ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

سرکوب گسترده و چندلایه روزنامه‌نگاران

چند روزنامه‌نگار در ایران در گفت‌و‌گو با «زمانه» از لایه‌های گسترده سرکوب و سانسور پس از قتل حکومتی ژینا امینی سخن می‌گویند.

از آغاز اعتراضات اخیر در ایران تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران بازداشت و زندانی شد‌ه‌اند و این روند همچنان ادامه دارد. در هفته‌های اخیر با یکی از گسترده‌ترین و شدیدترین دوره‌های سرکوب روزنامه‌نگاران و اعمال سانسور بر رسانه‌ها در ایران روبرو بوده‌ایم و به تازگی صدور حکم هجده سال حبس (ده سال قابل اجرا) برای یکی از خبرنگاران نشان‌دهنده شدت سرکوبی است که جریان دارد. به جز این، در بیانیه مشترکی که وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مدتی پیش درباره اعتراضات ایران منتشر کردند، به طور خاص به دو خبرنگار رسانه‌های رسمی در ایران اشاره شده بود و آنها به نوعی به جاسوسی متهم شده‌اند. می‌توان پیش‌بینی کرد که آنها و تعدادی دیگر از روزنامه‌نگاران نیز با احکامی سنگین روبرو خواهند شد.

انجمن صنفی روزنامه‌نگاران در گزارش اخیرش می‌گوید که همچنان ۳۰ خبرنگار در بازداشت به سر می‌برند اما شواهد نشان می‌دهد که سرکوب روزنامه‌نگاران شدیدتر از آن چیزی است که رسانه‌ای شده است. منابعی که ما در این گزارش با آنها صحبت کرده‌ایم، ابعاد دیگری از سرکوب روزنامه‌نگاران را فاش می‌کنند که کمتر به آنها پرداخته شده است. همچنین پس از چند هفته سرکوب، می‌توان به بخشی از اهداف نهادهای امنیتی در برخورد گسترده با خبرنگاران داخل ایران هم پی برد.

ابعاد پنهان سرکوب

روزهای ابتدایی اعتراضات سراسری در ایران با بازداشت دو روزنامه‌نگاری همراه بود که متهم بودند اخبار و گزارش‌هایی درباره ژینا (مهسا) امینی را منتشر کرده‌اند. امروز نیلوفر حامدی و الهه محمدی همچنان در بازداشت به سر می‌برند و اتهام آنها از انتشار خبر و گزارش، به همکاری با رسانه‌ها و نهادهای خارج از ایران و جاسوسی تغییر کرده است. از بازداشت این دو روزنامه‌نگار تا امروز، بسیاری دیگر از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در ایران بازداشت شده‌اند و برخی با قرار وثیقه موقتا آزاد شده‌اند و برخی دیگر همچنان در بازداشت به سر می‌برند و حکم تعدادی از آنها نیز صادر شده است.

بازداشت خبرنگاران الگوی تکرارشونده‌ای از سرکوب‌های گسترده در ایران است و موضوع تازه‌ای نیست اما به نظر می‌رسد که در ماه‌های اخیر حجم و شدت سرکوب گسترده‌تر از چیزی بوده که بازتاب یافته است. شواهد نشان می‌دهند آنچه درباره بازداشت‌ها منتشر شده تنها گوشه‌ای از فشارها و سرکوب روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در ایران است.

منابع متعددی به ما می‌گویند که در هفته‌های اخیر، عده‌ای از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران به نهادهای امنیتی احضار شده و ساعت‌ها مورد بازجویی قرار گرفته‌اند و تعداد این افراد بسیار بیشتر از افرادی است که بازداشت شده‌اند. در این مورد مسئله این است که احضارها و بازجویی‌هایی که به بازداشت منجر نمی‌شوند در اغلب موارد رسانه‌ای نشده و پنهان می‌مانند. همچنین منابع ما می‌گویند بسیاری از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران از طریق تماس‌های تلفنی تحت فشار قرار داشته‌اند و نیز شدت سانسورهای اعمال شده بر رسانه‌ها نیز به طرز ملموسی افزایش یافته است.

