مبارزه طاقتفرسای زنان ایرانی با هیولای گشتارشاد«ها»
نسرین میرزایی - مردم شجاعانه در برابر یک اجبار کهنه قد علم کردند و متحد شدند؛ در مقابل، ترس و شکاف در بدنه حکومت عمیقتر شد. اینبار آنگونه که در تصاویری که در رسانههای اجتماعی منتشر شده میبینیم، دیگر مردم از ارعاب و تهدیدهای حکومتی نمیترسند و یکصدا و متحد در برابر سرکوب کهنه و خشونت ایستادگی میکنند.
بار دیگر مردان و زنان مجهز به اسلحه و شوکر، با ونها و یونیفرمهای سبز رنگ و چادرهای سیاه خود جنگی نابرابر را در سطح شهرها علیه زنان و دخترانی آغاز کردهاند که مقابل حجاب اجباری شجاعانه ایستاده و آزادانه در خیابانها بدون حجاب اجباری تردد میکنند. اینبار اما برخلاف دهههای گذشته حکومت جمهوری اسلامی بهخوبی آگاه است که گشتارشادها، سرکوبها و تهدیدها دیگر نمیتوانند عامل بازدارنده و ایجاد کننده وحشت در جامعه برای مقابله با حجاب اجباری باشند، چرا که جامعه پس از جنبش «زن، زندگی، آزادی» به نوعی در مسیر اتحاد، هشیاری و آگاهی جمعی و روبهجلو در حرکت است.
شعار زنان در مبارزه با دور تازه گشتارشاد: برای ما هیچ محدودیتی وجود ندارد
مبارزه مدنی زنان در طول بیش از ۴ دهه با حجاب اجباری، پس از جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی شکل دیگری به خود گرفت. جنبشی انقلابی که بهنام ژینا(مهسا) امینی و برای آزادی، روندی نوینی از اعتراضها را در ایران رقم زد و تحولات فرهنگی و اجتماعی مهمی را بهجا گذاشت. پس از جنبش ژینا سطح آگاهی اجتماعی به ناگهان افزایش پیدا کرد و مبارزه مدنی زنان علیه حجاب اجباری به اوج رسید. مردم در ابراز نفرت از سران رژیم و مخالفت با قوانین خشونتآمیز و تبعیض علیه زنان، شجاعتر و صدای اعتراضشان رساتر شد. مهمترین دستاورد این اعتراضها کنار زدن حجاب اجباری از سوی زنان و تردد آزادانه و با پوشش اختیاری در جامعه بود. اگرچه جنبش ژینا پیامدهای ناگوار و تلخی هم چون کشته شدن بسیاری از جوانان، داغدار شدن خانوادهها، نابینا شدن، شکنجه، زندان و خودکشی را بهدنبال داشت اما مردم شجاعانه در برابر این اجبار کهنه قد علم کردند و متحدتر شدند. در مقابل، ترس و شکاف در بدنه رژیم جمهوری اسلامی عمیقتر شد و به نقطهای رسید که دیگر تاب نیاورد؛ دوباره ارعاب، تهدید و گشت ارشاد را به راه انداخت تا شاید به این بهانه با سرکوب و خفقان راه را برای هرگونه اعتراض سراسری و گسترده احتمالی مسدود کند. اما اینبار آنگونه که در تصاویر و ویدیوهایی که در رسانههای اجتماعی منتشر شده میبینیم، دیگر مردم، از ارعاب و تهدیدهای حکومت نمیترسند و یکصدا و متحد در برابر سرکوب کهنه و خشونت ایستادگی میکنند.
اولین واکنش کاربران رسانههای اجتماعی در برابر برخوردهای خشونتآمیز ماموران حکومتی در «طرح نور» در خیابانها و بازداشت زنان، بهراه انداختن طوفان توییتری «جنگ علیه زنان» و انتشار ویدیوهای افشاگری و مقاومت در برابر این طرح بود.
در تصاویری که کاربران رسانههای اجتماعی در این زمینه منتشر کردهاند، میتوان به تصویری اشاره کرد که یک زن با پوشش اختیاری خود در مجتمع قضایی بهشتی آزادانه و بدون حجاب اجباری حضور دارد.
