مینها در ایران همچنان جان میگیرند
روز جهانی آگاهی از خطر مین در حالی فرا میرسد که در ایران در دو ماه گذشته دستکم سه نفر در اثر انفجار مین جان باختهاند و یک نفر قطع عضو شده است. این مقاله به کاستیها در قانون و در کمکرسانی میپردازد و همچنبن گزارش میدهد در مورد برخی پژوهشها در مورد قربانیان مین در ایران.
بیشتر پراکندگی مینهای فراموششده در ایران در مناطق مرزی ایران از شمال غربی تا جنوب غربی است. حدود ۱۲ تا ۱۶ میلیون مین در بیش از ۴۲۰۰۰ کیلومترمربع از اراضی ایران در استانهای غربی و جنوبی ایران از زمان آغاز جنگ ایران و عراق کاشته شدند. باوجود مینزدایی در این استانها، جمعیت این مناطق همچنان در معرض خطر انفجار مین قرار دارند. ۱۴۰۰ مورد مرگ براثر انفجار مین پس از جنگ ایران بین سالهای ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۱ در ایران ثبت شده است (نگاه کنید به این پژوهش).
آمار رسمیای که کشتههای ناشی از انفجار مین در هر پنج استان مینگذاری شده در ایران را اعلام کند، وجود ندارد. برخی از کارشناسان مستقل، این رقم را تا حدود ۱۰ هزار نفر بین سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۹۱ از جمع آمار رسمی استانهای مختلف تخمین زدهاند.
استان کردستان، یکی از پنج استان غربی در ایران است که هنوز درگیر انفجار مین است و یکسوم قربانیان و آسیبدیدگان قطع عضوی ناشی از انفجار مین را دارد. این استان با ۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق و اقلیم کردستان همچنان جایی است که مینها جان میگیرند و بیشتر کسانی که در این انفجارها آسیب میبینند و یا کشته میشوند، کولبران و چوبانهای محلی هستند.
مین در ایران همچنان قربانی میگیرد
انفجار مین در ایران چیزی مربوط به روزگار دور نیست. در دو ماه گذشته، دستکم چهار نفر در ایران از انفجار مین آسیب دیدند. ۸ اسفند ۱۴۰۱، ایلنا گزارش داد که یکی از عشایر کوچرو با انفجار مین در دهلران ایلام کشته شد. در ۱۷ اسفند ۱۴۰۱، یک پسر ۱۷ ساله پس از انفجار مین در شوش کشته شد. روز ۱۸ اسفند ۱۴۰۱ بخشدار بخش مرکزی سردشت به ایرنا گفت که انفجار یک قبضه مین موجب زخمی شدن یک مرد ۳۸ ساله شد که بر اثر این انفجار پای خود را از دست داد. روز چهارشنبه دوم فروردین ۱۴۰۲، عبدالرحمان ریحانی، کولبر ۳۷ ساله و اهل روستای شوی از توابع بانه براثر انفجار مین از ناحیه پا زخمی شد.
کولبران که در معابر کوهستانی کار میکنند هر سال از انفجار مین آسیب میبینند و یا کشته میشوند. به گزارش کولبرنیوز در سال ۱۴۰۱، در نواحی مرزی غرب ایران، ۳۹ کولبر کشته و ۱۹۵ کولبر زخمی شدند و در میان زخمیها چهار نفر براثر انفجار مین آسیب دیدند.
استان کردستان، یکی از پنج استان غربی در ایران است که هنوز درگیر انفجار مین است و یکسوم قربانیان و آسیبدیدگان قطع عضوی ناشی از انفجار مین را دارد. این استان با ۲۰۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق و اقلیم کردستان همچنان جایی است که مینها جان میگیرند و بیشتر کسانی که در این انفجارها آسیب میبینند و یا کشته میشوند، کولبران و چوبانهای محلی هستند.
دادههای بلندمدت انفجار مین در کردستان و ایلام
پژوهشهای بلندمدت که اثر انفجار مینها بر زندگی مردم و حیاتوحش در ایران را نشان دهد، زیاد نیستند.
