خودکشی؛ مقایسه ایران و ترکیه
فرشتهای نبود تا از «برکه» مراقبت کند
آمارهای غیررسمی نشان میدهند پس از زلزله ششم فوریه در مرکز و جنوب ترکیه، خودکشی در این کشور افرایش یافته است. اما مهمترین عامل ناامیدی مرگآور، فقر است. در ایران هم این عامل عمده است. سرکوب شدید و خونین اعتراضات هم آن افسردگی را تشدید کرده است.
برکه کوتای شاهین، دانشجوی پسر اهل هاتای، پیش از آنکه خودکشی کند، عکسهای دوستانِ از دست رفتهاش را به اشتراک گذاشت. آخرین عکسی که پست کرد، عکس جوانی بود که یک پلاکارد در دست داشت. روی پلاکارد نوشته شده بود:
همیشه فکر میکنی تنها کسانی میمیرند که تو نمیشناسیشان.
برکهی ۲۰ ساله جزو بازماندگان زلزلهی ششم فوریه در هاتای بود اما غم از دست دادن دوستان و بستگانش او را شدیدا افسرده کرده بود. برکه با پدربزرگش به ساکاریا رفت تا فراموش کند اما افسردگی او را رها نکرد و جانش را گرفت.
برکه اولین و آخرین نبود. پس از زلزلهی ششم فوریه در ترکیه که ۱۱ شهر را ویرانی کرد، خیلیهای دیگر هم دست به خودکشی زدند. از جمله یکی از بازماندگان زلزلهی آدیامان که چهار روز پس از زلزله در آن شهر از جرثقیلی که برای آواربرداری در کنار دفتر فرمانداری آدیامان مستقر بود، بالا رفت و به زندگی خود پایان داد. او پیش از آن اما فریاد زد:
کجا بودید مسوولان استان؟ کجا بودی فرماندار؟ من بارها التماستان کردم .…
آمارهای غیر رسمی نشان میدهند پس از زلزله ششم فوریه در مرکز و جنوب ترکیه، خودکشی در این کشور افرایش یافته است. به جز افسردگی ناشی از اتفاقات و بلایای طبیعی از جمله زلزله وسیل، مهمترین ناامیدی جمعی به مسالهی فقر مربوط میشود.
بر اساس دادههای موسسهی آمار ترکیه (TUIK)، تعداد افرادی که به دلیل مشکلات مالی دست به خودکشی زدهاند از ۲۸۹ نفر در سال ۲۰۲۰ به ۳۲۴ نفر در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است. از سال ۲۰۰۲ که حزب عدالت و توسعه در ترکیه به قدرت رسید، تا پایان ۲۰۲۱تعداد افرادی که به دلیل مشکلات مالی دست به خودکشی زدهاند به ۵۴۱۴ نفر رسیده است.
با نگاهی به آمار جهانی که از سوی سازمان بهداشت جهانی منتشر شده، میزان خودکشی در سراسر جهان در ۴۵ سال گذشته ۴۵ درصد افزایش یافته است. امروز خودکشی یکی از ۱۰ علت شایع مرگ است. میزان خودکشی میتواند به طور قابل توجهی با توجه به جنسیت، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شغل، گروه سنی و جغرافیا متفاوت باشد.
سیر صعودی خودکشی در ایران
دادههای باز ایران در گزارشی با عنوان «سیر صعودی آمار خودکشی در ایران» نوشته است:
تازهترین گزارش «شاخصهای عدالت اجتماعی» در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد که در ظرف ده سال بیش از ۴۰ هزار مرگ ناشی از خودکشی توسط نیروی انتظامی ثبت و ضبط شده است. این رقم بیش از دو برابر کل آمار قتل دردهه ۱۳۹۰ است، که کمتر از ۲۰ هزار نفر گزارش شده است.
افزایش خودکشی در ایران در شرایطیست که مردم این کشور در دههی ۱۳۹۰ خورشیدی در معرض شدیدترین بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی قرار داشتهاند.
