خاورمیانه در تعلیق: آخرین تحلیلها از نمایش نظامی و فشار دیپلماتیک برای جلوگیری از حمله تهران
ایالات متحده آمریکا با ارسال تجهیزات و سلاحهای پیشرفته به منطقه، آرایشی نظامی برای منصرفکردن جمهوری اسلامی از حمله به اسرائیل به خود گرفته است. فشارهای دیپلماتیک در این راستا ادامه دارند. این گزارش به شماری از آخرین تحلیلها درباره تنش در خاورمیانه خواهد پرداخت که در «فاکس نیوز»، «نیویورکتایمز»، «واشنگتنپست» و «هاآرتص» منتشر شده اند.
سهشنبه شب و بامداد چهارشنبه ۹ و ۱۰ مرداد تنها در فاصلهی چند ساعت، دو چهرهی برجسته در ائتلاف نیروهای موسوم به «محور مقاومت» در بیروت و تهران کشته شدند.
از دو هفته پیش، همه منتظرند که پاسخ جمهوری اسلامی و حزبالله و دیگر نیروهای «محور مقاومت» به این ترورها را ببینند. در یکی دو روز گذشته اما ترسها از حمله قریبالوقوع جمهوری اسلامی به اسرائیل در پاسخ به ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس که در تهران انجام شد، رو به افزایش است. در واکنش به این نگرانیها، رهبران ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان و ایتالیا روز دوشنبه در بیانیهای مشترک حمایت خود را از اسرائیل در صورت وقوع حمله از سوی ایران اعلام کردند و از تهران خواستند که از تهدید نظامی خود علیه اسرائیل دست بکشد.
با این حال، ایران روز سهشنبه درخواستهای غرب برای عقبنشینی را رد کرد. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، در بیانیهای گفت:
چنین درخواستی فاقد منطق سیاسی است، با اصول و قوانین بینالمللی در تضاد است و حمایت علنی و عملی از اسرائیل را نشان میدهد.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، روز دوشنبه هشدار داد که حمله ایران «ممکن است همین هفته رخ دهد»، اما اذعان کرد که تعیین دقیق ماهیت این حمله دشوار است. او به خبرنگاران گفت:
ما باید برای مجموعهای از حملات احتمالی که ممکن است قابل توجه باشد، آماده باشیم.
کییر استارمر، نخستوزیر بریتانیا در یک گفتوگوی تلفنی کمسابقه با مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری اسلامی از او خواست که به اسرائیل حمله نکند و تأکید کرد که جنگ «به نفع هیچکس نیست». استارمر هشدار داد که «خطر جدی اشتباه محاسباتی» وجود دارد و از ایران خواست که از حمله به اسرائیل خودداری کند.
در پی این تحولات، ارتش اسرائیل دوشنبه شب در حالت آمادهباش کامل قرار گرفت تا در برابر حمله احتمالی جمهوری اسلامی مقابله کند. برخی از کشورهای اروپایی نیز از شهروندان خود خواستهاند تا لبنان را ترک کنند، زیرا ترس از دخالت حزبالله در پاسخ تهران و ایجاد یک واکنش جدی از سوی اسرائیل افزایش یافته است.
در ادامه به شماری از آخرین تحلیلها خواهیم پرداخت که در رسانههای آمریکایی «فاکس نیوز»، «نیویورکتایمز» و «واشنگتنپست» و نیز روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» منتشر شده اند.
فاکس نیوز: آرایش نظامی هشدارآمیز آمریکا برای ایران و تأثیر آن
ربکا گرانت، پژوهشگر ارشد اندیشکده محافظهکار امنیتی و نظامی لکسینگتون، در فاکس نیوز به تشریح تجهیزات ارسالی ایالات متحده به منطقه میپردازد و مینویسد: «ایران، مراقب باش!»
