جامعه الجیبیتی پلاس ایران در گذر ۱۴۰۱
سال موج رنگینکمانی جامعه کوییر در قیام ژینا
گزارش سالانه - در سالی که گذشت، جامعه کوییر چه کرد؟ نگاهی به مهمترین رویدادهای جامعه الجیبیتی پلاس ایران
برای جامعه الجیبیتی پلاس (همجنسگرایان، دوجنسگرایان، افراد ترنس، نانباینری، کوییر، اینترسکس، اسکشوال و مانند آن) داخل ایران، سالی که گذشت در دوگانگی مرسوم نظام ولایت فقیه قرار داشت. از یک سو، از گفتههای علی خامنهای و از سوی دیگر تلاشهای دیگر مدیران مانند مدیر جشنواره فیلم کوتاه تهران، نظام تمام تلاش خود را به کار بست تا جامعه کوییر را انکار کند و به کمپین چهل و اندی ساله خود علیه حق حیات آنها ادامه دادند.
در مقابل، موج رنگینکمانی افراد جامعه کوییر در گذر جنبش «زن، زندگی، آزادی»، مشاهدهپذیری بیشتری به آنها در جامعه بزرگتر، بهخصوص در فضای مجازی داد. افراد با بالا گرفتن پرچم رنگینکمانی، با شعارنویسی، با به آغوش کشیدن و بوسیدن یار در خیابانهای ایران، جامعه را به حضور خود بیشتر عادت دادند.
در خارج از ایران، برای نخستین مرتبه در تاریخ جامعه الجیبیتی پلاس ایرانی، نمایندگان این جامعه در سنهای تظاهراتهای مردمی حاضر شدند و مشخصتر از بقیه مکانها، از جمله در تظاهرات تاریخی برلین و همچنین در شورای حقوق بشر سازمان ملل، در کنار نمایندگان دیگر اقشار به حاشیه رانده شده، مطالبات خود را مطرح کردند.
در این سال همچنان دیگر بخشهای جامعه تلاش بیشتری برای همراهی با مطالبات جامعه کوییر داشتند. از جمله حضور این جامعه در منشورها و بیانیههایی که در همراهی با انقلاب ژینا منتشر شدند.
این یادداشت نگاهی به مهمترین رویدادهای این جامعه در گذر سال ۱۴۰۱ هجری شمسی است.
موج رنگین کمانیِ «ما هم حقوق بشر داریم»
«برای ترسیدن به وقت بوسیدن،
برای بوسیدن به وقت آزادی،
برای عشق، عشق است.»
در روزنامهنگاری انگلیسی میگویند «یک عکس خبری خوب مثل یک متن هزار کلمهای حرف میزند». عکسهایی که در گذر ماههای اخیر از خیابانهای مختلف ایران به دست مخاطبان شبکههای اجتماعی رسید، همگی حول یک محور مشترک بودند: ما، جامعه الجیبیتی پلاس، هستیم، انکار نمیشویم، حذف نمیشویم و به حاشیه هم رانده نخواهیم شد.
در این آلبوم، تصاویری از حضور جامعه کوییر ایران در انقلاب ژینا را تماشا کنید:
خارج از ایران هم جامعه کوییر به شکلهای مختلف در اعتراضات مردمی حاضر شد. یک نمونه متفاوت، رقص اعتراضی ووگ مقابل سفارت جمهوری اسلامی در شهر کیتو، پایتخت اکوادور بود:
مانیفستی برای مطالبات جامعه کوییر
«مانیفست جامعهی الجیبیتیآیکیو پلاس ایران و افغانستان در میانهی انقلاب» ابتدا در وبسایت رنگالری منتشر شد و سپس در وبسایت دادخواست قرار گرفت تا دیگر علاقهمندان هم آن را امضا کنند.
