از آرزو تا واقعیت: سایه دوربینهای مداربسته بر جنبش ژینا
آروزهای جمهوری اسلامی برای کسب فنآوری تجسس عمومی
در ایران دوربینهای مداربسته به کمک مبارزه حکومتی با افراد رها از حجاب اجباری آمده است. آیا نظام ولایتفقیه، تمام و کمال به فنآوری شناسایی چهره دست یافته است؟
از شنبه ۲۶ فروردین در ایران دو روایت از «حق بشر بر بدن خود»، دوباره رودرروی همدیگر قرار گرفتند: گروهی از نهادهای دانشجویی که مردم و مشخصا دانشجوها را دعوت به رهایی از حجاب اجباری کردند و در مقابل ستاد امر به معروف و نهی از منکر که اجرای ویرایش هشتم «طرح جامع عفاف و حجاب» را با استفادهی متمرکز دوربینهای مداربسته شروع کرد تا به گفته این طرح «روند رو به رشد بدحجابی و سایر مظاهر فساد اخلاقی متوقف» شود.
آنچه بیشتر از همه در شبکههای اجتماعی جلوه گرفت یک جمله احمدرضا رادان، فرمانده کل انتظامی جمهوری اسلامی و رییس مرکز مطالعات راهبردی فراجاست که در راهپیمایی «روز قدس» در تهران و در پاسخ به سوال خبرگزاری ایسنا «در این باره که «درصد خطای دوربینهایی که قرار است در طرح عفاف و حجاب استفاده شود تا چه اندازه است»، گفت: «مطمئن باشید که هیچ خطایی نخواهد داشت».
این گفته رادان نگاهها را متوجه «دوربینهای مداربسته» (احتمالا ساخت چین) کرد که این روزها از پکن تا تهران، از بغداد تا حیدرآباد و از لندن تا لسآنجلس به صورت مردم خیره شدهاند و در تلاش هستند تا با شناسایی صورت افراد به قول خودشان جلوی ارتکاب به جرایم را بگیرند.
آیا گفته رادان صحیح است؟ آیا فنآوری تشخیص چهره ایران به کمال خود رسیده است تا این دوربینها هیچ خطایی نداشته باشند؟
هنوز معلوم نیست که جمهوری اسلامی با چه قراردادی و از کدام شرکتها چه تعداد دوربین را و با چه تعهدی و به چه قیمتهایی خریداری کرده است. بااینحال دوربینهای مداربسته تجسس (surveillance) فاصله یک آرزوی نظامهای استبدادطلب هستند تا امکاناتی که هماکنون این دروبینها میتوانند در اختیار مصرفکننده خود بگذارند.
آرزوهای جمهوری اسلامی در چاه جعل علم
نظام ولایت فقیه در ایران سالها در آرزوی دستیابی به فنآوریای است که با کمک آن بتواند به «تجسس عمومی» (Mass Surveillance) دست یابد تا مخالفانش را پیش از آنکه دست به اعتراضی بزنند، حذف کند.
آرزو این است که با کمک نظارت عمومی بر فضای مجازی، بههمراه استفاده از سختافزارهای جمعآوری داده مانند دوربینهای مداربسته، به آنجایی برسند که جورج اورول در رمان «۱۹۸۴» آن را پیشبینی کرده است: دنیایی که در آن «برادر بزرگتر» ناظر هر عمل تو است و حتی در خانه و حمام و دستشویی هم از نگاه خیره او به زندگیات در امان نیستی.
نخستین جرقههای این آرزو در گذر «جنبش سبز» نمایان شد؛ وقتی وبسایت «گرداب» با انتشار تصاویری از معترضان از شهروندان خواست تا آنها را شناسایی کنند. این روند انتشار تصاویر و درخواست شناسایی تا شهریور سال گذشته امتداد داشت، وقتی هاشمی گلپایگانی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر در مصاحبهای خبر از روند تازهای برای شناسایی افراد معترض به حجاب اجباری در ایران داد:
در ادارات دولتی بایستی چند بار به فرد بدحجاب تذکر داده شود و در صورت عدم رعایت، مدیر آن جریمه و از حقوق او کم خواهد شد. طبق این طرح در معابر عمومی مثل مترو که یک مدیر نمیتواند اعمال نفوذ کند، اگر فردی حرکات نامتعارف و ناموزون انجام داد، به جای دستگیری، دوربین از او عکس میگیرد و یک مبلغ اثرگذار جریمه خواهد شد. این عکس با کارت ملی او تطبیق داده شده و برگه جریمه به منزل وی ارسال خواهد شد.
