نسلکشی در غزه: اعتراض و استعفای عضو انجمن قلم آلمان
سارا احسان، شاعر ایرانیتبار فهرستی از هنرمندان، نویسندگان و روزنامهنگارانی را ارائه داده که در بمبارانهای غزه کشته شدهاند. استعفانامه او از انجمن قلم آلمان، شکاف و دودستگی در محیطهای فرهنگی و رسانهای در رویکرد به کشتار غزه را آشکار میکند.
تا ۲۸ اکتبر ۲۰۲۳، ۲۵ روزنامهنگار و عکاس و پنج هنرمند و نویسنده در غزه کشته شدهاند. نیروهای اسرائیلی خانه ۳۰ روزنامهنگار را بمباران کردهاند و در جریان این حملات، چندین تن از اعضای خانوادهی هر یک از آنها جان باختهاند. سارا احسان، شاعر و مترجم ایرانیتبار عضو انجمن قلم آلمان که این اطلاعات را از طریق ارتباطاتش با وزارت بهداشت غزه به دست آورده در اعتراض به این کشتارها از عضویت در انجمن قلم آلمان استعفا داد و از جامعه جهانی خواست کشته شدن نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان در غزه را گزارش و ضمن نام بردن از آنان و دلایل مرگشان، این کشتار را محکوم کنند.
در متن استعفانامه این شاعر ایرانیتبار که سپیده جدیری، شاعر و مترجم آن را به زبان فارسی ترجمه کرده و در اختیار زمانه قرار داده آمده است:
یک نویسنده فلسطینی در پیام خود به من نوشته است: «بهدلیل قطعی برق و مشکلات ارتباطی قابل توجهی که ایجاد شده، مستندسازی بهدشواری صورت میگیرد و این یعنی که تمام جنایات امکان مستندسازی پیدا نکردهاند.»
به گفته سارا احسان، طبق آخرین اسناد انتشار یافته از سوی سندیکای روزنامهنگاران، اشغالگران ۵۰ ستاد و مراکز مؤسسههای رسانهای را ویران کردهاند. خانواده الدحدوح، رییس دفتر الجزیره در غزه، خانواده معتز عزایزه روزنامهنگار و خانه یک کاریکاتوریست بمباران شده و به او در مدرسه «اونروا» پناه دادهاند. علی نسمان، بازیگر، کنشگر سیاسی، کمدین و بلاگر فلسطینی نیز در غزه کشته شده و در همان حال شمار کشتهشدگان به سرعت رو به افزایش است. محمد سمیع غریقه، که بهعنوان معلم داوطلب به کودکان در بیمارستان باپتیست الاهلی (المعمدانی) غزه، هنر تدریس میکرد و از هنرمندان رشته نقاشی دیواری بود، در بمباران هفته گذشته این بیمارستان کشته شد. هبه قاضی زقوت، هنرمند تجسمی فلسطینی و هبه ابو ندی، شاعر و نویسنده جوان نیز در حمله راکتی، جان خود را از دست دادند.
این شاعر ایرانی – آلمانی تاکید کرده است:
جانباختگان غزه فقط آمار و ارقام نیستند، آنها مردمان، رؤیاها و تجربههایی هستند که از دست رفتهاند. آنها پدران، مادران، دامادها، پدربزرگها، مادربزرگها، دانشآموزان، امدادگران، روزنامهنگاران، هنرمندان، شاعران و از این دست انسانها هستند. این تمام آن چیزی است که در میانهی این بلبشویی که جهان ریاکار با پشتیبانی از جنایتکاران جنگی به وجود آورده، میتوانم به شما ارائه دهم.
سارا احسان در سال ۱۹۷۷ در ایران متولد شده و در سالهای جنگ ایران و عراق همراه با خانوادهاش به آلمان مهاجرت کرده است. از او به زبان آلمانی تاکنون سه مجموعه شعر منتشر شده، در برخی پروژههای فیلمسازی مشارکت داشته و در حال حاضر در شهر کارلسروهه آلمان زندگی میکند.
احسان در بخشی دیگر از این نامه با انتقاد از انفعال انجمن قلم آلمان در برابر جنگ غزه نوشته است:
بندی از اطلاعیهی شما را مغتنم میشمارم که در آن از همه خواستهاید برای صلح به پا خیزند. متاسفانه، آن «دیگر هرگز چنین مبادِ» تاریخی حتی برای اعضای انجمن قلم، صرفاً تبدیل به یک شعار شده است. دیروز به «نامهی وحشت» برخوردم که نام خود را «ادبیات، فوراً!» گذاشته است. این نامه با قدرت تمام در شیپور جنگ دمیده است، وقتی که میگوید: «اسراییل تنها دموکراسی خاورمیانه است و بهمانند هر دولت روی کاری باید از مردم خود مقابل ترور محافظت کند.» به زبان ساده، این یعنی که امنیت اسراییل میتواند و باید بهقیمت خُرد شدن استخوانها و تکه تکه شدن بدنهای غیرنظامیان فلسطینی تامین شود. تا این تاریخ، بیش از هفت هزار غیرنظامی در غزه کشته شدهاند. این جنایات از تمام ویژگیهای یک نسلکشی برخوردار است. دولت اسراییل دارد در دادگاه لاهه بابت جنایات جنگی بازخواست میشود. آیا اینکه در این نامه فقط با یک طرف این جنگ اعلام همبستگی شده، توجیهی دارد؟ واقعا توجیهی دارد؟ این است سهم جهان ادبیات در صلح و آشتی؟ که از نسلکشی حمایت کنیم؟
انجمن قلم آلمان در برلین در جریان برگزاری نمایشگاه کتاب فرانکفورت همایشی با عنوان «نگرانی پیرامون اسرائیل» برگزار کرده بود.
