سوءمدیریت، تشدیدکننده بحران آب در ایران
کنعان مختار ــ بحران آب از جدیترین مشکلهای کشور است. سوء مدیریت، مشکل را میپوشاند و بر ابعاد آن میافزاید. درگیری بر سر آب و شتابگیری مهاجرت داخلی از نمودهای اجتماعی تشنگی فراگیر هستند.
کمبود منابع آبی
طبق برآورد «مؤسسه منابع جهان» در مردادماه ۱۳۹۸، ایران بعد از قطر، اسرائیل و لبنان در رده چهارمِ نزدیک شدن به «روز آخر» یعنی روزی که منابع آبی در آن ممکن است به پایان برسد قرار دارد. بنا به گزارشهای رسمی، از حدود ۳ هزار میلیون هکتار تالاب کشور، بیش از یک و نیم میلیون هکتار در وضعیت خشکی به سر میبرند که از این میزان ۴۳ درصد در شدتهای متفاوت به منشأ و کانون گرد و غبار تبدیل شدهاند. بر اساس گزارش سال ۲۰۲۰ شاخصهای EPI [ابزارهای سیاست اقتصادی] در حوزه آب، ایران در شاخص «از دست دادن تالاب» با نمره ۴۵,۴ رتبهٴ ۹۸ را در جهان دار است که نسبت به ۱۰ سال گذشته، ۱۴,۱ درصد افت داشته است. همچنین آمارها میگویند میزان سرانه آب تجدیدپذیر که در سال ۱۳۰۰ خورشیدی حدود ۱۳ هزار مترمکعب بوده، امروزه به کمتر از ۱۲۰۰ مترمکعب رسیده است. براساس آمار تیرماه ۱۴۰۰ وزارت نیرو، نیمی از جمعیت روستایی کشور دسترسی به آب سالم ندارند.
در همین رابطه، عیسی منصوری متخصص مطالعات توسعه، خردادماه سالجاری در نشست تخصصی «آب، توسعه و مهاجرت اقلیمی» گفته است: «در سال ۱۹۸۰ و بعد از انقلاب، منابع آبی کشور ۱۴۰ میلیارد مترمکعب بود و ۳۶ میلیون نفر جمعیت داشتیم. در حال حاضر این منابع به ۹۸ میلیارد مترمکعب رسیده، در حالیکه جمعیت به ۸۴ میلیون نفر رسیده است.» او با بیان افزایش مصرف و کاهش در منابع آبی تصریح کرد: «مصارف آبی کشور از ۷۰ میلیارد مترمکعب به ۹۴ میلیارد مترمکعب رسیده است. یعنی در منابع آبی کشور ۳۰ درصد کاهش و در مصارف، ۳۴ درصد افزایش داشتیم.» با وجود این، مسئولان جمهوری اسلامی در راستای منویات علی خامنهای بر افزایش جمعیت کشور تاکید دارند.
پیشتر نیز محمد حبوطن، رئیس گروه نظارت و توسعه حکمرانی آب کشور، با بیان اینکه میانگین بارش کشور ۲۲۵ میلیمتر در سال است که به یک سوم میانگین بارش در جهان میرسد، عنوان کرده بود: «از ۲۲۵ میلیمتر بارندگی در کشور بخشی تبخیر میشود. بر این اساس، حدود ۱۰۳ میلیارد مترمکعب آب باقی میماند. این در حالی است که این رقم در ۲۰ سال گذشته به طور متوسط ۱۳۰ میلیارد مترمکعب بود.»
بنابر گزارشهای آماری شرکت منابع آب ایران، در حالحاضر حدوداً ۵۵ درصد از ۹۸ میلیارد مترمکعب آبی که به صورت سالانه در کشور به مصرف میرسد، از طریق سُفرههای آب زیرزمینی تأمین میشود و از نظر نوع طبقهبندی نیز ۸۷ درصد از مصارف سالانه کشور به کشاورزی، ۹ درصد به شرب و بهداشت و سه درصد به صنایع اختصاص پیدا میکند. البته آمارهای متفاوتی از نوع طبقهبندی مصرف آب در ایران اعلام میشود، برخی منابع به مصرف ۹۳ درصدی آب در بخش کشاورزی اشاره میکنند. اما طبق اعلام وزارت نیرو در سال گذشته، سفرههای آب زیرزمینی که اصلیترین منبع تامین آب ایران محسوب میشوند با کسری حدود ۱۴۳ میلیارد مترمکعبی مواجه شدند. برخی منابع این میزان را ۲۰۰ میلیارد مترمکعب عنوان کردهاند.
