گزاش رخدادها − علیه اعدام در چند دانشگاه و با راهپیمایی سکوت در تهران، اصفهان، تبریز و رشت
دانشجویان در تهران و سنندج علیه اعدام ایستادند. در تهران مردم در ستارخان و نارمک نام محسن شکاری را فریاد زدند. در اصفهان، تبریز و رشت، معترضان پرشمار در راهپیمایی سکوت شرکت کردند.
دو روز بعد از اعدام محسن شکاری، معترض ۲۳ ساله که به خاطر بستن خیابان ستارخان و مجروح کردن یک بسیجی اعدامش کردند، معترضان خشمگین همچنان نام او را در خیابانها فریاد زدند.
در اعتراض به این اعدام و خطر اعدامهای بیشتر، چندین راهپیمایی سکوت برنامهریزی شده بود که در شهرهای تهران، کرج، اصفهان، تبریز و رشت، معترضان در آن پرشمار شرکت کردند. نیروهای سرکوب با این حال به این راهپیمایی سکوت حمله کردند و در ستارخان تهران دستکم ۲۰۰ معترض را بازداشت کردند.
در روز شنبه اعتراضات به شکل اعتراضات دانشجویی، راهپیمایی سکوت، تجمع شبانه و شعاردهی از جمله در شهرهای تهران، کرج، اصفهان، قم، رشت، رودسر، تبریز، اهواز، و سنندج ادامه داشت.
اعتراضات در دانشگاهها همچنان ادامه دارد. در سنندج نیروهای سرکوب به اعتراضات دانشجویان دانشگاه فنی دخترانه این شهر حمله کردند. دانشجویان در برابر آنها با سنگ مقاومت کردند. یک دانشجو در دانشگاه قم مقابل نماینده مجلس این شهر، مجتبی ذوالنوری را گرفت و با اشاره به اعدام محسن شاکری بر سر او فریاد زد: «چرا اعدام میکنید؟»
ستارخان و نارمک نام محسن شکاری را فریاد زدند
محسن شکاری، معترض ۲۳ ساله که به اتهام بستن خیابان ستارخان و مجروح کردن یک بسیجی اعدام شد، ساکن محله نارمک تهران بود. او کارگر بود و در ستارخان در یک کافیشاپ کار میکرد.
معترضان شامگاه ۱۹ آذر در پیادهروهای منطقه هفت حوض نارمک راهپیمایی کردند و شعار دادند: «محسن ما رو بردند، جنازه شو آوردن».
معترضان نارمکی همچنین فریاد زدند: «ما تماشاچی نمیخواهیم به ما ملحق شوید».
راهپیمایی سکوت معترضان در خیابان ستارخان از بعدازظهر ۱۹ آذر آغاز شد و همزمان تعداد زیادی نیروهای سرکوب سوار بر موتور به محله ستارخان گسیل شدند. در خیابان اصلی ستارخان نیروهای سرکوب به سمت راهپیمایی که در پیادهروها برقرار بود، گاز اشکآور و گلولههای پلاستیکی شلیک کردند.
چندین ویدئو در روز روشن از خیابان ستارخان منتشرشده که در آن نیروهای سرکوب به سمت پیادهها، مغازهها و معترضانی که در سکوت راه میروند شلیک میکنند. معترضان در شبکهها گفتند که به سمت آنها گلوله پلاستیکی، ساچمه و گلوله پینتبال شلیک کردند.
راهپیمایی سکوت با حمله نیروهای سرکوب، تبدیل به شعاردهی شد. در حالی که معترضان زیر ضرب و شلیک بودند برخی از آنها شعار «مرگ بر دیکتاتور» دادند.
شعار «وعدههاشون سرابه، جوابش انقلابه» در محله ستارخان:
در شب، تعداد معترضانی که شعار میداند افزایش پیدا کرد و زیر پل ستارخان تجمعی پرشمار شکل گرفت که در آن معترضان علیه حکومت شعار دادند و ماشینها با بوق ممتد حمایت کردند.
در ویدیویی که از خیابانهای جانبی محله ستارخان در شبکهها منتشر شده معترضان شعار میدهند:
«خیابون راه چاره است، سیدعلی پاره پاره است»
«وعدههاشون سرابه، جوابش انقلابه»
«بسیجی، سپاهی، داعش ما شمایید».
