اول ماه مه، روز جهانی کارگر – پروندهی ویژه
تاریخ، گذشتهی نزدیک، وضعیت کنونی • مجموعهای از مقالهها و مطالب دیداری و شنیداری
چه چیزی روز کارگر را به قدری برجسته ساخته که در زمرهی معدود روزهایی است که (همچون روز جهانی زن) در تقویم جهانی هر سال گرامی داشته میشود؟ دیگر آنکه چه چیزی روز کارگر را به پدیدهای معاصر ما بدل میسازد؟
رضا شهابی و کیوان مهتدی، دو فعال جنبش کارگری، از زندان اوین به مناسبت اول ماه مه پیامی به «دهه هشتادیها» فرستادهاند، که در آن پرسش بالا را طرح کردهاند.
آنان در این پیام مینویسند:
مگر چند درصد از جامعهی ما روز کارگر را جشن میگیرند؟ چند درصد این روز را متعلق به خود میدانند، یا اصلاً از وجود چنین روزی خبر دارند؟ من که کارگر نیستم، به من چه ربطی دارد؟ عجله نکنید. این روز بیشتر از آنچه به نظر میرسد، به امروز ما مرتبط است، و احساس بیگانگی ما با آن خود بیانگر نکاتی دربارهی مشکلات و امکانات پیش روی ما است.
از جمله با تلاش کسانی چون رضا شهابی و کیوان مهتدی ارتباط روز نمادینی چون اول مه، روز جهانی طبقه کارگر، با «مشکلات و امکانات پیش روی ما» سال به سال آشکارتر میشود.
مجموعهی مطالبی که در زمانه به مناسبت اول ماه تدارک دیدهایم، ناظر به همین «مشکلات و امکانات پیش روی ما»ست.
روز کارگر، فرصتی برای بازبینی سال گذشته و چشمانداز آینده
به پیشواز اول ماه مه، روز جهانی کارگر میرویم. به این مناسبت دعوت میکنیم به بحث درباره دستاوردها و مشکلات جنبش کارگری در سال گذشته و این که در چشمانداز آینده چه دیده میشود.
با این فراخوان در روز سهشنبه، ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲/ ۲۵ آوریل ۲۰۲۳ در کلابهاوس زمانه جلسهای به مناسبت فرارسیدن روز کارگر برگزار شد.
از موضوعهای این جلسه:
- آخرین خبرها از اعتصابهای کارگری
- مبارزات کارگری در سال گذشته با نظر به جنبش "زن، زندگی، آزادی"
- وضعیت کاری زنان، بیثباتکاری
- کارگران زندانی ...
فایل صوتی جلسه:
روز جهانی کارگر – جهان و ایران
ناصر مهاجر، نویسنده تاریخدان، در گفتاری ویدئویی شرح میدهد که «اول ماه مه» چگونه روز طبقه کارگر شد، و در ایران هم جایگاه روزی نمادین برای مبارزه طبقه کارگر یافت.
- «اول ماه مه» به عنوان روز جهانی طبقهی کارگری چه تاریخی پشت سر دارد؟
- از کی در ایران هم به عنوان روز کارگر مطرح شده و جایگاهی ویژه در تقویم مبارزهی کارگری یافته است؟
ناصر مهاجر، نویسنده و پژوهشگر تاریخ اجتماعی، در گفتاری ویدئویی به این پرسشها پرداخته است.
تجربیات مبارزات کارگران پروژهای در جنوب ایران در دوره انقلاب
محمد صفوی از اعضای سابق سنديكای كارگران پروژهای آبادان است. پس از ترک ناگزیر کشور به فعالیت سندیکایی خود ادامه داده و سالها نماینده کارگران در اتحادیه مواد غذایی UFCW در کانادا بوده است.
او در این ویدئو از تجربیات مبارزاتی خود به عنوان فعال کارگری در سندیکای کارگران پروژهای خود روایت میکند.
در اول ماه مه ۱۳۵۸ چه گذشت؟
آنچه پیش رو دارید، ویدئویی است از حال و هوای نخستین جشن کارگر در فردای پیروزی انقلاب ۵۷.
در این ویدئو، همچنین تاریخ روز کارگر در ایران از منظر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ روایت شده است.
