پژوهشهای زمانه
منافع غولهای انرژی چین در ایران
مقدمه
مدارک بررسیشده نشان میدهد که از سال ۲۰۰۴، شهروندان چین در مجموع ۱۵ شرکت فعال در بخش نفت و گاز ایران ثبت کردهاند. آیا ایران سود ویژهای از این قراردادها عایدش شده است؟ سلسله مقالههای تحقیقی "تهران بیرو" و "زمانه".
در دو دههی گذشته، شرکتهای چینی به برخی از پربارترین میدانهای نفت و گاز ایران دسترسی انحصاری پیدا کردند. این در حالی است که چین به دلیل کارایی محدود در توسعهی پروژههای جدید، آسیبهای بلندمدتی به بهرهبرداری ایران از ذخایر انرژی خود رسانده است.
ایران، سومین دارندهی ذخایر عظیم نفت و دومین دارندهی ذخایر گاز طبیعی جهان، به دلیل زیرساختهای فرسوده، با مشکلات زیادی برای صادرات نفت و تامین نیازهای انرژی خود مواجه است. دولت ایران در دو دههی گذشته، به امید افزایش درآمد نفت و گاز خود، دستکم ۱۴ قرارداد به ارزش حداقلی ۷۹ میلیارد دلار با شرکتهای نفت و گاز چینی تنظیم کرده است.
از ۱۴ پروژهای که دولت ایران از سال ۲۰۰۴ به شرکتهای چینی اعطا کرده است، حداقل ۹ پروژه از طرف ایران یا چین لغو شده، یا بههیچوجه طبق برنامه پیش نرفته است.
نمودار زیر ارزش و وضعیت پروژهها را بر اساس مکان نشان میدهد. هزینهها به دلار آمریکا ثبت شده اند.
برخلاف پیشرفت ضعیف این شرکتهای چینی در احیای بخش نفت و گاز، آنها توانستهاند نفوذ خود بر توسعهی ذخایر انرژی ایران در آینده را تقویت کنند.
مدارک بررسیشده قابل دسترس در اینترنت و دیگر منابع باز توسط تهران بیرو و زمانه نشان میدهد که از سال ۲۰۰۴، شهروندان چین در مجموع ۱۵ شرکت فعال در بخش نفت و گاز ثبت کردهاند. افزون بر این، دو دانشگاه و دو موسسهی تحقیقاتی چین، در حوزهی پژوهش و توسعهي بخش نفت و گاز فعال هستند. این سازمانها همچنین، ۴۵ ثبت اختراع و امتیازنامه برای محصولات و فناوریهای مرتبط به ثبت رساندهاند. فرآیند ثبت اختراع در مقیاس عظیم، به طور مشخص نشان میدهد که ایران، علاوه بر فروش انرژی کشور زیر قیمت بازار، سود توسعهی میادین نفت و گاز خود را نیز به پیمانکاران چینی واگذار میکند. دولت ایران کنترلی بر برنامهی زمانی و وظایف پیمانکاران چینی ندارد.
تعهدات چین در ایران را باید در مقایسه با منافع این کشور در مناطق مختلف سنجید. در انزوای رو به افزایش بینالمللی، خرید ایران از چین به شدت تقلیل یافته و از ۱,۵ میلیارد دلار در ماه در سال ۲۰۱۶، به تنها ۵۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۲۲ رسیده است. در مقابل، واردات عربستان سعودی از چین از حدود ۱,۵ میلیارد دلار در ماه در سال ۲۰۱۶، به ۳.۵ میلیارد دلار افزایش یافته است.
در عین حال، طبق دادههای اوپک، فروش نفت ایران در بازار جهانی نفت از سال ۲۰۱۷، حداقل ۶۵ درصد کاهش یافته، که باعث کاهش شدید درآمدهای کلیدی و همچنین نفوذ استراتژیک جغرافیایی شده است. در چنین شرایطی، وابستگی ایران برای فروش انرژی زیانبار به چین بیشتر شده و در حال حاضر، ۷۰ درصد از کل صادرات انرژی این کشور را به خود اختصاص داده است.
این هجوم و تعدی به بخش نفت و گاز یک کشور، منعکسکنندهی فعالیتهای چین در کشورهای غنی از سوخت فسیلی در سراسر جهان است. طی چند دههی گذشته در آنگولا، پکن ۶۰ میلیارد دلار برای پروژههای مختلف نفتی و زیرساختی سرمایهگذاری کرده که انگیزهاش نیازهای رو به افزایش انرژی خانگی در آن منطقه بود. سرانجام، اکثر پروژهها، از جمله بلوکهای نفتی که توسط شرکتهای چینی اداره میشدند، پس از یک دورهی ماه عسل اولیه، رو به نابودی میروند و گرفتار معاملاتی مبهم با مقامات محلی فاسد شدند. در نتیجه، آنگولا مجبور میشود به یک قرارداد زیانآور احترام گذاشته و وادار به فروش باقیماندهی نفت خود به زیر قیمت بازار جهانی شود.
شرکت های نفت چین در ایران
در اوایل دههی ۲۰۰۰ که تحریمها بر بخش نفت ایران تشدید شد و بسیاری از شرکتهای بینالمللی را مجبور به ترک این کشور کرد، شرکتهای نفت و گاز چینی فعالیت خود در ایران را افزایش دادند.
شرکت ملی نفت چین (CNPC) و شرکت نفت و شیمی چین (سینوپک)، دو مسئول اصلی فعالیتهای نفت و گاز چین شناخته میشوند. شرکتهای تابعهی این دو اَبرشرکت، توافق قراردادهای نفتی مختلفی را برای توسعهی میادین نفت و گاز ایران به دست آوردهاند.
این شرکتها و فعالیتهای آنها را در سلسله مقالاتی به تفصیل بررسی کردهایم که در روزهای آینده منتشر خواهند شد.
- این مقاله را به انگلیسی اینجا بخوانید
نظرها
نظری وجود ندارد.