ارتباط ناشناخته. ارتباط بدون سانسور. ارتباط برقرار نمی‌شود. سایت اصلی احتمالاً زیر سانسور است. ارتباط با سایت (های) موازی برقرار شد. ارتباط برقرار نمی‌شود. ارتباط اینترنت خود را امتحان کنید. احتمال دارد اینترنت به طور سراسری قطع شده باشد. ادامه مطلب

چگونه نمادهای جمهوری اسلامی از جمله فقر، کودک‌همسری و سپاه پاسداران جانِ فرید صادقی، «کودک کاری که قربانی تجاوز شد» را گرفتند؟

رامتین شهرزاد - بار دیگر، فساد و سوءمدیریت حاکم بر ایران، جان یک کودک کار را گرفت؛ کودکی که توسط اعضای سپاه پاسداران، آزار و تجاوز جنسی را در کنار خشونت کلامی و فیزیکی تحمل کرده بود. از فرید صادقی و مرگ او چه می‌دانیم؟

❗️ هشدار: این مطلب حاوی شرح تجاوز و آزار جنسی است.

«فرید صادقی کودکی که قربانی تجاوز شد و به زندگی خود پایان داد»؛ این جمله نخست گزارش امید برین، خبرنگار از زندگی کودکی ۱۵ ساله‌ای بود که والدینش «کودک‌همسر» بودند، در فقر بزرگ شد، از ابتدای زندگی به یک کودک کار تبدیل شد، در محل زندگی‌اش در معرض آزار و تجاوز جنسی اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفت و پس از آنکه از نهادهای جامعه، خانواده، مذهب و حکومت نتوانست پاسخی بگیرد، می‌خواست با چوب به سراغ متجاوزان خود برود ولی جلویش را گرفتند و «چند دقیقه بعد» جنازه‌اش را پیدا کردند که به نقل از گزارش برین، «به زندگی پر رنج و دردناکش پایان می‌دهد».

از آبان ۱۳۹۶ که مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران اعلام کرد «به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز می‌شود» و کمی بعد در شهریور همین سال که اعلام شد «۸۰ درصد از خشونت‌ها علیه کودکان کار پنهان می‌ماند» تا مرداد ۱۴۰۳ که فرید صادقی در آن جان باخت، هفت سال می‌گذرد. امروز اگر عبارت «تجاوز به کودکان کار» را در یک موتور جست‌وجوی فضای مجازی بگذارید، بیشتر از راهکار برای نجات کودکان کار، تلاش رسانه‌های حکومتی در رد آمار بالای تجاوز کودکان کار را می‌توانید پیدا کنید.

تصویری از فرید صادقی در کنار یکی از دوستانش
تصویری از فرید صادقی در کنار یکی از دوستانش

در همین هفت سال، که تقریبا نیمی از دوران زندگی فرید صادقی است، جمهوری اسلامی به گسترش نمادهایش مشغول بود و در نتیجه مردم فقیرتر شدند. فقرای جامعه بیش از قبل امکانات اقتصادی زندگی خود را از دست دادند. به‌رغم تلاش‌ها برای ممنوعیت کودک‌همسری، همچنان کودکان گسترده در سراسر ایران مجبور به ازدواج و تولیدمثل می‌شوند. در این هفت سال، «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» تصویب شد تا راه را برای محدودتر کردن امکانات سلامت، از جمله سلامت جنسی را در ایران باز کند. هم‌زمان، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا می‌توانست به هر کجای زندگی، اقتصاد و جامعه ایران نفوذ کرد و به فساد و سوءمدیریت حاکم بر نظام اسلامی، امکان رشد بیشتری داد تا رتبه ایران در فساد در میان دیگر کشورهای جهان روند نزولی خود را همچنان حفظ کند.