به باور او، واشنگتن با ارسال نیروها و تجهیزات نظامی پیشرفته خود به خاورمیانه، به ویژه برای مقابله با ایران، در حال آمادهسازی برای یک رویارویی احتمالی است. این اقدامها نشاندهنده جدیت ایالات متحده در مقابله با هرگونه حمله احتمالی ایران به اسرائیل است. فهرستی خلاصه از این سلاحها و تجهیزات نظامی ارسالی را در ادامه بخوانید:
۱. انتقال ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و زیردریایی جورجیا: پنتاگون اعلام کرد که ناو هواپیمابر USS Abraham Lincoln و زیردریایی USS Georgia تحت فرماندهی مرکزی ایالات متحده قرار گرفتهاند تا در صورت حمله ایران به اسرائیل، پاسخ دهند. زیردریایی USS Georgia، که قادر به حمل ۱۵۴ موشک کروز تاماهاوک است، یکی از پیشرفتهترین تجهیزات نظامی آمریکاست که میتواند به تنهایی تهدیدی بزرگ برای ایران باشد.
۲. حضور ناوشکنهای آمریکایی در منطقه: هشت ناوشکن آمریکایی، شش ناو در خلیج فارس و دو ناو در دریای سرخ، در منطقه حضور دارند. این ناوشکنها با قابلیت شلیک موشکهای تاماهاوک و موشکهای دفاعی استاندارد، آماده مقابله با تهدیدات موشکی و پهپادی ایران هستند.
۳. ناوهای هواپیمابر آمریکا در خاورمیانه: ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به دستور لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا به سرعت از اقیانوس آرام به خاورمیانه منتقل شده است. این ناوها با داشتن هواپیماهای پیشرفته F-35C توانایی انجام عملیاتهای پیچیده و دقیق علیه اهداف ایران را دارند.
۴. نیروی هوایی آمریکا: جنگندههای F-15E و F/A-18EF، که تجربه گستردهای در عملیاتهای نظامی دارند، در منطقه حضور دارند. این هواپیماها برای انجام حملات زمینی و هوایی با دقت بالا آمادهاند و میتوانند در صورت نیاز به سرعت وارد عمل شوند.
تصمیم وزیر دفاع آمریکا برای استقرار این نیروهای پیشرفته به دو هدف اصلی اشاره دارد: اول، بازداشتن ایران از هرگونه حمله به اسرائیل و محدود کردن گزینههای تاکتیکی ایران؛ دوم، فراهم کردن قابلیتهایی برای انجام حملات دقیق و پایدار علیه اهداف نظامی در ایران و محل نیروهای نیابتی آن.
انتظار میرود که بریتانیا، فرانسه و متحدان منطقهای مانند اردن نیز نیروهای خود را در این بحران درگیر کنند. در همین حال، چین از حق ایران برای دفاع از خود حمایت کرده است که نشاندهنده پیچیدگیهای ژئوپلیتیکی در این بحران است.
آمادگی ایالات متحده برای دفاع و حمله هدف دیگر ارسال این تجهیزات است. ژنرال اریک کوریلا، فرمانده سنتکام تمامی تجهیزات لازم را برای دفاع و در صورت نیاز، انجام حملات به ایران در اختیار دارد. این آمادگی نشاندهنده اهمیت بالای این بحران برای ایالات متحده و عزم این کشور برای جلوگیری از گسترش جنگ در خاورمیانه است.
در این شرایط بحرانی، نیروهای آمریکایی که به خاورمیانه اعزام شدهاند، نقش حیاتی در حفظ امنیت و مقابله با تهدیدات احتمالی ایفا میکنند. این اقدامها نشاندهنده تعهد آمریکا به حمایت از متحدان خود و جلوگیری از وقوع جنگی گستردهتر در منطقه است.
اما همه تحلیلگران محافظهکار آمریکایی بر این باور نیستند که افزایش نیروهای آمریکایی بر تصمیم جمهوری اسلامی اثرگذار باشد. فاکس نیوز در گزارشی دیگر مینویسد: اگرچه ایران ممکن است در تصمیم خود برای حمله به اسرائیل تجدیدنظر کند، کارشناسان جنگطلبتر تأثیر نیروهای آمریکایی در این تغییر را مورد تردید قرار دادهاند و خواهان افزایش تحریم و «تهدید واقعی نظامی» از سوی آمریکا علیه تهران هستند.