گلپایگانی در پاسخ به سوال که «آیا فنآوری در حال حاضر این امکان را برای شناسایی افراد از روی تصویر دوربینها فراهم ساخته یا خیر» گفت «امکان تطبیق این عکس با عکس کارت ملی وجود دارد».
همان هفته فروردین که رادان از شروع شناسایی افراد معترض به حجاب اجباری با دوربینهای مداربسته خبر داد، سومین سال رونمایی «مستعان ۱۱۰» نیز بود. دستگاهی که فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادعا میکردند «ویروس کووید۱۹» را میتواند «از فاصله صد متری، ظرف ۵ ثانیه شناسایی کند».
یا به قول حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این «تولید سپاه» بدون نیازمندی به تماس فیزیکی یا آزمایش خون یا مانند آن عمل میکند:\nویروس را داخل خشاب دستگاه میگذارند و میدان مغناطیسی که این ویروس ایجاد میکند، باعث میشود این آنتن هرکجا این ویروس مشابه به این را در محیط پیدا کند، در شعاع صد متری، به سمت آن هدفگیری میکند و آن نقطه را شناسایی میکند. این کار را در تقریبا ۵ ثانیه اتفاق میافتد.
استفاده از دوربینهای مداربسته، چند روز پس از انتشار گسترده سخنان دکتر دومیری گنجی در «نشست با جمعی از دانشمندان یک درصد برتر جهان» در حضور ابراهیم رئیسی، رییسجمهور ایران بود. سخنانی در مورد زبان برنامهنویسی «پایتون» که بدل به یک شوخی برای مخاطبان در فضای مجازی شد.
با تمامی این سوابق، مخاطب ایرانی در درستی گفتههای افرادی مانند گلپایگانی یا رادان تردید میکند، چرا که این مدیران جمهوری اسلامی به جعل علم شهرهاند. بااینحال سوالهای گوناگونی هم پیش کشیده میشود: آنها از فنآوری کدام کشور میخواهند استفاده کنند؟ چین؟ روسیه؟ بریتانیا؟ آمریکا؟ یا حتی اسرائیل؟
این مدیران سوالهای بیپاسخ فراوانی برجای گذاشتهاند.
سوالهای بیپاسخ بر سختافزار و نرمافزار تجسس
فنآوری دوربینهای مداربسته تجسس یا بینیاز به حضور فیلمبردار در محل، اشاره به تعداد قابلتوجهی دوربین در خیابانهای شهرها و روستاها دارد. میلیاردها تصویری که روزانه این دوربینها جمعآوری میکنند، توسط یک هوش مصنوعی (AI or Artifical Intelligence) بازخوانی میشوند.
هوش مصنوعی برپایه الگوریتم آموزش که برایش نوشته شده است و با کمک دهها نفری که به او کمک میکنند، بتدریج ایراداتش را رفع میکند و در گذر زمان، به نتیجهای بهتر میرسد. انسانهایی که به هوش مصنوعی کمک میکنند، بایستی هر روز هزاران شی را برای او تعریف کنند. بهعنوان مثال به این هوش مصنوعی بیاموزند تفاوت حجاب، بیحجاب و کمحجاب برابر تعریفهای جمهوری اسلامی چیست. به آن تفاوت روسری و شال و چادر را بیاموزند و هر مرتبه هوش مصنوعی دچار اشتباه شد، اشتباه را تصحیح کنند و به آن نشان دهند اشتباه از کجا آمده است.
خلاصه یعنی هوش مصنوعی خودش استاد تمام نیست که ریش و قیچی را بدستش بسپاریم و بگوییم که افراد معترض به حجاب اجباری را شناسایی کند، تصویر آنها را با کارت ملیشان تطبیق بدهد و برایشان جریمه صادر کند و ما بنشینیم تماشا کنیم. رسیدن به چنین ایدهای، سالها زمان میبرد و شاید درنهایت هم ممکن نشود.
رسیدن به چنین تصویری، نیازمند این موارد به طور خاص در کنار دیگر موارد است:
- تعداد فراوانی دوربین مداربسته
- الگوریتمهای متنوع برای آموزش هوش مصنوعی
- آموزش هوش مصنوعی وارداتی به چهره مردمان ایران
در مورد نخست، «تعداد فراوانی دوربین مداربسته» این مثالها را در جهان امروز میبینیم. در کل جهان هم صحبت از دستکم یک میلیارد دوربین تجسسی است که تا پایان ۲۰۲۱ میلادی نصب شدهاند و ۵۴ درصد آنها در چین قرار دارند.
