارگردان در ۸ مهر ۱۴۰۱ به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.
مجید برزگر متولد ۱۳۵۱ و اهل همدان است. لیسانس سینما و فوق لیسانس ادبیات دراماتیک دارد. تاکنون چهار فیلم بلند و چندین فیلم کوتاه را کارگردانی کرده است. او گرافیست، طراح و نقاش هم هست. فیلم «ابر بارانش گرفته» به تهیهکنندگی، نویسندگی و کارگردانی او، جایزه بهترین نقش اول زن را گرفته است. و فیلم «فصل بارانهای موسمی» او، جایزه بهترین فیلم خانه سینما را دارد و نامزد جایزه بزرگ جشنواره روتردام شده است. از دیگر فیلمهای او میتوان به «پرویز» و «یک شهروند معمولی» اشاره کرد.
او چندین جایزه بینالمللی و داخلی را در کارنامه خود دارد و چندین نمایشگاه نقاشی برگزار کرده است.
مجید برزگر کار حرفهای خود را در سال ۱۳۷۹ با کارگردانی فیلم «راه رفتن در مه» آغاز کرد اما فیلم شاخص او «پرویز» است. این فیلم اولین بار در شصتمین دورهی جشنواره فیلم سنسباستین به نمایش درآمد و در ایران علیرغم مخالفتها در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر، خارج از مسابقه و در بخش جشنواره جشنوارهها به شکل محدود نمایش داده شد و از سوی تماشاگران و منتقدین سینمای ایران استقبال شد. محمد حمیدی در سایت سینما سینما درباره این فیلم نوشته است: «به چالش کشیدن مفهوم اعتماد در جامعه امروزی شاید یکی از اهداف فیلمساز باشد، چرا که در این جوامع اعتماد تنها در صورت دسترسی داشتن به فرد مقابل ایجاد میشود و بر محاسبات مبتنی بر ضمانت و وثیقه استوار است و کمتر میتوان رابطهای مبتنی بر اعتماد به شخصیت و شناخت فردی از یکدیگر را پیدا کرد.»
مجید برزگر، اوایل شهریور سال جاری، به همراه محسن امیریوسفی و مجتبی میرطهماسب، دو کارگردان دیگر سینما به دلیل امضای بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» به دادسرای انقلاب احضار و با قید وثیقه آزاد شده بودند.
در پی فروریختن ساختمان متروپل در آبادان و برگزاری تجمعاتی اعتراضی در چند شهر ایران نیز حدود ۱۰۰ سینماگر خردادماه امسال با انتشار بیانیهای از نیروهای نظامی و انتظامی خواسته بودند که «سلاحهایشان را زمین بگذارند و به آغوش ملت بازگردند.» در تیتر این بیانیه نوشته شده است: «دوربین ما باید شاهد مستقل و راوی شجاع تاریخ باشد.»
این سینماگران «ایستادن در کنار مردم» و «به تصویر کشیدن حقایق سرکوبشده» را وظیفه سینماگران مستقل دانستهاند.
برخی از دیگر امضاکنندگان این بیانیه عبارتند از: شهاب آب روشن، پگاه آهنگرانی، فرهنگ آدمیت، کاوه آهنگر، امین جعفری، زهرا جعفری، علیملک، علیاصغر حصاری، مانی حقیقی، علی درخشنده، ترانه علیدوستی، نازنین فراهانی، مرضیه وفامهر، بردیا یادگاری، مجید یزدانی و دیگران.
برزگر در سالهای گذشته نیز به دلیل فعالیتهایش بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار و بازجویی شده بود.
پیشتر مصطفی آل احمد، محمد رسولاف و جعفر پناهی نیز به دلیل امضای بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» بازداشت شده بودند و همچنان در زندان به سر میبرند.