ریچارد گلدبرگ، مشاور ارشد بنیاد دفاع از دموکراسیها، معتقد است که احتمالاً ایران به دلیل ترس از تلافیجویی آمریکا، از حمله به اسرائیل صرفنظر نمیکند. او اظهار داشت که خامنهای این اقدامها را بیشتر بهعنوان یک نمایش نظامی میبیند تا تهدیدی واقعی، مگر اینکه ثابت شود اشتباه میکند.
گلدبرگ تأکید کرد که تنها راه برای بازگرداندن بازدارندگی، اعمال مجدد تحریمها و نشان دادن تمایل به استفاده از اقدام نظامی است. او هشدار داد که در غیر این صورت، تسلیم شدن در برابر یک رژیم حامی تروریسم که به سلاح هستهای دست یابد، میتواند نتایج فاجعهباری برای امنیت ملی آمریکا و خاورمیانه داشته باشد.
رسانهها پیش از این گزارش داده بودند که ایران ممکن است از برنامههای خود برای انتقامجویی ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس عقبنشینی کند. با اینحال گزارشهای جدید رسانهای حالا تصویری دیگر رقم میزنند؛ تصویری از حمله مستقیم و گسترده جمهوری اسلامی. مقامهای کاخ سفید هنوز انتظار دارند که ایران به نحوی به این ترور واکنش نشان دهد، اما احتمالاً این واکنش محتاطانهتر خواهد بود.
گلدبرگ به انتقاد از ادعای «افزایش نیروهای نظامی» آمریکا در منطقه نیز پرداخت و گفت که اگرچه آمریکا برخی از داراییهای خود را در منطقه بازآرایی کرده است، اما ادعای افزایش نیروها در هفتههای اخیر بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا واقعیت. او تأکید کرد که نیروهای دریایی آمریکا قبلاً به دلیل حملات حوثیها در دریای سرخ و خلیج عدن مستقر بودهاند و این نیروها همان نیروهایی هستند که برای دفاع در برابر حمله موشکی احتمالی ایران استفاده خواهند شد.
شک و تردید در تأثیر دیپلماسی آمریکا بر رفتار جمهوری اسلامی در میان تحلیلگران محافظهکار و حامی دونالد ترامپ در ایالات متحده نیز وجود دارد؛ به ویژه که به انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ نزدیک و نزدیکتر میشویم. جیمز کارافانو، همکار موسسه هریتیج (میراث) اظهار داشت که دیپلماسی آمریکا بعید است تأثیر چندانی بر تصمیمگیریهای ایران داشته باشد. او سه عامل را در بازی دخیل دانست: توانمندی اسرائیل در حملات دقیق و متناسب، وضعیت نابسامان داخلی لبنان و احتمال گسترش اعتراضات سیاسی جهانی که ممکن است ایران را تحت تأثیر قرار دهد.
کارافانو نیز تأکید کرد که ایالات متحده نیروی نظامی قابل توجهی با قابلیت حملات عمیق در منطقه مستقر کرده است، از جمله جنگندههای اف۲۲. او این اقدام را یک پیام محکم به ایران دانست، اما تأکید کرد که این نیروها به تنهایی ممکن است تأثیر تعیینکنندهای بر تصمیم ایران نداشته باشند.
از سوی دیگر مت مکاینس، عضو انستیتو مطالعات جنگ و افسر اطلاعاتی سابق بر این باور است که استقرار نیروهای نظامی آمریکا در منطقه بیشتر به منظور حمایت از تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش خطر و دامنه اقدامات احتمالی ایران علیه اسرائیل است. او تأکید کرد که این نیروها در کنار تلاشهای دیپلماتیک دیگر، به کاهش تنشها کمک میکنند.
مکاینس همچنین به چالشهای پیش روی آمریکا در بازآرایی نیروهای نظامی خود بین خاورمیانه، اروپا و بهویژه مناطق هند و اقیانوس آرام اشاره کرد. او گفت که این بازآرایی با توجه به منابع موجود به بهترین شکل ممکن انجام شده است، اما همچنان چالشی بزرگ برای تصمیمگیران آمریکایی باقی میماند.