در آمارهای نیروی انتظامی تعداد قابل توجهی مرگ تحت عنوان «سایر موارد مرگهای مشکوک» وجود دارد که دقیقا مشخص نیست به چه مواردی اطلاق میشود. آمار این مرگهای مشکوک در دههی ۱۳۹۰ حدود شش برابر آمار کل خودکشی و ۱۲ برابر آمار قتل است.
به جز نیروی انتظامی، وزارت بهداشت و سازمان پزشکی قانونی هم آمار ارائه میکنند اما اختلافی که میان آمارها وجود دارد، قابل توجه و تاملبرانگیز است.
برای مثال خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در اسفند ۱۳۹۹ در گزارشی به نقل از پزشکی قانونی نوشت درسالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ به ترتیب پنج هزار و ۱۰۱ و پنج هزار و ۱۴۳ مورد خودکشی کامل رخ داده است.
این آمار اما تقریبا ۲۰ درصد بالاتر از آماریست که نیروی انتظامی با عنوان موارد خودکشی منتشر کرده است.
عوامل متفاوت تأثیرگذار در اقدام به خودکشی
با اینکه یکی از موارد مهم در خودکشی افراد مسالهی فقر عنوان شده اما عوامل دیگری هم در تلاش فرد برای پایان دادن به زندگی خود نقش بازی میکنند.
مقایسهی آمار این آسیب اجتماعی در ترکیه و ایران نشان میدهد بر خلاف ترکیه، خودکشی در استانهای محروم ایران بیشتر از استانها و شهرهای مرکزی است.
در سال ۲۰۲۱، چهار هزار و ۱۵۸ نفر در ترکیه جان خود را بر اثر خودکشی از دست دادند. بیشترین تعداد خودکشی در سال ۲۰۲۱ را بر اساس دادهها استانبول داشته است: ۵۷۴ نفر در استانبول خودکشی کردند.
پس از استانبول، ازمیر با ۲۷۷ نفر، آنکارا با ۲۶۷ نفر، بورسا با ۱۵۶ نفر، آنتالیا با ۱۵۰ نفر، آدانا با ۱۲۸ نفر، مرسین با ۱۱۹ نفر، قونیه با ۱۱۲ نفر، دیاربکر با ۱۰۷ نفر و کوجایلی با ۱۰۲ نفر قرار دارند.
غازیانتپ هم در رتبه ۱۱ قرار گرفته است. یکی از بزرگترین کلانشهرهای ترکیه که در سالهای اخیر با حوادث متعدد از جمله حملههای انتحاری روبهرو بوده است.
بر اساس نتایج تحقیق تهیه شده با توجه به دادههای موسسهی آمار ترکیه، در سال ۲۰۲۱، ۹۹ نفر در غازیانتپ خودکشی کردند.
بر اساس گزارش دادههای باز ایران اما طبق آمار نیروی انتظامی، در فاصله سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، هر سال به طور متوسط چهار هزار و ۱۸۳ نفر در ایران به دلیل خودکشی جانشان را از دست دادهاند.
با این حساب نرخ مرگ و میر ناشی از خودکشی، ۵/۱ مورد به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت است.
اما این آمار به طور یکسان توزیع نشده است. بررسی و تحلیل دادههای منطقهای نشان میدهد نرخ خودکشی در استانهای غربی کشور اختلاف بیشتری با مناطق مرکزی، شمال و جنوب و شرق ایران دارد.
به طور مشخص نرخ خودکشی در استانهای کرمانشاه، ۱۱.۸ به ازای ۱۰۰ هزار نفر، ایلام ۱۱.۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر و کهگیلویه و بویراحمد ۱۰.۵ به ازای ۱۰۰ هزار نفر است که بیش از دو برابر متوسط کشوری محاسبه میشود.
پس از این استانها، استانهای لرستان، همدان و چهارمحال بختیاری بالاترین آمار خودکشی به نسبت جمعیت را دارند.
