قیام ژینا و وجه اجتماعی هنر
در گفتوگو با نگاره آیت
فرشته نزاکتی- دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه وسترن سیدنی برنامهای را به نمایش هنر مقاومت در ایران اختصاص داده است. نگاره آیت تنها نقاش حاضر در این برنامه است که هنگام جنبش در ایران حضور داشته. با او گفتوگو کردهایم.
هنر در ایران در طول حاکمیت جمهوری اسلامی هرگز آزاد نبوده است. با اینحال و شاید اتفاقاً به همن دلیل در حال حاضر هنر مقاومت با یک سویه فمینیستی برجسته در حال ظهور است. ما همه کنش انقلابی دانشجویان هنر و موسیقی در ایران را به یاد داریم. حوضهای به رنگ خون در میدانهای تهران، قایقهای کیان پیرفلک و دیوارنگارهها و پرفورمانسهای خیابانی در همراهی با قیام ملت ایران در صدر خبرها قرار داشت. چه کسی گمان میبرد که ناگهان هنر ایران که تا پیش از آن شخصی، تجملی و در گالریها و حراجیها در جهت پولشویی رانتخواران عرضه میشد، ناگهان از خمودگی بیرون بیاید و همراه و همگام با مردم به وظیفه خود عمل کند؟
«نام آن را بگو» برنامهای است که دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه وسترن سیدنی برای نمایش هنر مقاومت در ایران تدارک دیده است. در این برنامه نگاره آیت (پاریس)، سیمین کرامتی (تورنتو) و پانتهآ کریمی (سن خوزه، کالیفرنیا)، سه هنرمند فعال زن که در ایران و در دیاسپورا آثارشان را آفریده و عرضه کردهاند با هم و با دکتر پدرام خسرونژاد، انسانشناس درباره اهمیت هنرهای تجسمی و نقشی که هنر در جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی ایفا میکند در گفتوگو قرار میگیرند.
نگاره آیت در این برنامه تنها هنرمندی است که هنگام جنبش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» در ایران حضور داشته و اکنون در خارج از ایران به سر میبرد. با او گفتوگو کردهایم.
(متأسفانه به دلیل قطعیهای مکرر اینترنت، کیفیت مصاحبه مطلوب نیست. امکان تکرار آن هم وجود نداشت.)
نگاره در این مصاحبه میگوید در نظر او هنر یک وجه درونی و شخصی و یک وجه بیرونی و اجتماعی دارد، در این معنا که وقتی هنر به بیان درمیآید به یک امر اجتماعی بدل میشود و در کنش و در ارتباط با مخاطب است که به کمال میرسد.
نگاره به تازگی از ایران خارج شده. او میگوید در پاریس راحتتر میتواند فارغ از سانسور تصویری کار کند. آنچه را که تا پیش از این در آثارش پنهان نگه میداشت، اکنون آشکارتر بیان میشود. او تحت تأثیر جنبش زن، زندگی، آزادی مجموعه تازهای درباره رد پای گلولههای ساچمهای خلق کرده است. مجموعه طنابهای او به طور مستقیم به اعدامها اشاره ندارد، اما تحت تأثیر رویدادهای جنبش اکنون به شکل دیگری هم درک میشود.
به نظر نگاره یک اثر «تبلیغی» الزاماً به معنای یک اثر «بیارزش» نیست. او میگوید در ایران وقتی به عنوان یک زن در خیابان راه میروی قوز میکنی که زنانگیات را پنهان کنی. این تجربهها در آثار او نشست میکنند و نمود آن به ریشههایی در همتنیده در زیر خاک تبدیل میشود.
در تابلوی «سربداران» نگاره این تأثیرات را به خوبی میتوان سراغ گرفت. این اثر در ادامه آثار قبلی اوست اما با از تأثیرپذیری از اعدامهای گروهی هم برکنار نمانده است. حمید فرازنده با اشاره به این اثر می نویسد: «تابلوی سربداران به صراحت نشان میدهد که یک هنرمند حساس در زمانهی نامردمیها، هر چقدر هم در هنر به دنبال بیزمانی و بیمکانی بوده باشد، واقعیت خشن سرانجام سرمیرسد و به او برخورد میکند.»
نظرها
نظری وجود ندارد.