۳- کتایون ریاحی: بازیگر
این بازیگر نامآشنای ایران که با بازی در سریال «یوسف پیامبر» در نقش زلیخا و فیلم سینمایی «شام آخر» تحسین منتقدان را برانگیخت، خیلی زود از سینما کنارهگیری کرد. ریاحی در شهریور ۱۴۰۱ در حمایت از جنبش مهسا کشف حجاب کرد. او در جواب به محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد، که گفته بود کسانی که «حجابشان را برداشتهاند به فکر فعالیت دیگری باشند» گفت «پیشنهاد میکنم شما فکر کاری آبرومند برای خودت باش.» بار اول که مأموران امنیتی قصد داشتند او را بازداشت کنند، به هنگام ورود به خانهاش او را نیافتند و برخی از وسایل شخصی او مانند لپتاپش ضبط شد. سرانجام در ۲۹ آبان در قزوین بازداشت شد. کتایون ریاحی در آذر ماه ۱۴۰۱ با قرار وثیقه آزاد شد.
او در فیلمها و سریالهای متعددی همچون «پس از باران»، «این زن حرف نمیزند»، «شب دهم»، «روزهای زندگی» و... نقشآفرینی کرده است. کتایون ریاحی علاوه بر فعالیت در زمینه بازیگری چند کتاب هم تالیف کرده است. کتاب «یک پنجره» مجموعه هشت نمایشنامه است که با طرح جلدی از عباس کیارستمی منتشر شده است و یک داستان کودک دارد به نام «ماهی قرمز کوچولو». در جریان اعتراضات سراسری پس از قتل حکومتی مهسا امینی به دست گشت ارشاد، از اولین کسانی است که حجاب از سر برداشت و در صفحه اینستاگرامش ویدئویی منتشر کرد که میگفت: «دروغ بس است.»
۴- مژگان ایلانلو: مستندساز
سهشنبه ۲۶ مهر، حساب اینستاگرام این مستندساز و فعال مدنی، از دستگیری او توسط مأمورین امنیتی و انتقال او به زندان اوین خبر داد. او چند روز پیش از دستگیری، با برداشتن حجاب اجباری به رستورانی در تجریش رفته بود. منابع آگاه از وضعیت ایلانلو در اینستاگرام نوشتهاند که وی «صبح امروز (سهشنبه) با هجوم به خانهاش پس از شکستن دوربینهای مجتمع مسکونیشان بازداشت شد. گفته میشود برخورد نیروهای امنیتی با مسئولین مجتمع بد و بیادبانه بوده است.» به خانواده او گفتهاند به شعبه ۳۳ دادسرای «شهید مقدس» مراجعه کنند و در پیگیری وضعیت او مسئولان زندان صراحتا گفتند اوین دیگر جا ندارد!
ایلانلو که در هشتم مهرماه تصاویری بدون حجاب از خودش را در سطح شهر منتشر کرده بود نوشت: «یه تهرانگردی راه بندازید از صبحانه خوردن تو جوادیه شروع کنید همینطور ولیعصر را بیایید بالا…» این مستندساز با اشاره تلویحی به سقوط حکومت جمهوری اسلامی توصیه کرد: «یه وقت جمع میکنن میرن اونجور جاهایی که اونطوری زندگی میکنن بعد دیگه شما لذت اینطور تجربهای را از دست دادید… لذت اینکه چشم تو چشمشون نگاه کنی و بگی بترسید بترسید… ما همه با هم هستیم…»
آثار او همچون «آسمان امن است»، «ریشه در خویش»، «مثل یک زن» بر موضوعات تازهای اشاره میکند و درونمایهای از امید را در آثارش منعکس میکند.
۵- آترین آذرفر: بازیگر و گرافیست
آترین آذرفر اهل سنندج است و ۲۷ مهر دستگیر شد و بعد از حدود ۳ هفته بطور موقت آزاد شده است. او در صفحه اینستاگرامش خبر آزادی خود را به قید وثیقه منتشر کرده است و از کسانی که حامیاش بودهاند تشکر کرده است. آخرین پست او قبل از دستگیری، طرحی گرافیکی از دختر و پسر معترضی است که بر آن نوشته شده است: «وعده بوسه ما پس از آزادی».