کوتاهی از دولت است
غمزه آککوش ایلگزدی، معاون حزب جمهوری خلق ترکیه، اعتقاد دارد طبق دادههای موسسهی آمار این کشور، در ۲۰ سال گذشته خودکشی ۵۴ درصد افزایش داشته است.
در حالی که در ۲۰ سال گذشته ۵۸ هزار و ۹۸۵ نفر در این کشور خودکشی کردهاند، بالاترین آمار خودکشی در سال ۲۰۲۱ ثبت شده است. در این سال، خودکشی در ترکیه با ۱۲ درصد افزایش نسبت به سال قبل، به چهار هزار و ۱۵۸ نفر رسید.
آککوش ایلگزدی تشدید مشکلات اجتماعی از جمله «تشدید بحران اقتصادی»، «بیکاری مزمن» و «فقر آموزش» را از عوامل مهم و تاثیرگذار بر سلامت جامعه و علت افزایش بروز خودکشی دانست.
بر اساس آمارهای غیررسمی در ایران نیز متأثر از شرایط اجتماعی و بالا رفتن شاخص فلاکت مردم، موارد خودکشی افزایش یافته است.
شاخص فلاکت حاصل جمع جبری دو شاخص تورم و بیکاری و سهم استانها از اقتصاد، از حاصل تقسیم آمار تولید ناخالص داخلی هر استان به محصول ناخالص داخلی کل کشور است. مثلا بر اساس گزارش اکو ایران آمارها نشان میدهند نرخ فلاکت در کردستان صعودی شده و به ۶۱ درصد در پاییز ۱۴۰۱ رسیده است. اقتصاددانان عموماً اشتغال کامل را به معنای نرخ بیکاری چهار تا پنج درصد میدانند.
اگر بر اساس معیارهای جهانی، نرخ تورم دو درصدی را هدف قرار دهیم، بنابراین رتبهبندی شاخص فلاکتِ رضایتبخش، در محدوده شش تا هفت درصد خواهد بود.
از مدرسه بپرس!
برخی شهروندان در ترکیه اعتقاد دارند شاخص فلاکت در این کشور آنقدر بالا نرفته که عامل اصلی خودکشی باشد اما دولت اردوغان در زمینهی آگاهیرسانی کمکاری کرده است.
نهیر یاووزاوغلو، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعهشناسی به زمانه میگوید:
مهمترین عامل در زمینهی پیشگیری از خودکشی، آموزش اجتماعی است. قدیم میگفتند هر وقت کم آوردی از مدرسه بپرس، ولی حالا خود معلمان هم اغلب مشکلاتی از جمله افسردگی دارند. این سیستم از ۲۰ سال گذشته دچار مشکل شده است.
ساره یعقوبی، شهروند ۲۶ سالهی ایرانی هم به زمانه میگوید:
خیلی از کسانی که افسردگی دارند چون نمیخواهند مشکلشان را با کسی در میان بگذارند میروند سراغ شبکههای اجتماعی. در شبکههای اجتماعی هم به آدمها آدرس اشتباه میدهند. برای گذر از لحظههای سخت و فاصله گرفتن از پرتگاه افسردگی شدید، ملزم به این هستیم که به افراد کمک کنیم. آنها نیازمند حمایت روانی هستند.
بر اساس تجربههای در میان گذاشته شده از سوی روانشناسان، بیشتر از ۹۰ درصد مردم در زندگیشان دستکم یکبار به خودکشی فکر کردهاند اما اقدام به خودکشی کاریست که هر کسی از عهدهی انجام آن برنمیآید.
من به کمک نیاز دارم
سیما اشراقی، روانشناس، به زمانه میگوید:
خیلی از ما دچار افکار خودآیند منفی هستیم اما دلیل نمیشود خودمان را بکشیم. در این زمینه نشانههایی وجود دارد. اگر کسی از خودکشی حرف میزند و قصدش را به زبان میآورد یعنی اینکه او به کمک نیاز دارد، اطرافیانش میباید با او حرف بزنند و مجابش کنند با یک روانشناس یا یک روانپزشک صحبت کند. این در واقع هشداریست که همیشه باید جدی گرفته شود. به این معنی که فرد در شرایط بحرانی قرار گرفته و نیازمند مراقبت است.