شکلهای نوین سازماندهی کارگران
میثم آلمهدی از شکلهای نوین سازماندهی در محیطهای کارگری و تجربه اعتراضات کارگران فولاد ایران (فولاد اهواز) در سال ۱۳۹۷ میگوید:
آکسیون جمعی از زنان تهران و کرج به مناسبت روز جهانی کارگر
در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر جمعی از زنان در تهران دست به تظاهرات زدند.
تعدادی از شعارها در این آکسیون:
- اول ماه مه اتحاد زنان و همه زحمتکشان علیه تبعیض و نابرابری
- اول ماه می: روز جهانی کارگر همسو با جنبش #زن_زندگی_آزادی
- زندانی سیاسی بدون قیدوشرط آزاد باید گردد.
- فقر، فساد، گرونی/میریم تاسرنگونی
- متحد و همبسته تا لغو هرگونه فساد و تبعیض ایستادهایم.
- علیه سرکوب، علیه تبعیض، علیه مصوبه مزد.
- حمله شیمیایی، داعش ما شمایید
- از خانه تا کارخانه، از مدرسه تا خیابان، علیه سرکوب زنان ایستادهایم.
نامهای از عسلویه
با سلام و درود و تبریک روز جهانی کارگر که بهانهای شد تا از وضعیت کارگران پروژهای صنعت نفت برای شما بگویم. ما از هفته گذشته دست به اعتصاب زدهایم.
به عنوان یک کارگر که سال هاست در این پروژهها کار کرده پیش از هر چیز از تمامی کسانی که در این سالها به نوعی صدای ما بودند و هستند، تشکر میکنم. ما امروز بیش از همیشه به همبستگی و همصدایی فعالان و دلسوزان با کارگران نیاز داریم.
ما از هفته قبل اعتصاب را آغاز کردیم. اعتصاب ما با وجود تماس پیمانکاران، پیامک تهدید آمیز شرکتها و هشدار بعضی مسئولان منطقهای با پایداری بسیاری از کارگران و عدم بازگشت به محل کار کماکان ادامه دارد و هر روز شاهد پیوستن کارگاهها و کارگران مستقر در کارگاههای جدید هستیم. این کارگران بخش بزرگی از طبقه کارگرند که برای سالها در زاویههای ناپیدا و تاریکخانههای مناطق دور افتاده، در بدترین شرایط آب و هوایی و محل اسکان موقت کار و زندگی کردهاند. اما در سالهای اخیر توانستهاند با یان اخیر با زنجیره ممتد از اعتراض و اعتصاب توجه فعالین کارگری، رسانههای و مسئولان را به خود جلب کردیم....
مسئله کار موقت و بیثباتکاری زنان در ایران
یکی از بزرگترین مشکلات نیروهای کار در ایران در حال حاضر، بیثباتکاری است. موقت شدن کار برای کارگران زن که سهم کمی از کل اشتغال رسمی در کشور را دارند، این نگرانی را ایجاد کرده که اشکال پایدارتر بهکارگماری، مدام کمتر به زنان تعلق گیرد و این تبدیل به منبع اضافی ناامنی برای زندگی زنان شود.
تخمین زده میشود که ۹۰ درصد نیروهایی که در ایران کار دارند با قراردادهای موقت کار میکنند. تعداد کارگران قرارداد موقت در ایران معمولاً به شکل تخمینی اعلام میشود. علی اصلانی، عضو عالی کانون شوراهای اسلامی کار در ۲۸ مهر ۱۴۰۰ به ایسنا گفت که تعداد کارگران قرارداد موقت حدود ۹۵ درصد کل مزدبگیران کشور است.
نرخ مشارکت اقتصادی زنان طی چهار سال یعنی از سال ۹۷ تا پایان تابستان ۱۴۰۱، به میزان چهار درصد کاهش یافته است و از ۱۷,۶ درصد به ۱۳,۷ درصد رسیده است. بسیاری از اقتصاددانان میگویند این به دلیل شیوع کرونا و تعدیل نیروهای کار زن است. زنان کارگری که کار از دست میدهند، بسیاریشان وارد بازار کار بیثباتتری میشوند از جمله دستفروشی یا کار در کارگاههای زیرزمینی با دستمزدی زیر حداقل دستمزد...