ویدیوی دیگری که کاربران رسانههای اجتماعی روز چهارم اردیبهشت منتشر کردند، نشان میدهد برخی از شهروندان در حمایت از زنی که در یکی از ایستگاههای مترو تهران از سوی آمران طرح نور بازداشت شده است، تجمع کرده و با شعارهای اعتراضی خود، درخواست آزادی این زن را دارند.
یکی از کاربرانی که این ویدیو را بازنشر کرده با اعلام این خبر که «زن بازداشتشده، با ایستادگی مردم در مقابل حجاببانها آزاد شد»، نوشت:
امروز بیش از هر زمان دیگری در کنار خواهران و مادران و دختران و همسران و همه زنان ایران بایستید و از آنان دفاع کنید... دفاع از زنان میهنمان یک وظیفه انسانی و ملیست.
یکی دیگر از کاربران در واکنش به انتشار این ویدیو در شبکه ایکس نوشته است:
حمایت قاطع مردم از بانوان با حجاب اختیاری در مقابل مزدوران آتش به اختیار ضحاک. پس نتیجه میگیریم میشه کنار هم بود و به هم کمک کرد تا از این کابوس شوم آخوندی خلاص شد.
ویدیوی دیگری در صفحه شبکه ایکس کانون دفاع از حقوق بشر در ایران منتشر شده است که نشان میدهد، شهروندان با اعتراض خود، نیروی انتظامی را وادار کردند، دختری را که ۲۹ فروردین در فلکه دوم تهران پارس روبروی پاساژ پارسیان بازداشت شده بود، را آزاد کند.
کاربری دیگری تصویری مربوط به دانشگاه الزهرا تهران که در زمان جنبش ژینا پرمخاطب شده بود را بار دیگر منتشر کرده است. این تصویر از یکی از دختران بدون حجاب اجباری است که او با موهایی زیبا و بلند در میان جمع زیادی از زنان با حجاب حامی حکومت محاصره شده و در حال مقاومت و ایستادگی در برابر آنهاست. این کاربر در توضیح این عکس نوشته است:
برای ما هیچ محدودیتی وجود ندارد.
خشونت تشدید میشود، شجاعت تکثیر
جمهوری اسلامی پس از انقلاب ۵۷ مبارزه علنی خود با نحوه پوشش زنان ایرانی را آغاز کرد و از همان سالهای نخست، در تابستان ۱۳۶۲ «قانون مجازات اسلامی» را در مجلس شورای اسلامی تصویب کرد. در آن قانون مادهای خشونتآمیز علیه زنانی که نمیخواستند حجاب اجباری را تحمل کنند گنجاند. در ماده ۱۰۵ این قانون آمده بود «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به تعزیر تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهند شد». اگرچه تقریبا ۱۲ سال بعد این قانون به ظاهر به قانون جدیدی تغییر شکل داد که در آن مجازات زنان بدون حجاب اجباری، از شلاق به تحمل حبس و جریمه نقدی تغییر داده شد و میزان حبس از دهروز تا دوماه و میزان جریمه نقدی از پنجاههزار تا پانصد هزار ریال تعیین شد، اما در همان سالها نیز به بهانههای مختلف شلاق زدن همچنان ادامه داشت.
از آبان۱۳۶۲ «گشتهای مبارزه با منکرات»، «کمیتههای انقلاب اسلامی»، «گشتهای جندالله» ژاندارمری تشکیل شدند که بعدها این گشتها و طرحهای مبارزه با حجاب اجباری زنان با حفظ ماهیت اصلی خود تنها تغییر نام پیدا کردند.
گشت ارشاد نیز به گفته اسماعیل احمدیمقدم، فرمانده سابق نیروی انتظامی «بر اساس مصوبهای تشکیل شد که در آخرین روزهای فعالیت دولت محمد خاتمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید و نیروی انتظامی برنامه اجرایی خود را در مورد عملی کردن «طرح جامع عفاف» پس از چند جلسه هماهنگی با محمود احمدینژاد با عنوان «طرح ارتقای امنیت اجتماعی» در سال ۱۳۸۴و ۱۳۸۵ آغاز کرد و تا سالها با عناوین و اسامی مختلف همچون طرح «گشت ارشاد نامحسوس» در سال ۱۳۹۵ و طرح «گشتزنی در فضای مجازی» برای مبارزه با پوشش اختیاری جوانان و روابط آنها ادامه پیدا کرد و تا به امروز که این گشت با عنوان «طرح نور» و یا به قول محسن برهانی، حقوقدان به «طرح زور و طرح کور» دوباره راهی خیابانها شده است.
