بحران گاز در ایران: آیا زمستان سخت دیگری در راه است؟
کنعان مختار ــ گزارشهای مندرج در رسانههای مجاز داخل از ناترازی ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز در ایران خبر میدهند. طبق گزارش مجلس، کمبود گاز به بحرانی با ابعاد مختلف منجر خواهد شد.
ایران به عنوان دومین دارنده منابع گاز طبیعی جهان، در چهار دهه زمامداری جمهوری اسلامی نتوانسته جایگاه قابل توجهی در بازار جهانی این صنعت به دست آورد. ناترازی در مصرف و تولید گاز و قطعیهای مکرر بخصوص در زمستان سال گذشته، صنایع تولیدی ایران را با چالشهای جدی روبرو کرده است.
هماکنون گزارشهای مندرج در رسانههای مجاز داخل از ناترازی ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز در ایران خبر میدهند. همچنین در سند پشتیبان تراز گاز طبیعی، پیشبینی شده است در صورت ادامه روند کنونی، اختلاف مصرف گاز در سالهای ۱۴۱۰ و ۱۴۲۰ به ترتیب به ۴۵۳ و ۵۷۹ میلیون مترمکعب در روز برسد. حال دولت ابراهیم رئیسی برای جبران ناترازی گاز، فاز ۱۱ میدان پارس جنوبی را بعد از دو دهه وقفه در جمهوری اسلامی، در هفته اول شهریورماه سال جاری افتتاح کرده است، پروژهای که با اما و اگرهای فراوانی روبروست و به گفته متخصصان توانایی جبران ناترازی گاز را ندارد.
ناترازی مصرف و تولید
پیرو بحران گاز در ایران، جواد اوجی وزیر نفت، پیشتر به ناترازی ۲۵۰ میلیون مترمکعب گاز اشاره کرده و بارها به نیاز سرمایهگذاری ۸۰ میلیارد دلاری در این صنعت اذعان کرده است. در همین رابطه، مهرماه سال گذشته، کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در گزارش خود درمورد ناترازی تولید و مصرف گاز هشدار داده بود. طبق گزارش مجلس، کمبود گاز منجر به «بحرانهای هشتگانه» خواهد شد:
- توقف تولید و خدمات در شبکههای تصفیه و توزیع آب،
- از دست رفتن حداقل ۷۰ درصد از تولید برق کشور،
- اختلال در گرمایش مردم در مراکز شهری و روستایی به میزان حداقل ۹۵ درصد،
- توقف فعالیت صنایع سنگین فولاد، آلومینیوم و سایر صنایع فلزی، پتروشیمیها،
- توقف خدمات عمومی و شهری،
- توقف صادرات گاز و همچنین توقف خدمات در شبکههای پولی و بانکی، مخابراتی و ارتباطی، درمانی و بیمارستانی
- اختلال در حمل و نقل و ایجاد نارضایتی عمومی،
- و همه اینها بازتابهای امنیتی، سیاسی و اجتماعی خواهند یافت.
براساس گزارش بانک جهانی، ایران طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ مقام اول «افزایش هدررفت گاز» از میادین نفت و گاز را در میان کشورهای جهان داشته است. این گزارش میزان هدررفت گاز ایران در سال ۲۰۱۲ را بالغ بر ۱۱,۱ میلیارد مترمکعب برآورد کرده که با افزایش ۶,۳ میلیارد مترمکعبی به ۱۷,۴ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۲۱ رسیده است و حکایت از رشد ۵۷ درصدی هدرروی گاز دارد. براساس آمارهای آژانس بینالمللی انرژی و وزارت نفت ایران ارزش سالانه تلفات گاز در ایران به دلیل آنچه شبکه فرسوده انتقال و توزیع نامیده میشود، در مرحله تولید حدود ۲۰ میلیارد دلار و در مرحله انتقال و توزیع حدود ۸ میلیارد دلار است.
همچنین طبق گزارش روزنامه شرق، در سال ۱۳۹۹ وزارت نفت کسری گاز فصول سرد را حدود ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیون مترمکعب برآورد کرده است. در سال ۱۴۰۰ این رقم به حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب و در زمستان ۱۴۰۱ بین ۲۳۰ تا ۲۵۰ میلیون مترمکعب تخمین زده شده است. به گزارش این روزنامه، جواد اوجی، وزیر نفت، دو سال پیش درباره علت کسری گاز به رشد ۱۰ درصدی مصرف اشاره کرده و گفته بود کسری گاز سبب شده سطح ذخایر نیروگاههای برق هم در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۹۹ حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد کمتر شود.