یا به زبان ساده: مجموع چرخه‌های نابرابری و خشونت طبقاتی را می‌توان در آمار بالای تجاوز و آزار جنسی کودکان کار دید و در این میان، فرید صادقی پس از امیرحسین خادمی، بدل به چهره نمادین کودکان کار شده است که راه فراری از این چرخه خشونت طبقاتی و نابرابری ندارند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

امیرحسین خادمی، در شهریور ۱۴۰۱ و در ۱۶ سالگی پس از تعرض جنسی در محل کارش، توسط صاحب کار و دو مرد دیگر، به قتل رسید.

یکی از معدود تصویرهایی که از امیرحسین خادمی منتشر شده است.
یکی از معدود تصویرهایی که از امیرحسین خادمی منتشر شده است.

جایگاه طبقاتی این کودکان مشخص است: طبقه اجتماعی آنها فاقد قدرت، از جمله ثروت، سازمان‌دهی اجتماعی و حمایت‌های دولتی است. آن‌ها اغلب در فقر مطلق به‌دنیا می‌آیند و در بی‌پناهی مطلق زندگی می‌کنند و در بی‌توجهی بقیه، بخصوص کوتاهی‌های حکومتی، طعمه صاحبان قدرت و ثروت (در مثال فرید صادقی، سپاه پاسداران) می‌شوند و درنهایت پناهگاهی برای آنان وجود ندارد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

فرید صادقی به روایت امید برین

امید برین در شروع روایت زندگی و مرگ فرید صادقی در شبکه اجتماعی ایکس/توییتر سابق نوشت:

دختری ١٣ سالە و پسری ١٧ سالە با هم ازدواج می‌کنند. فرید صادقی حاصل ازدواج این دو کودک بود. پدر گرفتار اعتیاد می‌شود و خانوادە از هم می‌پاشد. فرید بە همراه پدر و نامادری در روستای «چمقلو گنجی» شهرستان قروە [در استان کردستان] زندگی می‌کند. پسری خوش‌رو و زحمت‌کش کە رنج زندگی و بی‌بضاعتی مجبور بە ترک تحصیلش می‌کند و از اوایل نوجوانی شروع بە کار می‌کند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

اغلب استبدادطلبانی مانند علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران که خواستار افزایش لجام‌گسیخته جمعیت هستند، توجه‌ای به این موضوع ندارند که یک انسان پیش و پس از تولد، نیازمند گستره‌ای از امکانات اقتصادی است. با وجود این، این مقام‌ها حاضر نیستند تا این امکانات را در دسترس عموم جامعه بگذارند، چون بقای حکومت‌شان بر امتداد سوءمدیریت و فسادی است که به آنان اجازه امتداد رهبری‌شان را می‌دهد.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

برین ادامه می‌دهد:

سال گذشتە فرید در زمانی کە تنها ۱۴ سال سن داشت، توسط فردی بە اسم حسن طهماسبی (۵۰ سالە) مورد آزار جسمی و تجاوز جنسی قرار می‌گیرد. حسن از تجاوز خود فیلم می‌گیرد و فرید را تهدید می‌کند کە اگر سکوت نکند، فیلم‌ها را پخش خواهد کرد. فرد متجاوز چند بار دیگر اقدام غیر انسانی خود را (حتی با همراهی اشخاصی دیگر از جملە کوهیار عباسی) تکرار می‌کند.

تصویر آگهی ترحیم فرید صادقی
تصویر آگهی ترحیم فرید صادقی

حسن طهماسبی در ادامه این گزارش برین، «پخش‌کننده موادمخدر و از اعضای بومی سپاه پاسداران (جاش)» و کوهیار عباسی «عضو بسیج (جاش)» و صاحب یک بقالی معرفی شده‌اند. پیش‌تر هم روایت‌های گوناگونی از فساد حاکم بر اعضای سپاه پاسداران علیه مردم محلی، به‌خصوص در موضوع آزار و تجاوز جنسی منتشر شده‌اند و تمامی این روایت‌ها، مانند روایت فرید صادقی، در یک نکته با همدیگر مشترک هستند: فرد متجاوز می‌داند به احتمال قوی از هر گونه مجازاتی رها است، چون در بالاترین طبقه صاحب قدرت و ثروت در نظام اسلامی حاکم بر ایران قرار دارد.