همزمان با اجرای «طرح نور» یا همان دور جدید گشت ارشاد که از شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ آغاز شده، انتشار روایتها و تصاویر متعدد در رسانههای اجتماعی نشان میدهد خشونت از جمله تعرض جنسی، آزار کلامی، ضرب و شتم، استفاده از شوکر، بازداشت و متعاقبا شکنجه دربازداشتگاهها علیه زنان نسبت به گذشته تشدید شده است.
از سوی دیگر قوانین و دستورهای حکومت جمهوری اسلامی در سالهای اخیر راه را بیش از پیش برای عامران و مجریان مبارزه با حجاب اجباری هموار کرده و به آنها این اختیار را داده است که اگر زنی به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری همچون مهسا امینیها به قتل برسد، هیچ مجازاتی گریبانگیر آنها نیست. بنابراین نیروهای آتش بهاختیار مبارزه با حجاب اختیاری زنان، حال با تمام قوا، میدانهای اصلی پایتخت و بسیاری از شهرها را محاصره کرده و با خشونت بیشتری به رویارویی با دختران شجاع اقدام میکنند.
دینا قالیباف، روزنامهنگارو دانشجوی کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه بهشتی، یکی از هزاران قربانی این طرح جدید است که ۲۷ فروردین روایت بازداشت چند ساعته خشونتآمیز و «تعرض جنسی» به دلیل حجاب اختیاری در یکی از ایستگاههای مترو تهران اطلاعرسانی کرد. اقدامی که پس از گذشت یک روز به بازداشت مجدد او انجامید. قالیباف با انتشار مطلبی در صفحه شخصی ایکس خود از بازداشتش توسط نیروهای انتظامی در یکی از ایستگاههای مترو تهران خبر داد و نوشت که:
دیروز در اتاق پلیس ایستگاه مترو صادقیه وقتی اصرار داشتم تا مالیات پرداخت میکنم حق استفاده از مترو را دارم، با خشونت منو به اتاقی بردند و شوکر بهم زدن، تمام مدت دستمو با دستبند بسته بودند و یکی از ماموران به من تعرض جنسی کرد. او در ادامه مینویسد، مامور پلیس در حالی که مدام ژینا و زنان رو به سخره میگرفت و با زنندهترین ادبیات صحبت میکرد، اومد و دستشو کشید رو صورتم که دستهام بسته بود و شروع کرد صورتمو ناز کرد.
دینا قالیباف یک روز پس از این افشاگری در تهران مجددا بازداشت شد. او پس از چند روز بازداشت، یکشنبه دوم اردیبهشتماه به بند زنان زندان اوین منتقل شد. همزمان خبرگزاری میزان، مرکز رسانه قوه قضاییه در حالی که ادعا کرد «تجاوز» به دینا قالیباف کذب بوده، از تشکیل پرونده جدید علیه او در این رابطه خبر داد. او درنهایت ۱۱ اردیبهشت با قید وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
تاثیرات رفتار خشونتآمیز بر روحیه زنانی که نمیخواهند اسیر حجاب تحمیلی شود
تقریبا همه زنان ایرانی مخالف حجاب اجباری در طول بیش از ۴۶ سال عمر جمهوری اسلامی، دررویارویی با نیروهای امنیتی و پلیس، لباس شخصیها و آمران ترویج حجاب قرار گرفته و خاطرات تلخی همچون تخریب شخصیت، شکنجه، آزار و اذیت، خشونت جنسی، زندان و نقض حقوق بشر را در مورد آزادیهای خود و احقاق حقوقشان تجربه کردهاند. اگرچه زنان قویترو شجاعتر شدهاند. اما هرکدام از این تجربهها میتواند تاثیرات مخربی بر روحیه آنها همچون اضطراب و افسردگی و حتی در موارد بسیاری استرس پس از سانحه به جا بگذارد.