ایران طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ مقام اول «افزایش هدررفت گاز» از میادین نفت و گاز را در میان کشورهای جهان داشته است. میزان هدررفت گاز ایران در سال ۲۰۱۲ بالغ بر ۱۱,۱ میلیارد مترمکعب برآورد شده که با افزایش ۶,۳ میلیارد مترمکعبی به ۱۷,۴ میلیارد مترمکعب در سال ۲۰۲۱ رسیده است و حکایت از رشد ۵۷ درصدی هدرروی گاز دارد.
همزمان با اظهارات مکرر جواد اوجی مبنی بر کمبود گاز، دیماه گذشته این مقام مسئول مردم را در صورت مصرف «خارج از الگو» به قطعی گاز خانههایشان تهدید کرد. وعده قطع کردن گاز توسط وزیر نفت، علیرغم دیگر وعدههای دولت، در زمستان گذشته برای برخی از مشترکان خانگی، صنایع تولیدی، کسب و کارهای کوچک، مدارس و دانشگاهها عملی شد.
مسئول یک تولیدی کوچک پوشاک در مورد قطعی گاز کارگاهش در زمستان گذشته به گزارشگر رادیو زمانه میگوید:
سال گذشته بدون اعلام قبلی چند بار گاز کارگاه قطع شد. یک بار میگفتند سراسری ست، یک بار میگفتند بخاطر تعمیرات است، بار دیگر هم میگفتند خارج از الگو مصرف کردی، این درحالی بود که من پنج ساله با همین تعداد کارگر و ابزار کار میکنیم. قطعیها باعث شد خیلی از کارهامون رو زمین بماند و سود سالهای گذشته را نداشته باشیم. مجبور شدم برای اولین بار، سه نفر از ۸ کارگر را تعدیل کنم و تعداد قراردادهایم را پایین بیاورم. اگر امسال زمستان هم مثل سال گذشته باشد باز مجبوریم تعدیلی نیروی کار داشته باشیم. تو این وضعیت واقعاً خدا قبول نمیکند کسی را از نان خوردن بیندازی ولی مملکتی که آخوند همه کارش باشد از این بهتر نمیشود.
افت تولید و کاهش درآمد صنایع
کمبود گاز در زمستان گذشته منجر به تعطیلی و یا پایین آوردن ساعات کار در بیشتر صنایع تولیدی چون فولاد، پتروشیمی، سیمان و نیروگاههای برقی شد، همچنین بنا به گزارشها جریان گاز بیش از ۸۴۰ سازمان و نهاد دولتی و عمومی در پی اخطارها قطع شده است. در دیماه سال گذشته کمبود گاز منجر به تعطیلی برخی استانها و توقف برخی از جایگاهها عرضه سوخت گاز در سطح کشور شد. به دلیل بحران در تامین گاز و افت فشار گاز خانگی بسیاری از ادارات، بانکها، مدارس و دانشگاهها در استانهای تهران، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، گلستان، مازندران، خراسان شمالی و جنوبی زمستان سختی را سپری کردند.
به گفته رئیس هیئتمدیره سندیکای صنعت برق و سخنگوی صنعت برق، حدود ۹۵ درصد برق ایران از نیروگاههای حرارتی با پایه گازسوز تأمین میشود. کمبود آن منجر به قطعی و در ادامه توقف خدمات و تولید در صنایع خواهد شد.
شهریور ماه سال جاری محمدحسین فنائی، عضو هیات مدیره خانه صنعت یزد با اشاره به اینکه قطعی یک ساعت برق صنایع در برخی کارخانهها «ضرر میلیاردی به دنبال دارد و میتواند موجب بیکاری کارگران شود» به خبرگزاری ایلنا گفته: «قطعیهای پی در پی برق هر سال به نسبت سال قبل از آن بیشتر میشود و گویی تصمیمگیران به جز اعمال فشار به صنایع و دستور خاموشی، راهکاری برای حل این قبیل مشکلات ندارند.»