از ده شهر اول جهان در موضوع تجسس، هشت شهر آن در چین قرار دارند اما اگر چین را کنار بگذارید، دادههای کامپریتک به ما میگوید شهرهایی مانند حیدرآباد، دهلی، سنگاپور، مسکو، بغداد، لندن، سنت پترزبورگ و لسآنجلس به نسبت جمعیت بیشترین دوربینها را دارند.
همین پژوهش، جمعیت تهران را ۹.۴ میلیون نفر در نظر گرفته است و در تابستان ۲۰۲۲ میگوید پایتخت ایران صاحب ۲۱۰۰ دوربین تجسسی است و نسبت تعداد دوربینها به هر یکهزار نفر از جمعیت شهر به کمتر از یک درصد، یا ۰.۲۲ آنان میرسد. در مستند «تهران گرد» که حدود چهارسال پیش از شبکه مستند صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شده است، این رقم بیش از ۱۴۰۰ دوربین اعلام شده بود.
یعنی این دوربینها توان تجسس تمام وقت تمام جمعیت شهر را هنوز ندارند.
این رقم برای دومین شهر بزرگ ایران، مشهد، کمتر هم میشود. این پژوهش جمعیت مشهد را ۳.۳ میلیون نفر در نظر گرفته و این شهر را صاحب ۵۸۴ دوربین تجسسی شناخته است که در مقایسه به جمعیت، تعداد دوربینها به ۰.۱۸ درصد برای هر یک هزار نفر میرسد.
مدیرانی مانند رادان نمیگویند بر پایه چه قراردادی، با کدام شرکت از کدام کشور، در مقابل چه، به فنآوری موردنظرشان دست یافتهاند. هرچند میتوان حدس زد آنها نتیجه نهایی پس از گذر چندین سال و یک سرمایهگذاری هنگفت را بهعنوان نتیجه روز اول بیان کردهاند.
امید شمس در آبان ۱۴۰۱ پژوهش «از اسلحه تا دوربین مداربسته: افراد و شرکتهای تامین کننده تجهیزات سرکوب» را منتشر کرد و در آن مفصل از موضوع حضور شرکتهای چینی در بازار فنآوری تجسسی در ایران گفت.
هرچند پیش از طرح سوالهایی در مورد ایرادهای این مدل هوشهای مصنوعی و اینکه از کدام کشور آمدهاند، این سوال باید به پاسخ برسد: هوش مصنوعی موردنظر مدیران جمهوری اسلامی چه دادههایی و به چه شکلی دریافت کرده است.
سوالهای بیپاسخ بر جمعآوری داده برای هوش مصنوعی
چین فنآوری تجسس عمومی خود را ابتدا در تَبّت، سپس گستردهتر و مفصلتر در استان سینکیانگ (یا ترکستان شرقی) متمرکز بر مردمان ایغور، از اقلیتهای قومی این کشور آزمود.
نویسندگان کتاب «دولت تجسس: درون طلب چین برای ارائه عصر تازه کنترل اجتماعی» شرح میدهند چگونه ماموران امنیتی چینی ابتدا به اسم امنیت بهتر خیابانهای شهر، دوربینهای مداربسته را متعدد نصب میکنند و سپس به جمعآوری دادههای مختلف از مردمان ایغور مشغول میشوند.
ابتدا این دادهها تنها عکسهایی است که از آنها گرفته میشود. در گذر سالها، دولت چین از چشم، اثر انگشت، تمامی عضلههای صورت و گردن، صدا، دیانای و دیگر موارد دادههای مفصلی از تک به تک افراد ایغور جمع کرده است و با کمک دانشمندان چین یا دیگر کشورها از جمله دانشمندان آمریکایی، فنآوری تجسس خود را بهبود بخشیده است.
با تمامی اینها، این مدل فنآوری نمیتواند به همین شکل از چین به ایران صادر شود. چون هوش مصنوعی بهعنوان مثال در زمینه شناخت افراد ایغور آموزش دیده است و نمیتواند دیگر افراد را شناسایی کند. مشابه ایران در این مقاله دانشگاه هاروارد میتوان یافت که میگوید هوش مصنوعی تولید آمریکای شمالی در شناخت افراد غیرسفیدپوست دچار مشکل میشود و نمیتواند تفاوتهای بین آنها را درک کند.
درنتیجه این مدل هوشهای مصنوعی اگر به شکل یک بسته وارد شده باشند، نمیتوانند فرق شال و روسری را درک کنند. همچنین هنوز نمیتوانند تفاوت یک فرد کرد را از یک فرد بلوچ بفهمند.