۶- سهیلا گلستانی: کارگردان، بازیگر و فیلمنامهنویس
در روزهای اولیه آذر ۱۴۰۱ در همراهی با اعتراضات ضدحکومتی، مخالفت با حجاب اجباری و تن ندادن به بازبینی در آثار، ویدیویی منتشر شد که در آن سهیلا گلستانی به همراه چند بازیگر دیگر بدون حجاب برابر دوربین ظاهر شده بودند. به دنبال انتشار این ویدئو سهیلا گلستانی و حمید پورآذری، کارگردان سینما و تئاتر که او هم در این ویدئو حضور داشت، در سهشنبه شب و هنگام بازی تیمهای فوتبال ایران و آمریکا در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر بازداشت شدند. نمایش سکوت آنها در واقع اعتراضی علیه وضعیت موجود، اشاره به سانسور و سرکوب و اجبار حجاب بود. در متن همراه این ویدیو، در صفحه اینستاگرام سهیلا گلستانی و حمید پورآذری، آمده است: «نمایش تمام میشود و حقیقت عریان میگردد. قهرمانان حقیقی ما، مردم بینامند.»
سکوت این نمایش، اقتدارِ اعتراضی است در زیر درختان بیبرگ و بار پاییزی که خود گویاترین کلام است در برابر اجبار و تبعیض. پرفورمنس با قار قار گنگ کلاغی از دورست که چیزی جز صدای زمینه نیست، با سکوت تداوم یافتهی بازیگران، همچون مُهر بر لب، به پایان میرسد.
سهیلا گلستانی کارگردان و نویسنده فیلم سینمایی «دو» و بازیگر فیلمهایی همچون «گرگبازی» «بوفالو» «مهمان داریم» «چهل سالگی» و «امروز» است. سهیلا گلستانی متولد ۱۳۵۹ در تهران است و فارغ التحصیل رشته تئاتر گرایش صحنه است که فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۸۵ با فیلم «سنگ، کاغذ، قیچی» آغاز کرد.
۷- حمید پورآذری: کارگردان تئاتر، استاد دانشگاه، بازیگر
حمید پورآذری کارگردانی نوآور با تمرکز بر تئاتر مکان-ویژه، متولد ۱۳۴۷ است. «دور دو فرمان» از اجراهای خارج از صحنه اوست که در پارکینگ دانشگاه امیرکبیر در سال ۸۹ اجرا شد. پورآذری «سال ثانیه» را در زمین تنیس سعدآباد به اجرا درآورد که بر اساس شعری از الیاس علوی است که بعد در فستیوال تئاتر اسپکتاکل سوئیس هم اجرا شد. «دایره گچی قفقازی»، «حسینقلی خان، مردی که لب نداشت» و «غولتشنها» و... از اجراهای صحنهای اوست. او نمایشی با عنوان «هنگامی که» را با چند تن از مهاجران افغان در بنیاد امید مهر به روی صحنه برده است. او که «از قدرت تئاتر برای بیان ایدهی هنری در فضای معماری و فضاهای شهری استفاده میکند»، پس از انتشار ویدئویی از پرفورمنسی با نمایش سکوت که در بالا به آن اشاره شد، به همراه سهیلا گلستانی در تاریخ ۹ آذر ۱۴۰۱ دستگیر شد.
او تجربه مدیریت در بخش نمایشهای خارج-از-صحنه سیوششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر و عضویت در هیئت مرکزی خانه تئاتر و انجمن کارگردانان ایران را دارد. اثر unfinished dream را در فستیوال lift لندن در فضاهای عمومی شهر مانند مراکز تجاری، ایستگاه قطار و مرکز شهر لندن، در پارکینگ عمومی اجرا کردهاست. سابقه تدریس در دانشگاه تهران، دانشگاه سوره تهران و دانشگاه سپهر اصفهان را در کارنامه دارد و کارنامهی پرکاری در کارگردانی تئاتر دارد. از دیگر اجراهای او میتوان از «ادیب» و «مهاجران» نام برد.
حمید پورآذری در فیلم سینمایی «گرگ بازی» نیز نقش آفرینی کرده است. مستند «رویای ناتمام» درباره زندگی تئاتری حمید پورآذری به کارگردانی آریان رضائی است که در جایی از این مستند میگوید: «من نیز بارها و بارها و بارها احساس کردهام که در حال کوبیدن سرم به تیزیِ میزم، بارها و بارها و بارها ناامید شده و از خود پرسیدهام چه فایدهای دارد؟!» و ادامه میدهد: «اگر مستاصل شدید و نمیدانستید باید چه تصمیمی بگیرید سه کار را انجام دهید: راه بروید، مکث کنید، ببینید، راه بروید، مکث کنید، ببینید، راه بروید، مکث کنید، ببینید و این کار را آنقدر تکرار کنید تا اولین جرقه زده شود. لزومی ندارد در لحظه و تحت شرایط نامناسب واکنش نشان داد و به عنوان مثال خداحافظی کرد، نه، میتوان سکوت کرد و گوش داد و فراموش نکرد سکوت، جهانمان را تغییر میدهد و ناچارمان میکند به جای گفتن، حضور قوی داشته باشیم.»