هرچند پس از انتشار گسترده مرگ فرید صادقی در فضای مجازی، خبرگزاری کردپرس به‌نقل از محمدرسول شیخی‌زاده، نماینده مردم قروه و دهگلان در مجلس شورای اسلامی نوشت که «پرونده صادقی در کمیسیون قضایی مجلس مطرح خواهد شد» و با تاکید شیخی‌زاده بر «مجازات کسانی که باعث شده‌اند این نوجوان خودکشی کند»، نوشت:

پرونده فرید صادقی را باید از طریق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان پیگیری کرده و اجازه ندهیم عده‌ای بیمار این چنین به فرزندانمان آسیب برسانند.

برین در ایکس نوشت که فرید برای «رهایی از چنگ این فرد (حسن طهماسبی) با پافشاری به تهران می‌رود و نزد آشنایی در میدان میوه و تره‌بار مشغول به کار می‌شود» و «یک شب به پدر زنگ می‌زند و می‌گوید فردی به اسم کوهیار عباسی (۳۶ سال) او را آزار جنسی داده و تهدید به قتل کرده». پدر دور از او در قروه بود و فرید نتوانست از حمایت خانواده استفاده کند؛ بار دیگر به دلیل امکانات اقتصادی این خانواده که ناچیز است. برین نوشت:

چندی بعد فرید بە پدرش زنگ می‌زند و تمامی داستان را بازگو می‌کند و دقایقی بعد خود را حلق‌آویز می‌کند و بە زندگی پر رنج و دردناکش پایان می‌دهد. در رابطه با این پرونده چهار نفر دستگیر شدەاند. حسن طهماسبی، کوهیار عباسی و دو کودک زیر سن قانونی کە بە کانون اصلاح و تربیت سنندج منتقل شدەاند.

برین افزود که «من دست‌کم با دو خانواده دیگر صحبت کردم که فرزندانشان مورد تجاوز قرار گرفته‌اند. هر دوی آن‌ها زیر ۱۴ سال هستند» اما «بە دلایلی بسیار کە در این پست نمی‌گنجد از متجاوزان شکایت نکردە و حاضر بە صحبت در این بارە نیستند. کنشگران محلی و مردم امیدی بە سیستم قضائی فاسد جمهوری اسلامی ندارند و در گفت‌وگو با من از تمامی کنشگران حوزە کودکان، زنان و ... خواستند کە به این منطقه بروند و در این‌بارە تحقیق کنند».

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

او در نهایت در توضیح یکی از تصویرهای رشتویش نوشت که «عکسی کە در زیر مشاهده می‌کنید، محل دفن فرید صادقی در روستای چمقلو گنجی است. اگر دقت کنید کمی بالاتر یک نیروگاه دیدە می‌شود. متجاوزان در نزدیکی این نیروگاه او را مورد آزار قرار دادە بودند».

تصویری که امید برین از قبر فرید صادقی منتشر کرد و در پس‌زمینه نیروگاه برق گنجی دیده می‌شود. مکانی که گفته می‌شود فرید چند ساعت پیش از مرگ، آزار و تجاوز جنسی تحمل کرد.
تصویری که امید برین از قبر فرید صادقی منتشر کرد و در پس‌زمینه نیروگاه برق گنجی دیده می‌شود. مکانی که گفته می‌شود فرید چند ساعت پیش از مرگ، آزار و تجاوز جنسی تحمل کرد.