گسترش سانسور در رسانه‌های رسمی

اگرچه بازداشت و زندانی کردن خبرنگاران به عنوان نمود سرکوب شناخته می‌شود اما نکته قابل توجه این است که رسانه‌ها در ایران همیشه با سانسور روبرو بوده‌اند و این شکل دیگری از سرکوب است که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. حالا شواهد نشان می‌دهند سانسور رسانه‌ها در ایران در چند ماه اخیر شدت بیشتری داشته و به شکلی سازمان‌یافته‌تر اعمال شده است.

یکی از خبرنگاران داخل ایران که به دلایل امنیتی از ذکر نامش خودداری می‌کنیم درباره ابعاد سانسور به ما می‌گوید:

«سرکوب خبرنگاران و روزنامه‌نگاران در ایران فرایندی همیشگی است که بی‌وقفه ادامه دارد. به نظر من سانسور هم نوعی از سرکوب است که همیشه جریان داشته و شاید همیشگی بودنش باعث شده که عادی تلقی شود. اما در بحران‌ها و تلاطم‌های اجتماعی و سیاسی سانسور شدیدتر می‌شود.»

نکته قابل توجه این است که در ماه‌های اخیر سانسور فقط در حوزه‌های مربوط به سیاست تشدید نشده و دیگر حوزه‌های خبری هم همین وضعیت را داشته‌اند. یکی از خبرنگاران ورزشی داخل ایران به ما می‌گوید:

«در هفته‌های ابتدایی اعتراضات در بخشی از گزارشم درباره مسابقات ورزشی اشاره‌ای به اعتراضات ورزشکاران هم کردم. نکته خاصی در گزارشم وجود نداشت و اشاره‌ای مختصر به اعتراض علنی ورزشکاران کرده بودم. این موضوعی نبود که ما برای اولین‌بار مطرح کنیم و خود ورزشکاران به صورت آشکار در حین مسابقات یا در فضای مجازی مطرح کرده بودند اما مدیر رسانه صدایم کرد و نامه‌ای را نشانم داد که در آن از همه رسانه‌ها خواسته شده بود به هیچ‌وجه به اعتراضات دامن زده نشود و گزارشم حذف شد.»

اما ابعاد سانسوری که در پی جنبش اعتراضی اخیر بر رسانه‌های داخل ایران اعمال می‌شود تنها محدود به مسایل روز نیست. یکی از منابع ما می‌گوید در هفته‌های اخیر حتی برخی از مقاله‌ها و یادداشت‌هایی که به موضوعاتی تاریخی مثل کشتارهای دوران هیتلر مربوط بوده‌اند امکان انتشار پیدا نکرده‌اند «چرا که این احتمال وجود داشته که بگویند شبیه‌سازی صورت گرفته و با رسانه برخورد کنند. تعداد مطالبی که در این مدت از صفحات روزنامه‌ها یا از روی سایت‌های خبری حذف می‌شوند و هیچگاه منتشر نمی‌شوند چندبرابر گذشته شده است.»

وضعیت فعلی این پرسش را مطرح می‌کند که چرا به رغم اعمال سانسوری حداکثری بر رسانه‌ها در ایران باز هم تعداد زیادی از خبرنگاران بازداشت و زندانی می‌شوند؟

گسترش سانسور و سرکوب در فضای مجازی

سانسور و اعمال محدودیت بر خبرنگاران فقط محدود به رسانه‌های رسمی نیست. خبرنگارانی که ما با آنها صحبت کرده‌ایم می‌گویند بارها به خاطر پستی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده‌اند یا حتی به خاطر بازنشر مطلبی در فضای مجازی تهدید شده‌اند. یکی از خبرنگاران درباره موانع و محدودیت‌های فعالیت‌های خبرنگاران داخل ایران در شبکه‌های اجتماعی می‌گوید:

