حکومت پلیسی بر دانشگاهها: از پروندهسازی و تهدید تا کنترل رفتوآمدها
در ماههای اخیر رویههای سرکوبگرانه در دانشگاهها شدت یافته و حکومت همهی قوایش را در راستای خفهکردن دانشگاه و به ویژه مبارزهی دانشجویان برای پوشش اختیاری بسیج کرده است.
بازجویی، پروندهسازی، تهدید
اینکه حراست دانشگاهها پیوند برادری نزدیکی با وزارت اطلاعات یا اطلاعات سپاه دارد بر فعالان دانشجویی پوشیده نبوده است. با اینهمه، مثلاً چهار پنج سال قبل، مسئولان حراست تلاش میکردند حداقل حفظ ظاهر کنند، ژست استقلال بگیرند و برادری خونیشان با دستگاههای امنیتی بیرون دانشگاه را پشت پرده نگه دارند.
با فعالتر شدن جامعه در تقابل با رژیم و به پیروی از آن دانشگاه، به ویژه با آغاز قیام ژینا این حفظ ظاهر پشت چهرهی پدری دلسوز یکی دو سالی است رنگ باخته است. روز سیام آبانماه ۱۴۰۱ ویدیویی در شبکههای اجتماعی پخش شد از حملهی مأموران حراست به اجتماع دانشجویان دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران در اعتراض به ممنوعالورودی یکی از دانشجویان دانشکده را نشان میداد. این ویدیو شاید یکی از نخستین جلوههای رسانهایشدهی این قضیه در ماههای پس از آغاز قیام ژینا باشد. در این ویدیو، صدای مسئول حراست دانشگاه به روشنی به گوش میرسد که در پاسخ به اعتراض دانشجویان که به رأی کدام جلسهی کمیتهی انضباطی این دانشجو ممنوعالورود شده، میگوید:
من اصلا کاری با دانشکده ندارم... به دلیل اوضاع بحرانی کشور، مصوباتی هست که بالاتر از قانونه چه برسه به آئیننامهی داخلی دانشگاه، بالاتر از قانونه.
به گزارش کانال «شوراهای صنفی دانشجویان کشور»، همین شخصِ مسئول دانشجوی ممنوعالورود را به بازداشت تهدید کرده و به زبان کنایه، او را برای حل مسئلهی ممنوعالورودی به «پیگیری از طریق قانون» ارجاع داده بود؛ قانونی مه کمی قبل از آن خودش با اشاره به «اوضاع بحرانی کشور» فاتحهی آن را خوانده بود.
در سالهای پیش، روال بر این بود که در مواقعِ خاص، وقتی دانشجویی به کمیتهی انضباطی احضار میشد ناگهان میدید نیروهای امنیتی فرا-دانشگاهی نیز در جلسه حضور دارند. مثلاً، در یکی از این موارد در سال ۹۸، حراستِ یکی از دانشگاههای شهر تهران دانشجویی را فراخوانده بود و دانشجو به محض ورود به کمیتهی انضباطی متوجه حضور نیروهای امنیتی شده بود که قصد بازداشت او را داشتند.
دانشجویی که در ماههای گذشته پس از بازداشت، به طور شفاهی و بدون رویههای کتبی از دانشگاه محل زندگی خود به شهر دیگری منتقل و در واقع تبعید شده بود، دربارهی تجربهی خود در دانشگاه جدید به «زمانه» گفت که مسئولان دانشگاه و شخص رئیس دانشگاه اطلاعات دقیقی دربارهی دانشجوهای بازداشتی دارند و فعالیتهایشان در سطح پردیس دانشگاه را زیر نظر میگیرد.
همین منبع از حضور «نیروهای امنیتی بیرون دانشگاه» در جلسهی کمیتهی انضباطی خود خبر داده است. به گفتهی این دانشجو، در چندین مورد دانشجویان را به دلایل مختلف -از جمله عدم رعایت حجاب اجباری- از پردیس دانشگاه مستقیم به کمیتهی انضباطی برده و تهدید کردهاند که سومین بار احضار مساوی است با بازداشت.