فائقه حسینی، کارشناس ارشد مشاوره در مورد اثرات روانی برخوردهای خشونتآمیز نیروهای امنیتی و آمران اجرای طرحهای مبارزه با حجاب اجباری زنان بهرادیو زمانه میگوید:
تصور کنید هر روز در مسیر روزانه زندگی با صحنههای خشونت مواجهیم؛ ضرب و شتم، فحاشی، بازداشت و فریاد زنی که نمیخواهد اسیر حجاب تحمیلی و زورگویی شود و هر روز باید به اجبار و ترس چیزی بپوشد و برای داشتن حداقل انتخابش و کمترین حقش از آزادی خودش را آماده جنگی نابرابر کند. او هر بار که در معرض رفتار خشونتآمیز ماموران گشت ارشاد قرار میگیرد، به نوعی شوک روانی بر او وارد میشود. شوک روانی در واقع حالتی است که در آن فرد با موقعیتهای ناگهانی و استرسزا و با موجی از احساسات قوی و واکنشهای فیزیکی روبهرو میشود. این اتفاق و تجربه ممکن است بهطور ناگهانی رخ دهد و فرد را غافلگیر کرده و در یک موقعیت شوک قرار دهد که در این حالت احساساتی مانند ناراحتی و اضطراب شدید، وحشت و شوک به فرد هجوم میآورد و یا واکنشهای فیزیکی همچون، ترس، تپش قلب، تعریق، لرزش دست، ویا حتی تشنج رخ دهد.
بهگفته این کارشناس مشاور، اینگونه تجربهها که سبب شوک روانی در فرد میشود، میتواند در طولانیمدت بر روی سلامت روحی و روانی فرد مورد حمله تاثیرات قابل توجهی بهجا بگذارد. افراد در این وضعیت ممکن است با احساسات ناامیدی، وحشت، ناراحتی شدید و اضطراب روبهرو شده و با مشکلاتی همچون کاهش تمرکز، افزایش خشم و عصبانیت، مشکل خواب و افزایش حساسیت به محیط و انزوا مواجه شوند.
حسینی همچنین در تحلیل اثرات مخرب اینگونه تجربیات استرسزا و آزاردهنده تاکید میکند:
اینگونه تجربیات خشونتزا، بهداشت روانی فردی و اجتماعی زنانی را که با تمام مصائب و مشکلات اقتصادی مجبورند برای کوچکترین حق خود نیز که همانا پوشش اختیاری است بجنگند، را به خطر میاندازد و به مراتب بر روی کیفیت زندگی آنها که شامل احساس رضایتمندی، نشاط، آرامش، امیدواری و کارایی فردی در زندگی است، تاثیر بهسزایی خواهد داشت.
بهگفته این کارشناس مشاور، حتی آزار کلامی و یا آزار بصری همچون دیدن نیروهای امنیتی با ونهایشان در گوشه و کنار شهر و تهدید و ترس در سطح جامعه میتواند در بلندمدت اثراتی همچون سلب اعتماد بهنفس، عدم تمایل فرد به حضور در جامعه و اضطراب بهجا بگذارد. او میگوید آزار کلامی میتواند به روشهای مختلفی اعمال شود از جمله میتواند مجموعهای از انواع روشهای معمول و آشکارا از جمله فحاشی، فریاد زدن و بهکار بردن کلمات منفی و رکیک و یا تهدید کردن باشد و یا به روشهای پنهانی، همچون بهم ریختن روح و روان فرد باشد.
بهگفته فائقه حسینی:
در این شرایط گاهی جوانان نمیتوانند، با همه این مصائب کنار بیایند، و هزینه مشاوره و روانشناس را هم نمیتوانند تامین کنند و در نتیجه به اعتیاد و خودکشی پناه میبرند.
