زهر چشم دولت راستگرای هند
الاهه نجفی - دولت مودی قصد دارد با دادگاهی کردن آرونداتی روی، نویسنده سرشناس از یک طرف قدرت خود را به رخ بکشد و از طرف دیگر حالا که دچار فترت شده، روشنفکران را به واهمه بیندازد و به سکوت وادار کند. مقاومتی در بین روشنفکران هند شکل گرفته است.
بیش از ۲۰۰ تن از استادان، نویسندگان، هنرمندان و کنشگران اجتماعی هند در نامهای سرگشاده خواستار لغو شکایت دولت دستراستی ناراندا مودی از «آرونداتی روی» نویسنده شهیر و فعال سیاسی و فمینیست ۶۲ ساله شدهاند. آنها در بیانیهای نوشتهاند:
ما از دولت و نیروهای دموکراتیک کشور میخواهیم اطمینان حاصل کنند که حق آزادی بیان در مورد هیچ موضوعی در کشور ما نقض نمیشود.
آرونداتی روی در دهلینو با اتهاماتی روبرو است. دولت دستراستی مودی او را متهم کرده با انتشار بیانیهای در ۱۴ سال پیش قانون ضد تروریسم موسوم به «جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی» را نقض کرده است. او در سال ۲۰۱۰ در همایشی درباره استقلال ایالت کشمیر در شمال هند گفته بود: «کشمیر هرگز بخشی جداییناپذیر از هند نبود.»
علاوه بر روی، فرماندار دهلی از دکتر اس حسین، یکی از استادان دانشگاه هم شکایت کرده است. امضاکنندگان این بیانیه یادآوری کردهاند که سلامت اجتماعی در هند به آزادی بیان وابسته است. آنها در ادامه از دولت هند و از فرماندار دهلی درخواست کردهاند که شکایتشان از آرونداتی روی و از اس حسن را پس بگیرد. آنها میگویند بسیار بعید است که دادگاه عالی به خاطر اظهارات یک نویسنده و یک استاد دانشگاه در حمایت از مسلمانان کشمیر، اتهام اقدام تروریستی را بپذیرد.
آجی دندکار، استاد تاریخ و یکی از امضاکنندگان این بیانیه به گاردین گفته است محاکمه روی بر اساس قانون ضد تروریسم در هند غیرقابل قبول است:
قانون اساسی هند از حق روی برای آزادی عقایدش حمایت میکند و ما یک دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی هستیم.
برخی تشکلهای صنفی نیز مانند اتحادیههای کشاورزان از روی حمایت کردهاند. هفته گذشته برخی فعالان دانشجویی و گروههای مدنی در دهلی و بنگلور تجمعاتی در حمایت از او برگزار کرده بودند.
اگر این پرونده به دادگاه برود، ممکن است آرونداتی روی و اس حسن با استناد به قانون ضد تروریسم به هفت سال زندان محکوم شوند. باید توجه داشت که در قانون ضد تروریسم، آزادی به قید وثیقه پیشبینی نشده است. این موضوع که چرا یک نویسنده را میبایست با کمک چنین قانون سختگیرانهای، صرفاً به دلیل اظهار عقایدش تحت پیگرد قرار داد، به انتقاداتی در جمع حقوقدانان نزدیک به دیوان عالی هند دامن زده است. علاوه بر این دولت راستگرای هند اما در وهله نخست باید توضیح دهد که چگونه بعد از ۱۴ سال یک نویسنده را به دلیل بیان عقیدهاش تحت پیگرد قانونی قرار میدهد.
روی با برنامه هستهای هندوستان، با سدسازیها به دلیل پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادیاش برای ساکنان هند، با وحشیگری دولت هند در سرکوب جداییطلبان کشمیر، با جنگ خونین عراق و با اشغال افغانستان و همچنین با سیاستهای نئولیبرالیستی دولت هند که فقر را گستردهتر و تبعیضهای اجتماعی را عمیقتر میکند مخالفت کرده است. اما مهمترین فعالیت او برای احقاق حقوق مسلمانان کشمیر است.
کالین گونسالوز، وکیل حقوق بشر به گاردین گفته است که اگر دولت پرونده را به دادگاه ببرد، ممکن است نتواند موفقیتی به دست بیاورد:
این یک تصمیم جنونآمیز است. آنها نمیتوانند ثابت کنند که اظهارات روی با خشونت یا هرگونه تلاش برای سرنگونی دولت مرتبط بوده است. بعید است که پیگرد قانونی موفق شود.