کشاورزی ناکارآمد دولتی
عمدهٴ اظهار نظرها و گزارشها بیشترین میزان مصرف آب ایران را به بخش کشاورزی ارتباط میدهند. آمارهای رسمی و غیر رسمی در ایران میگویند ۸۶ الی ۹۳ درصد منابع آبی در حوزه کشاورزی مصرف میشود، در حالی که فقط ۱۴ الی ۱۷ درصد از نیروی کار کشور در این بخش مشغول به فعالیت هستند. بنا به همین اظهارات متنافض، تنها حدود ۱۰ الی ۱۱ درصد از تولید ناخالص ملی از طریق کشاورزی تامین میشود.
اظهارات مبهم در سهم حدوداً ۹۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی موجب شده افکار عمومی کشاورزان را از متهمان ردیف اول کمبود آب در ایران بدانند. این درحالی ست که به گفتهٴ جمال سجادیپور، مدیرعامل شرکت شهرکهای کشاورزی از ۳۵۸ شهرک کشاورزی کشور، ۲۰۴ مورد (۵۷ درصد) آن دولتی و بقیه خصوصی هستند. پیشتر نیز در سال ۱۳۹۹ علی اشرف منصوری، مدیرعامل سابق این شرکت با بیان اینکه یکی از راهبردهای مهم سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» در سال «جهش تولید» ایجاد و توسعه شهرکهای کشاورزی است اظهار داشته: «سطح شهرکهای کشاورزی در ابتدای سال ۹۷ حدود ۵ هزار و ۱۲۵ هکتار بوده که در حال حاضر به ۴۰ هزار و ۵۰۰ هکتار رسیده است.»
یک کارشناس محیطزیست دربارهٴ کشاورزی دولتی و بحران مدیریت آب به گزارشگر رادیو زمانه میگوید:
عطش توسعه و سوءمدیریت در منابع آبی، و بخصوص مصرف آن در بخش کشاورزی از مهمترین دلایل کمبود آب در ایران است. چیزی که ما در ایران با آن روبرو هستیم یک خشکسالی انسانساخت است. تقریباً هیچ طرح توسعه و مدیریت آب در ایران به نتیجه نرسیده است. بیشترین تمرکز توسعه را روی احداث سدها قرار دادهاند در حالی که توان ذخیرهسازی آنها به سختی به ۵۰ میلیارد متر مکعب میرسد! کشاورزی ناکارآمدی که دولت متولی آن است بیشترین هدررفت آب را بوجود آورده است. مشکل در بخش کشاورزیهای کوچک نیست، حداقل ۱۶ نهاد دولتی متولی سیاستگذاری بخش کشاورزی هستند. سوءمدیریتها و بهرهبرداری ذینفعان اثرات مخرب و متناقضی هم در بازار محصولات و هم در توسعهٴ بخش کشاورزی ایجاد کرده است. اگر دولتها میتوانستند حداقل در بخش کشاورزی بازدهی خوبی داشته باشند امروزه الاقل بخشی از مشکلات کشور حل شده بود. با برنامهریزیهای غیرکارشناسانه هم کشاورزی کشور را به خطر انداختند هم به بحران کمبود آب دامن زدند.
در همین رابطه، چندی پیش رئیس گروه نظارت و توسعه حکمرانی آب اظهار داشته: «راندمان آبیاری در مزارع کشاورزی در برخی از مناطق کشور ۴۵ درصد اعلام میشود، در چنین شرایطی حدود ۵۰ تا ۶۰ درصد با هدررفت آب در بخش کشاورزی مواجه هستیم؛ بخش بزرگی از این هدررفت آب در مزرعه رخ میدهد.»
