«پری آبادان» ساخته سپیده فارسی در برلیناله: بازنگری در تاریخ تحریف شده خشونتها
لیلا صلاحی ــ بعد از گذشت دو سال از کرونا، جشنواره فیلم برلین به صحنه بزرگ جشنوارههای سینمایی جهان بازگشت. علاوه بر اوکراین، ایران در مرکز توجه قرار دارد. بازنمایی و بازنگری در تاریخ معاصر ایران از موضوعات فیلمهای «مستقل» ایرانی در هفتاد و سومین جشنواره فیلم برلین است.
هفتاد و سومین دوره جشنواره فیلم برلین (برلیناله) پنجشنبه شب ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ در پایتخت آلمان، تحت تأثیر جنگ اوکراین و اعتراضات سراسری در ایران آغاز به کار کرد. همبستگی با اوکراین در لوگوی جشنواره که به رنگ پرچم اوکراین است، بازتاب یافته و در مجموع ۹ فیلم درباره حمله نظامی روسیه به اوکراین به نمایش درمیآید.
چندین فیلم نیز از سینمای مستقل ایران در جشنواره فیلم برلین حضور دارد. جشنواره بینالمللی فیلم برلین برای نخستین بار با انتشار بیانیهای اعلام کرد که به نمایندگان بخش حکومتی سینمای جمهوری اسلامی اجازه حضور در این رویداد فرهنگی نمیدهد. این ممنوعیت شامل همه نهادها، شرکتها و همراهان فیلمها است.
همچنین میزگردهایی با فیلمسازان ایرانی و اقدامات اعتراضی برگزار میشود. ماریت ریسنبک، مدیر اجرایی جشنواره فیلم برلین گفته است:
ما می خواهیم توجه را به رنج مردم جلب کنیم. ما میخواهیم برای معترضان ایرانی حمایت اخلاقی ایجاد کنیم.
پری آبادان
فیلم «پری آبادان» با نام بینالمللی «آژیر» ساخته سپیده فارسی، فیلمساز ایرانیتبار مقیم فرانسه بخش پانورامای جشنواره فیلم برلین را افتتاح کرد.
سال ۱۹۸۰، کلانشهر آبادان، بزرگترین شهر بندری در ایران است. امید با دوستانش فوتبال بازی میکند که موشکی به پالایشگاه نفت آن حوالی میخورد. خیلی طول نمیکشد که این حمله ارتش عراق شهر آبادان را به آشوب میکشد. امید میبیند برادر بزرگترش سوار کامیون حمل رزمندگان به جبهه میشود. مادرش خرتوپرتهایی را جمع کرده و آماده است که خانوادهشان بگریزد اما امید قبول نمیکند. او و پدربزرگش میمانند. امید که کمسنوسالتر از آن است که اسلحه به دست بگیرد، مایحتاج گروهی از افراد دیگری را هم تأمین میکند که آنجا ماندهاند و حالا نیاز آنها را با هم متحد کرده است. او مصمم است دست از جستوجوی برادرش برندارد و راهی برای فرار از شهر تحت محاصره پیدا کند.
سپیده فارسی در قالب چنین داستانی و با یک رویکرد مینیمالیستی آغاز جنگ ایران و عراق را از خلال کشمکش پسرکی بر سر بقا در شهری اشغالی ترسیم میکند. در این مسیر، قهرمان با اشخاص گوناگونی مواجه میشود که میبینند جنگ آنها را در نقطه عطف زندگیشان قرار داده و باید طرحی نو برای آیندهشان بریزند.
سیپده فارسی در نشست خبری این فیلم گفت تصمیم به ساخت فیلم درباره این برهه از تاریخ ایران یعنی جنگ با عراق به مدتها پیش برمیگردد. کار طراحی این انیمیشن را زاون نجار برعهده داشته است. فارسی در پاسخ به این سؤال که اکنون در بحبوحه انقلابی فمینیستی در ایران، چه پیوندی بین این فیلم و وضعیت فعلی میبیند، جواب داد:
یکی از جوانب مورد علاقه من (و جواد جواهری) که در این فیلم به آن پرداختیم، دورههای گذار است که اکنون ایران یکی از این دورهها را سپری میکند و این احساس که انقلابی در جریان است. هر چند روزهایی هست که فکر میکنیم تمام شد اما همین الان که ما صحبت میکنیم خیلی از مردم در خیابانها هستند و همین دیشب [۲۷ بهمن] در بسیاری از شهرها شورش به پا بود. این دورههای گذار خیلی برای من جذاب هستند و دوره ۱۹۸۰ که در این فیلم از آن سخن میگوییم آغاز جنگ است و کمتر از دو سال از انقلاب گذشته پس هنوز اثراتی از قبل انقلاب هست و با وجود این انقلاب شده و ما هم تلاش کردیم همین را نشان بدهیم. زاون سعی کرد در طراحی خود عناصر گرافیکی قبل انقلاب را در فیلم وارد کند و با عناصر دیگری همچون صدای خواننده این دوره گذار را نشان دهیم. چون به نظر من تاریخ از لایههای مختلفی تشکیل شده است و نمایش این لایهها جالب است.