این سوال همچنان باقی است که چگونه جمهوری اسلامی هوش مصنوعی موردنظر خود را آموزش داده است. بااینحال سابقه دیگر کشورها به ما میآموزد که حتی یک چتر میتواند برای از کار انداختن این دوربینهای مداربسته کافی باشد.
جنبش چتر هنگکنگ چه به ما میآموزد
الحاق هنگکنگ به چین و خروج نیروهای بریتانیایی از آن راه را برای دولت مرکزی چین باز کرد تا فنآوری تجسس خود را به این دولتشهر بیاورد. بااینحال، معترضان هنگکنگی یک راه ساده در مقابله با آن یافتند و آن استفاده از چترهای بزرگ و تیره بود.
آنها با کمک چترهایشان از یک سو مانع نظارت دوربینهای مداربسته بر فعالیتهایشان میشدند. از سویی دیگر در کنار همدیگر و با کمک این چترها میتوانستند مانع استفاده از ابزارهای دیگر سرکوب فعالیت مدنی مانند ماشینهای آبپاش شوند.
یک روزنامهنگار در ایران، پس از شروع طرح تازه مدیرانی مانند رادان برای سرکوب اعتراضها به حجاب اجباری، صفحه نخست روزنامه «همشهری» چاپ تهران را در توییتر منتشر کرد. این صفحه با تیتر «قانون در مدار اجرا»، تصویری از زنان مختلف را در کنار همدیگر منتشر کرده است. زنان با مانتو و روسری یا شال چراغ سبز گرفتهاند اما زنان معترض به حجاب اجباری و رها از آن، چراغ قرمز.
این روزنامهنگار نوشت: «این زنهایی که همشهری دور آنها کادر سبزرنگ کشیده و حجابشان را تایید کرده است، همان زنانی هستند که تا چند ماه پیش گشت ارشاد کشانکشان و تحقیرآمیز سوار ون میکرد. بله حق گرفتنی است...»
بله، دولت مرکزی چین هم امیدوار است یک روز به این فنآوری برسد که با بررسی زبان بدن مردم، افراد معترض را پیش از آنکه خودشان سراغ اعتراض مدنی بروند، شناسایی و حذف کند یا به قول خودشان به مدرسه (کمپ کار اجباری) بفرستد تا فرهنگ کشورشان (قواعد حزب کمونیست چین) را بیاموزند. جامعه هم در کنار آن، به پیشرفتهای اجتماعی و فنآوری خود ادامه میدهد.
جمهوری اسلامی هم آرزو بسیار دارد. دوربینهای مداربستهای میخواهد تا بتواند بدون هیچ ایرادی، افراد رها از حجاب اجباری را هدف گرفته و جریمه کند. یا آنها را از زندگی معمول و حقوق بشرشان، دور کند. شاید در آینده این آرزوها عملی باشند اما مدیریت جمهوری اسلامی را همه به چشم دیدهاند: حکومتی فاسد است و در حکومتهای فاسد، همانقدر که «اینترنت ملی» به سرعت شکل گرفت و عملی شد، «دوربینهای مداربسته عاری از خطا» هم میتوانند به سرعت اجرایی شوند.
نظرها
کیوان
این بحث که آیا نیروی انتظامی یا سایر نهادهای سرکوب این تکنولوژی را داشته اند یا دارند یا خواهند داشت به کنار . سوال من از پلیس،فاسد ایران این است که روزانه شاهد هزاران جرم مشهود هستیم . زورگیری ، کیف قاپی ، گوشی قاپی ، خفت گیری , جیب بری ، کف زنی ، بارکنی ، سرقت خودرو ، سرقت رینگ و لاستیک ، سرقت لوازم داخل خودرو به ویژه ECU یا همان کامپیوتر ماشین ، شرارت و قداره یندی ، نزاع و چاقو کشی ، ربودن اطفال ، مزاحمت برای بانوان و ... ده ها مورد دیگر که سالیان سال است که ادامه دارد و تقریبا تمامی موارد یا اصلا پیگیری نمی شوند یا در صورت تشکیل پرونده به هیچ نتیجه ای نمی رسد . احساس نا امنی در اثر کثرت جرایم یاد شده در وجود ایرانیان نهادینه شده است . حال نهادهای متعدد باصطلاح انتظامی و امنیتی چرا از چنین روش های هوشمندی برای کشف جرایم و تعقیب مجرمین استفاده نکرده یا نمی کنند ؟ آیا خطر یک خانم بدون روسری بیش تر از باندهای خلافکار و انبوه جرایم مشهود است ؟