لولههای فرسوده
بنا به گزارش شرکت آب و فاضلاب ایران، در سال ۹۹ حدود ۸,۴ ميليارد مترمكعب آبِ شربِ تصفيهشده در كشور تامين شده كه ۲,۳ ميليارد مترمكعب آن هدر رفته است. این گزارش میگوید، ۱,۱ ميليارد متر مكعب آب تصفيهشده، «هدررفت ظاهري» بوده، يعني توسط مشتركان مصرف شده اما شركت آب و فاضلاب امكان دريافت بهاي آن را نداشته است. اما آنچه از آن به عنوان «هدررفت واقعي» نام برده ميشود، مربوط به نشت آب در شبكه انتقال و توزیع است كه نه توسط مشتركان مصرف شده و نه شركت آب و فاضلاب درآمدي از آن كسب کرده است. بر اساس جزئیات این گزارش حدود ۱۵ درصد از آب تصفیه شده ایران به دلیل فرسوده بودن شبکه انتقال و توزیع هدر میرود و تقریباً به همین میزان نیز تلفات دیگر آب تصفیه شده (مانند عدم دقت تجهیزات اندازهگیری فروش آب به مشتریان و مصارف غیرقانونی) وجود دارد. این درحالی ست که سرانه مصرف آب در ایران برای هر نفر روزانه ۲۰۰ لیتر اعلام شده است. به عبارتی فقط در سال ۹۹ هدررفت واقعی آب، معادل آب مصرفی یکسال ۱۷میلیون نفر بوده است. پیشتر نیز شرکت آب و فاضلاب اعلام کرده بود تا شهریور ۱۳۹۴، ۴۰ درصد از شبکهٴ آب کشور «فرسوده» و نیاز به نوسازی دارد.
به گفتهٴ برخی مسئولان تنها در تهران که از شهرهای فقیر به لحاظ ذخایر آبی کشور محسوب میشود، روزانه ۶۰۰ هزار مترمکعب آب به دلیل شبکه فرسوده انتقال هدر میرود. محمدرضا بختیاری مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب تهران در سال ۹۹ در این باره گفته بود: «۲۵۰۰ کیلومتر از ۹ هزار کیلومتر خطوط انتقال آب تهران پوسیده و فرسوده هستند و باید حتماً عوض شوند.»
یک کارشناس محیطزیست در این باره به گزارشگر میگوید:
درحالی که بیشترین هدررفت آب تصفیهشده مربوط به فرسودگی شبکه انتقال آب کشور است، مسئولین گناه کمبود آب را به گردن مصرفکنندگان خانگی میاندازد و مداماً در کشور با قطعی آب روبرو هستیم. در این چند دهه هیچ برنامهای ازسوی نهادهای متولی درمورد حل این مشکل و معضل کمبود آب شیرین در کشور به نتیجه نرسیده. شما دقت کنید به دلیل ناکارآمدی، هر پروژهای که انجام میدهند باعث نابودی قسمتی از محیطزیست میشود. مثلاً آب شیرین رودخانه زاب را از طریق سدها به آب شور دریاچه ارومیه انتقال میدهند که از یک طرف باعث خشکی و تشنگی حوزه رودخانه زاب میشود و از طرف دیگر مشکل دریاچه را هم حل نمیکند و انبوهی از آب شیرین را شور و غیرقابل مصرف میکند، یا هزینههای نجومی صرف استخراج آب فسیلی در سیستان و بلوچستان کردند ولی دیدن که اصلاً به کار مصرف نمیآید. از طرف دیگر، با ساخت صدها سد و حفر چاهای عمیق آب تالابها را خشک کردهاند. به نظر نمیرسد با این شیوه از مدیریت حتی ارادهای برای حل مشکل شبکه انتقال آب وجود داشته باشد.
بنا به گزارشهای رسمی، وزارت نیروی جمهوری اسلامی تا اردیبهشت سالجاری، حدود ۱۹۵ سد بزرگ احداث، و ساخت ۹۱ سد بزرگ دیگر را در دستور کار دارد. همچنین به گفتهٴ رئیس گروه نظارت و توسعه حکمرانی آب، «اکنون مطالعات فنی برای ساخت حدود ۹۷ سد بزرگ در حال انجام است.»
اگرچه بحران آب در ایران معضلاتی مانند فرسایش خاک، تخریب کیفیت آب، کاهش سطح آبهای زیرزمینی، خشکی رودخانهها، تالابها و دریاچهها، فرونشست زمین، بیابانزایی و طوفان گرد و غبار به همراه داشته است، اما ارادهای برای جلوگیری از پیشروی این بحران در دستگاههای اجرایی حکومت دیده نمیشود. خشکسالی برخی از مناطق موجب بالا رفتن تنشهای قومیتی و بیناستانی نیز شده است و همچنین مهاجرت داخلی را در ایران افزایش داده است.
نظرها
نظری وجود ندارد.