حسینی توصیه میکند، اگرفرد بتواند آگاهی لازم را درباره این واکنشها بهدست بیاورد و آن را بشناسد، قبل از بروز مجدد میتواند آن را تشخیص داده و اقدامهای مناسب در راستای بهبودی و کاهش تاثیرات مخرب اینگونه شوکها انجام دهد.
هراس بدنه فرتوت حکومت از نشاط و امید جوانان
نگار، دانشجوی رشته پلی تکنیک تهران در مورد تاثیر آثار روحی اینگونه برخوردها در بازدهی تحصیلی دانشجویان میگوید:
مسئولان حراست هر روز ترس و واهمه در جان بچهها ایجاد کنند. ما از آنها نمیترسیم خودشان هم این را میدانند، ولی اینکه هر روز سر تا پای ما را بررسی کنند حس بدی به ما منتقل میشود، با استرسی که هر روز صبح موقع ورود به دانشگاه و در محوطه دانشگاه به ما وارد میشود، تمرکزمان را از دست میدهیم. دائما مجبوریم به جای تمرکز روی درسهایمان، دلهره داشته باشیم که چند تا تذکر گرفتیم، آیا اجازه ورود به دانشگاه را داریم، و یا با اضافهشدن به اخطارهایمان آیا به زودی از دانشگاه اخراج میشویم.
او میگوید، بهسختی کار میکنیم تا هزینه تحصیلمان را بپردازیم، ولی گاهی بعد از سه اخطار حکم اخراجمان صادر میشود و این عادلانه نیست. هر بار که ما بیرون میرویم، خانوادههایمان هم مدام دلهره و ترس دارند که آیا به سلامت و بدون درگیری با نیروهای حکومتی و ماموران گشت ارشاد به خانه برمیگردیم؛ چرا؟ چون به حجاب اجباریشان تن نمیدهیم.
به گفته نگار، حس امنیت در جامعه کاملا رنگ باخته، جامعهای که برای حکومتش، پوشش اجباری دانشجویانش از سوادش مهمتر است. دستگیری دختری که میخواهد خودش پوششاش را انتخاب کند، از بیکاری، فقر و ناامیدی جوانانش مهمتر شده است.
سوگند منافی، کارمند بانک که به تازگی خودروی او را بهدلیل امتناع از پوشیدن روسری متوقف کرده و به یکی از پارکینگهای نیروی انتظامی منتقل کردهاند، میگوید من قبلا سه دفعه پیامک اخطار دریافت کردم و بعد یک روز که میرفتم سر کار، یک موتوری آمد کنار ماشینم و با لحنی بهشدت تهدیدآمیز ماشینم را متوقف کرد. اول کاملا شوک شده بودم ولی بعد از چند ثانیه فهمیدم موضوع از این قرار است که روسری ندارم. بلاخره بعد از چند هفته دوندگی و با پرداخت هزینه سنگین توانستم ماشین را از پارکینگ درآورم.
سارا خانی که چندین مورد از برخوردهای خشونتآمیز از توهین و کتک خوردن تا بازداشت را در برخورد با گشت ارشاد تجربه کرده است، ابتدا مکثی طولانی میکند و سپس با فریاد میگوید:
دیوانه شدیم از دست اینا. وقتی گیر گشت ارشاد میافتیم از این نمیترسیم که جریمه نقدی بدهیم و یا زندان بیفتیم، ترس از تجاوز بیشترین استرسی است که با دیدن آنها در خیابانها به ما وارد میشود. این حکومت زمانی که احساس ناامنی در درون خود میکند، به ما زنان حمله میکند.
سارا میگوید حکومت قصد دارد با این ترفند از تعداد جوانان معترض کم کند چون از آنها میترسد. نشاط و امید جوانان در جامعه مانع بزرگی در برابر پوسیدگی بدنه فرتوت و پیر اعضای آن است.
بیانیههایی در حمایت از زنان مخالف حجاب اجباری
در روزهای گذشته کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد، سازمان عفو بینالملل، ۶۱ نفر از وکلای دادگستری، ۹۶ زندانی سیاسی و فعال مدنی زندانیان و ۲۱ فعال مدنی و سیاسی زن در داخل ایران و جمعی از افراد موسوم به «نواندیشان دینی» با صدور بیانیههایی سرکوب زنان در رابطه با حجاب اجباری را محکوم کردند.