این مانیفست با این پاراگراف شروع میشود:
«جمعی از اعضا و کنشگران جامعهی الجیبیتیآیایکیو پلاس ایران و افغانستان و کنشگران کوئیر فمنیست و ترنس فمنیست، در ادامه انقلاب این روزهای ایران مانیفستی را در خطاب به اپوزیسیون ایران و کلیت جامعه نوشتهاند.»
سپس «هدف این مانیفست و جایگاه آن» و «معرفی: ما که هستیم؟» پاسخ داده میشوند و درنهایت در ۴۶ بند، مطالبات این جامعه مطرح میشود.
بند چهار منشور کارگری
وقتی «منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران» توسط ۲۰ تشکل و نهاد مستقل صنفی و مدنی همزمان با چهل و چهارمین سالروز انقلاب ۵۷ منتشر شد، به جامعه کوییر هم مستقیم اشاره کرده بود. بند چهار این منشور میگوید:
«۴. اعلام بلادرنگ برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرمهای تبعیض آمیز علیه تعلقات و گرایشهای جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعهی رنگین کمانیِ "الجیبیتیکیوآیایپلاس"، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل مردسالارانه.»
این نخستین مرتبه است که یک منشور گروههای کارگری داخل ایران، به حقوق بشر افراد با گرایشهای جنسی و هویتهای جنسی مختلف اشاره میکند.
وبسایت رنگالری: برای هنر، پژوهش و گفتمان کوییر
همزمان با روز آیداهوت در ۱۷ مه، «روز جهانی مبارزه با همجنسگراهراسی و ترنسهراسی و کوییرهراسی»، وبسایت رنگالری با یک نمایشگاه آنلاین از هنر کوییر آغاز به کار کرد.
رنگالری یکی از انگشتشمار وبسایتهای فارسیزبان است که متمرکز بر جامعه الجیبیتی پلاس ایران مرتب مطلب منتشر میکند. این وبسایت در معرفی خود میگوید:
«رنگالری وبسایتی است که به صورت مشارکتی و مستقل توسط اعضا و کنشگران جامعه الجیبیتیکیو پلاس ایرانی تاسیس و اداره میشود و مطالبی را با موضوعات متنوع (مقاله، گزارش، مصاحبه، نقد، ادبیات و هنر) برای دسترسی اعضای این جامعه تهیه و منتشر میکند.»
پرونده الهام چوبدار و زهرا صدیقی در ارومیه
الهام چوبدار و زهرا صدیقی همدانی یک جرم مشترک داشتند: «عشق». آنها عشق را جلوی دوربین بیبیسی فارسی هم برده بودند. جمهوری اسلامی ایران البته برای جلوگیری از فشارهای بینالمللی، جرم آنها را «سر شبکه قاچاق دختران و زنان ایرانی به یکی از کشورهای منطقه جهت فحشا و هدایت و پشتیبانی از گروههای همجنسگرایی که تحت حمایت سرویسهای اطلاعاتی فرامنطقهای» خوانده بود.
زهرا صدیقی همدانی با نام «ساره» در فضای مجازی حضور داشت. او در کردستان عراق جلوی دوربین رفت و سپس توسط پلیس اقلیم کردستان عراق شناسایی و دستگیر شد. پس از آزادی، او با گذر از مرز ایران، سعی داشت خودش را به ترکیه برساند که مجددا بازداشت شد.
بازداشت این دو کنشگر کوییر در نهایت منجر به فشارهای بینالمللی شد، از وقتی کارشناسان سازمان ملل خواستار توقف اعدام این دو شدند و یا وقتی که ۵۵ سازمان بینالمللی خواستار آزادی بی قید و شرط ساره شدند.
قوه قضائیه جمهوری اسلامی این دو فعال جامعه الجیبیتی را ابتدا به اعدام محکوم کرد، اما به گفته ششرنگ، دیماه ۱۴۰۱ حکم اعدام آنها لغو شد. سپس الهام چوبدار توانست با وثیقه یک میلیارد تومانی از زندان به صورت موقت خارج شود.