پیشتر نیز رضا شهرستانی، عضو هیئت مدیره انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران گفته بود که قطعی برق صنایع در سال جاری باعث میشود تولید سه میلیون تن، معادل یک سوم تولید تابستان فولاد را بخاطر کمبود برق از دست رود که به معنای کاهش حدود ۱.۵ میلیارد دلاری صادرات است. درهمین زمینه، احمد مهدوی ابهری، دبیر کل انجمن صنفی کارفرمایی صنعت پتروشیمی، از کاهش ۲.۵ میلیون تن صادرات اوره و متانول به دلیل قطعی گاز خبر داده و مبلغ ارزی آن را ۷۰۰ میلیون دلار اعلام کرده است.
افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی
بعد از ۲۲ سال انتظار سرانجام فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی با هیاهوی بسیار در ششم شهریور سال جاری توسط ابراهیم رئیسی افتتاح شد. بنا به ادعای روزنامه حکومتی کیهان این فاز قرار است «روزانه ۵۶ میلیون مترمکعب گاز و یک میلیون تُن اِتان» و نیز «سالانه یک میلیون تُن الپیجی» تولید کند که سالانه «۵ میلیارد دلار درآمد (معادل ده درصد کل درآمد سالانه فعلی)» را نصیب ایران میکند. در دوران برجام، ابرشرکتهای کنسرسیوم توتال فرانسه و سیانپیسی چین همراه با شرکت پتروپارس برای توسعه فاز ۱۱ با وزارت نفت قراردادی امضا کردند که با خروج آمریکا از برجام و افزایش تحریمها این شرکتها قرارداد را نیمهکاره رها کردند.
میدان گازی پارس جنوبی که بزرگترین میدان گازی جهان به شمار میرود بین کشورهای ایران و قطر مشترک است. در صورت عدم بهرهبرداری ایران از این میدان، گاز به سوی مناطق جنوبیتر جاری خواهد شد و بهره حاصل از آن به نفع قطر خواهد بود، کما که این کشور در سالهای گذشته، برخلاف ایران درآمد سرشاری از استخراج و صادرات گاز آن داشته است.
براساس آمار منتشر شده، درآمد قطر از میدان پارس جنوبی تا سال ۲۰۲۱، ۱۰۵ میلیارد دلار برآورد شده است، اما در همین بازه زمانی، درآمد ایران از این میدان تنها حدود ۱۲ میلیارد دلار بوده است. قطریها با امضای قرارداد با پیشرفتهترین شرکتهای اروپایی و آمریکایی تاکنون ۸,۷۵ برابر ایران از میدان پارس جنوبی بهره مالی بردهاند؛ بهرهای که ایران حتی با افتتاح فاز ۱۱ میدان، حاصلی از آن نخواهد برد. مقامات جمهوری اسلامی اعداد مختلفی از تولید ۱۰ الی ۲۰ میلیون مترمکعب گاز در روز برای این فاز اعلام میکنند.
در همین زمینه، جواد اوجی در مراسم جابهجایی و نصب سکوی طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی، ضمن ابراز امیدواری به تولید روزانه «۵۰ میلیون مترمکعبی گاز غنی شده» اظهار داشته است:
سالانه درآمد نزدیک ۴ تا ۵ میلیارد دلار عایدات این فاز است و تولیدش به کاهش ناترازی گاز کمک میکند. نکته مهم آن است که این پروژه در شرایط تحریم انجام شد، و نشان داد میتوانیم، و عیدی خوبی هم به مردم بود.» همچنین هادی بیگینژاد، عضو کمیسیون انرژی مجلس در این باره تصریح کرده است: «تولید اولیه فاز ۱۱ گاز پارس جنوبی روزانه ۱۵ میلیون مترمکعب گاز است که تا ۵۶ میلیون مترمکعب در گامهای بعدی افزایش مییابد، همچنین تولید ۵۰ هزار بشکه میعانات گازی، یک تن گوگرد در شبانهروز از دیگر ویژگیهای فاز ۱۱ پارس جنوبی است.