روی در سال ۱۹۹۷ به خاطر رمان «خدای چیزهای کوچک» جایزه ادبی معتبر «من بوکر» را دریافت کرد و به شهرت رسید. اقبال این رمان در کشورهای انگلیسیزبان با اقبال «بچههای نیمه شب» سلمان رشدی برابری میکند. او به رغم همه فشارها، در همه این سالها در کشورش باقی مانده و علیه تبعیضهای اجتماعی و جنسیتی و برای حقوق اساسی مسلمانان کشمیر فعالیت میکند. حالا ظاهراً دولت راستگرای مودی قصد دارد با اعمال محکومیت سنگین برای این نویسنده سرشناس، درس عبرتی به سایر روشنفکران هند بدهد و آنها را وادار به سکوت کند.
یک نویسنده کنشگر؛ یک کنشگر نویسنده
برای درک حساسیت آرونداتی روی نسبت به تبعیضهای اجتماعی، باید به کودکی و شرایط رشد او توجه کرد: او در جنوب هند در شهر ساحلی کرالا متولد شد. مادر او از مسیحیان سوری و پدرش از هندوهای بنگال و مزرعهدار بود. پدر و مادر آرونداتی در کودکی او از هم جدا شده بودند. مادر آرونداتی معلم بود و او وقتی ۲۸ سال داشت پدرش را شناخت. او کودکی را در کارمالا سپری کرد و در نوجوانی، هنگامی که شانزده سال داشت به دهلی نو رفت و از آن زمان تاکنون در این شهر زندگی میکند. روی پیش از آنکه به عنوان نویسنده تثبیت شود و به شهرت برسد، در یک کلبه با سقف حلبی زندگی میکرد و زندگیاش را از راه جمعآوری بطریهای خالی و ضایعات تأمین میکرد. بنابراین او با فقر و تبعیض آشناست.
در «خدای چیزهای کوچک»، نخستین رمان او ردی از همه این تجربهها را میتوان پی گرفت. این رمان، روایتی است از سرنوشت دوقلوهای غیرهمسان که در اثر آشفتگیها و فجایع اجتماعی در سالهای دهه ۱۹۶۰ در یک خانواده فروپاشیده از هم دور میافتند اما سالها بعد همدیگر را پیدا میکنند که از طریق یادآوری چیزهای کوچک، بتوانند با هم ارتباط بگیرند. اما در واقع این داستان برخلاف ناماش درباره چیزهای بزرگیست که جامعه هند را به خود مشغول داشته: آمیختگی فرهنگی در هند، کمونیسم، اتحادیههای کارگری، رادیکالیسم، اقلیت مسیحیان سوری، چالشهای طبقه متوسط، سلطه مالکان بزرگ بر رعایای مسلمان.
بسیاری از موضوعاتی که آرونداتی روی بدان میپردازد، در ایران هم مطرح است:
روی با برنامه هستهای هندوستان، با سدسازیها به دلیل پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادیاش برای ساکنان هند، با وحشیگری دولت هند در سرکوب جداییطلبان کشمیر، با جنگ خونین عراق و با اشغال افغانستان و همچنین با سیاستهای نئولیبرالیستی دولت هند که فقر را گستردهتر و تبعیضهای اجتماعی را عمیقتر میکند مخالفت کرده است. اما مهمترین فعالیت او برای احقاق حقوق مسلمانان کشمیر است. او در سال ۲۰۰۸ که اعتراضات در کشمیر بالا گرفت به این منطقه سفر کرد. حاصل این سفر جستار: «آزادی، این تنها خواسته کشمیر» بود. او در فرازی از این جستار مینویسد:
دولت هند پول (البته مقادیر متنابهی)، خشونت (البته به میزان بسیار بالا)، اطلاعات غلط، پروپاگاندا، شکنجه، شبکهای از جاسوسان، ترور، محکومیت فعالان سیاسی به حبسهای طولانیمدت، اخاذی و تقلب انتخاباتی را برای سرکوب چیزی به کار گرفته که نیروهای دموکراتیک در جامعه از آن به عنوان «اراده ملت» یاد میکنند.
دو سال بعد او دولت هند را متهم به اشغال نظامی کشمیر کرد و اعلام کرد که کشمیر هرگز جزو جداییناپذیر هند نبوده است. دولت هند هم البته دست روی دست نگذاشت و او را به «تشویش اذهان عمومی» متهم کرد. این پرونده چنانکه گفته شد بعد از ۱۴ سال همچنان باز است.