این موضوع را میتوان نشانهای گرفت بر اینکه مقامات دانشگاهها نقش فعالانهتری در تدارک پروندهی امنیتی برای دانشجویان بر عهده گرفتهاند. یک دانشجوی محروم از تحصیل دیگر در این رابطه به زمانه چنین گفت:
شما وقتی میروی آنجا دو سه برگه هست که باید خودت پر کنی. اما همزمان مسئول کمیته انضباطی هم دارد برگهای را پر میکند که با تلاش زیادی سعی میکند از تو پنهان نگه دارد… به نظرم آمد این اطلاعاتی است که آنها خارج از فرایند کاغذبازیهای رسمی و دفاعیات دانشجوها تهیه میکنند.
این دانشجو اضافه کرد:
هر کسی از بچههای دانشگاه را که میگیرند، نهادهای امنیتی اطلاعاتشان را قبلاً از حراست گرفته است. چون نیروهای امنیتی معمولاً در شرایطی که کوچه و خیابان شلوغ است، خودشان فرصت چککردن دوربینهای دانشگاه را ندارد.
یک دانشجوی دانشگاه تهران در این رابطه گفت که بازجوی کمیتهی انضباطی دانشگاه از او دربارهی رابطهی خودش و دیگر دانشجویان با فعالان اجتماعی خارج از دانشگاه سوال کرده است.
تجربهی یک دانشجوی حقوق جهت متفاوتی را در نسبت حراست دانشگاه و دستگاههای امنیتی نشان میدهد، که البته ناقض تجربههای بالا نیست. به گفتهی این دانشجو، شورای انضباطی دانشگاهها نیز بر اساس پروندههای نهادهای امنیتی برای دانشجویان حکم صادر میکنند. این به ویژه در مورد دانشجویانی صدق میکند که در دوران خیزش ژینا بازداشت شده بودند.
دانشجویی دیگر در رابطه با فضای «بازجوییمانند» کمیتههای انضباطی چنین میگوید:
فضای کمیته انضباطی عین بازجویی میماند. عیناً شبیه صحنههای بازجویی در فیلمها یا تجربیات مشابهی که دوستانم پیشتر تعریف کرده بودند. یعنی به این شکل که وارد دفتر میشوی و فضا طوری است که انگار همه چیز دارد ضبط میشود. بازجو گهگاه چند بار تأکید میکند که «این را که گفتی تکرار کن» بی آنکه بخواهد حرفت را یادداشت کند.
توهین، تحقیر و اعمال فشار روانی مسئولان حراست و کمیتههای انضباطی بر دانشجویان را میتوان در مورد زهرا رحیمی، دانشجوی رشتهی شیمی دانشگاه یزد، به خوبی دید. زهرا رحیمی که پیشتر از سوی شورای انضباطی دانشگاه به دو سال منع از تحصیل محکوم شده بود، روز ۲۶ فروردین برای بار سوم به کمیته فراخوانده شد. به گزارش کانال شوراهای صنفی، در جریان این جلسه آقای کلانتری رئیس دانشگاه یزد، وارد جلسه شدند و به دانشجو پرخاش و توهین کردند. در نتیجه این اتفاق، فشار روانی شدیدی به دانشجو وارد شد که منجر به ورود آمبولانس به دانشگاه و بررسی حال این دانشجو و درمان او نیز شد.
کنترل رفتوآمد، پوشش و تفکیک جنسیتی
در این میان، اقدامات مقامات و مأموران حراست برای کنترل فضای داخل دانشگاهها و پردیسها شدیدتر و خشنتر شده است. روز ۲۲ اسفند ماه ۱۴۰۱، پس از اینکه دانشجوها به تفکیک جنسیتی در سالن مطالعهی کتابخانهی مرکزی دانشگاه بهشتی تهران اعتراض کردند، حراست میزها و صندلیهای سالن را به دستور ریاست دانشگاه در بخش نابینایان جمع کرد و فضای مطالعه مشترک دانشجویان را به طور کامل از بین برد. به گزارش کانال شوراهای صنفی، این اتفاق همزمان با احضارهای تلفنی و توبیخ معترض به تفکیک جنسیتی کتابخانه انجام گرفت.