علیرغم اظهارات مسئولین و خبرگزاریهای وابسته به دولت مبنی بر کارآمدی فاز یازدهم پارس جنوبی، روزنامه شرق در گزارشی ضمن بیان اینکه ناترازی گاز ایران امسال به حدود ۳۰۰ میلیون مترمکعب در روز رسیده است، افتتاح این فاز را از قول متخصصان انرژی «تبلیغات پرهیاهو برای هیچ» نامیده است. این روزنامه در گزارش خود آورده است:
تمام کاری که انجام شده این است که سکویی را از جایی باز کردهاند و به فاز ۱۱ پارس جنوبی آوردهاند تا از چاههای قدیمی و مستهلکی که دیگر صرفه اقتصادی ندارند، روزانه حداکثر ۱۵ تا ۲۰ میلیون مترمکعب گاز استخراج کنند؛ رقمی که فقط حدود یکپانزدهم کسری گاز ایران را پوشش میدهد.
در همین گزارش، هاشم اورعی، رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران، به روزنامه شرق گفته:
امروز در جهان تکنولوژیای که بخواهد به روش اقتصادی و با راندمان بالا میادین گازی را توسعه دهد، در اختیار نهایتاً هفت تا هشت شرکت در جهان است و طبیعتاً هیچکدام از این شرکتها هم ایرانی نیستند، هیچکدام هم امروز با ما بنا به دلایل تحریمی کار نمیکنند، چه با واسطه و چه بیواسطه و حتی چینیها. در نتیجه ممکن نیست فرض کنیم که ایران در این مسئله به نوعی به تکنولوژی روز دنیا مسلط شده است» این روزنامه معتقد است افتتاح فاز ۱۱ پارس جنوبی در شرایطی رخ داده است که بنا به گفته کارشناسان «در این فاز عملاً پالایشگاه و تجهیزاتی برای شیرینسازی گاز وجود ندارد.
یک کارشناس حوزه انرژی در همین زمینه به رادیو زمانه میگوید:
در شرایط فعلی هرگونه پروژهای در ایران که در رابطه با تامین انرژی باشد با شکست روبرو خواهد شد. رژیم جمهوری اسلامی نمیتواند حتی بخشی از شبکه فرسوده استخراج و توزیع منابع آبی و گاز را که هزینهای به مراتب کمتری لازم دارند را ساماندهی کند. از لحاظ تکنولوژی و دانش، ایران در زمره پایینترین کشورهای جهان محسوب میشود. بدون وجود سرمایهگذاریهای خارجی و حضور شرکتهای بینالمللی نمیتوان به هیچ پروژهای خوش بین بود. از یک سو ناتوانی در تکنولوژی و از طرف دیگر سوءمدیریت داخلی احتمال شکست را چندبرابر میکند. کافی است فقط چند پروژه را در سالهای اخیر با جزئیات بررسی کنیم، از پروژههای سد سازی گرفته تا به قول خودشان آبادانی، همه یا با شکست مواجهه شدهاند یا باوجود هزینههای هنگفت بهرهای برای تامین انرژی نداشتهاند. البته این مشکل تنها مربوط به دولت ابراهیم رئیسی نیست، چهار دهه است ایران در همه چیز روند نزولی را طی میکند.
در همین رابطه، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی تیرماه خود با ارزیابی «تحقق شاخصها و اهداف مدون در برنامه ششم توسعه» گزارش داده است که از بین ۱۷ تکلیف قانونی مرتبط با بخش نفت و گاز، بیش از ۷۰ درصد آنها یا اجرایی نشده و یا به صورت ناقص اجرا شده است. این مرکز عمده دلایل عدم موفقیت برنامه ششم در بخش نفت و گاز را فقدان رویکرد آیندهپژوهی (اعمال تحریم، موانع محیطی، جهش نرخ ارز)، تأخیر در تدوین آییننامهها و معطل ماندن اقدامات لازم، نبود شاخصهای مشخص برای ارزیابی برخی احکام و نبود ضمانت اجرا، ناهماهنگی بین نهادها و بخشهای اجراکننده برنامهها، متناسب نبودن و مشخص نبودن اولویتهای برنامه تعریف شده با منابع، ظرفیتها و محدودیتهای کشور برآورد کرده است.
باوجود بحران گسترده گاز در ایران، از اظهارات متنافض و متفاوت مقامات مسئول این نتیجه حاصل میشود که ارادهای برای رفع بحران انرژی در ایران وجود ندارد. نبود سرمایهگذاری خارجی و توقف خدمات شرکتهای بینالمللی در کنار ناکارآمدی و سوءمدیریت داخلی بحران کمبود گاز را در ایران چندبرابر کرده است؛ بحرانی که بیشتر از همه دامن مردم را خواهد گرفت.
نظرها
نظری وجود ندارد.