خاموشی یک ذهن روشنگر: میرشمس الدین ادیبسلطانی درگذشت
برنامهی فکری میرشمس الدین ادیبسلطانی را میتوان زیر مقولهی "روشنگری" برد. او در انتخاب اثر برای ترجمه، در گسترش امکانهای زبان برای بیان جهان، و در فکر سیاسی به آرمان روشنگری وفادار بود.
۲۰ مهر ۱۴۰۲: میرشمسالدّین ادیبسلطانی (زادهٔ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۱۰ در بروجرد) در بیمارستانی در تهران درگذشت. او دانشی گسترده داشت: در رشتههای پزشکی و روانشناسی تحصیل کرده بود، نقاشی میکرد، فیلسوف و منطقدان بود، مترجم بود، به زبانهای مختلفی تسلط داشت، از نوجوانی به مبارزه برای آزادی و عدالت گرایش داشت، همواره به آرمان چپ وفادار بود و در اندیشهی سوسیالیستی تلاشی اصیل برای عقلانی کردن سیاست میدید.
عقل روشنگر
برنامهی فکری میرشمس الدین ادیبسلطانی را میتوان زیر مقولهی «روشنگری» برد. او مترجم یک اثر بنیادی از سنت روشنگری است: «سنجش خرد ناب» اثر ایمانوئل کانت. علاقهی او به ریاضیات و منطق از علاقهاش به فکر روشن برمیخاست. در زبان هم در صدد روشنگری بود: در این اندیشه بود که زبان فارسی مجموعهای گسترده از مقولهها را برای فهم جهان پیچیده در اختیار داشته باشد. از این رو از تمام امکانهای زبان بهره میجست و به این خاطر به گذشتههای دور هم رجوع میکرد. سنتگرا نبود و در عرصهی زبان صنعتگری هم میکرد.
میرشمسالدین ادیبسلطانی نگران غلبهی توهم و اسطوره و تاریکاندیشی بر عرصهی سیاست بود. بایسته برای فکر روشنگر سیاسی را تعهد به آزادی و برابری و عدالت میدید. در اثری که به زبان انگلیسی در سال ۲۰۱۰ زیر عنوان The Question of the Left and Its Future (مسئلهی چپ و آیندهی آن) منتشر کرد، چپ را به عنوان پروژهای برای عقلانی کردن سیاست معرفی کرد.
مکتبی بحثانگیز در ترجمه
ادیبسلطانی همواره از زبانی اصلی ترجمه میکرد. نوشتههای منطقی ارسطو را از یونانی ترجمه کرد و «سنجش خرد ناب» را از آلمانی.
ترجمههایش بحثانگیز میشدند اما کمتر کسی توانایی و شهامت انتقاد مستقیم از او را داشت، چون او کارش را چنان دانشمندانه و دقیق انجام میداد که مصاف فکری با او ساده نبود. در نهایت همه میگفتند که ترجمههایش فهمپذیر نیستند. ولی او در پی سادهسازی نبود، و هنجاری را که پی میگرفت دقت و وفاداری به متن اصلی بود.
در مکتبی که در ترجمه گشود، شاید تنها یک نفر حضور داشت: خود او. با وجود این به درستی میتوانیم از مکتب ادیبسلطانی در ترجمه سخن گوییم.
نظرها
Nasser
بسیار عالی یادی از شخصی ادیب ومترجمی اصیل که اثارش بسیار سخت وترجمه هایش پیچیده ومنحصربفرد است سنجش خرد ناب کانت بتنهایی پروژه بزرگ برای فهم ایرانیان از یک عقل بزرگ مطرح روشنگران بود بعد ترجمه ویتگنشتاین از المانی اهمیت کار بزرگ اورا عیان ساخت در زمانی که فیلسوفان ایرانی مثل داریوش شایگان واحسان نراقی وفردید وحداد عادل وداریوش آشوری زیرنظر هانری کربن وعلامه طباطبایی تمرین راه سوم عرفانی میکردند پروژه میرشمس الدین ادیب سلطانی بتنهایی در ان جو وشرایط نشان از نبوغ منحصربفردش ودرک شرایط مشخص ایران را نشان میداد و برجسته میکرد تنها سی سال بعد شایگان از طرحش راه سوم ابراز پشیمانی واز خود انتقاد کرد وراه روشنگران ومدرنیته را انتخاب میکند واعلام میکند برای دموکراسی ایران تنها این راه صحیح بوده است که ادیب سلطانی همیشه پروژه روشنگری را بدون ادعا و مدپرستی راست وچپ ایده ئولوژی زده ادامه داد وتا اخر بان وفادار ماند تا پرچمش امروز بدست هزاران ایرانی نسل جوان تداوم یابد میراثش برای همیشه در تاریخ ایران به نیکی میماندهر چند اودر ترجمه هایش بسیار وفادار به متن اصلی ودیرفهم برای خوانندگانش بود زیرا او برای معادل سازی کلمات اروپایی از پارسی باستانی تامیانه وهم خانواده های اوستایی استفاده کرده چون به باور او برای برزیستن زبان پارسی در جهان دانش و فن اوری چاره ای جز ان نیست وبنابه نظر منتقدینش او دست به زبان سازی و به اختراع زبانی نائل شده است که بخاطر دانستن ۱۴ زبان انگلیسی و المانی و ایتالیایی وفرانسوی و روسی وعربی و ارمنی و لاتین و عبری و پارسی باستانی وپارسی میانه و پارتی واوستایی ویونانی باستانی بود که از عهده اش بر امد