دستگیری پورآذری بعد از پرفورمنس اعتراضی سکوت، تأییدی است بر اعلام حضور قوی در صحنهای که حرف زدن در آن ممکن نیست.
۸- نیک یوسفی: عکاس، تدوینگر و فیلمساز
یکشنبه شب، ۲۴ مهر ماموران اطلاعاتی و امنیتی ایران نیک یوسفی، تدوینگر و فیلمساز را در خانه یکی از دوستانش بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.
نیک یوسفی متولد دهه هفتاد است و از زمان بازدداشت تنها یکبار تماس کوتاهی با پدرش داشته است. یوسفی در حمایت از اعتراضات مردم ایران به کشته شدن مهسا امینی ویدئویی با عنوان «زن، زندگی، آزادی» ساخته است که به شکلی گسترده در شبکههای اجتماعی منتشر شدهاست. برخی دلیل بازداشت او را همین ویدیو میدانند. در هفته پیش از بازداشتش در رشته توییتی گفته بود که از تهران خارج شده و موبایلش را هم خاموش کردهاست. او در این توییتها گفته بود که مأموران امنیتی با در دست داشتن پرینت سفارش غذا در اپلیکیشن اسنپ فود در جستوجوی او به منزل دوستانش مراجعه کرده بودند. به جز آقای یوسفی دیگر کاربران هم از سوءاستفادهی اطلاعات کاربری در اسنپفود و چندین اپلیکیشن داخلی دیگر برای تعقیب و دستگیری معترضان و چهرهها هشدار داده بودند. نیک یوسفی پیش از دستگیری در توئیتی نوشته بود: «دستگیر هم شدیم از الان بگیم من حالا حالاها قرار نیست خودکشی کنم یا لبه پشتبوم خونهها برم... اگه خبری شد بدونین کار خودشون بوده.»
نیک یوسفی سوابق زیادی در زمینه ساخت موزیک ویدیو و فیلمسازی دارد. در موزیک ویدئوی اعتراضی او به نام «زن، زندگی، آزادی»، که منجر به بازداشتش شد، بر زمینهی نوای محلی لالایی، تصاویری از اسلحه کشیدن نظامیان به روی مردان و زنان معترض دیده میشود که با مرگ یکی دیگران برمیخیزند و همچون سیاوشی از آتش میگذرند و نظامیان را عقب میرانند.
۹- آزاده دهقانی: مترجم، فیلمساز، عکاس و انیماتور
پنجشنبه ۲۱ مهر در ارتباط با اعتراضات سراسری، به دست نیروهای امنیتی در خانهی شخصی خود در تهران بازداشت شده است. نزدیکان این فیلمساز اعلام کردهاند که او به بند ۲۰۹ زندان اوین برده شده است و پس از آتشسوزی اوین به زندان به قرچک ورامین منتقل شده است. هنوز از دلایل بازدداشت او اطلاعی در دست نیست و تفهیم اتهام نشده است.
او در سال ۲۰۱۰ جایزه اول عکاسی موسسه ایرانشناسی را دریافت کرد و در سال ۲۰۱۶ نیز برای ساخت انیمیشن «آبی کودکانه»، برنده جایزه فستیوال «ما آب هستیم» در اسپانیا شد.
آزاده دهقانی فارغالتحصیل انیمیشن از دانشگاه هنر و مدرس سینما و انیمیشن است. به نقل از یک منبع مطلع به سایت اطلس زندانهای ایران، «خانم دهقانی هیچگونه فعالیتی با سویه سیاسی نداشته و مشخص نیست دلیل بازداشت او چیست. بر اساس قرائنی که اطلس بررسی کرده، این فرضیه مطرح شده است که بازداشت او ذیل «دستگیریهای بازدارنده» مرتبط با اعتراضات سراسری این ایام بوده باشد.»