زهرا صدیقی همدانی نیز به ساعاتی پیش از سال تحویل ۱۴۰۲ با تامین وثیقه دو میلیارد تومانی از زندان خارج شد.
نفرتپراکنی به شیوه علی خامنهای و بقیه
بهرغم حضور آشکارتر افراد جامعه کوییر در ایران و خارج از ایران در گذر سال شمسی گذشته، جمهوری اسلامی هم بیکار ننشست و همچنان با حداکثر توان به نفرتپراکنی علیه افراد جامعه الجیبیتی پلاس ادامه میدهد. در این کمپین که بیش از چهار دهه امتداد یافته است، مقامات ارشد جمهوری اسلامی ابتدا تلاش میکنند تا وجود رابطه با همجنس در ایران را انکار کنند و سپس آن را به فرهنگ غرب نسبت بدهند بدون آن که توجه به تاریخ، ادبیات و هنر ایران بیاندازند.
علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران یکی از مقاماتی است که مرتب علیه جامعه کوییر صحبت میکند. یک مثال بارز آن صحبتهای او برای عید مبعث بود که مانند همیشه همزمان در صداوسیمای ایران هم پخش شد. او همجنسگرایی را «جاهلیت مدرن غرب» خواند و گفت:
«غارت کشورهای ضعیف؛ ابتذال اخلاقی. ابتذال اخلاقی و هرج و مرج اخلاقی بهشدت [وجود دارد]. مسئلهی همجنسگرایی و امثال اینها - که دیگر واقعاً شرمآور است، که آدم از تکرار کردنش و گفتنش هم شرم میکند - هرج و مرج عجیب جنسی؛ اینها امروز در دنیا وجود دارد. اینها همان چیزهایی است که آن روز بود، امروز هم همانها هست؛ منتها آن روز محدود بود، امروز گسترده است، سازماندهی شده است. پشت خیلی از این فسادها و مفاسد، منطقهای مصنوعی درست شده، یعنی پشتوانههای منطقی و فکری برایش درست کردهاند، مبنای فکری برایش درست میکنند و به بشریت ارائه میکنند.»
این شیوه نفرتپراکنی، از سمت مقاماتی مانند خامنهای عرضه میشود و سپس ارتش سایبری آن را تکرار میکند. در کنار آن، از جبهه چپ و راست، مانند گفتههای عمادالدین باقی یا مجید توکلی، چهرههای مختلف جامعه هم همجنسگراهراسیشان را نشان میدهند.
عمادالدین باقی در توییتر و در واکنش به دو همجنسگرا از واژه «چندشآور» استفاده کرد و به عنوان کسی که با چهرهای حامی «حقوق بشر» شناخته میشود، هیچوقت حاضر به عذرخواهی نشد.
مذهب و سنت وقتی به این موجهای نفرتپراکنی اضافه میشود، جان افراد را به خطر میاندازد.
قتل دردناک امیرحسین خادمی
امیرحسین خادمی، کودک ۱۶ ساله اهل روستای حاجیآباد شهرستان رزیندشت در استان فارس بود. جسد او را شهریور ۱۴۰۱ در بستر خشک یک رودخانه یافتند. پیش از کشته شدن، خادمی به پلیس مراجعه کرده بود تا گزارش آزار جنسی را بازگوید. پلیس از او نامه پزشکی قانونی خواسته بود و او را رها کردند تا برود. اما چند ساعت بعد کشته شد.
خانواده امیرحسین خادمی میگویند صاحبکارش از او خواسته «سه ساندویچ» بخرد و برای صاحبکار و دو نفر دیگر ببرد. البته این بهانهای است تا از او سوءاستفاده جنسی کنند. پسرخاله او به اعتماد آنلاین گفت:
وقتی امیرحسین به محلی که آنها میگویند، میرود، آنها هر بلایی که میخواستند سر این پسر ۱۶ ساله میآورند. امیرحسین حدود یک سال برای صاحبکارش بدون دریافت هیچ مزدی در سرما و گرما کار کرد و فقط برای اینکه کار یاد بگیرد به آنجا میرفت اما خوب مزدش را دادند... مرگ امیرحسین فقط و فقط به خاطر کوتاهی مراجع قضایی و ماموران بود.