جرمی لورنس، سخنگوی کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد هفتم اردیبهشت، از دریافت گزارشهایی مبنی بر دستگیری، آزار و اذیت گسترده زنان و دختران، که بسیاری از آنها شامل سنین ۱۵ تا ۱۷ سالهاند، خبر داد و گفت:
پلیس و نیروهای لباس شخصی در ایران، تحت قوانین سختگیرانه حجاب، در حال اجرای سرکوب خشونتآمیز علیه زنان و دختران و مردان حامی آنها هستند.
در گزارش کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل آمده است:
در دوم اردیبهشت، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تهران از تشکیل یک نهاد جدید برای اجرای قوانین حجاب اجباری خبر داده و گفتهاند اعضای سپاه پاسداران در راستای اجرای این هدف بهشکل جدیتر در فضاهای عمومی آموزش دیدهاند.
جرمی لورنس همچنین از تصویب نهایی لایحه «حمایت از خانواده با ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» که در آن مجازاتهای بیشتری برای بیحجابی گنجانده شده ابراز نگرانی کرده و خواستار کنار گذاشته شدن این لایحه شد.
او با اشاره به آخرین نسخه پیشنویس این لایحه که هنوز علنی نشده، در بیانیه خود گفته:
نسخه قبلی حاکی از آن است که افرادی که به دلیل نقض قوانین پوشش اجباری گناهکار شناخته شوند ممکن است با ۱۰ سال زندان، شلاق و جریمه نقدی مواجه شوند.
پس از خیزش «زن، زندگی، آزادی»، مقامهای جمهوریاسلامی سرکوب زنان و کودکان دختری را که از قوانین حجاب اجباری سرپیچی کردند، تشدید کرده و با اتخاذ سیاستهایی که در پیش گرفته حقوق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدنی و سیاسی زنان را بیش از پیش نقض کرده است.
همچنین نهم اردیبهشت نیز جمعی از فعالان زن در داخل ایران در بیانیهای، «رفتار اهانتآمیز» با زنان مخالف حجاب اجباری را محکوم کرده و هشدار دادند «جامعه زنان از خواستههای بهحق خود نمیگذرد.»
آنها در این بیانیه تاکید کردهاند که «سیاستهای سرکوبگرانه با جامعه زنان و به بهانه حجاب اجباری هم از سر افکار مرتجعانه است و هم از سر به انحراف کشیدن افکار عمومی و سرپوش نهادن بر فساد افسار گسیخته و پیامدهای ناشی از ناتوانی های اداره جامعه است.»
دعوای زرگری مقامهای جمهوری اسلامی بر سر اجرای «طرح نور»
درحالی که اجرای طرح گشت ارشاد جدید با خشونت هرچه تمامتر در خیابانهای سطح شهرها درحال اجراست، سران رژیم و برخی رسانههای حکومتی بر سر اجرای آن دعوای زرگری بهراه انداختهاند. منازعهای که موافقان نظام از اصلاحطلب تا اصولگرا هیچکدام مخالفتی با اصل «طرح نور» در مورد حجاب اجباری ندارند؛ دعوا بر سر نحوه اجرای آن است. اگرچه برخی مخالفان اجرای این طرح، آن را به نقد کشیدهاند، اما درواقع آنها نگران اعمال زور و رفتارهای خشن و آسیبی که به شهروندان وارد میشود نیستند. آنها نگران تشدید اعتراضهای مردمی و رویگردان شدن قشر بیشتری از مردم از حکومت جمهوری اسلامی و در نهایت نگران حفظ رژیم اند.
آغاز طرح جدید گشت ارشاد و دستور تداوم آن با هدف مبارزه با حجاب اجباری، این بار نیز با با دستور مستقیم علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی آغاز شده است. او از آغاز سال ۱۴۰۳ مجددا به مساله پوشش اختیاری زنان تاخت و بهطور مستقیم اعلام کرد که «از آن نمیتوان صرفنظر کرد.»