«اما می‌شود گوشه امنی در خانه برای‌شان ساخت»

شش سال پیش در مرداد ۱۳۹۷، نزدیک به یک سال پس از آنکه خبر آمار به‌شدت بالای آزار و تجاوز جنسی به کودکان کار در ایران گسترده منتشر شد، طیبه سیاوشی، نماینده آن زمان تهران در مجلس شورای اسلامی از «دفن کودکان گرفتارِ ایدز در محل‌های تفکیک زباله!» خبر داد. دنیای اقتصاد در آن زمان به نقل از او نوشت:

شرایط کودکان زباله‌گرد بسیار حاد گزارش می‌شود، این کودکان مریض شده، ایدز می‌گیرند و همان جا (محل‌های تفکیک زباله) دفن‌شان می‌کنند. روستائیان اطراف گود محمودآباد مدام از شرایط منطقه شکایت می‌کنند و اذعان می‌کنند که حداقل انتقال ایدز از گودال‌ها را کنترل کنید تا به ما سرایت نکند.

سیاوشی در آن زمان شهرداری تهران را «یک پایه آسیب‌های اجتماعی خواند» که در آن «ریز دستِ پیمانکاران شهرداری»، کودکان کار «زباله‌گردی کرده یا در کارگاه‌های تفکیک زباله کار می‌کنند» و «مشخص است که این فرایند سازمان یافته است». او علت را «ارزان بودن» کارِ کودکان خواند.

البته ویروس اچ‌آی‌وی (که در آخرین مرحله به بیماری ایدز منتهی می‌شود) از گودال‌های تفکیک زباله به کسی سرایت نمی‌کند. عدم آموزش زیرساختی سلامت جنسی در کنار نبود کلینیک‌های سکس که در آن بتوان آزادانه، در هر سن و سالی، کمک از جامعه و حکومت دریافت کند، از مشکلات حاضر در جمهوری اسلامی است. هم‌اکنون در برخی شهرهای بزرگ مانند تهران، می‌توان تست اچ‌آی‌وی و دیگر عفونت‌های مرتبط به عمل جنسی را حتی مجانی دریافت کرد ولی این دلیل بر این نمی‌شود که این کودکان کار از این امکانات خبر داشته باشند یا بتوانند ازشان استفاده کنند.

همان‌طور که فعالیت‌های جمهوری اسلامی در موضوع سلامت جنسی اثری معکوس و مخرب در جامعه باقی گذاشته است، در موضوع حمایت از کودکان در مواجه با فقر هم این حکومت نمره ردی می‌گیرد. یک مثال آن را کاوه کرمانشاهی، کنش‌گر مدنی کرد در ایکس نوشت:

فرید صادقی قربانی کودک‌آزاری، باج‌گیری، بی‌قانونی و بی‌پناهی است. او از تجاوز و فقر به تهران فرار کرد، شجاعت به خرج داد و درباره‌اش حرف زد، اما… اگر نمی‌توان کوچه و خیابان را برای کودکان امن کرد، اما می‌شود گوشه امنی در خانه برای‌شان ساخت تا شاید به جای خودکشی به آن پناه ببرند.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

جنبش «می تو ایران» در ایکس مرگ فرید یا «یک مرگ سیاسی» خواند و نوشت:

او، چندین و چند قاتل دارد، از مرد متجاوز گرفته تا سیستم‌ حمایتی و قوانینی که توسط حکومت نالایقی که خودش متجاوز و کودک‌کش است، اداره می‌شود. فرید صادقی یک کودک کارگر دیگر که پس از تجاوز جنسی، اقدام به خودکشی کرد و درگذشت. مرگ او، مانند موارد دیگر، نیز یک مرگ سیاسی است.

برای دیدن محتوای نقل شده از سایت دیگر، کوکی‌های آن سایت را بپذیرید

کوکی‌های سایت‌ دیگر برای دیدن محتوای آن سایت‌ حذف شود

«پدر به دادم برس می‌خواهند مرا بکشند!»