صاحبکار خادمی و دو نفر دیگر بازداشت و دستکم یک نفر برای قتل و تجاوز به اعدام محکوم شده است. هرچند به گفته خواهرش، قتل او «قلب ایران را بهدرد آورد».
فرد مبتلا به اوتیسم که پس از ربایش و تجاوز، عریان رها شد
نمونههای نفرتپراکنی علیه جامعه کوییر محدود به افراد این جامعه نیست. وقتی آزاد در مورد هویت و گرایش جنسی، همچنین روابط جنسی در جامعه صحبت نمیشود و همهچیز محدود به تلاش برای تولید مثل، برپایه دیدگاههای خامنهای میشود، همه جامعه به خطر میافتد.
مثال بارز آن کودکی بود که از سوار شدن به یک موتور تاکسی رنج برد. ابتدا کمپین معلولان با کمک مادر این کودک، فرزاد، این خبر را منتشر کرد: «یک موتورسوار که در سطح تهران مسافرکشی میکند در روز روشن پسرم را ربود و به او تجاوز کرد.»
موتورسواری به اسم تاکسی، در خیابان مولوی، فرزاد را در حضور مادرش سوار میکند اما وقتی حواس مادر صرف یافتن برنامه اتوبوسها میشود، او را میرباید. او را چند روز بعد در بیمارستان فیروزآبادی مییابند که برای چهار روز با طناب و پارچه به تخت بسته شده و بدناش لبریز از کبودی است.
کمپین معلولان نوشت:
طبق گزارش بیمارستان، فرزاد یکشنبه شب، لخت مادرزاد و در شرایط بحرانی حوالی خیابان آذری به اورژانس تحویل و از آن طریق به بیمارستان فیروزآبادی منتقل شده بود و بیمارستان نیز بدون آنکه به پلیس اطلاع دهد او را به عنوان فرد مجهولالهویه در بخش اعصاب و روان بستری کرده بود.
مادر فرزاد از «آثار زخم و التهاب در معقد» فرزاد میگوید:
فرزاد تا قبل از ربوده شدن و تجاوز، تمام کارهای شخصیاش را به تنهایی انجام میداد، اما اکنون حتی قادر به راه رفتن و کنترل ادرار نیست.
بازداشت نوجوان ترنس به بهانه فعالیتهای مدنی
رها آجودانی، نوجوان ۱۷ ساله در آخرین ویدیوش گفته بود: «هر روزی که به عمر جمهوری اسلامی اضافه بشود، یک روز از عمر ما مردم ایران کم میشود.» پس از آن او ناپدید شد.
برادر او چند روز بعد گفت:
رها روز ۲۶ آذر ماه، ساعت چهار و نیم بعدازظهر، زمانی که بعد از مدتها افسردگی و تهدید و اذیت و آزار، قصد بیرون رفتن از خانه را داشت، دستگیر شده است. بعد از آن، هفت هشت نفر از نیروهای لباس شخصی سپاه شهرری به خانه ما هجوم میآورند، خانه را تفتیش میکنند و وسایلی، از جمله هارد، گوشی موبایل و سیمکارت و لوازم شخصی دیگر را با خود میبرند و ما را هم تهدید میکنند تا مجبور به سکوت باشیم.
رها از نوجوانانی است که توسط جمهوری اسلامی بازداشت و سپس به «کانون اصلاح و تربیت» منتقل شد. او هماکنون آزاد شده است.