ثریا فتحاللهی، آرزو یاری، فرین فاطمی و گروه پژوهشگران همکارشان در سال ۲۰۱۹ نتیجه پژوهششان را که نگاهی بلندمدت به موضوع انفجار مین در استان کردستان دارد در ژورنال علمی پزشکی بلایا و آمادگی بهداشت عمومی منتشر کردند. این گروه پژوهشی دادههای موجود در مورد کشتهها و زخمیهای ناشی از انفجار مین در استان کردستان را در یک بازه چهار دههای از سال ۱۳۵۸ تا سال ۱۳۹۵ بررسی کردند. آنها همچنین در کردستان پژوهش میدانی کردند و با بازماندگان قربانیان مین و با آسیبدیدگان گفتوگو کردند.
نتیجه پژوهشهای آنها نشان میدهد که در این مدت در استان کردستان ۴۱۰ نفر از انفجار مینها آسیب دیدند: ۱۳۳ نفر پس از انفجار کشته شدند و ۲۷۷ با معلولیت و جراحات دائمی زنده ماندند. این یعنی کمی بیش از ۳۲ درصد از قربانیان بلافاصله پس از انفجار کشته شدند و نزدیک به ۶۸ درصد دچار معلولیتها مختلف از جمله نابینایی، ناشنوایی و قطع عضو شدند. در این میان کمی بیش از ۶۳ درصد آسیبدیدگان دستکم یک عضو فوقانی یا تحتانی خود را از دست دادند، نزدیک به ۱۰ درصد در دستکم یک چشم نابینا شدند، ۱۶ درصد بیناییشان کم شده، ۱.۵ درصد ناشنوا شدند و نزدیک به ۱۴ درصد دچار اختلال شنوایی شدند. درمجموع بیشتر این انفجارها به ترتیب در مناطق غیرمسکونی مانند مراتع و کوهستان و جادههای خارج شهر، در مرتبه دوم روستاها، و سپس مناطق مرزی، و حاشیه شهرها اتفاق افتاده است. میانگین سنی قربانیان در این بازه در کردستان ۲۹ سال است.
پژوهشی که مریم احدی و پیمان آسترکی در مورد دادههای قربانیهای مین در ایران در طی سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵ تنها در استان ایلام انجام دادند نشان میدهد که انفجار مینهای باقیمانده از جنگ ایران و عراق منجر به مرگ ۱۸۷ نفر در این استان میشود. میانگین سن کشتهها در ایلام ۳۰ سال و شش ماه است. ۹۷ درصد قربانیها مرد بودند و بیشترشان کارگران دامدار و یا چوپان بودند. در همین مدتزمان در ایلام، درمجموع ۴۶۹ نفز از انفجار انواع مواد منفجره بهجامانده از جنگ زخمی شدند. ایلام ۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک با عراق دارد.
پژوهش دیگری که عزیز کسانی، رستم منتی، پیمان استرکی، و علی دل پیشه باز در استان ایلام و در فاصله ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۶ با استخراج دادهها از اداره کل پزشکی قانونی استان انجام دادند نشان میدهد که از ۱۰۶ مجروح ثبتشده بیش از ۹۵ درصد مرد و بیشترشان در گروه سنی ۲۰-۴۰ سال قرار دارند. این پژوهش نشان میدهد که بیش از ۴۳ درصد از مجروحان دچار معلولیت قطع عضو شدند. این پژوهشگران با مقایسه این دادهها با دادههای کشورهای دیگر و دادههای جهانی به این نتیجه رسیدند که «میزان نقص عضو ناشی از انفجار مین و سایر مهمات جنگی در این پژوهش نسبت به آمارهای جهانی بالاتر میباشد.» بیشتر قربانیها در ایلام در این بازه زمانی کشاورزان، دامداران بومی و در رده بعد و نیروهای نظامی و مرزی بودند.
