دیدگاه
استعمارگرایی رئیسی در اوگاندا: همجنسگراهراس همگام با مذهبیهای افراطی آمریکایی
رامتین شهرزاد ــ ابراهیم رئیسی مانند دیگر مقامهای جمهوری اسلامی بهوقت همجنسگراهراسی خیال میکند همکلام مذهب و سنت است اما بیشتر دست در دست استعمار صحبت میکند. این یادداشت نگاهی خلاصه است به نقش استعمار در گفتار همجنسگراهراسی امروزین که مقامهای ایرانی هم تکرار میکنند.
چهارشنبه ۲۱ تیر، ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران در آخرین ساعات سفر سه روزهاش به آفریقا، در کامپالا پایتخت اوگاندا علیه رابطه با همجنس گفت:
کشورهای غربی با هجمه به بنیان خانواده، ترویج پدیده زشت همجنسگرایی، رواج افراطیگری و تروریسمپروری و استفاده ابزاری از حقوق بشر کشورهای مستقل را تحت فشار میگذارند که در این راستا گسترش تعاملات و همکاریهای فرهنگی میان ایران و اوگاندا در مقابله با برنامه دشمنان دو ملت بسیار مثمر ثمر خواهد بود.
او مانند دیگر مقامات ارشد جمهوری اسلامی مانند علی خامنهای، محمد خاتمی و محمود احمدینژاد تلاش کرد تا همجنسگرایی را رد کند و آن را با بستن چشمانش بر تاریخ خاورمیانه در موضوع رابطه با همجنس، «فرهنگ غرب» معرفی کند.
خامنهای بارها علیه همجنسگرایی صحبت کرده و بهعنوان مثال، آن را «روشهای مفتضح» فرهنگ غرب و «شرمآور» و «برخلاف مصلحت و خلقت بشر» عنوان کرده است. خاتمی در آمریکا همجنسگرایی را «یک بیماری» خواند و شیوه سرکوب اسلامی را «یک درمان» معرفی کرد. احمدینژاد در آمریکا گفت «در ایران همجنسگرا نداریم» و با خنده حضار روبرو شد. رئیسی در کنار رئیسجمهور اوگانادا ایستاد که در ماههای اخیر، بهواسطه تاییدش بر قوانین سختگیرانهتر این کشور بر رابطه با همجنس، یکی از پرآوازهترین چهرههای جهان در حضور حکومت در اتاق خواب مردم است.
از ایران تا اوگاندا، مقامات حاکم چند موضوع را در این جملاتشان فراموش میکنند: اینکه چقدر بر پایه استعمارگرایی بریتانیایی بر رد رابطه با همجنس صحبت میکنند؛ اینکه در مثال اوگانادا، حتی قوانینشان وابسته به سرمایهگذاریهای مادی و معنوی کلیساهای تلویزیونی مذهبی افراطی آمریکاست و در نهایت اینکه هم تاریخ و فرهنگ بومیشان را در موضوع رابطه با همجنس فراموش میکنند و هم وجود حقیقی افراد جامعه الجیبیتیکیو پلاس (افراد همجنسگرای مرد و زن، دوجنسگرایان، کوییرها، ترنسها و مانند آن) در کشورهایشان را نادیده میگیرند.
پاسخ کسی که بخواهد علیه این فراموشیهایش حاکمان سخن بگوید هم قوانین سختگیرانهای است که با اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «تبلیغ همجنسگرایی» شروع میشود و میتواند به شکنجه، زندان و حتی اعدام منتهی شود. البته جنبش ژینا نشان این حاکمان داده است که جامعه کوییر آماده است تا در کنار جامعه اقلیتهای قومی و قومیتی، زنان و... علیه آنان قد علم کند. چون تهدید تا یک زمانی جواب میدهد و وقتی آب از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب!
خانواده در خطر: مردسالاری در تلاش برای گسترش نابرابری و تبعیض
«سید ابراهیم رئیسی رئیسجمهوری اسلامی ایران با توجه به مبارزه دولت اوگاندا علیه همجنسگرایی، ترویج آن را یکی از زشتترین انحرافها و مورد نفرت همه ادیان الهی و ابراهیمی توصیف کرد.» این شروع گزارش خبرگزاری ایسنا با تیتر «چرا رئیسی در آفریقا علیه همجنسگرایی صحبت کرد؟» است.
این خبرگزاری نزدیک به نظام ولایت فقیه سپس به تعریف قانون «اقدام علیه همجنسگرایی» کشور اوگاندا پرداخت و ابتدا و مقدم بر همهچیز نوشت: «بر مبنای این قانون برای همجنسگرایی شدید از جمله با افراد زیر ۱۸ سال، افراد دارای معلولیت ذهنی یا جسمی و همچنین با افرادی که با بیماریهایی مانند ایدز دستوپنجه نرم میکنند، مجازات اعدام در نظر گرفته است» تا زیرپوستی به خواننده القاء کند که «همجنسگرایی برابر آزار جنسی کودکان (پدوفیلیا) است». این مبنای اصلی ادعای مذهبیهای افراطی مانند ابراهیم رئیسی در جهان امروز است که لقمه را دور سر خود میگردانند و تمام تلاششان را میکنند تا به مخاطبشان دروغ بگویند. آنها ادعا میکنند رابطه رضایتمندانه بین دو (یا چند) فرد عاقل بالغ برابر با تلاش برای ویرانی خانواده از طریق «ترویج همجنسگرایی» در کودکان است.