آزاده دهقانی کتابی با عنوان «درباره تدوین فیلم، مقدمهای برای ساخت فیلم» را ترجمه کرده است که ترجمه این کتاب یکی از نامزدهای کتاب سال سینمایی ایران در بخش ترجمه در سال ۹۳ بوده است.
او کارگردان مستند کوتاه «روزگاری بختگان» است.
۱۰- سیاوش خادمحسینی: بازیگر، بازیگردان، مدرس بازیگری، صداپیشه و عضو رسمی خانه سینما و تئاتر ایران
آخرین پست اینستاگرامی او در اعتراض به قتل مهسا امینی در شهریور ماه است و پس از آن از او خبری نیست تا زمانی که خبر بازدداشت او در ۲۹ مهرماه منتشر میشود.
سیاوش خادم حسینی در نمایشهایی همچون «دو خواهر»، «از صندلی بازی تا بازی صندلی» «آخرین خلقت» به نویسندگی و کارگردانی ندا ثابتی بازی کرده است و نیز در نمایش «زنده به گور» به کارگردانی سید جواد روشن، «دزدآب» به کارگردانی هادی مرزبان، «زندگی ×۳» به کارگردانی حسین میربابا و «مطرب» به نویسندگی و کارگردانی بهزاد فراهانی و بسیاری نمایشهای دیگر نقشآفرینی کرده است. نیز در چند فیلم سینمایی از جمله «هتل کارتن» «عشق فیلم» «هویت» و «ملک سلیمان» بازی کرده است. سیاوش خادم حسینی طراحی نور برخی از فیلمها را نیز به عهده داشته است. او چندین لوح زرین و جایزه از جشنوارههای متعدد داخلی در زمینه تئاتر دارد و عضو هیئت مدیره انجمن نمایش شهرستان شمیرانات، استان تهران و عضو پیوسته انجمن بازیگران خانه تئاتر ایران و سرگروه انجمن خانه تئاتر ایران و در سال ۸۶ بازبین و داور جشنواره تئاتر استان تهران بوده است و چندین سمت دیگر در زمینه تئاتر استانی دارد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، سیاوش خادم حسینی، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است. از وضعیت او اطلاعی دقیقی در دسترس نیست.
۱۱- فریناز صراف: فارغالتحصیل تئاتر، کارگردان، بازیگر و مدرس باله و موسیقی برای کودکان
به دلیل حمایت از اعتراضات مردمی در صفحهی شخصی خود در اینستاگرام، در روز دوشنبه ۴ مهر ماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی، بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. از مکان نگهداری، ارگان بازداشت کننده و وضعیت وی و نیز اتهامات مطرح شده برای او اطلاعی در دست نیست.
فریناز صراف در اجراهایش به مسائل اجتماعی میپردازد و در صفحات اجتماعیاش همواره به توقیف هنر اعتراض کرده است. او یکی از امضاکنندگان کمپین «هنر توقیف شدنی نیست» است که در سال ۲۰۱۷ مطرح شد.
در صفحه توئیترش خود را چنین معرفی کرده است: «زنی که میخواهد آواز بخواند و برقصد. کارگردان و بازیگر تئاتر و معلم»
فریناز صراف در گفتوگویی پیرامون اجرای نمایش «پوف»، که کارگردان آن بوده است، گفته: «دغدغه دنیای زنان تغییر میکند اما پایان نمییابد.» پوف نمایشی است بر اساس نمایشنامه لین ناتیج، نویسندهی زن آمریکایی که در اواخر دهه ۹۰ میلادی نوشته شده است و به واکاوی درونی زندگی دو زن میپردازد؛ نمایشنامهای اجتماعی و زنانه که نویسنده وکارگردان دیدگاههای خود را به شکل جدی، طنز و سورئال نسبت به مسائل زنان مطرح میکنند. درگفتوگو پیرامون همین نمایش است که فریناز صراف میگوید از طرح رادیکال مسائل زنان دوری میکند (نقل به مضمون) و برای همین در بخش پایانی نمایش دیدگاه نویسنده را به شکل درشتنمایی نشان میدهد تا به جنبه مخرب چنین نگاهی اشاره کند و معتقد است نگاهش به ظلم فراجنسیتی است. فریناز صراف، علاوه بر کارگردانی، به همراه سپیده دستینه در این نمایش نقش اجرا کرده است.