به گفته این روانشناس، هستند کسانی که برای گرفتن توجه یا حتا شکایت از بیتوجهی اطرافیان دست به خودکشی میزنند که متاسفانه گاهی نیز اقدام آنان منجر به مرگ میشود.
به باور خانم اشراقی، حتما میباید از فرد افسرده در این زمینه پرسیده شود:
پیشتر بینش اشتباهی بود که برای این افراد مسالهی خودکشی را مطرح نکنید. اما اتفاقا من معتقدم که باید از آنها پرسید چون خودشان میروند در اینترنت جستوجو میکنند و ممکن است با کامنتهایی اشتباه روبهرو شوند.
فرشتهای نبود ...
محزون آکداش، یک شهروند ترکیه، درباره اقدام به خودکشی برکه کوتای شاهین به زمانه میگوید:
فرشتهای نبود تا از برکه مراقبت کند. اگر زیر پست برکه شاهین یک آدم متخصص پیام میگذاشت و تلفن یا ایمیل میداد که برکه با او تماس بگیرد، شاید این پسر ۲۰ ساله حالا داشت زندگی میکرد.
سیما اشراقی میگوید در اکثر موارد شخص مجاب میشود کار احمقانهای نکند و اگر نشد از روانپزشک دارو میگیرد یا در بیمارستان بستری میشود تا خودکشی نکند:
من موردی داشتم که یک زن ۳۶ ساله به شوهرش خیانت کرده بود و حالا تحمل عذاب وجدان این خطا را نداشت و تصمیم گرفته بود خودکشی کند اما با چند جلسه مشاوره و تاکید روی بچههای کوچکِ او و سرنوشتشان پس از خودکشی مادر، زن منصرف شد.
این روانشناس در ادمه به زمانه میگوید:
در عین حال استاد من دکتر فتاح، بیماری داشت که پس از جلسههای طولانی ظاهرا پذیرفته بود خودکشی نکند. خیلی خوشحال از مطب دکتر رفته بود و از او تشکر هم کرده بود اما به محض بیرون آمدن از مطب خودش را از پنجره پرت کرده بود بیرون. خانوادهها خیلی باید مراقب باشند. توجه بیشتر کنند و با فرد آسیب دیده حرف بزنند.
خودکشی؛ برخی عوامل دیگر
آزارهای جنسی در محل کار، تجاوز، مسائل عاطفی و شکست در امتحانات و آزمونها جزو مواردی هستند که به عنوان برخی از عامل خودکشی شناخته میشوند.
ساره یعقوبی میگوید:
فضای بیمار اجتماعی، نداشتن آینده و سختگیریهای احمقانه از سوی حاکمیت باعث شده جوانان فکر کنند هنوز در یک مدرسه درس میخوانند که یک مدیر زورگو آنها را وادار به کارهایی میکند که نمیخواهند و سر آخر هم آنها را به شدت و با خشمی دیوانهوار تنبیه میکند. این تصویری از مردم ایران است در دام حاکمیت جمهوری اسلامی.
اورچون یوکسل، معلم دبیرستان در یکی از شهرهای ترکیه هم میگوید:
خیلی از دانشآموزانی که ما با آنها سروکار داریم درگیر افکار خودکشی هستند اما دلیل اصلی آن اختلافات خانوادگی و شکاف نسلهاست.
یوکسل در ادامه میگوید:
خبر دارم در ایران با وقوع انقلاب "زن، زندگی، آزادی" خانوادهها با هم متحد شدهاند و بیشترین آسیب از سوی دولت است.
به گفته او، در ترکیه سازمانهای دینی و تبلیغی خودکشی را گناهی کبیره میدانند و مستوجب عذاب اما:
من معتقدم پیش از ترساندن نوجوانان از عذاب الهی میباید آنها را برای زندگی کردن آماده کنیم نه برای مردن.
نظرها
نظری وجود ندارد.