روز ۱۴ فروردین، در اولین روز آغاز به کار دانشگاهها در سال جدید، دو وزارتخانه علوم و بهداشت اطلاعیهای دربارهی حجاب صادر کردند که در آنها بر لزوم رعایت حجاب اجباری در دانشگاهها تأکید شده بود. در متن اطلاعیهی وزارت علوم آمده که «هیچگونه عقبنشینی یا تساهل در اصول و احکام دینی و ارزشهای سنتی صورت نگرفته و نخواهد گرفت و حجاب به عنوان یک ضرورت شرعی غیر قابل تردید همواره از اصول عملی جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.» وزارت بهداشت نیز اعلام کرد که دانشگاههای علوم پزشکی به «دانشجویان فاقد حجاب» خدمات نخواهند داد.
با اینکه در ادبیات مقامات حکومت اسلامی پس از آغاز خیزش ژینا تأکیدی بر تمایز بین «بیحجاب» و «بدحجاب» میشد تا میان زنان تفرقه انداخته شود، رویهای که اکنون در دانشگاهها پیش میرود نشان از افزایش سختگیریها در حد و اندازهای بیسابقه دارد. روز ۱۴ فروردین، کانال «۱۵۰۰ تصویر» ویدیویی منتشر کرد از آزار یک دانشجوی دانشگاه بهشتی از سوی مسئولان حراست به خاطر رعایتنکردن حجاب اجباری.
حراست دانشگاه بهشتی همچنین مقابل در ورودی به دانشجویان زنی که حتی شال بر سر داشتند ایراد گرفته و مقنعه برای سر کردن میدهد. دانشگاه بهشتی همچنین روز ۱۶ فروردین اطلاعیهای صادر کرد مبنی بر اینکه از این به بعد «به دانشجویانی که پوشش اسلامی را رعایت نکنند، خدمات آموزشی و رفاهی داده نمیشود.»
روز ۲۰ فروردین، حراست دانشگاه هنر از ورود بسیاری از دانشجویان دختر و پسر به پردیس باغ ملی ممانعت به عمل آورد و طبق گزارش کانال شوراهای صنفی، حتی به خود اجازه دادند نسبت به نوع شلوار دانشجویان دختر نظر کارشناسی بدهند. همچنین خانم محجبهای وظیفهی بستن دکمههای مانتوی دختران و پوشاندن شال بر سر آن ها را برعهده گرفته بود.
پس از اینکه دانشجویان خواستار حضور و پاسخگویی محمدرضا حسنایی، رئیس دانشگاه هنر شدند، با این پاسخ روبهرو شدند: «این مسئله به دانشگاه مربوط نیست و به حراست مربوط است.»
این تمایز بین «دانشگاه» و «حراست» حاکی از آن است که حراست دانشگاهها به مراتب بیش از پیش با نهادهای امنیتی بیرون دانشگاه یکی شدهاند. در پی بالا گرفتن تنش بین دانشجویان و حراست «نیروهای لباس شخصی»، در روز ۲۱ فروردین و در هماهنگی با حراست، در دانشگاه هنر مستقر شدند.
در دانشگاه تهران نیز از آغاز سال جدید سازوکارهای کنترل ورود و خروج دانشجوها تشدید شده است. کانال «دانشگاه تهران - دانشجو» روز ۱۶ فروردین ویدیویی منتشر کرد که نشان میدهد برای این امر نردهکشیهای جدید صورت گرفته و گیت و دوربین کنترل چهره در ورودیهای دانشگاه نصب شده است.
یک منبع در این رابطه به «زمانه» میگوید:
از همان روزهای اول قیام باب شده بود که حراست، اتفاقاً نه خیلی حسابشده بلکه بعضاً به طور رندوم، کارت دانشجویی بچهها را موقع ورود ضبط میکرد. یعنی الزاماً اینها بچههایی نبودند که فعالیتی کرده باشند. خیلیهاشان دانشجوهای محجبه و مذهبی بودند. بعد حراست تأکید میکرد که افراد باید تکتک به دفتر حراست بروند تا کارتشان را بگیرند. بچهها هم وقتی میرفتند -و متأسفانه بعضاً بدون هماهنگی با دیگر دانشجوها- حراست سوالهایی هم دربارهی خودشان و البته بیشتر دربارهی دانشجوهای دیگر و ارتباطشان با آنها میپرسید.