یورگن بوس، مدیر نمایشگاه کتاب فرانکفورت هم با اسرائیل اعلام «همبستگی کامل» کرده بود. سارا احسان در استعفانامه خود از نبود فضای گفتوگوی واقعی انتقاد کرده و سرکوب نویسندگان فلسطینی را غیرقابل قبول خوانده است:
دوپارگی در محیط فرهنگی آلمان در موضوع اسرائیل و فلسطین با محرومیت عدنیه شبلی از دریافت جایزه ویژه نمایشگاه کتاب فرانکفورت به خاطر رمان «تفصیل ثانوی» آغاز شد و به تدریج، با پیشرفت جنگ، گستردهتر و عمیقتر شد. در تمام این مدت، فضایی برای بحث و گفتوگو وجود نداشته و در عوض، چندین نویسنده فلسطینی نظیر عدنیه شبلی، غیاث المدهون و امثال آنها حذف شدهاند. این سرکوب خشونتآمیز صداهای منتقد، پذیرفتنی نیست و انجمنی که برای آزادی بیان و علیه هر شکلی از سانسور به پا خاسته است نیز نباید آن را بپذیرد. اما انجمن قلم آلمان نیز در اطلاعیهی رسمی خود، فقط با یک طرف یعنی یهودیان اعلام همبستگی کرده و حتی این را ذکر نکرده است که فلسطینیها در معرض بیشترین سرکوب دولتی و فرهنگی قرار گرفتهاند و زیست فلسطینی نیز باید در آلمان و هر نقطهی دیگری از جهان میسر باشد.
انتشار شیوهنامه سانسور اخبار در شبکه نخست تلویزیون آلمان در اواخر هفته گذشته به بحثهایی پیرامون سانسور اخبار جنگ در این کشور دامن زده است. سارا احسان در نامه خود خاطرنشان کرده که بسیاری از اعضای انجمن قلم آلمان موضع متفاوتی از موضع رسمی دارند.
به باور سپیده جدیری، شاعر و مترجم، این نامه و فهرست پیوستی آن بسیار مهم و برای نخستین بار است که منتشر میشود. جدیری میگوید: سارا احسان با ارتباطاتی که در وزارت بهداشت فلسطین داشته، این فهرست را به دست آورده است.
جامعه فرهنگی ایران هم در برابر کشتار فلسطینیان در غزه و تبهکاری حماس در حمله به شهروندان غیرمسلح در شهرکهای یهودینشین جنوب اسرائیل بیتفاوت نماند. فرشته مولوی، از نویسندگان سرشناس ایرانی در بیانیهای با عنوان «ما که شهروند جهانیم» نوشته است:
ما امضاکنندگان این بیانیه که خود را شهروند ایران و خاورمیانه و جهان میدانیم، باور داریم که همه از یک گوهریم و عدالت و آزادی برای ما در گرو عدالت و آزادی برای همنوعان و همسایگان ماست. ما با پایبندی به این باور، همزمان با محکومکردن بنیادگرایی اسلامی و کنش و واکنش تروریستی حماس و هرگونه مداخلهی جمهوری اسلامی، کنش و واکنش بنیادگرایان صهیونیست و سیاستمداران راست افراطی اسراییل را هم محکوم میکنیم. ما برعهدهی خود میدانیم که با صدای رسا و زبان گویا خواستار آتشبس بیدرنگ، رهایی ساکنان غزه از مجازات جمعی و جنایت جنگی، برقراری صلح و امنیت برای یهودیان اسراییل، و نیز پاسخگویی اسراییل و جهان به خواست برحق فلسطینیها برای داشتن کشوری مستقل باشیم.
این بیانیه را شماری از نویسندگان، شاعران و روزنامهنگاران ایرانی امضا کردهاند.
نظرها
نوچی
قبل از اینکه با آب و تاب اسم گشته شدگان را ردیف کنی، بهتر بود حمله تروریستهای فاشیستهای اسلامی حماس راکه شروع و باعث این فاجعه انسانی شد، اول ذکر میکردی. فرق شما با مواضع آخو ندها در ایران چیست؟