نفرتپراکنیهای بیشتر، از فضای مجازی تا توهین به رنگینکمان
نفرتپراکنی عمومی را بیشتر در فضای مجازی میتوان دید، پای تقریبا هر پستی که رسانهای نامآشنا در موضوع جامعه کوییر در شبکههای اجتماعی پست کند. در عمده موارد، بیشتر نظرها همراه هراس و نفرتپراکنی علیه جامعه الجیبیتی پلاس است.
یکی از نمادهای داخل ایران برای نفرتپراکنی، سوزاندن پرچم پراید یا افتخار جامعه کوییر معروف به پرچم رنگینکمانی است. مثال آن وقتی این پرچم را جلوی سفارت بریتانیا در تهران آتش زدند یا دیگر مواردی که این پرچم را در راهپیماییهای حکومتی بر روی زمین میگذارند تا مردم آن را لگدمال کنند.
نمونههای دیگر نفرتپراکنی میتواند مثال گروس عبدالملکیان باشد که در اکانت اینستاگرام خود با انتشار تصویری از یک فرد کوییر نوشت: «زیباییها فرو ریخته / و از زنان چیزی جز مرد نمانده است / ما با مردها ازدواج میکنیم / و بچههامان را از زخم دستهامان به دنیا میآوریم!»
اما سال گذشته تنها محدود به نفرتپراکنی نبود، خبرهای مختلف دیگر هم همراه جامعه کوییر شد.
برونآیی مازیار لرستانی
مازیار لرستانی، بازیگر سینما و تئاتر؛ در فضای مجازی هویت ترنس خودش را اعلام کرد.
برونآیی (coming out) یکی از شیوههای مشاهدهپذیری افراد جامعه الجیبیتی پلاس است. بهخصوص اگر فرد چهرهای نامآشنا مانند لرستانی باشد و این اقدام میتواند تاثیری مثبت بر عموم جامعه بگذارد، چون نشان میدهد افراد کوییر بیمار یا ناهنجار نیستند بلکه انسانهایی توانا برای جامعه بزرگتر محسوب میشوند. تعدادشان هم کم نیست. میلیونها نفر (حدود دو تا هشت درصد بر پایه مقایسه با آمارهای کشورهای آزاد برای افراد کوییر) از جمعیت ایران را شکل میدهند.
حضور در کنار دیگر گروههای به حاشیه رانده شده
سال ۱۴۰۱ همراه با گسترهای از اعتراضات در سراسر کره خاکی علیه جمهوری اسلامی ایران به عنوان حکومتی «بچهکُش» بود. این اعتراضات اغلب با حضور آشکار افراد جامعه کوییر در خارج از ایران همراه بود. افراد با به همراه داشتن پرچمهای گوناگون جامعه کوییر، مانند پرچم افراد ترنس و پرچم رنگینکمان در اعتراضات مردمی همراه شدند.
در مواردی مانند برلین، وقتی دستکم ۹۰ هزار نفر از مخالفان نظام ولایت فقیه دور هم جمع شده بودند، نمایندگان جامعه کوییر هم در کنار دیگر نمایندگان گروهها و جوامع کشور، بر سکوها ایستادند و مطالبات خود را مطرح کردند. سال ۱۴۰۱ نخستین سالی است که گروههای مختلف ایرانی، آشکارا از جامعه کوییر صحبت میکنند و مطالبات آنها را نیز در کنار مطالبات خود مطرح میکنند.
در خارج از ایران همراهی با گروههای جامعه کوییر ادامه داشت. مانند وقتی نمایندگان جامعه کوییر در نشست اضطراری شورای حقوق بشر سازمان ملل در شهر ژنو در کشور سوئیس حاضر شدند. شش رنگ پیشتر همراه با ۴۲ نهاد ایرانی و بیناللملی خواهان اقدام فوری شورای حقوق بشر در مورد دولت ایران شده بود.