خامنهای ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ در اینمورد گفت:
از لحاظ شرعی، حجاب یک حکم مسلم شرعی است؛ یعنی برای بانوان، پوشاندن غیر از صورت و دو دست ــ وجه و کفین ــ واجب است؛ این چیزی است که از آن صرفنظر نمیشود کرد.
خامنهای همچنین تاکید کرد:
یک نگاه، نگاه قانونی است؛ قانون واجبالاطاعه است و در این زمینه، حکم قانونی وجود دارد؛ رعایت حکم قانون برای همه واجب است. چه آن کسانی که به شرع معتقدند، چه حتی آن کسانی که به شرع هم معتقد نیستند، قانون را بایستی رعایت کنند.
خامنهای همچنین طبق معمول، مبارزه زنان با حجاب اجباری را نیز به دشمن نسبت داده و گفت:
دراین قضیهای که امروز در کشور مطرح است ــ مسئلهی حجاب ــ دخالت بیگانگان واضح و آشکار بود. از بیرون، در این دستگاههای ارتباط جمعی و انواع و اقسام رسانهها، در این قضیّه دمیده شد.
این در حالی است که چند روز پس از آغاز اجرای این طرح، مهدی فضائلی، یکی از اعضای دفتر حفظ و نشر آثار خامنهای، تلاش کرد در صفحه ایکس خود، مسئولیت برخوردهای ماموران گشت ارشاد را از خامنهای سلب کند. او در توییتی به سخنان خامنهای اشاره کرده و گفته است:
کشف حجاب، هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است... منتها...دشمن با نقشه و برنامه وارد این کار شده، ما هم باید با برنامه و نقشه وارد بشویم؛ کارهای بیقاعده و بدون برنامه نباید انجام بگیرد.
و در ادامه با تاکید نوشته است:
بتازگی برخی مسئولان بدلیل کارهای بیقاعده تذکر دریافت کردهاند.
همزمان فراجا در اطلاعیهای اعلام کرد که این طرح ادامه خواهد داشت و در عین حال که تصاویر منتشر شده و واکنشهای کاربران رسانههای اجتماعی به برخوردهای خشونتآمیز ماموران خود را «سناریوهای ساختگی و شیطنتهای برخی رسانهها» دانست، بهطور تلویحی برخورد خشونتآمیز با شهروندان را تایید کرد:
ناگفته پیداست که پلیس عاری از خطا و اشتباه نبوده و با هرگونه رفتار و کُنش اشتباه احتمالی ماموران نیز برخورد خواهد شد.
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران نیز اول اردیبهشت ۱۴۰۳ در گزارشی درپی انتقاد از برخوردهای تند گشت ارشاد برآمده و از قول کاربران رسانههای اجتماعی نوشت:
با آغاز طرح جدید برخورد با بیحجابان و برخی از فیلمها و تصاویر منتشر شده که بار دیگر موجب داغ شدن این بحث در شبکههای اجتماعی شد، کاربرانی از برخی نحوههای خشن و تند برخورد با زنان کمحجاب یا بیحجاب گلایه کردند.
محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه نیز سوم اردیبهشت بهصراحت اعلام کرد که مبارزه با زنان مخالف حجاب اجباری با هماهنگی کامل همه اعضای سران سه قوه نظام انجام شده است. او دراینباره گفت:
در اواخر سال گذشته، در جلسه مشترکی که با رییسجمهور تاکید شد که نمیشود مقوله عفاف و حجاب را رها کرد؛ لذا در بهمن و اسفند ۱۴۰۲، جلساتی برگزار شد و از فراجا و برخی نهادهای دیگر و چندین وزارتخانه دعوت کردیم؛ در آن مباحث و جلسات، تاکید شد که دشمن در حال تحریکات و تحرکات و پشتیبانیهایی در قضیه ترویج ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی در حوزه عفاف و حجاب است لذا باید سازوکاری منسجم و مدوّن برای شناسایی و برخورد با عوامل دشمن در این قضیه تدوین و تمهید شود.
یک روز بعد، احمدرضا رادان، فرماندهکل انتظامی، چهارم اردیبهشت تاکید کرد که نیروی انتظامی «با حمایتهای مجلس، دولت و قوه قضائیه اجرای طرح نور را با قوت، دقت و هوشمندی ادامه خواهد داد».