از دیگر کارهای فریناز صراف میتوان به بازی در نمایش «آپرکات» به کارگردانی محمدرضا قلیپور اشاره کرد که برای نخستین بار زندگی یک دختر بوکسور ایرانی را بر صحنه تئاتر روایت میکند.
«هملت ماشین» به کارگردانی ناصر حسینی از دیگر نمایشهایی است که فریناز صراف در آن ایفای نقش کرده است.
فریناز صراف پس از آتشسوزی اوین با خانوادهاش تماس داشته است.
۱۲-مهناز محمدی: مستندساز و فعال حقوق زنان
روز دوشنبه ۲۸ شهریور ماه ۱۴۰۱، مهناز محمدی، نویسنده و کارگردان، ساکن تهران، در جریان جنبش اعتراضی مهسا، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. او در دهه ۹۰ نیز، چندین بار دستگیر و زندانی شده است.
مهناز محمدی با مستند کوتاهی به نام «زنان بدون سایه» در سال ۸۲ گام به عرصه سینما گذاشت. این فیلم به زندگی زنان ساکن در آسایشگاهی روانی پرداخته است و برنده جایزه FFFB، و چند جایزه دیگر در خارج از کشور شد.
کارگردان فیلمهایی همچون «پسر، مادر» (اولین ساخته سینمایی بلند او)، «کوچنامه» و «بچههای خاک» (فیلمی درباره بچههای بدون شناسنامه در ایران) است. مهناز محمدی فیلم بچههای خاک را به مجلس شورای اسلامی فرستاد که در قانونگذاریهایشان به این موضوع توجه کنند و در فیلمهایی همچون ما نیمی از جمعیت ایران هستیم (رخشان بنی اعتماد)، آوازخوان (کاظم معصومی)، حیاط خلوت و خانه خورشید (رخشان بنی اعتماد) دستیار کارگردان بوده است و در فیلم قصهی رخشان بنی اعتماد نیز مستندساز پشت صحنه بوده است.
در سال ۱۳۸۳ اولین مستندش را دربارهی تراجنسیتیهای ایرانی با نام «تغییر جنسیت ایرانی» (Iranian Sex Change) برای بیبیسی انگلیسی ساخت. مهناز محمدی از مستندسازانی است که بارها بخاطر فیلمهایش به زندان افتاده است. برخی منابع خبر از آزادی این کارگردان سینمای مستند و فعال زنان دادهاند، اما در حال حاضر خبر تأیید شدهای به دست ما نرسیده است.
۱۳- توماج نورایی: دستیار کارگردان، فیلنامهنویس و شاعر
روز ۱۷ مهر، به هنگام ورود به ایران دستگیر شده است و از آزادی احتمالی او اطلاعی در دست نیست.
توماج نورایی در آثاری همچون «اشک انار»، «آنچه مردان درباره زنان نمیدانند»، «تاریکی شب روشنایی روز»، «عطر شیرین عطر تلخ»، «بوی گندم، این جا تاریک نیست»، «زمهریر»، «قلب سفید قاصدکها»، به عنوان دستیار کارگردان، برنامهریز و تصویربردار پشت صحنه حضور داشته است.
۱۴ - توقیف شبکه مخفی زنان به کارگردانی افشین هاشمی
افشین هاشمی، کارگردان، بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون، فیلنامه نویس و نوازنده کمانچه است. در روز ۲۳ آبان ۱۴۰۱، افشین هاشمی برای پارهای توضیحات به دلیل آنچه «راهنمای اغتشاشات زنانه در ایران» نامیده شده است به همراه محمد رحمانیان و آیدا مصباحی- تهیه کننده- سریال «شبکه مخفی زنان» به دادسرای تهران احضار شدهاند و پخش این سریال نیز توقیف شده است.
شبکه مخفی زنان، سریالی است در ژانر کمدی که زریندست پس از سریال «دایی جان ناپلئون» فیلمبرداری آن را به طور کامل برعهده داشت. قصه این سریال از نظر زمانی در همان دوران «دایی جان ناپلئون» میگذرد. موضوع داستان حول این ماجراست که: «وزارت فرهنگ و هنر در سال ۱۳۱۰ تصمیم به تشکیل کانون بانوان گرفته تا با تشکلهای مشابه رقابت و سپس آنها را حذف کند.»