«همه ما به طور طبیعی می‌دانیم که نمی‌توانیم هر چیزی را در شبکه‌های اجتماعی مطرح کنیم و درواقع نوعی خودسانسوری از پیش وجود دارد با این حال در این دو، سه ماه این مسئله حادتر شده است. تجربه مشترک بسیاری از ما در این مدت این بوده که تماس گرفته‌ و دستور داده‌اند که فعالیت‌ات را محدود کن یا اصلا فعالیتی در فضای مجازی نکن. یکی از دوستان خبرنگار را به خاطر چند خطی که در توئیتر نوشته بود احضار کردند و چند ساعت بازجویی‌اش کردند. عجیب اینکه در بازجویی‌ حتی درباره گزارش‌هایش که در رسانه‌ رسمی منتشر کرده هم صحبت کرده‌اند و گفته بودند سیاه‌نمایی می‌کنی و به خارج خط می‌دهی. این در حالی است که می‌دانیم سانسور در رسانه‌های ایران تا چه میزان از پیش اعمال می‌شود و امکان چنین چیزی اساسا وجود ندارد چون به راحتی رسانه را تعطیل می‌کنند. اما نهادهای امنیتی در مدت اخیر پا را فراتر گذاشته‌اند و از خبرنگاران درباره محتوای گزارش و مطالب‌شان در رسانه‌های قانونی موجود سوال و جواب می‌کنند.»

نکته قابل توجه دیگر این است که سانسور یا محدود کردن فعالیت خبرنگاران در شبکه‌های اجتماعی به شیوه‌های مختلفی صورت می‌گیرد و در مواردی از طریق مدیران مسئول رسانه‌ها به خبرنگاران فشار آورده می‌شود تا ردی از فشارهای نهادهای امنیتی باقی نماند. یکی از روزنامه‌نگاران باسابقه در این مورد به ما می‌گوید:

«نهادهای امنیتی روی فعالیت روزنامه‌نگاران و خبرنگاران در فضای مجازی حساس هستند. بارها پیش آمده که از این نهادهای امنیتی با مدیرمسئول تماس بگیرند و از او بخواهند که به خبرنگار رسانه‌اش بگوید که پستی که در شبکه مجازی منتشر کرده حذف کند وگرنه برخورد می‌کنند. مدیرمسئول‌ها هم خبرنگاران را تحت فشار قرار می‌دهد و درواقع خواسته نهادهای امنیتی را ابلاغ می‌کند و چاره‌ای نمی‌ماند جز اینکه پست حذف شود. این مسئله‌ای تازه نیست و مثلا در آبان ۹۸ و پیش از قطع سراسری اینترنت، یک روز مدیرمسئول رسانه‌ای که آن زمان در آنجا مشغول به کار بودم بیش از ده نفر از بچه‌ها را جداجدا به دفترش خواست و با عصبانیت گفت که مراقب فعالیت‌شان در شبکه‌های اجتماعی باشند. از نهادی امنیتی تصویر توئیت یکی از اعضای تحریریه را برای مدیرمسئول ارسال کرده بودند و او در موبایل‌اش اسکرین‌شات را نشان داده بود و گفته بود که پست را حذف کن. به همه ما می‌گفت اگر بازداشت شوید کاری از ما ساخته نیست.»