نیروی انتظامی برنامهای را آغاز کرده بنام طرح نور که امری مبارک و مورد حمایت است. اگر جایی هم یک مامور ناخواسته اشتباه کرد نباید اصل این طرح زیر سؤال برود و نیروی انتظامی را تضعیف کنیم و از جلوگیری منکر بزرگ بیحجابی دست برداشت.
منظور کسانی که توصیه میکنند روشهای تجربه شده و شکست خورده را کنار بگذارید این نیست که حکمرانان از حکم شرعی و قانونی حجاب صرفنظر کنند و کشف حجاب را به رسمیت بشناسند. منظور ایناست که مدیریت جامعه براساس سیاستهائی مبتنی باشد که مردم را به دین جذب کند و گرایش قلبی به انجام وظایف دینی و احکام الهی به وجود بیاورد.
او در ادامه تاکید کرده است:
مسئولان دولت و نظام برای اجرای حکم شرعی و قانونی حجاب نمیتوانند با توسل به روشهائی از قبیل گشت ارشاد و بگیر و ببندهای معمول موفق شوند.
متولیان امر و گروههای آموزش دیده با عنوان «سفیران مهر»، موضوع رعایت قانون و ضوابط مربوط به حجاب در اماکن عمومی و تذکر و روشنگری قاعدهمند را به صورت جدیتر در میان اصناف، ادارات، بازار، معابر، بوستانها، تفرجگاهها و حمل و نقل عمومی تهران پیگیری خواهند کرد.
احمد وحیدی ، وزیر کشور نیز به دفاع از عملکرد فراجا در مبارزه با زنان ایرانی پرداخته و آنها را به ادامه رویه خود تشویق کرده است. او گفته است:
مساله حجاب و پوشش در جمهوری اسلامی ایران از ارکان هویتی نظام و از مسلمات شرعی و قانونی است. نباید اجازه داد هنجارشکنی مغرضانه توسط عوامل دشمن که در صدد تضعیف احکام قانونی و شرعی در کشور هستند، آسان و ممکن باشد. البته در مواجهه با این موضوع مراقبت خواهد شد تا این موضوع به کانون منازعه هویتی تبدیل نشود.
در سوی دیگر طاهره طالقانی، اسلامپژوه، فرزند محمود طالقانی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی و اولین امام جمعه تهران پس از انقلاب نیز با انتشار ویدئویی در رسانههای اجتماعی به دفاع از زنان مبارز با حجاب اجباری پرداخته و گفت:
هیچ مجازاتی در قرآن برای بیحجابی نداریم.
طالقانی در عین حال که تاکید میکند «آیات مربوط به حجاب یک توصیه است نه حکم شرعی و دستور واجب» میگوید:
اجبار حجاب، آزادی و کرامت زن را پایمال میکند و حکومت باید به این تحقیر و خشونت پایان دهد.
نظرها
سمیرا
از متن: «تقریبا همه زنان ایرانی مخالف حجاب اجباری در طول بیش از ۴۶ سال عمر جمهوری اسلامی، دررویارویی با نیروهای امنیتی و پلیس، لباس شخصیها و آمران ترویج حجاب قرار گرفته و خاطرات تلخی همچون تخریب شخصیت، شکنجه، آزار و اذیت، خشونت جنسی، زندان و نقض حقوق بشر را در مورد آزادیهای خود و احقاق حقوقشان تجربه کردهاند.» ____________________ این تقریبا همه عبارتی مبهم و روی هواست. اولا که شدنی نیست وگرنه عمر این حکومت چندان بهدرازا نمیکشید چون نیروهای طرفدار حجاب خودش را دارد گرچه الان خیلی کم، کمتر از قبل. از طرف دیگر، مخالفان حجاب اجباری هم همه(تقریبا همه)با نیروهای پلیس رویارو نشده اند چون این همه نیروی پلیس وجود ندارد و زنان همیشه از انها جلوترند. از روزنامه نگاری حرفه ای برمیاید که به بار معنایی کلماتش فکر کند، بالاخره باید فرقی بین شبکه ... با خبرگزاری حرفه ای باشد یا نه؟