ستارخان همچنین شعار داد: «خامنهای قاتل، ما همه محسن هستیم».
یکی معترض زن هم ویدیوئی از خودرو خانوادگیشان را منتشر کرد که تمام شیشههای آن خرد شده است. این زن توضیح میدهد که به مأموران اعتراض کردند که یک پسر معترض را نزدند و آنها ۲۰ -۳۰ نفری به سمت ماشین آنها حملهور شده، شیشههای ماشین را شکستند، در ماشین را تخریب کردند و سر و صورت شوهر این خانم را زخمی کردند:
برخی از گزارشها حاکی از این است که دستکم ۲۰۰ معترض در ۱۹ آذر در محله ستارخان بازداشت شدند.
سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی تهران و حومه در بیانیه اعلام کرد که در راهپیماییهای محله ستارخان، امیرحسین سعیدی، فرزند حسن سعیدی کارگر زندانی این سندیکا بازداشت شده است. این سندیکا نوشت که به جز امیرحسین سعیدی، حدود ۲۰۰ نفر از معترضان در خیابان ستارخان دستگیر شدند.
بنا به پیگیریهای خانواده سعیدی بازداشتشدگان به پلیس امنیت گیشا و تعدادی از آنها به کلانتری ۱۳۸ جنتآباد در خیابان شاهین شمالی منتقل شدهاند. خانواده سعیدی فرزندشان را در این انتقالها گم کردند و مشخص نیست که امیرحسین سعیدی اکنون کجا بازداشت است.
در محله نازیآباد تهران تجمعی شبانه شکل گرفت که ابتدا به شکل تجمع سکوت بود. تعداد زنان در تجمع نازیآباد پرشمار بود و با بیشتر شدن آنها که به جمع ملحق شدند معترضان شعار ممتد آزادی دادند:
شامگاه ۱۹ آبان در محله جنتآباد تهران که معترضان که در چند هفته اخیر بیشتر از پشت پنجرهها شعار میدادند به محوطه منطقهای آپارتمانی آمدند، آتش روشن کردند و شعار دادند: «جمهوری اسلامی نمیخوایم نمیخوایم».
در روز در محله جنتآباد، راهپیمایی سکوت هم گزارش شد.
معترضان در خیابان شریعتی و حوالی متروی شریعتی راهپیمایی سکوت برگزار کردند. یک منبع از این منطقه به زمانه گفت که تعداد زیاد نبود اما راهپیمایی سکوت در این منطقه هم سرانجام تبدیل به تجمع شعاردهی شد:
«خانومم تجمع میرود. من وضعیتم از نظر شغلی جوری نیست که بروم. قرار بر راهپیمایی سکوت بود. با خانومم باهم رفتیم. تعدادی بودند. شاید ۲۰ نفر شعار میدادن و ۳۰ نفر تماشا میکردن. خانومها بیشتر بودن. رعایت قرار رو کردن و شعاری ندادند که خیلی تند باشه. حدود ۱۵ دقیقه شد که مامورا آمدن. خانومم گفت این روال است و میتوانیم برگردیم که برنگشتم.»
گلشهر کرج پرشمار آمد
در کرج در محله گوهردشت که در چند هفته اخیر زیر ضرب سرکوب بوده است، ایده راهپیمایی سکوت توانست چند صد معترض را به خیابان بیاورد.
در شبکهها ویدیوهایی منتشر شده که راهپیمایی پرشمار معترضان کرجی را نشان میدهد که بهصورت منظم در خیابانهای گوهردشت و صفی که شکل تظاهرات دارد راه میرود. صدای بوق ممتد ماشینها حامی آنهاست.
یکی از معترضان که در این صف شرکت کرده است، تعداد شرکتکنندگان در راهپیمایی سکوت گوهردشت را دستکم هزار نفر توصیف کرد و گفت نیروهای سرکوب به این تجمع هم حمله کردند و سعی کردند که معترضان را پراکنده کنند که با مقاومت و شعاردهی مواجه شدند.
این منبع به زمانه گفت که با آمدن مأمورها گروهی که با آنها به تظاهرات رفته بود را گم میکند اما ارزیابی همه آنها در بازیافتن یکدیگر این بوده که در گوهردشت دستکم ۵۰ نفر را در رابطه با تظاهرات بازداشت کردند.