خلاء قانون حمایت از قربانیان مین در ایران
در سال ۱۳۷۲ در مجلس قانونی تصویب شد با عنوان «برقراری حقوق وظیفه یا مستمری بازماندگان آن دسته از مهاجران و کسانی که به مناطق جنگی مراجعت نموده و به علت برخورد با مواد منفجره معلول یا فوت میشوند». بنا بر این قانون کسانی که «به علت برخورد با مواد منفجره از قبیل نارنجک، مین، گلوله توپ و غیره» معلول یا فوت میشوند» در ایران حکم جانباز و یا شهید دارند و مشمول پوشش حمایتی بنیاد شهید و بنیاد جانبازان میشوند.
قانون ۱۳۷۲ شرطهایی در متن گذاشته بود و برای مشمول مزایا شدن کمیسیونی در نظر گرفته بود که عملاً شمول را برای آسیبدیدگان مین دشوار میکرد. آنچنان که هیژا طهماسبی در ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ در روزنامه پیام ما مینویسد از شرطها یکی این بود که قربانی یا مجروح فساد اخلاقی نکرده باشد و سهلانگاری هم در کار نباشد. نتیجه اینکه به مدت ۱۷ سال از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۹ زمانی که این قانون اصلاح میشود و عبارت «فساد اخلاقی» و «سهلانگاری» از آن حذف میشود، بسیاری از آسیبدیدگان نمیتوانستند مشمول حمایت نهادهای دولت رفاه در ایران شوند.
حذف این دو عبارت کمی وضعیت را در اصلاحیه قانون مورخ ۱۳۸۹ بهتر میکند و قانون بنیاد شهید و امور ایثارگران و کمیته امام را مسئول میکند که آسیبدیدگان یا قربانیهای مین را حمایت کنند. اما به گفته هیژا طهماسبی کماکان بعد از اصلاحیه، ابهام در قانون در رابطه با تبصره ۴ وجود دارد که میگوید: «مرجع تشخیص فوت، معلولیت، خسارت، ضدانقلاب عمد موضوع این قانون کمیسیونی میباشد که برطبق ضوابط بنیاد شهید و امور ایثارگران در فرمانداریهای مربوطه… » هستند که به غیر از دشواری اجرایی تشکیل این کمیسیون، کماکان در رابطه با واژه و قید «عمد» در متن قانون ابهام وجود دارد.
طهماسبی بهدرستی اشاره میکند که چنین قیدی وضعیت را برای بسیاری از کولبران که در مناطق غربی ایران کار میکنند و از آسیبدیدگان انفجار مینها هستند دشوار میکند. انفجارها عموماً در مناطقی اتفاق میافتد که هیچ نشانه و یا علامت خطری نصب نشده و با وجود این کولبرهای کشته و زخمی شده در اثر انفجار مین با این قیود که در متن قانون آمده میتوانند مشمول کمکهای دولتی نشوند.
یکی از مؤثرترین کنوانسیونهای بینالمللی در اعطای راهکارها و کمکهای جهانی در حوزه مینزدایی و همینطور موظف کردن دولتها در استفاده نکردن از مینهای جنگی در آینده، کنوانسیون بینالمللی اتاوا است که حکومت ایران همچنان از پیوستن به آن خودداری میکند.
پیمان اتاوا با نام کامل پیمان منع استفاده، نگهداری، ساخت و جابهجایی مین ضد نفر و نابودی اینگونه مینها، با نام دیگر پیمان منع مین ضد نفر نیز شناخته میشود. این پیمان در ماه دسامبر سال ۱۹۹۷ در شهر اتاوای کانادا به تأیید کشورهای مختلف رسید. تاکنون ۱۶۴ کشور جهان به این پیمان پیوستهاند اما ۳۱ کشور عضو سازمان ملل متحد از جمله ایالات متحده آمریکا، روسیه، چین، امارات متحده عربی، اسرائیل، هند، عربستان سعودی و ایران، عضو پیمان اتاوا نیستند. یکی از مفاد تعهدات اتاوا این است که کشورها ذخایر مینهای زمینی خود را از بین ببرند و ضمن پاکسازی مناطق آلوده به مین در مرزهای خود، در آینده نیز از مین استفاده نکنند.
نظرها
نظری وجود ندارد.