نیویورکتایمز: چرا ایران هنوز تلافی نکرده است؟
متیو امپوک بیگ، گزارشگر نیویورکتایمز در لندن در مقالهاش برای این روزنامه تأخیر در واکنش ایران به قتل یکی از رهبران حماس در تهران و عوامل مؤثر بر تصمیمگیریهای ایران را بررسی کرده است. مقاله او به تحلیل وضعیت پیچیده و حساس بین ایران و اسرائیل و احتمال پاسخهای مختلف ایران میپردازد و تأکید دارد که هرگونه تصمیم ایران میتواند تأثیرهای گستردهای بر منطقه داشته باشد.
جمهوری اسلامی پس از ترور یکی از رهبران ارشد حماس در تهران در اواخر ماه گذشته، وعده انتقام داد. اما تا کنون واکنش چشمگیری از سوی ایران مشاهده نشده. این وضعیت باعث نگرانی در اسرائیل و خاورمیانه شده است. بحران مذکور در زمانی حساس برای ایران رخ داده است، زیرا ایران در حال تلاش است تا پاسخی مناسب ارائه دهد که هم از تنش بیشتر جلوگیری کند و هم از مجازات ترور در خاک خود چشمپوشی نکند.
ایران و مقامهای حماس قول دادهاند که انتقام قتل اسماعیل هنیه را بگیرند. از سوی دیگر، قتل یکی از فرماندهان ارشد حزبالله در لبنان از سوی اسرائیل نیز به این تنش افزوده است. ترور هنیه اما به دلیل وقوع آن در خاک ایران، ضربهای بزرگتر تلقی میشود.
علت تأخیر در واکنش ایران: مقامهای جمهوری اسلامی تأکید کردهاند که مجازات اسرائیل ضروری است، اما همزمان اعلام کردهاند که تهران علاقهای به تشدید تنشهای منطقهای ندارد. همچنین، تشکیل دولت جدید در ایران و وقفه تا تأیید کابینه جدید نیز ممکن است باعث کندی در تصمیمگیریها شده باشد. دولت جدید ایران که گرایشهای اصلاحطلبانه دارد، به دنبال راهی برای نشان دادن قدرت خود بدون تشدید تحریمها و انزوای بینالمللی است.
گزینههای ایران برای پاسخ: ایران میتواند از طریق نیروهای نیابتی خود مانند حماس، حزبالله و حوثیهای یمن به اسرائیل حمله کند. با این حال، هر گونه پاسخ نظامی از سوی ایران ممکن است به یک واکنش بزرگتر از سوی اسرائیل منجر شود، که کنترل این چرخه تشدید تنشها برای تهران دشوار خواهد بود.
آمادهسازیهای اسرائیل: اسرائیل برای مقابله با هرگونه حمله احتمالی از سوی ایران آماده شده است. مقامهای تلآویو از مردم خواستهاند تا در اتاقهای ایمن غذا و آب ذخیره کنند و بیمارستانها نیز آماده انتقال بیماران به بخشهای زیرزمینی هستند. به رغم این آمادگیها، تحلیلگران نظامی هشدار میدهند که ایران و حزبالله ممکن است بتوانند دفاع هوایی اسرائیل را با حملات همزمان موشکی و پهپادی به چالش بکشند.
واکنشهای بینالمللی: دیپلماتها نگران تشدید تنشها بین ایران و اسرائیل هستند و تلاش میکنند تا از واکنش ایران جلوگیری کنند یا آن را به حداقل برسانند. ایالات متحده و متحدان اروپایی آن از ایران خواستهاند تا از اقدامات نظامی خودداری کند و اعلام کردهاند که از دفاع اسرائیل در برابر تجاوز احتمالی ایران حمایت میکنند. همزمان، آمریکا تجهیزات نظامی بیشتری به خاورمیانه ارسال کرده تا از ظرفیت دفاعی اسرائیل پشتیبانی کند.
تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنش: دولتهای غربی و برخی کشورهای منطقه در تلاش هستند تا مذاکرات آتشبس در غزه را پیش ببرند. این تلاشها نشاندهنده تمایل به جلوگیری از تشدید بیشتر تنشها و کاهش خطرات یک درگیری گستردهتر منطقهای است.
واشنگتنپست: لحظهی پرمخاطره خاورمیانه
دیوید ایگناتیوس، تحلیلگر واشنگتنپست به طور خلاصه چنین استدلال میکند: تنشها بین اسرائیل و ایران به نقطهای رسیده است که هر دو کشور به آستانه یک جنگ منطقهای ویرانگر نزدیک شدهاند؛ جنگی که به نظر میرسد هیچیک از طرفین تمایلی به آغاز آن ندارند. در این شرایط، ایالات متحده با جمعآوری نیروی نظامی گستردهای برای دفاع از اسرائیل و احتمالاً مشارکت در حمله به ایران، در حال بازی با آتش است. مقامهای دولت بایدن که ماهها تلاش کردهاند تا تنشها در غزه را کاهش دهند، اکنون در لحظهای بسیار پرمخاطره قرار گرفتهاند.
این تنشها نتیجه تعارضهای اساسی در منافع ملی است، اما عوامل ناملموس نیز نقش مهمی دارند؛ از جمله تمایل اسرائیل برای بازگرداندن قدرت بازدارندگی خود و عزم ایران برای حفظ حیثیت ملی. به نظر میرسد این رویارویی با یک اشتباه آغاز شده است. مقامهای آمریکایی معتقدند که رهبران اسرائیل انتظار نداشتند که ایران به ترور اسماعیل هنیه، رهبر حماس، در تهران، به طور مستقیم واکنش نشان دهد. اما علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی این حمله را توهینی به کشور دانسته و فرمان انتقام صادر کرده است.
این اولین بار در سال جاری نیست که اسرائیل تصمیم تهران در قبال تلافیجویی را نادرست ارزیابی کرده است. در ماه آوریل سال جاری اسرائیل به چندین فرمانده ارشد سپاه پاسداران که در دمشق حضور داشتند، حمله کرد. ایران در واکنش به این حمله، با بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد به اسرائیل حمله کرد، که بیشتر این حملات توسط سامانههای دفاعی اسرائیل و آمریکا دفع شد و خسارت کمی به بار آورد.
به گفته ایگناتیوس، بهترین راهحل برای این بحران، توافق بر سر آتشبس در غزه و آزادی گروگانهای اسرائیلی است. این طرح صلح از سوی شورای امنیت سازمان ملل، گروه هفت و کشورهای عربی معتدل حمایت میشود. اما همچنان بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، که به دنبال پیروزی کامل در غزه است، مانع اصلی این توافق باقی مانده است.
اگر دیپلماسی ناکام بماند، دولت بایدن امیدوار است که بتواند با استفاده از نیروی نظامی گستردهای که به منطقه اعزام کرده است، ایران را از حمله بازدارد. اما خطر اینجاست که ایران از تجربههای قبلی خود درس گرفته باشد و با اتخاذ تاکتیکهای جدید، خطوط دفاعی آمریکا و اسرائیل را رد کند. در این شرایط، ممکن است تنشهای منطقهای به سرعت به یک جنگ فراگیر تبدیل شود.
هاآرتص: حزبالله و محدودیتهای استراتژیک ایران در برابرش
زوی باریل، تحلیلگر هاآرتص در این مقاله به تحلیل روابط پیچیده بین ایران، حزبالله و اسرائیل میپردازد و نشان میدهد که چگونه منافع استراتژیک ایران تأثیرات عمیقی بر تصمیمگیریهای حزبالله دارد.
تأمل حزبالله در واکنش به ترورها: حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله در سخنرانی اخیر خود تأکید کرد که حزبالله نباید از روی احساسات واکنش نشان دهد. او گفت: «نباید بگوییم: او به ما ضربه زد، خب ما هم باید ضربه بزنیم.» این بیانات نشاندهنده استراتژی محتاطانهای است که نصرالله در قبال ترورهای اخیر، از جمله ترور فؤاد شکر و اسماعیل هنیه اتخاذ کرده است.