معلول و پرولتر
م. مهاجر − آیا معلول بودن تناقض، تنافر یا استبعادی با جزیی از این یا آن دسته بودن بودن دارد؟
• نامگذاری در بنیاد امری سلبی است. با جدا کردن و فاصله گذاری میان مفاهیم، نامها به وجود میآیند. نامها اگر نتوانند به تمامیت و ضرورت، کلیت متعلَق را تبیین نمایند از تامیت خود معزول میشوند. میان این عزل از کارکرد با کاربست تاریخیای که پسِ پشت شکل گیری آن مفهوم است رابطهی تنگاتنگ و عمیقی وجود دارد. اگر مفهوم پرولتاریا یا بالاتر از آن مبارزهی طبقاتی را فرض بگیریم، قطعا معلول از دایرهی آن بیرون میافتد. مسئله معلول حتی با فرض سازگاری بینابینی و تقسیم جایگاه اقتصادی و زیستی هم سر سازگاری با نبرد طبقاتی ندارد. تشکیل دادن گروههای میانه هم کمکی به بهبود امر نمیکند، چرا که طبق فرض مارکس این گروهها باید به دو سوی این طیف، یعنی دارندهی لوازم تولید و فروشندهی نیروی کار، فروغلتند. در همین راستا تروتسکی در اکتبر ۱۹۳۷ در مقالهای به مناسبت ۹۰ سالگی نوشته شدن و همچنین اولین چاپ مانیفست حزب کمونیست در آفریقا، وضعیت کارگری آمریکا را چنین تحلیل میکند: «درهمین حین که سرمایه داری از نوع آمریکای شمالی آن، خود را میگسترد، میلیونها نفر را از کارگر به فقیری تبدیل میکند، که با هزینههای دولتی، صدقات و کمکهای خصوصی تغذیه میشود.» وضعیت پرولتر در تاریخ باید رادیکالیزه شود تا مفهوم ناب قابلیت تشکیل داشته شدن داشته باشد. با هرچه ناب شدن مفهوم سازگاری یا عدم سازگاری و دوستی یا دشمنی میان گروههای میانهی دیگر با این مفاهیم روشن میشود. گروههای ناسازگار یا میانه همان طور که گفته شد باید به نفع یا ضرر پرولتاریا کنار زده شوند یا کنار بروند. اداره زندگی حتی اگر فرض کنیم که دایرهی اشتراکی میان معلولیت و پرولتاریا وجود داشته باشد، عدهی بیشماری از معلولان از آن بیرون میافتند. اگر جایگاه اقتصادی خانواده نتواند از آنها حمایت کند، آنها کاملا از بازی طبقات به بیرون پرت میشوند. چرا که دیگر حتی نمیتوان با کنکاش در سابقهی خانوادگی آنها، از جایگاه اقتصادی آن فرد اطمینان پیدا کرد. در این لحظه است که نداشتن صبغه طبقاتی آنها را تبدیل به وسیلهای برای تحلیل سرمایه میکند در حالی که خود از این تحلیلِ بر پایهی طبقات بیرون میافتند. آنها همچون متغیر کمکی به یاری فهم روابط تولید میآیند اما خود نمیتوانند بر این پایه فهم شوند و با حل شدن مسئله کنار گذاشته میشوند. در این چارچوب، آنها احتمالا طبقهای بیشکلاند که هیچ چیز آنها از خودشان نیست جز بیچیزیشان.
دست دوستی دشمنانِ معلمان برای سرکوب
حکومت و بخش گستردهای از جریان راست مخالف جمهوری اسلامی بر سر سرکوب معلمان توافق دارند. علت آن تشکلگرایی و مقاومت معلمان در برابر سیاستهای نئولیبرالی است.
• بر خلاف «سمپاشی» جریانهای راستگرا مبارزات معلمان «صرفا معیشتی» نیست. آنها مطالبه صنفی/ معیشتی را به امر سیاسی پیوند زدند و در رویدادهای متاخر همچون حمله به مدارس، قیام ژینا و پیش از آن حضور و اثرگذاری چشمگیر داشتند.
کارگران مهاجر افغانستانی: بهرهکشی مضاعف
در بخش صنعت سنگ و معدن عدهی کثیری کارگر افغانستانی به کار گمارده شدهاند. بردهداری نوین عنوان شایستهی نوع به کار گماردن آنان است.