تلاش برای پوشاندن سرکوب

توقیف رسانه‌ها و مطبوعات یکی از راه‌های همیشگی حکومت برای مسدود کردن اندک منفذهای موجود در فضای رسمی رسانه در ایران بوده است. در ماه‌های اخیر اگرچه تعداد زیادی از خبرنگاران و روزنامه‌نگاران به خاطر گزارش‌ها و نوشته‌هایشان در رسانه‌های رسمی با برخوردهای متنوع نهادهای امنیتی روبرو شده‌اند اما برخلاف رویه همیشگی با توقیف یا فیلتر دسته‌جمعی رسانه‌ها و مطبوعات و سایت‌های خبری روبرو نبوده‌ایم. به نظر می‌رسد نهادهای امنیتی تصمیم گرفته‌اند به جای تعطیل کردن رسانه‌ها با خبرنگاران و روزنامه‌نگاران برخورد کنند تا رسانه‌های موجود مجبور شوند که از درون خودشان دستورالعمل‌های موجود را به طور کامل رعایت کنند و به سراغ موضوعات حساسیت‌زا نروند. یکی از روزنامه‌نگاران درباره این موضوع به ما می‌گوید:

«بازداشت تعدادی از خبرنگاران در مدت اخیر به دلیل مصاحبه با خانواده تعدادی از بازداشت‌شدگان محکوم به اعدام بوده است. این گزارش‌ها در رسانه‌های رسمی منتشر شده‌اند و با یک جستجوی ساده می‌توان این گزارش‌ها را در این رسانه‌ها یافت. درواقع کار به جایی رسیده که خبرنگاران به دلیل کار کردن در همین رسانه‌های موجود بازداشت و زندانی می‌شوند.»

در مجموع می‌توان گفت که نحوه سرکوب روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها در ماه‌های اخیر پیچیده‌تر و چندلایه‌تر از گذشته شده و در مواردی بازداشت خبرنگاران و روزنامه‌نگاران جایگزین توقیف رسانه‌ها شده است. درواقع حکومت با مسدود کردن شبکه‌های اجتماعی از یک‌سو و بازداشت و زندانی کردن مداوم روزنامه‌نگاران در پی این بوده که روند خبری داخل کشور را به طور کامل مختل کند.

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

  • فرهاد - فرهادیان

    دیگر از جمهوری اسلامی چیزی بنام حکومت باقی نمانده است یک دار و دسته ی وابسته به مافیای خرید و فروش و قاچاق مواد مخدر اسلحه و پولشوئی باقی مانده که اساسا با حق و حقوق شهروندی مخالف بوده و اولترا فاشیست هستند از اینرو هر محملی که منجر به یک سری اسناد معتبر شود هراس دارند وگرنه خبر رسانی برایشان مهم نیست چون هیچ خبری پنهان نمانده است حکومتی از خبر رسانی وحشت دارد که یک حکومت متعارف پاسخگو حداقل به مجامع جهانی هست مانند حکومت شاه . اما این دارو دسته فقط از سندی که قابل ارائه به مجامع بین المللی باشد و نتوانند زیرش بزنند وحشت دارند و خبرنگاران چون این سوابق را بعنوان یک پرونده ی منظم پی گیری می کنند از کار سیستماتیک خبرنگاران به شدت وحشت دارند هم اکنون در مجامع حقوق بشری از همین گزارشها جهت محکومیت عوامل جمهوری اسلامی استفاده می شود و مهمترین مسئله در اینجاست که اینها در سطح جهان شناسائی می شوند و دیگر نمی توانند با پاسپورتها و نامهای مختلف ماموریت های خارج کشور برای جاسوسی و توسعه ی تروریسم و قاچاق استفاده کنند در واقع سند باعث شناسائی شده و فردی که سالها برای آموزشهایش هزینه شده سوخته می شوند و با توجه به اینکه کمتر آدمی ست که داخل چنین کانالهائی می شوند این افراد مثل سکه هستند که از بین می روند . پس هر جریانی مانند خبرنگاران که کار سیستماتیک کنند تحت سخت ترین فشارها قرار می گیرند لذا خبرنگاران هم باید خیلی با دقت این اسناد را فورا به دوستانشان در خارج کشور ارسال کنند تا با دستگیری هایشان اسناد از بین نروند و همچنین باعث خارج شدن از طبقه بندی هم می شوند