خانواده از چشمانداز این افراطگرایان، در خطر است. مهمتر از همه از سمت کسانی که ادعا میکنند افراد جامعه با هم برابر هستند. تلاش برای برابری انسانها یا بهشکلی مشخص، تلاش برای برابر دانستن مرد و زن، فمینیستم، یک دشمن بزرگ خانواده در تعریف این مردان است. پس از فمینستها، نوبت به افراد جامعه الجیبیتیکیو پلاس میرسد.
از دید این چهرههای مذهبی، «غرب» از طریق «ترویج همجنسگرایی» در ابزارهای «تهاجم فرهنگی» مانند کتاب، مجله، فیلم، موسیقی و... در تلاش است تا از کودکی، افراد را از «خانواده» (بخوان مردسالاری) جدا کند و به آنها «القاء کند» که میتوانند جایگاهی به جز جایگاه دیکته شده از سمت مذهب، سنت و مردسالاری داشته باشند.
این دروغگویی البته محدود به ابراهیم رئیسی یا مقامات جمهوری اسلامی ایران نیست. در اوگاندا هم مانند این صحبت میکنند. در بریتانیا، آمریکا یا کانادا هم شبیه به آن را میگویند. در لهستان، رومانی، یا روسیه هم چنین بیانی تکرار میشود. در هند یا هر سرزمین دیگری که استبدادطلبان در تلاش برای تحکیم قدرت خود از طریق تکیه به مردسالاری هستند، برابریخواهی بدل به اهریمنی شده که به سراغ خانوادهها آمده است. باید از آنها ترسید و به آغوش مردسالاری برگشت تا امنیت حفظ شود.
آنچه این دروغگویان افراطی فراموش کردهاند، تاریخ، فرهنگ و سنت سرزمینهای خود است. رئیسی در اینجا دست در دست استعمار انگلیسی صحبت میکند و در کنار چهرههای مذهبی افراطی کلیساهای تلویزیونی آمریکای شمالی قرار میگیرد.
دست استعمار انگلیسی بر همجنسگراهراسی امروز جهان
در سال ۲۰۱۴ میلادی، پژوهشگران دانشگاه ریدینگ در بریتانیا اثبات کردند که «اکثریت مطلق» مستعمرههای سابق بریتانیا «قوانینی دارند که همجنسگرایی را جرمانگاری میکند». این قوانین عمدتا در دوره سلطنت ملکه ویکتوریا، یعنی زمانی که «خورشید در امپراتوری بریتانیا غروب نمیکرد» و تقریبا نیمی از جهان در سلطه این سرزمین بود، به قوانین محلی وارد شدند.
این اقدام بریتانیا از یکسو، مقابله با فرهنگ انقلابی فرانسه بود که از همان ابتدای انقلاب نخست این کشور، قوانین سادمی (sodomy در بیان قرون وسطایی، بهمعنای هرگونه رابطه جنسی، خواه دهانی، معقدی یا خودارضایی است که خارج از اندام جنسی یک مرد درون یک زن، برابر ازدواج رسمی مذهبی صورت گرفته باشد) را کنار گذاشت.
در رقابت استعماری آن زمان، بخصوص پس از شکلگیری قوانین مدرن فرانسه زیرنظر ناپلئون بوناپارت، امپراتور فرانسه پیش از شکلگیری انقلاب دوم، کشورهای گوناگون، نوشتن قوانین مدرن خود را به سبک فرانسوی واگذار کردند. مثال آن امپراتوری عثمانی که جرمانگاری از رابطه با همجنس را از قوانین خود حذف کرد.
در سبک دیگر، کشورهای گوناگون از هند و استرالیا تا کانادا و آمریکا، قوانین خود را به سبک بریتانیایی نوشتند. از جمله مواردی که به قانونهای این کشور وارد شد، جرمانگاری رابطه با همجنس است.
در ایران، جرمانگاری رابطه با همجنس به شکل قانونی خود ابتدا در ارتش وارد شد. زمانی که رضا شاه ارتش ایران را برابر سبک ارتش بریتانیا بازسازی کرد، مقررات نظامیای وضع کرد که در آن افراد همجنسگرا نمیتوانند به ارتش وارد شوند؛ قانونی که تا همین چند سال پیش در بریتانیا و آمریکا هم بر ارتش حاکم بود. امروز، شکل دیگری از این قانون به افراد جامعه الجیبیتیکیو پلاس اجازه میدهد تا «رابطه با همجنس» را بهعنوان یک بیماری اختلال غدههای بدن معرفی و معافیت سربازی بگیرند.