خبرگزاری کردپرس در گزارش «فرید قربانی تبهکاران انسان‌نما / مردم قروه فریاد عدالت و دادخواهی سر دادند» که در ۳۱ مرداد منتشر شد، از واکنش مردم محلی به مرگ فرید صادقی نوشت و از کمیپن «عدالت و دادخواهی» نام مرد که «اخیرا توسط تعدادی از مردم شهرستان قروه در اینستاگرام ایجاد شده است» اما لینک آن را منتشر نکرد.

کردپرس می‌گوید این کمپین بانی این شد که «متهمان بازداشت شده و مراحل تحقیق و بازجویی آغاز شود». این خبرگزاری با فرهنگ صادقی، پدر فرید مصاحبه کرده که گفت «هفته گذشته بود که این اتفاق افتاد» و زمان آن را دوشنبه،‌  ۲۵ مرداد اعلام کرد. کردپرس نوشت:

فرهنگ صادقی همان عصر دوشنبه به همراه همسر و دختر نوزادش عازم قروه می‌شوند و فرید تنها می‌ماند. «به فرید گفتیم بیاید ولی او گفت خسته است و می‌خواهد بخوابد. برای همین ما سه‌تایی باهم رفتیم به سمت قروه و فرید در خانه ماند» ... آن طور که این پدر براساس گفته‌های اهالی محل می‌گوید این است که «فرید مدتی در خانه می‌ماند و قصد داشته به خانه عمه‌اش برود اما دوستانش نمی‌گذارند پیش عمه‌اش برود و او را با خود جای دیگری می‌برند! انگار او را به [نیروگاه برق] گنجی برده بودند».

تصویر خبرگزاری کردپرس از فرهنگ صادقی بر سر مزار فرزندش، فرید صادقی
تصویر خبرگزاری کردپرس از فرهنگ صادقی بر سر مزار فرزندش، فرید صادقی

حوالی ساعت ۱۰ و نیم شب، فرید به پدرش تماس می‌گیرد:

ساعت حوالی ده و نیم بود که فرید با من تماس گرفت و ناراحت بود و با ترس گفت که پدر به دادم برس می‌خواهند مرا بکشند! من پرسیدم چرا مگه چه کرده‌ای؟ چرا باید تو را بکشند؟ که تلفن قطع شد و من متأسفانه این صحبت فرید را جدی نگرفتم و چون درگیر بیمارستان و کارهای دخترم بودم دیگر پیگیرش نشدم.

فرهنگ ناراحت از «بی‌توجهی به درخواست کمک فرزندش» به نقل از اهالی محل می‌گوید:

اهالی دیده‌اند که فرید سراسیمه و عصبی و نگران دوان دوان به سمت خانه می‌رود و بعد از مدتی چوب به دست از خانه خارج می‌شود. در همین حین یکی از دوستانش با دوچرخه (که داخل فیلم دوربین مداربسته هم هست) جلوی فرید را می‌گیرد و از او می‌پرسد چه می‌خواهی بکنی که فرید به او می‌گوید کجا می‌رود. دوستش می‌گوید فرید این کار را نکن، نرو... اما فرید آن قدر ناراحت بوده که به حرف دوستش توجه نمی‌کند و به سمت گنجی می‌رود. در مسیر کسانی که فرید را چوب به دست و هراسان می‌بینند از او می‌پرسند که با چوب کجا می‌رود اما فرید پاسخ هیچ‌کدام را نمی‌دهد.

نزدیک به ۱۱ شب اهالی روستا، فرید را دیده‌اند از نیروگاه برق گنجی برمی‌گردد و «در مسیر با صدای بلند با خودش حرف می‌زند و بد و بیراه می‌گوید تا به خانه می‌رسد و در را آنقدر محکم می‌بندد که صدایش را همسایه‌ها می‌شنوند». وقتی خانواده به خانه برمی‌گردند، «فرید را دیده که خود را حلق‌آویز کرده آن هم با طنابی که تاب خواهر کوچکش را با آن می‌بستیم». فرهنگ ادامه می‌دهد:

فرید در تره بار تهران کارگری می‌کرد و هزاران آرزو داشت برای زندگی‌اش. به دلیل اینکه من و مادرش از هم جدا شده بودیم با من زندگی می‌کرد و به دلایلی ترک تحصیل کرد و حاضر به ادامه تحصیل نبود و رفت کار کند. او امید داشت و هنوز هم باور اینکه خودکشی کرده برایم سخت است.