تعطیلی و توقیف این سریال در این روزها به علاوه توضیح داسرای تهران با عنوان «راهنمای اغتشاشات زنانه» یکی از کدهای معنادار درباره ترس حاکمیت از زنان است.
۱۵- زینب موسوی، کمدین و خالق شخصیت «امپراتور کوزکو»
در روز ۱۹ مهر دستگیر شد و ۲۵ آبانماه با تودیع قرار وثیقه آزاد شد. اجراهای او که از شو تلویزیونی «خندوانه» مورد توجه قرار گرفت، طنزی ملایم و اجتماعی است که اغلب از خطوط قرمز هم تخطی نمیکند. این کمدین در مصاحبهای با گاردین گفته است که بعد از اجراهایش در برنامهی خندوانه، تهدید شده است که به صورتش اسید میپاشند یا با ماشین او را زیر میگیرند.
پس از انتشار ویدئویی در رابطه با نماز خواندن ابراهیم رئیسی در کاخ کرملین، صفحه اینستاگرامش بسته شد. بعد از اعتراضات سراسری در ایران، زینب موسوی دستگیر شد و پس از آزادی با قید وثیقه اعلام کرد که به دو سال حبس محکوم شده است و ۲۵ روز در انفرادی بوده است.
*
از دیگر کسانی که در این گزارش نامی از آنها نیامده است میتوان به دیگر هنرمندان تئاتر اشاره کرد که حسن معجونی بازیگر و کارگردان تئاتر، ۲۷ مهرماه، در استوری اینستاگرامش نام برده است. در آن فهرست، گذشته از اسمهایی همچون امیرحسین بریمانی -که در زندان فشافویه است و به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است- و کرم سلیمانی -که در گزارشهای پیشین درباره بازداشت هنرمندان در زمانه به آن اشاره کردیم- نامهایی همچون سجاد پورفتاحی، پژمان عبدی، غزاله رشیدی، محمد زارعی، شیوا موسی زاده، نازنین حاجیزاده، الهه بایرامیان، حسین اسماعیلی، علیرضا ایزدی، امیرحسین رحیمی، علیرضا عموزاد، مهدی حسینی، بهنام حیدری، علی یزدانی، دانیال صفدری، مهدخت رحمانی، امیرعلی رحمتی، پویا رنجبر و محمد ساجدی به چشم میخورد که گویا پژمان عبدی، غزاله رشیدی، محمد ساجدی و مهدخت رحمانی پیشتر آزاده شدهاند و بهنام دارابی در زندان فشافویه است.
گذشته از این هنرمندان، از دیگر کسانی که از این وضعیت سرکوب و تهدید هنرمندان آسیب دیدهاند باید به دنیا راد منشی صحنه سینما و نویسنده اشاره کرد که به دلیل انتشار تصویر صبحانه خوردن بدون روسریاش در قهوهخانهای در تهران بازدداشت شده بود که در روز ۱۷ مهر آزاد شد. از تلویزیون، مجتبی پوربخش، مجری شبکه ورزش صدا و سیما به دلیل حمایت از علی کریمی در اعتراضات ممنوعالتصویر شده است. میترا حجار، بازیگر، مدتی را در بازداشت بود. جعفر پناهی و محمد رسولاف پیش از اعتراضات سراسری به زندان افتاده بودند. امید هرمزی سازنده پادکست سرخابی در ۱۳ آبان بازداشت شد. بهمن دارالشفایی، روزنامهنگار، مترجم و مستندساز که در ۱۸ آبان با یورش به خانهاش، لوازمش را ضبط کردند. حماسه پارسا، نویسنده و کارگردان که همچنان در بازداشت است. حمید فرخنژاد در صفحه اینستاگرامش خبر داده است که ده ساعت بازجویی و دو مرتبه احضار شده است. هومن سیدی و پیمان قاسمخانی خبر از توقیف گذرنامهشان دادند، همچنان که مانی حقیقی و هدیه تهرانی و بهرام رادان خبر از توقیف گذرنامههایشان دادند. و این بگیر ببندها همچنان ادامه دارد.
نظرها
نظری وجود ندارد.