به تاریخ قانون که نگاه کنید، ابراهیم رئیسی دست در دست استعمار در اوگاندا صحبت میکند و کلام او تفاوت چندانی با کلام قانونگذاران بریتانیایی زیر نظر ملکه ویکتوریا در زمینه همجنسگراهراسی ندارد.
کلیساهای تلویزیونی آمریکا در تلاش برای خلق قوانین تازه استعماری
اوگاندا در مسیر برابری بود اما بهلطف کمکهای مادی و معنوی کلیساهای تلویزیونی آمریکا، دور زد و مسیر سرکوب را دوباره انتخاب کرد. در مرداد ۱۳۹۳، دادگاه قانون ضد رابطه با همجنس را که مجازات حبس ابد داشت، لغو کرد. در تابستان همان سال، برای نخستین بار راهپیمایی اعتراضی پراید در این کشور برگزار شد.
مجله فارین پالسی در گزارش خود با تیتر «چگونه کلیساهای تبریشی آمریکا به گسترش همجنسگراهراسی در آفریقا کمک میکنند» تاکید کرد که «احساسات ضد رابطه با همجنس پیشتر در قاره آفریقا وجود داشت اما گروههای مذهبی سفیدپوست آمریکا به شکوفایی آن کمک کردند».
این گزارش با بررسی چند ویدیوی داغ در فضای مجازی اوگاندا، چند هفته پیش از تصویب قوانین شدید ضد رابطه با همجنس در این کشور شروع میشود. سپس یادآور این شد که در این کشور، کلیساست که در صف مقدم مخالفت با رابطه با همجنس ایستاده است. هرچند تمرکز کلیسا در اوگاندا مانند مسجدهای ایران است: مقامات مذهبی نگران مردانی هستند که در رابطه جنسی، اجازه ورود کیر به بدن خود را میدهند. همانطور که قوانین جمهوری اسلامی ایران، مجازات اعدام را متمرکز چنین مردانی گذاشته است و صاحب کیر، شاید شلاق بخورد و زندانی شود.
فارین پالسی مینویسد که در گفتمان کلیسا، «مردمان همجنسگرا تنها زمانی صاحب ارزش هستند که از گرایش جنسی خود روی برگردانند». این مجله با بررسی گفتمان کلیسا درنهایت یادآور میشود که سفیدپوستان کلیساهای آمریکا، نه تنها مبلغان مذهبی خود را به آفریقا میفرستند تا کوییرهراسی را شکوفا کنند، بلکه خود مکرر به این بخش زمین سفر میکنند تا شور و هیجان بیشتری خلق کنند.
این چهرههای مذهبی در آمریکا هم بیان همجنسگراهراس خود را بسط میدهند اما دیگر آش آنها به شوری گذشته نیست. همجنسگرایی به تایید اکثریت مردم این کشور رسیده و قوانین آمریکا از ازدواج زوجهای همجنس هم حمایت میکند. آنها در نتیجه سراغ یک گروه دیگر رفتهاند تا از آنها بهعنوان خالقان زلزله و رویدادهای شدید آبوهوایی یاد کنند: افراد ترنس و افرد درگکویین که دوباره در بیان آنان، با هدف انحراف کودکان و ویرانی بنیان خانواده فعالیت تبلیغی میکنند. هرچند درنهایت، گزارشهای آزارهای جنسی کودکان بیشتر از درون کلیساها و مسجدها و دیگر معبدها بیرون میآید تا به شکلی سازمانیافته مانند کلیسای کاتولیک، در میان گروههای الجیبیتی دیده شود.
درنهایت، ابراهیم رئیسی و دیگر مقامات جمهوری اسلامی ایران، با خشنودی تمام گفتمان استعمار کهن و استعمار نوین را قبول میکنند. برای آنها مهم نیست که میلیونها نفر افراد جامعه الجیبیتیکیو در ایران چه روزگاری میگذرانند؛ همانگونه که وضعیت زنان یا اقلیتهای قومیتی و مذهبی برایشان مهم نیست. آنها فقط به دنبال قدرت بیشتر، ثروت بیشتر و گسترش گفتمان مردسالاریای هستند که در آن مرد صاحب همهچیز از جمله خانوادهاش است و حکومت در همهجا، از جمله در اتاق خواب مردم حاضر است و دست سرکوبش به همهجا میرسد.
این مخاطب فارسیزبان است که مانند دیگر مخاطبها، باید خود را آموزش دهد: زنان کمتر از مردان نیستند. افراد ترنس و درگکویین یا همجنسگرا، پدوفایل نیستند و رابطه رضایتمندانه بین افراد عاقل و بالغ، ویرانگر مردسالاری میتواند باشد اما بنیان خانواده را نابود نمیکند. این غرب نیست که همجنسگرایی را گسترش میدهد؛ به تاریخ و فرهنگ و سنت خود نگاه کنید، هنر و ادبیات سرزمین خود را بخوانید. رابطه با همجنس چه در آفریقا چه در آسیا سابقه محترم هزاران ساله دارد. بیاید با احترام با هم برخورد کنیم و جامعهای بسازیم که همه در آن آزاد و برابر باشند.
نظرها
نظری وجود ندارد.