جایزه برای مشاهدهپذیری
دو چهره فارسیزبان توانستند جوایز مشاهدهپذیری دریافت کنند. شادی امین، «جایزه بینالمللی مشاهدهپذیری زنان همجنسگرا یا لزبین» را در تنریف اسپانیا دریافت کرد. سعیده سعادت، فعال سیاسی و موسس سازمان «لزمیگراس» برنده جایزه «جایزه برلین برای مشاهدهپذیری زنان همجنسگرا» شد.
هشتگهای کوییر برای مشاهدهپذیری بیشتر در فضای مجازی
افراد جامعه کوییر با استفاده از هشتگهایی مانند #سهم_کوئیر_از_شهر، #من_کوئیر_هستم، #من_و_اچآیوی یا #هنر_کوئیر استفاده کردند تا در مورد زندگی خودشان صحبت کنند و همچنین جامعه را تشویق کنند تا به آنها توجه بیشتری نشان دهد.
در این آلبوم، بخشی از هنر کوئیر مرتبط به جنبش زن، زندگی، آزادی را تماشا کنید:
در یک سال اخیر، جامعه الجیبیتی پلاس ایران گسترده با بیانیههایش با رویدادهای جاری ایران همراهی کرد و حضور خودش را نشان داد. از جمله این بیانیهها میتوان به این موارد اشاره کرد:
- پیام اتحاد جمعی از کنشگران برابری جنسیتی و جامعهی الجیبیتیکیو پلاس ایران
- نامههایی عمومی به سران نشست ائتلاف علیه جمهوری اسلامی؛ الزام پاسداشت حقوق جامعه الجیبیتیکیو پلاس
- درخواست حمایت جامعهی الجیبیتیکیو پلاس و فعالین زنان از مهسا حسنزاده
- بیانیه جمعی از فعالان فمینیست زن و کوییر کُرد به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان
- پیام همبستگی زنان و افراد ترنس و نانباینری تورک و کورد به مناسبت ۸ مارس
امتداد انتشار هنرهای کوییر بر دیوارهای ایران
مانند سالهای پیشین، در گذر ۱۴۰۱ هم جامعه کوییر ایران حضور خود را با کمک گرافیتی یا انتشار هنر بر دیوار نشان داد. اغلب این گرافیتیها همزمان با رویدادهای مختلف تقویم ایران بر دیوارهای کشور نقش میبندند.
حمایت رنگینکمانی از زنان ایران در جام جهانی قطر
جام جهانی قطر برای جامعه جهانی کوییر، سوالبرانگیز بود. مقامات قطری علیرغم قولهای پیشین خود، محدودیتهای کشور خود را به مسافران جام جهانی هم تحمیل کردند. از جمله اینکه اجازه حضور تماشاگران ایرانی با نشانههای مرتبط به جنبش زن، زندگی، آزادی را سخت کردند.
مقامات قطری همچنین ارائه نمادهای مرتبط به جامعه الجیبیتی پلاس را در استادیومهای این کشور ممنوع کردند. با اینوجود، یک فرد مبارز با پرچم رنگینکمان به میانه بازی پرتغال و اروگوئه دوید. بر پیراهن این فرد به زبان انگلیسی نوشته شده بود: «احترام برای زنان ایران» و «اوکراین را نجات دهید».
تیم فوتبال آمریکا که با ایران همگروه بود، رنگهای پرچم رنگینکمان را به لوگوی تیم خود اضافه کرده بود.
فیلمهای کوییر ممنوع شده در جشنواره تهران
سال ۱۴۰۱ سال سانسور چند فیلم با مضمون کوییر در «جشنواره فیلم کوتاه تهران» بود. مهدی آذرپندار، مدیر این جشنواره به همشهری آنلاین گفت: «مضامین ممنوعه در جشنواره امسال درباره دگرباشها و اقلیتهای جنسی است که نه میتوانیم با این موضوع، فیلم بپذیریم و نه میخواهیم چنین کاری را انجام دهیم.»
نظرها
مانی
اون هشتگ #من_کوئیر_هستم ، هست... من یک کوئیر هستم اشتباهه!! انتظار میره دقیق تر باشین.