تصاویر منتشر شده از اعتراضهای گوهردشت کرج نشان میدهد که شبتر این جمع شعار ممتد آزادی هم دادند.
در خیابان درختی و در محله گلشهر کرج هم راهپیمایی سکوت شکل گرفت که در آن معترضان کنار هم راه رفتند و گاهی دست زدند. راهپیمایی خیابان درختی را ببینید:
یکی از راویان از داخل راهپیمایی درختی میگوید «ما در درختی هستیم. داریم راهپیمایی سکوت انجام میدهیم. به امید پیروزی نور بر تاریکی.»
در شب کرجیها همچنین شعار دادند: «محسن ما رو بردن، جنازهاش رو آوردن». در ویدئوهای ساعتهای پایانی شب، معترضان به شکل محله محور در کرج آتش روشن کردند و شعار «مرگ بر دیکتاتور» غالب شد.
راهپیماییهای شبانه در اصفهان، تبریز و رشت
در محله چهارباغ اصفهان راهپیمایی سکوت با حضور پرشمار زنان برقرار شد. در این راهپیمایی برخی از معترضان در دست شمع داشتند. در فراخوانها آمده بود که برای محسن شاکری، شمع روشن خواهند کرد.
در تبریز معترضان پر شمار در راهپیمایی سکوت در خیابان ولیعصر شرکت کردند. در مقطعی این معترضان مرتب دست زدند و یا پا بر زمین کوفتند.
در قزوین هم راهپیمایی سکوت برقرار شد و تعدادی از زنان در این راهپیمایی روسریهای خود را از سر برداشتند.
در رشت معترضان به فراخوان اعتراض در سکوت به اعدام محسن شکاری پاسخ گفتند. آنها پرشمار در کنار خیابان ایستادند، مرتب و با ریتم باهم دست زدند و بر زمین پا کوبیدند. در رشت ماشینها با بوق ممتد معترضان را همراهی کردند. تظاهرات و تجمعهای سکوت رشت در امتداد خیابان علم الهدی و در میدان شهرداری گزارش شد.
در رودسر معترضان شبانه آتش روشن کردند و در تجمعی که شمار معترضان در آن زیاد بود شعار دادند: «مرگ بر دیکتاتور».
در اهواز معترضان در اعتراض به اعدام محسن شکاری در خیابان آتش روشن کردند و شعار «مرگ بر دیکتاتور» دادند.
دانشگاه علیه اعدام
در دانشگاه الزهرا دانشجویان در اعتراض به اعدام محسن شکاری روز ۱۹ آذر پلااکاری را بالا بردند که روی آن نوشته بود: ایران را بی«دار» میکنیم.
در شهر سنندج، دانشجویان دانشگاه فنی و حرفهای دختران سنندج برای محکوم کردن اعدام محسن شاکری تجمع برگزار کردند و شعار دادند: «محسن ما رو بردند، جنازهشو آوردند.»
تعدادی از این دانشجویان زن حجابشان را برداشتند. نیروهای امنیتی به اعتراضات دانشجویان دانشگاه فنی دخترانه سنندج یورش بردند. دانشجویان هم مقاومت کردند و در مقاومت به نیروهای سرکوب سنگ پرتاب کردند.
شعار «مرگ بر دیکتاتور» دانشجویان دانشگاه فنی و حرفهای دختران سنندج:
دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی همراه با فراخوانها برای راهپیمایی سکوت در این دانشگاه بدون شعار دادن و پرجمعیت راهپیمایی کردند. آنها از میدان اصلی دانشگاه جمع شدند و حرکت کردند. با ایستادن مقابل دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی «سرود زن» را همخوانی کردند و به سمت کتابخانه مرکزی در سکوت راهپیمایی کردند.
دانشجویان دانشگاه علامه در اعتراض به اعدام محسن شاکری و همچنین مرگ همدانشگاهیشان شهاب هاشمی که بدن بی جان و بر دار او در دانشگاه پیدا شد در دانشگاه تجمع کردند و دارهای نمادین به دیوار دانشگاه کوبیدند.
پس از فراخوانهای دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی برای تجمع در روز شنبه ۱۹ و یکشنبه ۲۰ آذرماه در پی مرگ مشکوک شهاب هاشمی، مسئولان دانشگاه علامه بیش از ۱۰۰ دانشجوی دانشگاه علامه را در شامگاه جمعه ممنوعالورود کردند. مسئولان دانشگاه با ارسال پیامکهایی به دست کم ۱۰۰ دانشجو گفتند که از روز شنبه ۱۹ آذرماه به مدت یک ماه حق ورود به دانشگاه را ندارند.
دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه در اعتراض به اعدام محسن شکاری تجمع برپا کردند و آن را «قتل عمد صورت گرفته» خواندند و این شعارها را دادند:
«عامل خون آذرند، تاج و عمامه بر سرند
دیو تویی، رذل تویی، مفسد فیالارض تویی
جلادان، پاسداران، مقدمتان خونباران
این آخرین پیامه، اعدام کنید قیامه
چه باحجاب، چه بیحجاب. پیش بهسوی انقلاب
نان، کار، آزادی، حجاب اختیاری»
این دانشجویان با توجه به سرکوب دانشگاه از روز ۱۶ آذر بیانیه آن روز را در ۱۹ آذر خواندند. این بیانیه دیکتاتوری محمدرضا شاه پهلوی را در سرکوب دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ را به دیکتاتوری جمهوری اسلامی پیوند میزند:
«از ۱۶ آذر ۱۳۳۲ که برای خوشخدمتی به اربابانتان، طاق نصرتی از خون را برای اعلیحضرت آراستید؛ تا ۱۶ آذر ۱۴۰۱ که دانشجویان را ربودید و ممنوعالورود کردید تا دلقکِ جمهور با خیال آسوده خاطره تعریف کند و دانشجویان استیجاریاش برایش کف و سوت بزنند؛ سودای مرگ ما را داشتید. این آرزو را به گور خواهید برد: "ما هنوز زندهایم."»
دانشجویان دانشگاه علم و فرهنگ در اعتراض به اعدام محسن شکاری جمع شدند و پلاکاردهایی علیه اعدام در دست گرفتند:
مجتبی ذوالنوری، نماینده مجلس، روز شنبه ۱۹ آذرماه در دانشگاه قم با اعتراض دانشجویان این دانشگاه نسبت اعدام محسن شکاری مواجه شد. یکی از دانشجویان زن خطاب به ذوالنوری میگوید: «چرا اعدام میکنید؟ چرا جوونهای ما را اعدام میکنید؟ چرا به ناحق اعدام میکنید؟… بستن خیابون اعدام داره؟»
ذوالنوری در تمام طول که این دانشجو مقابلش ایستاده بود و پرسشگری میکرد به صورت او نگاه میکرد و میخندید.
این زن دانشجو سپس مقابل ذوالنوری شعار میدهد: «این آخرین پیامه، اعدام کنید، قیامه». دانشجویان دیگر او را همراهی میکنند و شعار را تکرار میکنند.
مجتبی ذوالنوری که عضو کمیسیون امنیت مجلس هم هست از آغاز اعتراضات بارها علیه آنها که در خیاباناند و به ویژه دانشجوهای معترض موضع گرفته است. او یک بار خواستههای دانشجویان معترض را به داشتن «سلفهای مختلط» و «آغوش رایگان» تقلیل داد. در ماه اول واعتراضات هم او واکنشش این بود که بی حجابی ۷۴ ضربه شلاق دارد و «تذکر گشت ارشاد کف پیشگیری است.»
کانون نویسندگان ایران: علیه اعدام
کانون نویسندگان ایران در بیانیهای با عنوان «اعدام بس! قتل و کشتار و سرکوب بس!» نوشت که حکومت برای «خاموش کردن اعتراضات» «فقط به تهدید و سرکوب لجام گسیخته توسل جسته و جز کشتار جوانان پاسخ دیگری به اعتراضات نداده است.»
در بیانیه کانون آمده:
«حاکمیت در هراس از گسترش اعتراضها، طی یک ماه اخیر شماری از معترضان را هم به احکام مرگبار محاربه و افسادفیالارض محکوم کرده است…. در سحرگاه ۱۷ آذر محسن شکاری را سبعانه و بیشرمانه به کام مرگ فرستاد… بس کنید! پاسخ اعتراضهای مسالمتآمیز مردم به جان آمده قتل دولتی و اعدام نیست.»
کانون نویسندگان ایران در این بیانیه، اعدام محسن شکاری را محکوم میکند و هشدار میدهد که حکومت در پی اعدامهای دیگر است.
نظرها
نظری وجود ندارد.