نصرالله به مخاطبان ایرانیاش یادآوری کرد که در فرهنگ ایرانی عبارتی به نام «سربریدن با پنبه» ــ ضرب المثلی مشهور در بقیه جهان اسلام ــ وجود دارد که به معنای تدریجی و دقیق عمل کردن است. او با اشاره به این مفهوم، بیان کرد که انتظار طولانی برای واکنش حزبالله به این ترورها خود نوعی مجازات است.
همزمان ستوننویس هاآرتص به مقالهای از خبرآنلاین در تحلیل واکنش جمهوری اسلامی به ترور هنیه اشاره میکند؛ مقالهای که تأکید دارد که ایران باید با دقت و برنامهریزی واکنش نشان دهد تا هزینههای احتمالی برای کشور به حداقل برسد. این مقاله به این نکته اشاره داشت که واکنش شتابزده میتواند ایران را به دام دشمن بیندازد.
تاکید بر عدم ورود مستقیم ایران به جنگ: حسن نصرالله که واکنش حزبالله به ترور شکر را «کارزاری جدید» ورای تلافیجوییهای معمول چندماهه اخیر توصیف کرد، در سخنرانیاش گفت:
ایران و یا سوریه، به خاطر شرایط داخلی در کشورشان، نیازی نیست در این کارزار مشارکت کنند.
غلامعلی حدادعادل، عضو شورای مصلحت نظام ایران، پیشتر توضیح داده بود که ورود مستقیم ایران به جنگ غزه ممکن است به نفع اسرائیل باشد. این استدلال نشان میدهد که ایران در اتخاذ تصمیمات خود ملاحظات استراتژیک مهمی دارد و نمیخواهد با یک واکنش شتابزده خود را درگیر جنگی کند که ممکن است به ضرر منافع ملیاش باشد.
نقش استراتژیک حزبالله در لبنان برای جمهوری اسلامی: حزبالله نقش مهمی در استراتژی جمهوری اسلانی در لبنان دارد. نصرالله در سخنرانی خود ایران را از لزوم واکنش معاف کرد، اما همزمان بر اهمیت حفظ موقعیت تهران در لبنان تأکید کرد. هر گونه اقدام حزبالله علیه اسرائیل میتواند تأثیرات مهمی بر موضع جمهوری اسلامی در لبنان داشته باشد و حتی ممکن است به یک زنجیره واکنشها در عراق و سوریه منجر شود.
تلاشهای بینالمللی برای جلوگیری از جنگ: ایران در کنفرانس سازمان همکاری اسلامی که در عربستان برگزار شد، تلاش کرد تا حمایت کشورهای عربی و مسلمان را برای برنامه خود در برابر اسرائیل جلب کند. با اینحال کشورهای عربی مانند عربستان سعودی، مصر و امارات متحده عربی به طور جدی تلاش کردند تا ایران را از کشاندن منطقه به یک جنگ بازدارند.
محدودیتهای واکنش ایران: گزارشهایی از ایالات متحده حاکی از آن است که جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا توانسته است ایران را متقاعد کند که دامنه انتقام خود را محدود نگه دارد. این گزارشها همراه با نمایش قدرت نظامی آمریکا در منطقه، این ارزیابی را تقویت میکند که واکنش ایران، در صورتی که رخ دهد «متناسب» خواهد بود.
پیامدهای احتمالی واکنش متناسب ایران: با این حال، مفهوم «تناسب» در واکنشها مفهومی انعطافپذیر و مبهم است که به تفسیر هر طرف بستگی دارد. ایران در آوریل گذشته، حملات موشکی و پهپادی خود به اسرائیل را واکنشی «متناسب» توصیف کرد، در حالی که اسرائیل آن را «ضعیف» دانست. این وضعیت ممکن است به واکنشهایی کمتر متناسب از سوی اسرائیل منجر شود که میتواند تنشها را به سطوح بالاتری برساند.
نظرها
نظری وجود ندارد.