طبق آخرین آماری که مدیر رصدخانه مهاجرت ایران ارائه داده، نزدیک به ۴ و نیم ملیون مهاجر افغانستانی در ایران سکونت دارند. بیشتر این مهاجران کارگرند، به نوعی شاغل یا جویای کار. علت مهاجرتشان، متنوع است اما در نهایت همه از یک جنس: از جنگ و گسترش خشونت مذهبی گرفته تا فروپاشی اقتصادی، حاکمیت سنتهای ارتجاعی، سطح پایین رفاه عمومی، فقر و بیکاری.
در ایران هم سرنوشت بهتری از نظر زیستی نمییابند. شهرهای تهران، سیستان و بلوچستان، مشهد، اصفهان، یزد، شیراز، قم و کرمان بیشترین تعداد مهاجران افغانستانی را در خود جای دادهاند. در این شهرها به دلیل وجود کارخانهها و معدنهای به نسبت زیاد، امکانهای بیشتری برای یافتن کار دارند. هرکدام از آنها به صورت گروهی، بنا به توانایی، سن، وضعیت تأهل و شبکه روابط اجتماعی و خویشاوندیشان در یکی از شهرهای بزرگ ایران ساکن میشوند...
رنج مجاز، اقامت غیرمجاز
از بایگانی زمانه، بازنشر به مناسبت فرا رسیدن روز جهانی کارگر:
در این مستند ویدئویی جمعی از مهاجران افغانستانی از وضعیت اقامت و کار خود در ایران و دشواری زندگی خود میگویند.
کولبری نوعی کارگری است؛ بهرهزایی برای کارفرمایانی با چهره پنهان
جریان استثمار در کولبری، به مراتب پیچیدهتر از مورد دیگر کارگران مزدی و تولیدی است. ظاهر قضیه طوری است که هیچکس را استثمارگر ورباینده ارزش نیروی کار نشان نمیدهد، گویی این کارِ غیرانسانی، بخشی بدیهی از جریان روزمره مبادله کالاها است.
در یک کارخانه، تا حد زیادی الگوی تصاحب ارزش اضافیای که به واسطه نیروی کار تولید میشود مشخص است. کارگر کار میکند، ارزش تولید میکند، بخشی کوچک از ارزش تولیدشده به عنوان مُزد به او داده میشود، بخشی از آن دوباره به جریان تولید بازمیگردد و بخش بزرگی هم توسط سرمایهدار، مدیران عالیرتبه و سهامداران کلان تصاحب میشود. این به زبانی ساده، فرایند سلب مالکیت از کارگران تولیدی است. اما جریان استثمار و سلب مالکیت در فعالیتی کمتر شناختهشده همچون کولبری را چگونه میتوان توضیح داد؟
قربانیان بیچهره سرمایه
سالانه صدها کارگر در اثر حوادث ناشی از کار جان خود را از دست میدهند و تعداد بیشتری مصدوم و از کار افتاده میشوند. به این مساله باید مرگ ناشی از بیماریهای حرفهای را افزود که در اثر تماس کارگران با مواد و گازهای سمی، حرکات فیزیکی یکنواخت و یا سنگین، و قرار گرفتن در معرض اشعه و جریان برق ایجاد میشوند. سازمان جهانی کار میگوید تعداد قربانیان ابتلا به بیماریهای حرفهای شش برابر قربانیان مستقیم حوادث کار است.
آمار رسمی مرگ و از کار افتادگی کارگران در اثر حوادث کار در ایران تنها بخش کوچکی از واقعیت را نشان میدهد اما به نوبه خود تکاندهنده است.
آمار حوادث کار ۱۴۰۰ را مسئولان سازمان پزشکی قانونی و وزارت کار چنین اعلام کردهاند:
مدیر دفتر معاینات بالینی سازمان پزشکی قانونی میگوید در سال ۱۴۰۰، ۲۸ هزار تن در ارتباط با حوادث ناشی از کار به این اداره مراجعه کردهاند.
معاون روابط کار میگوید در این بازه زمانی ۸۰۰ کارگر در اثر حوادث کار فوت کرده و ۱۳ هزار تن دچار قطع عضو و مصدومیت میشوند.