فرهنگ افزود:

ما شاکی شدیم تا علت فوت فرید مشخص شود. باید مشخص شود که چرا فرید به من زنگ زد و گفت که فلانی قصد دارد او را بکشد! به ما گفته‌اند که کسانی فرید را آزار جنسی داده و از او فیلم گرفته‌اند و با همین فیلم او را تهدید و بارها مورد اذیت و آزار قرار داده‌اند. می‌خواهیم بدانیم این افراد که اسمشان هم برایمان گفته‌اند چرا با فرزند من چنین کاری کرده‌اند؟! همه دوستان فرید و اهالی محل که شاهد اتفاقات پیش آمده بودند، آمدند و شهادت دادند و در حال حاضر هم پرونده در دست بررسی و تحقیقات بیشتر است.

گزارش زیبا امیدی‌فر در کردپرس با این پاراگراف تمام می‌شود:

او [پدر فرید] خطاب به مسئولان درخواستی را مطرح کرد. «من از مسئولان قضایی یک درخواست دارم آن هم این است که جلوی تکرار چنین اتفاقات دردناکی را بگیرند و دیگر کودکان و بچه ها را نجات دهند و دست هرکسی که این چنین با روح و روان بچه‌ها بازی می‌کند را کوتاه کنند. فرید مورد آزار و اذیت قرار گرفته و ما خواستار اجرای عدالت و حق خواهی هستیم».

در دی ۱۴۰۲، اعلام شد که «کودک آزاری همچنان در صدر تماس‌های اورژانس اجتماعی» است و حدود ۶۰ درصد تماس‌ها به شماره  ۱۲۳مرتبط به آزار کودکان است. «قانون حمایت از کودکان و نوجوانان» در آذر ۱۳۸۱ به تایید شورای نگهبان رسید و حمایت آن «شامل همه اشخاصی است که به سن ۱۸ سال تمام هجری شمسی نرسیده باشند». این قانون، مانند گستره‌ای از دیگر قوانین جمهوری اسلامی، از حرف به عمل، آن طور که شایسته جامعه ایران، از جمله فرید صادقی، تبدیل نشده‌اند.

خبرگزاری مهر در خرداد ۱۴۰۳ در خبر «وضعیت کودکان کار در ایران/ آمارها چه می‌گویند؟» نوشت:

طبق گزارش مرکز تحقیقات مجلس حداقل ۳ میلیون و ۲۰۰ هزار کودک از چرخه تحصیل باز ماندند. بر اساس آمارها تعداد کودکان کار ایران در بازه‌ای بین یک میلیون و ششصد هزار نفر تا ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر برآورد شده است. حدود ۳ میلیون و پانصد هزار کودک حاشیه‌نشین و بیش از ۷۰۰ هزار کودک مهاجر و پناهنده وجود دارد.

بیشتر بخوانید:

این مطلب را پسندیدید؟ کمک مالی شما به ما این امکان را خواهد داد که از این نوع مطالب بیشتر منتشر کنیم.

آیا مایل هستید ما را در تحقیق و نوشتن تعداد بیشتری از این‌گونه مطالب یاری کنید؟

.در حال حاضر امکان دریافت کمک مخاطبان ساکن ایران وجود ندارد

توضیح بیشتر در مورد اینکه چطور از ما حمایت کنید

نظر بدهید

در پرکردن فرم خطایی صورت گرفته

نظرها

نظری وجود ندارد.