روز ۲۲ فروردین، در دانشکدهی فیزیک دانشگاه تهران، مأمورانی که خودشان را «مأمور حراست» میخواندند اما برچسب شناسایی نداشتند و از نشاندادن کارت شناسایی به دانشجوها نیز سر باز زدند، به خاطر پوشش دانشجویان هنگام ورود به دانشکده با آنها وارد درگیری فیزیکی شدند.
ویدیویی دیگر مربوط به روز ۲۳ فروردین ماه نشان میدهد که منشی پزشک کلینیک ۱۶ آذر دانشگاه تهران -که مسئول ارائهی خدمات بهداشتی و درمانی ارزانقیمت به دانشجویان است- از پذیرش یک دانشجو ممانعت میکند و مدیر کلینیک نیز میگوید تا زمان رعایت نکردن حجاب از پذیرش او خودداری میکنند. همچنین این دانشجو را تهدید کردهاند که در صورت ادامه دادن به اعتراض شمارهی دانشجویی او را در اختیار حراست و کمیتهی انضباطی قرار میدهند.
در دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران نیز پس از اعتراضات روز ۲۶ فروردین، چند مأمور زن برای تذکر حجاب اجباری مستقر شدهاند. این اقدام در سالهای دههی ۱۳۹۰ نیز بارها در آن دانشکده اجرا شده بود که با مقاومت جمعی دانشجویان زن -از جمله با حرکت ورود دستهجمعی بدون حجاب- در هم شکسته شده بود. همچنین پس از اعتراض روز ۲۶ فروردین، چند نفر از دانشجویان این دانشکده به خوابگاهشان ممنوعالورود شده بودند.
در دانشگاههای خارج از تهران نیز رویههای کنترل عبور و مرور و تشدید تفکیک جنسیتی در جریان است. کانال «دانشجویان پیشرو» روز ۲۷ فروردین تصویری از دانشگاه بروجردی منتشر کرد که نشان میدهد روی صندلیهای محوطهی دانشگاه علایم «ویژه خواهران» و «ویژه برادران» گذاشتهاند. همچنین، به گزارش همین کانال، حراست دانشگاه آزاد طالشان روز ۲۷ فروردین اعلام کرده که «هیچ دختری حق ندارد با آرایش و مانتوی کوتاه وارد شود.»
در پایان این گزارش ذکر یک نکته ضروری است: تشدید این رویهها به این معنا نیست که دانشجویان در برابر فعالیتهای دستگاه سرکوب قربانیانی بیاختیار و بیقدرت بودهاند. چه با دنبالکردن اخبار و چه در صحبت با دانشجویان میبینیم که مقاومت در برابر سرکوب به شکلهایی متنوع و تحسینبرانگیز جریان دارد. ذکر این مقاومتها خود مجال گزارش دیگری میطلبد.
نظرها
farhad farhadiyan
دانشجویان نباید به احظارها توجه کنند حتی در صورت اخراج هم باز خودشان را در معرض بازجوئی و پرونده سازی نروند دانشجویان اخراجی هم هر روز باید پشت در دانشگاه دست به اعتراض بزنند همچنین دانشجویان تا تعیین تکلیف و بازگشت دوستانشان نباید سر کلاس حاضر شوند و در همان محوطه ی دانشگاه بمانند طبق قانون حظور نیروهای نظامی و امنیتی در دانشگاهممنوع است و این اعتراض قانونی ست گسترش اعتراضات و همگانی شدن اعتراضات سبب عقب نشینی سرکوبگران خواهد شد اما چون پرونده ای تشکیل نشده آنها قادر به استناد هم نیستند اتحاد دانشجویان و اینکه دانشجویان متوجه شوند که دیگر با این عناصر وارد گفتگو و مذاکره نشوند و دائدم موضع اعتراضی و از بالا داشته باشند حتی اگر به تعطیلی کلاسها و افتادن یک یا دو ترم شوند