اما نه مرگ کارگران اغلب جوان، نه از کارافتادگی هزاران کارگر در سال و از هم پاشیدگی زندگی آنها توجه چندانی را جلب نمیکند. در خبرهای حوادث کار، حتی اگر به رسانهها راه پیدا کنند، اغلب نام کارگران قربانی برده نمیشود. آنها تنها عددند: ۲۰ کارگر در تصادف سرویس حمل و نقلشان کشته و مصدوم شدند، ۵ کارگر در اثر سقوط در دیگ مواد مذاب جان باختند، یک کارگر ساختمانی از ارتقاع سقوط کرد و فوت کرد،…
کارگران حتی زمانی که هنگام کار به شکل فجیعی جان خود را از دست میدهند یا از کار افتاده میشوند، انسان نیستند، نامشان برده نمیشود و بی چهرهاند.
فشارهای اقتصادی و افزایش شمار کودکان کار
بحران معیشت و فقر اقتصادی خانوارها در دوره کرونا شمار کودکان کار را افزایش داد. در ایران برنامهای برای پایان بخشیدن به استثمار کودکان کار وجود ندارد و نهادهای حکومتی با سیاست پلیسی تنها برای دورهای کوتاه کودکان کار خیابانی را «جمعآوری» میکنند.
• صندوق کودکان سازمان ملل متحد در سال ۱۳۷۷ شمسی گزارشی درباره وضعیت کودکان خیابانی در ایران منتشر کرد و میتوان گفت با این گزارش برای اولینبار توجه به کودکان کار در ایران جلب شد. اکنون بیش از دو دهه از آن زمان میگذرد و اگرچه در این فاصله مطالعات گوناگونی درباره کودکان کار منتشر شده و راهکارهایی توسط نهادهای غیردولتی و دولتی برای حل مسئله کار کودکان مطرح شده، اما شواهد نشان میدهند که مسیری که تاکنون طی شده در حل مسئله ناتوان بوده و در سالهای اخیر با افزایش تعداد کودکان کار روبرو بودهایم.
نگاهی به مطالعات حوزه کار کودکان در ایران نشان میدهد که این پدیده در طول دو دهه گذشته مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است. اغلب این مطالعات وضعیت کودکان کار در شهر تهران را مطالعه کردهاند و در مواردی اندک به دیگر شهرها و روستاهای کشور توجه کردهاند و از اینرو اطلاعات ما از مناطق دیگر اندک است. با اینحال مسلم است که کار کودکان در ایران تقریبا به طور کامل غیررسمی، پنهانی و بدون مزایای قانونی است. سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اخیرا از وجود ۱۲۰ هزار کودک کار در ایران خبر داده و گفته که در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۴ هزار و ۵۰۰ نفر از کودکان خیابانی شناسایی شدهاند. البته این رقم تنها شامل کودکان کار شناسایی شده است و تعداد واقعی آنها بیش از این رقم است.
موج بیپایان سرکوب کنشگران معلمان و کارگران
از اردیبهشت ۱۴۰۱ تا بهار امسال، نیروهای امنیتی و دستگاه قضایی جمهوری اسلامی دستکم ۴۰۰ معلم معترض و نیز دهها فعال کارگری و حامی حقوق کارگران را در شهرهای مختلف بازداشت کردهاند.
از تریبون زمانه
آشنایی با بخش کارگری زمانه
زمانه از سال ۱۳۹۶ به صورت ویژه خبرهای مربوط به کارگران را پوشش داد. با گزارش اعتراضات آغاز کردیم و سپس خبرنامه های کارگری را در کنار گزارش های روزانه از مبارزه و مقاومت کارگران منتشر کردیم. تا کنون ۲۴ شماره خبرنامه (ابتدا هر دو ماه و سپس هر سه ماه)، پنج سالنامه و چندین ویژه نامه در ارتباط با مبارزه، مقاومت و حقوق کارگران منتشر کردهایم.
آنچه که در گزارش های فصلی مورد توجه قرار میگیرد عبارتند از:
- تبعیض جنسیتی در محیط های کاری
- امنیت شغلی کارگران
- کودکان کار
- کارگران مهاجر
- مبارزه و مقاومت کارگران
- و ایمنی کار
کارگران غیررسمی همانند سوختبران بلوچ، کولبران کرد، دستفروشان شهری هم بخش مهمی از گزارش های روزانه و فصلی زمانه هستند.
برای دریافت گزارشها و خبرنامههای کارگری به صفحه ویژه حقوق کارگران در زمانه مراجعه کنید.
نظرها
نظری وجود ندارد.