حزب حاکم بهاراتیا جاناتا (حزب مردم هند/بی جی پی) در انتخابات قبلی ضعیف عمل کرد و بخشی از کرسیهایش در انتخابات پارلمانی را از دست داد. انتظار میرفت که دولت راستگرا در نظراتش تجدید نظر کند و رو به اعتدال بیاورد. اما چنین نشد. ناظران، از جمله سلمان رشدی، نویسنده هندیتبار گمان میکنند که اکنون دولت مودی قصد دارد با دادگاهی کردن آرونداتی روی، از یک طرف قدرت خود را به رخ بکشد و از طرف دیگر حالا که دچار فترت شده، روشنفکران را به واهمه بیندازد و به سکوت وادار کند. به یک معنا این نویسنده یک طعمه سهلالوصول و به تعبیری یک میوه رسیده بر شاخه درختیست که با کمترین زحمت میتوان به دستش آورد. بیانیه بیش از ۲۰۰ نویسنده و هنرمند هندی در دفاع از روی از این نظر هم اهمیت دارد که به دولت هند میگوید اقدام علیه یک نویسنده هزینه دارد.
وزارت خوشبختی
روی بعد از موفقیت چشمگیر نخستین رمانش موهایش را زد. او در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته بود هیچ مایل نیست او را به چشم یک زن زیبا که حالا یک رمان موفق هم نوشته است ببینند. از آن پس یکسر زندگی خود را به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی گذارند تا اینکه سرانجام در سال ۲۰۱۷ دومین رمان خود را با عنوان «وزارت خوشبختی بیحد و حصر» منتشر کرد. موضوع این رمان بر اساس قتلعام مسلمانان در ایالت گجرات در غرب هندوستان در سال ۲۰۰۲ است و با اینحال به همه لایههای اجتماعی تحت تبعیض نظر دارد.
مبنای کلی این اثر بر این است که هر جنبشی در یک شخصیت تجسم پیدا میکند، زندگی و مبارزات این شخصیتها با هم تلاقی میکنند و به یک بستر سرازیر میشوند که همان جنبش عظیم اجتماعیست. در رمان روی، همجنسگرایان، معتادان، مسلمانان، یتیمان و سایر قربانیان پروژه ملی بزرگ هند همدیگر را مییابند و یک جامعه بزرگ را تشکیل میدهند. «وزارت خوشبختی بیحد و حصر» روی به همان اندازه که برای این افراد تحت تبعیض، این جاماندگان نوشته شده، درباره زندگی آنها هم هست. کتاب هم به همه کسانی که تسلی خاطری پیدا نکردهاند تقدیم شده است. روی در سال ۲۰۱۱ در مصاحبهای گفته بود:
من برای روایت داستانم ابتدا باید زبانی پیدا کنم. البته منظور من از زبان، انگلیسی، هندی، اردو با مالایایی نیست. منظورم چیز دیگری است: راهی برای به هم پیوند دادن دنیاهایی که از هم پاشیده شدهاند.
این رمان نمونهای است از اینکه یک نویسنده اگر از زیر حباب بیرون بیاید و به اطرافش بنگرد، اگر به اندازه کافی شاخکهای عاطفی حساسی نسبت به تبعیض و فلاکت همنوعانش داشته باشد، اگر منافع شخصی را به منافع جمعی ارجح نداند، میتواند سیاست را وارد عرصه ادبیات کند، هرچند که اثر او به جای تردید از قطعیت سهم برده باشد که البته گاهی ممکن است به عنوان یک ضعف درک شود.
«وزارت خوشبختی بیحد و حصر» شامل دهها خردهروایت با شخصیتهاییست که برخی از آنها سیاهترین دورههای تاریخ معاصر هند را از سر میگذرانند. از اصلاحات ارضی که مانند ایران به مهاجرت دهقانان به شهرها و زاغهنشینی انجامید، فاجعه زیستمحیطی بوپال در سال ۱۹۸۴ که در اثر خطای انسانی نشتی چندین تن مواد سمی از یک کارخانه معروف، محیط زیست را آلوده کرد، آتشسوزی در قطار گودهرا که در سال ۲۰۱۱ جان دو هزار نفر را گرفت تا سرکوب خونین قیام مسلمانان کشمیر. یک ترنسجندر، یک معمار شورشی و معترض و مستأجر او و یک مأمور اطلاعاتی ارشد از مهمترین شخصیتهای این رماناند. داستانها هم عمدتاً در کشمیر و در دهلی اتفاق میافتند.
در نظر روی مهمترین فاجعه این نیست که ما میمیریم، یا رنج میبریم و سبب رنج دیگران میشویم. مهمترین فاجعه در زندگی ما انسانها این است که فراموش میکنیم و به همین دلیل هم به جای آنکه به راههای بدیل بیندیشیم معمولاً به هر شرایطی تن میدهیم.
نظرها
نظری وجود ندارد.