استقلال در سینما
زاون درباره روند طراحی آبادان که شهری واقعی است و تحقیق و رویکرد هنری به طراحی صحنههای متأثرکننده و واقعنمای جبهه در فیلم «پری آبادان» گفت:
وقتی با سپیده و جواد آشنا شدم، بازگویی این داستان برای آنها خیلی مهم بود اما برای من هم تکاندهنده بود، چون خانواده من در سوریه و لبنان داستان مشابهی داریم. پس این داستان بخشی از داستان من هم بود و میخواستم تصاویر خیرهکنندهای بسازم. آبادان امروز با آبادان ۱۹۸۰ تفاوت بسیاری دارد، پس تحقیقات جامعی انجام دادیم تا خیابانها و کل شهر را از نو خلق کنیم. مثل قدم زدن در شهری بود که دیگر وجود خارجی ندارد. حتیالمقدور با آدمهای بیشتری حرف زدیم و تمام تصاویر و اطلاعات را جمع کردیم و تصاویر فیلم را از روی آنها ساختیم.
سپیده فارسی در ادامه نشست خبری فیلم «پری آبادان» در پاسخ به این پرسش که آیا خود را نماینده سینمای مستقل ایران میداند گفت: «هر کسی اول از همه نماینده خودش است. من نماینده سینمای مستقل نیستم اما به این سنما تعلق دارم. در سالهای گذشته که کارم را شروع کردم هیچ کدام از فیلمهای من، با یا بدون جواز، اجازه نمایش در ایران را نیافتند. همه فیلمهایم سانسور شدند. به نظرم دوره بهاصطلاح "هنر آزاد انقلابی" در ایران به پایان رسیده، منظورم سینمای تبلیغاتی است و این را به فال نیک میگیرم که جشنواره برلین به سینمای مستقل چراغ سبز نشان داده، به مبارزان راه آزادی که فکر میکنم در ماههای آتی قویتر خواهند بود.»
فارسی سپس درباره انقلاب ایران یادآوری کرد: «اظهار همدلی با انقلاب ایران برای ما خیلی مهم است. ما اینجا در کشوری آزاد هستیم و جشنواره برلین در رسانههای بینالمللی بازخوردی قوی دارد و ما هم از انقلاب حمایت میکنیم چون چشم آنها به ماست.»
آغازگران جنگ
فارسی در پاسخ به ضرورت بازنگری در واقعیتهای جنگ ایران و عراق گفت:
سخن گفتن از جنگ همیشه مهم است. چون جنگ تمام میشود اما ردپاهایی به جا میگذارد. هنوز از جنگ جهانی دوم حرف میزنیم، از جنگ ویتنام. سخن گفتن از این جنگها همیشه به جاست. وقتی ما شروع به ساخت این فیلم کردیم هیچ نشانهای از انقلاب زن زندگی آزادی، انقلاب مهسا/ژینا نبود اما مسائلی که در متن فیلم مطرح میشوند، همگی مسائلی هستند که در مدت چهل و چهار سال مقاومت مردم از راههای مختلف بهجا و وارد بودند. جنگ ایران و عراق اولین جنگ خاورمیانه بود و امکان قساوتهای بعدی بیشماری را فراهم کرد. به نظر من هنوز خیلی چیزها در این مورد میتوان گفت.
حمیدرضا جاودان نیز در ادامه و در تکمیل سخنان فارسی گفت: «پل والری، شاعر و سیاستمدار فرانسوی میگوید جنگ یعنی دو نفر که همدیگر را نمیشناسند همدیگر را میکشند به نفع دو نفری که همدیگر را میشناسند اما همدیگر را نمیکشند. جملهای در فیلم از زبان امید آمده که از مهندس میپرسد: چه کسی اول جنگ ایران و عراق را شروع کرد؟ مهندس میگوید: نه ایران، نه عراق. خدا جنگ را شروع کرد.»
در یکی از صحنههای این فیلم زن جوانی تصمیم میگیرد حجابش را بردارد و به جای رگبند روی پای زخمی یکی از مجروحان جنگ ببندد. علاوه بر فاصلهگیری از روایت تحریف شده تبلیغاتی حکومت در فیلمهای موسوم به «دفاع مقدس»، با قتل حکومتی ژینا – مهسا- امینی و اعتراضات اخیر در ایران این صحنه معنای نمادینی مییابد.
سپیده فارسی پیش از این در مصاحبه با واریتی گفته بود در سال ۲۰۱۷ که فیلمنامه این فیلم را مینوشت، تنها فکرش نشان دادن زن جوان شجاعی بود که به شیوه خودش از پس شرایط اضطراری برمیآید. موسیقی متن فیلم نیز آمیزهای از موسیقی سنتی ایران در تلفیق با ژانرهای موسیقی غربی از جمله راک، پاپ و جاز است.
مستند «جایی که خدا نیست» مهران تمدن، درباره تجربه تقی رحمانی، هما کلهری و مازیار ابراهیمی از تجربههایشان در زندانهای جمهوذی اسلامی، «هفت زمستان در تهران» درباره ریحانه جباری و مستند دیگری از مهران تمدن با نام «بزرگترین دشمن من» از دیگر آثاری هستند که برای بازنگری و بازنمایی تاریخ معاصر ایران در جشنواره فیلم برلین به نمایش گذاشته میشوند.
گلشیفته فراهانی، بازیگر ایرانی در جمع هیئت داوران برلیناله حضور دارد که ریاست آن را کریستن استوارت، بازیگر آمریکایی عهدهدار است.
والسکا گریزباخ، کارگردان آلمانی، رادو ژوده، کارگردان اهل رومانی، فرنسین میزلر، کارگردان آمریکایی، کارلا سیمون، کارگردان اسپانیایی و جانی تو، کارگردان و تهیهکننده برجسته هنگکنگی از دیگر اعضای هیئت داوران فتاد و سومین جشنواره فیلم برلین هستند.
نظرها
نظری وجود ندارد.